eitaa logo
کانال نوای عاشقان
17.1هزار دنبال‌کننده
4هزار عکس
1.5هزار ویدیو
395 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
کربلای معلی_۲۰۲۳_۰۷_۱۸_۱۱_۰۲_۵۱_۷۰۱.mp3
2.67M
زیارت عاشورا 🎙 «لبیک یاحسین» ✍️ جهاد تبیین به عشق سید الشهدا🙏
. سلسلۀ کائنات عبد قدیم حسین روی دل عاشقان سوی حریم حسین میکند ارض و سما بر حرم او سلام کعبۀ شش گوشه اش قبلۀ بیت الحرام ای جان و جانانم یا حسین حافظ ایمانم یا حسین با یاد تو مرثیۀ غم می خوانیم تا به ابد سینه زن تو میمانیم جانم حسین جانم حسین جانم حسین... ای پسر فاطمه کن نظری سوی ما که چو شهیدان شویم زائر کرببلا مِهر و مَهِ ما که بس روشن و نورانی است مِهر جمارانی و ماه خراسانی است دعای قنوت اشکمان العَجَل یا صاحبَ الزّمان ای دلها از هجر تو خون ، یابن الحسن گل پسر نرجس خاتون ، یابن الحسن یابن الحسن... ✍️
274.2K
. 🎤کربلایی سعید حسنوند
─‌‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅ ❃﷽ ❃ ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌─‌ ─‌┅═‎‌‌‌‌‌‌༅࿇༅࿇༅ ❃༅࿇༅❃ ༅࿇༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ هفت روزه که حسینِ من/ به زور ازَت جدا شدم هفت روزه که همسفرِ /سرِ رو نیزه ها شدم این همه سال نبوده که /چن روز ازَت جدا باشم نبوده تو این همه سال / بینِ نامحرما باشم ببین که زینبت کجا / کوچه و بازار کجا؟ اهل حرم کجا و این / مجلس اغیار کجا؟ اگر که طاقت بیارم /توو راه کوفه تا به شام زنده بمونم و یه سر / به سمت کربلا میام داغ دلم تازه میشه/ با دیدن سرت داداش باور نمی کنم چطور/ نمرده خواهرت داداش این هفت روز برای من/ مثالِ هفت سال گذشت از خاطرم هزار بار/ روضه گودال گذشت به یاد خنجری که شد/ شرمنده از گلوی تو کُند شد و نمی بُرید / گلو ز ِ روبروی تو یادم نمیره که تو رو / چطور اَزَم گرفتنت چطور جلو چشم همه /سرت جدا شد از تنت یادم نمیره بعدِ تو / آتیش زدن به خیمه ها چه وحشتی افتاده بود / بین تموم بچه ها بین همین آتیش و دود / سَرا به نیزه ها شدن این بچه ها قربونیِ / سیلیِ بی هوا شدن با این همه جسارتا / ولی بدون ، برادرم حتی یه لحظه هم حسین!/ نرفته معجر از سرم زینب تو نذاشته تا /دستی به معجر برسه جسارتی به چادرِ / خاکیِ مادر برسه اگر که خواهر تو رفت / به مجلس اِبن زیاد با خطبه های خواهرت /هیبتشون رفت به باد اگرچه داغ دیده ام / نشد سرم ، یه لحظه خَم با عزت و صلابتم / شکسته شد کاخ ستم اگر چه دیدم سرِ تو /میوون تشت خون،ولی زنده شد از خطبه ی من/ کلام و گفتار علی خطبه زین العابدین /آتیش به قلبشون کشید اشک ندامت می بارید /از چشم این قوم پلید دیگه جایی نمونده بود / برا پشیمونی هاشون به نیزه رفته بود حالا / سَرای قربونی هاشون سرت به نیزه شد ولی / مقام و عزت آفرید برای دشمنان دین / خواری و ذلّت آفرید 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌ شعر:رقیه سعیدی(ڪیمیا) 𖠇࿐ྀུ༅࿇༅═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌═‎‌‌‌‌‌‌┅─‌
340.8K
🎤کربلایی سعید حسنوند
روضه خانگی - حضرت زینب(س) - 1334.mp3
10.66M
|⇦نماز ظهر آخرت .... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس کربلایی حنیف طاهری 🖤🖤🖤 وقتی شعر را میخوانیم، به فکر باشیم که از این شعر ما، ایمان مخاطبان ما زیاد شود. پس، هر شعری را نمیخوانیم؛ هرجور خواندنی را انتخاب نمیکنیم؛ جوری میخوانیم که لفظ و معنا و آهنگ، مجموعاً اثرگذار باشد. در چه؟ در افزایش ایمان مخاطب. ۱۳۸۶/۰۴/۱۴ مقام‌معظم رهبری حفظ الله ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷 د
. سلسلۀ کائنات عبد قدیم حسین روی دل عاشقان سوی حریم حسین میکند ارض و سما بر حرم او سلام کعبۀ شش گوشه اش قبلۀ بیت الحرام ای جان و جانانم یا حسین حافظ ایمانم یا حسین با یاد تو مرثیۀ غم می خوانیم تا به ابد سینه زن تو میمانیم جانم حسین جانم حسین جانم حسین... ای پسر فاطمه کن نظری سوی ما که چو شهیدان شویم زائر کرببلا مِهر و مَهِ ما که بس روشن و نورانی است مِهر جمارانی و ماه خراسانی است دعای قنوت اشکمان العَجَل یا صاحبَ الزّمان ای دلها از هجر تو خون ، یابن الحسن گل پسر نرجس خاتون ، یابن الحسن یابن الحسن... ✍️
4_6034885438399843510.mp3
936.3K
❣﷽❣ ▪️ ▪️ ناظم حسین سرباز ره دین بود ⬛️◼️◾️▪️◾️◼️⬛️ در هفتمین روز عزا و ماتم در خون نشسته دیده ی مُحرم شد رشته ی فتح و ظفر منظم خون دل عالم است سینه غرق غم است در چشم زینب اشک و خون است انا الیه راجعون است ▪️ واویلتا آه و واویلا .... جان جهان خسته و بر لب بُوَد قلب صبور عشق در تب بُوَد هفت آسمان همدرد زینب بُوَد هفتمین روز غم می رسد دَم به دَم وقت عزای عالمین است بر نیزه ها رأس حسین است ▪️ واویلتا آه و واویلا ..... در هفتمین روز عزای زینب شد نقش هر دیده برای زینب تصویری از کرب و بلای زینب آه او روی لب جان او در تَعَب این بانوی پیوسته در غم شد قافله سالار ماتم ▪️ واویلتا آه و واویلا .... امام چارمین که جان فدایش زنجیر کین دارد به دست و پایش شد شهر کوفه همچو کربلایش این شه مُلک دین گشته حق را طنین در هفتمین روز شهادت از خود نشان داده رشادت ▪️ واویلتا آه و واویلا .... ** (محمود تاری «یاسر»)
1.64M
منزل آخر امام حسین ع رسیدن سر بریده به شام یا مصطفی وا جَدّاه یا علی وا اَبَتاه یا فاطمه وا اُماه حسین حسین واویلا از سفر آمد و رسید منزل آخر حسین رفته به مجلس یزید غرق به خون سر حسین موی پریشان شده و خاکیه حنجر حسین یزید چوب خیزران زد به لب تر حسین خدا صبوری بدهد به قلب دختر حسین یا مصطفی وا جَدّاه یا علی وا اَبتاه یا فاطمه وا اُماه حسین حسین واویلا حسین حسین واویلا حسین حسین واویلا لحظه به لحظه اضطراب شد جگر و دلم کباب قاری قرآن خدا رفته به مجلس شراب هلهله شد دور و برِ محاسن به خون خضاب کاش که شستشو شود لب حسین من به آب رقیه ناله می زند کسی نمی دهد جواب یا مصطفی وا جَدّاه یا علی وا اَبتاه یا فاطمه وا اُماه حسین حسین واویلا حسین حسین واویلا حسین حسین واویلا حسین تشنه لب سلام رسیده ام به شهر شام مسافر غریب من زخمیِ کُلّ دست و پام جان به لبم رسیده از مَردم شامِ بی مَرام قافله ات بریده و صبر همه شده تمام رقیه قهر است و دگر هیچ نمی کند کلام میوه ی قلب مادرم گُل بُریده حنجرم شاه شهید بی سرم حسین حسین برادرم حسین حسین برادرم حسین حسین برادرم یا مصطفی وا جَدّاه یا علی وا اَبتاه یا فاطمه وا اُماه حسین حسین واویلا حسین حسین واویلا حسین حسین واویلا
گوشه‌ی صحن اباعبدالله با یک سلام از هر طرف پَر باز کردیم تاگوشة صحنِ حسین پرواز کردیم سیر و سلوکِ عاشقی آغاز کردیم مانند فطرس بر ملائک ناز کردیم راه رسیدن تا خدا تنها حسین است زیباترین ذکر لبِ زهرا حسین است شبهایِ جمعه گریه آب و رنگ دارد پیراهنی که جا صدها چنگ دارد مادر شکایت ها زروز جنگ دارد گوید چرا رویِ تو جای سنگ دارد گوید مرا با روضه هایت پیر کردی مثل خودم زیرِ لگدها گیر کردی مانند من ترکیب ِ ابرویت بهم ریخت باهر تکان ضربه گیسویت بهم ریخت خوردی زمین ووضع پهلویت بهم ریخت آتش گرفتی حالت رویت بهم ریخت خیلی شبیه مادرت زهرا شدی تو آشفته گیسو زیرِ دست وپا شدی تو بر نیزه ها و نیزه دارِ پست لعنت بر آنکه راهِ حنجرت را بست لعنت بر خیزران وتشت و قومی مست لعنت بر آنکه دندان تورا بشکست لعنت با هر تکان خیزران زینب زمین خورد از تشت و افتاد وسرت بالب زمین قاسم نعمتی
شعر شب زيارتى حضرت برپا بشود محشر کبری شب جمعه آید ز جنان ناله ی زهرا شب جمعه یک هفته نگه داشته غم های دلش را تا لحظه ی دیدارِ پسر در شب جمعه زیر بغل فاطمه را فضّه گرفته با مریم و آسیه و حوّا شب جمعه با قامت خم، چادر خاکی، رخ نیلی تا صبح کند زمزمه برپا شب جمعه پیراهن خونی شده بر دست بگیرد آشفته شود عرش معلّا شب جمعه مادر گره ی معجر خود باز نموده در لحظه ی بوسیدن رگها شب جمعه آن موی بهم ریخته که در پَسِ در سوخت گردد ته گودال هویدا شب جمعه این بوسه کجا! بوسه ی گودال کجا و یادی کند از زینبِ تنها شب جمعه
recording-20230802-115917.mp3
2.27M
هفتم شاه شهیدان 🎤کربلایی حسین بابا نیا
Seyed Reza Narimani - Mano Nazar Tanha (128).mp3
5.85M
|⇦منو‌نذار تنها... و توسل به حضرت زینب کبری سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی 🖤🖤🖤 حضرت زینب کبریٰ (سلام ‌الله علیها) یک بانوی برجسته‌ ای در تاریخ بشریّت است، نه فقط تاریخ اسلام؛ واقعاً این جور است. آن شخصیّت مستحکم و قوی، آن انسان بزرگ، آن انسانی که «زن نگر دست خدا در آستین»؛ آنچنان که او عمل میکند کمتر انسانی -چه مرد، چه زن- میتواند با این قدرت، با این استحکام وارد میدانهای دشوار بشود.۱۳۹۸/۱۰/۱۱ بیانات مقام معظم رهبری در دیدار جمعی از پرستاران سراسر کشور ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ 🇮🇷🇮🇷
4_5962997813397686356.mp3
2.75M
‍ دیر راهب نصرانی اي میهمان بی بدن ای سر خوش آمدي از بزم این جماعت مهمان کش آمدي با چه سختی پول داد گفت این سرُ یه شب مهمانِ من کنید .. دِیریست وا نگشته به این دیر پایِ غیر تو آمدی که با تو شوم عاقبت بخیر در کسوت مسیح به مهمانی آمدی وقتی به دیر راهب نصرانی آمدی تو قصد کرده ای همه دنیایِ من شوی ترسا شدم كه حضرتِ عیسایِ من شوی بي پيكر آمدي سر و جانم فدایِ تو اي سر! بگو چگونه نهم سر به پایِ تو اي سيبِ سرخ؛ آمده اي تا ببويمت بگذار با گلابِ نگاهم بشويمت *شروع کرد شستنِ سر .. گفت خودت خودت رو معرفی کن به من .. تو کی هستی ؟.. دید لباش مثه چوبِ خشک تکان خورد أنَا ابنُ مُحَمَّدٍ المُصطَفى، وأنَا ابنُ عَلِیٍّ المُرتَضى، وأنَا ابنُ فاطِمَةَ الزَّهراءِ، وأنَا المَقتولُ بِکَربَلاءَ، أنَا المَظلومُ، أنَا العَطشان ...* اين دير كربلا شده قرباني ات شوم قربان زخم گوشۀ پيشاني ات شوم دامن مكش ز دستم ، دستم به دامنت رأست چنين شده است چه كردند با تنت تير و سنان و نيزه و شمشير و ريگ و خار از هر چه هست زخمي داري به يادگار با اينكه از لبان تو پيداست تشنه اي گويا نرفته تشنه ز خون تو دشنه اي از وضع نامرتب رگهاي گردنت پيداست بد جدا شده رأس تو از تنت "زخم لبت" گمان كنم اين زخم، كهنه نيست اين خرده چوب ها كه نشسته به لب ز چیست
نزدیکِ قتلِگاه نیا، نه، به دور باش ای کوهِ صبر! ای زنِ تنها! صبور باش از رویِ تل، نگاه کن این سیلِ نیزه را اینجا نایست! رد شو، به فکرِ عبور باش روزی برایِ پیکرِ صدپاره، گریه کن روزی بسوز و مرثیه‌خوانِ تنور باش "خورشید" رفته بر سرِ نیزه، تو مثلِ "ماه" بر عالمی بتاب؛ ولی غرقِ نور باش صبحِ وصال، کِی برود جانبِ غروب؟ شامِ فراق چیست؟ تو غرقِ حضور باش لب تَر کن از حضور و به معراج پَربکش بردار جام و مستِ شرابِ طهور باش ✍
همین‌که سایه‌ات را بر سرم دارم، خدا را شکر همین‌که در هوای تو گرفتارم، خدا را شکر   نبینم گریه‌باران است چشمت، آسمانِ من! مزن آتش به جان عالم و آدم، جهانِ من!   اگر زینب نبیند اشک‌هایت را، که زینب نیست! اگر نشناسد آن سوزِ صدایت را، که زینب نیست!   خیالش سخت بود آری که روزی سر کنم بی‌تو چگونه بودنم را بعد از این باور کنم بی‌تو؟   شب یلدای من، آخر به روز تو چه آوردند؟! چقدر اوضاع گیسوی تو را آشفته‌تر کردند   سرت را در خیالم شانه می‌کردم که طوفان شد کمی آهسته‌تر ای باد! گیسویش پریشان شد    به‌روی نیزه چشمان تو را پُردرد می‌بینم در اطراف خودم تا می‌شود نامرد می‌بینم   کمی از روی نی قرآن بخوان! قاری زیبایم! که شاید دست بردارند این قوم از تماشایم   از آثار نگاه توست، اگر بر روی پا هستم اگر هستم اگر از داغ لب‌های تو نشکستم   و من ناباورانه خیره می‌مانم به جایی که شکسته حرمت قاری و شأن آیه‌هایی که   برای قوّت قبلم ز لب‌های تو نازل شد بخوان جانم فدایت، سوزِ صوتت مرهم دل شد   بخوان قرآن برای کودکی که پای تو جان داد به این قصه چگونه می‌شود امروز پایان داد-   که هم تو باشی و هم من شبیه روزهایی که حیاط خانۀ ما بود و آن حال و هوایی که... ✍
اشکِ غریب، عاقبتش شرم آشناست بدبخت آن کسی‌ست که از صاحبش جداست یک عمر از دعای فرج رزق خورده‌ایم باید وبال گفت به دستی که بی‌ دعاست پایی که نیست در پی تو، لنگ می‌زند دنبال تو دویدن ما آبروی ماست از دیگران دوا برسد درد مطلق است دردی اگر ز تو برسد مرهم و دواست هرجور هست پیش تو یک‌روز می‌رسیم آقا بگو که خیمه‌ی زهرایی‌ات کجاست؟ حق می‌دهیم دل به دل ما نمی‌دهی ما سال‌هاست عادتمان لاف و ادعاست * سجده به‌غیر تربت اعلی نمی‌کنیم مُهر قبول سجده‌ی ما مُهر کربلاست * هرچه زدند باز ز جایش تکان نخورد زینب کنار نیزه‌ی آقایِ سرجداست ✍
از روی نیزه بر منِ غمگین نظاره‌ای حرفی، کنایه‌ای، سخنی یا اشاره‌ای پلکی بزن که حال حرم روبه‌راه نیست کافی‌ست بزم سوختگان را شراره‌ای سوسو بزن به سوی من، ای سوی دیده‌ام! در آسمان به‌جز تو ندارم ستاره‌ای دستم نمی‌رسد به سر نیزه‌ات اگر در دست زینب است گریبانِ پاره‌ای یک قتلگاه رفتی و صد قتلگاه من... گشتم به هر دیار حسین دوباره‌ای با هر تکانِ نیزه، تکان می‌خورد سَرَت جانا به گوش نیزه مگر گوشواره‌ای؟! پیشانی‌ات شکست که پیشانی‌ام شکست آیینه بی خبر نشود از نظاره‌ای جایش به روی صورت من درد می‌گرفت می‌خورد تا که بر رُخ تو سنگِ خاره‌ای بی پوشیه به پیش نگاه حرامیان جز آستین پاره نداریم چاره‌ای ✍
🌻🌹 غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد از شما دور شدن زار شدن هم دارد هر که از چشم بیفتاد محلش ندهند عبد آلوده شدن خار شدن هم دارد عیب از ماست که هر صبح نمی بینیمت چشم بیمار شده تار شدن هم دارد همه با درد به دنبال طبیبی هستیم دوری از کوی تو بیمار شدن هم دارد ای طبیب همه انگار دلت با ما نیست بد شدن حس دل آزار شدن هم دارد آنقدر حرف در این سینه ی ما جمع شده این همه عقده تلنبار شدن هم دارد از کریمان فقرا جود و کرم می خواهند لطف بسیار طلبکار شدن هم دارد نکند منتظر مُردن مایی آقا ؟! این بدی مانع دیدار شدن هم دارد ما اسیریم اسیر غم دنیا هستیم غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد 🖋لطیفیان ┈••✾•🌿🌺🌿•✾••┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فراق صاحب الزمان (عج) پروانه صفت با غم تو سوخته ام من چشمان دلم را به رَهَت دوخته ام من لطفی کن و من را زِ فِراقت نده آزار جانا تو بیا دست از این فاصله بردار ای عشق ببین بی سر و سامان تو باشم چندی است که دیوانه و حیران تو باشم من سائلم و دست  به دامان  تو هستم بیمار توام ،  چشم به درمان  تو هستم دیدی که سر راه  تو  بر خاک فِتادم بر گِرد رَهَت صورت خود را بنهادم جز خال لب صورت تو در نظرم نیست یعنی که به جز ذکر تو وِرد سحرم نیست مجنونم  و  هر لحظه  گرفتار  تو گشتم خون از مُژه می بارم و من زار تو گشتم مَپسند که از  کوی  تو  آواره  شوم من در راه  رسیدن  به  تو  بیچاره  شوم من گر  رُخ بِنمایی همه جا  یار تو گردم من مشتریِ  یوسفِ  بازارِ  تو گردم ای یوسف گُم گشته ی زهرا  مددی کن حالا  که  به  راه  تو  نشستم نظری کن
# فراق یار وجمعه.....  به سبک : دوباره مرغ روحم دوباره جمعه اومد  از تو خبر نیومد ازهجر روی ماهت صبرهمه سر اومد آقا  دلم  گرفته  از  دست  این زمونه برای دیدن  تو   هِی  می گیره  بهونه یابن الحسن کجایی داد  از   غم   جدایی از آسمون قلبم  بارون اشک  می باره دیگه ز  دوری  تو   صبر و قرار  نداره دلبر من  تو  هستی  توی  دلم  نشستی گِرِه باعشق نازت به قلب من تو بستی یابن الحسن کجایی داد  از  غم   جدایی بذار  که من   گدای   در  خونت  بمونم تا جون دارم همیشه اسم تو رو بخونم آقا  منو   دعا کن  برای  خود  سوا  کن این دل  مضطرم  رو   راهی  کربلا  کن یابن الحسن  کجایی داد  از  غم   جدایی
واحد یا سنگین امام حسین (ع) تصنیف ( آرام و دل نشین ) دوباره این دلم خدا کرده هوای کربلا تو نینوائیم کن منو ببر پیش حسین وادی بین الحرمین تو کربلائیم کن شوری بپا کن ای خدا در این دلم راهی بکن این بنده را سوی حرم دوباره مدد بکن شیش گوشه رو من ببینم توی قتلگاهِ مولا بسوزم تا بمیرم یا حسین یا حسین ما رو ببر کرببلا (۲) ای آشنای دل حسین عشق تموم عالمین من عاشقت هستم گشته گناهانم زیاد دارم به غفلت اعتیاد نا لایقت هستم دستی بکش بر این دل آلوده ام وقتی عنایت می کنی آسوده ام اگه تو رهام کنی کسی برام یار نمیشه غیر تو کسی برام دلبر و دلدار نمیشه یاحسین یا حسین ما رو ببر کربلا جان را فدایت میکنم هر دم صدایت میکنم ای سبط پیغمبر از داغ تو دارم فغان اشک دو چشمانم روان ای کشته ی بی سر از ماتمت پیوسته دارم زمزمه قربان نامت ای حسین فاطمه تو شدی شیب الخضیب خدالتریب حسین من ذبیح العطشان تویی عزیز و نور عین من یاحسین یا حسین ما رو ببر کربلا
زمینه یاشور امام حسین (ع) کبوتر دل پر زده تا کرببلایت شده دل ما مست هوای نینوایت کرببلا آرزوی این دل بی تابه عشق تو ٬ تو دلای ما یه لطف نایابه شب جمعه شده آقا منو دریاب دل هوایی کربلا شده ارباب ای حسین جانم (۴) دستی بکش تو از کرم بر این دل زارم دوری بین الحرمین شده دل آزارم سائل درگاه توام منو خدایی کن دست نیازم تو بگیر کرببلایی کن وقتی که دل میشه کرببلایی دل ما می گیره نور خدایی ای حسین جانم خدا دل من تنگ حریم کربلا شد دوباره دلم هوایی گنبد طلا شد صاحب من تویی آقا همه کس وکارم عمریه ارباب کرم به تو بدهکارم میدونم با گنه دلتو شکستم دست رد تونزن اگرچه پستم ای حسین جانم
هر زنده‌دلی در غمت ای ماه! گریست با اشک، وضو گرفت و آن‌گاه گریست تا گفت حسین: "انا قتیل العبرات" عالَم به همین روضه‌ی کوتاه گریست
از رگِ خونِ خدا، فواره‌ی خون می‌زند یک نفر با خنجر از گودال بیرون می‌زند
فردا که می‌فهمم بهایِ اشک من چیست افسوس خواهم خورد که کم گریه کردم