📑‌. موضوع: منظور و مقصود پروردگار از خلقت انسان 🎙. سخنران: سیدالطائفتین علامه طهرانی قدس الله سره ⏯. مجلس: اول ⏰. زمان: ۶۱ دقیقه #مقصودازخلقت #عرفان #علامه‌طهرانی‌رضوان‌الله‌علیه #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

#مرحوم‌آ‌قاسی #مدح‌مولی #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

تا صورت پیوند جهان بود علی بود تا نقش زمین بود و زمان بود، علی بود شاهی که ولی بود و وصی بود، علی بود سلطان سخا و کرم و جود، علی بود هم آدم و شیث و هم الیاس هم صالح پیغمبر و داوود، علی بود هم موسی و هم عیسی و هم خضر و هم ایوب هم یوسف و هم یونس و هم هود، علی بود مسجود ملائک که شد آدم، ز علی شد آدم چو یکی قبله مسجود، علی بود هم اول و هم آخر و هم ظاهر و باطن هم عابد و هم معبد و معبود، علی بود آن لحمک لحمی بشنو تا که بدانی آن یار که او نقش نبی بود، علی بود موسی و عصا و ید بیضا و نبوت در مصر به فرعون که بنمود، علی بود چندان که در آفاق نظر کردم و دیدم ازروی یقین در همه موجود، علی بود آن شاه سر افراز که اندر شب معراج با احمد مختار یکی بود، علی بود آن کاشف قرآن که خدا در همه قرآن کردش صفت عصمت و بستود، علی بود #مدح‌مولی #شعر #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

#عرفان #توحید #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

 ما ثَمَر را به‌ حقيقت‌ ز شَجَر يافته‌ايم‌ مي‌ نبرّيم‌ شَجَر را كه‌ ثَمَر يافته‌ايم‌  همه‌ جا ناظر حقّيم‌ در أطوار وجود  شكر گوئيم‌ و از اين‌ شُكْر شِكَر يافته‌ايم‌  از دَرِ كعبه‌ درآ در حرم‌ كعبة‌ ما آنچه‌ دريافته‌ايم‌ از رِه‌ دَرْيافته‌ايم‌  تا جگر خون‌ نشوي‌ ره‌ به‌ دَرِ دل‌ نبري‌ ما ره‌ دل‌ به‌ دو صد خون‌ جگر يافته‌ايم‌  هر كرا عيب‌ نشد يافته‌ از بي‌هنري‌ است‌ عيب‌ ما يافت‌ از آن‌ شد كه‌ هنر يافته‌ايم‌  شيخ‌ و زاهد همه‌ زَر يافته‌ در حكمت‌ دين‌  ما در اين‌ فلسفه‌ إكسير نظر يافته‌ايم‌  سفر از خلق‌ به‌ حق‌ كن‌ ز ره‌ فكر كه‌ ما گنج‌ دريافتگان‌ را ز سفر يافته‌ايم‌  تا شوي‌ با خبر از خود خبر از خلق‌ مجوي  ما در اين‌ بي‌خبري‌ اصل‌ خبر يافته‌ايم‌  أي‌ پسر پند نيوش‌ از پدر پير كه‌ ما دولت‌ عافيت‌ از پند پدر يافته‌ايم‌  بر نداريم‌ سر از پاي‌ خُم‌ باده‌ فروش‌ ما نهاديم‌ سر اينجا كه‌ أثر يافته‌ايم‌  دَر به‌ دَر عمري‌ ازين‌ خانه‌ به‌ آن‌ خانه ‌شديم‌ تا به‌ خاك‌ در ميخانه‌ مقرّ يافته‌ايم‌  شب‌ قدر از نظر خلق‌ نهان‌ آمد و ما اين‌ شب‌ قدر ز تأثير سحر يافته‌ايم‌  قمر از پرتو خورشيد منوّر شد و ما پرتو مهر درخشان‌ ز قمر يافته‌ايم‌  طرفه‌ گويند مسيحا كه‌ خدايش‌ پدر است‌ ما خداوند مسيحا ز پسر يافته‌ايم‌  روشن‌ از نورِ علی‌ چشم‌ فؤاد است‌ حكيم‌ كه‌ زخاك‌ قدمش‌ كُحل‌ بصر يافته‌ايم‌ #فؤاد_کرمانی #عرفان #شعر #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

گفتم غم تو دارم گفتا غمت سر آید گفتم که ماه من شو گفتا اگر برآید گفتم ز مهرورزان رسم وفا بیاموز گفتا ز خوبرویان این کار کمتر آید گفتم که بر خیالت راه نظر ببندم گفتا که شب رو است او از راه دیگر آید گفتم که بوی زلفت گمراه عالمم کرد گفتا اگر بدانی هم اوت رهبر آید گفتم خوشا هوایی کز باد صبح خیزد گفتا خنک نسیمی کز کوی دلبر آید گفتم که نوش لعلت ما را به آرزو کشت گفتا تو بندگی کن کو بنده پرور آید گفتم دل رحیمت کی عزم صلح دارد گفتا مگوی با کس تا وقت آن درآید گفتم زمان عشرت دیدی که چون سر آمد گفتا خموش حافظ کاین غصه هم سر آید #حافظ #عرفان #شعر #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

روایت شنیده نشده حاج آقا مجتبی تهرانی از اتهام کفر به امام خمینی؛ / امام خمینی را به خاطر اینکه فلسفه می‌گفت به کفر متهم کردند؛ ➕محسن اسماعیلی: امام خمینی برای حاج آقا مجتبی تهرانی نقل می‌کنند که وقتی کوزه حاج آقا مصطفی را آب کشیدند - که این به معنای اتهام کفر به حضرت امام بود- می‌نشینند و یکبار خود را نزد خودشان حسابرسی می‌کنند تا ببینند چه نسبتی با این اتهام دارند. این کار امام که حتی چنین اتهامی را هم نزد خود بررسی می‌کند حامل نکات مهمی در برخورد با مردم و مسائل مدیریتی است. امام خمینی در سال‌های ۱۳۲۸-۱۳۲۳ تدریس یک دوره شرح منظومه فلسفی حاج ملا هادی سبزواری را همراه با مباحث نفس در اسفار اربعه ملاصدرا شروع کرد که حاج آقا مصطفی نیز در حالیکه پانزده سال دارد در این کلاس که جنبه عمومی نداشت شرکت می‌کنند. امام خمینی از سوی افرادی در حوزه به تبعیت از یکی از مدرسین حوزه به کفر متهم می‌شود. آیت‌الله عزالدین زنجانی که از حاضرین این کلاس بوده است نیز ماجرای این تکفیر و کج فهمی حضرات از وحدت وجود را نقل کرده است. #فلسفه #تکفیر #کج‌فهمی #خاطره‌رهبرفقید #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

#عارف #سیدهاشم‌حدادرض #اشعار #عرفان #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

#دستورایه‌الله‌قاضی #شب۲۳رمضان #نزول‌ملائکه #عرفان #مهندسی_فرهنگی ✍🏻..شب ۲۳ رمضان ، نیمی از شب که گذشت با وضوء و رو به قبله ، سر بر سجده گذاشته و ۲۲۵ بار بگویید: «یا طُهرُ یا طاهِرُ یا طَهورُ یا طَیهورُ یا طَیهار» 📷هزار و یک نکته / نکته ۷۹۲ 👤استاد علامه حسن زاده آملی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

‍ هوالحق 🔶دستور اولیاء الهی: در شب قدر بین الطلوعین هم بیدار باشید!🔶 💐مرحوم آية الله شيخ عبّاس قوچانى: ✨«شب بيست و سوّم ماه مبارك رمضانى بود كه ما خدمت مرحوم قاضى رسيديم و ايشان تأكيد بليغ نمودند كه تا صبح، يعنى طلوع خورشيد بيدار بمانيم.» 🔻مرحوم قوچانى می ‏فرمودند: «براى اينكه در بين الطلوعين خوابم نبرد گفتم به صحن مطهّر أميرالمؤمنين عليه السّلام بيايم و در آنجا گوشه ‏اى بنشينم تا خورشيد طلوع كند. به صحن مطهّر آمدم و همين‏طور در ميان صحن قدم می ‏زدم، ولى چون خسته بودم در گوشه ‏اى نشستم و به تفكّر و تأمّل پرداختم امّا غافل از اينكه خستگى ناشى از بيدارى شب مرا به خواب فرو برد. ⚡️يك مرتبه از خواب بيدار شدم و ديدم خورشيد طلوع كرده است و پاسى از آن گذشته است. بسيار متأسّف شدم و بر اين إهمال و كوتاهى، خود را سرزنش نمودم و به خانه مراجعت كردم. 🔻 هنگامى كه طبق معمول خدمت مرحوم قاضى رسيدم، تا چشم ايشان به من افتاد فرمودند: ✅مگر نگفتم مواظب باشيد كه خوابتان نبرد! به واسطه اين غفلت از فيض بزرگى محروم گشتيد. 🔶 📚(منبع: کتاب «نوروز درجاهلیت و اسلام ص۱۸۸) #شب‌قدر #بین‌الطلوعین #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a

نیست جز فقر در طی لسانم نیست جز عجز طی لسانم سفله تر از همه ناکسانم راست گویم خسی از خسانم برده زین سو بدان سو هوایم من گدا،من گدا،من گدایم من ز خود هست و بودی ندارم من ز خود ربح و سودی ندارم من ز خود تار و پودی ندارم من که از خود نمودی ندارم بیخودانه چسان خود نمایم من گدا،من گدا،من گدایم بنده را پادشاهی نیاید از عدم کبریایی نیاید بندگی را خدایی نیاید از گدا ،جز گدایی نیاد بنده ام گر به خویشم بخواند رانده ام گر ز پیشم براند آستانم چو بر در نشاند پاسبانم چو بر ره بماند هر چه گوید جز او را نشایم من گدا،من گدا،من گدایم گر بخواند به خویشم فقیرم ور براند ز پیشم حقیرم گر بگوید امیرم امیرم ور بگوید بمیرم بمیرم بنده حکم و تسخیر رأیم من گدا،من گدا،من گدایم از عدم حرف هستی نشاید دعوی کبر و مستی نشاید خاک را جز که پستی نشاید از فنا خود پرستی نشاید من فنا،من فنا،من فنایم من گدا،من گدا،من گدایم بنده ام ره به جایی ندارم عقل و تدبیر و رایی ندارم در سر از خود هوایی ندارم ره به دولت سرایی ندارم درگه دوست،دولت سرایم من گدا،من گدا،من گدایم بنده ام با دو صد عیب و علت عجز و خواری و زاری و ذلت با همه شرمساری و خجلت ای خداوند اقبال و دولت نیست جز بر درت التجایم من گدا،من گدا،من گدایم من اگر با تو همراه باشم از دل خویش آگاه باشم در ره بندگی شاه باشم در صف کان لله باشم تو مرایی اگر من تو رایم من گدا،من گدا،من گدایم ای غمت مایه شادمانی یاد روی تو روز جوانی وصل تو دولت جاودانی تار زلف تو سبع المثانی لعل دلجویت آب بقایم من گدا،من گدا،من گدایم #میرزا_حبیب_الله_خراسانی #عرفان #شعر

#کتاب #صحیفه‌مهدویه #سیدسیستانی #مهندسی_فرهنگی https://eitaa.com/joinchat/1801519111Cba7e16497a