.
.
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
روح والای عبادت به ظهور آمده بود
یا که عبداللَه در جبههٔ نور آمده بود؟
کربلا بود تماشاگر ماهی کز مهر
یازده لیلهٔ قدرش به حضور آمده بود
یازده برگ، گل یاسِ حسن بیش نداشت
که به گلزار شهادت به ظهور آمده بود
یوسف دیگری از آل علی، کز رخ او
چشم یعقوب زمان باز به نور آمده بود
باغبان در ورق چهرهٔ گرمازدهاش
گلشن حُسن حَسن را به مرور آمده بود
صورتش صفحهٔ برجستهٔ قرآن کریم
صحبتش ناسخ تورات و زبور آمده بود
بیکلاه و کمر از خیمه چو قاسم بشتافت
بسکه از تاب تجلّی به سرور آمده بود
قتلگه طور و حسین بن علی، چون موسی
به تماشای کلیم اللَه و طور آمده بود
به طواف حرم عشق ز آغوش حرم
دل ز جان شُسته به شیدایی و شور آمده بود
عجب از این همه مستی چو برادر را دید
که چهها بر سرش از سمِّ ستور آمده بود
طفل نوخاسته برخاسته از جان و جهان
آسمان زین همه غیرت به غرور آمده بود
بر دل و پهلوی این عاشق و معشوق، دریغ
نیزه و تیر ز نزدیک و ز دور آمده بود
دست شد قطع ولی دل ز عمو، قطع نکرد
طفل این طایفه یا رب چه صبور آمده بود
گرچه لبتشنه به دامان امامت جان داد
بر سرش فاطمه با ماء طهور آمده بود...
#سیدرضا_مؤید✍
#عبدالله_بن_حسن
#قاسم_بن_الحسن
آن لاله که عشق و خون بهارش بودند
گلهای مدینه داغدارش بودند
آنروز که جای مجتبی خالی بود
در کربوبلا دو یادگارش بودند
#سیدرضا_مؤید
#حضرت_عبدالله_بن_الحسن_ع_شهادت
تصویری از اشک و آه شد فریادم
در کربوبلا، مدینه آمد یادم
در یاریِ از امام خود در گودال
چون مادر خویش، دست بیعت دادم
استاد #سیدمهدیحسینی
#امام_حسن_مجتبی_علیه_السلام
#امام_حسین_علیه_السلام
#شب_پنجم_محرم
#اول_مجلسی
#غزل
گریه کن های حسینیم و گدای حسنیم
خاک پاهای حسینیم و برای حسنیم
جمع ما را حسن آورد سوی کرببلا
کربلایی شده ی خیر دعای حسنیم
صور این الحسنیون که قیامت بزنند
با حسین بین صفوف رفقای حسنیم
کوری چشم همانها که رهایش کردند..
تا خدایی خدا هست به پای حسنیم
نوکر آن است که قربانی یارش باشد
هم فدایی حسینیم و فدای حسنیم
ما به این کرببلا شهر حسن میگوییم
که در آن خیره به شش گوش طلای حسنیم..
کربلا آمده ای خرجی تو با حسن است
اربعین ما همه مهمان عطای حسنیم
به حسن بوده اگر حاجت مارا دادند
زیر این قبه همه زیر عبای حسنیم
عطر سیب حرمش را ز بقیع آوردند
بخدا پیش حسین مست هوای حسنیم.
هیچکس نیست زیارت کند اورا امروز
داغداران غم صحن و سرای حسنیم
تشت خونین حسن مقتل خونین حسین
هم عزادار حسین هم به عزای حسنیم
#سید_پوریا_هاشمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#شب_پنجم #شب_ششم
همهی عزت دنیای حسین است حسن
به خداوند مسیحای حسین است حسن
بی حسن سوی حسینش بروی باختهای
جان من! صاحب امضای حسین است حسن
این حسن کیست که عالم همه دیوانهی اوست؟
برترین اسم به لبهای حسین است حسن
هرکسی گفت حسین، از برکات حسن است
تا ابد پرچم بالای حسین است حسن
بنویسید که آقای جهان است حسین
بنویسید که آقای حسین است حسن
زیر قبه همه گفتیم الهی به حسن
باب حاجات گداهای حسین است حسن
همه در کرببلایند، حسین رفته بقیع
چه عجب؟! جنت اعلای حسین است حسن
او علی اکبر اگر داد، حسن قاسم داد
در بلا هم شده، هم پای حسین است حسن
بعد او خنده ندیدند به لبهای حسین
آی مردم غم عظمای حسین است حسن
#سیدپوریا_هاشمی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#شب_پنجم؛ #شب_ششم
عشق فرمود که لیلای حسین است حسن
آی دنیا! همهدنیای حسین است حسن
بی نیازِ دو جهان، کلِّ نیازش حسن است
از خداوند تقاضای حسین است حسن
همه گفتیم حسین و خود او گفت حسن
خَلق فهمید که آقای حسین است حسن
جان، حسین است؛ ولی جانِ همین جان، حسن است
مثل یک روح در اجزای حسین است حسن
بیرقِ خونِ خدا، پرچمِ سبزِ حسنیست
در حقیقت خودِ معنای حسین است حسن
قاب ششگوشه نشستهست به دیوار بقیع
دائماً محو تماشای حسین است حسن
با دعاهای حسن دور حسین است شلوغ
عاشق دیدن غوغای حسین است حسن
حرم فاطمه را شخص حسن خواهد ساخت
خالق مرقد زهرای حسین است حسن
"یا حسن" حک شده بر مشکِ علمدار حسین
ذکر توحیدیِ سَقای حسین است حسن
دو حسن داد به شاهِ شهدا...، شاهِ کرم
چِقَدَر با دل و جان پای حسین است حسن
روضه خوانده است که لایَوم کَیومَک، عطشان!
فکر پاخوردنِ لبهای حسین است حسن
**
تو ندیدی که چه کردند سُمِ مرکبها...
این طرف، آنطرف اعضای حسین است، حسن!
#بردیا_محمدی
پیام شاعر: این غزل در استقبال غزلی از برادر مهربان و عزیزتر از جانم #سیدپوریا_هاشمی
با مطلع زیر سروده شده است.
همهی عزت دنیای حسین است حسن
به خداوند مسیحای حسین است حسن
#قاسم بن الحسن (ع)
#محرم۱۴۰۱
وارث جنگ جمل آئینه دار مجتبی
صاحب فضل و کرامات و وقار مجتبی
آمده در کربلا تا جان دهد در راه دوست
چونکه جان دادن برایش خوشگوار و آرزوست
با عمویش گفته بر من اِذن مِیدان می دهی
با نگاهی افتخار دادن جان می دهی
جان ناقابل چه باشد تا که قربانت کنم
هستی خود را فدای روی تابانت کنم
اِی عمو جان غُربَتَت از کف رُبوده طاقتم
این غمِ تنهائیت کرده کفن بر قامتم
دیده ای که قاسمت بوی پدر دارد عمو
در رکاب تو دلم شوق سفر دارد عمو
تا که اِذن جنگ را آخر ز مولایش گرفت
سُمِ مَرکَب ها گلاب از استخوانهایش گرفت
یادگار مجتبی هم اِرباً اِربا گشته است
چون علی اکبر تن او پخش صحرا گشته است
از امام مجتبی هر کس که در دل کینه داشت
جای نعلِ مَرکَبَش را روی جسم او گذاشت
یادگار مجتبی هم سوی حق پرواز کرد
دفتری از عشق را بر روی عالَم باز کرد
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#نوحه واحد یاسنگین قاسم بن الحسن (ع)
می بری ، دل های اهل خیمه
عزیزم ، بالا بلند نجمه
یتیم مجتبی ، روی تو مثل ماه
با دیدنت کنم ، هر دم ناله و آه
آه ، شیر سپاه ، پسر حسن ، آن قرص ماه
وای ای عموجان ، ای عموجان ، یا ثارلله (۲)
از داغت ، سخته که تاب بیارم
کاش برات ، می شد که آب بیارم
زد حرمله عمو ، تیری به حنجرت
شبیه اصغرم ، بریده شد سرت
آه ، تن پرخون ، توی صحرا ، دل پریشون
وای ، ای عموجان ، ای عموجان ، یاثارالله
بوی یاس ، پیچید تو قتلگاهت
تو خیمه ، عمه چشم انتظارت
نازِ برادرم ، تو مثل اکبرم
پهلویتان کبود ، شده چو مادرم
آه ، نور دیده ، با سُمِ اسب ، چی کشیده
وای ، ای عموجان ، ای عموجان ، یا ثارالله
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
#قاسم بن الحسن (ع)
#نوحه زمینه ، سنگین ، واحد ، شور
(به همه سبکها خوانده میشود)
#محرم۱۴۰۲
قاسمم گل سرخِ نشکفته ی یاسمنم
گل سیزده ساله ی باغ امام حسنم
نور چشم مرتضی گل پسر مجتبایم
جان ثار عمویم یار شاه کربلایم
گل خوش رنگ و بویم من فدای عمویم
ای عمو جان یا حسین (۴)
گل رعنای حسن شهید گلگون بدنم
مثل پیراهنِ تو پاره پاره می شه تنم
عمو جان بذار برم به سوی میدون بلا
دیگه دل تو دلم نیست برای دیدن بابا
می شوم اینجا پرپر می روم سوی پدر
ای عمو جان یا حسین
بابا حسن دیدی شد غرقه خون از جفا سرم
عمو حسین شکسته شد استخوون پیکرم
شَهدِ اَحلی' مِن عَسَل خوردم و دست و پا زدم
پدری کن برایم چه زیبا شد شهادتم
یتیم مُجتَبایم مَست قالوا بَلایم
ای عمو جان یا حسین
#کربلایی_مرتضی_شاهمندی
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_علیه_السلام
روی ضریحت میگذارم تا سرم را
انگار در آغوش خود دارم حرم را
با گریه آمد هرکسی با خنده برگشت
فهمیدم اینجا معنی جود و کرم را
با دست خالی آمدم چیزی ندارم
آوردهام با خود فقط چشم ترم را
من رو به روی گنبد تو نذر کردم
تنها النگوهای دست مادرم را
مثل کبوتر های صحنت پهن کردم
در زیر پای زائران بال و پرم را
حالا که دقت میکنم صحنی نداری
هرچند میگردم همه دور و برم را
با این خیالات دلم جای ضریحت
باید به روی خاک بگذارم سرم را
✏️شعر :
#سجاد_روانمرد
@navaye_asheghaan
اى عمو وقتش شده من هم فداى تو شوم
اى عمو جانم حسين (٢)
دوست دارم كه يكى از بچه هاى تو شوم
اى عمو جانم حسين (٢)
٢
از تبار مجتبى، از نسل ياس پرپرم
من ز نسل حيدرم (٢)
كودكم اما قوى تَر از چهل جنگاورم
من ز نسل حيدرم (٢)
٣
آمدم گودال امام خويش را يارى كنم
اى عموجانم حسين (٢)
چون علمدار تو من بى دست علمدارى كنم
اى عموجانم حسين (٢)
٤
لشكرى در پيش رويم هست و تنها مى روم
سوى بابا مى روم (٢)
بى گمان دارم به استقبال زهرا مى روم
سوى بابا مى روم (٢)
٥
عاقبت تكليف را انجام دادم كاملا
آمدم بابا حسن (٢)
كربلا جنگاورى بر خود نديده مثل من
آمدم بابا حسن (٢)
٦
دست عبدالله مصداق يدالله مى شود
يا على حيدر مدد (٢)
عمه مى خواند برايش : (قل هو الله احد)
يا على حيدر مدد (٢)
٧
آمده تا راز دشمن را نمايد برملا
يا علىِ مرتضى (٢)
كربلا را تازه عبدالله كرده كربلا
يا علىِ مرتضى (٢)
٨
با دو چشمم ديدم آن خنجر نشسته بر گلو
ياحسين و ياحسين (٢)
كارى از دستم به جز اين بر نيامد اى عمو
ياحسين و ياحسين (٢)
٩
بنده عشقم، به پاى عشق تاوان مى دهم
اى عمو جانم حسين (٢)
چون على اصغر به روى سينه ات جان مى دهم
اى عمو جانم حسين (٢)
١٠
چون پس از قاسم زمان خجلت من آمده
وقت رفتن آمده (٢)
نوبتى هم باشد اينک نوبت من آمده
وقت رفتن آمده (٢)
شاعر : پیمان طالبی
@navaye_asheghaan
گُل ِ پژمرده پژمردن ندارد
ز پا افتاده پا خوردن ندارد
مرا بگذار عمو برگرد خيمه
تن پاشيده كه بردن ندارد
***
بيا شوق مرا ضرب المثل كن
تمام ظرفهايم را عسل كن
براي آنكه از دستت نريزم
مرا آهسته آهسته بغل كن
***
لبم بوي پدر دارد عمو جان
سرم شوق سفر دارد عمو جان
تمام سنگها بر صورتم خورد
يتيمي دردسر دارد عمو جان
شاعر : استاد علی اکبر لطیفیان
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
#شب_ششم
هزار شُکر سَرم زیرِ پرچمِ حسن است
شبِ ششم شده یعنی مُحَرم حسن است
هزار شکر که زهرا خرید ما را باز
که جمعِ ما همه در جنس دَرهَمِ حسن است
بد است پیشِ کریمان که بیش و کم خواهیم
که کار و بارِ دو عالم از عالم حسن است
قسم به گریهکنانش که زود میبینیم
قرارِ ما همه صحنِ معظَّمِ حسن است
چه غم که قفل زیاد است از قضا و قَدَر
کلیدِ رفعِ بلا ذکرِ اعظمِ حسن است
چقدر فاطمه میخواهدش کسی را که
کنارِ داغِ حسینش، غمش غمِ حسن است
فقط نه مرحم انبوهِ زخمهای حسین
که اشکِ چشمِ عزادار، مرحم حسن است
نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن
محرم و صفر ما، مُحَرَمِ حسن است
فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سَم بود
تمامِ کرببلا مقتلِ غمِ حسن است
✍ #حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
Hossein Sib Sorkhi - Hossein Arame Janam [SevilMusic].mp3
7.49M
نوحه حسین ارام جانم حسین روح و روانم از حسین سیب سرخی
غیر از خودت از هر دو جهان بی خبرم کن 🎵♪ /.
اشکی بده سوزی بده اهل سحرم کن 🎵♪ /.
دیوانه ام اما دیوانه ترم کن 🎵♪ /.
کی دست دلم را به ضریحت برسانم 🎵♪ /.
یک لحظه بدون تو بماند نتوانم 🎵♪ /.
ای آب حیاتم کشتی نجاتم 🎵♪ /.
دلتنگمو هر لحظه به یاد عتباتم 🎵♪ /.
حسین آرام جانم 🎵♪ /.
حسین روح و روانم 🎵♪ /.
رحمی به من و آهمو سوز جگرم کن 🎵♪ /.
رحمی به دل خسته و چشمان ترم کن 🎵♪ /.
دیوانه ام اما دیوانه ترم کن 🎵♪ /.
تو ماه شرف روزی و من هم شب تارم 🎵♪ /.
دور از حرم تو به خدا جان نسپارم 🎵♪ /.
ای خواب و خیالم آقای دو عالم 🎵♪ /.
من منتظر لحظه شیرین وصالم 🎵♪ /.
حسین آرام جانم 🎵♪ /.
حسین روح و روانم 🎵♪ /.ـــ
حسین سیب سرخی حسین ارام جانم حسین روح و روانم
#رضاابوالحسنی
.
#شب_ششم_محرم
#حضرت_قاسم_شهادت
ماه پوشیده کفن در دل طوفان می رفت
آه فرزند حسن داشت به میدان می رفت
همه دیدند عمو در بغلش غش کرده
چون به میدان بلا داشت دل و جان می رفت
دانش آموخته ی مکتب ثارالله است
بی زره در نفس سایه ی قرآن می رفت
او که حتی نرسیده است دو پایش به رکاب
در دل لشکر طاغوت رجز خوان می رفت
مرگ از هرچه عسل در نظرش شیرین تر
داشت با عشق ،به قربانی سلطان می رفت
گرچه فرزند حسن بود ولی عشق حسین
داشت آئینه ای از لولو و مرجان می رفت
رقص شمشیر و رجز خوانی او بر دل کفر
داغ می زد پی هم تا خط پایان می رفت
عاقبت بوسه ی شمشیر به فرق سر او
خبر آورد به مهمانی رحمان می رفت
همه دیدند در آغوش عمو جان می داد
ماه را حضرت خورشید به قربان می رفت
#محمدجواد_منوچهری ✍
#السلام_علیک_یا_قاسم_بن_الحسن_علیه_السلام
بقربون سری که گشته قاری
کلام الله ز لبهاش شده جاری
بوقت اضطرار و بیقراری
به خواهر کرده روی نیزه یاری
میان تشت خواندی سوره ی کهف
که من کهفم پناهم بهر یاری
#علی کاشانی (صادق)
(۹۸/٠۸/٠۸)
#نوحه ی شب عاشورا:
«امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع»
امشبی بال ملک فرش ره سلطان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ز غمش چشم ملک گریان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی ذکر لب خون خدا قرآن است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا روی نیزه به لبش قرآن است
مکن ای صبح طلوع
امشبی بنت علی محو رخ جانان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ذکر او وای برادر جان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی ماه عشیره چقدر تابان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا ز خسوفش مه او پنهان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی ماه رخ شبه نبی تابان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا اربا اربا وسط میدان است
مکن ای صبح طلوع
امشبی پور حسن بلبل نغمه خوان است
مکن ای صبح طلوع
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع
#علی کاشانی (صادق)
(۱۴٠۱/۱۱/۱۸)
551.6K
#نوحه
تقدیم به پدر بزرگها و مادر بزرگها و
چای ریزان تکایا و هیئات:
سبک:(چه حالی داره ای خدا سینه زدن تو کربلا)
یه عمریه عشقت حسین خیمه زده تو سینه ها
پرچم سیاه و بیرقت زینت شده به کوچه ها
از کودکی اشک عزا حلقه زده تو چشم ما
یادش بخیر مادر بزرگ گریه می کرد تو روضه ها
..... حسینم وای حسینم(۲).....
عشق تو مولا بخدا پیر و جون نمی شناسه
یادش بخیر بابا بزرگ چایی میریخت تو هیئتا
لطف تو بوده یا حسین سینه زن هیئت شدیم
دعای مادرت بوده گریه کن روضه ت شدیم
#علی کاشانی #(صادق)
(۱۴٠۱/٠۶/۱۸)
352.9K
#نوحه ی وداع
ابا عبدالله:
ای عزیز فاطمه دستم به دامانت مرو
جان بقربانت مرو، جان بقربانت مرو(۲)
یک دمی آهسته تر تا ببوسم روی تو
می کشد آخر مرا این خم ابروی تو
چهره گلگون کرده ای از خون اکبر یا حسین
سوی میدان میروی از بعد اصغر یا حسین
مادرم حتی ز نابینا حیا دارد حسین
خواهرت در بین نامحرم چه جا دارد حسین
.............ای عزیز فاطمه.......(۲)
افتخارم این که هستم خواهر نعم الامیر
یا محمد کن نظاره زینبت گشته اسیر
رأس پر نورت شده همراه من تا شهر شام
غیر زیبایی ندیدم یا حسین در این مسیر
من که داغ شش برادر دیده ام اینک حسین میروم از کربلایت یا حسین با شور و شین
#علی کاشانی'(صادق)
(۱۴۹۱/٠۵/۱۲)
#حضرت_قاسم_شور
طوفان به پا میکنه
وقتی به میدون میاد
دشمن فراری میشه
وقتی رجزخون میاد
خون حیدر تو، رگاش جاری
پسرِ شیرِ، جمل قاسم
چقد رزمش به، حسن رفته
رجز میخونه، اناالقاسم
بین بنی هاشم ضرب المثلی
زدی زمین عدو رو بی معطلی
این کیه که میدون و ریخته بهم
إِنّیٖ أَنَاالقٰاسِم مِن نَسلِ عَلیٖ
[یا قاسم یا قاسم...]
حتی بدون زره
شد قاتل اشقیا
هر ضربه ای میزنه
عباس میگه مرحبا
شجاعت می باره از رزمش
که دشمن هم به زبون اومد
یه جوری ازرق رو زد مثل
باباش که پای شتر رو زد
الگوی نسل نوجوونا تویی
گفتی حریف می طلبم تن به تن
با هل من مبارزت رفتن عقب
إِن تنکُروُنیٖ فَأَنَا بنُ الْحَسَن
[یا قاسم یا قاسم...]
#علیرضا_عابدی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
#عاشورا_شور
#قتلگاه_شور
مُردم پای غُربتت ، غرق خونِ هِیبتت
گریونَن ملائکه ، از داغ مُصیبتت
مُردم بسکه داد زدم ، سمت مقتل اومدم
اون ظالم تو رو میزد ، من خودم رو میزدم
ای وای ای وای حسین
اومدم چه سود حسین ، این حَقِّت نبود حسین
بی رحمانه کُشتنت ، این قوم حسود حسین
ای آب و گِلَم حسین ، بی تابه دلم حسین
میخواستم ولی نشد ، پیشمرگت بِشَم حسین
ای وای ای وای حسین
ای وای از عذاب و درد ، تو گودال نبود یه مَرد
جسم مجروح تو رو ، با نیزه بلند میکرد
موهاتو رها نکرد ، از مادر حیا نکرد
یک لحظه از بدنت ، نیزه ش رو جدا نکرد
ای وای ای وای حسین
گُرگا که دریدنت ، بدجور سر بُریدنت
روی خاک قتلگاه ، با نیزه کِشیدنت
ذره ذره کُشتنت ، تکه تکه بُردنت!
هر شمشیر و نیزه ای ، سهمی بُرده از تنت
ای وای ای وای حسین
قربون سرت حسین ، زخمِ پیکرت حسین
نامَحرم هارو ببین ، دور خواهرت حسین
صبرِ خواهرت رو بُرد ، جونِ دخترت رو بُرد
قبل از اینکه من بیام ، توو خُورجین سرت رو بُرد
ای وای ای وای حسین
چشمم سوی نیزه ها ، رفتی روی نیزه ها
پاره تر شد حنجرت ، اینه خوی نیزه ها
کاش میشد بشم فدات ، بیچاره شدم به پات
لابلای خیمه ها ، سوختن چندتا بچههات
ای وای ای وای حسین
#بهمن_عظیمی
┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈