eitaa logo
کانال نوای عاشقان
16.5هزار دنبال‌کننده
3.8هزار عکس
1.4هزار ویدیو
381 فایل
﷽ 📚کاملترین مرجع اشعار برای مداحان 📑کپی مطالب با ذکر منبع موجب رضایت اهل‌بیت می‌باشد. 📩شاعران گرامی اگرتمایل به همکاری داشته باشید میتوانید،با بنده؛️مرتبط بشوید 🌻༎شرائط |تـبادلات @h_salehi6
مشاهده در ایتا
دانلود
marsie_takmili (05).mp3
1.87M
✅ نکات تکمیلی در و خوانی جلسه 5 از 13 استاد طباطبائی فر
tasire_nafas (06).mp3
1.75M
افزایش حس و سوز صدا و تاثیر نفس قسمت ۶ - اخلاص، یاری از خدا و اهل بیت - نحوه بیان و لحن - پردازش محتوا.. الگوی تشبیه و تمثیل استاد طباطبائی فر
شکر خدا که مکتب اسلام دین ماست ایران با ثَبات و قوی سرزمین ماست دشمن اگر چه هر نفسی در کمین ماست محکم‌تر از همیشه نماد اراده‌ایم ما پای خطّ قرمزمان ایستاده‌ایم این انقلاب ادامهٔ راه پیمبر است اندیشه‌اش تحقّق فرمان حیدر است در خدمت اوامر زهرای اطهر است حقّا که این قیام، قیامی حسینی است در گوش ما هنوز صدای خمینی است با اقتدار کامل و با تکیه بر خدا آموخت درس یاری مظلوم را به ما هستیم با پیام الٰهی‌ش آشنا دست طلب به سمت غریبه نبرده‌اند مستضعفان به مکتب او دل سپرده‌اند روح مقاومت به تن دوستان دمید فریاد بر سر همۀ دشمنان کشید آوازه‌اش به گوش تمام جهان رسید این سیّدی که کاخ ستم را به هم زد است ذُرّیهٔ محمّد و آل محمّد است زخمی شدیم اگرچه ولی ایستاده‌ایم شیطان غرب را سر جایش نشانده‌ایم ما درس پایداری تمّار خوانده‌ایم عمّاروار پشت ولایت بایستید تا پایِ دار، پشت ولایت بایستید ای کدخدای خستهٔ محکوم بر فنا! حقّا که سوخت میز تو و آن گزینه‌ها رو گشته است دست خبیث تو پیش ما پنبه شده هر آنچه که یک عمر رشته‌اید بر ضدّ ما مطالب باطل نوشته‌اید از ما بپرس تا که بفهمید کیستیم یک عمر با شرافت اسلام زیستیم هرگز معطّل نظر غرب نیستیم حاشا که لحظه‌ها هدر کدخدا شود حیف دقیقه‌ای که حرام شما شود با ما بگو که هیبت پوشالی‌ات کجاست دیگر تمام توطئه‌های تو برملاست موشک فقط جواب رجزخوانی شماست فردای انتقام به زودی رسیدنی‌ست نابودی دوبارهٔ طاغوت دیدنی‌ست اینک سپاه ماست که در صحنه مانده است طعم شکست را به ستمگر چشانده است تا فتح قدس راه زیادی نمانده است آن قبله را به سلطهٔ دنیا نمی‌دهیم ما باج به یهود و نصارا نمی‌دهیم ✍ @navaye_asheghaan
دست خالی هرکسی آمد زیانش کمتر است معتصم وقتی شدی حال و هوایت بهتر است کیسه ی زر را نمیخواهم فقط ردّم نکن باز کن در را رضاجان، سائلت پشت در است از میان این همه کفتر که دورت میپرند میخری تو آن کبوتر را که بی بال و پر است یک سفر رفتم قم و دور حرم گفتم رضا مشهدی که آمدم سوغات صحن خواهر است آنقدر که بامرامی مثل بابایت علی می نشینی در کنار آنکه آلوده تر است بارها بین حرم برگشته ام باب الجواد دیدن گنبد از این زاویه لطفی دیگر است زودتر از عرض حاجت، حاجتم را می دهند چون گرفتارم، قسم هایم به جان مادر است خواهشاً خرج نجف تا کربلایم را بده خرج آن حتی اگر جان دادن این نوکر است : @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
نوحه_سنتی واحد حضرت_ام_البنین_سلام_الله_علیها ☑️ بند اول سلام اي مادر سردار تشنه سلام حق بر آن دلدار تشنه تمام جان اهل آسمانها فداي آن سپه سالار تشنه بسوزم در عزاي تو سر و جانم فداي تو گدايم من گداي تو مرا غرق شرار و غرق آهم كن تو را جان اباالفضلت نگاهم كن آه واويلا واويلا واويلا(۳) ☑️ بند دوم دوباره شور و محشر در زمين شد همه ماتم سرا عرش برين شد كجايي ساقي طفلان زهرا عزاي حضرت ام البنين شد مدينه سرد و خاموش است همه عالم سيه پوش است جنازه بر سر دوش است صبا بر گو كه شاه مشرقين آيد بگو تا كه علمدار حسين آيد آه واويلا واويلا واويلا(۳) ☑️ بند سوم امير المومنين حيدر كجايي الا اي جان پيغمبر كجايي عزاي همسرت ام البنين است بيا اي فاتح خيبر كجايي نخورده سيلي بر رويش ندارد زخمي پهلويش ملائك زائر كويش ولي آن شب دلت خون شد تو اي مولا شب غسل عزيزت حضرت زهرا آه يازهرا يازهرا يازهرا(۳) ☑️ بند چهارم نشد تشييع او ديگر شبانه نزد در خانه اش آتش زبانه نمانده در ميان كوچه تنها نگشته غسل و دفنش مخفيانه ولي زينب قلبش خون شد دو چشمش رود جيحون شد ز اشكش دامن گلگون شد علي مي شسته آن شب جسم مادر را صدا مي زد حبيب خود پيمبر را آه يازهرا یازهرا یازهرا یوسف حق پرست اشتهاردی (غریب) @navaye_asheghaan
السلام علیکِ یا امَ البنين خون گریه کن آسمان دلها غمین است امشـب شبِ مـاتـم ام البنیـن است واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) باد صبا  ناله در علقمه سر کن سقای طفلان حرم را خبر کن واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) از بهر تشییع مَلَک صف به صف آید سـردار خیبر  علـی از نجف آید واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) ای ساقی طفلان زهرا کجایی از بهر دفن مـادر مدینه آیی واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) امشب دل حضرت مهدی غمین است در نیمـه شب زائرِ ام البنیـن است واویلا واویلا واویلا واویلا(۲) یوسف حق پرست اشتهاردی (غریب) @navaye_asheghaan
السلام علیک یا ام البنین مقامش را امیر المؤمنین خواند وَ نامش را علی امُ البنین خواند بقیع ھم نالہ سر میداد آن روز نمازش را کہ زین العابدین خواند یوسف حق پرست اشتهاردی(غریب) @navaye_asheghaan
. 🏴 سلام الله علیها 🏴بند اول زن دلاور عرب،کنیزه خونه ی علی تو بعد زهرا شدی،عزیزه خونه ی علی تو خونه بودی ولی،نبودی جا فاطمه گفتی به حیدر منو،نزن صدا فاطمه تو شیرزن باوقار از،قبیله ی بنی کلابی تو بعد زهرا عزیزه،جون واسه ابوترابی تو الگوی هر زنی در،عفاف و بحث حجابی همسر یعسوب دین مادر ماهه زمین سلام ام البنین سلام ام البنین... 🏴بند دوم زن دلاور عرب،معلمی تو به ادب به کار عباسه تو،همه جهان در عجب تو تربیت کرده ای،گل پسری بی بدیل که تا رسید به فرات،نزد به آب حتی لب تو یاد دادی به ابالفضل،حجب و حیا و وفا رو تربیتش کردی تا که،یاری کنه دین خدا رو کنار داداش حسینش،نشون بده کربلا رو همسر یعسوب دین مادر ماهه زمین سلام ام البنین سلام ام البنین... 🏴بند سوم تو کرده ای مادری،به بچه های فاطمه فرستادی به کربلا،تو پادشاهه علقمه کسی که غوغا به پا،کرده توی کربلا با نعره هاش تو دل،عدو نشست واهمه ولی رسید کار به جایی،دستای اونو بریدن زدن به فرقش عمودو،مشکش و با تیر دریدن تو علقمه پهلوون و،به خاک و به خون کشیدن خبر بهت تا رسید گفتن حسین شد شهید همونجا رنگت پرید سلام ام البنین... ⁩📒 🎤 کربلایی محمدرضا بصیری ✍کربلایی امیرحسین سلطانی 👇 @navaye_asheghaan
. خزان غم به باغ یاس آمد وفـات مـادر عبـاس آمد علمدار امامت سرت بادا سلامت نفس‌هـا آه آتشبـار گشته که داغ فاطمه تکرار گشته علمدار امامت سرت بادا سلامت ز گلزار جنان یا ایهاالناس به استقبال مادر آید عبّاس علمدار امامت سرت بادا سلامت بنی هاشم به نوحه دم بگیرید بـرای فاطمـه مـاتم بـگیرید علمدار امامت سرت بادا سلامت اگر چه داغ عبّاسش بـه دل بود ز اشک حضرت زهرا خجل بود علمدار امامت سرت بادا سلامت عزای همسر مولی المـوالی است امیرالمؤمنین جای تو خالی است علمدار امامت سرت بادا سلامت درود ما به داغ روی داغش سلام ما به قبر بی‌چـراغش علمدار امامت سرت بادا سلامت استاد حاج @navaye_asheghaan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
یا ام البنین(س) اول به زینبش دم در احترام کرد با اذن او ورود به بیت‌الامام کرد تا خاطرات شعله‌ور از یادها رود معروف شد به اُم‌ّ بنین، ترک نام کرد از او سزاست درس بگیرند مادران نامادری که مادری‌اش را تمام کرد حیدر، حسن، حسین، علی، باقرالعلوم عزت ببین که خدمت این پنج امام کرد آمد بشیر و مادر سقا فقط سوال از سرورش حسین علیه‌السلام کرد در امتداد خون شهیدان کربلا با اشک در مقابل دشمن قیام کرد با چار مصرعی که فدای حسین شد این شاعر آخرین غزلش را تمام کرد  علی سلیمیان @navaye_asheghaan
ام الادب تمام عمر من و آستانِ اُم‌ِبنین که در تمامیِ عمریم میهمانِ اُم‌ِبنین `هزار دشمنم اَر می‌کنند قصدِ هلاک” چه غم مرا که منم در امانِ اُم‌ِبنین اگر هزار گره باشدم خیالی نیست فقط همین که بگویم به جانِ اُم‌ِبنین بقیع و خاکِ بقیع سرمه‌های مادرهاست همان غبار که دارد نشان اُم‌ِبنین دعای فاطمه با فاطمه اجابت شد که گشت خانه‌ی او آشیان اُم‌ِبنین چه برکتی است سرِ سفره‌اش نمی‌دانم علی شد از همه دنیا از آن اُم‌ِبنین نشسته پنج امامم کنار سفره‌ی او و خورده‌اند همه آب و نانِ اُم‌ِبنین بزرگ ، دُختِ قبیله ، کنیزِ زینب شد همینکه گشت علی میزبان اُم‌ِبنین رسید و خانه‌ی زهرا دوباره مادر دید حسین دید به سر سایبان اُم‌ِبنین رسید و گیسوی کلثوم شانه شد با هر.... نوازش نَفَسِ مهربانِ اُم‌ِبنین گرفته است به دامن چهار جانش را هزار شُکر که آمد به خانه اُم‌ِبنین ولی چه حیف که غم آمد و زمانه نوشت جگر خراش بود داستان اُم‌ِبنین میان قافله خورشید و ماهِ او رفتند به راه ماند ولی دیدگان اُم‌ِبنین بشیر آمد و پیغام بی کسی آورد خراب شد بخدا خانمان اُم‌ِبنین برای چار جوانش نگفت اما گفت : بگو حسین کجا هست؟ جانِ اُم‌ِبنین همینکه دید شده بی حسین اُفتاد و به روی خاک نشست آسمانِ اُم‌ِبنین مدینه گفت که اُم‌البنین نمی‌شد پیر گرفت ناله‌ی زینب توانِ اُم‌ِبنین نه گاهواره رسید و نه کودک و نه رُباب ولی رسید بجایش خزان اُم‌ِبنین خمید و خاکِ دوعالم به رویِ معجر ریخت عصا گرفت و سیه شد جهانِ اُم‌ِبنین سکینه خورد زمین وقتِ دادِ زینب شد میان روضه‌ی اَبرو کمانِ اُم‌ِبنین عروسِ سوخته‌ی فاطمه رسید از راه رُباب شد پس از آن روضه‌خوانِ اُم‌ِبنین مدینه دید که بی‌بی چقدر روضه گرفت چقدر روضه شنید از زبانِ اُم‌ِبنین : حسین دست غریبی به روی زانو زد برای جرعه‌ی آبی به حرمله رو زد...  حسن لطفی @navaye_asheghaan
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مقتل میگه تشنه بریده حنجرت رو مقتل میگه در هم کرده پیکرت رو مقتل میگه کشید موهای سرت رو مقتل میگه نشسته روی پیکر تو مقتل میگه میزد زجه خواهر تو مقتل میگه دعوا شد روی سر تو پیرت کردن بین قتلگاه زمین گیرت کردن هدف نیزه و شمشیرت کرد پیرت کردن تشنه بودی زیر یه عالم از دشنه بودی صید خونی شده‌ی فتنه بودی تشنه بودی مقتل میگه میون قتلگاه چه ها شد مقتل میگه سر تو لب تشنه جدا شد مقتل میگه پیکر بی سرت رها شد مقتل میگه برای غارتت رسیدن مقتل میگه تنت رو هر طرف کشیدن مقتل میگه پیکرت رو همه دریدن با سر نیزه می زدن تو رو یه مشت مرد هرزه زیر و رو شد بدنت بی اندازه با سر نیزه دل ها می‌سوخت چادرا و معجر زن ها می‌سوخت پای دخترای بی بابا می‌سوخت دل ها می سوخت . مظلوم حسین . ــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇👇
. 🏷 | مادر نبین که (۹۵روز) ــــــــــــــــــــــــــــــــ مادر نبین که انقده خستم غصه نخور مراقبت هستم از مادری دست بر نمیدارم حتی اگه که بشکنه دستم نترس اگه آتیش گرفت خونه نترس اگه خونه پر از خونه درد تو رو کسی نمیبینه درد منو کسی نمیدونه اگه مادر به سمت من لگد اومد نترسیا اگه نامرد توی کوچه بلند داد زد نترسیا چطور دلت میاد جدا شی اینطوری آخه دیگه چرا تکون نمیخوری شیش ماه من همراه تو بودم من بچه‌ی تو راه تو بودم از وقتیکه صداتو حس کردم مشتاق روی ماه تو بودم تو اولین پناه من بودی مادر بی گناه من بودی چیشد که دستامو رها کردی تویی که چشم به راه من بودی از این پهلو به اون پهلو شدن واست نفس گیر بود رسید فضه توی کوچه به داد تو ولی دیر بود منی که زخمی این شعله ها شدم همین که در شکست ازت جدا شدم آتیش گرفت همه بود و نبود تو من دست و پا زدم توی وجود تو من پشت در گرما رو حس کردم من غربت بابا رو حس کردم اون لحظه ای که تو زمین خوردی من ضربه های پا رو حس کردم من بودمو زخم لب مسمار زخمی شدم بین در و دیوار یادم نمیره نیمه های شب از درد پهلو می‌شدی بیدار چهل تا مرد، که نه، نامرد گذشتن از در خونه کسی درد تو رو جوری که من میدونم نمیدونه قربون تو برم همینه سرنوشت من رفتنی شدم قرارمون بهشت ــــــــــــــــــــــــــــــــ 🔻
Fatemiyeh_Dovom1403_Shab2 (6).mp3
16.1M
🖋سنگین|مادر نبین که 🎤                                      🚩 شب 📆چهارشنبه ۱۴ آذرماه ۱۴۰۳ ه ش 💠 با حضرت محسن با مادر
. سلام اللّه علیها جز گریه برایِ زخمِ تو نیست دوایی اُمُّ‌الشُهدایی استادِ زبردستِ علومِ کربلایی اُمُّ‌الشُهدایی یعقوب هم اندازه‌یِ تو گریه نکرده این اشک نبردِ .... طاغوتِ زمان باشد و بانویِ ولایی اُمُّ‌الشُهدایی تو اُمِّ ادب اُمِّ حیا اُمِّ بنینی بی‌تاب و حزینی بیچاره‌یِ خشکیِ لبِ فاطمه‌هایی اُمُّ‌الشُهدایی مانندِ تو وَاللّه نداریم و نبوده شد کلِّ وجودِ ..... بانویِ علی نذرِ ولی وقفِ خدایی اُمُّ‌الشُهدایی اِی آهِ مدامِ سحر و شامِ مدینه از رویِ سکینه شرمنده نباشی که شما مهدِ وفایی اُمُّ‌الشُهدایی از روزِ اَزل تا اَبدُالدّهر یگانه اُلگویِ زمانه تو مونس و غمخوارِ علیِ مرتضایی اُمُّ‌الشُهدایی بر سینه زدی روضه‌یِ ارباب بگیری بی‌تابِ اسیری بیچاره‌یِ آهِ حرم و شامِ بلایی اُمُّ‌الشُهدایی تو چشم‌به‌راهِ سحرِ روزِ تقاصی دلداده‌یِ یاسی‌‌‌ بر سینه زدی زار زدی مهدی کجایی ؟! اُمُّ‌الشُهدایی