eitaa logo
کانال نوای عاشقان
15.3هزار دنبال‌کننده
3.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
368 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
طرح شبهه:  آيا در قضيه سيلي خوردن، حضرت زهرا س همراه امام حسن ع بوده يا حضرت زينب؟بعد از رحلت پيامبر اکرم ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ بر سر جانشيني آن حضرت با توجه به اينکه حضرت رسول در زمان حيات خودشان به دفعات به خلافت و جانشيني حضرت علي تصريح کرده بودند، وقايع جانکاهي رخ داد که يکي از اين وقايع هتک حريم خانه حضرت زهرا و حضرت علي بود و دلخراش ترين آنها کتک و سيلي خوردن دخت نبي مکرم اسلام بود که اين قضيه دل هر آزاده را به درد مي آورد. پاسخ:  در جريان سيلي خوردن حضرت زهرا ـ سلام الله عليها ـ بايد متذکر شد که شيخ در الاختصاص چنين نقل مي کند: از امام صادق ـ عليه السلام ـ نقل شده است که فرمودند: بعد از رحلت پيامبر اکرم فدک که از طرف آن حضرت به فاطمه زهرا اعطا شده بود توسط ابوبکر و عمر غصب شد و طي محاجه هايي که علي و فاطمه کردند و گواهاني که ارائه نمودند ابوبکر و عمر قبول نکردند... تا اينکه علي ع به فاطمه س فرمود: وقتي که ابوبکر تنهاست پيش او برو و بگو که تو امروز در جاي پيامبر اکرم نشستي و ادعاي مقام پدرم و خلافت او را کرده اي و جاي او نشسته اي؟ اگر فدک ملک تو هم بود و من از تو مي خواستم که آن را به من ببخشي بر تو واجب بود که آن را به من بدهي. حضرت زهرا نزد ابوبکر آمد و اين مطلب را فرمود: ابوبکر گفت: راست مي گويي، سپس در ورقه اي مطلبي نوشت که دال بر برگرداندن فدک به آن حضرت مي نمود. چون فاطمه زهرا س بيرون آمد، بين راه عمر را ديد و عمر از آن نوشته سؤال کرد و حضرت فرمود: نوشته اي است که ابوبکر براي برگرداندن فدک برايم نوشته است. عمر گفت: آن را به من بده ولي حضرت ابا کرد و آن را نداد در اين جا عمر براي گرفتن کاغذ جسارتي عظيم به حضرت زهرا س نمود و با قساوت قلب با پا به فاطمه زهرا زد و سيلي به صورت مبارک آن حضرت زد به طوري که در اثر آن گوشواره حضرت شکست و خدا مي داند چه حالي پيدا کرد.[1] طبق اين نقل که مورخين و علماي بعدي نيز از اين منابع استفاده کرده اند اشاره به حضور هيچ يک از فرزندان حضرت فاطمه زهرا نشده است. مجلسي در جاي ديگر مي فرمايد: در موقع هجوم به خانه فاطمه زهرا عمر با سيلي محکمي به صورت فاطمه زد و از ضرب آن گوشواره در گوش حضرت در زير لباسش شکست.[2] از آنجا که در قديم خانه ها چنان وسيع نبودند و اعضاي خانواده در مساحت کمتري زندگي مي کردند و مخصوصاً در مواقع اين چنيني قطعاً اعضاي خانواده در جريان حضور داشتند و صحنه را مشاهده مي کردند، در اين صورت همه فرزندان آن حضرت شاهد اين صحنه بودند. عبدالزهرا مهدي کتابي در مورد هجوم به خانه فاطمه زهرا س نوشته و اکثر اقوالي که در اين باره در کتب قديم از شيعه و سني وارد شده آورده است و در آنجا هم ذکري از حضور امام حسن يا حضرت زينب در جريان سيلي خوردن حضرت فاطمه زهرا نياورده است. و فقط به اين قضيه اشاره مي کند که عمر بن خطاب در موقع هجوم به خانه حضرت زهرا سيلي محکمي به صورت حضرت فاطمه زهرا زد و ضربت سيلي آنچنان شديد بود که گوشواره در گوش حضرت شکست و به زمين افتاد و اين قول را از دلائل الامامه، بحار، ارشاد القلوب، هدايه الکبري و... نقل مي کند.[3] بنابراين با جستجويي که صورت گرفت در کتب قديم و معتبر، مطلبي که دال بر اين باشد که موقع سيلي خوردن حضرت فاطمه س چه کسي همراه ايشان حضور داشتند، اشاره نشده است. معرفي منابع جهت مطالعه بيشتر: 1ـ رنج هاي زهرا ، محمد سپهري. 2ـ اسرار فدک، محمد باقر انصاري. 3ـ اسرار آل محمد، اسماعيل انصاري زنجاني. @emame3vom پاورقي ها: [1]. شيخ مفيد، الاختصاص، قم، کنگره شيخ مفيد، 1413ق، ص183ـ185؛ مجلسي، محمد باقر، بحارالأنوار، بيروت، موسسه الوفاء، 1403ق، ج29، ص129؛ نمازي، شيخ علي، مستدرک سفينه البحار، قم، جامعه مدرسين، 1419ق، ج8، ص502. [2]. بحارالانوار، همان، ج53، ص18؛ خصيبي، حسين بي حمدان، الهدايه الکبري، بيروت، موسسه البلاغ، 1411ق، ص407. [3]. الهجوم الي بيت فاطمه(س)، همان، ص124. مرجع:  سایت اندیشه قم
. اومد به خواب عبدالزهرای کعبی. میخوام روضه امام حسن بخونم اما روضه امام حسن زهر نیست، جگر پاره نیست. گفت عبدالزهرا! چرا روضه منو نمیخونی؟! عرض کرد آقا جان. من کارم روضه خونده. مکرر روضه شما رو خوندم. حضرت فرمود نه عبدالزهرا. هنوز روضه منو نخوندی... عرض کرد آقاجان. مگه زهر ندادن!؟ مگه جگر پاره نشد؟! مگه زینب تشت نیاورد؟! مگه تیکه های جگر توی تشت نریخت؟! مگه زینب نبود هی دست رو دست می کشید؟! مگه زینب نبود هی به صورتش می زد به حسین می گفت داداشم داره از دستم میره؟! مگه اینا نیست روضه های شما؟!فرمود نه! روضه من اینا نیست! * غروب بود و یک کوچه تنگ و باریک غروب بود و من بودم و مادر من *مادرم گفت حسن جان پاشو آماده شو مادر... دیگه میخوام برم فدکمو بگیرم. حسن جان به بابات که نمیتونم بگم همراهم بیاد ولی باید یه مرد همرام باشه. نمیدونی چه قندی تو دلم آب کردم. مادرم به جای مرد می خواست منو ببره. گفت حسن جان تو بیا مواظب من باش... * مگه میره از یاد، که اون پست نامرد چه جوری گرفت، توی کوچه راهمونو *یه جوری زد اونجا... شنیدی میگه... من از بعضی باباها شنیدم. بچه وقتی کار خطایی میکنه، میگه ببین بچه! یه جوری میزنم یکی از من بخوری دو تا از دیوار... شنیدی یا نه؟!... امام حسن میگه مادرم داشت حرف میزد... بی حیا بی هوا... با امام حسن بگید... وای مادرم مادرم مادرم... وای مادرم مادرم مادرم* ببین بغض دیرین، چه کرده به مادر باید روضه مقداد، بخونه براتون بگه دست سنگین، چه کرده به مادر... *یه چیزی می شنوی طاقت نمیاری. نعره ات بلند میشه. داد میزنی. هی میگی نگو نخون. قربون دلت برم امام حسن. بعد از مدتی از قضایای شهادت بی بی که گذشت. زینب دید حسن یه گوشه کز می کنه. بغض داره گریه نمیکنه... یه روز اومد دستشو انداخت دور گردن حسن. گفت داداش گریه کن یه خرده. گریه کن دق می کنی.... همیشه این خوبه. رفقا یادتون باشه. آدمی که غم داره غصه داره حرف زدن و گفتن براش خوبه. اگه رفیقت غصه دار بود و تو هم محرم بودی و سرّ نگهدارش بودی، یه جوری به حرفش بیار همین که حرفاشو بزنه آروم میشه. یادت نره. علی علیه السلام هم که علی بود باید حرفاشو به یکی میزد. چون کسی رو پیدا نمی کرد سرشو توی چاه می کرد... یه رفیق نداشت... یه رفیق... نمیدونم به چاه چی می گفت. صبح که میومدن دَلو رو مینداختن آب بکشن، خون بالا میومد... حرفاشو میزد. علی هم که علی هست حرفاشو میزد... تو هم اگه غم داری یه محرم پیدا کن حرفتو بزن... نذار توی سینت بمونه و توأم اگر محرمش هستی و رفیقش هستی و سرّش رو نگه میداری و آبروشو نمیبری بشین بگو حرفاتو با من بزن. اینجا توی سینه من می مونه. بذار آروم بشه. زینب گفت حسن جان... با من حرف بزن. درد دلاتو با من بگو داداش. منم مادرمو از دست دادم... منم پهلوشو دیدم. منم سینشو دیدم... چرا اینجور کِز می کنی؟! به حرف اومد. شروع کرد گریه کردن. گفت زینب... تو که نبودی. اینقدر مادرم خوشحال بود... اینقدر ذوق می کرد. گفت حسن فدک رو گرفتم... حالا فدک رو میدم به علی، خرج این مردم نامرد دنیا کنه، دست از سر علی بر دارن. زینب... یه وقت دیدیم کوچه تاریک شد. نگاه کردم دیدم یه غول بی شاخ و دم، یه لندهور از روبرو داره میاد... جلو مادرمو گرفت... مادرم رفت به راست. اونم اومد به راست. مادرم رفت به چپ اونم اومد چپ... زینب... رفتم جلو گفتم چیه؟! اما حیف!! قدم کوتاه بود... اونم بی حیا قدش درازه... دستشو بلند کرد. . @emame3vom .
. آيا شده بال و پرت آتش بگيرد هر چيز در دور و برت آتش بگيرد آيا شده بيمار باشی و نگاهت از نيش خند همسرت آتش بگيرد آيا شده يک روز گرم و وقت افطار آبی بنوشی حنجرت آتش بگيرد آيا شده تصويری از مادر ببينی تا عمر داری پيکرت آتش بگيرد * همچين كه زهر رو خورد جيگرش آتيش گرفت گفت:ديگه راحت شدم،ديگه چشمم به اوني كه تو كوچه غلاف به بازوي مادرم زد نمي افته، به عبدالزهرا يكي از نوكرا و ذاكرين قديمي در عالم رؤيا امام حسن فرمود:عبدالزهرا ازت يه گله دارم. گفت:آقا من كه نوكر شما هستم، عبدالزهرا چرا روضه ي من رو نميخوني؟ آقا امشب تو حرم برادرتون ابي عبدالله روضه ي شما رو خوندم. بگو ببينم چه طور خوندي؟ آقاجان گفتم:شما رو زهر دادن،مثل مار گزيده به خودت مي پيچيدي،تشتي رو طلب كردي، پاره هاي جگرت بالا اومد، خواهرت زينب به سر و صورت زد.عبدالزهرا نه اينها روضه ي من نيست، اينها حسن رو نكشته، روضه ي من و هر وقت خواستي بخوني بگو: سن و سالي نداشتم، دستم به دست مادرم بود، تو كوچه داشتيم مي اومديم،يه نامردي جلومون رو گرفت،هي اون جلو جلو اومد مادرم عقب عقب رفت، عبدالزهرا:* دستی غرور کودکی ام را شکسته است دستی که روی مادرمان را کبود کرد *يه طوري به مادرم زد ديدم ديگه راه نميتونه بره. يا زهرا.............* .
. قصه میگم یه قصه ی قدیمی با یه زبون ساده و صمیمی قصه ی من شنیدنش دل می خواد دل مثِ دریای بی ساحل میخواد دلی که وقتی بشنوه بشکنه دلی که نشکس بخدا آهنه قصه ی من قصه ی یک غریبی است قصه ی تنهایی و بی حبیبی است قصه ی تنهایی یک مرد مرد تُو مدینه وسعت اندوه و درد تُو شهری که هوای پاییز داره کوچه هایی سرد و غم انگیز داره قصه ی من شروعش از یه روزه یه روز پر حادثه و مرموزه تُو مدینه یه خونواده بودن مردمونی بزرگ زاده بودن فاطمه و علی حسن با حسین زینت خونواده شون زینبین این خونواده داغ دیده بودن به زیر بار غم خمیده بودن در و دیوار خونه شون سیا بود دل اونا سیاپوش عزا بود تُو مدینه رسم عجیبی دارن به جای دسته گل هیزم میارن داغ دیده رو تُو مدینه می زنن به صورت و دست و سینه می زنن پشت درِ خونه چه غوغایی شد باور کنین محشر کبرایی شد توی خونه دست خدا رو بستن با یه لگد آئینه شو شکستن تو بهتر از من میدونی مدینه نداره طاقت لگد آئینه آی مدینه صورت گل کبوده مگر که باغبون با او نبوده یکی داره با سیلی گل می چینه خدا کنه باغبونش نبینه بازوی گل تازیونه نمی خواد گل ، چیدن وحشیونه نمی خواد قصه ی من اگر چه ناتمومه دلی که نشکسته بگو کدومه ﮐﻤﯿﻞ کاشانی - ۱۳۷۴ .
🔖🔖 📗 امتیازات حضرت زهرا (س) نسبت به حضرت مریم ع 📙 یکی از راههای شناخت شخصیت حضرت زهرا«ع » شناخت آن حضرت و مقایسه با دیگر بانوان صاحب فضیلت در قران و یا تاریخ انسانهاست. مقایسه و تطبیق کمالات او و ارزیابی مجموعه خصلتهای ایشان با دیگر زنان راهی روشن برای هر چه بهتر شناختن حضرت صدیقه زهرا ع می‌باشد. در قرآن کریم مجموعا 20 خصلت برای حضرت مریم آمده است که علاوه بر اثبات آن صفات برای حضرت فاطمه ع برتریهای فراوان دیگر برای آن حضرت وجود دارد از جمله اینکه ؛ 🔸 1. مریم دختر عمران فاطمه ع دختر محمد ص است. 🖌 2. سرپرست مریم حضرت زکریا است «و کفلّها زکریّا» .سرپرست فاطمه ع حضرت محمد ص است. 🗞 3. مریم در عهد جاهلیت بدنیا آمد.فاطمه ع در عهد اسلام بدنیا آمد. 🗂 4. مریم عیسی را در ایام جاهلیت بدنیا آورد.فاطمه ع در عهد اسلام فرزندانش را بدنیا آورد. 📁 5. مریم یک عیسی بدنیا آورد.فاطمه ع، حسن و حسین زینب و ام‌کلثوم را بدنیا آورد. 📑 6. مریم بزرگ زنان زمان خود است.فاطمه ع بزرگ زنان جهانیان است. ♦️ 7. مریم مادرش حنّه است.فاطمه ع مادری چون خدیجه دارد. 🔷 8. بقاء نسل پیامبر از فاطمه ع است. 🔶 9. یازده امام معصوم از فاطمه ع است. 🔺 10. مریم برای کمک به خدیجه برای ولادت فاطمه ع آمد. 🔴 11. زهرا ع شوهری به عظمت حضرت علی ع دارد. 📗 12. مریم صاحب کتاب نیست.فاطمه ع صاحب کتاب صحیفه فاطمیه است. 📋 13. حضرت مهدی ع از نسل فاطمه ع است و مسیح به او در نماز اقتداء می‌کند و از سربازان اوست. 📚 14. بخاطر کمالات مریم عده‌ای به غلو افتادند و مشرک شدند؛فضائل فاطمه ع هدایتگر بوده است. 📑 15. قبور فرزندان فاطمه ع محل حاجت خواهی و استشفاء است ولی از مریم اینگونه نیست. ☑️ 16. هنگام تمثل فرشته برای مریم او ترسید؛جبرئیل بر اهل کساء نازل شد و ششمین از آنها شد و فاطمه «علیها السلام» هیچ نترسید. 🔆 17. مریم فقط یک مصیبت از مردم زمان خود دید؛فاطمه زهرا ع دهها و صدها مصیبت دید. 🔰 18. مریم فرزندش هنگام کشته شدن به آسمان صعود کرد؛فرزندان فاطمه «علیها السلام» شهید راه خدا و یا اسیر راه خدا شدند. ✅ 19. مریم را مادرش نام نهاد.فاطمه ع را خداوند نامگذاری نمود. ✳️ 20. مریم در بیت‌المقدس متولد شد.فاطمه ع در مکه معظمه متولد شد. 🌀 21. مریم 63 سال در دنیا زندگی کرد. فاطمه ع هیجده سال در دنیا زندگی نمود و اینهمه کمالات دارد. 🔘 22. مریم هنگام دیدن ملک‌الموت غش کرد.فاطمه ع هنگام شهادت مسرور و بانشاط بود. 🔵 23. بزرگان مسیحی در قصه مباهله با دیدن چهره ‌های تابناک خمسه طیّبه که از جمله آنان حضرت زهرا س بود از مباهله منصرف شدند و عقب‌نشینی نمودند. ✝ 24. یادگار پسر مریم صلیب مسیحیان است.یادگار فرزند فاطمه ع عاشورا و حماسه آن است. ☪ اشتراکات حضرت زهرا با حضرت مریم ع ❗️ مریم در رحم سخن گفت و زهرا ع در رحم با مادر سخن گفت. نمو مریم به نوعی خاص غیر طبیعی به طرز احسن بود.چون مادرش او را تقدیم خدا کرده بود علاوه بر لطف عام،خداوند لطف خاص به او نمو داد. (وَ اَنْبَتَها بَناتاً حَسَناً؛ و او را بر رویانیدن نیکو رویانید) به نوعی خاص از صلاح و عفت و حیا رویانید. در حق زهرا ع آمده که نمو یک روز از او به قدر یک هفته یا یک ماه بود. 🔰 مادر مریم نذر کرده بود او را محرّره (خدمتکار مسجد) نماید.بانو خدیجه نیز بنابر حدیثی، زهرا ع را محرّره گردانید. 🔆 نخستین بانویی که بتول ملقب شد و عذرا خوانده شد.و نامش با مسمایش مطابقت داشت مریم بود که لایق عبادت و خدمت بیت ‌المقدس باشد و به خدمت اشتغال ورزد.این صفت، کاملش در بانو زهرا س بود. ✳️ مریم عابده و خادمه خانه خدا بود.فاطمه ع عابده در معبد خود در بیت رسالت و معدن وحی بود. 💠 مریم در جمال، شهره آفاق بود و در محراب از نور رویش نیازی به چراغ نبود. فاطمه ع شهره جهان و عالم ملکوتیان بود و نور رویش در محراب علاوه بر جهان خاکی به آسمانها می‌کشید. ℹ️ مریم مورد قبول الهی واقع شد به‌قبول نیکو؛فاطمه ع هم به قبول نیکو حبیبه خدا و ناموس کبریا شد. *⃣ مریم و عیسی «علیه السلام» را خداوند آیت‌قدرت گردانید؛فاطمه ع را لیلةالقدر، کوثر و نصر نامید. @emame3vom ⬇️⬇️
⬆️⬆️⬆️ 💞 خداوند مسیح را شاهد مریم در گهواره قرار داد تا عصمت او ظاهر شد.خداوند حسین «علیه السلام» را شاهد فاطمه «علیها السلام» در باره فدک قرار داد. 🥀 مریم را خدا از مکر یهود نگه داشت.زهرا «علیها السلام» را از مکر قریش و دشمنان نگه داشت. 📘 مریم ناملایمات و تهمتهای بسیار دید.فاطمه زهرا«علیها السلام» هم ناملایمات فراوان از امت دید. 🔺 خداوند غسل مریم را به دست پیغمبر معصوم و ملائکه قرار داد زیرا معصوم را جز معصوم غسل نمیدهد. فاطمه زهرا«علیها السلام» را نیز امیرالمؤمنین ع غسل داد و به خاک سپرد ، هر دو مخفی به خاک سپرده شدند. 🌻 بر آن دو رزق بهشتی آمد. 🌙 قدمهای آن دو در عبادت ورم کرد. 🌸 آن دو بانو مستجاب الدعوه بودند. 🌈 آن دو بانو در خانواده انبیاء محترم بودند. حتی مریم را زکریا خدمت می‌کرد. فاطمه «علیها السلام» را خاتم‌الانبیاء خدمت می‌کرد. 📿 نام آن دو بانو در عالم در نهایت عظمت، با جلال باقی مانده و در بیش از بیست آیه در قرآن نام مریم آمده و بیش از اینها در شأن زهرا «علیها السلام» نازل شده 📝 هر دو عالمه بودند و معرفتشان به پروردگار زیاد بود. 🔹 هر دو بانو دارای طهارت از حیث خلقت و نسل بودند که آیه تطهیر در شأن زهرا «علیها السلام» نازل گردید. 📗 منبع: فرهنگ فاطميه الفباي شخصيتي حضرت زهرا عليهاالسلام نوشته : مهدي نیلی ‌پور @emame3vom
967.1K
#حضرت_زهرا احوال مادر بین بستر گفتنی نیست جای کبودی روی پیکر گفتنی نیست خیره شده بر درب خانه چشم زینب خونابه های روی آن در گفتنی نیست تابوت می سازد پدر با اشکهایش وصف نگاه زار حیدر گفتنی نیست هر روز می شویَد لباسِ مادرم را توصیف غم های مکرر گفتنی نیست از صورتِ نیلیِ مادر من نگویم سرخی رویِ ماه کوثر گفتنی نیست از ضربت آن بی حیا افتاد برخاک جان دادنِ جان پیمبر گفتنی نیست هر روز ناله میزند ؛ حق علی رفت نجوای او با حالِ مضطر گفتنی نیست ای کاش می آمد کنار ما برادر محسن،لگد،یک عده کافر،گفتنی نیست این درد ها با منتقم‌ درمان بگیرد توصیف احوالات مادر گفتنی نیست مهدی که با تیغ دو سر تکبیر گوید آن انتقام و خشم دلبر گفتنی نیست
مادر بمیرم.mp3
5.03M
#فاطمیه #زمینه بند1⃣ مادر بمیرم چی شد که رنگ و روت زرده بگو در و دیوار با صورتت چیکار کرده ای مادر سیلی چه کرده با گوشِ تو که سنگینه حس میکنم انگار چشات درست نمی بینه ای مادر هِی ام کلثوم و بامن اشتبا میگیری چرا داداش حسینو باحسن اشتبا میگیری چرا برای من سوال شده عجیبه این روزا همش رخت تنت رو با کفن اشتبا میگیری چرا ای مادر قامت کمونم دردت به جونم دورت بگردم ای مهربونم بند2⃣ زینب بمیره نفس کشیدنت سخته میدونی تو این حال واسه ما دیدنت سخته ای مادر راهِ تو رو بست یه مرد بی حیا و پست که توی نمازت قنوت میخونی با یک دست ای مادر چی شده باغ پیرهنت پر از گل لاله شده از درد پهلو کار تو شب تا سحر ناله شده جوونی مادرم ولی توی جوونی پیر شدی چهره ی تو شبیه یک زن چهل ساله شده ای مادر قامت کمونم دردت به جونم دورت بگردم ای مهربونم بند3⃣ فضّه میمیره با دیدن در و دیوار لباستو اسما میشوره صب تا شب چندبار ای مادر مثل دل تو موهای من پریشونه آخه خیلی وقته دیگه موهام نشد شونه ای مادر پاشو برای زینبت دوباره لالایی بخون قول دادی پیشم بمونی مادر نشون به اون نشون همش میگفتی الهی که ببینم عروسیتو به خاطر منم شده تنهام نزار پیشم بمون ای مادر قامت کمونم دردت به جونم دورت بگردم ای مهربونم شعر و سبک:محمدجواد ابوتراب زاده انجمن ادبی تکیه نوکری مشهد 👇
. ✅غالبا در روضه ها از سه بانو در تاریخ به عنوان کنیز حضرت فاطمه(س) یاد می شود : 1⃣اسماء بنت عمیس 2⃣امّ ایمن بنت ثعلبة 3⃣فضّة نوبیه حال صحت این ادعا را بررسی می کنیم. 💠أسماء بنت عمیس : او از همان ابتدای مسلمان شدنش، حرة بوده و کنیز نبوده است. اسماء ابتدا همسر جعفر بن ابی طالب(ع) بوده است و از وی سه پسر به نام های عبدالله و محمد و عون به دنیا آورد. بعد از شهادت جعفر در جنگ موته، اسماء در سال نهم به تزویج ابوبکر ابن ابی قحافه درآمد. پس؛ هنگامی که حضرت فاطمه(س) لحظات آخر عمر شریف خود را سپری می کرد، اسماء همسر ابوبکر بوده است و حتی از او فرزندی به نام محمد داشته است. حضرت رسول اکرم(ص) فرمودند : 📋《رَحِمَ اللّه‌ُ الأَخَواتِ مِن أَهلِ الجَنَّةِ!》 ♦️خدا خواهران بهشتی کند مورد مرحمت قرار دهد!(۱) که منظور حضرت(ص)؛ اسماء دختر عمیس همسر جعفر بن ابی طالب(ع)، و سلمی دختر عمیس همسر حمزة سیدالشهداء(ع) و میمونةُ دختر حارثِ همسر نبی اکرم(ص) و ام فضل دختر حارث همسر عباس بن عبدالمطلب بود که همگی از یک مادر متولد شده بودند. در اینجا لازم به ذکر است که؛ اسماء در سال هفتم بعثت همراه همسرش جعفر به حبشه هجرت کرد و بعد از ده سال در سال هفتم هجری همراه دیگر مهاجران، به مدینه بازگشته است. پس اینکه برخی مداحان اسماء را که در شب ازدواج فاطمه(س) به عنوان کمک کار ایشان، ذکر می کنند، دروغ است، چون او در آن سال در مدینه نبوده است. به هر حال؛ پس اسماء کنیز فاطمه(س) نبوده و از باب علاقه و ارادتی که به این خاندان داشته است، به حضرت فاطمه(س) در امور منزل کمک می کرده است. تا جایی که امام باقر(ع) از امام علی(ع) روایت می کند که ایشان فرمودند : 📋《أَوْصَتْ إِلَیَّ فَاطِمَهُ(س) أَنْ لَا یُغَسِّلَهَا غَیْرِی، وَ سَکَبَتْ عَلَیَّ الْمَاءَ أَسْمَاءُ بِنْتُ عُمَیْسٍ》 ♦️فاطمه(س) به من سفارش کرد؛ غیر از من، کسی او را غسل ندهد و اسماء بنت عمیس، آب بریزد.(۲) بعد از شهادت حضرت فاطمه(س) اسماء با امام علی(ع) ازدواج کرد و از زمان دقیق وفات اسماء اطلاعی در دست نیست. 💠امّ ایمن : بَرَکة دختر ثعلبة مشهور به‌ امّ ایمن، کنیزی حبشی و متعلق به عبدالله بن عبدالمطلب، پدر رسول اکرم(ص) بوده و سپس به پیامبر اکرم(ص) ارث رسیده است و و پیامبر(ص) پس از ازدواج با حضرت خدیجه(س) او را آزاد کرد. ام ایمن همچنین پس از درگذشت آمنه، مادر حضرت محمد(ص) در ابواء، وظیفه مراقبت از پیامبر(ص) را تا ورود به مکه و پس از آن تا سنین بلوغ و رشد، بر عهده داشت. ام ایمن پیش از اسلام در مکه با عبید بن عمرو ازدواج کرد و از او فرزندی به نام أیمَن به دنیا آورد که در غزوه حنین در سپاه اسلام بود و کشته شد. پس از درگذشت عبید بن عمرو، پیامبر(ص) روزی در بین اصحاب فرمود : 📋《مَن سَرَّهُ أَن يَتَزَوَّجَ امرَأَةً مِن أَهلِ الجَنَّةِ فَليَتَزَوَّج أُمَّ أَيمَنَ》 ♦️هر کس می‌خواهد با زنی بهشتی ازدواج کند، ام ایمن را به عقد خود درآورد.(۳) پس؛ ام ایمن با زید بن حارثه ازدواج کرد و اسامة بن زید، فرزند آن دو است. پس از رحلت پیامبر اکرم(ص) ام ایمن همچنان به خانه حضرت فاطمه(س) تردّد داشت و حتی به همراه امام علی(ع) برای بازپس‌ گرفتن فدک از ابوبکر، شهادت داد که پیامبر(ص) فدک را به فاطمه(س) بخشیده است.(۴) پس ام ایمن نیز کنیز حضرت فاطمه(س) نبوده است. @emame3vom 💠فضّه : در منابع آمده است که؛ حضرت على(ع) و حضرت فاطمه(س) در ابتدای ازدواجشان از رسول خدا(ص) خواستند تا در تقسیم امور خانواده بین آن دو قضاوت کند. 📋《فَقَضَی عَلَی فَاطِمَةَ(س) بِخِدْمَةِ مَا دُونَ الْبَابِ وَ قَضَی عَلَی عَلِیٍّ(ع) بِمَا خَلْفَهُ》 ♦️پیامبراکرم(ص) نیز کارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه(س) و کارهاى بیرون خانه را براى على(ع) تعیین کرد. حضرت فاطمه(س) در این باره فرمود : 📋《فَلایَعْلَمُ ما دَخَلَنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّه ُ بِاِکْفائى رَسُولُ الله(ص) تَحَمُّلَ اَرْقابِ الرِّجالِ》 ♦️جز خدا کسى نمى داند که من چقدر از این تقسیم خوشحال شدم زیرا از شانه به شانه شدن با مردان بیگانه نجات یافتم و مشکل برخورد با مردان نامحرم از دوشم برداشته شد.(۵) بعد از اینکه بچه های این دو بزرگوار به دنیا آمدند، کارهای منزل بر حضرت فاطمه(س) سخت شد و از آنجایی که امام علی(ع) مدام در جنگها شرکت می کرد، پس در غنایم جنگی سهم داشت. روزی؛ حضرت فاطمه(س) به پیشنهاد امام علی(ع) قصد داشت از رسول خدا(س) خادمی برای خانه بخواهد، اما پیامبر اکرم(ص) در پاسخ به درخواست ایشان، فرمود : 📋《یَا فاطِمَه(س)! ﺃُﻋَﻠِّﻤُﻜُﻤَﺎ ﻣَﺎ ﻫُﻮَ ﺧَﻴْﺮٌ ﻟَﻜُﻤَﺎ ﻣِﻦَ ﺍﻟْﺨَﺎﺩِﻡِ؟》 ♦️ای فاطمه(س)! آيا بهتر نيست چيزى به شما تعليم نمايم كه از خادم براى شما بهتر باشد؟ ۱
heydarkhamsee-@yaa_hossein.mp3
10.54M
#فاطمیه 🎵مناجات با امام زمان عج و روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🎤حیدر #خمسه #مناجات 🆔 @emame3vom 🏴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. مراســم عـزادارى ايام فاطميه هيأت روضه العباس ( عليه السلام ) با مــداحى شنبه ٢١دي‌١٣٩٨ ‏ ‏👇👇
. سپس تسبیحات را به ایشان آموخت و فرمود : 📋《ﺇِﺫَﺍ ﺃَﺧَﺬْﺗُﻤَﺎ ﻣَﻨَﺎﻣَﻜُﻤَﺎ ﻓَﻜَﺒِّﺮَﺍ ﺃَﺭْﺑَﻌﺎً ﻭَ ﺛََﻼﺛِﻴﻦَ ﺗَﻜْﺒِﻴﺮَﺓً، ﻭَ ﺳَﺒِّﺤَﺎ ﺛََﻼﺛﺎً ﻭَ ﺛََﻼﺛِﻴﻦَ ﺗَﺴْﺒِﻴﺤَﺔً، ﻭَ ﺍﺣْﻤَﺪَﺍ ﺛََﻼﺛﺎً ﻭَ ﺛََﻼﺛِﻴﻦَ ﺗَﺤْﻤِﻴﺪَﺓً》 ♦️ای فاطمه(س)! هرگاه خواستید بخوابید، سی و سه مرتبه سبحان الله، و سى و سه مرتبه الحمدالله و سى و چهار مرتبه الله اكبر بگوييد. سپس حضرت زهرا(س) از آموختن این تسبیح خرسند شد و فرمود : 📋《رَضِيتُ عَن اللهِ و عَن رَسُولِه》 ♦️من از خدا و رسولش راضى شدم.(۶) بعد از اینکه پیامبر اکرم(س) از مساعدت و دادن خدمتگزار به حضرت فاطمه(س) امتناع نمود و براى تقويت جسم و جان فاطمه(س) تسبيح هاى معروف را به دختر ارجمند خويش آموخت، طولى نكشيد كه آيه نازل شد و اين روحيه پيامبر(ص) را موجب رضايت پروردگار عالم و پاداش بزرگ الهى اعلام كرد، و در عين حال جلب رضايت و مساعدت فاطمه(س) را نيز مجاز و سبب خوشنودى خداوند دانست. 📋《وَ إِمّٰا تُعْرِضَنَّ عَنْهُمُ اِبْتِغٰاءَ رَحْمَةٍ مِنْ رَبِّكَ تَرْجُوهٰا فَقُلْ لَهُمْ قَوْلاً مَيْسُورَاً》 ♦️و اگر به امید رحمتى که از پروردگارت جویاى آنى، از ایشان روى مى گردانى، پس با آنان سخنى به نرم بگو.(۷) نقل شده است که؛ 📋《فَلَمَّا نَزَلَت هَذِهِ الآیَةُ أَنفَذَ رَسُولُ اللهِ(ص) إِلَیهَا جَارِیَةً لِلخِدمَةِ وَ سَمَّاهَا فِضَّةً》 ♦️هنگامی که این آیه نازل شد، حضرت رسول خدا(ص) کنیزی را به استخدام و خدمتگزارى فاطمه(س) مامور كرد و او را فضه نامید.(۸) حضرت علی(ع) در مورد فضه فرموده است : 📋《اَللَّهُمَّ بَارِكْ لَنَا فِی فِضَّتِنَا》 ♦️خدایا برای ما، فضه را مایه برکت قرار بده.(۹) بعد از آمدن فضه، حضرت فاطمه(س) کارهای خانه را بین خود و فضه تقسیم می کرد؛ یک روز خود و یک روز فضه کارها را انجام می‌داد. قطب الدین رواندی می نویسد : روزی سلمان فارسی به خانه فاطمه(س) آمد. آن حضرت(س) را دید که در کنار آسیاب نشسته و به آرد کردن جو برای خانواده مشغول است. دست بانوی دو سرا، مجروح شده و پینه بسته و خونش بر چوب آسیا لخته بسته است. در همان حال فرزند کوچکش امام حسین(ع) در گوشه ای از خانه از گرسنگی در اضطراب و گریه است. سلمان گفت : ای دختر رسول خدا(س)! دست های شما از آسیاب کردن مجروح شده است. فضّه خادمه تان حاضر است چرا این کار را به او نمی سپارید؟ حضرت(س) فرمود : 📋《اَوْصَـانى حَبيبِى رَسـُولُ اللهِ(ص) اَنْ تَكُونَ الْخِدْمَةُ لَها يَوْماً وَلى يَوْماً فَكانَ اَمْسِ يَوْمَ خِدْمَتِها وَ الْيَوْمُ يَوْمُ خِدْمَتى》 ♦️رسول خدا(ص) به من وصیت کرده است که خدمت خانه یک روز با او باشد و روز دیگر با من و امروز نوبت من است.(۱۰) فضه در ماجرای بیماری حسنین(ع)، که علی(ع) و فاطمه(س) نذر کردند در صورت بهبودی آنان سه روز روزه بگیرند، با آنان همراه شد و چنین نذری کرد.(۱۱) امام علی(ع) هنگام دعوت به وداع فرزندان خود با پیکر مادر، فضه را هم خطاب قرار داده و فرموده است : 📋《یا أُمَّ كُلْثُومٍ(س) یا زَینَبُ(س) یا سُكَینَةُ یا فِضَّةُ یا حَسَنُ(ع) یا حُسَینُ(ع) هَلُمُّوا تَزَوَّدُوا مِنْ أُمِّكُم》 ♦️ای ام کلثوم(س)، ای زینب(س)، ای سکینه، ای فضه، ای حسن(ع)، ای حسین(ع)، بشتابید و بیایید با مادرتان وداع کنید.(۱۲) فضه بعد از شهادت حضرت زهرا(س)، به امام علی(ع) رسید و امام علی(ع) او را پس از آزادی به همسری ابوثعلبه حبشی درآورد و او از خانه امام(ع) خارج شد و بیست سال بعد از شهادت فاطمه(س) زندگی کرد.(۱۳) تاریخ دقیقی بعد از این جریان در مورد او در دست نیست. ♻️نتیجه گیری : اسماء و ام ایمن کنیز فاطمه زهرا(س) نبودند و تنها کنیز فاطمه(س) فضه بود. که حتی طبق قول یکی علمای معاصر که در قید حیات هستند، حتی فضه نیز هم کنیز نبوده و از دختران پادشاهان هم جوار بوده که شهرت فاطمه زهرا(س) را شنیده بود و خواستار آشنایی با قرآن را داشت و به این ترتیب، به مدینه آمد تا شاگرد قرآن فاطمه زهرا(س) باشد، ولی حضرت(ع) به خاطر مشغله خانه داری و بچه داری قبول نکردند، تا اینکه فضه گفت : من در امور منزل تو را کمک می کنم، تا تو نیز به من قرآن یاد بدهی و حضرت(س) قبول کرد! و این شد که؛ فضه پس از شهادت حضرت فاطمه(س) حدود بیست سال با آیات قرآن حرف می‌زد و به دیگران پاسخ می‌داد. که به نظرم، صحت این قول بعید است. @emame3vom 📚منابع : ۱)خصال شیخ صدوق، ج۱، ص۳۶۵ ۲)اسد الغابه ابن اثیر، ج۷، ص۲۲۶ ۳)صحيح بخاری، ج۵، ص۲۱۴۰ ۴)الاحتجاج طبرسی، ج۱، ص۱۳۸ ۵)وسائل الشیعه حر عاملی، ج۱۴، ص۱۲۳ ۶)علل الشرائع شیخ صدوق، ج۲، ص۳۶۶ ۷)سوره اسراء، آیه ۲۸ ۸)عوالم العلوم بحرانی، ج۱۱، ص۴۳۴ ۹)الثاقب فی المناقب طوسی، ص۲۸۱ ۱۰)الخرایج و الجرایح راوندی، ص۵۳۰ ۱۱)اعلام النساء المؤمنات حسون، ص۶۹۹ ۱۲)بحارالأنوار مجلسی، ج‏۴۳، ص۱۷۹ ۱۳)الحسین(ع) و بطلة کربلاء مغنیة، ص۲۸۷ ۲
zamine 981003 04 .mp3
9.89M
اجرای مجلسی👇 مادر بمیرم چی شد که رنگ و روت زرده
Narimani _ babolharam.mp3
2.88M
|⇦• سینه زنی زیبا ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها تقدیم به روح شهید والامقام سردار دلها #حاج_قاسم_سلیمانی و یاران باوفایش با نوایِ سید رضا نریمانی _ سال97 •✾• ___________ ↫ پی نوشت : #آمریکای_تروریست ؛ از ما عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر. منتظر انتقام سخت باش ... #فرودگاه_بغداد #ترور #Terrorist_America ; be angry with us and die of this anger. Wait for hard revenge ... #Baghdad_airport #assassination
مصدق: 🔴🔵 پیشگویی ۱۴ سال پیش رهبر انقلاب از قدرت شفاعت حاج قاسم در منزل شهید محمدرضا عظیم پور در سال ۱۳۸۴ 🔹🔸داماد بزرگ خانواده، جواد روح‌اللهی، از رهبر انقلاب درخواست می‌کند: که ان‌شاء‌الله فردای قیامت همه ما را که اینجا هستیم شفاعت کنید. ♦️امام خامنه‌ای می‌گویند: ما چه‌کاره‌ایم که شما را شفاعت کنیم؟ پدر و مادر شهید باید من و شما را شفاعت کند. ♦️... ما سعادتمان به این است و آرزویمان به این است مشمول شفاعت خوبانی از قبیل: این شهدا و امثال این‌ها باشیم. ♦️بعد رهبر انقلاب خم می‌شوند و با نگاهی به حاج قاسم سلیمانی می‌گویند: این آقای حاج قاسم هم از آنهایی‌ست که شفاعت می‌کند ان‌شاء‌الله.... ♦️حاج قاسم سلیمانی سر پایین می‌اندازد و با دو دست صورتش را می‌پوشاند. ♦️بله! از ایشان قول بگیرید، به شرطی که زیر قولشان نزنند! ♦️همه می‌خندند، همه به جز سردار سلیمانی که خجالت‌زده سر به زیر انداخته. ♦️رهبر انقلاب ادامه می دهند : چون امکانات ایشان، امکانات قول دادن و شفاعت کردنشان، الان خیلی خوب است.(یعنی حالت مجاهدت او در جهاد اصغر و اکبر) اگر همین را بتوانند نگه بدارند، مثل همین چهل، پنجاه سالی که نگه داشته‌اند؛ خیلی خوب است. این هم یک هنری‌ست که ایشان دارند... بعضی‌ها خیال می‌کنند که در دوره پیشرفته و سازندگی و توسعه و نمی‌دانم فلان و فلان، دیگر باید آن قید و بند‌هایی که اول کار داشت را رها کنند. نفهمیدند که هر دوره ای که عوض می‌شود، تکلیف‌ها و نوع مجاهدت عوض می‌شود؛ اما روحیه مجاهدتی که آن روز بوده، آن نباید عوض بشود. روحیه مجاهدت اگر عوض شد، آدم می‌شود مثل آدم‌هایی که وقتی جنگ بود، در خانه‌هایشان پای تلویزیون نشسته بودند فیلم خارجی تماشا می‌کردند.)) لحظاتی سکوت می‌شود و جمعیت حاضر به فکر می‌روند. ♦️جواد روح‌اللهی [داماد خانواده]می‌گوید: چند ماه بعد از آن دیدار، ماه رمضان، در مراسم افطاری هرساله حاج قاسم به بچه های جبهه و جنگ همان جلویِ در از ایشان قول شفاعت خواستم. حاجی می‌خواست دست به سرم کند، که گفتم: حاجی! والله اگر قول ندهی، داد میزنم و به همه مهمان‌ها می‌گویم آقا درباره تو آن روز چه گفتند؟ حاج قاسم که دید اوضاع ناجور میشود؛ گفت: باشد، قول میدهم؛ فقط صدایش را در نیاور! 📚 منبع : کتاب «کریمانه» روایت حضور مقام معظم رهبری در منازل شهدای استان کرمان انتشارات صهبا نشر ۱۳۹۵ @emame3vom
. سینه زنی زیبا ویژۀ ایام فاطمیه و شهادت حضرت صدیقۀ طاهره زهرایِ مرضیه سلام الله علیها با نوایِ سید رضا نریمانی _ سال97 ••═══┅┄•◉⊰↭⊱◉•┄┅═══•• تا قیامت سرِ سربندِ تو بی بی دعواست معنیِ این سخنم را شهدا میفهمند درد یک سوخته را سوخته ها میفهمند روضه هایِ مرا ، اهل سماء میفهمند .. یافاطمه یا زهرا .. یافاطمه یا زهرا .. به یاد مولا باش تا نگات کنه زهرا خاک دل ما رو کیمیا کنه زهرا همیشه رو لبهام ٫ بوده در این دنیا بِنَفْسی أنتِ یا ٫ فاطمة الزهرا ای شمع محفل خونه، عشقت خشت و گِل خونه عزرائیلم نمیومد، بی‌اذنت داخل خونه ای شأن سورۀ کوثر ، قوّت شونۀ حیدر آرزومه تویِ جنت ، باشم همسایه‌تون مادر « اُمِّ‌ ابیها یا فاطمة الزهرا .. » انیس پیغمبر محور کساء زهرا ذکر لب حیدر هرصبح و مساء زهرا زندگی بی‌روضه ، کوه غمه واسم بهشتِ بی‌زهرا ، جهنمه واسم جونم مادر به قربونت ، شد عرش آیینه‌بندونت خندیدیِ شده روشن ، محشر از برقِ دندونت قطره در حسرت دریاست ، زندگی بی‌تو بی‌معناست سر پناهم در این دنیا ، چادر حضرت زهراست « اُمِّ‌ ابیها یا فاطمة الزهرا .. » بالاتر از شأنِ تو روز قیامت نیست تو خونه‌داریتم کمتر از نبوّت نیست فرشته‌ای امّا ، به ظاهرِ انسان دوسِت دارم مادر ، به آیه و قرآن مستم از بادۀ زهرا ، هستم در جادۀ زهرا تربیت میشه زینب از ، سفرۀ سادۀ زهرا ای تاج رو سرم مادر ، سفره‌دار کَرَم مادر میسازیم آخرش واسه‌ت ، گلدسته و حرم مادر « اُمِّ‌ ابیها یا فاطمة الزهرا .. ». .
. ی جانسوز _ حضرت صدیقه طاهره زهرای مرضیه سلام الله علیها _ حجت الاسلام 🌾 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠 چه جور از مسجد آمد میدونید،از مسجد تا خونه چند قدم بیشتر راه نبود ،نه اینکه بنشینه زمین، ابن عباس میگه دیدم با تمام هیبت حیدری با صورت به زمین خورد،این خبر مرگ رکن علی ست " آمد کنار بستر ، اسماء بلافاصله حجره رو خالی کرد ،چه جوری؟ نمیدونم" شایدم تو یه حجره دیگه بچه ها رو به زحمت نگه داشت ،بچه ها آگه نفس باباتون به مادرتون نخوره،دیگه مادر رو نمی بینید ، آگه میخواید وداع آخر رو کنید بزارید باباتون کارشو کنه، نشست کنار بستر نه به حال طبیعی ،به خدا نص عبارته ، اول عباش رو درآورد عمامه ش رو برداشت تو عرب آگه کسی این کار رو کنه یعنی دیگه چاره نداره، چاره ساز همه عالم بیچاره شده .... نشست کنار بستر ، غروب بود صدا زد فاطمه جان ... این چه وقت استراحت کردن است *بابات پیغمبر فرموده بود خواب غروب کراهت داره* این چه وقت خواب راحت کردن است جان من ، جان حسن ، جان حسین رحم کن امشب به حال زینبین *تا صدا زد "انا علی" این روح به بدن فاطمه برگشت ، چشمان بی تابشو باز کرد ..... نمی دونم یه چشمش کبود شده بود یا دو چشمش ، من اینجوری میفهمم از مقتل ، هر دو چشمش آسیب دیده بود ، یدونه تو کوچه ی بنی هاشم ، یدونه ام پشت در ........ چجوری پلکاشو باز کرد نمی دونم ، اما تا چشمش به نگاه علی افتاد ، علی دید فاطمه داره گریه میکنه ، فرمود: "یا سیدتی ما یبکی" تو چرا داری گریه می کنی ؟ "ابکی لما تلقی بعد" همه گریه هام برا توست ، بعد من با تو چه می کنن" حالا سردار بدر و خیبر کنار بستر نشسته ، زبان حالو بگم و از همه التماس دعا ، نه سال بود که با هم اینجوری حرف نزده بودن ، نه سال بود که خاطرات گذشته رو یادآوری نکرده بودن ، اما اینجا دونه دونشو یادآوری کرد ، صدا زد : آمدی تو قد کشیده .... *یادته شب اول بابات دستت رو گذاشت تو دست من ، تا جایی که یادمه قد و قامتت کشیده بود ...* آمدی تو قد کشیده ..... *اما* میروی قامت خمیده..... این سخن پیچیده هر جا ..... مرتضی افتاده از پا ..... ناله بزن یا زهرا ...... @emame3vom 💠💠💠💠💠💠💠💠💠💠
. دیوانه ام دیوانه ام کنج دنج مِیخانه ام امشب میل مستی دارم پی در پی دِه پیمانه ام ساقی ساقی ساقی ساقی مستی جمع عشاقی تا ابد پابرجا باشی ما همه فانی تو باقی ساقی ساقی ساقی ساقی از وقتی که دلم بی طاقتت شد پاتوق من گوشه ی هیئتت شد خواب خماری هام فقط ضریته بازم چشام گرم زیارتت شد ... سالار زینب ، سالار زینب ... ... حسین ، حسین ، حسین ... دیوانه ام دیوانه ام گرد شمعت پروانه ام مثل مجنون مثل لیلی عشقت کرده افسانه ام مستِ مستِ مستِ مستم داره کاری میده دستم مِی بهونه ست مقصود اینه من به این ساقی دل بستم مستِ مستم مستِ مستم بعضی شرابو اشتباه گرفتند مستی مارو به گناه گرفتند مِی که میگم تربت کربلاشه زِ مشتی خاک کربلا گرفتند ... سالار زینب ، سالار زینب ... ... حسین ، حسین ، حسین ... دیوانه ام دیوانه ام پرچم تو بر شانه ام با تو هستم عالم ماته این تقدیر شاهانه ام شاهِ شاهِ شاهِ شاهان روشنی دِه بر گمراهان دلبرا دل بردی حالا کن نظر بر خاطر خواهان ساقی ساقی ساقی ساقی اونکه میخواد قاطی عاقلا باشه صلاحش اینه که دیوونه باشه حالا که دیوونه شده چجوری میتونه بی خیال کربلا شِه ... سالار زینب ، سالار زینب ... ... حسین ، حسین ، حسین ... 🆔 @emame3vom .