.
#امام_حسین
#شور #مقتلی #گودال
کربلایی #نریمان_پناهی
حسین… آقا… ●♪♫
دلم بی تابه؛ واسه ی محرمت ●♪♫
دلم بی تابه؛ با خیالِ حرمت ●♪♫
دلم بی تابه؛ بمیرم برا غمت ●♪♫
دلم بیتابه… ●♪♫
دلم میگیره؛ همه شب برای تو ●♪♫
دلم میگیره؛ واسه کربلای تو ●♪♫
دلم میگیره؛ توی روضه های تو ●♪♫
دلم می گیره… ●♪♫
دل نگرونِ شبِ اولم؛ نذار بیفته اسمم از قلم ●♪♫
تمومِ سالوُ مثل اربعین؛ با خواهرت کنار مقتلم ●♪♫
السلام علی المرمل بالدماء… المرمل بالدماء… ●♪♫
السلام علی مقطع الاعضا… مقطع الاعضا… ●♪♫
اباعبدالله… همه زندگیم، فدات ●♪♫
اباعبدالله… فدا خاکِ کربلات ●♪♫
اباعبدالله… میمیرم یه روز برات! ●♪♫
اباعبدالله… ●♪♫
حسین یا مظلوم… لبِ تشنه کشتنت ●♪♫
حسین یا مظلوم… پا گذاشتن رو تنت ●♪♫
حسین یا مظلوم… جلو زینبت زدن ●♪♫
حسین یا مظلوم ●♪
گریه ی مادرِ تورو که دید؛ خنجرشو رو حنجرت کشید ●♪♫
جلو چشای خیس خواهرت؛ لباس کهنه ی تورو درید ●♪♫
السلام علی المرمل بالدماء… المرمل بالدماء… ●♪♫
السلام علی مقطع الاعضا… مقطع الاعضا… ●♪♫
غریبِ مادر؛ رمقی نیست به تنت ●♪♫
غریب مادر؛ پاره شد پیرهنت ●♪♫
غریب مادر؛ بوریا شد کفنت ●♪♫
غریبِ مادر… امام رضا… ●♪♫
حسینم؛ ای وای! تو رو با عصا زدن… ●♪♫
حسینم؛ ای وای! همه بی هوا زدن ●♪♫
حسینم؛ ای وای! جلو چشمِ ما زدن ●♪♫
حسینم؛ ای وای… ●♪♫
میونِ خیمه دخترت نشست؛ وقتی که شمر بالا سرت نشست ●♪♫
تو شیبِ قتلگاه، دیدم چقدر نیزه روی بال و پرت نشست ●♪♫
السلام علی المرمل بالدماء… المرمل بالدماء… ●♪♫
السلام علی مقطع الاعضا… مقطع الاعضا… ●
https://eitaa.com/emame3vom/26875
👇
.
بسم الله الرحمن الرحيم
#عاشورا
#امام_حسین #گودال #قتلگاه
#آرمان_صائمی
▶️
يك نفر روى خاك ها بود و
صدنفر فكر غارت از اويند
چيست جرمش؟عليست بابايش
همه فكر غرامت از اويند
راويان گفته اند مولا را
با كف پاش پشت رو كرده
خنجر كند او نمى برّد
شمر را بى آبرو كرده
خواهرش هم رسيد در گودال
ديد او را كه دست و پا مى زد
ديد ارباب نيمه جان بود و
مادرش را همش صدا مى زد
يک نفر گفت ذبح سر با من
بين لشكر دوباره دعوا بود
شمر و خولى حريص تر بودند
حرف آنها به هم بفرما بود
عده اى بر نگاه بى رمقش
مثل خولى بلند مى خندند
آن طرف تر هم عده اى نامرد
سر اعضاش شرط مى بندند
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#غزل_مصیبت #عصر_عاشورا و #امام_حسین علیه السلام
چه آمده تهِ گودال بر سرِ تو حسین
نشسته چکمه چرا روی پیکرِ تو حسین
تو دست و پا زدی و خواهرت تماشا کرد
که پشتِ هم زده خنجر پسِ سرِ توحسین
برای بردنِ پیراهنِ تو دعوا شد
همان که دوخته با گریه مادرِ تو حسین
تنِ تو زیرِ سمِ اسبهای لشکر رفت
به نیزه آمده تا این حرم سرِ تو حسین
به جای چند نفر در میانِ آتش و دود
به پای نیزه کتک خورد خواهرِ تو حسین
رسیده ساعتِ دزدی و معجرِ سرِ من...
هزار تکّه شده مثلِ پیکرِ تو حسین
غروب می رسد و حرملهَست همسفرم
دعای ندبه شده ذکرِ لشکرِ تو حسین
#محرم #عاشورا #گودال
#امام_حسین #_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
.
#روز_دهم_محرم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه زمینه - ظهر عاشورا و امام حسین علیه السلام - سبک من که اعتبارم...
السلامُ عَلی
قَتیلَ العَبَرات
السلامُ عَلی
اَسیرَالکُرُبات
امیرِ بیکفن صد پارهتن دور از وطن وای
نداری پیرُهن باشد سرت دور از بدن وای
حسین وای وای وای (۴)
سرورِ دو عالم
چرا سر نداری
بمیرم امیرم
که مادر نداری
چه آمد بر سرِ تو پیشِ خواهر پیشِ مادر
نشسته چکمهیِ شمرِ ستمگر روی پیکر
حسین وای وای وای (۴)
الهی میانِ...
روضه ها بمیرم
در کرب و بلایت
عاشورا بمیرم
الهی لحظهیِ جان دادنِ نوکر بیایی
تو بالای سرم ای کشتهیِ بی سر بیایی
حسین وای وای وای (۴)
#محرم #عاشورا #زمینه
#امام_حسین #_علیه_السلام
#گودال
#حسین_ایمانی
.👇
.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
#روز_دهم_محرم
#زمینه #عصر_عاشورا - سبک هر کسی که یه بار اومد روضه...
تو اِهدناَ الصّراطِ دنیایی
سفینة النجاتِ عقبایی
دنیا ندیده و نمی بینه
تا قیامت مثلِ تو آقایی
افتادی رو زمین و می گیری
دستِ منِ افتاده از پا رو
با نگاهت می رسونی حتماً...
این اربعین به کربلا ما رو
سلامُ الله سلامُ الله
سلامٌ عَلی ساکنِ کربلا
حسین جانم (۴)
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
هر نفسی که نذرِ روضهَت شد
بوی خدا می گیره واللههِ
کرب و بلای تو حرمَ الله
بیرقِ تو بیرقِ اَللههِ
سرت به روی نیزه بالا رفت
سرم بلنده پای این پرچم
تا قیامِ قیامت آقاجون
میگم حسین خیلی دوسِت دارم
سلامُ الله سلامُ الله
سلامٌ عَلی قَتیلِ عاشورا
حسین جانم (۴)
حسین جانم حسین جانم حسین جانم
#محرم #کربلا #گودال
#امام_حسین #_علیه_السلام
#حسین_ایمانی
.
.
#زمزمه
#شب_آخر_جلسه #دهه_دوم
مادر ندارد
شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد
انقدر زخمی است
جایی برای بوسه بر پیکر ندارد
در بین گودال
افتاده و عمامه ای بر سر ندارد
می دید زینب
اما چنین در خاک و خون باور ندارد
دروش شلوغ ست
حالا که تنها مانده و یاور ندارد
می گفت زینب
شاید قاتل همرهش خنجر ندارد
با گریه می گفت
ای کاش می شد پیروهن را در نیارد
گودال تنگ است
صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد
بر روی سینه
نیزه مزن وقتی که او سپر ندارد
کشتید اما
چرا دیگر انگشت و انگشتر ندارد
می گفت دشمن کارش تمام است او که اب اور ندارد
با کینه میزد
می گفت فرقی با حیدر ندارد
یک سو رباب است
بیچاره تنها مانده پسر ندارد
#عاشورا #گودال #قتلگاه
.
👇
.
#زمزمه
#شب_آخر_جلسه #دهه_دوم
مادر ندارد
شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد
انقدر زخمی است
جایی برای بوسه بر پیکر ندارد
در بین گودال
افتاده و عمامه ای بر سر ندارد
می دید زینب
اما چنین در خاک و خون باور ندارد
دروش شلوغ ست
حالا که تنها مانده و یاور ندارد
می گفت زینب
شاید قاتل همرهش خنجر ندارد
با گریه می گفت
ای کاش می شد پیروهن را در نیارد
گودال تنگ است
صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد
بر روی سینه
نیزه مزن وقتی که او سپر ندارد
کشتید اما
چرا دیگر انگشت و انگشتر ندارد
می گفت دشمن کارش تمام است او که اب اور ندارد
با کینه میزد
می گفت فرقی با حیدر ندارد
یک سو رباب است
بیچاره تنها مانده پسر ندارد
#عاشورا #گودال #قتلگاه
.
مادرندارد.مادرندارد
شاهی که تنها مانده و لشکر ندارد
مادرندارد.مادرندارد
دربین گودال . افتاده و عمامه ای بر سر ندارد
مادرندارد.مادرندارد
واااااه می دید زینب
اما چنین درخاک وخون . باور ندارد
دورش شلوغ است
حالا که تنها مانده و یاور ندارد
می گفت زینب
شاید که قاتل همرهش خنجر ندارد
باگریه می گفت
ای کاش می شد . پیرهن را برندارد
مادرندارد مادرندارد
گودال تنگ است
صحرا مگر جایی از این بهتر ندارد
مادرندارد مادر ندارد
بر روی سینه
نیزه نزن وقتی که او سپر ندارد
کشتید اما دیگر چرا انگشت و انگشتر ندارد
مادر ندارد مادر ندارد
می گفت دشمن کارش تمام است
او که آب آور ندارد مادر ندارد
با کینه می زد
می گفت فرقی با خود حیدر ندارد
یک سو رباب است
بیچاره تنها مانده و سپر ندارد
🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ...🔸
نزدیکِ عصر بود، برافروخت ماهِ تو
نزدیک عصر، بود حرم بیپناهِ تو
از سینهات زبانه کشید آتش ِ عطش
آئینه آب میشود از سوز ِ آهِ تو
با آخرین سه شعبه به زانو درآمدی
شد نیزه یِ غریبی ِ تو تکیهگاهِ تو
جان داشتی هنوز، حرم بود در امان
خود لشگری ست این غضبِ در نگاه تو
در بین ِ عمق ِ فاجعه افتاد پیکرت
برخاست با نفس نفست "یا اِلهِ" تو
پس قبل ِ حنجرت نفست را برید شمر
بر سینهات نشسته و بسته ست راهِ تو
طاقت بیار؛ خواهرت از خیمه میرسد
طاقت بیار؛ میرسد از رَه سپاهِ تو
از حجم نیزهها و از انبوهِ سنگها
گودال چیست؟!… کوه شده قتلگاه تو
محمد رسولی
#شام_غریبان_امام_حسین علیه السلام
#گودال
#شب_یازدهم
🌴
🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ...🔸
اتحادِ هزار سرنیزه
بدنش را چه نامرتب کرد
کمک بوریا و مردم دِه
پیکر ِ شاه را مرتب کرد
آن طرف در هیاهویِ غارت
دختری زیر دست و پا میماند
این طرف زیر ِ تیغ، مظلومی
زیر ِ لب "یا غیاث" را میخواند
بی هوا نیزه ای به پهلو خورد
نفسش رفت و برنگشت ای وای
جلویِ خواهرش چهل تا نعل
از تن ِ شاه میگذشت ای وای
دختران آه میکشند، آخر
آهِ این کودکان اثر دارد
همه گویند جایِ بابا کاش
رویِ ما شمر چکمه بگذارد
ای که شیب الخضیب افتادی
ای که خَدُّالتَریب افتادی
خواهرت زودتر بمیرد کاش
تا نبیند غریب افتادی
مادری در طواف قربانگاه
هِی "بُنَیَّ بُنَیَّ" میگوید
تشنه ای زیر ِ نیزه، گه مادر
گه "اُخَیَّ الیَّ" میگوید
آنقدر تشنه بود لبهایش
دست آخر به شمر هم رو زد
نفسش را عجیب بند آورد
نیزه ای که سنان به پهلو زد
شمر آماده یِ بریدن شد
خنجر اما نمیبرد ای داد
عاقبت با دوازده ضربه
سر ِ شاه از تنش جدا افتاد
جایِ گریه حسین میبینی؟
خون ز چشمانِ خواهرت جاریست
وقت مغرب رسیده از گودال
همه رفتند شمر ول کن نیست
یک طرف مادری حزین میگفت:
"آنون اولسون" حسین و می افتاد
یک طرف خواهری صدا میزد:
"باجون اولسون" حسین و می افتاد
هانی امیر فرجی
#شام_غریبان_امام_حسین علیه السلام
#شب_یازدهم
#گودال
🌴انتشار همراه با ذکرِ نامِ شاعر و ذکرِ یک صلوات هدیه به
حضرت حجه بن الحسن عج الله تعالی فرجه الشریف لطفاً
🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ...🔸
حضرت خورشید از بالای زین افتاده بود
از رکاب عشق دیدم که نگین افتاده بود
سر برهنه روی نی خورشید در حال غروب
دیدم از افلاک بر روی جبین افتاده بود
زیر نعل تازه کی باور کند چشمان من
زینت دوش امیر المومنین افتاده بود
مصحف عشق است آیاتش چرا درهم شده
پای هر آیه کسی از غم زمین افتاده بود
موج میزد آب و اما ناله های العطش
در میان خیمه های آتشین افتاده بود
بس که سنگ کوفیان بر کنج لب هایت نشست
از سر نیزه سرت روی زمین افتاده بود
سر نصیب خولی و اما نگین شاهیت
در کف آن ساربان در کمین افتاده بود
سجاد احمدیان
#شام_غریبان_امام_حسین علیه السلام
#گودال
#شب_یازدهم
🔸 ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ.. 🔸
لحظة عشق با خداست نماز
اوج معراج اولیاست نماز
خلوت انس عاشق و معشوق
رمز پرواز تا خداست نماز
مقصد انبیا الی الله است
عرش پیمای انبیاست نماز
خیز و قد قامت الصلاة بگو
بهترین وقت التجاست نماز
سر که بر خاک قبر بگذاریم
یار دیر آشنای ماست نماز
سند بندگی است سجده به خاک
معنی قرب کبریاست نماز
هر رکوعش هزار رکعت نور
هر قنوتش گل دعاست نماز
چشم دل باز کن که عاشورا
وسط معرکه به پاست نماز
از نماز حسین فهمیدیم
هدف از رزم کربلاست نماز
🔹چه رازی است در نماز که انبیای و اولیای الهی اینقدر به آن عشق میورزند تا بدانجا که که معراج المومنش میخوانند و تنهی عن المنکرش میدانند. رسول خدا سنگ و چوب میخورد اما نمازش را قطع نمیکند دخترش فاطمه آنقدر به نماز میایستد "حتی تورمت قدماه" تا پاهایش ورم میکند. علی را در نماز تیر از پای بیرون میکشند و دردی حس نمیکند در هیاهوی صفین، نگاه به
.👆
آسمان میکند و میگوید وقت نماز است و عاقبت هم در سجدة نماز سحرگاه پیشانی اش به تیغ شقاوت شکافت. مجتبای اهلبیت را سجادة از زیر پای میکشند. چه حلاوتی در نماز است که حجر ابن عدیها و مسلم ابن عقیلها قبل از شهادت اجازه میخواهند تا دو رکعت نماز بخوانند و حسین، نامش بر تارک شهیدان نماز میدرخشد. چرا که هیچ کدام از شهدای نماز، نماز خوف نخواندند جز حسین
اى قبول ماسوا در دست تو
انبيا و اوليا پابست تو
انبيا در تو چه رازى ديدهاند
در تو سر عشقبازى ديدهاند
اوليا باتو به حق واصل شدند
دل به تو دادند تا بيدل شدند
نخلهاى كوفه را گيرم گواه
يا شب شهر مدينه يا كه ماه
با على حال و هوايى داشتى
در دل او تا سحر گل كاشتى
با تو او فارغ ز هرچه هست شد
جرعه نوش از جام تو سرمست شد
مسجد و محراب را معنا تويى
مظهر "تنهى عن الفحشا" تويى
🔸پیکرهای قطعه قطعه پیش روی کربلایی هاست و از چهارطرف در محاصره دشمن، عظش و آفتاب هم از یک سو امانشان را بریده است و زهیر بن قین و سعید بن عبدالله حنفی را صدا زد و امر فرمود تا پیش روی او بایستند عمرو بن قرظه هم آمد. چونان سپر مقابل صف نماز جماعت ایستادند و شگفت این که به استقبال تیرها میرفتند نماز حسین که تمام شد سعید بن عبدالله روی خاک افتاد، مولا سرش را به دامن گرفت.
🔹سعید چشم باز کرد و عرض کرد : اَوَفَیتُ؟ آیا به عهدم وفا کردم؟ مولا فرمود : نعم انت امامی فی الجنه ، بله تو جلوتر از من در بهشت هستی! از همه نمازها گفتم اما یک نماز دیگر مانده است نمازی که حسین هم شیفتة آن بود. نماز زینب، مخصوصا نمازهای نشسته بیبی، برای همین بود که در وداع آخر به زینبش فرمود: اختی زینب لاتنسینی فی صلاة اللیل" خواهرم زینب مرا در نماز شب فراموش نکن
وقت نماز شبب مرا هم یاد کن زینب
روح مرا با یک دعایت شاد کن زینب
کمیل کاشانی
#مرثیه_امام_حسین علیه السلام
#آموزش_مداحی
#گودال
🌴✨
🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ...🔸
💥هتک حرمت بدن مبارک
🔸سیدبن طاووس گوید: پس از آن که امام حسین"علیه السّلام" به شهادت رسید، عمر سعد ملعون در میان سپاهیان خود فریاد زد:
🔹من ینتدب للحسین فیوطّی الخیل ظهره؟
چه کسی حاضر است بر حسین"علیه السّلام" اسب بتازد و پشت او را با اسبان لگدمال کند؟
🔸ده نفر از گروه طاغیان این کار را پذیرفتند … و آن قدر پیکر مقدس امام حسین "علیه السّلام" زیر سم اسبان لگدمال کردند، حتی رضو اظهره و صدره، استخوان های پشت و سینه ی آن حضرت خرد شد.
🔹مرحوم عبدالرزاق مقّرم می گوید: هر کدام از این اسب ها به هر شهری که می رسیدند، نعلشان را می کندند و به عنوان تبرّک بالای منازل خود آویزان می کردند و یا می کوبیدند، در اثر همین کار، رفته رفته عمل مزبور سنت شد و بعد از آن اکثر مردم نظیر همان نعل ها را می ساختند و بالای درب خانه ها آویزان می کردند.
📚منابع:
سالار کربلا، عبدالرزاق مقرّم ، ص ۸۱
کتاب "التعجب" کراجکی ملحق بکتاب کنزالفوائد ص ۴۶ و شماره ی مسلسل ص ۳۵۰
#مقتل_شام_غریبان_امام_حسین علیه السلام
#شام_غریبان #امام_حسین علیه السلام
#شب_یازدهم_محرم
🔸ألسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ الَّذي سَمَحَتْ نَفْسُهُ بِمُهْجَتِهِ...🔸
💥چهارجراحت حضرت
🔹مرحوم شیخ جعفر شوشتری می گوید:
در روز عاشورا، چهار جا، چهار عضو بدن ابی عبدالله به خاطر بی آبی از کار افتاده بود، که حتی شاید اگر آب هم می دادند، کار از کار گذشته بود و فایده نداشت.
🔸اولین جایی که از عطش از کار افتاد چشمان امام حسین "علیه السّلام" بود، امام صادق "علیه السّلام" می فرماید: جدّ ما در روز عاشورا، از شدت عطش چشمانش آسمان را دود می دید.
🔹دومین عضو، لبهای آقا بود، می دونی چرا؟ حمیدبن مسلم می گه دیدم لب های حسین علیه السلام مانند دو چوپ خشک شده به هم می خورد، دیدم از لبهای حسین داره خون می آید.
🔸سومین عضو زبان حضرت بود، همان زمان که علی اکبر را بغل گرفت، زبان در دهان علی گذاشت، علی اکبر دید بابا از خودِ او تشنه تر است.
🔹چهارمین عضو جگر حسین بوده، هلال بن نافع می گوید، آمدم نزدیک گودال، جنگ تمام شده، از بالای گودال نگاه کردم، دیدم لبهای حسین تکان می خورد، نزدیک تر رفتم، گفتم شاید حسین نفرین می کنه، دیدم می گوید:
"لشگر جگرم از تشنگی می سوزد" از گودال آمدم بیرون، سریع رفتم آب آوردم، دیدم شمر داره بیرون می آید، گفت کجا می روی، گفتم می روم پسر فاطمه را سیراب کنم، گفت زحمت نکش، من سیرابش کردم ….
📚منبع:
کتاب گلواژه های روضه
#مقتل_شام_غریبان_امام_حسین علیه السلام
#گریز_روضه_های_شام_غریبان_امام_حسین
#شام_غریبان_امام_حسین علیه السلام
.
.
#امام_حسین_علیه_السلام
#اشعار_محرم
#عاشورا
#گودال
#مناجات
#غزل
قرار شدکه مجال سخن نداشته باشی
قرارشدکه سری دربدن نداشته باشی
تَقاصِ چوب و لَبَت را طَلب کن ازعُشّاق
درست نیست "اویس قَرن" نداشته باشی
تو پادشاهی و زیبنده نیست در گودال
به دستِ خویش عقیقِ یَمن نداشته باشی
هزار و نُهصد و پنجاه زخم داشته باشی
عباو خاتم و خُود و کفن نداشته باشی
هجوم نیزه و شمشیر ها تو را چرخاند
که فکرِ سر به بَدن داشتن نداشته باشی
رباب آمده، زینب رسیده، مادر هست
که لحظه ای غمِ تنها شدن نداشته باشی
همین که دید سَنان آفتاب سوزان ست
تلاش کرد که تو پیرُهن نداشته باشی
قتیل باشی و روی زمین رها شده باشی
غریب باشی و جا در وطن نداشته باشی
#علی_اصغر_یزدی
.
.
◇خطای وزن◇
دو وزن "مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن" خیلی نزدیک به وزن "مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن" است لذا حتّی برخی شاعران بزرگوار، هنگام سرودن در وزن اوّل، مصراعهای فرد را میبازند.
👌غزلی را امشب کانال #شعر_شیعه از یکی از شاعران معاصر نشر داده با این هشتکها:
#امام_حسین_علیه_السلام
#عاشورا
#گودال که متأسّفانه اغلب مصراعهای فرد آن، خراب است:
قرار شد که مجال سخن نداشته باشی
قرار شد که سری در بدن نداشته باشی
تَقاصِ چوب و لَبَت را طَلب کن از عُشّاق
درست نیست "اویس قَرن" نداشته باشی
تو پادشاهی و زیبنده نیست در گودال
به دستِ خویش عقیقِ یَمن نداشته باشی
هزار و نُهصد و پنجاه زخم داشته باشی
عباو خاتم و خُود و کفن نداشته باشی
هجوم نیزه و شمشیرها تو را چرخاند
که فکرِ سر به بَدن داشتن نداشته باشی
رباب آمده، زینب رسیده، مادر هست
که لحظهای غمِ تنها شدن نداشته باشی
همین که دید سَنان آفتاب سوزان است
تلاش کرد که تو پیرهن نداشته باشی
قتیل باشی و روی زمین رها شده باشی
غریب باشی و جا در وطن نداشته باشی
#شعر_شیعه
(مصراعهای فرد فقط در ابیات ۱ و ۴ و ۸ از نظر وزنی درست است)
.
.
#امام_حسین
#گودال #قتلگاه
خنجر رسید از راه حنجر را ببُرِّد
در پیش چشم فاطمه سر را ببُرَّد
خنجر ولی کار بریدن را رها کرد
از بوسه گاه مادرش زهرا حیا کرد
تا منصرف آن خنجر از زیر گلو شد
با یک لگد سالار زینب پشت و رو شد
قاتل گرفت از گیسویش در روز روشن
وقتی فرو شد دشنه ای بر پشت گردن...
...با ضربه ی اول شبیه محتضر شد
در زیر چکمه تشنگی اش بیشتر شد
با ضربه ی دوم دوباره دست و پا زد
خیلی به زحمت مادر خود را صدازد
با ضربه ی سوم که قصد حنجرش کرد
بالای سر زهرای هجده ساله غش کرد
با ضربه ی چهارم محاسن غرق خون شد
فرزند زهرا حا و سین و یا و نون شد
با ضربه ی پنجم به جانش رعشه افتاد
روی زمین پا می کشید_ ای داد بی داد _
مثل تو مشتاق بریدن هیچ کس نیست
شش ضربه ی محکم زدی ای شمر بس نیست؟
با ضربه ی هفتم شبیه شیرخواره
آمد صدای خس خس از حلقوم پاره
با ضربه ی هشتم که دل از خواهرش کند
زینب میان خیمه ها مو از سرش کند
مثل تو مشتاق بریدن هیچ کس نیست
نُه ضربه ی محکم زدی ای شمر بس نیست ؟
مثل تو مشتاق بریدن هیچ کس نیست
ده ضربه ی محکم زدی ای شمر بس نیست ؟
وقتی نمی بُرد بیا و دست بردار
آقای ما را ذبح کردی یازده بار
با ضربه ی آخر که جانش بر لب آمد
دیگر صدای ضجه های زینب آمد
با ضربه ی آخر سرش از تن جدا شد
از پنجه های شمر گیسویش رها شد
با ضربه ی آخر سری افتاد بر خاک
پهلوشکسته مادری افتاد بر خاک
با ضربه ی آخر همه کل می کشیدند
در پیش چشم فاطمه کل می کشیدند
با ضربه ی آخر غم خواهر همین بود
کلی رگ پاشیده از هم بر زمین بود
با ضربه ی آخر که جان از پیکرش رفت
با کیسه ای خولی به دنبال سرش رفت
با بغض حیدر ؛ بغض زهرا سر بریدند
با حوصله آقای ما را سر بریدند
علیرضا خاکساری
.