دوبیتی
ای با تو ظهور عدل ممکن برگرد
وی ذکر دعای هرچه مؤمن برگرد
یک سوم سادات جهان را کشتند
ای منتقم حضرت محسن برگرد
#عبدالزهرا
▪️
خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
میان شعله ها آیینه ام سوخت
چنان مسمار در قلبم فرو ریخت
که محسن گفت مادر سینه ام سوخت
#استاد_غلامرضا_سازگار
▪️
مظلوم ترین یار ولی را کشتند
سبط نبیِ لم یزلی را کشتند
غافل نشوید اول ماه ربیع
با ضرب لگد طفل علی را کشتند
#مهدی_علی_قاسمی
▪️
بیت علی و فاطمه غوغاست بیا
در شعله ور از کینه ی اعداست بیا
با ضرب لگد! طفل علی را کشتند
فریاد دل محسن زهراست بیا
#عبدالزهرا
▪️
آن روز که در شعله ور از اهل ستم شد
بین در و دیوار قدِ فاطمه خم شد
تنها نه فقط پیکر ناموس خدا سوخت
یک ثُلث ز سادات بنی فاطمه کم شد
#حيدر_توکلی
▪️
ای جذبه ی عشق در نگاهت محسن
ای چشم امید ما به راهت محسن
آخر گنهم چیست که باید هر روز
افتد نظرم به قتلگاهت محسن
#استاد_محمد_جواد_غفورزاده_شفق
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
ای حامی ولایت ، ای محسن عزیزم
رفتی و من ز داغت، اشک از بصر بریزم
هنگام ضربه در ، بودی کنار مادر
گشتیم هر دو باهم ، فدای راه حیدر
هر شب به یاد داغت ، در پشت درب خانه
بنشینم و بگریم ، ای طفل نازدانه
طفل نخورده شیرم ، مادر شود فدایت
با جان خود نمودی ، از شیر حق حمایت
مظلومی علی از ، داغ غمت عیان است
مانند قبر مادر ، قبر تو هم نهان است
وقتی که جسم پاکت ، بر سینه ام سپر شد
گفتم به فضه بیا ، فاطمه بی پسر شد
تو اولین فدای ، راه ولایت استی
تو اولین شهید ، پیش ولادت استی
با که بگویم این را ، با محسنم چها شد
شش ماهه کودکم از ، ضرب لگد فدا شد
هم جان و پیکرم سوخت ، هم ماه و اخترم سوخت
هم بین دود و آتش ، غنچه پرپرم سوخت
#علی_سلطانی
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
نقشه ی قتل علی بعد از نبی تنظیم شد
با جسارت های قنفذ این سند ترسیم شد
محسنیه شد میان شیعه،در این روزها؛
از مقام روح و از تأثیر آن تکریم شد
با حضور میخ در زهرا برای محسنش
پشت در صاحب عزای مجلس ترحیم شد
بابت اینکه ولی شد در حقیقت،پشت در؛
هدیه ی زهرا به مولا زودتر تقدیم شد
یک نفر پشت در و آن یک میان کوچه ها
فرق محسن با حسن از این جهت یک میم شد
حال مادر در میان بسترش بدتر شد و
زخم های در به لطف فاطمه ترمیم شد
غیر از اینکه قبر زهرا گشت پنهان از همه
روز قتل محسنش هم حسرت تقویم شد
اینکه زهرا با ولایت ماند با اهدای جان
نکته ی برجسته ی تربیت و تعلیم شد
#مهدی_رحیمی_زمستان
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
خستند پرت را و شکستند سرت را
ای وای که کشتند حسودان پسرت را
پشت در آن خانه چه گویم که چه ها شد
با ضرب لگد چید حرامی ثمرت را
فریاد زدی فضه بیا بال و پرم سوخت
جز اشک چه سازم شرر بال و پرت را
ای مادر غم دیده که در اوج شقاوت
بردند به یغما همه ارث پدرت را
پنهان شدی از ظلمت این عالم خاکی
حاشا که بیابند خلایق اثرت را
#ابراهیم_روزبهانی
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
دوبیتی
آن روز که در شعله ور از اهل ستم شد
بین در و دیوار قد فاطمه خم شد
تنها نه فقط پیکر ناموس خدا سوخت
یک ثلث ز سادات بنی فاطمه کم شد
#حيدر_توکلی
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
بالفرض که چشمان بشر بسته بماند
این قصه بنا نیست که سر بسته بماند
باید همه خلق بدانند که تا حشر
داغیست که بر روی جگر بسته بماند
در کوچه اگر راه ببندند به مادر
خوب است که چشمان پسر بسته بماند
باز است در خانه مولای من اما
بر روی ابوبکر و عمر بسته بماند
با ضرب لگد باز شود هر دری اما
یا رب تو مدد کن که مگر بسته بماند
در باز شد و مادر ما بچه اش افتاد
در سوخت نشد مثل سپر بسته بماند
ای فضه بیا تا که نبینند خلایق
ای فضه بیا تا که نظر بسته بماند
بی هوش که شد فاطمه بردند علی را
خاموش که شد فاطمه بردند علی را
#سید_محمد_حسین_حسینی
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
دوبیتی
مظلوم ترین یار ولی را کشتند
سبط نبی لم یزلی را کشتند
غافل نشوید اول ماه ربیع
با ضرب لگد طفل علی را کشتند
#مهدی_علی_قاسمی
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
در کوچه چه محشر شده سادات ببخشند
اینگونه مقدّر شده سادات ببخشند
این روضۀ ناموسی و این قصۀ کوچه
تکرار مکرر شده سادات ببخشند
دیوار که تقصیر ندارد به گمانم
هر چه شده از در شده سادات ببخشند
مادر که زمین خورده و بابا که شکسته
ششماهه که پرپر شده سادات ببخشند
مظلومۀ دنیاست ولی قاتل زهرا
مظلومیِ حیدر شده سادات ببخشند
دل سوخت ازین غصه که بین همه تقسیم
ارثیّۀ مادر شده سادات ببخشند
ارثیّۀ پهلوی لگد خوردهء مادر
سهم علی اکبر شده سادات ببخشند
گهوارهء ششماهۀ زهرا به گمانم
وقف علی اصغر شده سادات ببخشند
سهمیّۀ رخسار کبودش به خرابه
تقدیم به دختر شده سادات ببخشند
البتّه رسیده است به او ارث ، اضافه
چشمی که مکدر شده شده سادات ببخشند
ظلمی که به زهرا شده ، تکرار به نوعی
با زینب مضطر شده سادات ببخشند
در شام خدا داند و زینب که به نیزه
با سنگ چه با سر شده سادات ببخشند
#مهدی_مقیمی
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
دوبیتی
آمَن هستیم، کاش آمِن باشیم*
در سایه ی فاطمیه ساکن باشیم
دیری ست عزادار حسین و حسنیم
تا سینه زنان "داغ محسن" باشیم
*يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ...
#میلاد_حسنی
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
مادرم پشت در افتاد به دادم برسید
پشت در با پسر افتاد به دادم برسید
ضربه آنقدر به پهلوی گلش کاری بود
که زشاخه ثمر افتاد به دادم برسید
در زجا کنده شد افتاد به روی مادر
جان او در خطر افتاد به دادم برسید
مادرش نیست به داد دل دختر برسد
فضه در دردسر افتاد به دادم برسید
با همان حال به دنبال علی رفت ولی
چند قدم پیشتر افتاد به دادم برسید
هر چه کردند نمی کرد رها حیدر را
کار با ده نفر افتاد به دادم برسید
یک نفر نیست بگیرد غلاف از قنفذ
ضربه اش کارگر افتاد به دادم برسید
آنقدر در وسط کوچه زدند زهرا را
مثل یک محتضر افتاد به دادم برسید
مردم شهرمدینه چقدر نامردید
دخت خیرالبشر افتاد به دادم برسید
#عبدالحسین
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
دوبیتی
خدایا گنج با گنجینه ام سوخت
میان شعله ها آیینه ام سوخت
چنان مسمار در قلبم فرو ریخت
که محسن گفت مادر سینه ام سوخت
#ستاد_غلامرضا_سازگار
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan
دوبیتی
خلق شد محسن و این دهر ندید
از ستمکاریِّ اعدایِ پلید
قبل از آن که به دنیا آید
سومین سبطِ نبی گشت شهید
▪️
آه از آن دم که زِ کین خصمِ پلید
خانه ی وحی بر آتش بِکِشید
ضربِ در پهلوی زهرا بِشِکست
داغِ محسن جگرش سوزانید
#حسین_مقدم
#حضرت_محسن_ابن_علی_ع
@navaye_asheghaan