فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀 گناه رزق آدم و میبره ...
#استاد_امینی_خواه
🌹روایتی ناگفته و خواندنی درباره سردار سلیمانی
✍متن یادداشت خدابخش داودی نصر به این شرح است: «شرایط خاص جنگ و حساسیت و ظرافت مقوله مهندسی رزمی باعث شد تا این وظیفه خطیر و سنگین به جهادگران جهاد سازندگی سپرده شود و بدین ترتیب جهاد سازندگی به عنوان ضلع سوم جنگ در کنار ارتش و سپاه قرار گرفت. با سپردن این وظیفه مهم خیلی زود سازمان دوم جهاد سازندگی در قالب ۵ قرارگاه و ۴۵ گردان مهندسی رزمی استانی شکل گرفت و گردانهای مهندسی رزمی استان ها گردان مهندسی رزمی ۱۷ نبی اکرم جهاد سازندگی استان با ۳ گروهان فعالیت عملیاتی خود را در طول جبهه های نبرد از شنال غرب تا جنوب آغاز کرد.
با تصمیم فرماندهان عالی نظامی پشتیبانی مهندسی رزمی و ایجاد استحکامات نظامی لشکرهای عملیاتی سپاه پاسداران به گردان های جهاد سازندگی محول شد. کار و تلاش بی نظیر جهاد سازندگی در دوران دفاع مقدس همانند سازندگی روستاها تا جایی پیش رفت که امام راحل با نام با مسمای سنگرسازان بی سنگر جهادگران را مورد تفقد قرار دادند. در میان سال های دفاع مقدس سال ۱۳۶۵ برای جهادگران استان ایلام معنا و مفهوم دیگری دارد، سالی که در تیرماه آن عملیات پیروز کربلای یک به وقوع پیوست.
در این سال به فرمان امام خمینی(ره) مبنی بر آزادسازی سریع مهران ، فرماندهان نظامی تصمیم به اجرای عملیات گرفتند و عملیات کربلای یک را طراحی و گردان مهندسی رزمی جهاد سازندگی ایلام را به عنوان پشتیبان لشکر ۴۱ ثارالله به فرماندهی سردار بی نظیر جبهه ها حاج قاسم سلیمانی تعیین شد. سخت ترین و حساس ترین محور عملیات یعنی ارتفاعات ارتفاعات و تپه های قلاویزان با قوی ترین دژها و استحکامات دشمن برای این لشکر در نظر گرفته شد.اجرای عملیات و به ویژه فعالیت های مهندسی رزمی بر روی ارتفاعات کار بسیار سخت و پیچیده ای است، خاکریزها نمی توانستند خیلی طویل باشند، بالاجبار بایستی به صورت متوالی و منقطع ایجاد می شدند. از طرفی سرعت عمل رزمندگان شجاع لشکر ۴۱ و استقرار کوتاه مدت آن درپشت خاکریزها تلاش گردان ما را مضاعف کرده بود. دفاع در ورای خاکریزها و روحیه شهادت طلبی و رویارویی مستقیم با تانک ها و نفربرهای دشمن از ویژگی های رزمندگان این لشکر بود.
از نکات دیدنی و حماسی این عملیات رویارویی مستقیم افراد آر. پی. جی زن با ادوات نظامی دشمن در نقاط هموار بود که منجر به خلق صحنه هایی زیبا می شد. در یک طرف ایثار و شهادت و در طرف دیگر عقب نشینی ذلیلانه و هلاکت به خوبی قابل مشاهده اما در عین حال وصف ناشدنی بود.
استحکامات دشمن یکی پس از دیگری در هم شکسته شد و در مدت زمانی کمتر از زمان پیش بینی شده در عملیات کربلای ۱، مهران مظلوم از چنگال دژخیمان بعثی آزاد شد و به آغوش میهن اسلامی بازگشت و با این فرموده امام راحل (ره) که "مهران را هم خدا آزاد کرد" خستگی از تن و جان رزمندگان زدوده شد. فتح مهران به عنوان یک افتخار جاودان برای حاج قاسم سلیمانی و لشکر پیروزش ثبت شد و افتخار همراهی و همرزمی گردان ۱۷ نبی اکرم (ص) با آن سردار تمام نشدنی و لشکر کم نظیرش نیز برای ما به یادگار ماند، باشد که روز جزا مورد شفاعت آن مرد پاکباخته و صالح قرار گیریم.»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✍حاج قاسم سلیمانی:
قربانی مهم است، اما مهمتر از قربانی آن چیزی است که انسان برای آن قربانی میشود. عظمت آن چیزی که برایش قربانی میشود مهمتر از خود قربانی است. امام حسین عظیم است اما اعظم از امام حسین علیه السلام آن چیزی است که امام حسین برای آن قربانی شد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
استوری|
آی عاشقان شهادت...💔
🌷شما را وصيت میکنم که از غافلان نباشید روزی برسد که حسرت بخورید که عمر بر باد رفت و پایم لب گور رسید، ولی آمادگی ندارم و بهترین توشه برای این سفر بزرگ که منزلگاهها و عقبههای هولناک دارد؛
🌷 تقوا و عمل صالح است..
"شهید محمودرضا ساعتیان"
#با_شهدا_گم_نمی_شویم
در مکتب ولایت
در محضر امام خامنه ای(مدظله العالی)
🔰 بالاتر از ایثار جان ...
🔻اگر به حکمت مندرج در عید قربان توجه شود، خیلی از راهها برای ما باز میشود. بالاتر از ایثار جان، در مواردی ایثار عزیزان است.
حضرت ابراهیم علیهالسلام در راه پروردگار، به دست خود عزیزی را قربان میکرد؛ آن هم فرزند جوانی که خدای متعال بعد از عمری انتظار به او داده بود. (۱۳۸۹/۰۸/۲۶)
ازشهیدسلیمانی
به عاشقان شهادت...📞
⇦جوانانی که اشتیاق زیادی برای اعزام به سوریه و دفاع از حرم دارند، بهتر است به خوزستان بیایند. کمک رسانی به حادثه دیدگان در خوزستان مانند دفاع از حرم است.
#خوزستان_را_دریابید💧
#شهیدانه🕊
#شهید_محمدممیوند🌷
در گلدسته زندگی می کردیم آن روز محمد4-3 ساله بود و در کوچه با خاک و شن و ماسه بازی می کرد و با استفاده از سنگ و چوب باغ می ساخت که عفت دختر همسایه آمد و باغ کوچک او را خراب کرد و محمد با خاک انداز به سر او کوبید و سر دخترک شکست.
مادرش سرو صدای زیادی کرد و پدر عفت با چوب می خواست سر محمد را بشکند....
من عفت را یک هفته در خانه خودمان نگهداشتم و سرش را پانسمان کردم تا خوب شد.
اما محمد هرگز از کارش عذرخواهی نکرد و می گفت اگر باغ مرا خراب نمی کرد من او را نمی زدم.
حتی سال ها بعد که محمد سرباز بود عفت می گفت خوب کردم باغت را خراب کردم و محمد می گفت من هم خوب کردم سرت را شکستم.
راوی: مادر شهید
شهیدی که در عید قربان دوباره متولد شد🌷
روحمان از بین رفته،
سرگرم بازیچه دنیاییم،
🌹"الَذِینَ هُمْ فی خَوْضٍ یَلْعَبُونَ" ما هستیم!
مُردهام، تو مرا دوباره حیات ببخش،
خوابم، تو بیدارم کن.
خدایا!
به حُرمت پای خستهی رقیه(س)
به حرمت نگاه خستهی زینب(س)
به حرمت چشمان نگران حضرتولیعصر(عج)
به ما حرکت بده..
🌷"شهیدعباسدانشگر"🌷
یاد عزیزش با صلوات
🌹خاطره سردار حسنی سعدی از داستان مجروحیت حاج قاسم و نجات ایشان:
✍«عملیات کرخه نور، اولین دیدار من با حاج قاسم بود و این همراهی تا پایان حضور من در جبههها ادامه پیدا کرد. عملیات بعدی، عملیات "بستان" بود و این بار، مجروحیت شدیدتری برای حاج قاسم پیش آمد. جراحتش از ناحیه شکم بود و مجبور شدند سردار را برای مداوا به بیمارستان "قائم" مشهد اعزام کنند. حاج قاسم برایمان تعریف میکرد در بیمارستان مشهد، مصطفی موحدی و همایونفر که هر دو بعدها شهید شدند، ۲۰ روز از ایشان مراقبت میکردند، چون یکی از پزشکان آن بیمارستان، از اعضای گروهک منافقین بود و از روی عمد، زخم شکم سردار را نمیبست تا عفونی شود و او را از پا دربیاورد. عاقبت هم آن ۲ رزمنده با کمک یک پرستار کرمانی، سردار را از آن بخش خارج کردند و نگذاشتند آن دکتر خائن نقشهاش را عملی کند.
حاجقاسم این خاطره را ۲، ۳ سال قبل، وقتی برایمان تعریف کرد که بهاتفاق به منزل شهید "مصطفی موحدی" رفتهبودیم. حاج قاسم به مادر شهید موحدی گفت: "مادر! پسر شما جان مرا نجات داد. " خوب است بدانید شهید مصطفی موحدی کرمانی، برادرزاده آیتالله موحدی کرمانی (امام جمعه موقت تهران) بود و در سال ۶۱ در عملیات بیتالمقدس به شهادت رسید.»
همراهان حاج قاسم خوب یادشان است که او آن روز برای دیدار با مادر شهید موحدی کرمانی، نیم ساعت در کوچه منتظر ایستاد تا مادر که در منزل نبود، به خانه برگردد. بعد هم خودش پشت فرمان ماشین برادر شهید نشست و مادر را داخل خانه برد. به همین هم اکتفا نکرد. کمک کرد مادر را روی ویلچر بنشانند و خودش او را داخل برد. بعد هم کنار مادر شهید، روی زمین نشست و با او شروع به صحبت کرد. موقع خداحافظی هم حاج قاسم، چادر مادر مصطفی را بوسید و گفت: «شما مادر شهید هستید. دعا کنید من هم شهید شوم.»
202030_1379902504.mp3
4.66M
دلتنگای کربلا گوش بدین...💔
🎤کربلایی سیدرضا_نریمانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درد دل شهید مرتضی_عطایی با مولایمون
آقا جان تو که از آخر گره رو وا میکنی
پس چرا امروز فردا میکنی
بالاخره روز عرفه گره ابوعلی باز شد😭
ان شاءالله گره ما هم باز بشه😭
شهید مرتضی عطایی از فرماندهان لشکر فاطمیون بود که در روز 21 شهریورماه سال 95 مصادف با روز عرفه در منطقه لاذقیه به دوستان شهیدش پیوست.
شهید عطایی متولد سال 1355 و اهل مشهد بود که با عنوان نیروی افغانستانی وارد لشکر فاطمیون شد.
همسر شهید عطایی گفت: خبر دادند مرتضی شهید شده
پرسیدم تیر به کجایش خورده؟
گفتند به گلو😔
سرم را رو به آسمان بلند کردم و گفتم خدایا شکرت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آفتی در میان دین دارها...
سخنران استاد عالی
🔰 چقدر مدیون این مَردیم
✍درود ميفرســتم برمردي كه به احترام شــما و همه مجاهدين و شــهدا، قريب ســي سال چفيه يادگار آن روزها را به گــردن آويخته تا عشــق به ايــن راه و مرام و فرهنگ را به همه يادآوري كند و بر هر نوشته شما بوسه ميزند و در بالاترين جايگاه فقاهت، حكمت و انديشه، زيباترين كلمات را نثارتان ميكند. چقدر مديون اين مرديم و بدون او تاريكيم. خداوندا؛ وجودش را براي ایران و اسلام حفظ بفرما.
🌷 شهید حاج قاسم سلیمانی
#خاطرات_شهید
دو تایے بار اولمان بود مے رفتیم مڪہ؛ برای برآورده شدن سہ حاجت شرعے مان در اولین نگاه بہ ڪعبہ سجده ڪردیم....
او زودتر از من سرش رو آورد بالا....
بہ من گفت: "توی سجده باش! بگو خدایا! من و ڪل زندگی و همه چیزم رو خرج خودت ڪن، خرج امام حسین(ع) ڪن!"
وقتی نگاهم بہ خانہ ڪعبہ افتاد، گفت: "ببین خدا هم مشڪے پوش حسینه!"
خیلی منقلب شدم حرفهاش آدم رو بہ هم مے ریخت...
🎤راوی: همسرشهید
#شهید_محمدحسین_محمدخانی 🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 استوری | حاج قاسم سلیمانی: یکی از مسائل مهمی که در دفاع مقدس ما به آن اهتمام شد، حاکمیت دین بود.
تَمَسُّک به اعتقادات دینی بود.
آب را رها نمیکردند و مردم را به اعتراض واداشتند
به چه قیمتی؟؟ فقط بخاطر تولید برق و افزایش توان جهت استخراج بیت کوین!!
روحانی و اطرافیانش باید محاکمه شوند
#محاکمه_روحانی
🌐 خوزستان سیراب شد
🔻با افزایش خروجی سد کرخه از ۷۵ متر مکعب بر ثانیه به ۱۶۰ متر مکعب آب به رودخانه ها و مزارع و شالیزارها و گاومیش پروری های پایین دست در استان خوزستان رسید و سیراب شد.
🔻با پیگیری های سپاه و بسیج برای پر کردن خلاهای مدیریتی علاوه بر افزایش خروجی سد کرخه، لوله گذاری خط انتقال آب در دو مسیر و گسیل لشکر تانکرهای آب رسان به ۲۰ درصد مساحتی از خوزستان که دچار تنش آبی بود، اکنون هیچ نقطه ای از استان خوزستان بدون آب نیست.
✍شهید حاج قاسم سلیمانی:
آقا،برادر عزیز،هیچ وقت توجیه غیرشرعی خودتان رانکنید.یک موقع میبینی انسان می خواهد یک عملی انجام بدهد،هی خودش را توجیه می کندو میخواهد به یک شکلی خودش را راضی کند.در انسان دو نفس هست..یکی می کشد به طرف شیطان،یکی می کشد به طرف خدا.انسان باید خودش موقعی که یک تصمیم گرفت،خدای خودش را در نظربگیرد.سخنرانی درروز۳خرداد۶۱
📚منبع:کتاب ذوالفقارص۵۳
*﷽*
#سخن_عشق💌
#حدیث_روز 📝
✨کلام نور 🎤
🌻امیرالمومنین علیه السلام میفرمایند:
🌿زُورُوا مَوْتَاكُمْ فَإِنَّهُمْ يَفْرَحُونَ بِزِيَارَتِكُمْ وَ لْيَطْلُبْ أَحَدُكُمْ حَاجَتَهُ عِنْدَ قَبْرِ أَبِيهِ وَ عِنْدَ قَبْرِ أُمِّهِ بِمَا (بَعدَمَا) يَدْعُو لَهُمَا.
🌱 (قبور) امواتتان را زیارت کنید که با ملاقات شما شاد می شوند
و هر کدام از شما باید حاجتش را کنار مزار پدرش و مزار مادرش بخواهد
بعد از اینکه برایشان دعا کرد.
📚: وسایل الشیعه حدیث 3466
👈 پدر و مادرهای آسمانی شده را فراموش نکنیم.
و در کنار مزارشان، برای بزرگترین حاجت عالم دعا کنیم.
هدیه به مولا امیرالمومنین(ع) صلوات
🌷🌷🌷🌷🌷
برادر حاج قاسم سلیمانی🎤
⇦برادر من به فرزندان خود عشق می ورزید و آن ها را ولایی و دوستدار اهل بیت تربیت کرد، نسبت به مسائل و اوضاع روز بسیار حساس بود و مراقبت می کرد که خدای نکرده آسیبی به بچه ها نرسد، حتی در زمان تحصیل از دبستان تا اتمام دانشگاه سعی می کرد حداقل سالی دوبار شخصاً به محل تحصیل بچه ها برود و در جریان وضعیت تحصیلی فرزندانش قرار گیرد.
حتی به یاد دارم چند ماه قبل از شهادت، سر زده به مهد کودکی که نوه های دوقلویش حضور داشتند مراجعه کرد و از مربیان مهد احوال بچه ها را جویا شد و از آنجایی که همه ایشان را می شناسند، این اقدام باعث تعجب مربیان آن مهد شد.
#سردار_دلها
♥️ اینجا مکتب عاشقان سردار سلیمانی ست🇮🇷
@maktabesardarsoleimani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹چادر تو میراث خون دل های خیمه نشینان ظهر عاشوراست....
مداحی آنلاین - شوق پرواز - مجتبی رمضانی.mp3
6.9M
🎼شو پرواز
🌷تو شوق پر زدن دادی
🌷تو هیئتت وطن دادی
🎤: مجتبی رمضانی
👌#پشنهاد_دانلود
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین(ع)
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
🌷🕊🌷🕊🌷🕊🌷🕊
👈حاجی بغدادی
شخص ثروتمندی که کلاهبردار بازار بغداد بود از بغداد عزم حج کرد. بار شتری بست و سوار بر شتر و عازم شد تا با آن به مکه رود. چون مراسم روز عید قربان شد ، شتر خودش را قربانی کرد و بعد از اتمام حج شتری خرید تا برگردد. از حج برگشت.
بعد از یک ماه در شهر بغداد باز در معامله ای دروغ گفت و توبه ی خود را شکست. عهد کرد که تا سال دیگر به مکه رود و رنج سفر ببیند تا خدا گناهان او را ببخشد.
شخص ثروتمند باز شتری برداشت و سوار شد تا به مکه رود. وقت وداع ، پسرش به او گفت باز قصد داری این شتر را در مکه قربانی کنی؟
پدر گفت بله. پسرش گفت این بار شتر را قربانی و آنجا رها نکن. این بار نفس خودت را قربانی کن همانجا تا برگشتی دوباره هوس گناه نکنی. تو اگر نفس خود را قربانی نکنی اگر صد سال با شتری به مکه روی و گله ای قربانی کنی تأثیر در توبه تو نخواهد داشت.
┈┈┈┈┈┈┈┈┈
راه شهید ، عمل شهید
آب انبار روستا شون 40 تا پله داشت
اسماعیل هر روز عصر می رفت اونجا
و ظرف های آدم های مسن و پیر را می گرفت 40تا پله را میرفت آب میکرد و براشون میبرد تا خانه
#سردارشهید_اسماعیل_صادقی
مثل شهدا باشیم
💢روایت سردار شریعتی از ماجرای خوابی که حاجقاسم گفت برای کسی تعریف نکن!
چند سال پیش، دو شب قبل از اینکه مراسم افطاری فرماندهان در منزل آقامحسن برگزار شود، در خواب دیدم که خبر آمد، شهید حاج احمد کاظمی و تعدادی از شهدا دارند میآیند و قرار است حاج قاسم به استقبال آنها برود.
در عالم رویا، حاج قاسم از همه این جزئیات و نحوه ورود حاج احمد و دیگر بچهها خبر داشت. خلاصه، حاج قاسم به استقبال رفت. حاج احمد رسید، خودش جلو بود و تعداد زیادی از شهدا با لباس سبز سپاه پشت سرش.
حاج احمد و حاج قاسم به صورت عجیبی همدیگر را در آغوش گرفتند و پس از مدتی حاج احمد به حاج قاسم گفت ما برای دو کار آمدهایم؛ یکی برای افطاری آقامحسن و فرماندهان و بعد هم برای کمک به تو.
بعد، رو کرد به پشت سرش که تعدادی از شهدا بودند و گفت حاج قاسم اصلا نگران نباش، همه ما در کنار تو هستیم. بعد از این، حاج احمد به حاج قاسم گفت تا افطاری حاجی شروع نشده، من بروم به بچهها و خانواده ام سری بزنم. این وسط اتفاقات عجیب دیگری بین حاج احمد و حاج قاسم افتاد و مطالب دیگری در گفتوگوی آنها مطرح شد که از ذکر آن معذورم.
آن موقع شرایط سیاسی عراق بسیار پیچیده و نگرانکننده بود. من این خواب را همان موقع برای سردار رسولزاده تعریف کردم و قرار گذاشتیم که جایی بازگو نشود. البته آقای رسولزاده گفت باید به خود حاج قاسم گفته شود. خلاصه، آقای رسولزاده برای حاج قاسم تعریف کرد و حاج قاسم به من گفت حتما در یک فراغتی، باید خودت هم برای من تعریف کنی.
در اولین فرصت، این رویا را به حاج قاسم گفتم. در شروع صحبتهای من، حاج قاسم مثل همیشه با آن محبت و برادری و شوخی که بین ما بود، سربهسر می گذاشت و به شوخی گرفته بود ولی وقتی رسیدم به آن بخشهای دو نفره، یعنی موضوعاتی که در عالم واقع من بیخبر بودم و فقط بین خودشان دو نفر بوده و حاج احمد در عالم رویا مطرح کرده بود و ظاهرا فقط حاج قاسم از آن خبر داشت، حاج قاسم بسیار متعجب شد و گفت فعلا این را برای کسی تعریف نکن. این گذشت.
چند بار دیگر وقتی مرا میدید، می گفت رویای عجیبی بود، مبادا این را برای کسی تعریف کنی فعلا. بگذار تا وقتش.
بله دوستان، حاج قاسم، قبل از اینکه وقت پروازش فرا برسد، آسمانی شده بود و ما همه غافل بودیم. در اصل او سفیر شهدا بر روی زمین بود. روحش با سالار شهیدان (ع) محشور باد.
#منبع:خبرگزاری دفاع مقدس
#یادعزیزشان_باصلوات🌷