هدایت شده از کانال حسین دارابی
گفتن جمهوری اسلامی برف امسالو نمیبینه حالا زرت و زرت داره برف میاد.
✍حسیندارابی 👈 عضوشوید
@hosein_darabi
منگنهچی
گفتن جمهوری اسلامی برف امسالو نمیبینه حالا زرت و زرت داره برف میاد. ✍حسیندارابی 👈 عضوشوید @hosein_
.
اینو گذاشتم که بعدش یه چیزی بگم 👇👇
💠🍃
کانالها و پیجهای بچههای انقلابی
پر شده از انواع پیامهایی که اغتشاشگران را به تمسخر گرفته و پیامهای پر از امیدهای واهی گذشتهشان را به رخ میکشند.
از آنها که گفته بودند جمهوری اسلامی شب یلدا را یا برف امسال را نخواهد دید و ...
بگوییم.
بخندیم.
ولی
در کنارش، سه کار خیلی خیلی مهم هم انجام دهیم:
💠 ۱. از صمیم قلب، خاضعانه خدا را شکر کنیم. در هر سجده و هر قنوت. به هر بهانه و در هر زمان و مکان.
شکر کنیم برای هر آنچه داریم و باعث و عامل این پیروزی و قدرت است:
_ رهبر فرزانه و مقتدری که راهبریاش اقتدار آفرین است؛
_ نیروهای امنیتی توانمند و مخلصی که شبانه روز، آرامش خود و خانوادهی خود را وقف بازگشت امنیت به کوچهها و خیابانهای ما کردند؛
_ مردم غیوری که علیرغم فشارها و سختیها، پای کار انقلاب ایستادند و امید دشمن را ناامید کردند.
💠 ۲. جدیتر و سازمانیافتهتر از گذشته، با کسب آمادگی و دانش، به عرصهی #جهاد_تبیین وارد شویم و به اندازهی توان خود، در این میدان جهاد کنیم.
💠 ۳. پیگیری مطالبات بهحق خود را دربارهی ساماندهی #فضای_مجازی و مقابله با #بدحجابی و هر نماد و نمود دیگری که با #حکومت_اسلامی ناهمخوان است، با قدرت ادامه دهیم.
ما چشم به قلههای #ظهور داریم.
شأن نظام اسلامی ما، بالاترین و بهترینهاست.
دست در دست ، همگام و همقدم
پیش به سوی ظهور.
✍ #نظیفه_سادات_مؤذّن
💠🍃 @mangenechi
┅═🌸🍃═┅
#خاطره
یک روز پســرم مصطفی را که دوســاله بود، به زندان آوردند. یکی از ســربازان دواندوان آمد و گفت: پسر شما را آوردهاند.
به در زندان نگاه انداختم، دیدم یکی از افســران مصطفی را بغل گرفته و به سوی من میآید. مصطفی را گرفتم و بوســیدم.
کودک، بــه علت اینکه مدتی طولانی از او دور بودم، مرا نشناخت؛ لذا با چهرهای گرفتــه و اخمکرده و حیرتزده به من مینگریست! سپس زد زیر گریه. بهشدت میگریست. نتوانســتم او را آرام کنم. لذا او را دوباره به افســر دادم تا به همسرم و بقیه - که اجازه دیدار با من را نداشــتند - بازگرداند.
این امر به قدری مرا متأثر ســاخت که تا چند روز بعد نیز همچنان دل آزرده بودم.
📚 خون دلی که لعل شد.
┅═🌸🍃═┅
#در_محضر_امام_انقلاب #خاطره
#گروه_فرهنگی_تبار
🔗 #منگنهچی
╭┅═ 🌸🍃═┅──╮
@mangenechi
╰──┅═🌸 🍃═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹🍂
شرط دوام حیات جمهوری اسلامی وجود انگیزههای انقلابی و وجود روحیهی انقلابی است.
اگر روحیهی انقلابی نباشد، جمهوری اسلامی نخواهد بود؛ بله، یک حکومتی سر کار خواهد آمد، اما آن حکومت دیگر جمهوری اسلامی نیست.
این حرکت مردم، این خون هایی که دادند، این زحماتی که کشیدند، برای احیای اسلام، برای احیای شریعت اسلامی، برای این بوده، اینها از بین خواهد رفت؛ لگدمال خواهد شد!
۹۶/۶/۳۰
🔹🍂
#در_محضر_امام_انقلاب
🔹🍂 @mangenechi
🌟💠
ابرهای لطیف و سپید مرا یاد مهربانی بیمثال تو میاندازند.
ماه، مثل رحمت هموارهی تو، بر همه نورافشانی میکند.
شب است و یاد تو.
نامت را میآورم
و قلبم جان میگیرد.
🌟💠
#مناجات_شبانه #شب_بخیر
#به_خدای_مهربان_می_سپاریمتان
🔗 #منگنهچی
╔═.🌟💠.═════╗
@mangenechi
╚═════.🌟💠.═╝
┄┅◈⭐️❄️⭐️◈┅┄
مولاجان!
ای حکمت چرخش زمین و گردش افلاک!
نمیدانم طلیعهی این صبح زیبا، آغاز چندمین چرخش زمین به گرد خویش در مدار خورشید است
و چه خوش است روزی که ما هم بر مدار آفرینش خویش قرار گرفته و دور شمس وجودت به گردش درآییم؛ تو فرمان بدهی و ما در راه طاعتت دل و جان فدا کنیم!
┄┅◈⭐️❄️⭐️◈┅┄
#صبحی_که_با_سلام_تو_آغاز_می_شود
#السلام_علیک_یا_بقیّة_الله
#صبح_بخیر
🔗 #منگنهچی
╔═❄️⭐️◈═════╗
@mangenechi
╚═════❄️⭐️◈═╝
🌸🔹️
#خاطره
آیتالله بهاءالدینی (ره) تعریف میکنند:
یک وقتی ما را یک نفر دعوت کرد و کباب خوبی هم درست کرده بود و همه مشغول خوردن شده بودند؛ اما من دیدم کباب بوی تعفّن میدهد؛ بهطوری که هرچه کردم دستم طرف غذا نمیرفت.
بعد معلوم شد آن آقا رفته، از یکی از قصابیها یک شقه گوسفند برداشته و بدون رضایت او آورده است.
ایشان میفرمودند:
این چه علمی است که طرف نفهمد غذایی که جلوی او گذاشتهاند، حرامگوشت است یا حلال گوشت؟! این علم به درد نمیخورد.
📚 سلوک معنوی، ص۱۹۰
🌸🔹
#عکسنوشته
#در_محضر_بزرگان #اخلاقی
#گروه_فرهنگی_تبار
🌸🔹@mangenechi
❄️🔹️
حجت الاسلام قرائتی:
به علامه طباطبایی گفتم: اول تحصیل و طلبگیام وقتی عبادت میکردم، حال بهتری داشتم.
هرچه علمم زیادتر شده، حال و توجهم کمتر شده است؛ دلیلش چیست؟
ایشان فرمود: دلیلش این است که اینها که خواندهای علم حقیقی نبوده؛ اگر علم حقیقی و واقعی بود، تواضع انسان زیادتر میشد.
امیرالمومنین(ع) میفرماید:
«ثمرة العلم العبودیّة»
علم واقعی آن است که هر چه زیادتر میشود، خشوع و عبادت انسان زیادتر میشود.
📚ز مهر افروخته، ص۷۲
#در_محضر_بزرگان
❄️🔹️ @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿🌸
🌸🌿🌸
🌿🌸
🌸
#کلیپ #مولودی شاد و زیبا
برای میلاد پرسرور حضرت خیرالنساء
فاطمهی زهرا سلام الله علیها
با دو کیفیت و دو حجم متفاوت
تقدیم همراهان عزیز #منگنهچی
☺️ با تقدیم احترام و ادب
هدیهای از #گروه_فرهنگی_تبار برای مادران نازنین ایران زمین ❤️
#استوری
🌸
🌿🌸
🌸🌿🌸
🌿🌸🌿🌸 @mangenechi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🌿🌸🌿🌸
🌿🌸🌿🌸
🌸🌿🌸
🌿🌸
🌸
#کلیپ #مولودی شاد و زیبا
برای میلاد پرسرور حضرت خیرالنساء
فاطمهی زهرا سلام الله علیها
🌸
🌿🌸
🌸🌿🌸
🌿🌸🌿🌸 @mangenechi
┅═🌟🍀🌟═┅
#زندگی
تکاپوی بیامان لحظههایی است
که میگذرند.
و ما
بیآنکه به یادآوریم
که لحظهها
گذشتنیاند و رفتنی،
از هر واقعهای
زخمی میسازیم برای دل بیپناهمان!
بیا از یاد نبریم:
«میگذرد!»
┅═🌟🍀🌟═┅
#گروه_فرهنگی_تبار
✍ #طهورا_فاکر
🔗 #منگنهچی
╭┅═ 🍀🌟═┅──╮
@mangenechi
╰──┅═🍀🌟 ═┅╯
هدایت شده از منگنهچی
┅═🌟🍀
خبر خوش 😃😃
روز میلاد حضرت صدیقه طاهره -سلام الله علیها-
قرعهکشی عیدی داریم 👏😃👏😃
هم برای مادرهایی که عضو کانالمون هستن
هم برای فاطمه ها و زهراهایی که عضو کانالمون هستن. 😃😃
منتظر خبر چگونگی قرعهکشی باشید ☺️
به دوستان و آشنایانتون هم خبر بدید. ☺️
┅═🌟🍀
#گروه_فرهنگی_تبار
🔗 #منگنهچی
╭┅═ 🍀🌟═┅──╮
@mangenechi
╰──┅═🍀🌟 ═┅╯
🌟🌿
دستگیرم باش.
تو نزدیکتر از من به من هستی
و من دور و غریب!
خودم را محو در تو میخوام.
میپذیریام؟
🌟🌿
#مناجات_شبانه #شب_بخیر
#به_خدای_مهربان_می_سپاریمتان
🔗 #منگنهچی
╔═.🌟🌿.═════╗
@mangenechi
╚═════.🌟🌿.═╝
•••❈❂✨❄️✨❂❈•••
سلام مولاجان!
هر نسیم که بوی تو میآورد طوفانی به پا میکند
اندر دل،
که بعد از خدا تو آگاهی از جذر و مد قلب بیتاب من .
سخت دلتنگم،
کاش راست باشد دل به دل راه دارد!
•••❈❂✨❄️✨❂❈•••
#صبحی_که_با_سلام_تو_آغاز_می_شود
#السلام_علیک_یا_بقیّة_اللّه
#صبح_بخیر
🔗 #منگنهچی
╔═.✨❄️.═════╗
@mangenechi
╚═════.❄️✨.═╝
هدایت شده از کانال حمید کثیری
🔴 تلنگری که پروندهی علیرضا اکبری به ما میزند ...
▪️چند روز است اسمش سر زبانها افتاده است: "علیرضا اکبری". خط سوابقش را از دوران جبهه تا حالا که بگیریم، میبینیم از ابتدا جزو حواریون علی شمخانی بوده، از سپاه تا وزارت دفاع و دبیرخانه شورای عالی امنیتملی. یادداشتها و گفتگوهای مختلفی هم اغلب با عنوان معاون اسبق وزارت دفاع یا کارشناس مسائل هستهای از او در رسانههای مختلف به خصوص خبرآنلاین و سازندگی پیدا میشود.
▪️ الآن احتمالاً حزباللهیها میروند مواضعش به نفع برجام و مذاکرات و حسن روحانی را پیدا میکنند و بولد میکنند، عدهای دیگر که عشق بحثهای نفوذ هستند، میروند بگردند تا نقطهچینهای نادیدیدهی او و ابعاد ماجرا را کشف کنند. عدهای خوشحالند که با چنین کِیسی حتما شمخانی از شورا رفتنی است. آنهایی که با او ارتباطی و ارتباطکی داشتهاند، احتمالاً فعلا آفتابی نمیشوند تا مبادا زیر ضربهی رسانهایها بروند. حتی دیدم که بعضی سایتها مطالبی که از او زده بودند حذف کردهاند!
▪️من اما وقتی اسمش را شنیدم و در اینترنت سرچش کردم و کمی با سوابقش آشنا شدم، ذهنم جور دیگری درگیر شده است: اکبری هم مثل خیلی از دوستان و همنسلهایش "ّبچهی انقلاب" بوده، بچه جبهه بوده، عمر و جوانیاش را در راه انقلاب صرف کرده؛ دغدغه اخلاص و خدمت به انقلاب داشته؛ راحت بگویم: گذشته و کارنامه جوانیاش، حسرت خیلی از ما نسل بعدیهای انقلاب بوده؛ چه میشود که چنین کسی میپذیرد به "دشمن" اطلاعات بدهد و با او همکاری کند؟ خدا نکند کسی احساس کند آنچه یک عمر جمع کرده، یک دفعه نابود و تباه شده و از کَفَش رفته است!
▪️با خودم فکر میکنم در این یک سال بازداشت و دادگاه چه حس و حالی داشته است؟ شبهای انفرادی را با چه افکاری به صبح رسانده است؟ طعم تلخ حسرت، ندامت و پشیمانی چقدر کامش را تلخ کرده است؟ از برخی شنیدهام که چنین حال و روزی دارد.
▪️من به واسطهی کارم که تاریخ است پای صحبت و خاطرات خیلی از افراد مینشینم، گاهی حالِفعلی طرف با سالهایی که دارد خاطراتش را برایت میگوید صدوهشتاد درجه تفاوت دارد ولی وقتی در دریای خاطراتش غرق میشود میتوانی حس و حال آن روزهایش را از چشم و کلامش دریافت کنی. از وقتی آن بخش از فیلمِ گفتگویش با خبرآنلاین را دیدم که شعری درباره شهادت دوستانش خواند و بغض در گلو و اشک در چشمش دوید، ذهنم درگیر شده است. درگیرِ آن حس متناقض درون یک انسان که گاهی یاد شهادت هواییاش میکند و گاهی همکاری با دشمن، زمینش میزند. علیرضا اکبری که این روزها نامش با "جاسوسی برای دشمن" روی زبان من و شما افتاده، مثل خیلی از ما روزگاری "بچه انقلاب" بود و روزگاری مثل برخی دیگر "مدیر و مسئول مملکت".
▪️نمیدانم در کدام دوراهیها چه "انتخاب"هایی کرد که سرنوشتش به اینجا ختم شد. تضمینی هست که ما تا آخر عمر در مسیر صحیح بمانیم؟ نمیدانم. «أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ يُتْرَكُوا أَنْ يَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا يُفْتَنُونَ؟»آیا مردم پنداشتند كه همین که گفتند ايمان آورديم رها مىشوند و مورد آزمایش قرار نمیگیرند؟» به قول شهید آوینی: آه از ابتلائات دهر...
نوشتهی محمد امین فرجاللّهی
#حمید_کثیری 👈 عضو شوید
@hamidkasiri_ir