eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
388 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
1. رضا جانم.mp3
5.42M
( علیه السلام ) رضا ای جانِ جانانم به آئینِ تو قربانم دوای دردِ پنهانم (رضا جانم رضا ... ) تکرار رضا ای جانِ جانانم به آئینِ تو قربانم دوای دردِ پنهانم بوَد خاکِ تو درمانم (رضا جانم رضا ... ) تکرار غمونده دیده گریانم بسان شمع سوزانم جگر خونو پریشانم او غملو حاله قوربانم (رضا جانم رضا ... ) تکرار شَهَنْ شاههِ مَلک دربان نگه دارنده ی قرآن مُرید کشور ایران
2. ای محمد ای رسول.mp3
9.06M
(صلی الله علیه و آله ) اي محمد اي رسولِ بهترين کردارها حُسن خلقت شهره در اخلاقها ، رفتارها در بيانت بند مي آيد زبان ناطقان قامت مدحت کجا و خلعت گفتارها ؟ بال رفتن تا حريمت را ندارد اين قلم قاب قوسينت کجا و مرغک پندارها ؟ طفل ابجد خوان تو سلمانِ سيصد ساله است استوارِ مکتبِ ايثار تو عمارها تا نفس داريم و تا خورشيد مي تابد به خاک دل به عشقِ بي زوالت مي کند اقرارها پاي بوسيِ تو عزت داده ما را اينچنين گل نباشد کس نمي آيد سراغ خارها کي رود از خاطرم يادت که در روز ازل کَنده اند اسم تو را بر سنگِ دل ، حجارها شاعر: منم ز شهرِ ولایت ز کوی سوختگان شناسنامه ی من مُهرِ یا علی دارد خدا مدال علی دوستی به ما داده است به غیر کشور شیعه کجا علی دارد ؟ شاعر : @navaye_asheghaan
محمد   افتخار   آفرینش افتخار    آفرینش   نور    یزدانی  محمد مظهر  لطف  خدایی اصل  قرآنی  محمد اختری ماهی به عالم  مالک  مُلک یقینی نیری  نور  عظیمی  شمس تابانی  محمد بحر  گوهر باب  رحمت مظهرعلم خدایی کوه  تقوا  تا  قیامت  کان  ایمانی  محمد پایگاه علم و دانش  پیر ومرشد  رهنمایی طاهری  طوبای دین   یار ضعیفانی محمد سیدی و سروری   ساقی و  ساغر   کوثری شهر علمی نور مطلق  شمس ایوانی محمد صابری  صبری  صبوری بر  خلایق   رهبری      سرورو مولای  محشر  روح  انسانی محمد ظاهری  مُظهرظهیری مَظهری هم بی نظیری باغ و بستانی  و  زیبا  صد  گلستانی  محمد رهبری   بر   خلق   عالم   رحمت  اللعالمینی راحت جان بذل احسان  بر مسلمانی  محمد علم عَالم  عدل مطلق   عادلی  اصل عدالت عبد حق  عالی اعلا   خود  ز خوبانی محمد صاحب  دریای حلمی   ساحل امن  فضیلت کشتی آرامشی  غالب   به  طوفانی   محمد چشم  امید  همه روز  قیامت  بر  تو   باشد (بیقرار)  خسته  را  جانی و جانانی  محمد بیقراراصفهانی    (پرویز بیابانی) التماس دعا بیت  حضرت علی اصغر ع @navaye_asheghaan
سلام   بر    محمد س  سلامم بر  محمد فخر عالم ل    لبانم  مدح او  گوید  دمادم ا     اَبَواَلقاسم  بود   تاج   نبوت م    مُوَیَدباشدونور است وخاتم بیقرار  اصفهانی @navaye_asheghaan
گلدان  خدا گلدان  خدا   بهشت   سرمد   باشد سر سلسله اش حضرت احمد باشد زهرا   و علی  و  حسنین  و   طاها تاج   سر  ما    نبی   محمد    باشد بیقرار  اصفهانی @navaye_asheghaan
ماه صفر شیعیان    ماه  صفر    ماه   عزا  و   ماتم  است ماه   زینب دراسیری همرهش حُزن وغم  است هر  کجا  پا می گذاری مجلس  شور و  عزاست زین مصیبت شیعه گریان وپریش و درهم است اربعینِ    شاه    دین    مولا   حسین   ابن علی ماه     اندوه    ملائیک    در    کنار   آدم  است در    چنین    ماهی    بود   زهرا   عزادار   پدر رحلت   نور    خدا    احمد  رسول  خاتم  است ماه   غم    ماه   حسن    یعنی    امام  مجتبی گر  بریزی اشک خون جا دارد وگویم کم است آمده     ماه   صفر   ماه     عزاداری    و    غم ماه   پر پر   گشتن  ثامن   (امام عالم)   است (بیقرارا)  گو  به عالم   تسلیت  با  شعر  خود چون  صفر  ماه  غم  و  ماه  عزا و ماتم است پرویز بیابانی (بیقرار اصفهانی) @navaye_asheghaan
فدای جود کسی که هرآنچه را بخشید فقط به خاطر خشنودی خدا بخشید از ابتدا پدرش فکر ما گداها بود که سفره ی کرمش را به مجتبی بخشید غریب بود اگرچه گدا فراوان داشت کریم بود، بدون سر و صدا بخشید کریم کار ندارد به اسم و رسم کسی غریبه را چه بسا بیش از آشنا بخشید ملامتش نکنید آنکه را مدینه نرفت مدینه زائر خود را به کربلا بخشید گمان کنم که دگر مادری زمین نخورد خدا فقط به حسن اینچنین بلا بخشید گمان دیگرم این است لحظه ی آخر به غیر قاتل مادر بقیه را بخشید... @navaye_asheghaan
پیچیده بوی غم همه جا، وامحمدا عرش خدا گرفته عزا، وامحمدا گریان دو چشم ارض و سما، وامحمدا امشب شده‌ست نوحه‌ی ما: وامحمدا بر غربت پیمبرمان گریه می‌کنیم محض رضای مادرمان گریه می‌کنیم دنیا چه کرد با زحماتِ پیمبرش؟! امشب میان عرش زَنَد حمزه بر سرش ای روزگارِ پست...! که می‌گشت باورش؟! روزی شوند قاتل آقا دو همسرش مردم! رسولِ عالم و آدم شهید شد رحلت نکرد احمد خاتم، شهید شد اصحاب، پشت پا به حق آسان زدند، آه چه زود دم ز دولت شیطان زدند، آه آتش به جان عالم امکان زدند، آه بر روح وحی، تهمتِ هذیان زدند آه ای دیده! بر محمد مظلوم گریه کن با چار کعبه زاده‌ی معصوم گریه کن دوران حق کشیِ زمانه شروع شد دوران کفر خانه به خانه شروع شد توهین به صد دلیل و بهانه شروع شد دوران تلخ دفن شبانه شروع شد ای روزشان سیاه، نبی شد شبانه دفن یک تن نگشت یارِ علی، در زمان دفن مولای ما به سوگ برادر نشسته است جایش ببین، که بر روی منبر نشسته است! روباه جای شیر دلاور نشسته‌ است آتش به جان حضرت کوثر نشسته است امت ز یاد برده چه راحت غدیر را دادند زود اجر رسول و امیر را چیزی نمانده تا که شود یاس بی قرار قنفذ رسد به نان و نواهای بی شمار آتش گرفت میخ در از آه ذوالفقار آمد خزانِ فاطمه در اول بهار چیزی نمانده تا که بماند از او خیال گردد جوانِ خانه‌ی مولا، قدش هلال چل بی حیای پست و لعین، آه فاطمه بی حرمتی به صاحب دین، آه فاطمه پهلو شکسته، زار و حزین، آه فاطمه دو گوشواره روی زمین، آه فاطمه چیزی نمانده تا که زند ناله از جگر: فضه برس به دادِ دلِ مادر و پسر یا ایها الرسول! شود حق تو ادا گاهی میان کوچه و گاهی به کربلا وای از غروب روز دهم، وامحمدا شمشیر،کهنه خنجر و سر نیزه و عصا آه از دمی که ناله زند زینب حزین: ای مونسِ شکسته‌دلان! حال ما ببین... ✍ @navaye_asheghaan
؛ سربلندم در دو دنیا با حسین و با حسن هک شده روی دلم: مولا حسین، آقا حسن ذکر لب‌هایم دمادم: یا حسین و یا حسن غم ندارد شیعه تا دارد حسین و تا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن گشتم اما در کرامت مثل او پیدا نشد هیچکس جز او خریدار جذامی‌ها نشد صلح او کم از قیام سرخ عاشورا نشد در محبت، در وفا، در عشق بی‌همتا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن نام او همچون عسل، توصیف او بیت الغزل مدح او اعمال افضل، حُب او خیرالعمل مرتضی شد شیر خیبر، مجتبی شیر جمل سفره‌دارِ اصلی اشک حسینی‌ها حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن کیست او آیینه‌ای از هیبت شیر خدا نه مُعز المؤمنین! بلکه مُعز الانبیا لا فتی الا علی، لا عشق الا مجتبی فاتح دل‌ها حسین و شافع عقبا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن شأن و قدر و ارج و قربش در حد گفتار نیست لطف و مهر و فضل و جودش قابل انکار نیست پس به لطفش با کریمان کارها دشوار نیست مردی و مردانگی را بهترین معنا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن عاقبت باغ گل زهرا بهارش شد خزان با امام شیعه بد کردند ظلمت سیرتان جانماز از زیر پاهایش کشیدند این و آن مَحرمی کو تا شود غم‌خوار و هم‌دم با حسن لا شهید الا حسین و لا غریب الا حسن گرچه غیر از زهر بر زخم دلش مرهم نبود آه اما مطمئناً قاتل او سَم نبود داغ کوچه، داغ پهلو، داغ سیلی کم نبود! ماند با یک مشت بی‌غیرت تک و تنها حسن لا شهید الا حسین و لا غریب الا حسن ختم خواهد شد به خیر این داستان، این ماجرا شیعه می‌سازد برایش مرقد و صحن و سرا آه! سقاخانه و گلدسته و گنبد طلا فاطمه فرمود: جانم؛ تا که گفتم: یا حسن لا عزیز الا حسین و لا کریم الا حسن @navaye_asheghaan
همیشه نور زلالش در آسمان خداست حسن غریب‌ترین مرد در جهان خداست و بعد «اَشهَدُ اَنَّ عَلی_ولیُ الله» که بانگ «اَشهَدُ انَّ حسن»، اذان خداست فدای غربت آن پیشوای مظلومی که درد بی کسی‌اش اوج امتحان خداست مرا به حج چه نیازی‌ست تا حسن دارم که روی ماه حسن کعبه‌ی عیان خداست چهار قبر غریب و بهشت خاکی آن مکان عرشی دفن ستارگان خداست ندیده‌ام احدی را کریم‌تر از او از او که واسطه‌ی فیض آستان خداست قسم به صلح حماسی‌تر از هزاران جنگ حسن، حسین‌ترین مرد قهرمان خداست «توان واژه کجا و مدیح گفتن او»* که وصف جلوه‌ی این ماه در توان خداست همیشه هست «یَدُاللهِ فَوقَ اَیدیهِم» و او ادامه‌ی دستانِ مهربانِ خداست ✍ *استاد مرحوم غلامرضا شکوهی @navaye_asheghaan
علیه السلام (رضوی) ➖➖➖ به دست لطف تو روزی کم فراوان است که درحریم تو "دارالکرم" فراوان است زبان گریه‌ی بی‌اختیار می‌گوید؛ "و یَسمَعونَ کَلامی" که غم فراوان است به کیمیای تو هر قطره می‌رسد به کمال کنار آب‌خوری جام جم فراوان است قرار شد که کنار تو بشکند تبعیض اگر که هم عرب و هم عجم فراوان است نمونه‌اند سلیمان و حاتم طائی گدا برای تو از این رقم فراوان است قسم به جان جواد تو می‌دهم گرچه برای عرض نیازم قسم فراوان است به شعر ساده‌ی من هم صله عنایت کن اگر چه دور و برت محتشم فراوان است دو دست خالی و بار گناه آوردم به بارگاه تو آقا پناه آوردم دوباره عرض‌ادب، عرض‌احترام از دور دوباره قسمت ما می‌شود؛ "سلام از دور" "سلام حضرت سلطان، مرا نمی‌طلبی؟" ببین چقدر فرستاده‌ام پیام از دور منی که دست به‌سینه گذاشتم هرصبح، سلام داده‌ام از روی پشت‌بام، از دور...! اویس نیستم، اما نسیم رحمت تو همیشه درد مرا داده التیام از دور نگاه نافذ تو آهوی خیال مرا به یک اشاره‌ی کوتاه کرده رام از دور به‌رغم فاصله، گلدسته‌های تو انداخت کبوتر دل تنگ مرا به دام از دور دلم هوایی دیدار توست از نزدیک... اگرچه لطف تو بوده‌ست مستدام از دور پناه ما کرم توست یا امام رضا زیارت حرم توست یا امام رضا خوشا به حال هرآن‌کس که شد مسافر تو که جنّ و انس و ملک بوده‌اند زائر تو تمام ثروت عالم نصیب آن دل شد که مشهدی شده و آمده مجاور تو دل کبوتر صحن تو شاد خواهد شد دمی که پر بزند در حریم طاهر تو رضای توست رضای خدا گذشته است اگر از همه به خاطر تو چقدر در دل خود با تو حرف‌ها دارد که بین قافیه‌ها گم شده‌ست شاعر تو حدیث جابر پیغمبر است مدرک ما به کافری هرآن کس که بوده کافر تو به لطف توست که ما گریه‌کن شدیم آقا هزارشکر که شد رزق ما شعائر تو تو مشرفی به غم کربلا، تو روضه بخوان تو روضه‌خوان حسینی، بیا تو روضه بخوان دلم گرفته از این روزگار یابن‌شبیب چرا که رنگ خزان شد بهار یابن‌شبیب به هوش باش که "ان کنت باکیا لشیء" فقط برای حسینم ببار یابن‌شبیب همان که از اثر تشنگی به چشمانش شد آسمان و زمین چون غبار یابن‌شبیب همان که آب شد از آن زمان که بر نی دید که شد به نیزه سر شیرخوار یابن‌شبیب حجاب عرش خداوند بود عمه‌ی ما که شد به ناقه‌ی عریان سوار یابن‌شبیب از اهل‌بیت اسارت نرفته بود زنی علی‌الخصوص در آن گیرودار یابن‌شبیب ولی بدان پسرم انتقام می‌گیرد کشیده‌ایم اگر انتظار یابن‌شبیب به نیّت فرج عاجل امام زمان دعا کنیم برای دل امام زمان به هر نوشته‌ی دیگر مقدم است هنوز کسی‌که هرچه بگوییم از او کم است هنوز علاج هجر به‌جز صبح بودن او نیست که بزم هر شب ما طالب غم است هنوز خودش وحید و فرید و طرید خوانده شده ولی پناه و امید دوعالم است هنوز به انتقام عزیزان دین می‌آید او که روی گنبد اسلام ‌پرچم است هنوز اگرچه نیست، ولی لحظه‌لحظه با یادش بساط عاشقی ما فراهم است هنوز برای شستن درد فراق کافی نیست که روی گونه‌ی ما اشک نم‌نم است هنوز؟ خدا کند که به او مژده‌ی ربیع دهند که صبح‌وشام برایش محرم است هنوز. دعا کنیم شب هجر را سحر برسد زمان غیبت مولای ما به سر برسد ➖➖➖ ✍ . @navaye_asheghaan
. (غزل رضوی) ➖➖➖ پناهِ هر چه دل مبتلا امام رضاست تمام دار و ندارِ گدا امام رضاست خوشیم دست به دامان هیچکس نشدیم خوشیم ذکر شب و روز ما امام رضاست کجاست ملجا ما؟ غیرِ گوشه ی حرمش کجاست جنت ما ؟هر کجا امام رضاست در این حرم به در بسته می خورم ؟حاشا بگو به خلق که مشکل گشا امام رضاست دگر چه واهمه ای از قیامتت داری اگر حساب و کتاب تو با امام رضاست کنار پنجره فولاد تازه فهمیدم که ضامن سفرِ کربلا امام رضاست دلم خوش است بیایی زمان تلقینم که ذکر آخر عُشاق "یا امام رضاست " ➖➖➖ ✍ . @navaye_asheghaan
یک بُغضِ سخت و سنگین، جامانده در گلویم تصویر مشت خاکی‌ست، پیوسته روبرویم امشب نسیم رحمت، از جانب مدینه عطر وجود او را، می‌آورد به سویم باید که در خیالم، با قبر خاکی او از کوچه‌های غربت، تا کربلا بگویم در کوچه روی یاسی، شد رنگِ ارغوانی عمری‌ست روضه خوانِ، روی کبود اویم فواره می‌زند اشک، از آسمان چشمم شد قطره قطره اشکم، آغشته با وضویم با این همه کرامت، وقتی حرم ندارد از غصه خودنما شد، رنگ سپید مویم بر غربتش شب و روز، باید ببارم از غم شاید به آبِ دیده، تاریخ را بشویم بیماری‌ام وخیم‌ست، محض شفای روحم دکتر نوشته باید این خاک را ببـویم @navaye_asheghaan
فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ؛ لاَ مَعَ غَيْرِكُمْ ترجمه: پس با شما هستم با شما؛ نه با غير شما 📚فرازی از زیارت با شمایم با شما، ای عشقتان ایمان من! اِسمتان ذکر من است و حرفتان قرآن من دست‌بوسم، کاسه لیسم، خانه‌زادم، نوکرم غیر ازین‌ها نیست در پیش شما عنوان من شیعه‌ای از خاک ایرانم، مزاحم می‌شوم مثل سلمانت صدایم می‌کنی سلمانِ من؟! رحمت للعالمینی، رحم کن بیچاره‌ام جان زهرا دست لطفی هم بکش بر جان من من از آن مرد یهودی کمترم آقای من؟! کاش می‌شد با "علی" باشی شبی مهمان من من بمیرم در اُحد با سنگ دندانت شکست چون اویس ای کاش امشب بشکند دندان من "اشهد اَنَّ علیّا حُجَّتُ الله" از تو بود تو علی دادی به من، او شد سر و سامان من دست‌پخت فاطمه مارا مسلمان کرده است بوی زهرا می‌دهد از برکت تو، نان من * * * رفتن تو می‌شود آغاز غم‌های علی بوی آتش می‌دهد این دیده‌ی گریان من... ✍ @navaye_asheghaan
او واسطۀ رحمت حق بود و کرم داشت ابر کرمش بر سر هر بام، علم داشت بخشید سه نوبت همۀ ثروت خود را ارباب کرم بود که بر خلق، کرم داشت تن داد به صلحی که در آن مصلحتی بود هرچند که مانند علی تیغِ دودم داشت زهر آمد و زد بر جگر و زود برون زد ازبس دل او ماتم و اندوه و الم داشت وقتی جگرش ریخت میان دل آن تشت گفتند که: این حجت حق، این‌همه غم داشت؟ با دیدن اشک دو برادر همه دیدند «دل‌های غریبانِ جهان راه به هم داشت» حتی به تنش فتنه‌گران رحم نکردند بر پیکر خود زخمه‌ای از تیر ستم داشت بنویس «وفایی» که پس از این همه غُربت ای کاش که این حجت معبود، حرم داشت ✍ @navaye_asheghaan
هم گرفتار حسینم، هم گرفتار حسن هم هوادار حسینم، هم هوادار حسن با شفا بیگانه‌ام‌، این "درد" من را خوش‌تر است چونکه بیمار حسینم، چونکه بیمار حسن ای خدا را صد هزاران شکر که لبریز از_ عشق سرشار حسینم، عشق سرشار حسن نیستم میثم ولی لب تر کند، جان می‌دهم در پی دار حسینم، در پی دار حسن شیر پاک مادرم تأثیر خود را داشته تعزیه دار حسینم، تعزیه دار حسن هر چه دارم از کرامات حسین است و حسن هم بدهکار حسینم، هم بدهکار حسن جور ما را می‌کشد گاهی حسن، گاهی حسین دائماً بار حسینم، دائماً بار حسن هر زمان که غُصه دارم، می‌روم سر می‌نهم_ روی دیوار حسین و روی دیوار حسن کار ما را حضرت زهرا مشخص کرده است در پی کار حسینم، در پی کار حسن بر تنم رخت عزای بچه‌های فاطمه‌ست هم عزادار حسینم، هم عزادار حسن اسمشان وقتی می‌آید پلکمان تر می‌شود هم گهربار حسینم، هم گهربار حسن این یکی شد بی حرم، آن دیگری شد بی کفن روز و شب زار حسینم، روز و شب زار حسن * * * آتش و مسمار و سیلی و در و دیوار بود_ روضه‌ی ناگفته‌ی قلبِ شرربارِ حسن ✍ (وامی از شعر آقای حسن لطفی) @navaye_asheghaan
اشعار آئینی و انتقادی اجتماعی مسلم فرتوت گلهین (فاخر): بنام خدا «سرودهٔ خاص و کمی متفاوت تقدیم به سائلان کریم اهل بیت ع» "" "" "" "" "" یا امام حسن ای بحرکرم در به درم من گرفتار ریال و درم و سیم و زرم ظاهراً نام شما را به زبان می آرم در خفا سائل بوبکر و دخیل عمرم همچو من هست‌‌ ‌؛ بسی در دم و دستگاه شما زین دو رنگی و ریا جان شما خون جگرم سیصدوشصت وچهارروز زنم ساز دگر سالی یک روز عزادارم و من دیده ترم آخرین روزصفر لحظهٔ موعود من است سالی یکبار براین ریزه خوری مفتخرم اعتراف کردم ومن مرغ سبکبال شدم کمکم کن ز کرامات شما من بپرم ای کریم بن کریم بال و پرم را بگشای من کریما بخدا طالب سیر و سفرم فاخرم توبه نمودم بشدم شخص دگر شکر حق سائل این بارگه و بام و درم "" "" "" "" "" "" " خواب شبانه و آرزوی شاعرانه "" "" "" " به سرم زد که شبی سوز دل آغاز کنم باب اسرار دل خویش دمی باز کنم در بر محرم دل سفرهٔ دل وا کردم رازهای دل خود یک به یک افشا کردم مرغ طبعم به حرم خانهٔ او زائر شد به خیالم بخدا پنجره ای ظاهر شد شد مجسم بر چشمان ترم صحن و سرا کردم از دور سلامی به غریب الغربا گفتمش جان جوادت به خدا خسته شدم من به ریسمان هوی وهوسم بسته شدم بنده را خود برهان از تلهٔ نفس دنی تا مشرف بشوم بر حرمت جان علی فاخرم بر دلم افتاده که مشهد بروم در حریم رضوی پاک و مطهر بشوم هست مراد دل من باب کرم وا بشود حکم پرواز من خیره سر امضا بشود ابتدا سر بزنم من به شفا خانهٔ قم از دل و جان بزنم بوسه بر آستانهٔ قم بعد از آن راهی دریای خروشان بشوم دست بر دامن سلطان خراسان بشوم شهادت آقا امام رضاع "" "" "" بار دیگر خانه ی دل خانهٔ غم ها شده باز هم در کنج دل ماتمکده برپا شده عاشقان را اشک دیده کرده بی تاب و توان گوئیا سقف فلک ها زیر و بر یکجا شده اخترهشتم علی موسی الرضا سلطان عشق همچو اجدادش اسیر کینهٔ اعدا شده آن شه عالم که دور افتاده بودش از وطن حکم قتلش با؛ یَد اقوام کین امضا شده ضامن آهو خودش افتاده در دام بلا زین مصیبت قامت عرش معلا تآ شده در فراق باب خود خونابه می گرید جواد همنوا با او در این غم مادرش زهرا شده حضرت معصومه هردم آه و زاری می کند چونکه او در ملک غربت بیشتر تنها شده مهدی صاحب زمان گشته معزا ای خدا غرق شور و شین در این ماتم چو عاشورا شده داغ جدش ختم مرسل بوده بس سنگین ولی لیک از هجران دیگر طاقتش فرسا شده در عزای بوالحسن احساس دیگر دارد او اشک چشمانش در این غم مثل یک دریا شده داده مأمون زهرکین برحضرت موسی الرضا زین سبب در شهر مشهد محشری برپا شده حضرت معصومه در قم می کند آه ونوا چون خراسان شهر قم غرق غم عظما شده «فاخرا» خون گریه کن در ماتم آل علی از هزار و یک مصیبت بر یکی ایما شده "" "" "" " گنجینه اشعار مذهبی ترکی و فارسی و اشعار انتقادی اجتماعی شاعر : مسلم فرتوت(فاخر) @navaye_asheghaan
السلام علیک یا حسن ابن علی یک عمر فلک خون به دل و جانت کرد بیدادِ دو زن زار و پریشانت کرد لعنت به زنی که کرد مسموم تو را لعنت به زنی که تیر بارانت کرد . لعنت به کسی که تیر کین زد به تنت شد پاره شبیه جگر تو کفنت زینب که شنید ناله زد وای حسن ای کاش شبانه دفن می شد بدنت عبدالحسین میرزایی @navaye_asheghaan
حضرت رسول(ص)-شهادت ای ملائک سوی یثرب همه پرواز کنید شمع سان ناله ز سوز جگر آغاز کنید همه با هم به سما دست دعا باز کنید خون فشانید ز چشم و به خدا راز کنید مهر غم نقش به بال و پرتان میگردد مرگ دور سر پیغمبرتان میگردد پیک غم از حرم خواجه اسری آید خبر از فاجعه محشر کبری آید کاروان اجل از جانب صحرا آید نگذارید در خانه زهرا آید قاصد مرگ کجا کعبه مقصود کجا ملک الموت کجا خانه معبود کجا اجل استاده هراسان بدر بیت رسول پشت در لحظه به لحظه طلبد اذن دخول لرزد از زمزمه او دل زهرای بتول فاطمه سوی پدر آمده محزون و ملول کی پدر پیک غریبی است تو را میخواند؟ کیست کز هر سخنش قلب مرا لرزاند گفت در پاسخ زهرا پدر ای پاک سرشت دست تقدیر برای تو غم تازه نوشت پدرت میرود امروز به گلزار بهشت آسمان کوه بلا را به سر دوش تو هشت فلک امروز پر از ناله جبرائیل است این غریبی بود پشت در عزرائیل است این نه آن است که از کس بطلبد اذن دخول این اجل باشد و بر بردن جانهاست عجول اذن نا کرده طلب جز بدر بیت رسول پاسداری کند از حرمت زهرای بتول ای فدای تو و خون دل و اشک بصیرت باز کن در که شود خاک یتیمی به سرت ای بدوشت غم امت همه دم در همه حال برده بر شانه خود کوه غم و درد و ملال امت اجر تو عطا کرد به قرآن و به آل حرمت هر دو کنار حرمت شد پامال کرده غصب فدک و حق علی را بردند پهلوی فاطمه ات را ز لگد آزردند بر لب خلق هنوز از غم تو زمزمه بود شعله ها در جگر و اشک به چشم همه بود شهر از فتنه ایام پر از واهمه بود اولین اجر رسالت زدن فاطمه بود گشت از حق کشی است بیداد گرت کشتن محسن مظلوم تو اجر دگرت با سر انگشت خزان سخت ورق برگردید غنچه و لاله خونین تو پرپر گردید سومین اجر تو زخم سر حیدر گردید به حسن از همه کس ظلم فزون تر گردید بعد از آن زهر که بر نود دو عینت دادند اجرها بود که امت به حسینت دادند غلامرضا سازگار @navaye_asheghaan
السلام علیک یا حسن ابن علی ایها المجتبی السلام علیک یابن رسول اللہ سخت است چگونه بنویسم مِحنَت را آتش زده این زهر تمام بدنت را آنروز دوشنبه که درِخانه‌ی تان سوخت سوزاند تمام دل و باغ و چمنت را از بغض گلوی تو کسی نیست خبر دار نشنیده از ان روز کسی هم سخنت را از کودکیت سوختی و شکوه نکردی حالا همه دیدند، ولی سوختنت را هر پاره جگر تکه‌ای ازغصه‌ کوچه‌ست مادر تو کجایی که ببینی حسنت را تشییع تو هر تیر که از چله برون شد میدوخت به تابوت نخی از کفنت را این‌صحنه خودش گوشه‌ای از کرب‌وبلا شد صد حرمله با تیر نشان کرده تنت را هرچند کفن پاره و گلگون شده، اما غارت که نکردست کسی پیرهنت را سنگین که نشد سینه‌ات از چکمه‌ شمری پر خون که نکردست سنانی دهنت را... @navaye_asheghaan
1. ملک وجود.mp3
10.43M
شهادت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) سید مهدی میرداماد🎤 مُلک وجود غرق در اندوه و در عزاست آغاز صبح غربتِ زهرا و مرتضاست قرآن عزا گرفته و عترت شده غریب شهر مدینه را به جگر داغ مصطفاست خون گریه کن مدینه کز این ماتم عظیم گر آسمان خراب شود بر سرت رواست گشتند انبیا همه چون فاطمه یتیم زیرا عزای قافله سالار انبیاست خلقت چه لایق است که صاحب عزا شود عالم عزا گرفته و صاحب عزا خداست اهل ولا به هوش که با رحلت نبی شهر مدینه یکسره آبستن بلاست قومی برای غصب خلافت شدند جمع یا لَلعَجَب ! وصی پیمبر، علی، کجاست ؟ استاد سازگار @navaye_asheghaan
20230821_085443-AudioConverter.mp3
1.07M
نوحه حضرت امام حسن مجتبی علیه السلام در خانه اش مولا حسن خونین جگر شد خون از گلو، اشکش روانه از بصر شد مسموم گردید، با دست همسر غریب دوران، فرزند حیدر مظلوم حسن جان... زینب چو از حال برادر باخبر شد گفتا خدا، بار دگر خاکم بسر شد عزیز مادر، جانم فدایت بی تو چه سازم، با بچه هایت مظلوم حسن جان... امشب عزیز فاطمه در احتضار است حسین کنار بستر او بیقرار است قاسم نهاده، سرش به دیوار دستش به دست، عمو علمدار مظلوم حسن جان... کریم آل مصطفی رفته زدنیا شد تیرباران نعش او از سوی اعدا عزیز زهرا، خونین کفن شد نصیب زینب، رنج و محن شد مظلوم حسن جان... @navaye_asheghaan
بر کویر سفره‌های سائلان، باران تویی رحمت بی انتهای حضرت منّان تویی آن‌که بوده خاندانش از ازل مسکین، منم آن‌که بوده خاندانش از ازل سلطان، تویی جود و احسان تو را نازم که بین خانه‌ات سائلان هستند صاحب‌خانه و مهمان تویی هر کجا حرف از کریمان دو عالم می‌شود اولین نامی که هر کس می‌کند عنوان تویی ظاهرت هرگز ز مسکین بهتر و برتر نبود آن که قبرش نیز شد با سائلان یکسان، تویی پاسخت بر ناسزای دشمنت لبخند بود خیرخواهِ مهربانِ خیلِ بدخواهان تویی شیر مِیدانی که با یک ضربه در جنگ جمل آن شتربان را زمین انداخت از کوهان، تویی صلح تو فرقی ندارد با نبردت در جمل اتحاد کامل آرامش و طوفان تویی حالِ یک غمدیده را غمدیده می‌فهمد فقط بر دلِ پُر دردِ مادر‌ مُرده‌ها درمان تویی * * * یک نفر فهمیده باشد درد زهرا را اگر آن توهستی! آن توهستی! آن توهستی! آن تویی! بعد از آن کوچه فقط روی لب تو "آه" بود غصه می‌خوردی از اینکه قد تو کوتاه بود ✍ @navaye_asheghaan
به مهربانی و دست کریم شهرت داشت برای مردم بی رحم نیز رحمت داشت سه سال هسته‌ی خرما مکید و راضی بود بزرگ بود ولی این‌چنین ریاضت داشت ز دشمنان خودش بارها عیادت کرد شبیه دوست به بیگانه‌ها عطوفت داشت کمک به پیر زمینگیر و کودکان می‌داد اکرچه کون و مکان را همه به خدمت داشت چقدر سنگ زدند و چقدر زخمی شد صبور بود دراین راه و استقامت داشت به ذولفقار علی تکیه داشت وقت خطر نبوتش همه‌جا تکیه بر ولایت داشت هرآنچه درشب معراج دید فاطمه بود زمانِ بوسه به دستش هوای جنت داشت حسین را به‌روی شانه‌های خود می‌بُرد برای بُردن او نیت عبادت داشت * * * همیشه خواند ز کوچه، ز عصر عاشورا میان خانه‌ی خود روضه داشت، هیئت داشت ✍ @navaye_asheghaan
نبی به تارک ما تاج افتخار گذاشت برای امت خود فخر و اقتدار گذاشت نخواست اجر رسالت ولی دو گوهر پاک میان ما دو امانت به یادگار گذاشت دو گوهری که عزیزند چون نبوت او یکی کتاب خدا و یکی‌ست عترت او از این دو، مقصد و مقصود او هدایت بود همه هدایت او نیز در ولایت بود مَودتی که ز ما خواست بر ذوی القربی از او به ما کرم و عزت و عنایت بود خطاب کرد که این هر دو اعتبارِ هم‌اند هماره تا ابدالدهر در کنار هم‌اند به حق که این دو همانندِ نور و خورشیدند که از نخست به قلب بشر درخشیدند چهارده سده بگذشته هم‌چنان شب و روز ز هم جدا نشدند و فروغ بخشیدند چنان که نور و چراغ‌اند لازم و ملزوم یکی‌ست مکتب قرآن و چارده معصوم... سوای قرآن، مؤمن فنا بُوَد دینش بدون عترت هرکس خطاست آیینش کسی که گفت کتاب خداست ما را بس کند هماره خدا و کتاب نفرینش به آیه آیۀ قرآن قسم، بُوَد معلوم که دین شیعه کتاب است و چارده معصوم چهارده مه تابنده، چارده اختر چهارده صدف نور، چارده گوهر چهارده یم توفنده، چارده کشتی چهارده ره روشن، چارده رهبر چهارده ولی و چارده مسیحا دم که هم مؤیِد هم بوده، هم مؤیَد هم هزار حیف که امت ره وفا بستند پس از رسول خدا، عهد خویش بشکستند هنوز جسم حبیب خدا نرفته به خاک به دشمنان خدا دسته دسته پیوستند به بیت فاطمۀ او هجوم آوردند به جای گل همه هیزم برای او بردند مدینه دستخوش فتنه‌ای عجیب شده‌ست بهشتِ وحی، محیط غم حبیب شده‌ست کجا روم؟ به که گویم؟ چگونه شرح دهم؟ علی که بود وصی نبی غریب شده‌ست سقیفه گشته به پا و غدیر رفته زِ یاد چه خوب اجر نبی داده شد، زهی بیداد!... چه روی داد که بستید دست مولا را؟ رها ز بند نمودید دیو دنیا را؟ چرا رسول خدا را ز کینه آزردید؟ چرا به بیت ولایت زدید زهرا را؟ طریق دوستی و شیوۀ وفا این بود؟! جواب آن همه احسان مصطفی این بود؟! عدو به آتش اگر جنت الولا را سوخت شراره‌اش حرم‌اللهِ کربلا را سوخت نسوخت چادر دخت حسین را تنها پَرِ ملائکه و قلب انبیا را سوخت بُوَد به قلب زمان‌ها فرود آن آتش بلند تا صفِ حشر است دود آن آتش قسم به فاطمه و باب و شوی و دو پسرش که هرچه آمده اسلام تاکنون به سرش خلافِ خلق، همان اختلافِ اول بود که شد جدا ره امت ز خط راهبرش هماره «میثم» طیِ رهِ کُمیت کند به نظمِ تازه، حمایت ز اهل‌بیت کند ✍استاد @navaye_asheghaan
تویی که خانه‌ات صندوق صدها راز سربسته‌ ست غلط گفتند شاعرها، اگر گفتند: "در" بسته ست کریما! مهربانا! حضرتا! یا مجتبی! مولا! تو درها را نمی‌بندی، خودم بستم اگر بسته ست به رویم وسعت آغوش تو باز است اما حیف چطور از آسمان سر در بیارد آنکه پَر بسته ست ندیدم هیچ جا در دفتر تاریخ بنویسند که مولا خانه را بر روی حتی یک نفر بسته ست همیشه خانه‌ات را ازدحام سائلان پُر کرد همیشه کوچه‌ات را ازدحام رهگذر بسته ست به دیدار جذامی‌ها که رفتی، تازه فهمیدم کریم آن است که بر یاری سائل کمر بسته ست به هرکس قدر هر ظرفی که آورده ست، می‌بخشی چه ظرف کوچکی آورده‌ام! این‌هم که دربسته ست بقیعت آرزویم بوده، سمتت راه می‌افتم چه رنجی می‌کشم وقتی که پایم در سفر بسته ست ✍ @navaye_asheghaan
کسی که پشت لبخندش غمی آکنده از آه ست مرور روزهایش، روضه‌های تلخ و جانکاه ست ندارد گنبد و گلدسته و ایوان طلا؛ اما مسیر آسمان تا مرقدش بسیار کوتاه ست برایش دشت‌ها صحن و تمام آسمان گنبد چراغ روشنِ صحن و سرایش تا سحر ماه ست اگر مخفی ست قبر فاطمه، قبر حسن خاکی ست عزیز فاطمه با مادرش همواره همراه ست به دستان کریم اوست در عالم اگر خیری ست که لطف دیگران با منت و خواری و اکراه ست جذامی‌ها کنار او نشستند و جهان فهمید کرامت، گردی از دامانِ خاک‌آلود این شاه ست برای شادی زهرا بگو ذکر "حسن جان" را  اگر توفیق می‌خواهی، فقط راهش همین راه ست به سمت روضه می‌گردد مسیر شعر و می‌دانم پریشان می‌شود قلبی که از این راز، آگاه ست * * * نمی‌گویم که در کوچه چه پیش آمد، تو هم بگذر فقط سر بسته می‌گویم که زهرا عصمت الله ست مپرس از من چه دید آنجا، فقط این درد را بشنو سپیدی‌های موی او، غمِ سیلیِ ناگاه ست ✍ @navaye_asheghaan
گرچه بعد از غم تو، طی شده دورانی چند ما ندیدیم دراین شهر رفیقانی چند شهر من، نان مرا خورد و نمک‌گیر نشد هیچکس مثل من از زندگی‌اش سیر نشد حق مارا سر هر قِصه که می‌شد خوردند قاتل مادر من‌ را روی منبر بردند باخبر نیست در عالم کسی از حال حسن قنفذ از کوچه‌ی ما رد شد و خندید به من آن چهل مرد که آتش‌زن جنت بودند در صف اول هر وعده جماعت بودند شیرِ غرّان جمل بودم و تاوان دادم سال‌ها قبل درآن کوچه‌ی بد جان‌ دادم سوختن چاره‌ی این خسته‌ی غم‌پرور بود از عسل آتش این زهر گواراتر بود مادرم از دل آزرده‌ی من باخبر است "مرگ" از دیدن قنفذ به‌خدا خوب‌تر است مثل آن پهلوی زخمیِ گرفتار شده جگر پاره‌ی من پاره‌ی مسمار شده کاش ثانی، عوض فاطمه من‌ را می‌زد جای مادر لگدش را به تن ما می‌زد کاش می‌شد که به بالای سرم شب برسد خبر طشت مبادا که به زینب برسد چشم من تا دم مرگ‌ست به دنبالِ حسین روضه‌ی طشت کجا، روضه گودالِ حسین؟! ✍ و @navaye_asheghaan
آتشی بر جگر شعله‌ورش بود حسن شاهد آتشِ دل، چشمِ ترش بود حسن نفسش تنک می‌آمد، ز رمق می‌افتاد اگر از کوچه‌ی تنگی گذرش بود حسن داغ او را نه دوا بود به عالم، نه طبیب که فقط زهر ، شفای جگرش بود حسن مادر و کوچه و سیلی نرود از نظرش عمری آن منظره پیش نظرش بود حسن مثل مادر که تمنای اجل داشت و بس ز خدا مرگ، دعای سحرش بود حسن فخر دارد که دو سرباز حسین است ازو زآنکه عبدالَله و قاسم پسرش بود حسن دیدن صورت زیبای اباالفضل و حسین خوش‌تر از دیدن شمس و قمرش بود حسن کام او تلخ شد از جرعه‌ی آلوده به زهر آن شبِ تلخ که وقت سفرش بود حسن بر غم و محنت آن سوخته‌جان، سنگِ صبور خواهرش بود که نور بصرش بود حسن قاتل مادر خود دیدن و دم بر نزدن بدتر از زهر به کام و جگرش بود حسن چه دوا بود بمیرم که یکی جرعه‌ی زهر آب بر آتش داغ جگرش بود حسن گر چه بسیار رثا گفت غریبانه "یتیم" ناظر مرثیه در هر اثرش بود حسن ✍ @navaye_asheghaan
ای شورِ شوقِ نام تو، شیرین‌تر از همه ما درد محض و مِهر تو تسکین‌تر از همه دنیا و آخرت ز همه سربلندتر هر کس که هست پیش تو مسکین‌تر از همه هر سال کعبه دور سرت در طواف بود ای خاک پات، قُله‌ی زرین‌تر از همه یوسف‌ترین ستاره‌ی زهرا که بوده است؟! چشمان مهربان تو غمگین‌تر از همه "لا یومْ مثلَ یومِ حسین"از تو بوده لیک شد روضه‌های داغ تو سنگین‌تر از همه پیشانی بلند تو در ابتدای عمر از رنج کوچه‌ها شده پُر چین‌تر از همه شد کوچه‌ها برای تو کابوس کودکی لعنت به آن مُسبب ننگین‌تر از همه آه ای غریبِ فاطمه! تا قبل کوچه بود این گیسوی سفید تو مشکین‌تر از همه... ✍ @navaye_asheghaan