هر روز،صبحِ زود،به گوشم صدای توست
حَیّ عَلَی الحسین وَ حَیّ عَلَی الحَرم
با یک سلام رو به شما رو به کربلا
جا میدهم میان دلم یک بغل حرم
#صلی_الله_علیک_یا_ابا_عبدالله
صبحتون حسینی💚🌙
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
سلام امام زمانم✋🌸
نور را از صبحگاهت می خریم
عشق را ما از نگاهت می خریم
مهربانی را همیشه صبح به صبح
از میان دکه چشم سیاهت می خریم
🌸تعجیل در ظهور و سلامتی
مولاعج پنج #صلوات
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#نیایش_صبحگاهی
✨معبودم !
میدانم که تو از هر مشکل و چالشی بزرگتر هستی ...
میدانم تنها تو نیازهای مرا را تأمین میکنی ...
تنها تو خواسته ی مرا فراتر از آنچه تصور میکنم ، محقق میکنی...
بی نهایت سپاسگزارم ...🤲
✨مهربانا
امروز زندگی را با شادی و نشاط ادامه میدهم و سبکبال و بی پروا از ماجراهای هیجان انگیز این سفر لذت می برم...
لذت سپاسگزاری را از من نگیر...
الهی آمین🤲
نماهنگ علمای زینبی.mp3
5.04M
فیض ببرن علمای زینبی
از مرحوم سیبویه شنیدم یه مطلبی
میرزای شیرازی رو منبر حوزه
عمامه به زمین زد پای همین روضه
میمونه همیشه این روضه به یاد واویلا
دخلت زینب علی ابن زیاد واویلا
🎙 #محمد_حسین_حدادیان
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درعشق و فداڪارےو ایمان و وفا
زهراے قیام ڪربلا زینب بود ...
#ڪشتہ_داغ_ڪربلا_هستے🥀
#یا_عقیلةالعرب💔
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
▪️◽️
روز «؏ــآشورٰاء۔۔❀»
هَراسآن بود دُشمَـــــن تٰا شِنید۔۔۔
بَعد "؏ــبآسِ ؏َــلے" پَرچَـــــم بِہ دوشِ ﴿زِینـــــب ۜ۔۔𔘓﴾أست..◇◇
#شهادت_حضرت_زینب
#وفات_حضرت_زینب
#نَشـــــــر=صَــــدَقِہ جاریِہ
┄┄┅┅┅❅❁❅┅┅┅┄┄
#حضرت_زینب_س_شهادت
#حضرت_زینب_س_مصائب
به مدینه خبرِ سوختنش را نبَرید
آه در سایه بیایید تنش را نبرید
پیشِ او نامِ حسین و حسنش را نبرید
از روی سینهیِ او پیرهنش را نبرید
بگذارید که راحت بدهد جان زینب
بی نَفس مانده و بالایِ سرش نیست کسی
رو به قبله شده و دور و برش نیست کسی
تا بگیرند زیرِ بال و پَرش نیست کسی
یا بگیرند خبر از جگرش نیست کسی
زیرِ لب داشت حسینیم سَنَ قوربان زینب
یادش اُفتاد خودش دید پرش را بُردند
دیر آمد سرِ گودال، سرش را بُردند
با سرِ نیزهیِ سرخی پسرش را بُردند
زودتر از زن و بچه، خبرش را بُردند
میدَودَ در وسطِ خیمهی سوزان زینب
یک طرف داشت سَنان باز سِنان را میزد
یک طرف حرمله هم پیر و جوان را میزد
همهی قافله را، دخترکان را میزد
جای شلاق، به تن چوبِ کمان را میزد
تک و تنها شده با جمعِ یتیمان زینب
چه کند، مادری از طفل نشان میخواهد
کودکِ بی رَمَقی تکهیِ نان میخواهد
دختری آمده از عمه توان میخواهد
راه رفتن به رویِ آبله جان میخواهد
میرود تا برسد گوشهی ویران زینب...
✍ #حسن_لطفی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
در سینهام جز مِهر زینب جا نخواهد شد
با او کسی در عاشقی همتا نخواهد شد
عاشق شوی، حرف دلم را خوب میفهمی
ذکری شبیه "زینب کبری" نخواهد شد
نوکر که جای خود، غلام نوکرانش هم
درمانده و محتاج در عقبی نخواهد شد
هر کس که گریان شد برای عمهی سادات
شرمنده پیش حضرت زهرا نخواهد شد
داغ برادرها...اسارت...سیلی و غارت
در چشم بانویی جز او زیبا نخواهد شد
از غیرت و از عفت زهراییاش پیداست
حتی اگر معجر بسوزد وا نخواهد شد
مِیلش شهادت بود در کرب و بلا، اما
زینب نمانَد که عدو رسوا نخواهد شد
بعد از ابوفاضل علمدار است و دین حق،
جز با اسارترفتنش برپا نخواهد شد
عمری بلا دیده ولی داغی برای او
مانند داغ عصر عاشورا نخواهد شد
* *
همراه مادر هر چه بر سر میزنیم انگار
قاتل ز روی سینهی تو پا نخواهد شد
کل تن تو جای زخم نیزه و تیر است
جایی برای بوسهام پیدا نخواهد شد؟
✍ #مرضیه_نعیم_امینی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مصائب
چگونه داغها را میگذارد پشت سر زینب
کجا؟ کی؟ میگذارد چشم بر هم در سفر زینب
فقط با دیدن عباس دائم زنده میگردد،
تمام خاطراتی را که دارد از پدر زینب
به جز آن روزهایی که به همراه برادر بود
ندیده روز خوش در زندگی از هر نظر زینب
جگرسوز است داغش مثل اقیانوسی از آتش
اثر بخش است آهش، چون دعا وقت سحر زینب
اگر چه بر فراز نیزه "رد الشمس" را دیده
ولی با خطبههایش میکند "شق القمر "زینب
طنین خطبههایش در دل افلاک میپیچد
و کاخ ظالمان را میکند زیر و زبر زینب
دل اهل حرم با بودنش گرم است و شکی نیست
که بوده یک تنه اندازهی صدها نفر زینب
خبر دارم که در طول مسیر، از کربلا تا شام
نبوده لحظهای از حال طفلانْ بیخبر زینب
خبر دارم تنش با تازیانه گرم صحبت بود
زمانی که برای کودکان میشد سپر زینب
شبیه کوه یا آتشفشانی ابری و خاموش
گذشته از کنار خیمههای شعلهور زینب
رباب و ام کلثوم و رقیه، حضرت سجاد
اگر چه داغها دیدند اما بیشتر زینب...
زمانی که حسین آرام میزد دست و پا در خون
کبوتروار در گودال میزد بال و پر زینب
شکستهتیرها و نیزهها را زد کنار اما
صدای آشنایی را شنید از دور و بر زینب
صدای نالهی مادر میآمد از دل گودال
شبیه نالههایی که شنید از پشت در زینب...
✍ #احمد_علوی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مصائب؛ #حضرت_زینب_س_اسارت؛ #حضرت_زینب_س_روز_یازدهم
با احترام آمد و بیاحترام رفت
با صدسلام آمد و با والسلام رفت
آتش دوباره پا روی کاشانهاش گذاشت
با روضهی شکستنِ در از خیام رفت
بعد از عطش، فرات به پابوسیاش رسید
در اشکِ شرم، غرق شد و تشنهکام رفت
خلوتنشینِ پردهی ناموسِ کبریا
همراه شمر و حرمله در ازدحام رفت
دَه روز پیش کعبهی در انحصار بود
با آن مقام آمد و با این مقام رفت
مبعوث شد به گریه برای برادرش
پیغمبری که با سرِ سرخِ امام رفت
پایش رمق نداشت، نمازش نشسته بود
در حالت رکوع، به قصدِ قیام رفت
داغ حسین، روضهی یک خانواده بود
این داغدار، با تبِ چند انتقام رفت
زینب عقیلةالعرب آمد به کربلا
آیینهدار فاطمه، حیدر به شام رفت
خونگریههای ناحیه از این مصیبت است
سرچشمهی حلال، به بزم حرام رفت
✍ #رضا_قاسمی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
يا اين دل شكستۀ ما را صبور كن
يا که به خاطر دل زينب ظهور كن
ای ماه پرفروغ بنیهاشمی، بتاب!
اين جادههای شبزده را غرق نور كن
ماندهست چند کوچه به پایان انتظار؟
ما را برای همرهی خود غیور کن
با كولهبار غربت و اندوه خود بيا
از كوچههای سينهزنیمان عبور كن
امشب بيا كه روضهبخوانی برايمان
دل را پر از تلاطم و لبریز شور کن
يا چند صفحه مقتل كربوبلا بخوان
يا روضههای شام بلا را مرور كن
هم از طلوع ماه روی نیزهها بگو
هم يادی از مصيبت و داغ تنور كن
✍ #یوسف_رحیمی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_مصائب
همه محوند، محو عزت ما
از گِلِ اولیاست طینت ما
کنج عُزلَت برای ما گنج است
وه چه سرمایهایست عُزلَت ما
نگران نیستیم از مردن
مرگ ما هست استراحت ما
ثروت ما محبت زهراست
نرسد ثروتی به ثروت ما
نامههامان نخوانده امضا شد
باز راضی نشد به خجلت ما
گریه کردیم راهمان دادند
بی نتیجه نماند زحمت ما
هر کسی پنج روز نوبت اوست
با بزرگان گذشت نوبت ما
فرصت گریه را به ما دادند
بهترین فرصت است فرصت ما
همه جا رفت و از تو صحبت کرد
هر که بنشست پای صحبت ما
تا که در خدمت شما هستیم
دیگران میکنند خدمت ما
خواستند از دیار تو برویم
نه، اجازه نداد غیرت ما
ما اویسیم و آمدیم، ولی
دیدن تو نبود قسمت ما
آس و پاست شدیم و با این حال
درهمی کم نشد ز قیمت ما
شبی از خاک ما گذر کردی
مرده را زنده کرد تربت ما
حاجت دل شکستهها گریهست
جان زینب برس به حاجت ما
* *
روضه داریم روضهی زینب
یک سری هم بیا به هیئت ما
کربلا، شام، هر کجا رفتی
یک سلامی بده به نیت ما
* *
ما که از هجر، بال بال زدیم
و نیامد کسی عیادت ما
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
چون او کسی به راه وفا یاوری نکرد
خون جگر نخورد و پیامآوری نکرد
زینب، که مثل او کسی از داغدیدگان
با اشک چشم خویش، گهرپروری نکرد
بعد از وداع روز دهم، با ستارگان
کوتاهی از وظیفۀ همسنگری نکرد
در حقِّ غنچههای دل افسردۀ یتیم
چون او، کسی مراقبت و مادری نکرد...
بعد از امام آینهها، با کلام نور
هیچ آفتاب، این همه روشنگری نکرد
همراه کاروان اسیران، خدای صبر
کاری به جز رسالت و پیغمبری نکرد
جز او، که بود شاهد محملنشین، کسی
دیدار، تازه، با گل خاکستری نکرد
در سایهبان محمل غم، با هلال خویش
جز صحبت از شکوه و بلنداختری نکرد...
ویرانه بود و دربهدری، باز لحظهای
غفلت ز حال لالۀ نیلوفری نکرد
یادش، هماره مظهر عزّتمداری است
نامش، همیشه بر لب ایام جاری است
✍ #محمدجواد_غفورزاده
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
ای زینب! ای که بیتو حقیقت زبان نداشت
خونْ آبرو، محبّت و ایثار جان نداشت
آگاه بود عشق که بیتو غریب بود
اقرار داشت صبر، که بیتو توان نداشت
در پهندشت حادثه با وسعت زمان
دنیا، سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت
یک روز بود و این همه داغ، ای امام صبر!
پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت
گر پای صبر و همّت تو در میان نبود
اسلام جز به گوشهٔ عُزلت مکان نداشت...
محمل درست در وسط نیزهدارها
یک ذرّه رحم در دل خود ساربان نداشت
زینب اگر نبود، شجاعت یتیم بود
زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت
زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود
زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت
زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود
"آزادی" این چنین شرف جاودان نداشت
«میثم» هماره تا که به لب داشت صحبتی
حرفی بهجز مناقب این خاندان نداشت
✍ #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مصائب
زینب همهی رنج و بلا را دیدهست
در کوچه گریز کربلا را دیدهست
یکروز درِ خانه و روزی خیمه
او سوختن فاطمهها را دیدهست
✍ #مسعود_یوسف_پور
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_شهادت
سوگند به هر کلام زینب، یارب
بر ذکر علی الدوام زینب، یارب
از کار فرج گره گشایی فرما
امشب تو به احترام زینب، یارب
✍ #سیدمجتبی_شجاع
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
ای پیامآور خون شهدا یا زینب
با پیامت همه جا کرب و بلا یا زینب
ای نماز شب تو برده دل از چار امام
ای همه فاطمه هنگام دعا یا زینب
خطبۀ تو، سخن خون خدا بر سر نی
یک پیام است ولی با دو صدا یا زینب
چه بیارم؟ چه بگویم؟ چه بخوانم به ثنات؟
که خدا زینت اَب خوانده تو را یا زینب
اگر از اشک شود ملک جهان دریائی
نشود حق تو یک قطره ادا یا زینب
تا قیامت همه مردان جهان میگیرند
از تو درس شرف و صبر و رضا یا زینب
گوهر اشک تو و خون حسین ابن علی
هر دو بخشید به اسلام بقا یا زینب
سَر آن سرّ خدا گرچه جدا از تن شد
نگهش از تو نگردید جدا یا زینب
از قفا چشم تو در مقتل و پیش نگهت
شد جدا رأس حسینت ز قفا یا زینب
از تو زیبنده بُوَد ذکر "تقبّل منّا"
بر سر نعش امام شهدا یا زینب
مظهر صبر خدا خواست دهد جان از دست
تو شدی از دل او عقده گشا یا زینب
سعی تو با سر خونین برادر رفتن
مروه گودال و صفا طشت طلا یا زینب
در دل محمل خود چون دل خورشید بسوز
که هلالت شده انگشت نما یا زینب
خطبههایت همه یادآور زهرای بتول
سخنانت چو علی روح فزا یا زینب
پور مرجانه به تو خنده زد و گفت: گرفت
قلبم از قتل حسین تو شفا یا زینب
آن ستم پیشه پی پاسخ دندان شکنت
شادیاش گشت مبدّل به عزا یا زینب
دختر وحی کجا؟ كوچه و بازار کجا؟
آیت نور کجا؟ شام کجا؟ یا زینب
از تو زیبد که بکوبی به دهان دشمن
مشت، با غرّش "یابن الطلّقا" یا زینب
پیش چشم تو به لبهای عزیز زهرا
به خدا، چوب زدن نیست روا یا زینب
جز تو کی خوانده نماز شب خود بنشسته
دل شب گوشۀ ویرانهسرا یا زینب
ماهِ روی تو چو از جور فلک نیلی شد
روی خورشید نشد تیره چرا یا زینب؟!
خصم بر اشک تو خندید ولی بر سرِ نی
گریه کردند برایت شهدا یا زینب...
✍ #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
شاکلهی اِنَّما، قابِ دعا زینب است
گنج نهان جهان، سِرِّ خدا زینب است
اُسوهی ایوبها، وقت بلا زینب است
بر لب ما بهترین، زمزمه "یا زینب" است
ما همگی نوکریم، سرور ما زینب است
دُرِّ گرانسنگ حِلم، بین صدف دیده شد
در دل دریای صبر، موج شعف دیده شد
دفتر خِلقت نوشت: لوح شرف دیده شد
پای ضریح دمشق، شاه نجف دیده شد
زائر هر روزِ آ ، شخصِ اَبا زینب است
مَست سبوی اَزَل، در طلبِ این خُمَم
شعله به جانم بکش، فکر بکن هیزُمم
جَلدِ همین گنبدم، عاشق این گندمم
مکّهی من سوریه است، حاجیِ این خانُمم
کعبهی عُشّاق را، سنگ بنا زینب است
از برکات علی، هیچ فقیری نماند
پای همین سفرهها، فاطمه ما را کشاند
دست گدا را گرفت، پیش حسنجان رساند
سائل این خانه را، نزد حسینش نشاند
کارِ پذیرایی از، این همه با زینب است
محور عرش است او، اهل جنان شاهدند
ساحت صبر است او، مُلک و مکان شاهدند
راوی فتح است او، نُطق و بیان شاهدند
مادر اشک است او، گریهکنان شاهدند
اهل بکا واقفند، اُمِّ بُکا زینب است
مایهی آرامشش، بوده صدای حسین
سایهی امنیتش، بوده عبای حسین
زندگیاش وقف شد، وقف برای حسین
هرچه که در چَنته داشت، کرد فدای حسین
قُلّهی ایثار گفت: کوهِ وفا زینب است
واژهی مظلوم را، اول غربت نوشت
هرچه بلا دیده بود، وقت اسارت نوشت
قصهی اندوه را، با چه شهامت نوشت
با قلم گریهاش، شعر مصیبت نوشت
روضهی منظوم در، کرببلا زینب است
اهل و عیال حسین، در دل آزار بود
کوفه و شامات بود، کوچه و بازار بود
در دل نامحرمان، کارِ حرم زار بود
تا خودِ بزم یزید، شمر جلودار بود
همسفر خولی و حرملهها، زینب است
✍ #بردیا_محمدی
@navaye_asheghaan
#حضرت_زينب_س_در_مسير_كوفه_و_شام
باور نمیکنم سرِ بازار بردنت
نامحرمان به مجلس اغیار بردنت
از سینهی حسین، تو را چکمهای گرفت
از کربلا به کوفه، به اجبار بردنت
پایِ سفر نداشتی، ای داغدار درد!
با یک سرِ بریده به اصرار بردنت
فهمیده بود شمر، غرورت شکسته است
از سمتِ قتلگاهِ علمدار بردنت
تو از تمام کوفه طلبکار بودی و...
در کوچههاش مثلِ بدهکار بردنت
✍ #وحید_قاسمی
@navaye_asheghaan
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
بیا بر قلهی هستی لوای عدل برپا کن
بیا دین را دوباره مثل جدّ خویش احیا کن
چرا از چشم خود تنهای تنها اشک میریزی؟
بیا در ماتم جدّ غریبت گریه با ما کن
بیا از چشم سقّا تیر دشمن را برون آور
بیا زخم گلوی خشک اصغر را مداوا کن
بیا اشک خجالت پاک کن از دیدهی سقّا
بیا از خون دل بر تشنهکامان دیده دریا کن
بیا با عمّههایت جستجو کن در بیابانها
گلی در کربلا گم گشته زیر خار پیدا کن
بیا و گریه کن بر یاسهای نیلی زهرا
بیا روی کبود عمّههایت را تماشا کن
بیا خونْ پاک کن با اشک از پیشانیِ جدّت
بیا قرآنِ ثارالله را بر نیزه معنا کن
بیا و عمّه را بیرون ببر از بین نامحرم
بیا زنجیر از بازوی زین العابدین وا کن
برای آنکه در محشر قبول مادرت افتد
بیا و دفتر اشعار ” میثم ” را تو امضا کن
✍ #غلامرضا_سازگار
@navaye_asheghaan
#حضرت_زینب_س_مصائب
ایکاش که در خدمت زینب باشیم
گریانِ غم و مِحنت زینب باشیم
یکشب حرم رقیه جان باشیم و...
یکشب حرم حضرت زینب باشیم
✍ #سیدمجتبی_شجاع
@navaye_asheghaan
ای گمشدۀ زن معاصر!
در علم، زنی عالمه، عالیمنصب
در ذکر و تهجد اهل یارب یارب
در عین عفاف، در مصاف و میدان
ای گمشدۀ زن معاصر، زینب!
#یا_زینب_ڪبرے_س 🥀
#شهادت_حضرت_زینب(س)🥀
#تسلیت_باد🥀
...@navaye_asheghaan
🥀 #شعر | #حضرت_زینب کبری سلامالله علیها 🥀
ستم ندیده کسی در جهان، مقابل زینب
نسوخت هیچ دلی در جهان، چنان دل زینب
نگشت شاد، دلش از غم زمانه، زمانی
ز آب غم بسرشتند، گوییا گِل زینب
فغان و آه از آن دم! که خصم دون به لب شط
بُرید سر ز قفای #حسین مقابل زینب
فتاده دید چو در خاک، سرو قامت اکبر
قرار و صبر و تحمّل، برون شد از دل زینب
میان لشگر اعدا به راه شام نبودی
به غیر معجر نیلی، به چهره، حایل زینب
به گِرد ناقهی او، کوفیان به عشرت و امّا
سر حسین به سنان، پیش روی محمل زینب
نه آب بود و نه نانی، نه شمعی و نه چراغی
چو گشت کنج #خرابه مقام و منزل زینب
چگونه شرح غمش را رقم کند، ید «جودی»؟
که جز خدا نه کس آگه، ز درد و مشکل زینب
▫️ جودی خراسانی
@navaye_asheghaan
🩸 أ اَنتَ أخي..؟! 🩸
▫️ #شب_زیارتی_ارباب_بی_کفن
🥀 إنَّ زينبَ لَمَّا عَلِمَتْ بِالْوَقْعَةِ، خَرَّتْ مَغشِيّاً عَلَيْها
🥀 هنگامی که کار از کار گذشت، زینب کبری علیهاالسلام در بین خیمه از هوش رفت...
🥀 فَلَمّا أفَاقَتْ مِنْ غَشْيَتِها رَكَضَتْ نَحْوَ الْمَعرِكَةِ
🥀 وقتی به هوش آمد، شکسته حال به سمت گودال قتلگاه شروع به دویدن کرد...
🥀 و هِيَ تارَةً تَعثُرُ بِأذْيالِها، وَ تارَةً تَسْقُطُ عَلىٰ وَجهِها، مِنْ عَظَمِ دَهْشَتِها، حَتّىٰ انْتَهَتْ إلىٰ الْمَعرِكَةِ
🥀 گاهی چادر زیر پایش گیر میکرد و به زمین میخورد و گاهی از شدت مصیبت با صورت به زمین میافتاد تا اینکه به #گودال و #قتلگاه مقدس رسید.
🥀 فَجَعَلَتْ تَنظُرُ يَمينَاً و شِمالَاً، فَرَأَتْ أخاهَا الْحُسينِ عليه السّلامُ عَلىٰ وَجهِ الْأَرضِ
🥀 در بین گودال گشت و گشت تا اینکه در آخر، جسدی شبیه برادرش را دید که بر روی خاک افتاده بود.
🥀 و الدَّمُ يَسيلُ مِنْ جِراحاتِهِ كَالْميزابِ، فَطَرَحَتْ نَفسَها عَلىٰ جَسَدِهِ الشَّريفِ، وَ جَعَلَتْ تَقولُ:
🥀 #خون مثل ناودان از جراحات آن بدن جاری بود، زینب کبری علیهاالسلام خود را بر روی آن پیکر قطعه قطعه انداخت.
🥀 تشخیص و باورش سخت بود که پیکر برادرش #حسین علیهالسلام را اینگونه ببیند، لذا نالهاش به فریاد بلند شد و گفت:
🥀 أ أنتَ الْحسينُ أخي؟! أ أنتَ أبنُ اُمّي؟!
🥀 تو حسین برادر منی؟! تو پسر مادر منی؟!
🥀 أ أنتَ نورُ بَصَري؟! أ أنتَ مُهجَةُ قلبي؟!
🥀 تو همان نور چشم منی؟! تو همان پاره قلب منی؟!
🥀 أ أنتَ حُمانا؟ أ أنتَ رَجانا؟ أ أنتَ كَهفُنا؟ أ أنتَ عِمادُنا؟!
🥀 تو همان حامیما، امید ما، پناه و تکیهگاه مایی؟!
🥀 أ أنتَ ابنُ محمّدِ الْمُصطَفَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ عليِّ الْمُرتَضَىٰ؟ أ أنتَ ابنُ فاطِمَةَ الزَّهرَاءِ؟!
🥀 تو پسر محمد مصطفایی؟ تو پسر علی مرتضایی؟ تو پسر فاطمه زهرایی؟!
📕 معالیالسبطین، جلد ۲، صفحه ۳۹
#حضرت_زینب_وفات
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾
تو در همه جا یارحسینی زینب
تـو دیـده ی بیدارحسینی زینب
تا دست اباالفضل ز پیکر افتاد
گفتاتـو علمدار حسینی زینـب
🌾🌸🌾🌸🌾🌸🌾
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan
#سلام_ای_زینت_مذهب_سلام
#حضرت_زینب_وفات
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
سلام ای زینت مذهب سلام
عمه ی اهل بیت،زینب سلام
آینـه ی تمـام نمـای زهـرا
پـای نهـاده جای پـای زهرا
بتـول دوم سـرای علـی
حضرت فاطمه برای علی
تو زینتی شدی برای پدر
دختر و مادری برای پدر
دختر پاک دامن فاطمه
بلبل باغ و چمن فاطمه
علیمه ی معلّمه ندیده
از دو لبت آیه ی حق چکیده
کمال و پارسائی ات را درود
سیدّة النّسـائی ات را درود
بعد رسولُ لْلَه و پـروردگـار
بر تو اَئمّه می کنند افتخار
خواهر عباس وحسین وحسن
شوم فداییِ تـو بـانوی مـن
تو داغ شش برادرت دیده ای
فراق شان را به برت دیده ای
ز صبرتو تا همه وا مانده اند
اُمّ مصائبت دگر خوانده اند
ای بـه فـدای رَبّنـای لبـت
برده دل از حسین نماز شبت
ای ز ازل همدم و یار حسین
بـا تـو گذشته روزگار حسین
حسین در خفا خدا خدا کرد
بـرای غربتت چـه گـریه ها کرد
کاش در این لحظه ی احتضارت
بـود برادرت حسین کنارت
به وقت جان سپردنت آه آه
از آن ستارگان وخورشید وماه
میان شش برادر و دو پسر
یکی نبود سرت بگیرد به بر
شنیده ام، حضرت بانوی پاک
تو جان سپرده ای بر روی خاک
برایت آن لحظه چه پُر بلا بود
نگاه تـو بـه سمت کـربلا بود
رو سینه ی تو بود ای نورعین
پیـرهن غـرق بخـون حسین
بعد حسین چه غصه هاکه خوردی
حسین حسین گفتی وجان سپردی
به لطف تو دست وقلم شد روان
«مداح»دلشکسته شد روضه خوان
🏴😭🏴😭🏴😭🏴😭🏴
#علی_اکبر_اسفندیار_مداح
@navaye_asheghaan