eitaa logo
مشکات اهل بیت (ع)
1.1هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
844 ویدیو
43 فایل
✅ کانال رسمی ▫️نظرات قرآنی ▫️نظرات فقهی ▫️نظرات تاریخی ▫ ️دیدگاهها ◾️سیدحسین موسوی زنجانی 👈 برای عضویت کلیک کنید 🔻🔻 کانال مشکات در ایتا..👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit ارتباط با ادمین @S_A_M15511348
مشاهده در ایتا
دانلود
سيّدناابراهيم علىٰ نبيّنا و آله و عليه السّلام: چند درصد از كتاب كافى شريف اعتبار دارد؟ پاسخ چون در روایات و حتی در نماز میت و حتی در روایات تشهد آمده در ارسال صلوات به رسول خدا و اهلبیت، حکم حضرت ابراهیم از سایر انبیای سابق جدا است اللهم صل علی محمد وآل محمد کما صلیت علی ابراهیم و آل ابراهیم.واهلبیت توصیه فرمودند وقتی اسم ابراهیم آمد فقط بگویید علیه السلام و یا سلام الله علیه بدون تقدیم اهلبیت براو .و شما در پروفایلتان نوشته اید ابراهیم علی نبینا وآله وعلیه السلام. و اما اعتبار روایات کافی را چند نفر استخراج کرده اند یکی علامه مجلسی در مرآت العقول و بنده خلاصه آنرا در یکی از کتابهایم آورده ام. آن طوری که یادم هست حدود یک هزار از روایات کافی با محاسبه علامه مجلسی ضعیف است. و اگر اشکال ما براعتبار سکونی وارد باشد به بیش از هزار و چند صد می رسد. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال: یک شیخی ظاهرا بنام حسن میلانی تقدم ابراهیم در سلام فوق را ردّ می کرد. پاسخ: بگویید اقلا به نماز میت در پس از تکبیر دوم توجه کند. که از خدا می خواهد رتبه صلوات بر رسول وآل رسول را برساند بر رتبه صلوات بر ابراهیم وآل ابراهیم و آیه 33 سوره آل عمران را بخواند . حالا روایاتش بماند. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
تذکر : در یکی از گروههای دینی شخصی به سعدابن عباده توهین کرده بود که استاد سوالاتی رو مطرح کردند و ادامه مطلب رو در کانال قرار میدهیم 👇 سوال استاد موسوی زنجانی ملاک این که سعد ابن عباده هم ملعون است چیست ؟! و قضیه جدّی است. مگر این همان کس نیست که برای فرماندهی لشکر امیر المومنین(ع) پسری بنام قیس ابن سعد تربیت کرد که توانست حتی رانتخواران پیرامون ابن عباس در بصره و غیره را افشا کند!!؟ مگر این همان کس نیست که به بهانه انصار بودن کودتای سقیفه را با چالش روبرو کرد؟! مگر این همان کس نیست. که زیر بار کودتای سقیفه نرفت سرانجام عمر او را با نام جنّ ترور کرد!؟ پاسخ به استاد سلام علیکم و رحمت الله وبرکاته، استاد بزرگوار، صبحتان بخیر و برکت، شما استاد هستید و ما درس پس میدیم و ان شاء الله اگر مطلبی در توثیق و یا تحلیل و بررسی شخصیت کاملتر سعد بن عباده در نظر دارید خیلی ممنون میشم در اولین فرصت لطف کنید و ارائه بفرمایید، شیعیان به دلیل حساسیت شدیدی که به امیرالمؤمنین علیه السلام دارند، روی تمام کسانی که در سقیفه ملعونه بنی ساعده اجتماع کردند و حرفی غیر از حرف حق که همان تبعیت از وصی برحق پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم مولایمان امیرالمومنین علیه السلام بزنند ملعون میدانند، و دلیل لعن سعد هم همین است که اولین کسی بود که در سقیفه بعنوان رئیس خزرجیان انصار داعی خلافت کرد و در مرحله بعد که ابیبکر و عمر وارد سقیفه شدند، او سخنی از حقانیت امیرالمومنین علیه السلام به صراحت نزده که بگوید ما فقط مطیع امیرالمومنین علیه السلام هستیم بلکه گفت مهاجران برای خود خلیفه انتخاب کنند و ماهم برای خود[یعنی اینجا و در این مرحله هم باز خودش را بعنوان یکی از خلفای موازی مطرح کرد که اگر شما من را خلیفه قبول ندارید قبیله ام دارند، پس شما برای خودتان خلیفه انتخاب کنید ماهم خودمان یعنی من خلیفه برای انصار باشم... که بعد همانطور که خودتان بارها به ما تعلیم فرموده اید اختلاف بین اوس و خزرج و مکر عمربن خطاب و ابیبکر باعث اجتماع بر گرد ابیبکر شد و سعد هم هیچگاه خلافت ابیبکر را نپذیرفت و خلافت عمر را هم نپذیرفت و برای همین به شام تبعید شد و در راه هم توسط دو تیر از خالد بن ولید و محمد بن سلمه و طبق بعضی نقل ها مغیره کشته شد] همانطور که شما به درستی فرمودید، سنی ها داستان ساختن برای تطهیر دست عمر بن خطاب در ترور سعد، و گفتن جنیان اورا به دلیل اینکه ایستاده در آب بول کرده، کشته اند! یک روز بحثی بین مومن طاق و ابوحنیفه رخ داد، و ابوحنیفه ملعون گفت اگر حق با امیرالمومنین علیه السلام بود چرا بعد از پیامبر "صلی الله علیه و آله وسلم" حق خود را مطالبه ننمود؟ مومن طاق به طعنه جواب داد، ترسید که اورا هم جنیان به تیر غیب بکشند! همانطور که سعد را به تیر غیب مغیره کشتند و گفتند جنیان کشته اند.... که این سخن مومن طاق نشان می‌دهد ماجرای ترور مخالفان خلفای سقیفه معروف بوده و بر کسی پوشیده نبود، و معاویه لعنت الله علیه هم که متخصص مسموم کردن و ترور بوسیله زهر بود، می‌گفت خدا لشکریانی از عسل دارد که دشمنانش را با آن می‌کشد!... دلیل ملعون دانستن سعد صرفا این است اولا در سقیفه به نفع خودش چک و چانه زد نه به نفع امیرالمومنین علیه السلام، حال هرچند بعضی این عمل اورا در راستای شکستن اجماع کودتاگران تحلیل کنند، الله اعلم. ولیکن پسر سعد بنام قیس شیعه مخلص امیرالمومنین علیه السلام بود همانطور که شما می‌فرمائید، و این حالت شبیه ماجرای محمد بن ابیبکر است که خودش شیعه مخلص امیرالمومنین علیه السلام بود و شهید هم شد در این راه، ولی پدرش غاصب اول خلافت... بازهم عرض میکنم، خیلی عالی هست اگر اسنادی هست که سعد بعد از شهادت رسول الله به پای عهد خود در بیعت اول و در غدیر باقی مانده و اینگونه او را از ملعون بودن تبرئه کند و یا از اهلبیت علیهم السلام تایید شده باشد ایمان و وفاداری او، خیلی خوب هست هروقت فرصتی بود ارائه بفرمایید تا ما هم به همه شیعیان اطلاع بدیم سعد را نباید لعن کنند. خداوند اجرتون بده ان شاء الله،🌹🙏 اللهم صلی علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم والعن اعدائهم اجمعین الی قیام یوم الدین.
مشکات اهل بیت (ع)
تذکر : در یکی از گروههای دینی شخصی به سعدابن عباده توهین کرده بود که استاد سوالاتی رو مطرح کردند و ا
پاسخ استاد زنجانی سلام علیکم و قلبی لدیکم بلی عنایت فرمایید : واقع قضیه این بود که چون و در تقدم بر در خلافت به قُرب نسبی خود به خاندان رسالت استناد کردند و امیرالمومنینِ (ع) فرمود : اگر شیوخ ثلاثه کودتاگر در استحقاق خود به خلافت به قرابت نسبی استناد کرده اند پس احتجوّا بالشجره و اضاعواالثمره اگر برای اولویت در خود بقرشی بودن و ارتباط نسبی داشتن خود با رسول خدا (ع) استناد کرده , پس این ارتباط نسلی منم که هستم. وقتی کودتاگران این راه را بسته دیدند رفتند به بشیر (پدر نعمان ابن بشیر) سهم خلافت دادند که تو بیا بگو انصار این کودتای سقیفه را امضا می کنند. در اینجا بود با وجود اینکه مریض بود آمد به سقیفه و گفت حال که بنا است خلافت بین انصار و مهاجرین کودتاگر ردّ و بدل شود بدانید اینجا است و یثرب سابق شهر ما است و شهر شما نیست . شما مکی هستید اینجا مکه نیست برگردید مکه . ما بخاطر رسولخدا بیش از ده سال است زحمات شما را تقبل کرده ایم . مدینه زیر بار این کودتا نمی رود که اهل مکه در مدینه برای ما حاکم تعیین کند . یا الله شهر ما را تخلیه کنید بروید از هر جا که آمده اید شما در مکه برای خود و ما هم در مدینه برای خود امیر تعیین کنیم ما شما را برای خلافت در خارج از مکه قبول نداریم . و سعد ابن عباده با این موضع شجاعانه که در تاریخ کم نظیر است هم دستی بشیر پدر نعمان ابن بشیر با کودتاگران سقیفه را بر ملا کرد. پس این سعدابن عباده بود که می خواست مدینه را از حلقوم کودتا گران خارج سازد . و اما چرا از امیرالمومنین(ع) دفاع نکرد ؟ پاسخ این است وقتی ابن عباس قرشی کوچولو با رشوه خلافتی (دیشب سقیفه) به عباس قرشی عموی رسول خدا در جرگه کودتاگران قرار دارد و عمار بعد از ساعت ها تعلل به خانه علی(ع) میرسد شما انتظار دارید سعد می تواند متهم شود به هم دستی با علوی ها؟! که خود انصار او را می کوبیدند . رفتار سعد ابن عباده را اهلبیت جنگ با کودتا تلقی فرموده و او را فدایی انصار در قبال کودتای سقیفه میدانستند . و پس از کودتا و خانه نشینی ، امیرالمومنین پسر او را محرم اسرار ولایت خود قرار داد حتی به مراتب مقدم بر ابن عباس میدانست. کودتای سقیفه حاصل سه رشوه بود اول تقسیم شبانه پول توسط که قبیله بنی النجار ردّ کردند و لو رفت و رشوه دوم را سه خلیفه با چند نفر دیگر به عباس عموی رسول خدا دادند که سهمی از خلافت بود که بعدا به بنی عباس رسد .و سومین رشوه را به بشیر پدر نعمان دادند که سهمی از خلافت بود که زمان امام حسین کوفه را دادند. در رجال آقای خویی آمده سعدابن عباده من النقباء الاثنی عشر الذین اختارهم رسول الله (ص) من امته باشاره من جبرئیل ذکره الصدوق فی الخصال (در آخرین خبر باب دوازده گانه ها) بسند قوی عن ابان ابن عثمان الاحمر عن جماعه مشیخه..... و باز در شناخت مقام سعد ابن عباده مراجعه فرمایید به بحار چاپ ایران جلد 15صفحه 370 که از کتاب عِدد نقل می کند و باز مراجعه کنید به جلد 19صفحه 13 که از طریق دیگر از اعلام الورای نقل میکند که سعد ابن عباده با اشاره شخص جبرئیل به نقیبی انتخاب شد. و باز در صفحه 16 از کتاب معرفه ابن مُنده نقل می کند وکذا در کتاب قصص الانبیاء و تفسیر علی ابن ابراهیم هم نقل کرده سعدابن عباده منتخب جبرئیل از سوی خدا بوده است. ووو پس سعد ابن عباده در منطق و مشرب اهلبیت از انسانهایی بوده که مستقیما خدا شخصیت و او را به رسول خدا اطلاع داده بوده است. و این قصه است. شما اضافه بفرمایید که در جنگ بدر علی(ع) میشود حامل پرچم مهاجرین و سعد ابن عباده می شود حامل پرچم انصار! آن وقت در ذیل آیه یسئلونک عن الانفال ببینید آیه در تایید پیشنهاد چه کسی نازل شده؟! بعلاوه در حالات سعدابن عباده آمده که رسول خدا به او فرموده : وصلت علیکم الملائکه .. .. و اللهم اجعل صلاتک و رحمتک علی آع سعدابن عباده. و باز اضافه کنید آن روایات مشهوره سفره سعد ابن عباده را که همیشه رسول خدا پس از ازدواج با همسرانش میفرمود : از فردا وقت غذا منتظر سفره سعدابن عباده باش . و باز در تاریخ آمده کان للنبی من سعد کل یوم جفنه تدور معه حیث دار....و باز رسول خدا (ص) می فرموده: جزالله الانصارعنّا خیرا لاسیما ....و سعد ابن عباده.... رسول خدا یکبار صریح فرمود: یا اخا الانصاری کیف اخی سعد ابن عباده؟ ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سلام علیکم اخیرا یکی از کانال های تلگرامی مطلبی منتشر کرده است مبنی بر بدون سند بودن حدیث شریف کساء و تصریح چند از علما رو هم ارائه دادن مایلیم نظر استاد موسوی زنجانی در مورد حدیث کساء و سند این رو بدونیم . پاسخ سلام علیکم معمولا فضلای ما توجه ندارند که حدیث کسا ناظر به قریب به 50ویا 60آیه از تورات است که آل هارون زیر چادر خاص و در لباس خاص و غسل خاص و احکام خاص بوده اند مراجعه کنید به نیمه دوم سفر خروج و دو سفر بعدی . چون وارث خلافت و نبوت بوده اند و چون پنج تن آل عبا تکرار آن قصه بوده , اهلبیت اصرار داشتند این قصه را تکرار کنید و باصطلاح کش دهید تا همه بدانند معادل آل هارون ،(ع) است. و وارث امامت هستند و چون فضلای ما تاریخ نمی خوانند لذا از این قضایا هم بی خبر اند. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
⚠سرمقاله روزنامه مستقل سه شنبه ۱۳/اسفند، شماره ۸۰۴  🔺خرافات و ویروس کورونا ✍ صدیقه وسمقی_ استاد دانشگاه ♦ در اطراف ادیان همواره خرافات زیادی شکل گرفته است و خرافه‌بافان از آن بهره‌ها برده‌اند. متاع دکان‌داران دین خرافه است و خریداران آن مردمان ساده‌اندیش که می‌خواهند در پناه باورهای معنوی و دینی در این جهان ناآرام آرامشی یابند. آنان به دنبال خرافه‌ها نیستند، اما خرافه‌بافان به دنبال مردمانی می‌گردند تا متاع آنان را خریدار باشند. در این میان، این وظیفه‌ی دانشمندان و پژوهشگران علوم دینی است که خرافه‌بافان را از صحنه خارج کرده و عرصه‌ی دین و معنویت را از دست‌اندازی آنان مصون سازند. ♦در روزها و هفته‌های اخیر که کشور ما با بحران تازه‌ای به نام ویروس کورونا مواجه بوده است خرافه‌های دردسر ساز نیز مشغول آسیب‌رسانی بوده‌اند. عده‌ای از بسته شدن زیارت‌گاه‌ها ممانعت کرده، عده‌ای از دین‌داران دست به حرکات و اقداماتی زدند که از دین چهره‌ای نامعقول و از باورهای آنان وجهه‌ای خرافی به نمایش گذاشته است. در این رابطه مناسب یافتم به دو نکته اشاره نمایم: ◼ نکته‌ی نخست آنکه پیامبر اسلام و خاندان آن حضرت شفابخش بیماران نبودند و هیچگاه نیز چنین ادعایی نداشتند. این ادعایی بی‌اساس است که در قرآن و تاریخ هیچ مدرک معتبری برای اثبات آن نمی‌توان یافت. شیعه معتقد است که حضرت زهرا بیمار شد و در بیماری از دنیا رفت و یا اعتقاد شیعه بر آن است که حضرت سجاد همواره بیمار بود. چرا آنان خود را شفا ندادند؟ اساسا باید گفت که این انتظار از دین و اولیای دین ادعای بی اساسی است. ادیان برای شفا دادن بیماران نیامدند آن‌ها برای شفا بخشیدن دل‌ها و باورهای ما آمدند. آنان برای رها کردن انسان‌ها از بند اسارت خرافات و خرافه‌بافان آمدند. اولیای دین در زمان حیات خود بیماران را برای شفا دادن به سوی خود نمی‌خواندند تا چه رسد پس از مرگ خود. ◼نکته‌ی دوم آنکه قبور و زیارت‌گاه‌های اولیای دین اگرچه محترم است، اما مقدس نیست. مقدس دانستن آرامگاه‌ها که ساختمان‌هایی بیش نیستند، بی‌پایه و اساس است و معلوم نیست این عقیده چه منطقی دارد. پیامبر اسلام پس از فتح مکه اقدام به تخریب همه‌ی معابد و زیارت‌گاه‌هایی نمود که کاهنان و روحانیون از وجود آن‌ها سود می‌بردند و مردم نذورات خود را به آن‌ها اهدا می‌کردند و با توسل به آن مکان‌ها امید شفا و بهبودی اوضاع خویش را داشتند. پیامبر اسلام در طول زندگانی خویش هیچ زیارت‌گاهی نساخت. او آمد تا مردم را به سوی خدا فرا بخواند. این روزها معلوم گشت که علمای دین و پژوهشگران این حوزه کار خود را به درستی انجام نداده‌اند و کار اصلی در تبلیغ دین را به کسانی سپرده‌اند که از کمترین سواد دینی برخوردارند و عقاید و باورهای مردم را به بازی می‌گیرند. اینکه تصور شود آرامگاه اولیای دین مصون از آلودگی‌های ویروسی است از چه منطقی سرچسمه می‌گیرد جز خرافه؟ کدام دلیل و مدرک دینی و عقلی تقدس ساختمان قبور و آرامگاه را تایید می‌کند؟ ♦ شگفت نیست که از حوزه‌های علوم دینی صدایی برنمی‌خیزد، اما شگفت است روحانیونی که اهل پژوهش و تحقیقند و گاه از آنان صدای متفاوتی شنیده می‌شود، در برابر هجوم خرافه‌ها سکوت کرده‌اند. در شرایطی که برای مهار ویروس کورونا و جلوگیری از تلفات بیشتر، همه‌ی نهادها باید هماهنگ با نظام بهداشتی کشور عمل کنند، می‌بینیم که خرافه‌ها سربرآورده و به سدی در برابر سلامت جامعه بدل شده حتی جان مردم را به خطر انداختند. با خرافه‌ها نیز مانند کرونا باید مبارزه کرد.
نظرتان درباره مقاله فوق چیست؟👆 پاسخ : بخشی از حرفهایش منطقی است مانند آن مطالبی که خلاصه شده اش این استکه رسالت دین هدایت است و قانون حاکم بر طبیعت هم قانون خدا است . و باید رعایت شود و یا آنجاییکه می نویسد خود انبیاء و اولیای الهی به طبیب مراجعه می کردند..ووو اینها حرف منطقی است اما در فرار از افراط گرفتار تفریط شده است. چون پیراهن یوسف شفای چشم یعقوب شد که در قرآن است . دست عیسی(ع) با اذن خداوند , خالق طیر شد و شافع بیماران لاعلاج شد . وکذا و ننزل من القرآن ما هو شفاء در قرآن است. پس بخشی از حرفهای فوق مصداق تفریط است. سوال دوم: در روایت , شهر قم عُّش آل محمد بود و در روایات آمده هر جا گرفتار شدید پناه ببرید به قم اما امروز این بیچاره قمی ها هستند که از دست کرونا به خارج از قم فرار می کنند؟ پاسخ : امام فرمود قم مرکز دین خواهد بود پس در هر زلزله اعتقادی و ایمانی مانند ظهور غلات و ظهور وهابیت و ظهور بهائیت و ظهور کمونیسم بین المللی به دین علمای قم پناه ببرید. و منظور , حوادث طبیعی نیست . و الا دنیا بخاطر امنیت طبیعی , سرازیر می شوند به قم. ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
مشکات اهل بیت (ع)
تذکر : در یکی از گروههای دینی شخصی به سعدابن عباده توهین کرده بود که استاد سوالاتی رو مطرح کردند و ا
ادامه گفتگو در باره سعدابن عباده: سوال کننده از استاد👇 ممنون از زحمات شما در ارسال مطالبتان، با اجازه چند نکته را عرض میکنم، همانطور که در متن صبح هم عرض کردم، سوال ما این بود که بعد از شهادت رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم و ارتداد امت، و شکل گیری کودتای سقیفه، وضعیت سعد بن عباده از منظر اهلبیت علیهم السلام چیست؟ نه اینکه در زمان حیات پیامبر اکرم وضعش چه بوده، چرا که طبق ایات قران سلام و درود خداوند فقط شامل آن اصحابی می‌شود که پای عهد و پیمان خود بعد از رسول خدا باقی بمانند، وگرنه روایاتی داریم که ابی بکر و عمر هم از بیعت کنندگان بوده اند و اینگونه پس آنان هم مشمول رحمت و مغفرت خدا قرار می‌گیرند اگر پاییندی به عهدشان را ملاک قرار ندهیم و به چند نقل کلی از زمان ماقبل شهادت رسول الله اکتفا کنیم! نکته ای که مرحوم خویی به نقل از خصال نقل کرده بعنوان نقیب بودن سعد بن عباده، هیچ فضیلتی برای سعد محسوب نمیشه به چند دلیل، اول اینکه، نقیب در اینجا به معنای نماینده پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، در میان اقوام و قبیله خود شدن، خب طبیعی هست رسول‌خدا با تمام اقوام و قبایلی که صلح میفرمود و آنان مسلمان می‌شدند، رئیس و یا ریش سفیدی که بین آنان مقبول بود را بعنوان نماینده خود بین‌شان نصب می‌فرمود، و طبیعی هست سعد هم در بین خزرجیان یکنفر از ۹ نماینده انتخابی باشد، چون هم در بیعت دوم و بعد از بیعت گروه اول اینها هم به همراه ۷۰نفر بیعت کردند، و سعد هم بزرگتر و ریش سفید بود در کنار ۸ خزرجی دیگر و ۳نفر هم از میان اوسیان برای قبیله اوس نماینده معرفی فرمود، و برای اینکه به اینها شخصیت و اعتماد بنفس بدهد انان را به نقیبان موسی و یا عیسی علی نبینا و آله و علیهما سلام تشبیه فرمودند، در حالیکه هیچ امتیاز ویژه ای نبود آنگونه که مثلا امامان دوازده گانه اوصیای پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم، نقیب حقیقی به معنای وصی و خلیفه و جانشین او در امت باشند پس از او... نظر استاد زنجانی پس استناد علی(ع) در مشروعیت خلافت خود به رای مهاجرین و انصار استناد به رای مرتدین است . آیا رای مرتد ملاک خلافت است؟! بعلاوه حجرابن عدی و جابر ابن عبدالله انصاری ووو که جزء 4 نفر مستثناء نبودند , همه ملعونند؟! ادامه دارد ایتا......................👇👇👇 https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
نظر سوال کننده از استاد زنجانی👇 نکته دیگر اینکه، اگر گفته شود جبرئیل آمد و نام دوازده نقیب یا نماینده برای انصار را آورد! می‌گوییم، طبیعی است رسول خدا در تمام مسائل مربوط به دین ما ینطق عن الهوی بود و بدون وحی الهی و بدون پیامی که جبرئیل بیاورد تصمیمی نمیگرفت، و این هم فضیلتی نیست برای آنان چراکه عایشه و حفصه و همه زوجات نبی هم به امر خدا از طریق جبرئيل وحی میشد و مصالحش را خدا می‌دانست، و دیدیم که همان منتخبان جبرئیل چگونه خیانت کردند مانند همسر نوح و لوط و چگونه مرتد و کافر شدند... در ثانی در همان بحارالانوار در ادامه نقلی که از انتخاب دوازده نقیب با وحی جبرئیل سخن گفته شده، اینگونه آمده که شیطان تا فهمید اینها باهم همپیمان شده اند، فریاد کشید و گفت ای قرشیان! محمد با خزرجیان برای جنگ با شما هم پیمان شده اند! و قریشان هم صدای شیطان را شنیدن و آمدن برای مقابله! همین در اصالت و سندیت این روایت بشدت تردید ایجاد میکنه! و باز میگیم هرچند اصل روایت را هم بپذیریم، منقبت و فضیلتی نیست تا زمانی که به عهدشان پایبند نباشند. و تمام امور مربوط به پیامبر توسط جبرئيل وحی می‌شده نه فقط انتخاب چند نماینده. و در مورد اینکه پیامبر اکرم پرچم جناح انصار را در جنگ بدر به دست سعد بن عباده داده و جناح مهاجران را به امیرالمومنین علیه السلام والله اگه اشتباه نکنم تنها جنگی که سعد در آن شرکت نداشت کلا همین بدر بوده که به دلیل مار گزیدگی، از شرکت در آن معاف شد و اگر هم اشتباه در خاطرم ثبت شده و فرضا حضورم داشته باشه، خب آیا کسی غیر از بزرگ انصار باید فرمانده آنان میشد؟ و جناح خود مهاجرین هم که مربوط به رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم و مسلمان نخستین بوده دست مولایمان اسدالله الغالب حیدر کرار روحی لتراب مقدمه الفداء مولایمان امیرالمومنین علی بن ابیطالب علیهما السلام بود . و در انتخاب افراد برای فرمانده ای مصالحی غیر از فضیلت و خوبی شخصیت آن فرد گاهی ملاک هست. مگر در خیبر قبل از امیرالمومنین سلام الله علیه پرچم را به اولی و سپس به دومی نداد. پس از این نکات نمیشه برای اثبات و توثیق کسی استفاده کرد اگر عاقبت بخیر نباشه و دست از عهدو پیمان کشیده باشه. بلکه فقط در صورتی اینها ملاک میشن که آن شخص به عهد خود با خدا و رسولش پایبند بوده باشه، که سعد نبود و بزرگترین خیانت رو متاسفانه کرد. و قسمت اخر متن مختصر در ادامه در مورد سخاوت سعد هیچ بحثی نیست، و همه قبول داریم شخص با سخاوتی بود و رسول الله هم خود سخاوتمند ترین فرد بود و سخاوت رو دوست داشت و هرکس به دیگران سفره ای از سخاوت و صدقه و پذیرایی پهن می‌کرد مورد تشویق حضرت بود مانند تمام خصائص خوبی که مورد تشویق بود. اما سعد عاقبت بشر شد، و با اجتماع خزرجیان در سقیفه دری را باز کرد که دیگران هم جرات پیدا کردند از آن وارد شوند، همانطور که خود مولا این را فرمود، که در ادامه میارم، و همچنین امام باقر علیه السلام هم در روایتی دیگر فرمود که مخالفت انصار با ابوبکر به‌ خاطر یاری امیرالمومنین علیه السلام نبود بلکه اشعار جاهلانه خود را سر می‌دادند و میگفتن از ما یک امیر و از قریشیان یک امیر و با این اشعار سعد را که رئیس خزرجیان بود را میخواستند خلیفه خود کنند،[ که بخاطر اختلاف قدیمی با قبیله اوس نه خودشان به خلافت رسیدن نه به امیرالمومنین علیه السلام کمکی کردند که حقش پایمال نشود بلکه موجب رفتن خلافت زیر سیطره ابوبکر و عمر شدند ] در مورد اینکه اگر کسی به ما بگوید سعد با ابی بکر بیعت نکرد پس ادم خوبی بود! می‌گوییم پدر خود ابیبکر هم با ابیبکر بیعت نکرد! و ابدا هم ادم خوبی نبود بلکه او هم مثل سعد میگفت اگر ابیبکر می‌تواند خلیفه شود چرا من نشوم! من که از پسرم سنم بیشتر است! روایت امام باقر علیه السلام در مورد هدف انصاری که با ابیبکر بیعت نکردند و سعد بن عباده : 455 - حدثنا محمد بن يحيى، عن أحمد بن محمد بن عيسى. عن الحسين بن سعيد عن علي بن النعمان، عن عبد الله بن مسكان، عن عبد الرحيم القصير قال: قلت لأبي جعفر (عليه السلام) إن الناس يفزعون إذا قلنا: إن الناس ارتدوا، فقال: يا عبد الرحيم إن الناس عادوا بعد ما قبض رسول الله (صلى الله عليه وآله) أهل جاهلية، إن الأنصار اعتزلت فلم تعتزل بخير [جعلوا يبايعون سعدا وهم يرتجزون ارتجاز الجاهلية  يا سعد أنت المرجاء وشعرك المرجل وفحلك المرجم. 📚 کافی شریف، جلد ۸ ص۲۹۶ ادامه دارد
کافی، ج ۸ ص۲۹۶
مشکات اهل بیت (ع)
نظر سوال کننده از استاد زنجانی👇 نکته دیگر اینکه، اگر گفته شود جبرئیل آمد و نام دوازده نقیب یا نمای
و در آخر، موقعی که مادرمان با پهلوی شکسته سوار بر چهارپایی به عنوان اتمام حجت به همراه امیرالمومنین علیه السلام به در خانه تک تک مهاجرین و انصار رفتند! سعد چه کرد؟ آیا آمد دفاع کند از وصی رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم، و یا جان ناقابل خود را گرفت و پنهان شد؟ و شاید هم از شرم افتضاحی که در سقیفه بپا کرد هیچگاه جوابی نداد. خدا لعنت کند تمام اهل سقیفه را که در پایمال شدن حق امیرالمومنین علیه السلام نقش ایفا کردند از بزرگشان تا کوچکشان. أنس مى‌گوید: خبر بازگشت ابوسفیان به مدینه رسید، رسول خدا (صلی الله علیه و آله) با یکایک اصحاب و یارانش به گفتگو و مشورت نشست،‌ابوبکر سخن گفت؛ اما👈🏼رسول خدا از وى روى برگرداند👉🏻سپس عمر سخن گفت،👈🏼رسول خدا از وى نیز روى برگرداند👉🏻. سعد بن عباده به پاخواست و گفت: آیا نظر و رأى ما را مى‌خواهى اى رسول خدا؟ قسم به آن که جانم در دست او است، اگر فرمانت صادر شود که آنان را در دریا غرق کنیم، چنین خواهیم کرد و اگر بگویى با غلاف شمشیر پهلوهاى آنان را نوازش دهیم، چنین خواهیم کرد. پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله) پس از این سخنان مردم را براى جنگیدن فراخواند تا آن که در سرزمین بدر فرود آمدند. 📙دلائل النبوه ، بیهقی ۱۰۷/۳) این هم راجع ماجرای مشورت سعد هست! در اصل رسول خدا میخواست حمله کند و می‌خواست این حمله با هماهنگی با اصحاب انجام دهد به این معنا که آنان حس کنند نظرشان اهمیت دارد و مورد مشورت قرار می‌گیرند تا بعد از آن با جان و دل ديگران را هم به جنگ ترغیب کنند.. اینجا ابیبکر و عمر با سست عنصری و بزرگ جلوه دادن قدرت کفار سخن از عدم جنگ و مصالحه زدند، و رسول الله از آنان روی برگرداند، سعد که متوجه شد آن نظر مورد پسند نیست، برعکس آنان نظر داد، و گفت ما باید جنگ کنیم و دشمن را چنین و چنان کنیم! و رسول الله که خود نظرش از اول هم همین بود فقط میخواست این را از زبان انصار بشنود، هم تایید فرمود، وگرنه اصل این ماجرا در مطاعن ابیبکر و عمر هست که قران فرموده از جاهلان و مشرکان اعراض کن و روی برگردان، و رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم هم اینگونه بار دیگر سست عنصری و شرک و جهالت آن دورا نمایان کرد. دو نکته پایانی، الف: موقعی که بحث و جنگ و جدل در سقیفه برای تصاحب و غصب حق امیرالمومنین علیه السلام بالا گرفت، و مردم با فریب ابیبکر و عمر و ابوعبیده، با ابیبکر ببعت کردند، عمر که کار را تمام شده میدید به بالای سر سعد که از ابتدا در انجا او مردم را جمع کرده بود و پارچه ای به خود پیچیده بود بعنوان اینکه بیمار هست.... اولین نفر از انصار که بیعت کرد و مردم، پس از او از هر سو به سمت ابوبکر هجوم آوردند تا زودتر بیعت کنند. ازدحام به قدری بود که سعد بن عباده رئیس کل انصار - که در بستر بیماری بود - زیر دست و پای مردم ماند و فریاد زد: «مرا کشتید» در این حال عده ای گفتند: مواظب باشید که سعد زیر دست و پا از بین نرود! ✍عمر با شنیدن این سخن فریاد زد: «سعد را بکشید، خدا او را بکشد. او صاحب فتنه است»! سپس مردم را کنار زد و خود را بالای سر سعد رساند و گفت: می خواهم چنان لگد مالت کنم که عضوی از اندامت سالم نماند! قیس بن سعد که خبر از نقشه های اصحاب صحیفه نداشت و در عین حال باور نمی کرد کسی بتواند با رئیس انصار اینگونه سخن بگوید، جلو آمد و ریش عمر را گرفت و گفت: ای پسر صهاک، تو فرار کننده در جنگها و شیر شجاع در روز آرامش و امنیت هستی! به خدا قسم اگر تار مویی از سر پدرم کم کنی با یک دندان سالم برنمی گردی! ✍ابوبکر که نظاره گر ماجرا بود به عمر گفت: «ای عمر، آرام باش که در این موقعیت مدارا بهتر است»! عمر کناری رفت، اما سعد خطاب به او گفت: 👈👈 به خدا قسم اگر بیمار نبودم و توانایی داشتم از جا برخیزم، در گذرگاهها و کوچه های مدینه چنان غرشی از من می شنیدی که خود و یارانت از ترس در بیغوله ها پنهان مي شديد. به خدا قسم در آن هنگام تو را نزد کسانی می فرستادم که تا دیروز زیر دست و فرمانبردارشان بودی! آنگاه به یارانش گفت: «مرا از اینجا ببرید». آنان نیز اطاعت کردند و به سرعت او را از ازدحام سقیفه خارج کرده به خانه اش بردند؛ گ نتیجه آن شد که می‌دانید! 📚شرح نهج البلاغة ج ۲ ص ۳۰۷(۱) البيان و التبين ج ۳ ص ۲۹۷ الأمامية و السياسية ج ۱ ص ۱۲، ۱۳، ۲۱ العقد الفرید ج ۳ ص ۶۴، ج ۴ ص ۲۵۸ کافی ج ۸ ص ۳۴۳📚 حال سوال اساسی این است این جناب که اینهمه قبیله و نیرو داشت و عمر رو تهدید کرد که فلان میکنم اگر جنگ شود! خب چرا این هیبت و نیرو را بپای یاری وصی نبی خدا هزینه نکرد! تا دیگران هم با دیدن بیعت او و قبیله اش گرد وصی به حق جمع شوند، و رشوه ها و توطئه‌های اهل صحیفه هم بی اثر بشه! و آخرین کلام کلام خود آقا امیرالمؤمنین علیه السلام، 👈👈سعد اولین کسی بود که بر ما جرأت پیدا کرد. او دری را باز کرد که دیگران از آن وارد شدند، و آتشی را افروخت که
سوزش آن برای او ماند و دیگران از نورش استفاده کردند. 📚شرح نهج البلاغة ج ۲ ص ۳۰۷(۱)