کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم □قل هو الله احد1⃣ □كلمه (#هو) ضمير #شأن و ضمير #قصه است، معمولا در جايى بك
□بیان آیه (۱) سوره توحید□
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
قل هو الله احد1⃣
#تفسیرالمیزان
□كلمه (#الله) مورد #اختلاف واقع شده، #حق آن است كه (علم به #غلبه) براى خداى تعالى است، يعنى #قبلا در زبان عرب اسم #خاص براى حق تعالى نبود، ولى از آنجايى كه استعمالش در اين مورد #بيش از ساير موارد شد، به خاطر همين #غلبه استعمال، تدريجا اسم خاص خدا گرديد، همچنان كه اهل هر زبانى ديگر براى خداى تعالى نام #خاصى دارند.
☑️فرق بين (#احد) و (#واحد) و #معناى احد بودن خداى تعالى
□كلمه (احد) #صفتى است كه از ماده (#وحدت) گرفته شده، همچنان كه كلمه (واحد) نيز #وصفى از اين ماده است، چيزى كه هست، بين احد و واحد #فرق است، كلمه احد در مورد چيزى و كسى بكار مى رود كه #قابل_كثرت و #تعدد نباشد، نه در #خارج و نه در #ذهن، و اصولا داخل اعداد نشود، به #خلاف كلمه واحد كه هر واحدى يك #ثانى و #ثالثى دارد يا در خارج و يا در توهم و يا به فرض عقل، كه با #انضمام به ثانى و ثالث و رابع كثير مى شود، و اما احد اگر هم برايش #دومى فرض شود، باز #خود همان است و چيزى بر او اضافه نشده.
□مثالى كه بتواند تا #اندازه اى اين فرق را روشن سازد اين است كه:
وقتى مى گويى (#احدى از قوم نزد من نيامده )، در حقيقت هم آمدن يك نفر را #نفى كرده اى و هم دو نفر و سه نفر به بالا را.
اما اگر بگويى: (#واحدى از قوم نزد من نيامده ) #تنها و تنها آمدن يك نفر را نفى كرده اى، و #منافات ندارد كه چند نفرشان نزدت آمده باشند، و به خاطر همين #تفاوت كه بين #دو كلمه هست، و به خاطر همين معنا و #خاصيتى كه در كلمه (احد) هست، مى بينيم اين كلمه در #هيچ كلام ايجابى به جز در باره خداى تعالى #استعمال نمى شود، (و #هيچ وقت گفته نمى شود: جاءنى احد من القوم - احدى از قوم نزد من آمد)
بلكه هر جا كه استعمال شده است كلامى است #منفى، تنها در مورد خداى تعالى است كه در كلام #ايجابى استعمال مى شود.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□مضمون آن نوعى #ارتباط با سوره #فيل دارد، و لذا بعضى از اهل #سنت گفته اند سوره (#فيل) و (#ايلاف) يك سوره اند، همچنان كه نظير اين سخن را درباره #دو سوره (#ضحى) و (#الم_نشرح) گفته اند، چون بينشان #ارتباطى وجود دارد، و اين نظريه را به #مشهور در بين #شيعه نسبت داده اند، و ليكن #حق مطلب آن است كه دليلى كه بر آن #استناد كرده اند، #وحدت را نمى رساند.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □مضمون آ
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□براى اينكه #دليل اهل سنت #روايتى است كه مى گويد: #قرآنى را كه #ابى_بن_كعب نوشته بوده بين اين دو سوره و آن دو سوره #بسم_اللّه نوشته نبوده. و روايتى است از #عمرو بن ميمون ازدى كه گفته: من نماز #مغرب را دنبال #عمر_بن_خطاب خواندم، او در #ركعت_اول، سوره #تين را خواند، و در #دوم (#الم_تر) و (#لايلاف قريش ) را، #بدون اينكه بين آن دو با گفتن بسم اللّه #فاصله بيندازد.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □براى ا
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□ #بعضى از روايت اولى پاسخ داده اند به اينكه #معارض است با روايتى كه گفته: در قرآن ابى بن كعب #بين آن دو بسم اللّه بوده، و از #دومى پاسخ داده اند به اينكه بر #فرض كه روايت درست باشد #احتمال دارد راوى #حديث بسم اللّه بين آن دو را از عمر بن خطاب نشنيده باشد، و يا #عمر آن را #آهسته خوانده باشد. علاوه بر اين، روايت مذكور #معارض است با روايتى از #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) كه فرمود: خداى تعالى #قريش را بخاطر #هفت خصلت بر ديگران #برترى داد، از آن جمله فرمود: و درباره آنان #سوره اى نازل شد كه در آن سوره سخن از #احدى به جز قريش نرفته است، و آن سوره (قريش) است، (تا آخر حديث). از همه اينها گذشته رواياتى كه #دلالت بر #جدايى اين #دو سوره دارد، و اينكه #بين آن دو بسم اللّه قرار دارد #متواتر است.(۳)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□و اما آنهايى كه از #شيعه قائل به #وحدت اين #دو سوره شده اند استنادشان به #روايتى است كه صاحب #مجمع آن را از #ابى_العباس از #يكى از دو امام بزرگوار امام #باقر (علیه السلام) و امام صادق (علیه السلام) نقل كرده كه فرموده است: سوره (الم تركيف فعل ربك باصحاب الفيل) و سوره (لايلاف قريش) #يك سوره اند.
□و نيز روايتى است كه شيخ در #تهذيب به سند خود از #علاء از زيد شحام روايت كرده كه گفت: به امام #صادق (عليه السلام) نماز #صبح را اقتدا كرديم، در نمازش در #يك ركعت سوره (والضحى) و سوره (الم نشرح) را خواند.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات سوره قریش□ □بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□ □و اما
□بیان آیات سوره قریش□
□بررسى قول به #وحدت سوره (فيل) و (ايلاف) و سوره (ضحى) و (الانشراح)□
□و #روايت ديگرى است كه صاحب #مجمع_البيان از #عياشى از مفضل بن عمر از امام #صادق (عليه السلام) نقل كرده كه گفت: من از آن جناب شنيدم كه مى فرمود در #يك ركعت نماز #بين دو سوره جمع #مكن، مگر سوره (#والضحى ) و (#الم_نشرح) و سوره (الم تركيف) و سوره (لايلاف قريش).
و #مثل اين روايت را #محقق هم در كتاب معتبر از كتاب #جامع نوشته #احمد بن محمد بن ابى نصر از #مفضل نقل كرده است.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بررسی قول به وحدت سوره در تفسیر المیزان□
□و اما روايت #مفضل بن صالح كه به آن #استدلال كرده اند بر #وحدت دو سوره، بر #تعدد بيشتر دلالت دارد (براى اينكه در آن آمده در يك ركعت بين دو سوره (#ضحى) و (#الم_نشرح) و نيز بين دو سوره (#فيل) و (#ايلاف) جمع #مكن)، و اين #صريح است در #تعدد.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بحث روايتى سوره قریش□
#تفسیر_المیزان
□در تفسير #قمى در #ذيل آيه (لايلاف قريش) آمده كه:
اين سوره درباره #قريش نازل شده، چون قريش #معاششان از #دو رحلت تابستانى و زمستانى به #يمن و #شام تأمين مى شد، از #مكه پوست و محصولات دريايى و كالاهايى كه در ساحل دريا #پياده مى شده از قبيل فلفل و امثال آن را #بار مى كردند و به #شام مى بردند، و در شام جامه و آرد خالص و حبوبات #غلط مشهور است، و #صحيح آن #حبوب است كه در روايت آمده)، #خريدارى مى كردند، و همين مسافرت باعث مى شد #وحدت و الفتى در بينشان برقرار گردد، هر وقت به يكى از اين دو سفر دست مى زدند يكى از بزرگان قريش را #رئيس خود مى كردند، و زندگيشان از اين راه تأمين مى شد.(۱)
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○افطاری ۴○□ ○لصَّائِمِ فَرْحَتَانِ: فَرْحَةٌ عِنْدَ إِفْطَارِهِ، وَ فَرْحَةٌ عِنْدَ لِقَاءِ رَبِّ
□○افطاری ۵○□
□○ماه مبارک رمضان جلوه و تجلی اسم شریف #رمضان است کما اینکه در روایت آمده «...فَإِنَّ رَمَضَانَ اسْمٌ مِنْ أَسْمَاءِ اللَّه...». این اسم مبارک رمضان دو سدنه و خدمه دارد که به تعاون آن دو اسم شریف احکامش را ساری میکند و آن دو عبارت است از اسم «المُمْسِک» و اسم «الفٰاطِر». اسم الممسک حاکم بر صائم است و اسم الفاطر حاکم بر مریض و مسافر و...
□○آغاز دولت اسم ممسک حق تعالی از #خیط_ابیض است تا #خیط_اسود و دولت اسم فاطر برای صائم از خیط اسود است تا خیط ابیض؛ «وَكُلُوا وَاشْرَبُوا حَتَّىٰ يَتَبَيَّنَ لَكُمُ الْخَيْطُ الْأَبْيَضُ مِنَ الْخَيْطِ الْأَسْوَدِ مِنَ الْفَجْر» (بقره/۱۸۷)
□○خیط ابیض را مظهر #عقل بدان که عقل، سفید است و خیط اسود را مظهر #جسم بگیر که جسم، ظلمت و سیاهی است و برزخ این دو سرخ است که مرتبه نفسانی است و شیخ شهید از آن به #عقل_سرخ تعبیر کرده است. حضرت خاتم صلوات الله علیه و علی آله نیز چنین فرمود که «سَجَدَ لَكَ سَوَادِي وَ خَيَالِي وَ بَيَاضِي و آمَنَ بِکَ فُؤَادِی».
□○پس مناسبت امساک از مادیات با عقل است و خوردن و آشامیدن با جسم و آدمی برزخ بین این دو است پس کمالش به جمع این دو امر آمد، نه مثل ملائکه است و نه مثل جماد. بر بیمار و مسافر اسم ممسک حکومت ندارد چون امساک مقام #تنزیه و #وحدت است و بیماری که نقص دارد و مسافری که در سیر و انتقال از حدی به حد دیگر است با ویژگی این اسم سازگاری ندارند. البته صائم به سبب اینکه مظهر اسم ممسک است و امساک از اسماء تنزیهی است لذا در وقت صوم، طعام و شراب مادی و مباشرت جسمانی بر او حرام شده است چون روزهدار توجه به طعام و شراب روحانی و مباشرت با موجودات مجرد عقلی دارد و این دو مقابل هم هستند، تا این دهان بسته نشود آن دهان باز نمیشود.
○اندرون از طعام خالی کن
○تا در او نور معرفت بینی
□○ملائکةالله بر اساس روایات وارده طعامشان #تسبیح و شرابشان #تقدیس است و تقدیس، تنزیه الهی است از همه نقائص و کمالات موجودات امکانی. و حال اینکه خوردن و آشامیدن و مباشرت با زنان وصف و کمال موجود مادی است و مجرد از ماده مبرا از این امور است؛ «وَلَقَدْ جَاءَتْ رُسُلُنَا إِبْرَاهِيمَ بِالْبُشْرَىٰ قَالُوا سَلَامًا قَالَ سَلَامٌ فَمَا لَبِثَ أَن جَاءَ بِعِجْلٍ حَنِيذٍ فَلَمَّا رَأَىٰ أَيْدِيَهُمْ لَا تَصِلُ إِلَيْهِ نَكِرَهُمْ وَأَوْجَسَ مِنْهُمْ خِيفَةً...» (هود/ ۶۹-۷۰)
□○پس صائم به صومش در عداد #جواهر_مجرده در میآید و این دهان را میبندد و دهان دیگر میگشاید که دهان #جبروتی است و طعامش تسبیح و شرابش تقدیس است و مباشرتش #اتحاد با #صور_علمی و موجودات مجرد عقلی است از اینرو حق تبارک و تعالی به اقتضای این مرتبه فرمود #نفس_کشیدن و #خواب روزه دار نیز #تسبیح_الهی است.
#ح_م