eitaa logo
مجردان انقلابی
13هزار دنبال‌کننده
8.6هزار عکس
9.8هزار ویدیو
183 فایل
#آتش_به_اختیار یک عده جوون انقلابی 🌷 ادمین کانال ↶ @mojaradan_adm (تبلیغات انجام میشود) متخصص عروسی مذهبی 🔰کپی مطالب باصلوات آزاد🔰 آدرس محفل 🤝 eitaa.com/rashidianamir_ir eitaa.com/mojaradan 👈 آدرس ایتا
مشاهده در ایتا
دانلود
💠💠کاش با فلانی رفاقت نمی‌کردم 👈 دختر خانمی که ..... ❌ با در ارتباطی... ❌ و پسرِ نامحرمِ فضای مجازی رو «» خطاب میکنی و میشی ... 👈و آقا پسر، .. ❌ که با مردم چت میکنی... ❌ و نامحرم رو تو فضای مجازی رعایت نمیکنی... ❌همین که بدی یه غریبه به حریمت وارد بشه، و تو رو از دور بکنه، برای کافیه... میدونستی یکی از جانسوز اهل جهنّم، همین رفاقت‌ها و دوستی‌هاست⁉️ 🔰 سوره‌ مبارکه فرقان، آیه ﴿۲۸-۲۷﴾ 〖یَوْمَ یَعَضُّ الظَّالِمُ عَلَی یَدَیْهِ یَقُولُ... یَا وَیْلَتَی لَیْتَنِی لَمْ أَتَّخِذْ فُلَانًا خَلِیلًا〗 🌷【به خاطر بیاور روزی را که، کار دست خود را از شدّت به دندان می‌گزد، و می‌گوید: «ای وای بر من، کاش فلانی را بعنوان دوست خود انتخاب نکرده بودم!»】 : حالا این دوست می‌تونه: ✴️ همکلاسیت...👩🎓👨🎓 ✴️ همسایه‌ات...👥 ✴️ همکارت...👥 ✴️ همون نامحرمِ فضای مجازی...👤 ✴️ یا حتّی گوشیِ موبایلت باشه...📱 ⚠️ حواست هست⁉️ ⚰ معلوم نیست الموت کِی بیاد سراغمون... پس همیشه رو تو دلمون زنده نگه داریم @mojaradan --------------------------
📌اعتمادی که نیست (عدم اعتماد به دختران) ❓من# می‌خواهم ازدواج کنم؛ امّا نمی‌توانم به هیچ اعتماد کنم و دختر مورد علاقه‌ام هم پیدا نمی‌شود. 🔰 دلایل و ابعاد# بی‌اعتمادی ✅بی‌اعتمادی می‌تواند در دو بُعد باشد. یا این است که به او از نظر اخلاقی اعتماد ندارید ــ یعنی نمی‌دانید تا به حال از عفاف خویش مراقبت کرده یا نه ــ و یا این‌که به قرار و مدارهایی که در خواستگاری گذاشته می‌شود و دخترها هم می‌پذیرند، ندارید. ⚠️دلیل بی‌اعتمادی هم ممکن است شما از مواردی باشد که در آن، دختران در بُعدی که سخنش رفت، نمرۀ قبولی نگرفته‌اند. شاید هم حالت است که ممکن است در شما وجود داشته باشد. 1⃣ در بعد عفاف 📛این‌که برخی از از حریم عفاف خویش محافظت نمی‌کنند، دلیل نمی‌شود که دختران این گونه هستند. البتّه مقصود ما این نیست که شما لوحی کنید و در انتخاب خویش دقّت به خرج ندهید؛ بلکه می‌خواهیم بگوییم با روی دست گذاشتن، اعتمادی کسب نمی‌شود. ✔️در ضمن، اگر بپذیرید که عدم رعایت عفاف از برخی از دختران را نمی‌توان به دیگران سرایت داد، آن وقت به راهکاری برای شناخت دختر مورد نظر خود در این مسئله خواهید رفت. 💯 یکی از راهکارها برای شناخت صفات مختلف و از جمله صفت ، تحقیق همه‌جانبه است. ✳️ از افراد مختلفی که به صورت طبیعی، است دست به یکی کرده باشند تا حقیقت را از شما مخفی نگاه دارند؛ مانند دوست، همسایه، همکار، معلّم و استاد، هم‌اتاق، رئیس، فامیل و ... . ⬅️ ادامه دارد ..... 📚نیمه دیگرم، کتاب اول،ص۱۳۵ @mojaradan
✅مراقبت در همنشینی با در روایات فراوان داریم که در خلوت زن و مرد نامحرم، نفر سوم یقیناً شیطان است. پس اگر می خواهیم از همنشینی شیطان نجات پیدا کنیم، باید حریم خود با نامحرمان را حفظ کنیم. 📕امیر المومنین علی (ع): برخی مردان را چه شده است که پیوسته یکی از آنها نزد زنی می نشیند و با او حرف می زند و او هم با آن مرد حرف می زند بر شما باد که از پشت پرده با او حرف بزنید همانا این کار عفاف است. 📚شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد ؛ج۱۲ص۱۲۴ ✼═══┅💖💖┅═══✼ 💞 @mojaradan
♦️شرط و شروط برای ادامه ! 🔹واتس‌اپ اعلام کرده از ۸فوریه ۲۰۲۱(#۲۰بهمن) شرایط جدید خدمات (terms of service) به اجرا در می‌آید و کاربران برای ادامه استفاده از این برنامه باید با این تغییرات موافقت کنند در غیر این صورت حساب کاربری آنها حذف می‌شود. 🔹تغییرات جدید از طریق اعلامیه‌های درون برنامه‌ای به کاربران داده می‌شود و کاربران برای ادامه استفاده از برنامه "باید با این شرایط موافقت کنند". 🔹این اولین باری است که واتس‌اپ به کاربران درباره شرایط سرویس به‌روزشده می‌دهد و همچنین آنها را ملزم به پذیرفتن این شرایط می‌کند. 🔹به گزارش ایندیپندنت، شرایط جدید استفاده از واتس‌اپ مربوط به خدمات این اپ، نحوه پردازش داده‌های کاربران، قوانین خصوصی و همچنین نحوه مدیریت و ذخیره چت‌ها با استفاده از میزبانی فیس‌بوک بیزینس است. 🔹جزئیات شرایط جدید واتس‌اپ هنوز مشخص نیست اما با توجه به نیاز به "موافقت" برای ادامه استفاده از این اپ، به نظر می‌رسد تغییرات اساسی در راه است و کاربران باید از این و مقررات جدید پیروی کنند. ❌ وارد فاز جدی و جدید می‌شود... ✊🏻 @mojaradan
5.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
‼️ همدیگر رو کنیم هر میتونه مرد رو بده هر میتونه جواب رو بده اما.. ❤️ ❤️ ╔ ✾ ✾ ✾ ════╗ .. @mojaradan ╚════ ✾ ✾ ✾ ╝
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 شکسته_هایم_بعد_تو قسمت ۵۷ و ۵۸ سایه خواست برود که مرد با سرم آمد. محمد گفت: _تو صبرکن، رها خانم! شما میشه برید؟ رها سرم رو وصل کنه، ببین چرا آمبولانس نیومده؟ کی زنگ زده؟ و به جمعیت نگاه کرد. همه نگاهشان میکردند: " یعنی کسی زنگ نزده؟" نگاهش به تلفنهای همراه دست مردم بود: _یه گوشی به اون بزرگی توی دستاتون هست و به جای به آدما، وامی‌ایستید و میگیرید؟ خنده‌ داره به خدا! دست در جیبش کرد و تلفن همراهش را درآورد و گفت: _اگه مزاحم فیلم برداریتون نمیشم، یکی آدرس دقیق اینجا رو بگه بهم. دکتر داروخانه از جایی آن پشت‌ها و گفت: _من دارم زنگ میزنم. محمد تشکر کرد. ارمیا یک دستش به دستان کوچک دخترکش بود و یک دستش به دستان یخ زده‌ی آیه‌ی شکستها‌ش! "چه بر سرت آمده بانوی من؟ چه بر سرت آمده که اینگونه کم آورده‌ای؟ خدایا... نگاهمان میکنی؟! حواست هست؟ یک نفر اینجا دارد جان میدهد... یک نفر انگار نفس کم دارد... یک نفر شده و دلش شکسته!" آمبولانس رسید. محمد صحبت کرد، میخواستند آیه را روی برانکار بگذارند که ارمیا گفت: _نه! خودم میذارمش! "آخر ارمیا میدانست که آیه و سرش میشود. آخر ارمیا میدانست آیه کسی است که میداند، دارد این بانو! حریمت را دوست دارم! حرمتِ حریمت را بر من واجب کرده این خط سیاهی که دورت کشیده‌ای بانو!" پشت در منتظر بودند دکتر بیاید. ارمیا، جان در تن نداشت. دستش از فشار زیادی که بر آن آورده بود درد میکرد. ارمیا امروز خانواده‌اش را در بدترین شرایط دیده بود. تن لرزان زینب، تنش را میلرزاند. صورت سفید شده و دستان سرد آیه، نفسش را جایی برده بود که خیال آمدن نداشت. دکتر که آمد، نگاه ارمیا لرزید. نگاه لرزانش را به نگاه دکتر داد تا جواب این سوال نپرسیده را بشنود. دکتر عینکش را روی صورتش جابه‌جا کرد: _یه سکته خفیف رد کردن؛ امشب اینجا هستن تا وضعیتشون ثابت بشه، افت شدید فشارشون یه کم خطرناکه! اشکال دارد اگر ارمیا هم یخ کند؟ اگر ارمیا هم ضربان قلبش نامنظم شود؟اشکال دارد لال شود؟ اشکال دارد دنیا را سیاه ببیند؟ اشکال دارد سرش روی تنش سنگینی کند؟ اشکال دارد واژه‌ها را گم کند؟ اشکال دارد روز و سال و ماه را نداند؟ اشکال دارد قطره‌ای اشک از چشمانش سُر بخورد؟ تمام ذهنش را جمع کرد و دنبال واژه‌ها گشت. صدایش شبیه صدایش نبود؛ انگار کسی در گلویش به جای او حرف میزد: _ببینمش؟! دکتر سری به تایید تکان داد: _فقط کوتاه باشه! آیه میان آنهمه دستگاه، چشمانش بسته، و صورتش کمی رنگ گرفته بود. این لباس‌ها و این دستگاه‌ها به آیه نمی‌آمد. آیه‌ای که سر قبر سیدمهدی بود. کسی که حتی را کسی نشنید. چه بر سرش آمده بود که قلبش تاب نداشت؟ امانت سیدمهدی روی دستانش بال‌بال زده بود... امانت سیدمهدی! آرام و نزدیک گوش آیه گفت: _اگه تو یه امانت از سیدمهدی داری، من دوتا امانت دارم آیه، با من این کار رو نکن! منو شرمنده نکن! تو باید آیه‌ی سیدمهدی باشی! من غلط کردم زیادی خواستم، پدری زینب برام بسه! با من این کار رو نکن! جواب حاج علی و سیدمهدی رو چی بدم؟ امانت داری نکردم آیه، آیه شرمنده‌ شدم؛ چشماتو باز کن آیه، من میرم! مثل تمام روزایی که نخواستی باشم و رفتم! آیه من تو عمرم هیچ چیزی نداشتم، من به نداشتن عادت دارم؛ زینب بهت احتیاج داره! من نباشم تو خوب میشی، آیه میشی، ستون میشی، سقف میشی... من باشم میشکنی آیه! سرش را روی تخت کنار آیه گذاشت ، و قطره‌ی دیگری اشک از چشمانش فروریخت. دستی روی شانه‌اش نشست. سرش را که بلند کرد محمد را دید: _آیه بیشتر از هر وقتی بهت نیاز داره! اینکه میبینی دیگه اون آیه‌ای نیست که روز اول دیدی، برای اینه که تکیه‌گاه داره! برای اینه که وقت کرده ضعیف باشه، برای اینه که تازه داره درداش رو بروز میده... بذار داد بزنه، بذار گریه کنه، بذار ضعیف باشه، بذار زخماش سر باز کنن؛ اگه این زخما درمان نشه روزای بدی در انتظارشه! آیه بهت نیاز داره... زن برادرم بهت نیاز داره که داد میزنه میگه برو! بهت نیاز داره و میخواد باشی! اینو منی بهت میگم که دوازده ساله میشناسمش؛ اینو رها میگه که دکتره، سایه میگه که دکتره؛ ارمیا شونه خالی نکن. شونه خالی کنی آیه میشکنه! مطمئنش کن که هستی! مطمئنش کن که میمونی... که دوستشون داری! ارمیا: _دوستشون دارم، مگه میشه آیه رو دوست نداشت؟ مگه میشه زینب رو دوست نداشت؟ * فردای آن روز ارمیا، آیه و زینبش را مرخص کرد.... 🥀ادامه دارد.... ❤️‍🩹 نویسنده؛ سَنیه منصوری .•°``°•.¸.•°``°•                               @mojaradan            •.¸        ¸.•       °•.¸¸.•°`       ¸.·´¸.·´¨) ¸.·*¨)      (¸.·´    (¸·´   .·´