eitaa logo
کانال نوای عاشقان
14.4هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
352 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5771642473306654854.ogg
351.6K
شدحسن کشته وهجران رسول الله است @navaye_asheghaan
. یا اباعبدالله ، یا رحمة الله الواسعة اوج سعادت من ، عشق و محبت تو اوج ارادت من ، حب و ولایت تو راز طراوت من ، رمز اطاعت من اوج عبادت من ، فیض زیارت تو قدر و کرامت من ، معنای عزت من نشان طاعت من ، سجده به تربت تو راه طریقت من ، شرع و شریعت من اصل حقیقت من ، عشق و محبت تو ای نور ظلمت من ، چشم بصیرت من ای یار غربت من ، لطف و عنایت تو سرشت و فطرت من ، بهار رحمت من سرور و بهجت من ، لحظه ی رؤیت تو شوق و مسرّت من ، صفا و نزهت من تمام رغبت من ، حضور و صحبت تو قدر و فضلیت من ، دید و بصیرت من سرّ طبیعت من ، نگاه رحمت تو اوج شهامت من ، راز رشادت من قتل و شهادت من ، بهر ارادت تو روح طهارت من ، پایان حسرت من نجوای خلوت من ، شد شکر نعمت تو والای رفعت من ، مفهوم عزت من معنای غیرت من ، لحظه ی نصرت تو هم سِیر و سیرت من ، مقصود همت من راه هدایت من ، تا بی نهایت تو فصل اقامت من ، هم قدر و قیمت من قدر و قیامت من ، وقت شفاعت تو عشق تو عادت من ، راز سیادت من اوج سعادت من ، عشق و محبت تو ✍ . ..┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ @navaye_asheghaan
هرشب با بیقرار اصفهانی (پند حکایت مدح شماره ۱۷۷) مهمان نجف ############### دوست دارم   به نجف زائر و مهمان باشم من   غلام   علی   و   خدمت سلطان باشم چو   کبوتر   شوم و   بال    زنم   دور  حرم دانه  برچینم   و   من   گوشه  ایوان  باشم دوست  دارم بزنم  با  مژه   جارو   حرمش یا  که رخصت  دِهَدَم   نوکر و دربان  باشم دوست دارم  که  زنم  تکیه  به  ایوان طلا و    بخوانم    دعا     قاری    قرآن     باشم دوست دارم که  لبی تر کنم  از  جام  حرم مست ودیوانه شوم عاشق وحیران  باشم دوست  دارم  که  بخوانم   ز  اشعار  صغیر یک قصیده زشکیب مست وغزلخوان باشم دوست  دارم  که  علی  گویم  او  را  جویم ذکر  او   گفته   و    من   یاد   رفیقان باشم دوست دارم که شوم موردرآن صحن وسرا من    به   زیر   عَلَم    مُلک   سلیمان   باشم (بیقرارم)  که   قرارم   به  ولای    تو   بود دوست دارم نجف ات یکشبی مهمان باشم بیقرار  اصفهانی یا علی مدد @navaye_asheghaan
هم‌ذکرفاطمه‌است‌سلام‌علی‌الغریب هم‌ذکرخاتم‌است‌سلامُ‌علی‌الحسین بر زخم های‌ پیکر آقای تشنگان این‌ذکرمرهم‌است‌سلامُ‌علی‌الحسین صبحتون حسینی💚🌙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
❣ 🔅السلام علیکَ یا وعد الله الذّی ضمنه... 🌱سلام بر مولای مهربانی که آمدنش وعده ی حتمی خداست... وسلام بر منتظران و دعاگویان آن روزگار نورانی و قریب... 📚زیارت آل یاسین_مفاتیح الجنان
❣﷽❣ 🔳 ع 2 🍁برصبر حسن و خوی احمد صلوات 🍁 براختر دوم امامت صلوات 🍁خواهی‌که‌خداوندبخشد‌همه‌عصیان‌تورا 🍁بفرست‌برغریب‌مدینه‌امام‌حسن‌مجتبی‌صلوات ✅() ❣ا_حجة_الله_علی_خلقه_یاسیدنا... 🌹من گدایم من گدایم یا حسن 🌹من گدای بی‌نوایم یا حسن 🌹تو گل زهرائی ومن خار توام 🌹عشق تو داده بهایم یا حسن 🌹مبتلای درد هجران توام 🌹من مریضم ده شفایم یاحسن 🌹توطبیب قلب هردل خسته‌ای 🌹کوی تو دارالشفایم یا حسن 🌷آقا جان... 🌹بر ندارم دست از دامان تو 🌹تا کنی حاجت روایم یا حسن 🌹هر چه دارم از تو دارم یا حسن 🌹هرچه خواهم ازتوخواهم یاحسن 🌹گر نبودم نوکر/کنیز خوبی تو را 🌹باز امیدشفاعت ازتودارم یاحسن ✳️نقل میکنند عربی بود تو‌ مدینه ..هر وقت میخواست از مدینه به امام رضا سلام بده..روشو میکرد طرف طوس...می‌گفت السلام علیک یا غریب الغربا... یه سال اومد مشهدالرضا...وقتی وارد صحن و سرای امام رضا شد.. شروع کرد گریه کردن.. گفت ای عزیز زهرا ..آقا جان .یا امام رضا ع.. آقا از مدینه بهت سلام میدادم... میگفتم... السلام علیک یا غریب الغربا.. میگفتن امام رضا غریبه.. غریب الغرباست.. آقا جان... یا امام رضا...آقا با تمام سختی اومدم زیارت .. (ان شاالله خدا قسمت و‌روزیت بکنه..) آقا حالا که اومدم زیارتت.. میبینم، صحن و سرا داری.. گنبد طلا داری.. آقا جان ضریح داری... این همه زائر داری.. زائرا مثل پروانه دور حرمت میگردند.. ⚫️شروع کرد ناله زدن.. گفت آقا ...اگه میخوای غریب ببینی پاشو بریم مدینه... چهار تا قبر غریب نشونت بدم با خاک یکسانه...حتی یه سایبونم ندارن... 🎋(رحمت خدا به این گریه ها..) 🎋(رحمت خدا به این ناله ها...) 🥀الهی بری مدینه.. الهی قسمت و روزیت بشه مدینه... اگه شب برسی مدینه میبینی همه شهر چراغونه.. اما من بمیرم یه جا تاریکه..اونم بقیعه.. قربان غربت ائمه بقیع.. ⏹قربون غربت امام حسن ع.. چقدر مظلومه...چقدر غریبه.. الهی هیچ کس غریب نباشه... من بمیرم برا اون آقایی که تو ‌خونشم غریب بود محرم نداشت.... ✅پیغمبر ص فرمود به قدری حسنم مظلومه که ملائکه و مرغان آسمان براش گریه میکنند.. ✅فرمود هر کس برا حسنم گریه کنه کور وارد محشر نمیشه 💫(امان از غربت امام حسن ع) خوشا بحال اونایی که امروز برا امام حسن ع گریه میکنند.. همه میدونید مادش زهرا خیلی روضه امام حسنو دوست داره... اما چه کردند با عزیز دل زهرا.. چه کردند با میوه قلب رسول الله ص ⏹آی حاجت دارا..آی ناله دارا..آی جوون دارا..آی مریض دارا... یه لحظه دلتو ببرم مدینه... (کدوم لحظه رو یاد کنم) 🔰لحظه ای که امام حسین نشست کنار بدن تیر خورده برادرش امام حسن.. چه صحنه ای دید.. شروع کرد ناله زدن.. (دشتی) ◼️برای تو دلم دارد بهانه ◼️گرفت از آه من آتش زبانه ◼️به زیرلب‌حسین‌اینگونه میگفت ◼️الهی دفن می گشتی شبانه 🔆صدا زد داداش.. دیگه به خودم عطر نمیزنم.. دیگه محاسنمو خضاب نمیکنم... آخ..غارت زده به کسی نمیگن که اموالشو به غارت برده باشن .. غارت زده به منه غریبی میگن... که مثل تو برادر رو باید تو خاک بگذارم.. 🔲امان از دل حسین ع..،2 اما آی کربلائیا..آی ناله دارا...آی آبرو‌دارا.. دلتو‌ یه لحظه ببرم کربلا.. (چی میخام بگم..) میخام بگم.. اینجا امام حسین تیرهارو از بدن برادرش حسن بیرون کشید.. ناله کرد...گریه کرد... (اما دلت کربلاست..) تو کربلا هم ناله زد... لحظه ای که اومد کنار نهر علقمه.. آخ نشست کنار بدن ابالفضل.. صدا زد.. 💔"«الْانَ إِنْکَسَرَ ظَهْری وَقَلَّتْ حِیلَتی»" 💔کمرم شکست داداش.. ⬆️ (اوج) ⬅️داداش..امیدم نا امید شد.. داداش پاشو رقیه ام تو خیمه منتظره.. پاشو رباب منتظره.. پاشو عباسم...نزار خواهرمون زینب اسیری بره...... 🍂تو مثل جون عزیزی 🍂اگر که برنخیزی 🍂رقیه ام رو میبره 🍂عدو برا کنیزی 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 🍂خیمه ها میشه غارت 🍂زن ها میرن اسارت 🍂میشه به پیش چشمات 🍂به زینبت جسارت 🌟اَخا اَخا اباالفضل 4 💔هر چقدر ناله داری به سوز جگر امام حسین کنار بدن برادر.. از سویدای دل ناله بزن بگو.. .. 👇👇صلوات حذف نشه لطفا👇👇 🌹هدیه به حضرت معصومه سلام الله علیها(صلوات)🌹 @navaye_asheghaan
مداحی_آنلاین_عشق_یعنی_کربلا_سیب_سرخی.mp3
14.83M
عشق یعنی کربلا یعنی دو حرم دو گنبد طلا 🎙 =صَــــدَقِہ جاریِہ ┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
شهر مدینه صحنۀ صحرای محشر است باور کنیم عمـر جهان رو به آخــر است ملــک خـدای عزوجل خیمه ی عزاست کـی صاحب عزاست؟ خداوند اکبر است در بیــت وحــی آمده در مــی زنــد اجل ایــن لحظه ی یتیمی زهرای اطهر است جــاری است اشک دیده ی شیرخدا علی انگــار آب غــسل نبی اشک حیدر است عتــرت غریــب گشته و قرآن به زیر پا دست امین وحــی خداونــد بـر سر است بــاور کــنید بر جــگـر شــیر حــق علی داغ نبــی فــقط نــه کـه داغ برادر است رکن علی شکــسته و از بس شده غریب ازغـصه گشته مثل همایی که بی پراست یــارب بر او تـــو فاطمه اش را نگاه دار زهــرا بـرای شیرخدا رکن دیگر است مــویی مــباد کــم ز ســر فاطــمـه شــود کو دست وتیغ وبازوی سردارخیبراست «میثم» اگر رسـول خــدا رفت از جهان نفس نبی به خلق امام است ورهبـراست @navaye_asheghaan
آخـر «ماه صفر»، اول ماتم شــده است دیده ها پرگهر و سینه پُر از غم شده است آه ای ماه،که داری به رخت گرد ملال! خون دل خوردن خورشید، مسلّم شده است آخرای ماه سفرکرده که «سی روزه»شـدی رنگ رخسارتو همرنگ محرّم شده است عرشیان، منتظر واقعه ای جان سـوزند چشم قدسی نفسان،چشمه ی زمزم شده است شــب تــودیع پــیمبـر، شـهدا می گـفتند: آه از این صبح قیامت،که مجسم شده است تاکه برچیده شدازروی زمین«سایه ی وحی» آســمان، ابری و آشفته و درهم شده است «مجتبی»گلشنی ازلاله به لب،کردوداع داغ او، داغ دل عــالــم و آدم شــده است باغ، لبـریز شد از زمزمۀ «یاس کبود» لاله، دل تنگ تر ازحجلۀ ماتم شده است میهمانی،که«خراسان» شد از او باغ بهشت میزبان غـم او «عیسی مریم» شده است ازهمان روزکه زد سکّه به نامش درتوس شب،پی کشتن«خورشید» مصمم شده است تا بسوزد «دل ذریه ی» زهرای بتــول زهــر در سـاغر انگور فراهم شده است راستی تا بزند بوسه بر «ایوان طـــلا» کمر چرخ به تعـظیم شمـا خـم شده است پایتخت دل صاحب نظران است این جا «مشهد»انگشت نمای همه عالم شده است گـر چه بسیار خطا دیده ای از ما، امــا سایۀ مهر تو کی از سرما کم شده است؟ گرچه من ذرّۀ ناقابلم ای شـمـس شموس! باز پیوند من و عشق تو محکم شده است تـا کسی بـنـدۀ سـلـطـان خـراسـان نشود غمش از دل نرود، مشکـلش آسان نشود @navaye_asheghaan
عـبا کـشیده به سر غربتی نهـان دارد نگـاه زار به این حالـش آسـمـان دارد به یک قـدم نـرسیـده دوبـاره می‌افـتـد مشخص است تنی زار و ناتوان دارد به سوز زهـر پذیـرایی از غـریبی شد چه یـادگـاری تـلخـی ز میـزبـان دارد نباید اصلا از او انتظار حرفی داشت نفـس بُـریـده کجـا قـدرت بـیـان دارد؟ کمک گرفت ز دیوار کم زمین بخورد چه آمده به سـرش قـامـتی کـمان دارد اگرکه بسته در حجره را دلیلی داشت نخواست تا که ببـینند نیـمه جـان دارد هزار شکر سرش روی دامن پسر است در این دقایق جانسوز روضه خوان دارد هزار شکـر تـنـش زیـر آفـتاب نـرفت هزار شکر که در حجره سایبان دارد نه اهل بیت رضا را کسی اسارت برد نه اینکه قـاتل او چوب خیـزران دارد @navaye_asheghaan
‍ ‍ ‍─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ وداع با ماه صفر حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام گریز حضرت اباعبدالله علیه السلام وداع ما با ماه صفر هست،منم وداع امام رضا رو بخونم و از همه التماس دعا،،، السَّلَامُ عَلَى مَنْ أَمَرَ أَهله وَ عِيَالَهُ بِالبکاء عَلَيْهِ قَبْلَ وُصُولِ الْقَتْلِ زن و بچش رو جمع کرد،،، تو همون مدینه پشت سر من گریه کنید،،، آقا گریه پشت سر مسافر شگون نداره،،، فرمود دیگه از این سفر برنمیگردم مدینه،،، وقت رفتـن ز شــهـر پیغمبر گـفـت باید به غـربتم گریید دیگـر این شـهر را نمی بینم بـر غــم بی نهـایـتـم گـریید خواهرا،،،امشب جای حضرت معصومه گریه کنید،،، گریه بر من رواست معصومه این مســـافر که بر نمی گردد دیدن قــبر مــادرم زهرا(س) روزی مـن دگــــر نمی گــردد _رفت وقسمت نشدکه این خواهر ما میگیم خوب شد قسمت نشد،یه خواهر بابرادر همسفر شد،دیگه بسه،،، رفت و قسمت نشدکه این خواهر همـســـــفـر با بـرادرش باشــــد رفــت و قســمت نشـد که برگردد زائــــر قـبـــر مــــادرش باشــــد کجا بردنش؟!،،، رفـت و دور از مــزار پیغمــبر در غریبی ز زهر کین جان داد کنج حجره به خودمی پیچید همچومادر به روی خاک افتاد میگم و رد میشم،،، اثـر زهـــــر کـیــنـه کاری بـود صـورتـش شــد کبـــود واویلا ذکـــر پایانیــش در این عالم لب خشکیده بود یا زهرا،،، مادر،،، مادر،،، فیض آمادست،،، بگم شام غریبانیه محدث قمی هم فیض ببره،،، دل شب، زنای نوقان تازه عروساشونو داشتن میبردن خونه ی شوهر،،،دیدن یه بدنی رو غریبانه دارن تشیع میکنن،،، پرسیدن، گفتند: این بدن امام رضاست(غربت و ببین)این تازه عروسا به شوهراشون گفتن مهریه هامون حلالتون،،،اجازه بدید بریم بدن جگرگوشه ی فاطمه رو دفن کنیم،،، چی جوری دفن کنن؟!!،،، برگشتن،،،هر چی هر کی براشون گل آورده بود،پس گرفتن،گفتن باید این بدن رو گل بارون کنیم،،،، آوردن گلها رو ریختن،بدن زیر این گلها دفن شد،،، قربونت برم که زنها واسطه ی دفنت شدن فهمیدی چی میخوام بگم؟!!،،، یه همچین اتفاقی تو تاریخ یه بار دیگه هم افتاده،،، اونم مال کربلاست،،، زنای بنی اسد اومدن به نامرداشون گفتن،،،مهریه هامون حلال،،، اجازه بدید این بدن ها رو بریم دفن کنیم،،، لذا تو زیارت ناحیه به ابی عبدالله می گی: أَلسَّلامُ عَلى مَنْ دَفَنَهُ أَهْـلُ الْقُرى قربونت برم که روستایی ها دفنت کردن،،، اما من میخوام بگم یا امام رضا،،، خود حضرت رضا فرمودا:إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ اگه میخوای برا کسی گریه کنی،،،بر حسین ما گریه کن،،، یا امام رضا بدنتو وقتی میخواستن دفن کنن،تلی از گل و کنار زدن،،، اما لایوم کیومک یا اباعبدالله،،،، به به ،،، رحمت خدا بر این ناله ها،،،، شصت شبه داری میگی حسین،،،دیگه بستونه،بازم دلت کربلا میخواد؟!!،،، نشست کنار گودال،چه کنه زینب؟!! _نیزه شکسته ها رو کنار بزن،،، نه نه،،،دونه دونه اینا رو بیرون آورد،،،شمشیرا رو از بدن بیرون آورد،تازه بدنی که زیر سم اسب رفته،،،اما ادب اقتضا میکنه روضه ی خود امام رضا رو بگم،،،برا ابی عبدالله اینجوری روضه خواند،،، به خدا ما که هنوز یه دل سیر براش گریه نکردیم،،،چقد زود داره این سفره جمع میشه،،،چه شبای خوبی بود چه روزای خوبی بود،،، صبح و شاممون با تو شروع میشد،،، ان شاالله عمرمونم با تو تموم بشه آقا؛،،، ان شاالله تو بیای بالا سرمون،،، امام رضا فرمود: یابن شبیب إِنْ كُنْتَ بَاكِياً لِشَيْ ءٍ فَابْكِ لِلْحُسَيْنِ چرا؟ علتشم فرمود،اگه نمی گفت جرات نمیکردیم اینجوری بگیم: فَإِنَّهُ ذُبِحَ کَمَا یُذْبَحُ الْکَبْشُ اخه مثل یه مذبوح سر از بدنش جدا کردن،،، یدونه شباهتشو بگم،،،میخوام بگم شباهتش اینه،تو ماها اگه بخوان یه گوسفندی رو سر ببرن،،،یه مذبوحی رو ذبح کنن،همه دورش جمع میشن،همه خوشحالن، هر کی میگه من از این مذبوح سهمی دارم،،، ( فهمیدی چی گفتم؟!!) همه دورش حلقه زدن،،، اخنس گفت عمامه ش رو من میبرم،،،بجدل گفت انگشترشو من میبرم،،، خولی گفت سرشو من میبرم،،،، همه دارن شادی می کنن،،، حسین،،،،، •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ @navaye_asheghaan
روضه و وداع با ماه صفر_حضرت علی ابن موسی الرضا علیه السلام گریز حضرت اباعبدالله.mp3
2.38M
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅❃ ༅࿇༅❃࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─ @navaye_asheghaan
2. کاش گردی گردم.mp3
10.02M
کاش گــردی شــــم و از کرمــــت بنشیـــنم بـه کـــــنـار حــــــرمـت کاش چــون ماه،به شبــــهای دراز داشـتــم با حـــرمــــت راز و نیاز کاش چــون اشـک ،کنـــارت افـتم بـه روی خـــــاک مــــزارت افـتم روی جـانــــها هــمـــه بر تربت تو سـوز دلـها هـــمـه از غــــــربت تو غـربت آن نیست که از داغ جـوان قــد بابا شــود از غصــــه کــــمان غربت آن نیست که سـر بر سر نی ره کنــــد با ســــپه دشـــمــن طی غربت آن نیست که با ضربت سنگ چهـــره از خــون جبین گـردد رنگ غربت آن اسـت کـه فـردی مـظلوم شـــود از کینــه ی همــسر،مسموم غربــت آن است که بعــد از کُشتن بارش تـــیـــر بـــبارد بـــه بــدن تیـــــر باریـــد ز بــــس بر بدنـــت بدنـــت گــــشــت یکـــی با کفـنت قلب احمــد که برایـــت خــون بود بـه هــــمـه مـــردم عـــالم فـــرمود روز محـــشـــر کــه هــــمه گریانند اشــک ریــزانِ حســــن خـــندانند •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅༅࿇༅❃ ༅࿇༅ ❃༅࿇༅༅═‎‌‌‌‌‌‌─
‍─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یااَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّةِ بِمُوالاتِکُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعالِمَ دِینِنا وَاَصْلَحَ ماکانَ فَسَدَ مِنْ دنیانا،،، مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغــاز صبـح غـــربت زهرا و مرتضـاست قرآن عــزا گــرفته و عترت شـده غریب شـهر مدیـنه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه،کزاین ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سـرت رواست گشتـند انبیا،،،هــمه چــون فاطمه یتیم زیــرا عــزای قافـله ســـالار انبـیاست،،، خلقت چه لایق است که صاحب عزاشود عـالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا بـه هــوش کــه با رحلــت نـبی شهر مدینــه یکـســـره آبســتن بلاســت قومی برای غصــب خلافت شـدند جمع یا لَلعَجَب! وصی پیمبر، علی ،کجـاست؟ دار الولا محـاصـره ،زهراسـت پشــت در دود وشراره برفـلک از بیت کبـریاست،،، آتـش زدن بـه خـانه ی ریحـانه ی رسول پاداش رنج های شب و روز مصطفاست فرمود: "ما اوذی النبی مثل ما اوذیت" هیچ پیامبری اندازه ی من اذیت نشد؛،،، بیست و سه سال تمام هرجور خواستند اذیتش کردند،،،هر تهمتی خواستند بهش زدن،،،مگر نمیگن کسی برات کاری میکنه عرقش خشک نشده باید مزدش رو بدی،،،مردم مدینه آب غسل پیغمبر خشک نشده مزدش رو دادن،،،؛کاری کردن مادر ما بین در و دیوار صداش بلند شد،،، مگه دعای ندبه نخوندی؟،،، (قل لا اسئلکم علیه اجرا الا المودة فی القربی) ذوی القربی کیان؟؟؟ مگه کسی غیر از بی بی دوعالم و امیرالمومنین و حسنین؟،،، یادتون رفت پیغمبر چقدر حسن رو بغل میکرد؟چقدر حسین رو رو دوشش سوار میکرد؟،،، یادتون رفت چقدر نوه هاش رو میبوسید ؟،،، پیغمبر میبوسید و گریه میکرد،،، هروقت امام مجتبی رو بغل میکرد لباش رو میبوسید،،، همتون اهل کنایه اید و اهل روضه اید،،، هر وقت ابی عبدالله رو بغل میکرد زیر گلوشو میبوسید،،، آقا چرا؟میفرمود:این لبا یه روز از زهر کبود میشه،،، پیغمبر اجازه بدن ما از همین روزنه بریم کنار بقیع،،، السلام علیک یا ابامحمد،،، آقاجان گداهای هرساله اومدن،،،آقاجان من الان دارم از حرم امام رضا میام،،، شما یه غریبی،،،امام رضا هم یه غریبه،،،انقدر این شبا تو حرمش شلوغه،،،(مگه عربه نیامده بود از مدینه؟گفت:شنیدم ایرانیا یه امام غریب دارن برم یه سری به غریب ایران بزنم)،،،، وارد حرم امام رضا شد اول یه نگاه به در و دیوار،یه نگاه به زائرا،به ازدحام جمعیت کرد به این همه چراغ؛برگشت عقب،،، گفت آقاجان اگر غریب میخوای بیا مدینه؛بیا ببین چهارتا سنگ گذاشتند،،، شعر:استادحاج غلامرضاسازگار •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ @navaye_asheghaan
AUD-20220921-WA0021.mp3
3.05M
•┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─ @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ 🔰 🔰 _ای غریبی که ز جد و پدر خویش جدایی ای امام‌ رضا آقا جانم،،، _خفته در خاک خراسان تو غریب الغربایی قربون غریبیت برم‌ امام رضا،،، _اغــنیا مکــه روند و فقـــرا سـوی تو آیند _جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی شب شهادت امام رضاست(ع)،،،آی اونایی که آرزوی حرم با صفاش رو دارید اما چند ساله نرفتید،،، (بعد منزل نبود در سفر روحانی) امشب کبوتر دلتون رو با من همراه کنید،،،بریم کنار پنجره فولاد امام رضا،،، _جان به قربان تو شاها که تو حج فقرایی فرمود اباصلت من میرم مجلس مامون،،،ساعتی بعد برمیگردم اگه دیدی عبا رو سرم کشیدم دیگه با من حرف نزن،،،بدان کارم تمامه،،، یا صاحب الزمان،،، اباصلت میگه دیدم امام رضا از مجلس مامون بیرون اومدن،،،عبا روی سر کشیدن،،،حالشون منقلبه،،،هی روی زمین میشینه،،،هی بلند میشه،،، وارد حجره شد،،، صدا زد اباصلت،،، درها رو ببند،،،میخام تنها باشم،،،یه گوشه ای داخل حجره،،،این فرش ها رو کنار زد،،،روی زمین نشست،،،مثل مار گزیده ای از شدت درد به خودش میپیچه و‌ناله میزنه،،، خدایا یدفعه دید یه جوانی اومده،،،یه گوشه ای ایستاده،،، اباصلت میگه اومدم نزدیکتر،،،عرضه داشتم،،،من تمام درها رو بسته بودم شما از کجا وارد شدید،،، فرمود اباصلت،،،اون خدایی که منو از مدینه تا طوس آورده،،،از در های بسته هم عبور میده،،،میگه دیدم تا این‌ آقازاده وارد حجره امام رضا شد،،، حضرت خوشحال شدند،،،از جاشون بلند شدند،،،هی صدا میزدند،،،پسرم خوش آمدی بابا،،، جوانم جواد،،، خوش آمدی بابا،،، فهمیدم میوه‌ی دل امام رضا(ع)،،،آقام جوادالائمه است،،،سر بابا رو در آغوش گرفت،،،دارن با هم نجوا میکنن،،، عجب لحظات سختیه،،،امام رضا داره وصیت میکنه،،،اما طولی نکشید،،،یه دفعه دیدن حضرت آرام آرام چشمانشون رو از این دنیا بستند،،، صدای اقا جوادالائمه به ناله بلند شد،،، اما خود امام رضا(ع) فرمودند: یَا ابْنَ شَبِیبٍ إِنْ کُنْتَ بَاکِیاً لِشَیْ ءٍ فَابْکِ لِلْحُسَیْنِ همه روضه ها به کربلا ختم میشه،،،اگر اینجا پسر سر بابا رو در آغوش گرفت،،،کربلا قضیه برعکس بود،،،ابی عبدالله سر پسر رو در آغوش گرفت،،، آماده ای بگم یا نه،،، _ســپـه کوفـه و شام استاده _به تماشـای شــه و شــهزاده _شه به روی پســرش افتاده _همه گفتن حسین جان داده اومد کنار جوانش نشست،،،سر علی اکبرش رو به دامن گرفت،،، دلش طاقت نیاورد،،،سر جوانش رو به سینه چسباند،،،دید دلش طاقت نمیاره،،،لحظات آخر،،،خدایا،،، ابی عبدالله چکار کن،،،علی اکبرش داره جلو چشماش جان میده،،، یدفعه دیدند حسین صورت به صورت علی چسبان،،،هی صدا میزنه«عَلَى الدُّنْیا بَعْدَکَ الْعَفا» علی جان،،،بابا،،،اُف بر این دنیا بعد از تو علی،،، تسلای دل ابی عبدالله،،،ناله بزن یاحسین،،، ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 عرضه بداریم آقا جان،،،یا امام رضا،،،شما رو مظلومانه به شهادت رسوندند،،،اما لحظات آخر دیگه شما تنها نبودی،،،وقتی چشمان مبارک رو باز کردید،،،سر شما روی دامن آقا جوادالائمه بود،،، اما دلها بسوزه برا اون آقایی که،،،داخل گودال قتلگاه،با لب تشنه،سر از تنش جدا کردند،،، امام سجاد هر کاری کرد نتونست بیاد کنار بابا،،،بمیرم، داخل خیمه،از شدت بیماری با صورت به زمین افتاده بود،،،لحظات آخر نتونست بیاد کنار بابا،،،اما،،،یک جایی دیگه اومد،،،کجا؟،،، اون لحظه ای که بنی اسد میخواستند بدنها رو دفن کنند اما متحیر مانده بودند،،،اومد صدا زد،،،بنی اسد!،،،من این بدنها رو خوب میشناسم،،، بنی اسد بیایید_کفن با خود بیارید مگر خـبر ندارید_حسین کفن ندارد با دستان مبارک بدن بابا رو داخل قبر گذاشت،،،حالا میخواد با پدر وداع کنه،،،لبها رو گذاشت روی رگهای بریده حسین،،، _اگــر کشتند چـرا خاکت نکردند _کفـن بر جسم صد چاک نکردند ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰 آقای خوبم،،، جان عالم به فدای مظلومیت شما،در عالم غربت به‌ شهادت رسیدید،،،اما وقتی شیعیان خبردار شدن،،، کفن قیمتی آوردند،،،برای تشییع جنازه همه آمده بودند،،،بدن شما رو با عزت و احترام تشییع کردن،،،با چه عظمتی بدن مبارک دفن شد،،، اما لا یوم کیومک یا اباعبدالله،،، دلها بسوزه،،،برا اون آقایی که بدنش سه روز روی زمین کربلا،،، بدون غسل و کفن،،، ای خدا،،، کاش به همین اکتفا میکردند،،،صدا زدند اسبهاتون رو نعل تازه بزنید،،، ده نفر اونقدر با اسب روی بدن عزیز زهرا اسب دواندند،،، جلو چشمان بچه های حسین،،، جلو چشمان خانم زینب کبری،،،تمام استخوان ها شکست،،، _به کـربـلا کــفــن مگــر بغـیـر بوریا نبود _مگـر حسین فاطمــه عـزیز مصطفـی نبود _مگرکسی که کشته شدتنش برهنه میکنند _مگر که پاره پیروهن به پیکـرش روا نبود
👆 _سرش به نوک نیزه ها تنش به خاک کربلا _کفن برای او بجــز شکســته نـیزه ها نبود الا لعنت الله علی القوم الظالمين •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌┅─‌ 🔰 🔰 _در کرم خانه ی حق سفره به نام حسن است _عرش تا فــرش خدا، رحمت عام حسن است قربونت برم آقای کریم،،،عزیز زهرا،،،یا حسن،،، _بی حــرم شد که بدانند همـــــه مادری است میدونی چرا امام حسن حرم نداره،،،این تعبیر منه،،،آخه مادرش زهرا حرم نداره،،، ای غریب حسن،،، ای غریب حسن،،، اگه قراره مادرم زهرا حرم نداشته باشه،،،بزار قبر منم با خاک یکسان باشه،،، _بی حـــرم شـــد که بدانند همه مادری است _ور نه در زاویــه ی عــرش مقام حسن است _هرکـــه آمــــد به در خـــــانه او آقـــــــا شد _ناز عشــــــاق کشیــــدن ز مرام حسن است آی اونی که گفتی مریض دارم،،، آی اونی که گفتی گرفتارم،،،حاجت دارم،،،خدا ميدونه،،،سفره امام حسن با بقیه فرق داره،،،کسی رو بی جواب بر نمیگردونه،،،،امشب اگه از این مجلس دست خالی بری تقصیر خودته،،، آی اونایی که میخواستید برید کربلا و جا موندید،،،اگه برات کربلا هم میخواهی،،،از امام حسن بگیر،،، _ناز عشاق کشیدن ز مرام حسن است دلت آماده شد،،، بسم الله،،، _حرم و نام و وجودش همه شد وقف حسین _هــر حسینیه که برپاســت خیام حسن است تا به آقا زهر دادند،،،صدای ناله اش بلند شد،،،فرمود،،،بگید برادرم حسین بیاد،،،ابی عبدالله اومد کنار بالین برادر،،،یک نگاه کرد،،، دید رنگ از صورت قشنگ برادر حسن، پریده،،،صورت قشنگش از شدت زهر زرد شده،،،طاقت نیاورد،،،عرضه داشت،،، آخ برادر خوبم،،، حسنم،،،چه بلایی سرت آوردند داداش،،، همین جا بود،،،اشک های قشنگ ابی عبدالله جاری شد،،، یدفعه امام حسن چشمان مبارک رو باز کرد،،،دید حسینش داره گریه میکنه،،،صدا زد،،،حسینم،،، برادرم،،، گریه نکن حسین جان،،، یا صاحب الزمان منو ببخشید آقا حسین جان،،، برادرم،،، هر کس برا من گریه میکنه،،، تو ديگه برا من گریه نکن حسین،،، لا یوم کیومک یا اباعبدالله همه عالم باید برا تو گریه کنند حسین،،، حسین،، تو ديگه برای من گریه نکن حسین،،، «نميدونم اینطوری بخونم حقش رو میتونی ادا کنی یا نه» آخ آقا جان امام حسن،،، چشمان مبارک رو باز کردی،،،دیدی برادرت حسین،،، بالا سرت نشسته،داره گریه میکنه،،،اما کربلا وقتی ابی عبدالله چشمان مبارک رو باز کرد،،،دید شمر با خنجر برهنه،،، آقا جانم امام حسن لحظات آخر فرمودید: بگید خواهرم زینب بیاد،،،اما کربلا،،،ابی عبدالله صدا زد،زینبم خواهرم برگرد،،، خواهرم برگرد نبینی،،، _ســـوی خیـــمه برگرد خواهر حزینم _تا به زیــــر خنجــــر ننگـــری چنینم _رو به خیمه خواهر تاکه خود نبینی _وقت جـــان ســـپردن آه آتشـــــینم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔰گریز دوم: 🔰حضرت اباالفضل (ع) تا خبر مسمومیت امام حسن رو به ابی عبدالله گفتند،،،سریع خودش رو به بردار رسوند،،،نگاه کرد دید دیگه کار برادر تمامه،،،سر حسنش رو در آغوش گرفت روی دستان حسین جان به جانان تسلیم کر،،، عرضه بداریم آقا جان یا اباعبدالله،،،چه حالی داشتید وقتی خبر مسمومیت برادر رو به شما گفتند،،، آقا اینجا بهتون سخت تر گذشت یا کربلا،،، وقتی صدای ابالفضل بلند شد،،،(یا اخا ادرک اخاک)برادر حسین برادرت رو دریاب،،، فقط همین رو بگو،،، بی عبدالله یه نگاه کرد،دید فرق عباسش شکافته،،،دستهاش رو قطع کردند،،،تیر به چشمش زدند،،،صداش به ناله بلند شد،،، « الان انکسر ظهری» کمرم رو شکستند،،،بی برادرم کردند،،، _دامن کشـــان رفتی دلم زیر و رو شد _چشــــم حـرامی با حــــرم روبرو شد _بیا برگــــرد خیمــــه، ای کس و کارم _مــنو تنـــها نگـــــذار ای علمــــدارم •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃ ༅࿇༅❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─ @navaye_asheghaan
─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ بسم الله الرحمن الرحیم از مرحوم آقا سید علی اکبر تبریزی یکی از منبری های معروف نقل شده که در عالم رویا، حضرت زهرا سلام الله پس از تاکید بر روضه خوانی برای امام حسن(ع) فرمودند،پیغمبر (ص) فرمود: هر چشمی که برای حسنم گریه کند فردای قیامت کور وارد محشر نمی شود.   در خانه هم غریب بود مرحوم آقا سید علی اکبر تبریزی یکی از منبری های معروف می گوید: یک ماه رمضان به تبریز رفتم. تا شب بیست و هفتم ماه رمضان پیش نیامد تا توسلی به امام حسن (ع) پیدا کنم. آن شب بعد از منبرم رفتم خانه خوابیدم. در عالم رویا بی بی فاطمه (ع) را دیدم، به حضرت زهرا (س) سلام کردم. دیدم حضرت زهرا (س) مکدرانه به من جواب داد گفتم: بی بی جان! من از خودم خاطر جمع هستم، در نوکریم خیانت نکردم، صاف هستم. چرا من سلام می کنم و شما مکدرانه به من جواب می دهید؟ یک مرتبه خانم صدا زد: حاج شیخ! مگر حسن پسرم نیست؟ پیغمبر (ص) فرمود: هر چشمی که برای حسنم گریه کند فردای قیامت کور وارد محشر نمی شود. من می گویم: چرا این همه چراغانی کرده اید؟ به رفقا بگویید یکی از این چراغ ها را بردارند و به قبرستان بقیع، سر قبر امام حسن(ع) بروند. آی مدینه رفته ها! قبرش تاریک است. اسمش غریب است، خودش غریب است. امام دوم و سبط رسول و پور بتول که ذوالجلال بنامید از ازل حسنش چه حرفها که شنید از زبان دشمن و دوست که بود سخت تر از زخم نیزه بر بدنش.  ای خدا! امام حسن (ع) را زهرش دادند. بمیرم آقا روزه بود. زنش زهر را داخل شربت ریخته بود و برای آقا آورد. همین که امام حسن (ع) مقداری از آن شربت را خورد، همین که از گلویش پایین رفت، زهر بر بدن مبارک آقا اثر کرد. آقا! من برایت بمیرم که در خانه ات هم غریب بودی. «اللهم صل علی محمد و آل محمد بحق الزهراء و أبیها و بعلها و بنیها سیما الحجة یا الله» 📚منبع کتاب روضه های مرحوم کافی •┈┈••✾•✾•✾••┈┈• 📌باز نشر مطالب با ذکر صلواتی بر محمد و آل محمد(ص) ─‌┅═‎‌‌‌‌‌ @navaye_asheghaan
. السلام علیکم یا اهل بیت النبوة  به خدا حال تماشای حرم می چسبد زندگی یافتن از حال عدم می چسبد کاش در وقت زیارت ز تو دیدار کنم زائر روی تو بودن به حرم می چسبد دادن سر به رهت آرزوی اهل دل است پیش تو سر برود زیر قدم می چسبد در سراپرده ی قلبم ز همان روز ازل حک شده نام تو با لوح و قلم می چسبد سائل کوی کریمان شدن از بخت خوش است صله ای گر رسد از اهل کرم می چسبد گوشه ی صحن و سرایت سحری بنشینم روضه خواندن ، ز پی اش نوحه و دم می چسبد به شهادت چو شود ختمِ به خیر عاقبتم ؛ سرنوشتی که چنین خورده رقم می چسبد لحظه ی مرگ به دیدار من آیی ای دوست ؟ خبری خوش برسد در دل غم می چسبد ✍ .@navaye_asheghaan
(ذکر آخر ماه صفر) ‏(حضرت رسول اکرم ص و امام حسن مجتبی ع و امام رضا ع) آخر صفر سوزیم،از سه ماتم عظمی زین سه ماتم جانسوز،در ناله بود زهرا از داغ نبی گرییم،وز بهر حسن نالیم موسم عزا باشد،سلطان خراسان را داغ سه عزا دارد،همسر علی در دل گاهی به رضا گرید،گه بر پسر و بابا ماه صفر ای یاران،با سه غم شود پایان مجتبی و پیغمبر،داغ زاده ی موسی حضرت رضا مسموم،از زهر جفا گردید شد حسن شهید از کین،هم پیمبر والا اوصیای پیغمبر،یا شهید یا مسموم گردیده ز بس دیدند،جور و ستم اعدا یا الهنا حق،عترت رسول الله از مقدمت بگذر،عفو کن خطای ما زمینه:ای تشنه لب عطشان،مظلوم حسینم وای @navaye_asheghaan
(آخر ماه صفر) در آخر ماه صفر،از سه عزا سوزد جگر آن سان که نتوانی کنی،از آن سه غم صرف نظر در بیست و هشتم رحلت،پیغمبر آخر زمان سوزیم ما از ماتم،ختم رسل خیر البشر مسموم گردید از جفا،مولی امام مجتبی کز داغ آن سبط نبی،افتاده در دل ها شرر با زهر گردیده شهید،از ظلم مأمون دغا امام هشتمین رضا،در آخر ماه صفر هستند جمع دوستان،از این سه ماتم در عزا باشد که فرماید قبول،با فضل و جودش دادگر گفتا مقدم مختصر،از ماجرای این سه غم زیرا ضعیف است و حقیر،قدرت نبودش بیشتر زمینه:این فاطمه خیر النساست،او را میازار ای زمین @navaye_asheghaan
(آخر ماه صفر) در اواخر ماه صفر که بی قراریم،ما سه داغ داریم خونین شده دل ها،زین سه داغ عظمی ماتم نبی و مجتبی امام دوم،با امام هشتم خونین شده دل ها،زین سه داغ عظمی بر این سه عزای غم فزا که سوگواریم،اشک غم بباریم خونین شده دل ها،زین سه داغ عظمی بیست و هشتم ماه بود غم پیمبر،با سبط پیمبر خونین شده دل ها،زین سه داغ عظمی در آخر مه در همه جا کنیم برپا،ماتم رضا را خونین شده دل ها،زین سه داغ عظمی زمینه:کافی @navaye_asheghaan
(آخر ماه صفر) شد چو ماه صفر رو به پایان از سه غم فاطمه گشته گریان گه خورد بهر پیغمبر افسوس گه ز داغ حسن گشته مأنوس وز برای رضا خسرو توس زین سه داغ گران دارد افغان بیست و هشتم ز مه شد پیمبر زین جهان رهسپر سوی داور مجتی پور زهرای اطهر هم زمان داد جان را به جانان پور حیدر حسن با پیمبر در چنین روز شد عمرشان سر خاک شان هر دو گردید بستر لیک شد مجتبی تیرباران رفت از جور اعدای غدار آخر مه رضا سوی دادار آن که می گفت از بهر دیدار ای جوادم بیا تا دهم جان زمینه:هر شب جمعه زهرای اطهر @navaye_asheghaan
(آخر ماه صفر) آخر صفر باز،موسم عزا شد فاطمه خونجگر،از سه ماجرا شد تسلیت تسلیت،فاطمه فاطمه از برای پدر،گرید و بر پسر گاه محزونه بر،ماتم رضا شد فاطمه فاطمه،تسلیت تسلیت سوزد از ماتم،سه شهید عزیز قلب زهرا غمین،زین سه ابتلا شد فاطمه فاطمه،تسلیت تسلیت غم داغ پدر،دارد و مجتبی هم رضا که شهید،از ره جفا شد فاطمه فاطمه،تسلیت تسلیت ظلم بر اهل بیت،ماتم فاطمه است پر ز خون قلبش از،جور اشقیا شد فاطمه فاطمه،تسلیت تسلیت زمینه:همه جا کربلاست،همه جا نینواست @navaye_asheghaan