نرگِث
عشق بذر آفتابگردان است و نور هرجا بتابد آنجا جوانه سبز میکند روز خوب، ته ماندهٔ توبرهٔ بذر است. م
* این چایی چی داره؟ تو غروب، زیر نور ماه، با بارون، بیبارون، بعد خستگی، قبل کار، اول صبحی، آخر شبی، اولویت پذیرائی برای مهمان، تو گرما، سرما، به هنگام گریه، به هنگام شادی، تو روضه و همهجا چسبیدنیه؟
نوور، همین از نور که زندگی میبخشه به تصاویر.
جون و روح میبخشه عزیزم.
- شهریورِ عاشق | 02
هدایت شده از نرگِث
فاضلنظری1_3054374251.mp3
زمان:
حجم:
3.4M
یه دم قرار، غمِ موجود رویِ صدا وُ یه فنجون قهوهٔ تلخ
* همین
امّا اشعار.
عجیب قلب و به بازی میگیرن.
[ بس که آزاد خواهم شد از تکرار هجاهای همهمه ]
- اشعار شاملو | 02
نرگِث
امّا اشعار. عجیب قلب و به بازی میگیرن. [ بس که آزاد خواهم شد از تکرار هجاهای همهمه ] - اشعار شاملو
امّا در کشاکش این جنگ بیشکوه و پاکیزگی این آب، آزاد خواهم شد.
نرگِث
دستانش را دایره وار دور تنهٔ ماه فراهم آورد، او را سخت به سینه چسباند و در آغوش کشید. گونهاش در یک
ماه ماه ماه.
29 تا مسیج اینجا از کلمهٔ ماه داخلش هست.
چی داره این پدَ صلواتی؟
* لبخند