2. مناجات ای داغدار.mp3
3.44M
اَلسَّلامُ عَلَیکِ یا زِینَبُ الکُبری
#استاد_حیدرزاده
قسمت اول :
مناجات امام زمان (عج)
ای داغدار اصلیِ این روضه ها بیا
شب دوم محرم الحرام
۱۳۹۶ ، هیئت ثارالله
متن شعری که جناب
#استاد_حیدرزاده اجرا کردند :
ای داغدار اصلی این روضه ها بیا
صاحب عزای ماتم کرب و بلا بیا
تنها امید خلق جهان یابن فاطمه
ای منتهای آرزوی اولیاء بیا
بالا گرفته ایم برایت دو دست را
ای مرد مستجاب قنوت و دعا بیا
فهمیده ایم با همه دنیا غریبه ای
دیگر به جان مادرت ای آشنا بیا
از هیچکس به جز تو نداریم انتظار
بر دستهای توست فقط چشم ما بیا
هفته به هفته می گذرد با خیال تو
پس لا اقل به حرمت خون خدا بیا
بیش از هزار سال
تو خون گریه کرده ای
ای خون جگر ز قامت زینب بیا بیا
عرض ارادت کم ما را قبول کن
امسال هم محرم ما را قبول کن
شاعر : #سید_محمد_حسینی
.
#روضه_اربعین
خوش به حال اونایی که الان کربلان" خوش به حال اونایی که با پای پیاده رسیدن کربلا"خوش به حال اونا که حسین حسین گفتن و سینه زدن و راه رو پیاده رفتن کربلا،نوبت ما هم میرسه*
خواستم این اربعین را کربلا باشم،نشد
از نجف پای پیاده کربلا باشم،نشد
رفقا ما جا موندیم اونایی که باید اربعین برن کربلا رفتن،امشب به حال خودمون گریه کنیم،چاره چیه؟باید چی کار کنیم؟
میروم مشهد وبا آقام درد و دل کنم
میرم به امام رضا میگم؛چی میگی به آقا؟
خواستم این اربعین را کربلا باشم
حسین*
*شب اربعین رسید،از دهه محرم که شبا التماست میکردم ما رو ببر کربلا از همین امشب میترسیدم،همه رفقام رفتند کربلا، عجب غوغاییه،من که به این نتیجه رسیدم غیر کربلا خبری نیست،کربلا نری باختی...ولی امشب به ماهم یه نگاهی کن...تو که ملیون ملیون زائر رو راه دادی،مارم زائر اربعینت محسوب کن*
ای کاش میشد من همین شب ها
در گوشه ای دنج از حرم باشم
یا نوحه ای پرشور باشم
یا ترکیب بند محتشم باشم
*بودند دیو و دد همه سیراب و
زینب آمده کربلا،حسین جان*
میشد شبیه پرچم سرخی برروی بیرق ها رهابودم
دردسته های سینه زن گاهی درهیات زنجیرها بودم
میشد که تامرز شلمچه رفت
میشد که زد دل را به جاده
*ناشکریه ها ولی ای کاش کربلاتو نمیدیدم حسین جان،این زائرا چشمشون که به گنبد میفته چه حالی دارن من با خودم میگفتم اگر پیاده برم این بیت رو میخونم:
از حرم تا قتلگه زینب صدا میزد حسین
آقاجونم زائرات که با پای پیاده میان کربلا چقدر بهشون عزت و احترام میکنند؛اینقدر خدمت میکنند؛محبت میکنند؛زائر رو شرمنده میکنند دلا بسوزه برا خواهرت که وقتی روز دوم محرم رسید کربلا با یه عزت و احترامی پیاده شد،یکی پرده ی محمل رو کنار زد،یکی خم شد،یکی زیر بغلای عمه رو گرفت؛ قاسم خم شد برا عمه رکاب گرفت؛یه روزم زینب میخواست از کربلا حرکت کنه،همه ی بچه ها رو سوار بر ناقه های عریان کرد،زین العابدین رو سوار کرد؛همه دارن زینب رو تماشا میکنند دختر علی میخواد چه کنه؟
اگه کربلا نرفتم تقصیر خودمه،اگه منو راه ندادن برا گناهای زیاده که انجام دادم؛کربلا توفیق میخواد آقا امشب دلم بین زائراته عجب شوری برپاست کربلا...
بر مشامم میرسد هر لحظه بوی کربلا...
بر دلم ترسم بماند ...
نکند مارو کربلا نبری،سال بعد اربعین ما میایم کربلا*
میشد که تا مرز شلمچه رفت
میشد که زد دل را به جاده رفت
میشد شبیه خیل مشتاقان
تا کربلا پای پیاده رفت
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
*این حرف زینبم هست
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
حسین جان!
خبر داری ما را تا سر بازار بردند
خبر داری چی به سر ما آوردند؟ما امشب آمدیم ادای کربلاییا رو در بیاریم
امشب روضه میخوننا،میگن حسین جان وقتی بچه هات اربعین اومدن کربلا از بالای اسب و شتر خودشون رو پرتاب کردند رو زمین؛سابقه داشت،حسین جان موقعی که اینا رو اومدن از کنار قتلگاه عبور بدن اینا طاقت نیاوردن*
با تو محرم را صفر کردم
با تو چهل شب را سحر کردم
هر وقت یاد زینب افتادم
خون گریه ها را بیشتر کردم
هر وقت یاد زینب افتادیم
معجر دوباره یادمان آمد
از خیزران، از شام، از غربت
از گوشواره یادمان آمد
می خوانم از چشم عزاداران
مقتل به مقتل از لهوفت را
تا دین جدت را بفهمم، باز
می خوانم امشب "یا سیوفَت را
*ان کان دینُ محمد اَن لم یَستَقِم الا بقتلی فیا سیوف خذینی*
حال خوشی دارم اگر چه اشک
در سطرسطر شعر من جاریست
این چشم و روی خیس در عالم
تنها مسیر آبرو داری ست
*آقا ما رو جواب نکنی،ما به دردی نمیخوریم حسین جان....
میگه از نجف پای پیاده حرکت کردم برم کربلا،دیدم یه مرد عراقی سایه به سایه دنبال من میاد،هر جا که روی زمین میشینم میاد جلوی من می ایسته،تعجب کردم ولی چیزی نگفتم به مسیرم ادامه دادم،دوباره خسته شدم نشستم،اومد جلوی من ایستاد؛گفتم آقا چه میکنی هدفت چیه دنبال من راه افتادی؟گفت:کاری ندارم،مزاحمت نمیشم،گفتم پس هدفت چیه؟گفت:راستش رو بخوای من حرکت کردم گفتم حسین جان پول ندارم به زائرات خدمت کنم،حتی ندارم چند بطری آب بخرم دستشون بدم؛حسین جان من راه میفتم تو این گرما سایه بون زائرات بشم؛حسین جان آفتاب به من بخوره به زائرات نخوره؛میگه بلند شدم سر و صورتش رو بوسیدم،یه جمله بهش گفتم دوتایی شروع کردیم گریه کردن؛گفتم کجا بودی عصر عاشورا؟سایه بون تن بی سر پسر فاطمه بشی*
"السلام علی الاجساد العاریات"سلام بر اون بدن های برهنه"السلام علی الجسوم الشاحبات"سلام بر اون بدن های رنگ پریده از آفتاب"
صدات رو برسون کربلا،حسین جان از ما قبول کن به پهلوی شکسته ی مادرت زهرا(س) به برادرت بگو ابالفضل اسم اینارم بنویس،اینام زائر اربعینند
👇
.
((شعر76))
#اسارت #بعد_از_شهادت
وزن عروضی:مفتعلن مفتعلن فاعلن
#دستگاه و #آواز: #افشاری
دشت پُر از ناله و فریاد بود
سلسله بر گردن سجّاد بود
فصل عزا آمد و دل غم گرفت
خیمۀ دل بوی محرم گرفت
زهرۀ منظومۀ زهرا حسین
کشتۀ افتاده به صحرا حسین
چیست لب خشک و ترک خوردهات
چشمهای از زخم نمک خوردهات
تا زغم غربت تو تب کنم
یاد پریشانی زینب کنم
شاعر:محمّدرضا آقاسی
گوشواره:حسین
#مجید_طاهری
#آموزش_مداحی
👇
.
((شعر75))
#امام_حسین(علیه السلام) و #حج
وزن عروضی:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
#دستگاه_و_آوازشور
خوشا آن کس که امشب در کنار کعبه جا دارد
به سر شور و به دل نور و به لب ذکر خدا دارد
همه در مکّه جمع و کاروانی خارج از مکّه
ره صحرا گرفته کیست این عزم کجا دارد
ذبیح اکبر این کاروان باشد علی اصغر
که حلقی تشنه اما تشنۀ تیر بلا دارد
همه حجّاج موی سر دهند و حّج او را بین
که موی شسته از خون و سرِ از تن جدا دارد
چو حاجی می شود مُحرم بپوشد حلّه ای بر تن
عزیز فاطمه بر تن لباس از بوریا دارد
شاعر:غلامرضا سازگار
گوشواره:حسین جانم حسین جانم
#مجید_طاهری
👇
.
((شعر77))
#امام_حسین(علیه السلام)
وزن عروضی:مفعول ُ فاعلاتُ مفاعیلُ فاعلن
دستگاه و آواز #چهارگاه #گوشه_منصوری
جان بر کف و اشاره جانانم آرزوست
جانان هر آنچه می طلبد، آنم آرزوست
درمان درد من نبود غیر درد دوست
دردم دوا کنید که درمانم آرزوست
با سیل اشک تا که به دریای خون روم
شب تا به صبح، دیده گریانم آرزوست
از چار گوشة دو جهان دست شسته ام
شش گوشة امام شهیدانم آرزوست
پاداش گریه های همه عمر بر حسین
یک نوشخند از آن لب عطشانم آرزوست
در انتظار منتقم خون پاک او
دیدار روی مهدی قرآنم آرزوست
شاعر:غلامرضاسازگار
گوشواره:جانم حسین حسین
مجید طاهری
.👇
.
((شعر74))
#حضرت_زینب(سلام الله علیها) و #امام_حسین(علیه السلام)
وزن عروضی:مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن
#دستگاه و آواز: #ماهور
براساس شعر۱۴
الا ای ماه تابانم به نی قاری قرآنم
به لب شد از غمت جانم ببین حال پریشانم
الا ای مهجبین من نگار نازنین من
نظر بنما به احوالم مه نیزه نشین من
پر از سوز و شرر گشتم زغم خونین جگر گشتم
که با فرزند "ذی الجوشن" در این ره همسفر گشتم
مرا ای یوسف زهرا کجا رخساره نیلی بود؟
جواب یا حسین من ز دشمن ضرب سیلی بود
ز فرزندان پیغمبر چه حرمت ها که بشکستند
به ما تهمت زده دشمن که اینها خارجی هستند
شاعر:#حاج_امیر_عباسی
گوشواره:حسین جان حسین جان
#مجید_طاهری
👇
.
((شعر73))
#قتلگاه
وزن عروضی:فاعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن
#دستگاه_و_آواز: شور- #دشتی
«زینت دوش نبی روی زمین جای تو نیست»
جای سالم ز چه رو در همه اعضای تو نیست
بس که پیکان و سِنان بر تن تو بوسه زده
جای یک بوسۀ خواهر به سراپای تو نیست
نه سری مانده نه انگشت و نه انگشتری ات
چه کند دختر حیران که شناسای تو نیست
«آب اگر بی تو بنوشم جگرم می سوزد»
دیدمت تشنۀ یک جرعه و سقای تو نیست
گر نشسته ست و شکسته ست نمازم چه غمی؟
روح قد قامت من جز قد و بالای تو نیست
شاعر:علی انسانی
گوشواره:یاحسین و یاحسین
#مجید_طاهری
👇
.
((شعر72))
#آموزش_مداحی
#مناجات #امام_حسین(علیه السلام)
وزن عروضی:مفاعیلن مفاعیلن فعولن
آواز #دشتی
الهی اکبر از تو اصغر از تو
به خون آغشتگانم یکسر از تو
اگر صدبار دیگر بایدم کشت
حسین از تو سر از تو خنجر از تو
چنان سرگرم صهبای الستم
که سر از پا ندانم بس که مستم
همین دانم که از بهر نثارت
به دست انگشتری مانده است و دستم
برای قتل من خصم کج اندیش
کشیده لشکر کین از پس و پیش
یکی سر می برد از من یکی دست
من از ذوق تجلی رفته از خویش
شاعر:نیّرتبریزی
گوشواره:واویلا یا حسین
#مجید_طاهری
👇
.
((شعر70))
#حضرت_عباس (علیه السلام)
وزن عروضی:مفاعلن فعلاتن مفاعلن فع لن
#دستگاه_و_آواز_شور
به یاد دست قلم تا برم به دفتر دست
به عرض عشق و ارادت شوم قلم در دست
ببین ظهور «یدالله فوق ایدیهم»
که حیدر است به حق دست و او به حیدر دست
بریده دست امان نامه آوران، عباس
به پای دادن جان داده با برادر دست
عبث نبود لب خشک تر نکرد از آب
نخورد آب که یابد به آب کوثر دست
نوشت عشق فتوت عطش ادب ایثار
قلم به دست علم بود و گشت دفتر دست
شاعر:علی انسانی
گوشواره:یاعباس
👇