ادامه نقد شیوه مرحوم صاحب جواهر قدس سرّه در کتاب جهاد. شماره (11):
در منطق کتب آسمانی خاصه قرآن کریم راه دعوت بشر به سوی دین خدا حکمت ، و #موعظه_حسنه و مناظرات و مباحثات منطقی مادّبانه است .
اُدع ُالی سبیل ربک بالحکمه والموعظه الحسنه،
و جادلهم بالتی هی احسن.
این است اصل قرآنی دعوت به سوی دین.
⭕️توجه کنید به منطق پیامبران : ابلّغکم رسالات ربی و انصح لکم(اعراف62)
و ابلّغکم رسالات ربی و انا لکم ناصح امین.(اعراف68)
و لقدابلغتکم رسالات ربی و نصحت لکم (اعراف93)
و یا قوم لقد ابلغتکم رسالات ربی (اعراف79)
والذین یبلغون رسالات الله (الاحزاب39) و انی اصطفیتک علی الناس برسالاتی و بکلامی (اعراف144)
و رسلا مبشرین و منذرین لئلا یکون للناس علی الله حجه بعد الرسل.(نسا^165)
و فهل علی الرسل الا البلاغ المبین (نحل35)
و مواردی که میفرماید تاتیهم رسلنا بالبینات و نظیر این تعبیر در قرآن به 52 مورد میرسد که می رساند ابزار #انبیاء عظام برای تبلیغ دین، آوردن معجزات ، آیات، براهین، بینات، کلام ، نصیحت ، موعظه است. و نه شمشیر و قتل و غارت ، و جهاد ابتدایی که ارث منحوسی است که از عمر ابن الخطاب رسیده است که مولودش برای بشر امروز ، #داعش و امثال آن است.
حال توجه کنید به منتها الیه رسالت کل انبیاء عظام در منطق قرآن : وان تولوا فانما علیک البلاغ (آل عمران20)
و این آیه و شبیه آن در سوره مائده دو بار و در سوره های رعد و ابراهیم و نحل دو بار و سوره نور و عنکبوت و یاسین و شورای و احقاف و تغابن و انبیا و جنّ تکرار و تاکید شده است ،!
✅پس کتاب جهاد در راه تبلیغ دین ابتدا #جهاد_قلمی و کلامی و منطقی است و شمشیر و تفنگ برای مقابله با مهاجمین است و نه برای مبلغین.
اکنون توجه کنیم به آیات دعوت به سوی دین : یا قوم مالی ادعوکم الی النجاه و تدعوننی الی النار(غافر41)
وانا ادعوکم الی العزیز الغفار(غافر42) و قل هذه سبیلی ادعو الی الله (یوسف 108)
و ادع الی ربک(قصص87 )
فلذالک فادع و استقم .(شورای 15)
و ادع الی ربک (حج67)
و ادع الی ربک بالحکمه و الموعظه الحسنه.(نحل125) ووو این هم دعوت کلامی بسوی دین و سخنی از هجوم و قتل غیر مسلمان نیست. وکذا صدها آیات دیگر با جملات دیگر.
به علاوه یقاتل و یجاهد از باب مفاعله است یعنی طرف شما آماده قتل و جهاد است و خبری از یقتلون نیست مگر در مواردی که نظر به طرف حق باشد در مقاتله بین حق و باطل.
✳️ نتیجه این که کتاب جهاد اسلام ، کتاب ابلاغ احکام دین است و اگر مانعی از قدرت نظامی پیدا شد آن وقت است برنامه دفاع.
ایتا......................👇👇👇
https://eitaa.com/meshkat_ahlebeit
سوال :
با احترام در تفسیر تسنیم جلد اول ص 178 به بعد خلاصه مطلب این است روایاتی که می فرمایند《 لیس شئ ابعد من عقول الرجال منه (قرآن) ان الآیه لتنزل اولها فی شَئ و اوسطها فی شئ و آخرها فی شیئ و هو کلام متصل ینصرف علی وجوه《یعنی هیچ چیزی ( اگرمستقل عمل کند) به اندازه عقل انسان متعارف از محتوای واقعی قرآن دور نیست ، چون واحدهای قرآن دارای نظم و نسق خاص آسمانی است که از حیطه عقل انسان متعارف بیرون است. چون در یک آیه وجوه زیادی مد نظر خدا است که انسان متعارف از آن بی اطلاع است》بعبارت دیگر چون عقل محدود بشری اشراف کافی بر وجوه باطنی قرآن ندارد لذا حق تفسیر ندارد . مولف محترم تسنیم پس از نقل این روایت و توضیحاتی مرقوم فرموده اند:《 چنین نصوصی منع از اصل تفسیر عالمانه یا در جهت منع حجیت ظواهر قرآن نیست.》 اینک استدعای من این است شما که فرمودید هر مسئله ای دارای پرونده علمی است لطفا پرونده این مسئله قرآنی را بیان کنید؟
✅پاسخ: عرض بنده درباره #فقه بود بهرحال توجه کنید اولا این خود #قرآن است که فرموده :
واسئلوا اهل الذکر ان کنتم لاتعلمون .
و انسان متعارف هم در ارتباط با وجوه قرآن اصدق مصادیق لایعلمون است کما اینکه قرآن هم برای #عقل انسان متعارف مصداق مالایعلمون است و عملا همه دیدیم تفسیر #منافقین مساوی شد با 16000 ترور در ایران و تفسیر #داعش مساوی شد با آزادی قتل بشر در جهان . یعنی عملا ثابت شده که قرآن که رحمت است با تفسیر عقل بشری تبدیل شد به نقمت و چیزی نسبت به رحمت دور از نقمت نیست. این معنای روایت فوق که نیاز به توضیح ندارد.
ثانیا : بین اصناف علما،، این #فلاسفه معظّم و #عرفای محترم هستند که اوج اعتماد به عقل را دارند و مرکبشان برای حرکت در عالم معقولات عقل است و بس.
امام صادق (ع) هم در آن روایت بطور صریح در تفسیر قرآن بدون تفسیر #اهلبیت پی عقل متعارف و کوچک انسانها را زده و فرموده اینها دورترین انسانها در فهم قرآن هستند چون واحدهای قرآنی با معیار عقل بشری تنظیم نشده بلکه با فوق عقل بشری تنظیم شده و در واقع با عقل بزرگ تنظیم شده و نه با عقل کوچک و کاملا فاقد اطلاع از کار عقل بزرگ .
✳️پس به رسمیت شناختن درک عقل کوچک در شناخت کار عقل کل《خدا》 آن هم مستقلا , هم خلاف فتوای همین عقل کوچک بشری است و هم خلاف نظر اهلبیت ،بلی،بلی تفسیر قرآن با عقل کوچک بشری قطعا مبارک است اگر با ابزار خودش باشد که تفسیر اهلبیت است که املای جبرئیل به رسول خدا(ص) است پس تفسیر باید بشود ولی با ابزارش .
آیا قرآن به اندازه یک کالای فنی و صنعتی نیست!؟ که بدون تخصص نمی شود تولید کرد!؟
ثالثا : هم امام صادق (ع) طبق نقل بحار و هم رسول خدا (ص) طبق نقل ابو داود و طبری 《که مورد اشاره مولف عظیم الشان والمنزله تفسیر بزرگ تسنیم ادام الله ظله الشریف هم درصفحه 185 همان جلد هست》
فرموده هر کس که قرآن را فقط با #عقل خودش تفسیر کند اگر درست هم تفسیر کرده باشد باز خطا کرده است ( چون مطمئن نیست حقیقت همان است که دریافته ). تا چه رسد غلط معنا کند. بعلاوه معظم له مدظله الشریف خیال کرده این یک روایت است که جای اعتنای زیادی نیست در حالی که این روایت هم از طریق شیعه و هم اهل سنت فوق تواتر است که پرونده قطور دارد که مسلما استاد ندیده که رسول خدا(ص) دستور اعدام کسانی را صادر کرده که با تفسیر قران بدون اخذ تعلیم تفسیر از اهلبیت می خواهند امت را منحرف کنند. مراجعه فرمایند به تاریخ بغداد خطیب ولآلی المصنوعه و ضعفای ابن عدی والفقیه و المتفقه بغدادی و کشف الخفای عجلونی و فوائد شوکانی و علل الحدیث ابن ابی حاتم وتنزیه الشریعه ابن عراق واسرارالمرفوعه علی قاری و موضوعات ابن جوزی که《 من قال فی دیننا برایه فاقتلوه.》هرکس در دین ما (تا چه رسد به قرآن ما باشد) با رای و تشخیص شخصی خودش نظر دهد (که طبعا موجب انحراف مسلمین خواهد بود) اعدامش کنید. و در کتاب تذکره الموضوعات فتنی فوائد شوکانی تنزیه الشریعه واتحاف الساده والمغنی عن حمل الاسفار و کنزالعمال خبر2871 رسول خدا فرموده اگر بدون تفسیر اهلبیت با رای شخصی قرآن تفسیرکنند و درست هم تفسیر کنند خطا کرده اند. منتها اسم اهلبیت را برداشته اند.
رابعا : یک سوم قرآن اگر مربوط به تاریخ گذشتگان و یا مبدء و معاد است چگونه عقل به تاریخ گذشته نفوذ می تواند بکند؟ و چگونه به مبدا و معاد تشریف برده است؟ حالا قصه ذوالقرنین ، اصحاب کهف ، خضر و موسی که در تاریخ هم کامل ثبت نشده بماند.
خامسا: تمام تفسیری که مولف عظیم الشان تسنیم از مفسرین عامه در طول تسنیم آورده بیشتر از بیست یک نفرند و بنده حقیر در کتب و مباحث ماهواره خود در طول بیش از یک دهه با استناد به چندین هزار سند تاریخی و حدیثی اهل سنت ثابت کرده اسرائیلی بوده اند.
سادسا : ارجاع مردم به قرآن از سوی اهلبیت(ع) با نظر اهلبیت مراد بوده و نه با فلسفه . عقل یکی از ادله اربعه نیست چون عقل خودش مخاطب و 👇👆