eitaa logo
مطالب ناب در منبر
4هزار دنبال‌کننده
3.2هزار عکس
2.2هزار ویدیو
1.8هزار فایل
👈 مطالب کانال: ــــمناقب وفضایل اهلبیت علیهم‌السلام ــــنقدوهابیت وجریان یمانی وتصوف ــــمطاعن ومثالب دشمنان ــــمنابر اعتقادی‌، معرفتی ــــصوت دروس حوزوی ــــPDFکتب اعتقادی ــــمداحی کانال دیگر ما👇 @Fishe_menbar ارتباط با ادمین @Abdulhossein235
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 👈🏼👈🏼 به قلم : روزی در خدمت استاد [مرحوم آیت‌الله ] نشسته بوديم؛ بی‌مقدمه پرسيد؟ اين همه عظمت مقام (سلام‌الله‌علیها) از چيست؟! 🩸 غافلگير شديم! سؤال‌ها را پی‌درپی و سريع ادامه دادند! كتابی نوشته‌اند بی‌بی؟! خطابه‌ای دارند؟! تدريس كردند وشاگردي داشته‌اند؟ ما هم مبهوت گفتيم نه و نه و نه!!! فرمود: پس اينهمه از چيست؟! كه امام صادق عليه‌السلام فرمود: به‌شفاعت همين دخترم همه‌ی شيعيان من به‌بهشت ره يابند؟! صدها حديث روايت كرده‌اند؟! براستي چرا؟! 🩸 اعتراف به‌جهل در نزد معلم شرط دريافت علم است و تقاضا و خواهش زمينه ساز بارشِ دانش! گفتيم نمي‌دانيم. امامان دختران ديگر فراوان داشته‌اند، از قضا عموم آنان پارسايي و تقوا داشته و عابده و تقيه و زاهده بودند؛ فاطمه معصومه خود نيز خواهران صالحه داشته‌اند، پس چرا در آسمان عترت اين ستاره از ديگر است و ؟! 🩸 فرمود: در نزد حضرت احديت كمال و مرتبت و منزلت به است و و آن (اعبُدوني هذا صراطٌ مستقيم) (عليهماالسلام) نيز همين است. حضرتش در بين خود و خدايش، طاعتش و معرفتش، و نيز تولا و [امام‌رضاعلیه‌السلام] او بيشتر بوده، لاجرم مقامش بالاتر و نامش والاتر است. 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 👈🏼👈🏼 در کتاب خویش، پیام جامع، آموزنده و جالبی را از امام رضا علیه‌السلام آورده است. امام این پیام را به‌وسیله حضرت عبدالعظیم حسنی علیه‌السلام به‌شیعیان و دوستداران اهل‌بیت علیهم‌السلام فرستاده‌اند. متن پیام این است: بسم الله الرحمن الرحیم [۱] ای عبدالعظیم! سلام گرم مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو: [۲] در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند. [۳] و آنان را به راستگویی در گفتار، [۴] و ادای امانت، [۵] و سکوت پرمعنا، [۶] و ترک درگیری و جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان. [۷] و به‌صله‌رحم و رفت و آمد با یکدیگر، [۸] و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست. [۹] دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به دشمنی با یکدیگر تلف کنند. [۱۰] من با خود عهد کرده‌ام که هر کس مرتکب این‌گونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سخت‌ترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود. [۱۱] به‌دوستان ما توجه ده که خدا نیکوکرداران آنان را مورد بخشایش خویش قرار داده [۱۲] و بدکاران آنان را جز، آنهایی که بدو شرک ورزند و یا یکی از دوستان ما را برنجانند و یا در دل نسبت به آنان کینه بپرورند، همه را مورد عفو قرار خواهد داد. اما از آن سه گروه نخواهد گذشت و آنان را مورد بخشایش خویش قرار نخواهد داد. جز اینکه از نیت خود بازگردند. [۱۳] و اگر از این اندیشه و عمل زشت خویش بازگردند، مورد آمرزش خواهند بود اما اگر همچنان باقی باشند، خداوند روح ایمان را برای همیشه از دل آنان خارج ساخته و از ولایت ما نیز بیرون خواهد برد و از دوستی ما اهل بیت(علیهم‌السّلام) نیز بی بهره خواهند بود و من از این لغزشها به خدا پناه می‌برم. 📝 متن حدیث: بسم الله الرحمن الرحیم یا عبدالعظیم! [۱] أبلغْ عنّی أولیائی السلامَ وقل لهم: [۲] أن لا یجعلوا للشیطان علی أنفسهم سبیلاً، [۳] ومُرْهم بالصدق فی الحدیث، [۴] وأداء الأمانة، [۵] ومُرْهم بالسکوت [۶] وترک الجدال فیما لا یَعْنیهم، [۷] وإقبالِ بعضهم علی بعض، [۸]‌ والمُزاوَرة، فإنّ ذلک قربة إلیّ. [۹] ولا یشغلوا أنفسهم بتمزیق بعضهم بعضاً، [۱۰] فإنّی آلیتُ علی نفسی أنّه مَن فعل ذلک وأسخط ولیّاً من أولیائی دعوتُ الله لِیعذّبه فی الدنیا أشدّ العذاب، وکان فی الآخرة من الخاسرین. [۱۱] وعرِّفْهم أنّ الله قد غفر لمحسنهم، وتجاوز عن مسیئهم، [۱۲] إلاّ مَن أشرک به أو آذی ولیّاً من أولیائی أو أضمر له سوءً، فإنّ الله لا یغفر له حتّی یرجع عنه، [۱۳] فإنْ رجع وإلاّ نُزع رُوح الإیمان عن قلبه، وخرج عن ولایتی، ولم یکن له نصیب فی ولایتنا، وأعوذ بالله من ذلک. 📚 اختصاص، شیخ‌مفید، ص۲۴۱ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar 🆔 @Sibtayn
🔷🔶 👈🏼👈🏼 مرحوم حاج می‌فرمودند: مرحوم که در زمان سابق دربان باشی آستان قدس رضوی بود، ده مجلس روضه خوانی فراهم نمود. و والد مرا با حاج و مرا هم به‌واسطه پدرم برای منبر رفتن دعوت کرد و سفارش کرد که همه شما هر شب بایستی متوسّل شوید به امام‌نهم حضرت جواد الأئمّة‌ علیهم‌السلام و باید ذکر مصیبت آن حضرت بشود. ➖ و من چون تازه کار بودم و معلوماتم در منبر کم بود بر من دشوار بود. هرچه گفتند که جهت هر شب چیست، می‌گفت: اکنون باشد و من در آخر کار به‌شما خواهم گفت. این بود که ما هر شب متوسّل به‌آن بزرگوار می‌شدیم تا ده شب تمام شد. ➖ آنگاه شب دیگر ما اهل منبر را برای شام خوردن دعوت نمود. آن وقت گفت: جهت توسّل من در هر ده شب به امام جواد علیه‌السلام این بود که من در روز کشیک و خدمت خود در صحن مطهّر به‌رسم و عادتی که داشتم با دربانان مشغول جاروب کردن صحن کهنه می‌شدیم و جوی آبی که از صحن می‌گذشت و دو طرف آن نهر مردم از زائر و مجاور لب آن آب به‌جهت وضو ساختن می‌نشستند. ➖ یک روز همان قسمی که مشغول جاروب کردن بودیم، نزدیک برابر دیدم چند نفر از زائرین نشسته‌اند و مشغول خوردن خربزه می‌باشند و تخم‌های خربزه را آنجا ریخته و کثیف کرده‌اند. من اوقاتم تلخ شد و گفتم: ای آقایان اینجا که جای خربزه خوردن نیست لااقل می‌بایست پوست‌ها و تخم‌های خربزه را در جوی آب بریزید تا زیر پای کسی نیاید. ایشان از سخن من متغیّر شدند و گفتند: مگر اینجا خانه پدر توست که چنین می‌گوئی و دستور می‌دهی! من نیز عصبانی و متغیّر شدم و با پای خود بقیه خربزه و پوست‌ها و تخم‌ها را میان جوی آب ریختم. ➖ آنها بر خواستند و رو به‌حضرت رضا علیه‌السلام نموده گفتند: ای امام رضا! ما خیال کردیم اینجا خانه توست که آمدیم و اگر می‌دانستیم خانه پدر این مرد است نمی‌آمدیم! این سخن گفتند و رفتند. من هم عقب کار خود رفتم و چون شب شد و خوابیدم در عالم خواب دیدم در ایوان طلا جنجال و غوغائی است. نزدیک رفتم که بفهمم چه خبر است. دیدم آقای بزرگواری وسط ایوان ایستاده است و یک سه پایه‌ای در وسط ایوان گذاشته شده چون آن زمان رسم بود که شخص مقصّر را به‌سه پایه می‌بستند و شلاق می‌زدند. ➖ پس آن آقای بزرگوار فرمود: بیاوریدش! تا این امر از آن سرور صادر شد مأمورین آمدند و مرا گرفتند و نزد سه پایه آوردند و بستند که شلاق بزنند. من بسیار متوحّش شدم و عرض کردم: مگر گناه من چیست و چه تقصیر کرده‌ام؟ فرمود: مگر صحن خانه پدر تو بود که زائرین مرا ناراحت کردی و با پا خربزه ایشان را بجوی آب ریختی؟ خانه، خانه من و زوّار هم مهمان من هستند تو چرا چنین کردی؟ ➖ از این فرمایش آن حضرت چنان حال انفعالی به‌من روی داد که نمی‌توانم بیان کنم و مأمورین تا خواستند مرا بزنند من از ترس و وحشت این طرف و آن طرف نگاه کردم که شاید آشنائی پیدا شود که واسطه نجات من گردد. در این حال متوجّه شدم که یک آقای جوانی پهلوی آن حضرت ایستاده و دیدم آن جوان حال وحشت مرا که دید به‌آقا عرض کرد: ای پدر! این مقصّر را به‌من ببخشید. ➖ تا این سخن را گفت مرا آزاد کردند. آنگاه نگاه کردم نه سه پایه‌ای دیدم و نه شلّاقی. پرسیدم: این جوان که بود؟ گفتند: این آقازاده حضرت امام جواد علیه‌السلام است. سپس من از خواب بیدار شدم به‌فکر آن زائرین افتادم و روز در جستجوی آن‌ها برآمدم و به‌هر زحمتی بود ایشان را پیدا کردم و بسیار عذرخواهی نمودم و بعد ایشان را دعوت کردم و پذیرائی نمودم و از خود راضی کردم. ➖ حال شما آقایان بدانید که من آزاد شده حضرت جواد علیه‌السلام هستم و از این جهت بود که ده شب متوسّل به آن بزرگوار شدم. 📚 کرامات رضویه (نسخه دیجیتالی)، ص۱۶۹_۱۷۰ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔷🔶 👈🏼👈🏼 عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى عَنْ رَجُلٍ قَالَ: بَعَثَ إِلَيَّ أَبُوالْحَسَنِ الرِّضَا (صلوات الله علیه) مِنْ خُرَاسَانَ ثِيَابَ رِزَمٍ وَكَانَ بَيْنَ ذَلِكَ طِينٌ، فَقُلْتُ لِلرَّسُولِ: مَا هَذَا؟! قَالَ: طِينُ قَبْرِ الْحُسَيْنِ (صلوات الله علیه) مَا كَانَ يُوَجِّهُ شَيْئاً مِنَ الثِّيَابِ وَلَا غَيْرِهِ إِلَّا وَيَجْعَلُ فِيهِ الطِّينَ وَكَانَ يَقُولُ: هُوَ أَمَانٌ بِإِذْنِ اللهِ. 📝 از شخصى نقل كرده که گفت: (صلوات الله عليه) از خراسان بسته‌ای لباس (بقچه‌اى) برايم فرستاد كه در بين آن تربتى بود. به‌آورنده بقچه گفتم: اين تربت چيست؟! گفت: (صلوات الله عليه) است. امام رضا (صلوات الله عليه) جامه يا غير آن را وقتى به‌جايى مى‌فرستند حتما همراه آن تربت را قرار داده و مى‌فرمايد: اين تربت به‌اذن خدا امان مى‌باشد. 📚 منابع: ۱. كامل الزيارات (ط دار المرتضوية) ص۲۷۴ باب۹۲، ح۱ ۲‌. بحارالأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار ج۹۸، ص۱۲۴ ۳. مستدرك الوسائل، ج۸، ص۲۱۸ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
@matalebe_nab_dar_menbarمَاخَصّنابِه‌مِن‌وِلایتکم_استادحامدرضامعاونیان_6030787498433583028.mp3
زمان: حجم: 5.87M
🌿 | روش تزکیه نفس، مطالعه‌ی دقیق در تاریخ زندگی اهل‌بیت علیهم‌السّلام است، باعنوان: ➖ پیشنهاد دانلود به‌پژوهشگران وطلبه‌ها واهل‌منبر ➖ دانلود با ذکر صلواتی بر محمدوآل‌محمد علیهم‌السلام ولعن بر دشمنانشان ➖ کاری‌اختصاصی از کانال‌مطالب‌ناب‌درمنبر 🔘 حجت‌الاسلام 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar
🔴 👈🏼👈🏼 عَنِ الْحَسَنِ بْنِ الْجَهْمِ قَالَ: حَضَرْتُ مَجْلِسَ الْمَأْمُونِ يَوْماً وَعِنْدَهُ عَلِيُّ بْنُ مُوسَى الرِّضَا علیه السلام وَقَدِ اجْتَمَعَ الْفُقَهَاءُ وَأَهْلُ الْكَلَامِ وَذَكَرَ أَسْئِلَةَ الْقَوْمِ وَالْمَأْمُونِ عَنْهُ علیه‌السلام وَجَوَابَاتِهِ علیه‌السلام وَسَاقَ الْحَدِيثَ إِلَى أَنْ قَالَ: فَلَمَّا قَامَ الرِّضَا علیه‌السلام تَبِعْتُهُ فَانْصَرَفَ إِلَى مَنْزِلِهِ فَدَخَلْتُ عَلَيْهِ وَقُلْتُ لَهُ: يَابْنَ رَسُولِ الله! الْحَمْدُلِله الَّذِي وَهَبَ لَكَ مِنْ جَمِيلِ رَأْيِ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ مَا حَمَلَهُ عَلَى مَا أَرَى مِنْ إِكْرَامِهِ لَكَ وَقَبُولِهِ لِقَوْلِك. فَقَالَ علیه‌السلام: يَابْنَ الْجَهْمِ! لَا يَغُرَّنَّكَ مَا أَلْفَيْتَهُ عَلَيْهِ مِنْ إِكْرَامِي وَ‌الِاسْتِمَاعِ مِنِّي فَإِنَّهُ سَيَقْتُلُنِي بِالسَّمِّ وَهُوَ ظَالِمٌ لِي أَعْرِفُ بِعَهْدٍ مَعْهُودٍ إِلَيَّ مِنْ آبَائِي عَنْ رَسُولِ‌الله صلی‌الله‌علیه‌وآله فَاكْتُمْ هَذَا عَلَيَّ مَا دُمْتُ حَيّاً. قَالَ الْحَسَنُ بْنُ الْجَهْمِ فَمَا حَدَّثْتُ بِهَذَا الْحَدِيثِ إِلَى أَنْ مَضَى الرِّضَا علیه‌السلام بِطُوسَ مَقْتُولًا بِالسَّمِّ وَدُفِنَ فِي دَارِ حُمَيْدِ بْنِ قَحْطَبَةَ الطَّائِيِّ فِي الْقُبَّةِ الَّتِي قَبْرُ هَارُون‏. 📝 گوید: روزی در مجلس مأمون حاضر شدم در حالی که علی بن موسی الرضا علیه‌السلام نیز حضور داشت و فقهاء و متکلمین جمع بودند. (راوی پس از نقل سوالاتِ جمع و مأمون از امام علیه‌السلام و جواب‌های ایشان ادامه می‌دهد) ➖ چون حضرت رضا علیه‌السلام از مجلس برخاست من از پیِ ایشان رفتم. پس به منزلِ خویش بازگشت و من نیز به محضرشان وارد شده و عرض کردم: یابن رسول الله، ستایش مخصوص خداوندى است كه عطا فرمود به شما از خوش بینی و اعتقادِ اميرالمؤمنين [مأمون] آنچه كه وی را واداشته بر چیزی که من ديدم از اكرام و قبول گفتارِ شما. ➖ پس امام علیه‌السلام فرمود: اى پسر جهم، تو را فریب ندهد آنچه از او دیدی از گرامی داشتن و گوش دادن به من، که همانا او به‌زودى مرا با زهر خواهد کُشت و بر من ستم کند. این مطلب را از عهدِ معهودی که از پدرانم از رسول خدا صلوات الله علیهم به‌من رسیده می‌دانم، پس آن را تا من زنده هستم مخفی نگه دار. ▫️حسن بن جهم گويد: من اين سخن را نقل نکردم تا اينكه حضرت رضا علیه‌السلام در شهيد شد و در خانه‌ی در بنایی که بود دفن گردید. 📚 منابع: ۱. عيون أخبار الرضا عليه‌السلام، ج‏۲، ص۲۰۲ ۲. بحارالأنوار (ط - بيروت) ج‏۴۹، ص۲۸۴ 🔆 کانال 🆔 @matalebe_nab_dar_menbar