eitaa logo
کانال نوای عاشقان
23.5هزار دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
2.1هزار ویدیو
610 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات مدیر کانال نوای عاشقان کربلایی هادی صالحی @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
@Karbala_Moalla60کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۲۷_۱۱_۱۳_۲۴_۹۰۰.mp3
زمان: حجم: 15.2M
زیارت عاشورا 🎙 🖤 محرم «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. گریه کن گریه، که احیای همه احکام است التیام جگر سوخته‌ی اسلام است گریه کن، سینه بزن، آه بکش، مرگ بخواه نوکر از روضه اگر جان ندهد ناکام است لب دلسوخته ها را همه شب دوخته اند گریه کن، گریه زبان همه ی ایتام است آن قتیل العبراتی که به ما گفت حسین گریه‌ی زینب، در حال عبور از شام است ای که باران به دعای تو می آمد...حالا سنگ می بارد و هر سنگدلی بر بام است نیستی تا که ببینی دم دروازه شام دل بی تاب رباب تو چه ناآرام است چوب میزد به دهانت پسر مرجانه چوب در دستی و در دست دگر یک جام است دختری داشتی ای شاه و کنیزش خواندند چه بگویم...همه‌ی روضه همان الشام است شاعر: .
برای دختر مظلومه امام حسن مجتبی (علیهما السلام) چه دردی آمده در این حرم دوا نشده؟ چه حاجتی به نگاه شما روا نشده؟ که بوده است گرفتارِ آبرومندی که در پناه تو از بندها رها نشده؟ که بوده است غریبی که سویت آمده و تمام عمر در این خانه آشنا نشده؟ که بوده است که گفته گره به کارش هست وبعد از آن گره از کارهاش وا نشده؟ که آمده‌ست به سوی طبیبه‌ی مظلوم که عاشقانه به این عشق مبتلا نشده؟ که آمده‌ست به کوی شریفه بنت حسن که جان تشنه‌ی او مملو از رضا نشده؟ که بوده است که حاجت به قلب او بوده و پیش از آنکه بخواهد به او عطا نشده؟ کسی که آمده و دیده است لطف تو را خودش جدا شده اما دلش جدا نشده کدام دست نیازی به سویت آمده است که بیشتر ز نیازش به او عطا نشده؟ رسیده‌اند به کوی تو حرف‌هایی که مجال گفتنشان نزد مجتبی نشده که شرطه‌ها همه آنجا به اشک حساسند وسال‌هاست که راهی بر اشک وا نشده چقدر پارچه‌های تشکر آوردند که وقت نصب به دیوار صحن جا نشده غریب تا که نماند سزاست گفتن از این حکایتی که روایت به شعرها نشده ز ماست کاهلی ای بانوی کریمه! یقین که ذکر نام شما سهم شعر ما نشده ✍ .
. ادامه فاطمه السلام علیک یا عقیله العرب ای که عقیله ی بنی هاشمی فخر قبیله ی بنی هاشمی فهیمه وعالمه ی اطهری ادامه ی فاطمه ی اطهری توکعبه ای وحجب وشرم وعفاف کند همه عمربه دورت طواف سپهر صبرو عشق را کوکبی جلوه ی ایمانی وزین ابی به عشق فریادرسی جزتونیست تالی فاطمه کسی جزتونیست هیبت مرتضاست درعزم تو خطبه ی توبود همان رزم تو زینت گلخانه ی مولاشدی هم نفس حسین زهرا شدی تویی مباهات بنی فاطمه عمه ی سادات بنی فاطمه عرش مقامی وفلک منصبی بشیر کربلائیان زینبی ای که به چشم حسنی نورعین آینه ی تمام قدحسین پنجه ی توحید به شور جهاد تا علم صبربه دست تو داد شور تو دم زعشق محبوب زد صبردلت طعنه به ایوب زد کویر ازاشک غمت باغ شد لاله ز داغ دل تو داغ شد چون تو کسی گلشن پرپر نداشت این همه لاله های بی سر نداشت گرچه زتاب غصه تب داشتی شکرخداوند به لب داشتی عدو زضعف تو نشانی ندید لحظه ای ازتو ناتوانی ندید کاخ ستم را که نگون ساختی چنان علی به ظالمان تاختی صحیفه عشق و وفاجزتونیست شیرزن کرب وبلا جز تو نیست ای که جهان غرق تحیات توست چشم «وفایی» به کرامات توست .
. شبی راحت تنِ رنجورم از تب نیست بابا جان دگر در آسمانم بی تو کوکب نیست بابا جان ندیدم روزِ خوش بعدِ تو و بعدِ عمو جانم برایم روزهای بی تو جز شب نیست بابا جان پس از توروزگارم شد سیاه،از بس کتک خوردم لباس و روسری، مویم مرتب نیست باباجان مرا با خود ببر بابا که اینجا ماندم دیگر به جز زحمت برای عمه زینب نیست بابا جان از هر کس که سراغت را گرفتم بی محلی کرد کسی گوشش بدهکارومخاطب نیست بابا جان صدقه می دهند حرف از کنیزی می زنند اینها کسی مانندِ من اینجا معذب نیست بابا جان تو هم که سوخته مانندِ من موی سرت خیلی چه کرده خیزران باتو،نه این لب نیست باباجان همین بس که به توگویم کسی مانندِ زجر اینجا به نامردی و بی رحمی ملقب نیست باباجان هر آنچه بر دهانش آمده نسبت به من داده کجا مانده عمو دشمن مودب نیست باباجان نمانده استخوانِ سالمی در پیکرم باقی شکسته پهلویم این کلِّ مطلب نیست باباجان ۱۴۰۲ ✍ .
. کوفه را تسخیر کردم با نَفَسهای علی.. در منِ زینب ..تجلّی کرده آوای علی.. خطبه ای خواندم به لحنِ فاتحِ خیبر..سپس فتح کردم کوفه را با لحنِ گویای علی.. زین اَب بودم..شدم زینت برای دینِ حق.. جمع کردم گوهرِ دین را ز دریای علی.. کارِ من بیداری بیچارگانِ کوفی است.. ارث ها دارم خدا را شکر از نای علی اسکتوا گفتم همه غرقِ سکوتِ غم شدند یافتم آموزه هایم را ز لبهای علی.. انتقامِ خون سالارم را گرفتم با کلام... زنده کردم مرده را ..هستم مسیحای علی از ندامت شهر شد یک پارچه..اندوه و درد سر فرود آورد کوفه پای گلهای علی... عالمه دادم لقب ..چارم ولّی شیعیان.. با عقیله بودنم گشتم مصّفای علی.. سرشکسته نیستم در محضرِ پاکِ حسین خوار کردم خصم را با مددهای علی.. .
دیر راهب همین که کرد تجلی رخ منور تو‌. به سجده آمدم ای شاه من به محضر تو خوش آمدید.. قدم رنجه کرده اید امشب.. تو میزبانی و من تا به صبح نوکر تو آهای بی کسِ بر نیزه رفته نامت چیست؟ کجاست اهل و عیالت کجاست خواهر تو؟! سر تو سوخته اما چراغ دیر شده گمان کنم که مسیح است نام دیگر تو ببخش خون سرت با گلاب پاک نشد عمیق وا شده پیشانی مطهر تو بگو چرا عوض خانه ی مسلمانان رسیده است به آغوش راهب این سر تو؟! بگو چرا بروی نیزه گریه میکردی مگر چه منظره ای بود در برابر تو سر بریده زبان باز کرد ای راهب.. بس است..سوختم از این سوال اخر تو شده مقابل تو دختری کتک بخورد؟ شده غریبه بیاید به سمت خواهر تو؟ 🔸شاعر: سید پوریا هاشمی
زمان: حجم: 634.4K
دستم علم بود یادم حرم بود ذکر لبانم تویی امیرم با تو بهارم بی تو خزونم با تو یه دریا بی تو کویرم ارباب و سلطان و سالار و آقایی تو ای سرور ای برتر ای محشر مولایی تو حسین ثارالله برات می میرم حسین ثارالله برات می میرم هنگام آخر وقتی که دیگر جان روی لب از غم تو پیرم یادم کن آقا نگذرار که تنها دور از نگاهت غریب بمیرم وقتی که می میرم این قلبم به شور و شینه هنگامِ جان دادن ذکر من حسین حسینه حسین ثارالله برات می میرم حسین ثارالله برات می میرم دنیا به دنیا صحرا و دریا یک عمری آقا به پات اسیرم فردای محشر غم میشه پرپر بال عباتو میام می گیرم ارباب و سلطان و سالار و آقایی تو ای سرو ای برتر ای محشر مولایی تو حسین ثارالله برات می میرم حسین ثارالله برات می میرم
روضه واقعه تنور خولی4_5848240960172983501.mp3
زمان: حجم: 1.34M
‍ ⚫️روضه جانسوز_تنور خولی و کوفه اسارت خاندان اهل بیت علیهم السلام _حاج محمود کریمی⚫️ ⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴⚫️➖🔴 روضه برات بخونم،زن خولی میگه دیدم از تنور خانه نور به آسمان بلند ...." وارد مطبخ شدم ، دیدم چهار زن مجلله، دور تنور نشستن،سر حسین تو تنوره ...." یکی میگه حسین جان ، مادرت حوا به فدای تو،یکی میگه حسین .... هاجر فدای تو،یکی میگه مریم فدای تو ... یکی میگه آسیه فدای تو" همه داشتن گریه می کردن" یه وقت دیدم یه هودجی از آسمان پایین آمد،پایین آمد،پایین آمد" این چهار بانوی بهشتی بلند شدن،رفتن کمک کردن از این هودج یه خانم قد خمیده ای را آوردن ...." خمیده خمیده این بانو آمد کنار تنور ..." نشست ؛ سر در تنور کرد " هی صدا میزد مادرت برات بمیره حسین ..... '" این بازدید اون دیدار هایی که نیمه شب حسین میرفت سر قبر مادرش ...." مادرم شبا بازدیدشو پس میداد ..." اولین بازدید شب یازدهم محرم بود" خانم زینب کنار بدن پاره پاره ....." زبان گرفته ...." مجلس عزا گرفته ..... یه وقت دیدن هم نوا و هم ناله پیدا شد ...." خوب که دقت کرد دید صدای ناله ی مادرش فاطمه ست ...." هی صدا میزنه غریب مادر