eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.9هزار دنبال‌کننده
3.9هزار عکس
1.5هزار ویدیو
392 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
تخریب قبور مطهر ائمه بقیع(صلوات‌الله‌علیهم اجمعین) نه صحنی نه رواقی نه شمعی و نه چراغی ، وای از غم بقیع نه گنبد نه مناره یه زائرم که نداره ، وای از غم بقیع چهار تا قبرِ ، بی‌نشونه وای ، (از زمونه وای)(۲) بدونِ حتی ، سایِبونه وای ، (از زمونه وای)(۲) کاش بمیرم برا... داغ غربت بقیع هتکِ حرمت بقیع خاکِ تربت بقیع آه و واویلتا با عنایت مادر میسازیم یه روزی آخر - صحن امام حسن وقتی که بنا میشه قرار نوکرا میشه - صحن امام حسن روضه میخونیم ، با چشم تر وای،(برا مادر وای)(۲) دلا دوباره،میشه مضطر وای،(برا مادر وای)(۲) بین کوچه چقدر... مادر و میزد صدا روضه میخونه برا ماجرای کوچه‌ها آه و واویلتا @navaye_asheghaan
تخریب بارگاه ائمه بقیع 😭😭😭😭😭😭 ماه شوال زیاد شعر نگفتیم در رثای بقیع زیاد پر نگشودیم در هوای بقیع چه روضه‌ها که نخواندند روضه‌خوان هامان چه گریه‌ها که نکردیم پا به پای بقیع همیشه هشتم هر ماه روضه می گیریم به یاد هشتم شوال و ماجرای بقیع هنوز مادر عباس روضه می خواند تنیده در نفس باد روضه های بقیع و شاعری که دلش را به دست باران داد نوشت غربت بی انتها به جای بقیع نوشت پیکر زهرا میان این خاک است کجاست مرقد زهرا بگو کجای بقیع خدا کند که بیاید همان که می سازد (چهار گنبد فیروزه ای برای بقیع) وحید محمدی @navaye_asheghaan
تخریب بارگاه ائمه بقیع بغض ها در سینه اما فرصت فریاد نیست روضه خواندن در کنار این حرم آزاد نیست باد مویم را پریشان میکند مانند آن_ _پرچمی که روی گنبد در مسیر باد نیست اشکهایم راه سقاخانه را گم کرده اند حاجتی دارم ولیکن پنجره فولاد نیست چند گنبد در کنار چند تا ایوان طلا مطمئناً تا نباشد قلب زهرا شاد نیست مادری در لابه لای خاک گندم ریخته پس کبوتر هست گرچه صحن گوهرشاد نیست غیر پرواز کبوترهای غمگین در حرم سایه بانی بر مزار حضرت سجاد نیست حک شده بر سینه ی ما "نَحْنُ اَبْناء الْحَسَن" بین ما جز عاشق و مجنون مادرزاد نیست می‌نویسم آرزویم را به روی خاکها خانه‌ات آباد، ای که خانه‌ات آباد نیست‌ احمد ایرانی نسب @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. باموضوع السلام علیک یا صاحب الزمان عجّل الله تعالی فرجه الشریف ای زائر غریب امامان بی حرم ای همنشین چار کریم اسیر غم بنشسته ای کنار مزار غریب ها تنها به روی خاک دیار غریب ها در زیر آفتاب‌ بقیعی تو روضه خوان اما دوباره بر سر تو نیست سایبان فرشی ز خاک پهن شده زیر پایتان جانم فدای گرد و غبار عبایتان نه یک ضریح چوبی و نه کهنه پرچمی نه در میان اشک همه ،بزم ماتمی از یک طرف گرفتن روضه حرام شد سویی دگر اهانت دشمن مدام شد داغی دگر نهاده به دل های زائران نیش و کنایه های نگهبان بدزبان دشمن زده به زخم دل زائرش نمک هرکس که گریه کرده شده عایدش کتک ای زائر قبور بدون حرم بیا صاحب برای منبر وتیغ و علم بیا تا کی بقیع بی حرم و صحن و بارگاه تا کی کنار خاک بقیع است اشک و آه آقا بیا و تربت آن را امان بده دیگر مزار مادر خود را نشان بده ای روضه دار هر شب مادر بیا دگر بشنو صدای غربت او را به پشت در مادر تو را صدا زده با سینه ی کبود بر انتقام محسن پاکش بیا تو زود آقا برای مادر شیعه حرم بساز بر اهتزاز پرچم یا محسنش بناز ✍علی مهدوی نسب(عبداالمحسن) ‌. @navaye_asheghaan
. 🎤 باذن الله... سزای دشمن علی بُوَد با ذولفقار باذن الله باذن الله به صف میشه سپاه حیدر کرّار... باذن الله باذن الله به اَمر رهبرم گرفته ام راهِ سلیمانی باذن الله باذن الله گِره می خوره سَربندِ علی مدد به پیشانی باذن الله باذن الله نمی ترسیم سَراَفرازیم در این میدان نمی بازیم باذن الله باذن الله... باذن الله باذن الله... دوباره جنگ خیبری شود بر پا... باذن الله باذن الله شود دست یهود بی صفت بُریده از دنیا باذن الله باذن الله شهادت آرزوی ملّت امام حسین... باذن الله باذن الله شهادت آبروی ملّت امام حسین... باذن الله باذن الله نمی ترسیم سَراَفرازیم در این میدان نمی بازیم باذن الله باذن الله... باذن الله باذن الله... جهانی را تکان میده خروش قوم ایرانی شده آماده ی میدان سپاهی از سلیمانی برای انتقامی سخت تقاص خون مرد و زن هدف قلب تلاویو است شبیخون می خورد دشمن باذن الله باذن الله... باذن الله باذن الله... 📒 (دلسوخته)✍ .👇 @navaye_asheghaan
. در ماتم سرچشمه های پاکیِ خاکی خون می چکد از زمزم افلاکیِ خاکی روی دلم حک می کنم..،حکّاکیِ خاکی : قربان آن چار آفتاب خاکیِ خاکی هفت آسمان از داغ این ها خون دل خورده خاک بقیع افلاک را در غم فرو بُرده وارد شدن در وادی طور خدا سخت است از پشت نرده دیدن آئینه ها سخت است تنهایی ارباب های با وفا سخت است گریه کنی اما بدون سر،صدا..،سخت است گریه کنانش آستینی در دهن دارند اینجا نگهبان هایشان دست بزن دارند سهم دل عاشق به جز نامهربانی نیست زوّار را قدر سلامی هم امانی نیست از گنبد و گلدسته و ایوان نشانی نیست بال کبوترها نباشد..،سایبانی نیست مانند این غم هیچ داغی را نخواهی دید جز ماه در شبها چراغی را نخواهی دید دست بلا بذر جدایی را نکارد کاش دشنه برای قلب شیعه برندارد کاش خاک بقیع اندوه بی حد را نیارد کاش از ابرهای آسمان باران نبارد کاش وقتی بباری کار ما مشکل شود باران! قبر امامان غریبم گِل شود باران تا کِی گلوی ما اسیر آهِ غم گردد ای کاش یک ذرّه از این اندوه کم گردد انگشتری مادرم نذر حرم گردد تا صحن و ایوانِ "حسن جانم" علم گردد باید غریب خویش را یاری کنم آخر باید برای مجتبی کاری کنم آخر شهر نبی آلِ عبا را زجر سختی داد بعد از پیمبر مرتضی را زجر سختی داد ناموس شاه لافتیٰ را زجر سختی داد پس‌کوچه هایش مجتبی را زجر سختی داد این بغضِ سنگین سالیانی در دلم مانده فرزند زهرا مثل مادر بی حرم مانده این خاک را آخر حسن آباد می سازیم منبر به نام باقر و سجاد می سازیم ایوان‌طلا و پنجره فولاد می سازیم صحنی شبیه صحن گوهرشاد می سازیم شب های جمعه "ناحیه" با آه میخوانیم مانند مشهد "آمدم ای شاه" میخوانیم باد موافق زلف شب را گیس خواهد کرد تصویر مرقد چشم ما را خیس خواهد کرد دارالقلم را رهبرم تاسیس خواهد کرد هر ساعتش علامه ای تدریس خواهد کرد پایان هر درسی سلام و روضه ای برپاست با نام صادق در مدینه حوزه ای برپاست بالای گنبد بال و پرها باز می ماند سجاده ی خونین‌جگرها باز می ماند راهِ حرم وقت سحرها باز می ماند زُوّار می آیند و درها باز می ماند در دست هر خادم گُلاب و جام می بینیم نقاره‌زن ها را به روی بام می بینیم باید پری از شهپرِ باب الحوائج ساخت حوضی به نام اصغرِ باب الحوائج ساخت تمثال مَشکی سردر باب‌الحوائج ساخت صحنی به نام مادر باب‌الحوائج ساخت در مضجع ام البنین ریحانه می ریزیم پائین پایش طرحِ "سقاخانه" می ریزیم روضه که می خوانی بگو هی آب،آب آنجا روضه بخوان از تشنگی بی حساب آنجا زنجیر میبینی بگو وای از طناب آنجا تا آب نوشیدی بگو وای از رباب آنجا سقّا کنار علقمه قدّش هلالی شد سهم رباب از آب،تنها مشکِ خالی شد ✍ .@navaye_asheghaan
. بقیع نه گنبد نه حرم نه آستانی نه خادم تا از او پرسی نشانی زیارت نامه ی این چار قبر است عزا و اشک و آه و نوحه خوانی ............ بقیع دل آیینه گریان بقیع است غم و اندوه مهمان بقیع است مدینه شمع روشن کن که هر شب شب شام غریبان بقیع است ایام ✍ . @navaye_asheghaan
. چشمم همين كه گشت خوش‌اقبال، گريه كرد ياد بقيع كرد و به هر حال گريه كرد همراه چار قبله‌ى حاجات اشک ریخت هم‌پاى چار كعبه‌ى آمال گريه كرد «يک‌باره چار كوه كجا بر زمين نشست؟ هفت آسمان به هشتم شوّال گريه كرد» * در كوچه، مادرى به زمين خورد و مجتبى با يادِ آن شكسته پر و بال گريه كرد با ياد نينوا چه به سجّاد مى‌گذشت بعد از پدر، قريبِ چهل سال گريه كرد با داغ باقر و غم صادق دلم شكست حتّى به روی شانه‌ى من، شال گريه كرد بعد از مدينه، نوبت كرببلا رسيد آن جا كه تل به سر زد و گودال گريه كرد ✍ * . @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
علیهاالسلام 🔹کجاست تربت زهرا؟🔹 مدینه! شهر نبی! تربت چهار امام! به نقطه نقطۀ خاکت ز ما سلام، سلام! اگر چه ساکت و آرام می‌رسی به نظر دلی نمانده که گیرد به یاد تو آرام مزار چار امامی و شهر پنج تنی ز شش جهت به سویت حاجت آورند مدام چراغ محفل جان، مسجدالحرام دلی که بر طواف حریم تو بسته دل احرام سزد چو نام شریف تو بر زبان آرم به حرمت سخنم انبیا کنند قیام دوای درد دو عالم ز گرد صحرایی سلام بر تو که آرامگاه زهرایی :: شرار غم ز وجودم زبانه می‌گیرد ز گریه مرغ دلم آب و دانه می‌گیرد نه آرزوی بهشتم بُوَد نه شوق وطن دلم به یاد مدینه بهانه می‌گیرد زِ هَر نشانه گذر کرده با هزار نگاه سراغ از آن حرم بی‌نشانه می‌گیرد سلام باد به شهری که نام روح‌افزاش به هر دلی که شکسته‌ست خانه می‌گیرد.. درود باد به شهری که تربت زهراست بهار دامنش از اشک غربت زهراست.. :: مدینه آنچه که می‌پرسم از تو، راست بگو کجاست تربت زهرا؟ بگو کجاست؟ بگو بقیع، منبر و محراب، یا حریم رسول مزار او ز چه پنهان ز چشم ماست؟ بگو چه شد که فاطمه هجده بهار بیش نداشت چرا هماره ز حق مرگ خویش خواست؟ بگو چرا زمین تو یادآور مصیبت اوست؟ چرا هوای تو این‌قدر غم‌فزاست؟ بگو.. چه لاله‌ای ز تو در بین خار و خس افتاد؟ که در مصیبت او بلبل از نفس افتاد :: مدینه، راست بگو شب علی به چاه چه گفت؟ کنار تربت خورشید خود به ماه چه گفت؟ علی که روز لبش بسته بود و ناله نزد ز دردهای درون با شب سیاه چه گفت؟ مدینه، شب که علی برد سر فرو در چاه ز محسنش که فدا گشت بی‌گناه چه گفت؟ مدینه، شیر خدا کو پناه عالم بود چو دید فاطمه افتاده بی‌پناه، چه گفت؟ مدینه، فاطمه در پشت در چو آه کشید به آن شهیده علی در جواب آه، چه گفت؟ مدینه، شرح غم تو که نیست خاتمه‌اش بسوز، هم به علی، هم برای فاطمه‌اش 📝 @navaye_asheghaan
🔹فانوس شرم ماه🔹 اینجا نشانی از نگاه آشنایی نیست یا از صدای آشنایی، ردّ پایی نیست طوفانی از اندوه، دلتنگی، پریشانی جاری‌ست در این دشت، اما ناخدایی نیست مرزی فراتر از زمین و آسمان دارد بی‌وسعت این خاک، گویا ماورایی نیست! قندیل آه عاشقان، فانوس شرم ماه مشتی ستاره، بیش از اینش روشنایی نیست در غربت این دشت، اما آنچه می‌پیچد تنها هیاهوی سکوت است و صدایی نیست هر یک بقیع کوچکی در سینه‌مان داریم ماییم و اندوهی که آن را آشنایی نیست بر شانه‌های غربت ما، زخم می‌روید زخمی که او را ابتدا و انتهایی نیست ماییم و ارث چارده قرنِ عزا، آری! غمگین‌تر از این قصه، گویا ماجرایی نیست در شعله‌های شرم می‌پیچم که می‌بینم شعرم به یاد غربتش، شعر رسایی نیست 📝 @navaye_asheghaan
🔹قدر پنهان🔹 گلویم خشک از بغض است و چشمانم ز باران، تر پریشان است احوال من از حالی پریشان‌تر مزار جانشینیان نبی را بی‌نشان کردند و می‌دانند خود را از مسلمانان مسلمان‌تر گمان ذره‌ها خاموشی خورشید بود اما نفهمیدند بیش از پیش می‌گردی فروزان‌تر ولی می‌بینم این بدکارها از کار خود روزی پشیمان‌اند این دنیا و آن دنیا پشیمان‌تر دلت آرامگاه پنج جنت‌آفرین باشد بهشتی را ندیدم از بهشت تو گلستان‌تر تو را قدری نهان است ای زمین خاکی یثرب ولیکن در وجود خاکی‌ات قدری‌ست پنهان‌تر رسیده زائری بی‌جان که جان گیرد ز دیدارت چه می‌بیند که برمی‌گردد از پیش تو بی‌جان‌تر تو می‌باری به حال زائر و زائر به حال تو تو از دل می‌شوی ویران‌تر و دل از تو ویران‌تر برایت خواب‌ها دیدیم روزی آستانت را بنا خواهیم کرد از طوس هم حتی چراغان‌تر 📝 @navaye_asheghaan
🔹خاک باران‌خورده🔹 هر چقدر این ‌خاک، باران‌خورده و ‌تر می‌شود بیشتر از پیش‌تر جانش معطر می‌شود این حریم آسمانی گنبدش فیروزه‌ای‌ست روز و شب مفروش با بال کبوتر می‌شود هر رواقش آینه در آینه نور است، نور صحن در صحنش صلات ظهر، ‌محشر می‌شود دل تمنا می‌کند «باب الکرم» را، عاقبت، با امام مجتبی، اینجا مُیسّر می‌شود «قال باقر»، «قال صادق» می‌نشیند بر زبان دور تا دور حرم یک روز، منبر می‌شود کربلا هم می‌رسد اینجا لبی را تر کند طرح سقاخانه‌ها روزی مُقدّر می‌شود روضه‌خوان اینجا نشسته روضه‌خوانی می‌کند در دلم تازه غم و اندوه مادر می‌شود 📝 @navaye_asheghaan
🔹حرم🔹 فرق دارد جلوه‌اش در ظاهر و معنا حرم گاه شادی، گاه غم دارد برای ما حرم کل معصومین مُعزُّالمؤمنین در عالم‌اند قبرشان قبله‌ست حالا بی‌حرم یا با حرم یک حرم در زینبیه، یک حرم در شهر قم یک طرف زائر فراوان، یک طرف تنها حرم... اوج غربت در کدامین داغ معنا می‌شود این که شاهی از کفن محروم باشد یا حرم؟ فکر کن سبط نبی، حتی ندارد سنگ قبر خادم فرزند او دارد در این دنیا حرم... در مدینه کاخ‌ها با خاک یکسان می‌شوند بعد از آن، از دور چون دُرّ می‌شود پیدا حرم گاه معنای حرم هرگز ضریح و بقعه نیست داشت تعبیری دگر در روز عاشورا حرم یک سوی زینب حرم، یک سوی دیگر قتلگاه پیر شد در رفت و آمدهای مقتل تا حرم ناله می‌زد مادری با اشک، واویلا حسین ناله می‌زد خواهری با اشک، واویلا حرم 📝 @navaye_asheghaan
. (عج) ایام عمری مرا تو بیشتر از من دعا کردی من معصیت کردم ولیکن تو حیا کردی دادی جوابم را تو بی چون و چرا اما چون و چرا کردم مرا وقتی صدا کردی ای وای از آن نیمه شب هایی که آقاجان من خواب بودم تو به حالم گریه ها کردی من که همیشه جای مرهم ، درد تو بودم ماندم برای چه تو دردم را دوا کردی دورت بگردم من ، فقط بین رفیقانم حق رفاقت را تو جانانه ادا کردی از یاد برم عزت من از کجا بوده از بس به این سائل عطای بی ریا کردی غم نیست گر بسته است بر رویم همه درها وقتی در ِ رحمت به روی من ، تو وا کردی آقا دعا کن زنده باشم من ببینم که تو در مدینه چار تا جنت بنا کردی جانم فدای سفره ام البنینی که هر صبح شنبه در مدینه تو به پا کردی ✍ . @navaye_asheghaan
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم غزل - بقیع (مرثیه) دارد بساطِ گریه را می چیند امّا بی‌صدا روضه گرفته مادرِ سادات  اینجا بی‌صدا اینجا کسی که می‌بَرد نامِ علی را مجرم است بالایِ قبرَت یاعلی می‌گفت زهرا بی‌صدا صحن و سرا اَفلاکی و بالِ کبوتر خاکی و... دارد زیارت می‌کند  آقا شما را بی‌صدا سینه زدن نَه... گریه کردن نَه...کمی آرام‌تر یا سَر از این دیوار بردار و برو... یا بی‌صدا بغضِ گلو را وا نکن یاد از غریبی‌ها نکن اینجا زیارت‌نامه می‌خواند تماشا بی‌صدا از ذهنِ تو خواهد گذشت این آرزویِ کهنه‌ات گوشِ شنیدن نیست می‌گوییم رویا بی‌صدا در اصفهان باید ضریحی ساخت از جنسِ طلا هرگز نمی‌ماند حریمِ دلرباها  بی‌صدا صحنَت شود آباد مثلِ صحنِ گوهرشاد تا... فریادِ یاحیدر شود آزاد و غمها بی‌صدا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❤️رو به شش گوشه‌ترین قبله‌ی عالم هر صبح بردن نام حسیـــن بن علی میچسبد: چِــقَدَر نـام تــو زیبـاست اَبــاعَبـــــدالله... هرکسی داد سَلامی به تو و اَشکَش ریخت ،،، او نَظـَرکَــرده‌ی زَهــراست... اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ وَعَلى عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَوْلادِ الْحُسَيْنِ وَعَلى اَصْحابِ الْحُسَيْنِ وعَلی العباس الحسُیْن... ارباب بي‌کفن ســــــــلام...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ۱۴۰۳ هستی امان ِشیعه، چرا بی امان هنوز عمریست اشک چشم تو مانده روان هنوز بابای مهربان ِبیابان نشین ما غافل ز توست شیعه ی نامهربان هنوز از بس که بین روضه ی خود گریه می کنی هستی همیشه صبح و مساء نیمه جان هنوز تو حاضری همیشه ولی غائبیم ما در پشت ابر ِغیبت ِمایی نهان هنوز آمد دوباره هشتم شوّال، منتقم درد بقیع، مانده چرا بیکران هنوز از چه مزار چار امام غریب ما گشته اسیر محنت و ظلم عیان هنوز شبها بدون شمع و چراغند و روزها خون گریه می کند ز غمش آسمان هنوز در زیر آفتاب، قبور پناه ِخلق بی سرپناه مانده و بی سایه بان هنوز بنگر به دور قبر امامان بی حرم شوری نمانده از گذر زائران هنوز پیش قبور خاکی شان نیست روز وشب نه خادمی؛ نه مستمع و روضه خوان هنوز آقا بیا بگو که چرا سال های سال مانده ست قبر مادر تو بی نشان هنوز آقا بیا ببین که دل باقرالعلوم دارد هزار خاطره از کاروان هنوز روضه نیاز نیست، که انگشترش شده یادآور جنایت آن ساربان هنوز هنگام ذکر، چون که لبش را تکان دهد تازه شود دوباره غم ِخیزران هنوز ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan
. سفرنامه در مدینه عشق را سر در گریبان دیده ام زائران را عاشقانی بس پریشان دیده ام دیده ام این جا فضا غرق غمی سنگین شده غربت اسلام در این سر زمین تدوین شده خاک از عطر نبوت یافته قدری رفیع جلوه ی جنت گرفته از امامان بقیع آسمان را دیدم این جا غرق در باران شده بر بقیع غمزده خیره شده، گریان شده ماه را دیدم شبانه نقره می ریزد به خاک زیر لب گوید به گل های نبی روحی فداک می کشد این خاک، بار بس گرانی را به دوش ناله ی ام البنین ازجان او آید به گوش راه عرش و فرش کوتاه است این جا برهمه پل بزن از خاک تا افلاک بایافاطمه این زمین یادآور ،جای قدم های علی است ابن زمین غربت سرای تار غم های علی است چار گل را دیدم این جا، بانوی گل ها کجاست؟ یا رسول الله ، قبر دخترت زهرا کجاست؟ این شنیدم خانه دارد مهدی او در برش میزبانی می کند از زائران مادرش کاش ما هم لایق دیدار مهدی می شدیم با دعای عهد او غرق هم عهدی می شدیم منتطر ماندم «وفایی» تا دلم شیدا شود این سفرنامه به دست مُنتَظَر امضا شود سفرنامه در مدینه عشق را سر در گریبان دیده ام زائران را عاشقانی بس پریشان دیده ام دیده ام این جا فضا غرق غمی سنگین شده غربت اسلام در این سر زمین تدوین شده خاک از عطر نبوت یافته قدری رفیع جلوه ی جنت گرفته از امامان بقیع آسمان را دیدم این جا غرق در باران شده بر بقیع غمزده خیره شده، گریان شده ماه را دیدم شبانه نقره می ریزد به خاک زیر لب گوید به گل های نبی روحی فداک می کشد این خاک، بار بس گرانی را به دوش ناله ی ام البنین ازجان او آید به گوش راه عرش و فرش کوتاه است این جا برهمه پل بزن از خاک تا افلاک بایافاطمه این زمین یادآور ،جای قدم های علی است ابن زمین غربت سرای تار غم های علی است چار گل را دیدم این جا، بانوی گل ها کجاست؟ یا رسول الله ، قبر دخترت زهرا کجاست؟ این شنیدم خانه دارد مهدی او در برش میزبانی می کند از زائران مادرش کاش ما هم لایق دیدار مهدی می شدیم با دعای عهد او غرق هم عهدی می شدیم منتطر ماندم «وفایی» تا دلم شیدا شود این سفرنامه به دست مُنتَظَر امضا شود ✍ . @navaye_asheghaan
. علیه_السلام باسلام و صلوات-همینا سینه زنات یه امامزاده باشه-مثلا تو یه دهات براش حرم می سازن-براش ضریح می یارن به بچه های زهرا-اینجا ارادت دارن تو که اخه کاری غیر از کَرَم نداری چه جوری قبول کنم که حرم نداری؟ صحنتو یه روزی اخرم حسن می سازیم به جون مادرم حسن ای امامزاده بی حرم حسن ای امامزاده بی حرم حسن«۳» …… شب تاره مثلا-بقیع داره مثلا چند تا گنبد طلا-با مناره مثلا فکر کن که ایوون داره-فکر کن علم می بینی با دو تا چشمت داری-چار تا حرم می بینی تو بقیع ببین شلوغی کربلا رو پنجره فولاد اقام امام رضا رو می خونم باز با چشم ترم حسن بخدا که خیلی نوکرم حسن ای امامزاده بی حرم حسن ای امامزاده بی حرم حسن«۳» @navaye_asheghaan
. و ■◆■◆■◆■ |بند اول: | میرسه عاقبت فصل هم عهدی آید از مکه صوت انا المهدی میکنه نسل دشمن رو از ریشه مرهم زخمای فاطمه میشه بیا/ امید طاها بیا/ قرار دلها بیا/ یوسف زهرا ٬اللهم عجل لولیک الفرج٬ ------------------------------------------------ |بند دوم: | قبله گاهه برا هر دل عاشق مرقد خاکیه حضرت صادق گنبدش وسعت آسمان داره زائری مثل صاحب زمان داره بقیع / قدر تو پنهان بقیع/ مزار جانان بقیع/ بهشت ویران ------------------------------------------------ |بند سوم :| خادم صحن تو انبیا هستن زایر کوی تو اولیا هستن تو پر از بوی عطر گل یاسی تربت خاکیه ام عباسی بقیع / تو بی نشانی بقیع / بی سایبانی بقیع / گنج نهانی ------------------------------------------------ |بند چهارم:| خاک تو سرمه ی چشم هر شیعه جلوه گر میشود خشم هر شیعه تا ظهور آقا تاب و تب داریم ذکر عجل فرج را به لب داریم بقیع / ما سرفرازیم بقیع / به تو مینازیم برات/ حرم میسازیم ◈◈◈◈◈◆◈◈◈◈◈◆◈◈◈◈◈ ■شاعر: @navaye_asheghaan
. ۱۴۰۳ هستی امان ِشیعه، چرا بی امان هنوز عمریست اشک چشم تو مانده روان هنوز بابای مهربان ِبیابان نشین ما غافل ز توست شیعه ی نامهربان هنوز از بس که بین روضه ی خود گریه می کنی هستی همیشه صبح و مساء نیمه جان هنوز تو حاضری همیشه ولی غائبیم ما در پشت ابر ِغیبت ِمایی نهان هنوز آمد دوباره هشتم شوّال، منتقم درد بقیع، مانده چرا بیکران هنوز از چه مزار چار امام غریب ما گشته اسیر محنت و ظلم عیان هنوز شبها بدون شمع و چراغند و روزها خون گریه می کند ز غمش آسمان هنوز در زیر آفتاب، قبور پناه ِخلق بی سرپناه مانده و بی سایه بان هنوز بنگر به دور قبر امامان بی حرم شوری نمانده از گذر زائران هنوز پیش قبور خاکی شان نیست روز وشب نه خادمی؛ نه مستمع و روضه خوان هنوز آقا بیا بگو که چرا سال های سال مانده ست قبر مادر تو بی نشان هنوز آقا بیا ببین که دل باقرالعلوم دارد هزار خاطره از کاروان هنوز روضه نیاز نیست، که انگشترش شده یادآور جنایت آن ساربان هنوز هنگام ذکر، چون که لبش را تکان دهد تازه شود دوباره غم ِخیزران هنوز ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) . @navaye_asheghaan