eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
392 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
✅زمینه شهادت امام رضا علیه السلام‌ 🔻حسین فتحی 1⃣بند اول قربون اون اقایی که همیشه فکر شیعشه عبا کشید روی سرش خون کسی ریخته نشه * یُحقَن به الدماء سلطان علی موسی الرضا روضه خون کربلا سلطان علی موسی الرضا یابن الشبیب کشتنش غریب با عصا زدن جد ما رو یک عده نا نجیب یابن شبیب مادرش رسید پیکر پر از تیر و نیزه دلبرش رو دید یابن الشیب 2⃣بند دوم غریب تر از امام حسن تو حجره دست و پا زدی تا برسه جواد تو مادرتو صدا زدی یا ابالجواد و یا سلطان علی موسی الرضا روضه خون کربلا سلطان علی موسی الرضا یا بن الشبیب جوشنش رو برد باز حیا نکرد و تو قتلگه پیرهنش رو برد یا بن الشبیب رحمی نبود چیزی که بهم ریخته بود تنش نعل تازه بود یا بن الشیب علیه السلام @navaye_asheghaan
✅ ⁣نوحه خاتم‌الانبيا (ص) و امام مجتبى (ع) 1️⃣ بند اول غرق ماتم شده/ آسمان و زمين ديده بست از جهان/ خاتم‌المرسلين فاطمه صاحب عزا شد يا رسول‌الله ديده‌گريان مرتضى شد يا رسول‌الله يا حبيبى يا حبيبى يا رسول‌الله 2️⃣ بند دوم خواهرا کن نظر/ پاره‌های جگر کن حلالم دگر/ گشته وقت سفر گو حسین من بیاید در کنار من تا به دستانش سپارم یادگار من یابن زهرا یابن زهرا ای حسن جانم 3️⃣ بند سوم زهر کینه زده/ شعله بر تار و پود لحظهء آخرم/ یاد یاس کبود قاتل من کوچهء تنگ بنی‌هاشم مادری پهلو شکسته سیلی ظالم یابن زهرا یابن زهرا ای حسن جانم صلی الله علیه و آله علیه السلام @navaye_asheghaan
✅ ⁣زمينه امام حسن عليه‌السلام 🔻 سعید نسیمی 1️⃣ بند اول الا نایب مادر من/ بیا در بر بستر من که شد لحظهء آخر من/ بیا خواهر من زینب، نگاهی بر این پاره‌های جگر کن زینب، بیا ذکر زهرا و دیوار و در کن بیا نوحه سر کن (2) یابن الزهرا (حسن جانم 3) 2️⃣ بند دوم منم آن غریب مدینه/ منم شاهد زخم سینه چو در کوچه مادر زمین خورد/ ز سیلی کینه یا رب، نبینم دگر قاتل مادرم را امشب، به دامان زهرا گذارم سرم را دو چشم ترم را (2) یابن الزهرا (حسن جانم 3) 3️⃣ بند سوم دل شيعه زين غم كباب است/ كه قبرتودرآفتاب است سرشك دوچشمان مهدى/ بقبرت گلاب است آخر، به آل سعود يهودى بتازيم يك روز، به گنبد طلاى تو آقا بنازيم حرم را بسازيم (٢) يابن الزهرا (حسن جانم ٣) علیه السلام سعید نسیمی @navaye_asheghaan
✅ زمینه حضرت رسول اکرم و امام حسن علیهماالسلام 🔻 کاری از داود قاضی 1️⃣ بند اول عالم سیه پوشه دنیا عزا داره برای رسول الله باز چشا داره میباره افتادی تو بستر ای مهربون آقا داره خون میباره از چشای علی و زهرا داری میری تو ازدنیا عالم شده برات عزادار تو میخونی غریبونه فاطمه جان خدانگهدار مرو آقا 2 مرو مرو یا رسول الله 2️⃣ بند دوم باز روضه میخونه / باز چشما گریونه با نگاه آخرش برا حسنش میخونه ای وای از اون کوچه / ای وای از اون سیلی مادرت و میاری تا خونه باروی نیلی تو میخونی با بغض و آه / مادرم و تو کوچه ها زد تو میمونی و راز اون / دستی که روی صورت اومد حسن جانم 2جانم حسن جانم حسن جان صلی الله علیه و آله علیه السلام @navaye_asheghaan
✅ زمينه امام رضا عليه السلام 🔻 کاری از امير عليزاده 1️⃣ بند اول صحنِ شلوغ حتی فرشته ها زائرتن پیرو جون از راه خیلی دور مسافرتن پیرزنی باگریه رولبش یه زمزمه داشت خوش به حال اونایی که آقامجاورتن چقده دستت به کرم میره هرکی باامید به حرم میره حاجتش رو میگیره وقتی که مخصوصا با چشم ترم میره امام رضا حتی اسمت  غم و از دل میبره امام رضا بگو مادرت منو هم میخره امام رضاعشق باشم اون کبوتری آقا امام رضاکه همیشه رویه گنبد میپره 2️⃣ بند دوم دیدم آقا فلج اومد پیشت شفاشو گرفت پیش ضریح یه کور اومد نور چشاشو گرفت باصد امید نرفته ای اومد توصحن شما هیچی نگفت  ولی برات کربلاشو گرفت حاجتامو داد پنجره فولاد بخداعرشه منه گوهرشاد واسه اینکه من سربه راه باشم مادرم عشقه تورو یادم داد امام رضا  منو از دره خونت جدانکن امام رضا    بیاو بدی مو برملا نکن  امام رضا آقاجون توگفتی فبک الحسین امام رضا منو از گریه کنا سوانکن بند سوم3️⃣ گریه بکن به اون شهی که پاره پاره تنه گریه بکن  اون جد ما حسین بی کفنه گریه بکن که تشنه سربریدنش ریان گریه بکن روخاک کربلا بی پیرهنه گریه کن ریان به دل زینب که دید بلوا شد وسط گودال عزیز زهرا شده تنها و به زیر مرکب بدنش پامال امام رضا گریه میکنم آقابراغمش  امام رضا میمیرم یه روز تویه محرمش امام رضا تو دعاکن که تا آخرش باشم امام رضا  یه گدا و روضه گرده ماتمش عليه السلام @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
ذکر نزول عطا، یا حسن و یا حسین علت لطف خدا، یا حسن و یا حسین تا که خدایی شوم، کرب و بلایی شوم می‌زنم از دل صدا، یا حسن و یا حسین بانی اشک دو چشم، رحمت جاری حق آبروی چشم‌ها، یا حسن و یا حسین قبلۀ حاجات ما، اوج عبادات ما روح مناجات ما، یا حسن و یا حسین یکی بدون حرم، یکی بدون کفن سرم فدای شما، یا حسن و یا حسین هر دو شهید مادر، هر دو غریب مادر کشته یک ماجرا، یا حسن و یا حسین حسن امام حسین، حسین اسیر حسن هردو به هم مبتلا، یا حسن و یا حسین تاب و قرار زینب، ذکر فرار زینب در وسط شعله‌ها، یا حسن و یا حسین @navaye_asheghaan
سلام علی ساکن کربلا، بود اربعین روز اشک عزا ●♪♫ به یاد اسیران کرب و بلا، به سر زینب دل شکسته ز شام ●♪♫ کنار مزار شه سر جدا… سلام علی ساکن کربلا… ●♪♫ دلم غرق ماتم شده، یا حسین ●♪♫ به ما ظلم اعظم شده، یا حسین… ●♪♫ اگر چه شده سرنگون کاخ ظلم ولی قامتم خم شده، یا حسین ●♪♫ سلام علی ساکن کربلا… ●♪♫ تو گفتی که خوبان امیری کنند؛ دلاور شوند و دلیری کنند ●♪♫ مبادا جوانان به میدانِ رزم ذلیلانه اظهار پیری کنند! ●♪♫ امیری حسین و نعم الامیر ●♪♫ تو گفتی خدا پا در آن مینهد، اگر خانه را گردگیری کند ●♪♫ تو گفتی صبوری کند خواهرت چو مجبورشان بر اسیری کنند… ●♪♫  تو گفتی هیهات و مردانِ ما؛ بمانند و ذلت پذیری کنند! ●♪♫ امیری حسین و نعم الامیر… ●♪♫ به هر کوی و بزم و هر انجمن، سرم خاک پای حسین و حسن ●♪♫ پدر در دو گوشم سرود این سخن که ای نازنین، طفلِ دلبندِ من ●♪♫ حسینی بمان و حسینی بمیر… ●♪♫ امیری حسین و نعم الامیر… ●♪♫ ز خون جگر پاک پاکم کنی؛ سپس عاشقِ سینه چاکم کنی ●♪♫ به تیغ محبت هلاکم کنی؛ به صحن ابوالفضل خاکم کنی ●♪♫ که خاکم دهد بوی مشک و عبیر… ●♪♫ امیری حسین و نعم الامیر ●♪♫ ───┤ @navaye_asheghaan
                  اربعین ای وادی خون از ره رسیدم بس آه و ناله از دل کشیدم سوغاتی من موی  سپیدم یادم  نمیره  اینجا  خمیدم (او می دوید و من می دویدم) من باغبان  باغ   خزانم دریا شد اینجا اشک روانم افتاده اینجا بهتر ز جانم اینجا خمیدم اینجا شکستم (او می نشست ومن می نشستم) برگشتم از شام ای دلبر من گشته کبود از  پا  تا سر من ای علقمه  کو  آب  آور من ای کربلا  کو  پیغمبر  من یادم نمیره آن دم که دیدم (او می برید و من می بریدم) ای شاه تشنه ای نور دیده زینب ز شام و کوفـه رسیده سوغاتی  او   قد  خمیده اینجا ز رگها گلبوسه چیدم اینجا ز  مقتل آهی  شنیدم (او می کشید ومن می کشیدم)(2) یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) @navaye_asheghaan
از هرچه و هرکه غیر تو سیر شدیم در خدمت بارگاه تو پیر شدیم تا حال «نمک گیر» تو‌ بودیم، امّا با چای عراقی‌ات «شکر گیر» شدیم ✍ @navaye_asheghaan
هرچند که آسمان سراسر دود است با چشم دلت نگاه کن مشهود است موکب موکب، قدم قدم، صف در صف رزمایش لشگرکشیِ موعود است ✍ @navaye_asheghaan
این راهِ دعا راهِ ظهورِ دین است این جاده‌ی اَمن و جاده‌ی آمین است پیداست که یک قدم فقط مانده به صبح معنایِ پیاده رفتنِ ما این است ✍ @navaye_asheghaan
دل می‌برد از گنبد خضرا شالش آذین شده کربلا به استقبالش از جادۀ اربعین می‌آید یک صبح می‌آید و یک قافله دل دنبالش ✍ @navaye_asheghaan
قرار ماست پیاده نجف به کرببلا اگر که وعده‌ی ما را اجل بهم نزند @navaye_asheghaan
رسیدم از سفر و هرچه دیده‌ام حسن است که اربعین همه‌اش هم حسین، هم حسن است نفس نفس علی است و تپش تپش زهراست و دم حسین اگر هست، بازدم حسن است مِن الازل علی است و الی الابد زهرا به هر دل است حسین و به هر حرم حسن است نوادگانِ حسین و حسن یکی هستند و جَدِ ارشدِ این نسل محترم حسن است به هرکجا که رَوی، آسمان همین رنگ است که در نجف حسن و در مدینه هم حسن است طریقِ کرببلا هم که سفره‌داریِ اوست میان راه ببین که قدم قدم حسن است فقیرها همه در اربعین کریم شدند چه جای حیرتِ ما تا ابالکرم حسن است به روی تیرک این جاده‌ها به موکب‌ها نگاه کن که ببینی به هر علَم حسن است پیاده‌ها به حرم می‌رسند و می‌فهمند کسی که رفتنشان را زده رقم حسن است چو میزبانِ همه قاسم است و عبدالله حسین نه، به گمانم در این حرم حسن است * از آن زمان که حسین از حسن شنید چه شد جگر خراش حسین و پُر از الم حسن است  از آن زمان که نشستند و حرفِ کوچه زدند به پیچ و تاب حسین و به قدِ خم حسن است ✍ @navaye_asheghaan
ز نینوای تو رفتم چو نی، نوا کردم چنان که بادیه‌ها را چو نینوا کردم به هر کجا که نشستم گریستم ز غمت به هر طرف که دویدم تو را صدا کردم ز خارهای مغیلان بپرس کز داغت چقدر اشک فشاندم، چه ناله‌ها کردم طواف پیکر بی‌سر به زیر خنجرها زیارت سرِ بی‌تن به نیزه‌ها کردم نتیجه دادن خونت به عهدهٔ من بود که صبر کردم و بر عهد خود وفا کردم تو خواستی به نماز شبت دعا گویم تو را به جان تو در هر نفس دعا کردم به نیزه، خواندنِ قرآنِ تو رُبود دلم اگرچه سوختم از غم ولی صفا کردم به دست بسته بسی تازیانه خوردم تا طناب ظلم ز دست سکینه وا کردم... ✍مرحوم استاد @navaye_asheghaan
ای آرزوی خفته به خون ای برادرم این قبر، قبر توست که باشد برابرم؟ گل چیده‌ام ز اشک، که ریزم به تربتت ای خفته زیر خاک، که خاکِ تو برسرم  ازبس که نیزه خورده تنت پیشِ چشمِ من آید هنوز خونِ دل از دیده‌ی ترم چل روز در فراق، به سر بُرده‌ام، ولی هرگز گمان نبود که طاقت بیاورم  گل‌های باغِ سبز تو نیلوفری شدند من‌هم چو غنچه‌های کبود تو پرپرم ای مَحرم همیشه‌ی زینب، بدان هنوز از ضرب تازیانه کبود است پیکرم  درمانده‌ام چگونه بگویم جواب او_ پُرسد اگر رباب که: کو قبر اصغرم؟ داغ رقیه‌ی تو مرا پیر کرده است از خواهرت مپُرس کجا رفته دخترم  من از مدینه با تو رسیدم به کربلا بی تو چگونه عازم کوی پیمبرم؟! آتش گرفته است «وفایی» از این سخن! وقتی رسم مدینه، چه گویم به مادرم؟! ✍ @navaye_asheghaan
در سفر می‌زدند ما ها را هر گذر می‌زدند ما ها را یک نفر "یا حسین" اگر می‌گفت صد نفر می‌زدند ما ها را سیلی و تازیانه‌ها کم بود...! با سپر می‌زدند ما ها را نه به لب‌های تو فقط، پای طشت زر می‌زدند ما ها را وای اگر یک نفر "علی" می‌گفت آن قدر می‌زدند ما ها را پشت دروازه‌های شام ای وای یادِ در می‌زدند ما ها را دخترت تا تو را صدا می‌زد بیشتر می‌زدند ما ها را وسط کوچه‌ی یهودی‌ها... در به در می‌زدند ما ها را توی خواب و به وقت بیداری بی خبر می‌زدند ما ها را در خرابه به سیلی و شلاق تا سحر می‌زدند ما ها را ای فدای سرت، هر چند... مستمر می‌زدند ما ها را ✍ @navaye_asheghaan
1. ما هیچ نبودیم.mp3
9.72M
ما هیچ نبودیم ولی قسمت ما کرد با پای پیاده سفر کرببلا را ...
صَلَّى اللهُ عَلَیْکَ یا مَظلوم یا اَباعَبْدِاللَّهِ ، وَ عَلَی الاَرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ [اَبَداً] ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَلاجَعَلَهُ اللَّه آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ ما هیچ نبودیم ولی قسمت ما کرد با پای پیاده سفر کرببلا را ... حسین جان ، میدونی ان شاءالله نتیجه ی این حسین گفتن ها رو کی می بینی ؟ درروایت میگه : مادر سادات وقتی میخوان وارد بهشت بشن ، توقف می کنند ، پشت سرشون رو نگاه می کنند ، هر چی میگن : خانم وارد بهشت بشین ، بهشت رو برای شما آماده کردن ، همه منتظر قدوم شما هستن ، بی بی پشت سرش رو نگاه میکنه،میگه : تا بچه هام وارد نشن من وارد نمیشم ، تا محبینم وارد نشن من وارد نمیشم ، تا گریه کن های حسین وارد نشن من وارد نمیشم . تصور کن این منظره روهمه تون دور فاطمه ی زهرا حلقه می زنید ان شاءالله ... مینویسه : وقتی دور فاطمه حلقه زدی ، فاطمه ی زهرا شروع میکنه روضه ی حسین رو خواندن ، تصور کن توی صحرای محشر شما بشید گریه کن ، فاطمه ی زهرا بشه روضه خوان ، میدونی روضه خواندن مادرت فاطمه چه طوره ؟ یه وقت نگاه میکنی می بینی پیراهن خونی حسین رو روی دست بلند کرد ، حسین جان ... پیاده روی اربعین وقتی چند کیلومتری راه میری ، به پاهات فشار میاد ، کف پات تاول میزنه ، هر چند تا موکبی یه عده آماده اند زائرها بیان ، خستگی ِ زائرها رو در کنند ، پذیرایی کنند ، مَرهم به کف پای این بچه ها بگذارند ، حالا تصور کن آدم بزرگ ، جوان ، نیرومند ، این طور تحلیل میره ، اما دلا بسوزه برا بچه های حسین ، حسین ... نمیگذاشتن پا به پای بزرگترها راه برن ،زن و بچه رو با طناب به هم بسته بودن ، این بچه ها روی زمین می افتادن با تازیانه بچه هارو بلند می کردند ، آی بمیرم براتون ،کسی نبود این بچه هارو تحویل بگیره ،کسی نبود مَرهم به پای این بچه ها بذاره ، آی حسین ... وقتی جابر رسید کنار قبر مطهر ابی عبدالله ، دست رو قبر گذاشت ، خودش رو روی قبر انداخت ، شروع کرد اشک ریختن و ناله زدن ، شروع کرد با حسین در و دل کردن ، اینقدر ناله زد بی هوش شد ، کنار قبر روی زمین افتاد ، آب به صورتش پاشیدن ، جابر رو بلند کردن ، اما بگم جابر کجا بودی وقتی زینب اومد وارد گودال قتلگاه شد ؟ عجب زیارتی کرد از بدن حسین ، جابر آب رو صورتت ریختن بلندت کردن ، اما کجا بودی بچه های حسین رو با چه وضعیتی از بدن مطهر جدا کردن ؟ « فَاجْتَمَعَتْ عِدَّهٌ مِنَ الْأَعْرَاب » سکینه رو چه طور از بدن حسین جدا کردن ، با تازیانه و کَعْبِ نِی ... حسین ... گفت : داداش ، گودال پُر از خون شد و ما سوی مدینه رو کرده و گفتیم رسول ِ دو سرا را : « یَا جَدّا ، صَلَّى عَلَیْکَ مَلَائِکَهُ السَّمَاءِ هَذَا الْحُسَیْنُ بِالْعَرَاءِ ، مَسْلُوبُ الْعِمَامَهِ وَ الرِّدَاءِ وَ بَنَاتُکَ سَبَایَا » ... داداش این منو داره میکُشه ... افسوس ، کمی رحم نکردند و ربودند پیراهن و عمامه و نعلین و عبا را ... جان از تن ما رفت در آن لحظه که دیدیم چوب و لب و دندان ِ تو و تشت طلا را ... این بچه ها همه نشسته بودن یه گوشه ای از مجلس ، بچه هایی که رنگ رخسارشون رو آفتاب هم ندیده ، این بچه ها پشت مُخدّرات ، خودشون رو پنهان کرده بودن با این معجر پاره ها سرها رو پوشونده بودن ، اما یه وقت دیدن ده ساله ی حسین رو پنجه ی پا بلند شده ، یه جا رو داره نشان میده ، هی میگه : عمه جان زینب ! عمه جان نگاه کن سر بابام حسین ِ، دارن با چوب خیزران به لب و دندان بابام حسین ، حسین ... @navaye_asheghaan
4_6030345215586341337.mp3
3.64M
‍ . 🏴سبک یا حسینی علیه السلام زبانجال 🏴بند اول پس از گذشته چهل روز رسیده پیش تو زینب ببین داداش ‌که فراقت آورده جونمو رو لب پس از گذشته چهل روز دیگه توون نداره پام پاشو که خسته رسیدم آغوش گرمتو میخوام پاشو عزیزم حسینم به پای خواهر زارت پاشو ببین که گذاشتم سر روی خاک مزارت پاشو عزیزم حسینم گرفته این دل تنگم چهل روزه روی منبر با دشمن تو میجنگم پاشو عزیزم حسینم 🏴بند دوم پس از گذشته چهل روز اومد گذشته به یادم همینجا بود که یه روز من هجده تا قربونی دادم پس از گذشته چهل روز از روزی که شدی بی سر پاشو ببین که از اونروز خمیده تر شده خواهر پاشو عزیزم حسینم وگرنه جون میده خواهر یه اربعینه که دیدم رو نیزه از تو فقط سر پاشو عزیزم حسینم ببین شدم چقدر پیر پاشو برات بگم از اون زخم زبونا و تحقیر پاشو عزیزم حسینم 🏴بند سوم پس از گذشته چهل روز از روز تلخ وداعت آوردم هرچی که غارت برده بودن ز متاعت آوردم هر چی سپردی به من داداش به امانت غیر یکیشو که جا موند میون راهه اسارت ببخش اگه نتونستم باشم مراقبش اونجا ببخش اگه بی رقیه اومدم اربعین اینجا ببخش اگه نیاوردم سه ساله ی تورو همراه منم شبیهت عزادار شدم از این غم جانکاه ببخش عزیزم حسینم ۱۴۰۲/۰۶/۱۳ ✍️🎶کربلایی امیرحسین سلطانی @navaye_asheghaan
🖤دل اگر نذر ❣️حسین است خریدن دارد 🖤اشك اگرمال ❣️حسین است كه ریختن دارد 🖤همه ی عالـم ❣️و آدم به فدایت ارباب 🖤غم ارباب ❣️به دلها چه كشیدن دارد صبحتون حسینی❣ لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏 @navaye_asheghaan
❣ 📖 السَّلامُ عَلی وَلِیِّ اللَّهِ وَ ابْنِ اَوْلِیآئِهِ... 🌱سلام بر تو ای مولایی که همچون پدران پاکت، بر ذره ذره این عالم ولایت داری. سلام بر تو و بر روزی که زیر پرچم ولایت تو جهان آباد خواهد شد. 📚 بحار الأنوار، ج‏99، ص 117.