eitaa logo
Modiryar | مدیریار
214 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
800 ویدیو
3 فایل
• پایگاه جامع مدیریت www.modiryar.com • مدیرمسئول دکتر مهدی یاراحمدی خراسانی @mahdiyarahmadi • مشاور @javadyarahmadi • اینستاگرام https://www.instagram.com/modiryar_com • تلگرام telegram.me/modiryar • احراز ارشاد http://t.me/itdmcbot?start=modi
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 شما نسبت به خودتان؛ 🔻 شما را شکل می دهد. @modiryar
هر وقت رویایی در سر دارید باید به خودتان اجازه دهید که فراتر از غیرممکن ها رفته و آن را در تصور کنید. اگر بتوانید به آن فکر کنید اتفاق خواهد افتاد و اینجاست که اهمیت خودش را نشان می دهد. @modiryar
🔺نقشه‌ای که برای رسیدن به #هدف دارم 🔻آنچه در #واقعیت برایم اتفاق می‌افتد. @modiryar
📔 عنوان: 🔺 نویسنده: (۱۹۸۴) 🔻 آمریکا؛ ، این نیست که به چیزهای بیشتر و بیشتری اهمیت بدهید؛ بلکه باید به چیزهای کمتری اهمیت بدهید، و تنها چیزهایی را مد نظر قرار دهید که حقیقی، فوری و مهم هستند. یک هست؛ این‌که چیزی به نام بی‌خیالی وجود ندارد. شما باید به چیزی اهمیت بدهید. توجه به چیزهای مختلف و اهمیت دادن به مسائل، بخشی از جسم و بیولوژیِ ماست. که به چه چیزهایی اهمیت بدهیم، و چگونه به چیز‌هایی که هیچ اهمیتی ندارند، اهمیت ندهیم. پختگی، زمانی رخ می‌دهد که فرد می‌آموزد تنها به چیزهایی اهمیت بدهد که ارزشمند هستند. یعنی حرکت از اشتباهی به اشتباه کمتر؛ و یک روند تکراری است. وقتی چیز جدیدی می‌آموزیم، از "اشتباه" به سمت "درست" حرکت نمی‌کنیم بلکه از سمت اشتباه به اشتباه کمتر می‌رویم. وقتی چیز دیگری می‌آموزیم، از "اشتباه کمتر" به "اشتباه کمی کمتر" می‌رویم و سپس کمتر از آن و همین‌طور تا انتها. ما همیشه در روند نزدیک شدن به و برتری هستیم؛ بدون اینکه هرگز به واقعیت و برتری برسیم. نباید دنبال پاسخ نهایی درستئ باشیم، بلکه باید اشتباهات خود را کمتر کنیم. فرهنگ کنونی به ما می‌گوید که من خودم باعثِ شکستِ خودم شده‌ام. من بازنده هستم. واقعیت این است که من فکر می‌کردم چیزی را می‌خواهم؛ اما معلوم شد که در واقع آن را نمی‌خواستم؛ همین. من پاداش‌های این کار را می‌خواستم، نه نبردهای آن را. نتایج را می‌خواستم، نه روند رسیدن به آن‌ها را. من عاشق جنگ نبودم؛ بودم. و زندگی، این‌گونه پیش نمی‌رود. ما آن‌قدر فرصت و قدرت و انرژی نداریم که به همه چیز اهمیت بدهیم. باید خیلی چیزها بشویم تا بتوانیم تمام فکر و ذهن و انتخاب‌ها و تصمیم‌های خود را، روی گزینه‌ی محدود و مشخص، متمرکز کنیم. www.modiryar.com @modiryar
✍ پایگاه جامع مدیریار فرآیند یادگیری‌زدایی دارای ۳ بخش است: ⓵ را بپذیرید که مدل ذهنی قدیمی دیگر فاقد موضوعیت و کارآیی است: این اتفاقی چالش‌برانگیز است، زیرا ما معمولا نسبت به مدل‌های ذهنی‌مان ناآگاه هستیم. از طرفی از اینکه بپذیریم مدل‌های فعلی در حال منقضی شدن هستند واهمه داریم. ما شهرت و اعتبار شغلی‌مان را بر پایه تسلط در اجرای مدل‌های قدیمی به دست آورده‌ایم. رها کردن آنها برای‌مان مفهومی مانند از دست دادن جایگاه، اعتبار و از خودبیگانگی دارد. ⓶ که بهتر بتواند شما را به اهداف‌تان برساند خلق کنید: شاید در ابتدا بخواهید به مدل جدید از دریچه همان مدل قدیمی بنگرید. برای مثال، بسیاری از شرکت‌ها در استفاده از شبکه‌های اجتماعی ناکارآمد عمل می‌کنند، زیرا صرفا به آنها به چشم کانال ارتباطی برای ارسال پیام می‌نگرند و تغییر مدل ذهنی از «یکی به همه» به «همه به همه» در آنها اتفاق نیفتاده است. ⓷ مربوط به مدل ذهنی جدید را تثبیت کنید: این فرآیند تفاوتی با خلق عادت رفتاری جدید ندارد. این احتمال وجود دارد که همواره بخواهید به همان شیوه‌های قدیمی برگردید، به همین علت خوب است که از معیارهای هشداردهنده‌ای استفاده کنید که شما را آگاه سازد. خبر خوب اینست که تمرین یادگیری‌زدایی، آن را آسان‌تر می‌سازد و موجب تثبیت تغییرات می‌شود. وقتی فرآیند یادگیری‌زدایی را در کسب‌وکارتان شروع می‌کنید صبور باشید و به خودتان زمان بدهید. برای شروع یادگیری‌زدایی ابتدا باید طرز فکرمان راجع به مفهوم یادگیری را تغییر بدهیم. www.modiryar.com @modiryar
Modiryar | مدیریار
📔 عنوان‌کتاب: هنر ظریف بی‌خیالی ✍ نویسنده: ▪️فقط به مواردی که واقعاً لازم است اهمیت بدهید و بی خیال مواردی و غیرضروری باشید.   ▪️کلید ، این نیست که به چیزهای بیشتر و بیشتری اهمیت بدهید؛ بلکه باید به چیزهای کمتری اهمیت بدهید، و تنها چیزهایی را مد نظر قرار دهید که حقیقی، فوری و مهم هستند.   ▪️یک واقعیت پنهان در هست؛ این‌که چیزی به نام بی‌خیالی وجود ندارد. شما باید به چیزی اهمیت بدهید. توجه به چیزهای مختلف و اهمیت دادن به مسائل، بخشی از جسم و بیولوژیِ ماست.   ▪️مسئله اینست که به چه چیزهایی اهمیت بدهیم و چگونه به چیز‌هایی که هیچ اهمیتی ندارند، ندهیم. پختگی، زمانی رخ می‌دهد که فرد می‌آموزد تنها به چیزهایی اهمیت بدهد که ارزشمندند.   ▪️پرسش جالب‌ِ توجه‌تر که  هیچ‌وقت از خود نمی‌پرسند، این است که «چه دردهایی در زندگی خود می‌خواهید؟ و حاضرید برای چه چیزی زحمت بکشید؟»   ▪️بیشتر افراد می‌خواهند که پیدا کنند و درآمد زیادی داشته باشند؛ اما هیچ‌کس نمی‌خواهد شصت ساعت کار در هفته، رفت‌و‌آمد در فاصله‌ی زیاد بین خانه و اداره، کاغذبازی‌های بیهوده، و ساختار طبقاتی استبدادی شرکت را تحمل کند.   ▪️همه می‌خواهند روابط عالی داشته باشند؛ اما همه حاضر نیستند دشوار، سکوت ناخوشایند، احساسات جریحه‌دارشده و نقش بازی‌کردن‌های احساسی را تحمل کنند.   ▪️فرهنگ کنونی به ما می‌گوید که خودم باعثِ شکستِ خودم شده‌ام. من، بی‌استقامت یا بازنده هستم، و چیزهایی را که لازمۀ این کار بوده نداشته و رویاهای خود را کنار گذاشته‌ام، و شاید اجازه داده‌ام که فشارهای بر من غلبه کنند.   ▪️اما واقعیت، بسیار کسل‌کننده‌تر از همه‌ی این‌هاست. این است که من فکر می‌کردم چیزی را می‌خواهم؛ اما معلوم شد که در واقع آن را نمی‌خواستم؛ همین.   ▪️من پاداش‌های این کار را می‌خواستم، نه نبردهای آن را. نتایج را می‌خواستم، نه روند رسیدن به آن‌ها را. من جنگ نبودم؛ عاشق پیروزی بودم. و زندگی، این‌گونه پیش نمی‌رود.   ▪️تقصیر مربوط به زمان گذشته است، و مسئولیت، مربوط به اکنون است؛ تقصیر، ناشی از انتخاب‌هایی است که قبلاً شده، و مسئولیت، نتیجه‌ی انتخاب‌هایی است که شما در حال حاضر در هر لحظه از روز می‌کنید.   ▪️شما انتخاب کرده‌اید که این متن را بخوانید. شما انتخاب می‌کنید که به این فکر کنید. شما انتخاب می‌کنید که این مفاهیم را بپذیرید یا آن‌ها را رد کنید.   ▪️شاید من باشد که شما فکر می‌کنید ایده‌های من بی‌ارزش هستند؛ اما شما مسئول نتیجه‌گیری‌های خود هستید. تقصیر شما نیست که من این جمله را نوشته‌ام؛ اما هنوز هم شما در تصمیم‌گیری برای خواندن آن مسئول هستید.   ▪️بین مقصر دانستن کسی برای وضعیت شما، و مسئولیت واقعی آن فرد برای وضعیت شما، تفاوت وجود دارد. هیچ‌کس وضعیت شما نیست مگر خودتان.   ▪️شاید بتوان بسیاری از افراد را برای ناراحتی شما کرد؛ اما هیچ‌کس مسئول ناراحت بودن شما نیست غیر از خودتان. علت این موضوع اینست که شما همیشه انتخاب می‌کنید که مسائل را چگونه ببینید، چه واکنشی در برابر آن‌ها نشان دهید و چه ارزشی برای هر چیز در نظر بگیرید. www.modiryar.com @modiryar
نقشه راه یادگیری تفکر سیستمی یکی از موضوعاتی است که در نظام آموزشی ما از چشم دور مانده و چندان به آن پرداخته نشده است. نظام‌های آموزشی، چه در ایران و چه در سایر نقاط جهان، سوگیری بسیار شدیدی به سمت تفکیک رشته‌ها و نگاه تخصصی به هر حوزه دارند. ✅ ما در مدرسه و می‌آموزیم که فیزیک را از شیمی، زیست‌شناسی را از روان‌شناسی، جامعه‌شناسی را از اقتصاد، و همهٔ این‌ها را از سیاست جدا کنیم. در خود این رشته‌ها هم زیرمجموعه‌های تخصصی فراوانی به وجود آمده است. ✅ همین رویکرد تخصصی در محیط کار هم ادامه پیدا کرده است. واحد ، راهکار اکثر مشکلات سازمان را در مارکتینگ خلاصه می‌کند. واحد تولید، معتقد است اگر به اندازهٔ کافی به این واحد توجه کنند، مشکلات اصلی مجموعه حل خواهد شد. ✅ در این میان، اگر یک متخصص برندسازی را هم به عنوان از بیرون بیاورید، به شما خواهد گفت که همهٔ این واحد‌ها درست می‌گویند. اما فراموش کرده‌اند که گام اول، توسعهٔ برند است! این نوع نگاه، که گاهی از آن با عنوان نگاه جزیره‌ای نام می‌برند، آفت مدیریت و کسب و کار و سیاست‌گذاری و زندگی فردی ما شده است. ✅ درست است که ما برای فهم بهتر پدیده‌ها، آن‌ها را به بخش‌های کوچک‌تر تقسیم می‌کنیم و آن‌ها را از زوایای مختلف می‌نگریم، اما نباید فراموش کنیم که آن‌چه در ، پیش روی ماست، یک پیکرهٔ واحد است. www.modiryar.com @modiryar