•••༻﷽༺•••
#آموزشی
#اعراب_آیات
#جلسه_صد_و_چهل_و_سوم
✅ موضوع: اعراب آیه ۱۲۶ سوره بقره
(قسمت دوم)
👈...قَالَ وَمَنْ كَفَرَ فَأُمَتِّعُهُ قَلِيلًا ثُمَّ أَضْطَرُّهُ إِلَىٰ عَذَابِ النَّارِ وَبِئْسَ الْمَصِيرُ.
خدا فرمود: [دعایت را درباره مؤمنان اجابت کردم، ولی] هر که کفر ورزد بهره اندکی به او خواهم داد، سپس او را به عذاب آتش می کشانم و آن بد بازگشت گاهی است.
قَالَ: فعل ماضی، مبنی بر فتح. ضمیر مستتر «هُوَ»، مبنی، محلامرفوع، فاعل
وَ: حرف عطف، مبنی، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
مَنْ: موصول اسمی، مبنی، محلا منصوب، مفعولبه برای «ٱرزُق» محذوف
كَفَرَ: فعل ماضی، مبنی بر فتح. ضمیر مستتر «هُوَ»، مبنی، محلامرفوع، فاعل
فَ: حرف عطف، مبنی، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
أُمَتِّعُ: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری. ضمیر مستتر «أنا»، مبنی، محلامرفوع، فاعل
هُ: ضمیر متصل، مبنی، محلا منصوب، مفعولبه
قَلِيلًا: نعت برای «زَمناً» مقدر (که ظرف و مفعولفیه برای «أُمَتِّعُ» است. این نعت به جای منعوتش آمده است) و منصوب بنابر تبعیت
ثُمَّ: حرف عطف، مبنی، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
أَضْطَرُّ: فعل مضارع مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری. ضمیر مستتر «أنا»، مبنی، محلامرفوع، فاعل
هُ: ضمیر متصل، مبنی، محلا منصوب، مفعولبه
إِلَىٰ: حرف جرّ، مبنی، عامل، محلی از اعراب ندارد.
عَذَابِ: اسم مجرور به حرف جرّ، علامت جرّ کسره ظاهری
إِلَىٰ عَذَابِ: جار و مجرور، متعلق به «أَضْطَرُّ»
النَّارِ: مضاف الیه برای «عَذَابِ» و مجرور، علامت جرّ کسره ظاهری
وَ: حرف استیناف، مبنی، غیرعامل، محلی از اعراب ندارد.
بِئْسَ: فعل ذمّ، مبنی بر فتح.
الْمَصِيرُ: فاعل و مرفوع، علامت رفع ضمه ظاهری
(مخصوص به ذمّ فعل «بِئسَ»، لفظ «العذابُ» محذوف است)
•••┈✾~💠~✾┈•••
برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (إعراب آیات بر مبنای کتاب إعرابالقرآنالکریم و کلمةاللهالعلیا)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
•••┈✾~💠~✾┈•••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
•••༻﷽༺•••
#آموزشی
#صرف_و_نحو
#جلسه_صد_و_چهل_و_سوم
✅ موضوع: فعل جامد
تعریف: فعل جامد یا غیر متصرف فعلی است که همواره دارای یک صیغه و ساختار واحد است و تغییر نمیکند، مانند: «عَسیٰ» از افعال رجاء، «نِعمَ» و «بئس» از افعال مدح و ذمّ و صیغه تعجب «ماأفعل»
🔹انواع فعل جامد
فعلهای غیر متصرف یا جامد در سه گروه دستهبندی میشوند:
۱_ فعلهای جامدی که فقط به شکل فعل ماضی هستند. این گروه که بیشترین فعلهای جامد را تشکیل میدهند عبارتند از:
لیس و مادامَ: از اخوات کان
مثال: إِنَّ الَّذِينَ فَرَّقُوا دِينَهُمْ وَكَانُوا شِيَعًا لَّسْتَ مِنْهُمْ فِي شَيْءٍ ...
«آنان که دین را پراکنده نمودند و (در آن) فرقه فرقه شدند (چشم از آنها بپوش) چنین کسان به کار تو نیایند...» انعام /۱۵۹
کَرُبَ: از افعال مقاربه
عسى، حرى، اخلولق: از افعال رجاء
مثال: لا تقتلوه عسی أن ینفعنا أو نتّخذه ولداً. «او را نکشید امید است که از او سودی به ما رسد یا آن که وی را به فرزندی قبول کنیم» قصص/۹
نعم، بئس، ساء، حبّذا و لا حبّذا: از افعال مدح و ذم
مثال: فَحَسْبُهُ جَهَنَّمُ وَ لَبِئْسَ الْمِهادُ
«جهنم برای او کافی است و بد جایگاهی است.»بقره/۲٠۶
۲_ فعلهای جامدی که به شکل فعل امر هستند مثل: هَبْ (به معنای احسب و افرض)، تَعَلَّمْ (به معنای اعلم)
مثال: إلَهي هَبْ لَنا من لَدُنْكَ رحْمةً إنَّك أنت الوهَّابُ
خدايااز جانب خود رحمتي بر ما ارزاني دار زيرا تو بسياربخشنده هستي
۳_ فعلهای جامدی که به شکل فعل مضارع هستند. این گروه کمترین تعداد فعلهای جامد را دارا است مثل: يَهيطُ (به معناى يصبح و يضجّ).
•••┈✾~💠~✾┈•••
✅ در آیه ۱۲۶بقره، «بئس» فعل ماضی و از افعال مدح و ذمّ میباشد.
•••┈✾~💠~✾┈•••
برگرفته از تدریس استاد ارجمند حسینی آل مرتضی و اساتید مجرب موسسه نورالیقین در کلاس صرف و نحو تخصصی (بر مبنای کتاب موسوعه النحو و الصرف و الاعراب و ترجمه مبادی جلد۴)
📌توجه : هرگونه نشر یا کپیبرداری از تمام یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال، اشکال شرعی دارد.
•••┈✾~💠~✾┈•••
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghi
#یا_صاحب_الزمان_عج
صدها گله پيش يار بردن عشق است
با عشق تو چوب طعنه خوردن عشق است
ای قلب تپنده جهان، مولا جان
يکبار تو را دیدن و مردن عشق است
┄┄┄┅•🏴✻🏴••┅┄┄┄
موسسه نورالیقین
مرکز تخصصی تفسیر و علوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin
؛﷽
🔵 پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله :
به زودى زمانى بر امّت من مى آيد كه درونهايشان پليد است و ظاهرشان را نيكو مى سازند و انگيزه شان در اين ظاهر سازى طمع دنياست، نه كسب آنچه نزد پروردگارشان، خداست. دينشان ريايى است و خوفى با وجود آنها آميخته نيست.
🔹خداوند كيفرى از خود را شامل حال همه آنها مى كند و آنها او را مانند دعاى غريق مى خوانند، اما دعايشان به اجابت نمى رسد!
📖میزان الحکمه جلد ۸
حدیث شماره : ۱۵۵۵۲
@moassese_nooralyaghin
6.39M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬 #کلیپ | برای دوران سخت آخر الزمان چه کنیم؟
دکتر رفیعی
┄┄┄┅•🏴✻🏴••┅┄┄┄
@moassese_nooralyaghin
*•═•••●◈﷽●◈•••═•*
#آموزشی
#حکمتهای_نهجالبلاغه
#حکمت_بیستوسه_بخش_دهم
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
مَنْ أَبْطَأَ بِهِ عَمَلُهُ، لَمْ يُسْرِعْ بِهِ [حَسَبُهُ] نَسَبُهُ،كسى كه كردارش او را به جايى نرساند، افتخارات خاندانش او رابه جايى نخواهد رسانيد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
👈علاج عجب به حسب و نسب:
🥀سوال هشتم) معرفت به چه اموری در درمان عجب به حسب و نسب کارساز است؟
و اما علاج عجب به حسب و نسب دانستن چند چیز است:
👈اول آنکه: بدانی که فخر و بزرگی کردن به کمال دیگری نیست مگر سفاهت و بیخردی زیرا کسی که خود ناقص و بیکمال باشد. کمال جد و پدر او او را چه سود بخشد بلکه اگر آنان زنده بودند می گفتند این فضیلت از ماست تو را چه شده؟
امیرمؤمنان علی علیه السلام:
انا بنُ نفسی و کنیتی ادبی من عجم کنت او من العرب
ان الفتی من یقول ها انا ذا لیس الفتی من یقول ها انا ذا
یعنی من فرزند خودم هستم و نام و کنیت من ادب من است، خواه از عجم باشدم، خواه از عرب، به درستی که جوانمرد کسی است که گوید: هان من این شخص هستم نه آنکه گوید پدر من که بود.
👈دوم آنکه: تأمل کند که اگر کسی به نسب فخر کند چرا نسب حقیقی خود را فراموش می کند؟ خداوند اصل و نسب هر کسی را بیان فرموده است: وَبَدَأَ خَلْقَ الْإِنْسَانِ مِنْ طِينٍ، ثُمَّ جَعَلَ نَسْلَهُ مِنْ سُلَالَةٍ مِنْ مَاءٍ مَهِينٍ؛ و آدمی را نخست از خاک پست بدین حسن و کمال بیافرید.آنگاه خلقت نژاد نوع او را از چکیدهای از آب بیقدر (و نطفه بیحس) مقرر گردانید.
👈سوم آنکه: نظر به گذشتگان کند که به آنها عُجب و افتخار می کند، اگر ازنیکان و صاحبان مکارم اخلاق و بزرگی و شرافت واقعی بودند، شکی نیست که شیوه ایشان ذلت و شکسته نفسی بوده. پس اگر این صفت، پسندیده است چرا خود از آن خالی است و به ایشان اقتدا نمیکند؟ و اگر این صفت، پسندیده نیست پس چه افتخاری به ایشان میکند؟
بلکه همین عجب طعن بر ایشان است. و اگر از نیکان و خوبان واقعی نبوده اند بلکه همین بزرگی ظاهری و شوکت عاریتی از برای ایشان بوده، چون: سلاطین جور و حکام ظلم و امرای بی دیانت و وزرای صاحب خیانت و سایر ارباب مناصب دنیویه. پس اف بر او به کسانی که بر آنها افتخار می کنند. مرویست که «دو نفر در حضور موسی علیه السلام افتخار میکردند، یکی از آنها گفت: من پسر فلان، پسر فلانم تا نُه پشت خود را شمرد، خدا به موسی علیه السلام وحی فرستاد که به او بگوی که همه آن نه نفر از اهل جهنم اند و تو دهم ایشانی. (معراج السعاده، صص 242 و 243)
کنْتُ عِنْدَ أَبی عَبْدِاللَّهِ علیه السلام فَذَکرْنَا الْأَعْمالَ، فَقُلْتُ اَنَا ما أَضْعَفَ عَمَلی؟! فَقالَ: مَهْ اِسْتَغْفِرِاللَّهَ، ثُمَّ قالَ لی: اِنَّ قَلیلَ الْعَمَلِ مَعَ التَّقْوی خَیرٌ مِنْ کثیرٍ بِلا تَقْوی. قُلْتُ: کیفَ یکوُنُ کثیرٌ بِلا تَقْوی؟ قالَ: نَعَمْ مِثْلُ الرَّجُلِ یطْعِمُ طَعامَهُ، وَیرفِقُ جیرانَهُ وَیوَطِّئُ رَحْلَهُ، فَاِذا ارْتَفَعَ لَهُ الْبابُ مِنَ الْحَرامِ دَخَلَ فیهِ، فَهذَا الْعَمَلُ بِلا تَقْوی، وَیکونُ الْآخَرُلَیسَ عِنْدَهُ فَإِذا ارْتَفَعَ لَهُ الْبابُ مِنَ الْحَرامِ لَمْ یدْخُلْ فیهِ. (اصول کافی: 76/2، بحارالانوار: 104/70(
من در خدمت امام صادق علیه السلام بودم از اعمال، سخن به میان آمد. من گفتم: چقدراعمال من اندک است؟! در این هنگام امام صادق علیه السلام فرمودند: ساکت باش و استغفار کن. آن گاه به من فرمودند: عمل اندکی که همراه با تقوا باشد، از عمل بسیاری که تقوا در آن نباشد، بهتر است. گفتم: مگر می شود شخصی اعمال زیاد را بدون تقوا انجام دهد؟
حضرت فرمودند: آری مانند این که شخصی غذای خود را به دیگران اطعام کند، و با همسایگانش به نیکی رفتار کند و وسائل مسافرت آنان را فراهم نماید، ولی هر گاه راه حرامی برای او گشوده شود در آن داخل شود. این عملی است که در آن تقوا نیست و فرد دیگری این گونه اعمال زیاد را ندارد، ولی آن گاه که راه حرامی برایش گشوده شود، در آن وارد نمیشود.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
📌توجه:هرگونه نشر یا کپیبرداری از همه یا بخشی از پیام بدون ذکر نام کانال اشکال شرعی دارد.
┄┄┅•●✻●••┅┄┄
موسسه نورالیقین
مرکزتخصصی تفسیروعلوم قرآنی
@moassese_nooralyaghin