با تیشهی خیـــــــال تراشیدهام تو را
در هر بتی کهساختهام دیدهام تو را...
از آسمــان بــه دامنــــم افتاده آفتاب ؟
یا چون گلاز بهشتِ خدا چیدهام تو را..؟
هرگُلبهرنگو بوی خودش میدمد بهباغ
من از تمــــامِ گلهــــــا بوییدهام تــــو را...
رویای آشنای شب و روزِ عمــــرِ من!
در خوابهای کودکیام دیدهام تو را...
از هــــر نظر تــــــــو عینِ پسند دلِ منی
هم دیده، هم ندیده، پسندیدهام تو را...
زیباپرستیِ دلِ من بیدلیل نیست
زیـــرا به این دلیل پرستیدهام تو را...
با آنکه جـز سکوت جوابم نمیدهی
در هر سؤال از همه پرسیدهام تو را...
از شعر و استعـــاره و تشبیه برتــــری
با هیچکس بهجز تو نسنجیدهام تو را...
#زندهیاد_قیصر_امینپور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وقتی تمومِ زندگیت میشه یه دختر پنج سال از عمرم و گذاشتم پاش من میدونم با یکی دیگهست، میدونم اون من و لو داده
میدونم دیگه من و نمیخواد ولی
من الآن دلم پر میکشه واسه
این که یه بار دیگه
ببینمش...💔
دیالوگِ ماندگارِ فیلم
#متری_شیشونیم
دلم گرفته و میخواهم آسمان باشم
و یا هر آنچه ببارد، بگو همان باشم...
چه سرنوشتِ بدی دارم عادتم دادند
چهار فصلِ پیاپی فقط خزان باشم...
سرم به شانهء دیوارِ آرزو بند است
ولی چه فایده وقتی که نردبان باشم...
بهاین نتیجه رسیدم کهقسمتم ایناست
همیشه جای خودم فکرِ دیگران باشم...
دلی شکستهو چشمانِ خیسو تنهایی
چگونه داشته باشم و شادمان باشم..؟
کجاست دست تو در دست کیست؟بیخبرم
نشد کهیکشب از این غصه در امان باشم...
چهعیب دارد اگر دلخوشم به مُشتی شعر
نخواستم همهء عمر فکرِ نان باشم...
شبی کنارِ خودم در سکوت میمیرم
شبی کهخستهء یکعمر امتحان باشم...
#مهرداد_بابایی
هدایت شده از °طـلا کاظمــے | شـاعر°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
منِ بیچــــــــاره تو را سخـت بدسـت آوردم
به همین راحتی از دست نخواهم دادَت
#طلا_کاظمی
آری ز لبت انار میروید گاه
از موی تو آبشار میروید گاه...
فرزندِ خزان شدی بفهمند همه
از فصلِ خزان بهار میروید گاه...
#امیرحسین_پورعزیز
هدایت شده از °طـلا کاظمــے | شـاعر°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
قلب من
تا از کسی آزردهخاطر میشود
زندگی را بر خودش زهر هَلاهِل میکند...
#طلا_کاظمی
تا بفهمم چیست صدبار از خودم پرسیدمش
عشق آسان بود، اما من نمیفهمیدمش...
دستِاو در دستِ من بود و دلش با این و آن
باز اگر یکجو پشیمان بود،میبخشیدمش...
از تبِ غیرت ندیدم آتشی جانسوزتر
در کنارم بود و من با دیگران میدیدمش...
هیچعشقی از خیانت نیست ایمن، اینبلا
تا نیامد بر سرم افسانه مینامیدمش...
با دلم گفتم؛ببوسش تا فراموشش کنی
گفت:اگر میخواستم آنروز میبوسیدمش...
#فاضل_نظری
برای شادیِ روحم کمی غــزل، لطفاً
دلم پر از غم و درد است راهِ حل لطفاً...
همیشه کام مـــــرا تلخ میکند دنیـا
به قدرِ تلخیِ دنیــــایتان عسل لطفاً...
مرا به حالِ خودم ول کنیـــــد آدمهـا
فقـــــط برای دمی گریـــــه لااقـل ،لطفاً...
کسی میانِ شما عشق را نمـــیفهمد
ادا دروغ بساست اینهمه دغل لطفاً...
کجاست کوهکنـــــی تا نشان دهد اصلاً
بهحرف نیست کهعاشق شدن عمل لطفاً...
به زور آمـــــده بودم، به اختیـار مــــرا
ببر به آخرِ دنیـــــا از ایـن محــــل لطفاً...
نمانده راهِ زیادی کنــــارِ قبرستـــــان
پیاده میشوم اینجا،همیـن بغل لطفا...
#فرزاد_نظافتی
میانِ شادیِ دیدار و انتظار، یکی
همیشه قسمتِ مرد است از ایندو کار،یکی...
هزار دوست غمم را شنیده است ولی
نیامدهست بهیاری از این هزار، یکی...
بهسویت آمدهام با دو همسفر در راه
دلِ شکسته یکی، جانِ بیقرار، یکی...
تو پادشاهِ همه عالمی به تنهایی
من از میانِ گدایانِ بیشمار، یکی...
بهبامِ هیچکسی جز تو پر نخواهم زد
کهنیست مثلِ تو در خلقِ روزگار،یکی...
#سجاد_سامانی
امــروز که باســـواد و عالم هستیم
در سایهٔ علم شاد و سالم هستیم...
یــادت نَــرود ایدل، ! تا آخــرِ عــمــر
مدیـونِ مــحــبّــتِ مــعــلّــم هستیم..!
#جواد_محمدی_دهنوی
📓روز_معلم_مبارک🌹
ایتا:
https://eitaa.com/NafaseTazeArdakan
تلگرام:
https://t.me/NafaseTazeardakan
ارتباط با ادمین:
🆔 @NafaseTazehA
شمعم و پروانه میخواهد دلم
خلوتی رندانه میخواهد دلم...
تا نبازم در... نبردِ... عاشقی
همچو خود دیوانهمیخواهد دلم...
✍حسنکریمزاده
📓نبردِ_عاشقی
#منتظر
آیینهایم، هرچه بگویی به ما تویی
نامهربان، سنگدل، بیوفا تویی...
آنکسکهنیست جزتو کسی در دلش،منم
آنکس که بردهاست ز خاطر مرا تویی...
ایعشق! در صحیفۀ تقدیرِ من چرا
هر قصهایست، راویِ آن ماجرا تویی...
سنگم زدند خلق و تو انداختی گلی
بیگانهای میانِ هزار آشنا تویی...
خون گریهکن بهحالِ منایشیشۀ شراب!
تنها حریفِ دردِ من این روزها تویی...
#فاضل_نظری
کی به آتش میکشی تسبیحِ یا قدوس را ؟
روحِ سرگردانِ این پروانهی مایوس را..!
کورسوهای چراغِ عقل مردم منکرند
روشناییهای آن خورشیدِ نامحسوس را...
از صدای موج سرشارند و با ساحل دچار
گوشِ ماهیها چه میفهمند اقیانوس را.!؟
نسل در نسلِ زمین گشتند تا پیدا کنند
سایهی پرهای رنگارنگ آن طاووس را...
تلخوشیرینِجهانچیزیبهجزیکخوابنیست
مرگ پایان میدهد یکروز این کابوس را...
#فاضل_نظری
هدایت شده از °طـلا کاظمــے | شـاعر°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
گفته بودی که مرا نَم نَمک از یاد ببر
نظرت محترم اما شدنی نیست رفیق
#طلا_کاظمی
مستم، بقا از خالقِ میخانه دارم
شمعم، نشان از غربتِ پروانه دارم...
سرگشته از غمهای بینام و نشانم
دلبستگی با ساقی و پیمانه دارم...
من وارثِ فرمانروایانِ خزانم
شاهم اگرچه خانه در ویرانه دارم...
دردی نشسته لابهلای لحظه هایم
کوهم کهبا خود غصهای مردانه دارم...
منبا غمِ تو بستهام عهدی از آغاز
باری ز غمهایت به روی شانه دارم...
درمنشکستنهایِ بسیارینهفتهست
من عاشقم در قلبِ آتش خانه دارم...
با منتظر خو کردهام بعد از تو اییار
در خویشتن من عاشقی دیوانه دارم...
✍حسن_کریمزاده
📓خالقِ_میخانه
#منتظر✓
هدایت شده از °طـلا کاظمــے | شـاعر°
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من دهانم تا قیامت مزهی خون میدهد
بس که هی لب میگزم در حسـرت دیدار او...
#طلا_کاظمی
نفهمیدم آخر چه میخواستی
تو از عمرِ مناز چه میکاستی...
زدی تیشه بر ریشهی دوستی
چو آتش ز آهم تو برخاستی...
فغان را به باغِ دلم کاشتی
به غم چهرهام را بیاراستی...
به یکشب کشاندی مرا تا کفن
چو طوفان بهعمرم تو پیماستی...
چرا ای فلک؟ کژ پسندی و پست!
ندیدم به عمرم چو روراستی...
بهیک رنگیِ ساقی و مِیْقَسم
هنوز از تبِ باده با ماستی...
من آیینه بودم تو تصویرِ من
تو اعجازْ ازآیینه میخواستی..!؟
هنوزم چو ماهی، فریباستی
نمیخواهمت گرچه زیباستی...
ز گردون ندیدم به جز کاستی
ز بردن بریدم که رویاستی...
نهفردوسیاممن،نهحافظ،نهشمس
فقط عاشقِ شعرم و راستی...
به لطفِ غزلهای درخواستی
نوشتم دوخط آنچه میخواستی...
✍حسنکریمزاده
📓درخواستی
#منتظر✓
در کنارِ خوبها گمراه میآيد حرم
با تمامِ زائرانش راه میآید حرم...
هیچفرقینیست بینِ زائرانش، چونکه هم
بنده میآید حرم، هم شاه میآید حرم...
لحظهای خالی نمیماند اگر دقت کنیم
روزها خورشيد و شبها ماه میآيد حرم...
رتبهها برعکسِ دنیا میدهد اینجا جواب
کوه از شوقِ تو مثلِ کاه میآید حرم...
گرچه در ظاهر بدی قصدِ زيارت کردهاست
در حقيقت عارفِ بالله میآيد حرم...
هرکه میخواهد ببیند قطعهای از عرشرا
راهِ خود را میکند کوتاه ؛ میآيد حرم...
بُعدِ منزلنيست وقتیکه سفر روحانیاست
هر دلی هر جا بگويد آه میآيد حرم...
خوشبهحالِهرکسیکهساکنِ شهرِ قماست
گاه میآيد حرم، بیگاه میآيد حرم...
✍قطعهای_از_عرش
📓شاه_میآید_حرم
#مجتبی_خرسندی
✨﷽✨
شعر و شکر است آفتابِ لبِ تو
بیتالغزل است ماهتابِ لبِ تو...
خورشید دوباره روز نو آورده
تا عطر بگیرد از گلابِ لبِ تو..!
#صفيه_قومنجانی
هرچند دلگرمِ مِهرِ بهارانم
دستِدلم سرد است عینِ زمستانم...
آرامِ آرامم وقتی پر از دردم
دلتنگِ دستانِ نمناکِ بارانم...
در اوجِ تنهایی دریایی از صبرم
در ساحلم اما ، درگیرِ طوفانم...
منبغضِ یکچشمه،در قلبِ یککوهم
در حسرتِ اشکم ! خشکیده چشمانم...
عمری نمکگیر و همسایهی رنجم
در خانهی غم ها یک عمر مهمانم...
#نگین_نقیبی
روزیکه هم میزد خدا آب و گِلش را؛
میساخت از روی تو، ماهِ کاملش را..!
هرکس تو را از دور میبیند،در اینشهر
گم میکند آنروز، راهِ منزلش را...
حتی برای غرق ماندن در نگاهت
دریا به دریا میزند،هر شب دلش را...!
بی تو برای باغ ما فرقی ندارد
طوفان زده یا باد برده، حاصلش را...
گفتمبهشب راحت بخوابد بعد از این چون
حل میکند چشمِ سیاهت،مشکلش را...
باید همیشه ..تا ابد.. باشی کنارم؛
مانند دریایی که دارد ، ساحلش را..!
#مینا_بیگ_زاده
یا شراباست به میخانهیِ دُنیا یا جام
گر در این میکده میْ
یافت شود ساغر نیست...
#علیرضاشیدا
این سینه نیست، مرکزِ اجماعِ دردهاست
دیگر قدَم خمیدهتر از پیرمردهاست...
قلبی شکسته، قامتِ خسته؛ تمام من
این شهر، بازماندهی بعد از نبردهاست...
جان میکَند دلم، همه سرگرم میشوند!
چون رقصِ تاس در وسطِ تختهنردهاست...
توفان بکن! مرا بشِکن! دل نمیکنم
دریا تمامِ هستی دریانوردهاست...
جای گلایه نیست اگر درد میکشم
صد قرن آزگار، همین رسمِ مردهاست...
#حسین_دهلوی
بسکه آنلبخندِ سحر دلفريبي ساختهاست
آدمي مثلِ من از دنيا به سيبي ساختهاست...
خاکيان بالاتر از افلاکيان ميايستند
عشق از آدم چه موجودِ غرييبي ساختهاست...
دوستي در پيرهن دارم که با من دشمناست
اعتماد از من براي من رقيبي ساختهاست...
زَهر مينوشاند و من شهد ميپندارمش
عقلِ ظاهربين ،چه ترديدِ عجيبي ساختهاست
هر چه ميبارد بر اين صحرا نميرويد گلي
چشمِ شور از من چه خاکِ بي نصيبي ساختهاست...
من دواي دردِ خود را ميشناسم روزگار
از دلِ بيمارِ من ديگر طبيبي ساختهاست...
دل به شاديهاي بي مقدارِ اين عالم مبند
زندگي تنها فرازي در نشيبي ساختهاست...
#فاضل_نظری
دیدمت چشمِ تو جا در چشمهای من گرفت
آتشی یک لحظه آمد در دلم دامن گرفت...
آنقدر بیاختیار این اتفاق افتاد که
این گناهِ تازهی من را خدا گردن گرفت...
در دلم چیزی فرو میریزد آیا عشق نیست؟
این که در اندامِ من امروز باریدن گرفت...
منکههستم؟او کهنامشرا نمیدانستکهبعد
رفتو زیر سایهی یک"مرد" نام "زن"گرفت...
روزهای تیره و تاری که با خود داشتم
با تو اکنون معنی آیندهی روشن گرفت...
زندهام تا در تنم هرمِ نفسهای تو هست
مرگ میداند: فقط باید تو را از من گرفت...
#نجمه_زارع
روحش_شاد