سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_اصول_دوشنبه_97/10/10
#جلسه_53
#حجیت_خبر_واحد_استدلال_به_اجماع
@ostadahadi
به نظر استاد دو قسم اجماع یعنی؛ اجماع محصل و اجماع منقول برای اثبات حجیت خبر واحد کافی است ولی اشکال ما بر اعتبار خود این اجماع است این اجماع از نظر ما معتبر نیست به لحاظ اینکه اجماع مدرکی است مدرک این اجماع همان طوائف اربعه روایات بود که نقل شد.
#اجماعی_معتبر است که #کاشف از رای معصوم باشد درحالیکه این اجماع مدرکی است و کاشف از رای معصوم نیست و کشفی ندارد.
3 - اجماع سوم #اجماع_تقدیری است یعنی اگر فرض کنیم که اکثر احکام فقهیه دلائلی دارند که مفید علم نیست در این فرض اجماع بر حجیت خبر واحد است این اجماع تقدیری (فرضی) است فرض کردیم که دلائل احکام مفید علم و قطعآور نیست . فرقش با اجماع قبلی این است که اجماع قبلی اجماع سید را شامل نمیشد ولی این اجماع حتی اجماع سید را میگیرد چون اگر سید قائل به عدم اثبات حجیت خبر واحد باشد لابد به خاطر آن است که خبر واحد علم نمیآورد در حالیکه باب علم مفتوح است ( باب علم مفتوح است یعنی ما میتوانیم به خبر متواتر عمل کنیم و خبر متواتر داریم) ولی اگر فرض کنیم که سید باب علم را منسدّ میداند قطعا خبر واحد را برای استنباط احکام شرعیه می پذیرد چون اکثر ادله احکام شرعیه غیر علمی است. رسائل صص 165-163
#جواب این اجماع این است که اجماع تقدیری در صورتی است که باب علم منسد باشد و مفتوح نباشد و ظن مطلق حجت نباشد با این دو شرط اجماع تقدیری بر حجیت خبر واحد است در حالیکه آنانی که قائل به انسدا باب علم اند عمل به ظن مطلق می کنند کلیه ظنونی که دلیل خاصی بر حجیتش نباشد ظن مطلق است با وجود عمل به ظن مطلق نوبت به اجماع تقدیری نمی رسد چون اجماع تقدیری در صورت انسداد باب علم و عدم جواز عمل به ظن مطلق است.
4- #اجماع_عملی_اصحاب: اصحاب قطعا در وظایف شرعیه و احام به خبرهای ثقه عمل می کردند عمل اصحاب لابد برگرفته از رفتار ائمه (ع) است لااقل ائمه عمل اصحاب را امضاء و تقریر کردند.
#اشکالش این است که ما به عمل اصحاب درصورتی اعتماد می کنیم که بدانیم مستند عمل اصحاب چه بوده است خدای ناکرده اباحهگری و لاابالی بودن در مسائل احکام شرعیه مستند عمل اصحاب نباشد چون بعضی از اصحاب ما گرفتار اباحهگریاند اهمیت به گناه و معصیت نمی دهند نظیر اینکه در خلافت ابابکر و عمر و عثمان چقدر اباحهگری کردند از قبیل اینکه گفتند علی (ع) جوان است و آنها پیر و باتجربه اند لذا تا مستند عمل اصحاب روشن نشود عمل اصحاب برای ما حجت نیست.
5- #اجماع_عملی_علمای_خاصه : یعنی عمای شیعه از اخبار آحاد برای بدست آوردن احکام شرعیه و استنباط وظایف عملیه به خبر واحد عمل می کردند و همچنان هم ادامه دارد و خود این رفتار و شیوه دلیل بر اتفاق فقها بر حجیت خبر واحد ثقه است.
#اشکال مرحوم شیخ اینجا این است که مناط عمل علما نزد ما روشن نیست بعضی از فقها به خاطر اینکه قطع به صدور روایت پیدا می کردند به خبر آحاد عمل می کردند بعضی از فقها همین اندازه که ظن به صدور روایت پیدا می کردند عمل می کردند مثلا (مثال از استاد) مرحوم نائینی می فرماید هر روایتی که در کافی هست می پذیرد چون سند کلینی را قبول دارد و به او عشق می ورزد همچنین بزرگانی چون #جوادی_آملی و #مرحوم_امام و #استاد لذا حتی نقل ضعیف کلینی را می پذیرند شیخ نظیر میآورد سه نفر ایستاده اند و به زنی نگاه می کنند سوال میشود چرا؟ یکی میگوید دخترم است یکی میگوید همسرم است یکی میگوید خواهرم است با وجود مناطهای مختلف هر یک به دلیلی حجیت خبر واحد را می پذیرند.
6- #اجماع_عملی_مسلمین : یعنی همه مسلمانها به خیر واحد عمل می کنند اگر این سیره ثابت شود دیگر نیازی به امضاء امام ندارد چون همه مسمانها به خبر واحد عمل می کنند و امام هم یکی از مسمانان است اما مشکل اینجاست که مسلمانان در اثر تلقی از رهبران معصوم دینشان عمل به خبر واحد عمل کردند یا بخاطر سیره عقلا عمل کردند پس این سیره مجمل شد که آیا مسلمین به خاطر فطرت عقلایی شان یا نگاه به رهبران معصومشان عمل کردند لذا این سیره مجمل است لذا حجت نیست.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
آیا می توان اطلاق و عمومی برای نجاست دم درست کرد یا نه؟ مثلا بگوئیم کل دم نجس؟
شیخ انصاری و بسیاری از علما هیمن قاعده را پذیرفته اند در مفتاح الکرامه ج 2 ص 13 و 14.
#دلیل_سوم_استاد احدی: روایات زیادی دربارۀ نجاست خونی که مسفوح نیست وارد شده در عین حال خون سائله نفس سائله یعنی جهنده است مثل خون بینی وخون دماغ شدن یا خون دمل وخون جراجت و استحاضه قلیله همه اینها کل دم غیر مسفوح اند لکن ائمه قائل به نجاست این دم شده اند از اینجا کشف می شود کلیۀ دم و طبیعت دم حکم به نجاست می شود لذا هرجا شک کردیم که آیا این دم نجس است یا نه می توانیم به قاعده کل دم نجس مراجعه کنیم.
وسائل باب 24 از ابواب نجاسات یا باب 61 حدیث 1 و باب 20 حدیث 5. یا باب27 حدیث 1.
2 اشکال بر این وارد شده است
#اولا- برای این احادیث دو معنا می توان کرد:
1- این احایث می خواهند بگویند هرچیزی که از بدن انسان و حیوان خارج می شود اگر حرام گوشت باشد نجس است حال منی باشد یا خون باشد یا استفراغ باشد و ...
2- این موارد خاص خون غیر مسفوح هست ولی ریشه اش از مسفوح است یعنی از رگ های بدن خارج می شود از عروق بدن بیرون می ریزد لذا به یک اعتبار مسفوح اند از این جهت حدیث می خواهد بگوید که لباس را بشوی و با آن نماز نخوان و با آن دست غذا نخور
#ثانیا- قاعده در اطلاق و عموم القاء خصوصیت است اگر خصوصیات را ملقا نکنید حکم عام و مطلق به دست نمی اید القاء خصوصیت دراین روایات مشکل است مثلا روایت دربارۀ خون حیض است و بگوئیم که هیچ خصوصیتی ندارد و هر خونی را شامل می شود یا روایت درباۀ خون نفاس است و بگوئیم هرخونی را شامل می شود یا خون دماغ را بگوئیم هر خونی را شامل می شود این القای خصوصیت خیلی سخت است نمی شود باید روایت را از خاص بودن بندازیم و بخواهیم در عموم دم و مطلق دم جاری کنیم خیلی سخت است.
#دلیل_چهارم_اجماع مفتاح الکرامه : اجماع براین است که کل دم نجس. نام شیخ طوسی تا کاشف الغطا را نام می برد.
#اشکال : معقد اجماع مختلف است اگر معقد اجماع واحد بود حق با صاحب مفتاح الکرامه بود مثلا برخی اجماع بر نجاست مطلق دم کرده اند مثل شیخ طوسی و برخی حکم به نجاست خونی کرده اند که از عروق بیرون بریزد و برخی حکم به نجاست ذی النفس کرده اند و برخی به نجاست دم مسفوح حکم کرده اند با توجه به اختلاف مقاعد اجماع کاشف از کلیت و عمومیت و قاعده عام نیست چون اگر کلیت و عمومیت پذیرفته شود لازمه اش این است که آن موارد خاص هم پذیرفته شود مثل دم متخلف خونی که بعد از ذبح در درون گوسفند باقی می ماند یا خون کمتراز درهم را هم شامل شود لذا نمی توان یک قاعده کلی درست کرد.
پس اصل اولی نجاست دم نیست الا اینکه دلیل بیاید.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_اصول_سه_شنبه_97/10/11
#جلسه_54
#حجیت_خبر_واحد_استدلال_به_اجماع
@ostadahadi
- #اجماع_عملی_عقلاء: مرکب از دو امر است:
1. عقلا به قول ثقه عمل می کنند و مبنای عقلا بر عمل به قول ثقه است.
2. عقلا در قول ثقه اصل عدم خطا را جاری می کنند
با این دو امر عمل عقلا قطعی می شود یعنی از این عمل یقین به حجیت خبر واحد ثقه برای ما حاصل می شود
#اشکال_مهم: این اجماع رادع خاص ندارد مثلاعمل اهل سنت به قیاس صریحا از طرف اهل بیت ردع شده است ائمه (علیه السلام) فرمودند «ان الدین اذا قیست مُحِقت» دین اگر قیاس شود از بین می رود یا فرمودند«الدین لا یقاس» صراحتا رد کردند اما دربارۀ خبر ثقه ردعی بصورت خاص نیامده است امامی نفرموده که به خبر ثقه عمل نکنید اما رادع عام داریم موضوع ادلۀ ناهیه دو چیز است یکی غیر علم است ولا تقف ما لیس لک به علم عمل به غیر علم را نهی و حرام کرد دوم موضوع ادلآ ناهیه ظن است مثل«ان یتبعون الا الظن ان الظن لا یغنی من الحق شیئا» خبرواحد هم علم نیست و هم ظن است لذا تحت ادلۀ ناهیه قران و روایات رفت پس سیرۀ عقلا امضا نشده است بلکه رادع دارد رادعش ادلۀ ناهیۀ عمل به غیر علم و ظن است.شیخ و اخوند همین اشکال را فرمودند.
جوابهایی داده شده
1) #جواب_شیخ_انصاری در رسائل: می فرماید اگر پیروی از ظن موجب 4 چیز شود از نظر آیات و روایات نهی شده است
1. اگر پیروی از ظن موجب تشریع در دین شود قطعا حرام است
2. اگر پیروی از ظن عامل سقوط اصل عقلی شود بازهم حرام است
3. اگرپیروی از ظن عامل سقوط استصحاب شود حرام است
4. اگر پیروی ازظن موجب سقوط حصول لفظی شود حرام است
هر#چهار_صورت در سیرۀ عملی عقلا منتفی است وقتی نباشد پس سیرۀ عقلا حجت است و باید توجه کرد. عقلا به خبر ثقه عمل می کنند پس ماهم عمل می کنیم.
اما #وجه_اول: عقلا هم به خبر ثقه عمل می کنند و هم قائل به قبح تشریع اند پس مسألۀ حجیت خبر ثقه و قبح تشریع ارتکاز عقلائی است مثلا اگر کسی نسبتی به فردی دهد که ان فرد نگفته بود عقلا اورا تقبیح میکنند که چرا به فلانی نسبتی دادی که نگفته بود؟! تشریع یعنی ادخال مالیس من الدین فی الدین از اینکه عقلا تشریع را قبیح می دانند کشف می کنیم که عمل عقلا به خبر ثقه بخاطر ان است که در خبر ثقه تشریع منتفی است
اما #وجه_دوم: اصل عقلی قاعده قبح عقاب بلا بیان است این اصل هم ارتکازی است مثلا اگر عبدی را بخاطر تخلف از دستور مولا مواخذه کنند و عبد اقرار کند به اینکه امری از سوی مولا نشنیده بود عقلا این مواخذه را تقبیح می کنند پس از اینکه عقلا عمل به خبر ثقه می کنند کشف می شود که اصل عقلی در اینجا نبوده و موضوع ندارد لذا عمل به خبر ثقه عامل سقوط اصل عقلی نشد بلکه اصل عقلی با وجود خبر ثقه موضوع ندارد موضوع اصل عقلی لا بیان است در حالی که خبر ثقه بیان است.
اما #وجه_سوم: حجیت استصحاب، بر پایۀ دو چیز است:
یک. بنای عقلا چون بنای عقلا این است که به حالت سابقه عمل می کنند در صورتی که خبر ثقه بر خلاف حالت سابقه نیاید وقتی خبر ثقه امده استصحاب، موضوعِ جریان ندارد پس خبر ثقه و عمل به بنای عقلا موجب سقوط استصحاب نشد بلکه استصحاب، موضوعش را از دست داد و سالبۀ به انتفاء موضوع شد .
دو: حجیت استصحاب از باب لا تنقض الیقین بالشک است همانطوری که می دانیم روایت لا تنقض ظنی است و اگر خبر ثقه بر خلاف حالت سابقه بیاید عمل به این خبر عمل به ظن است لذا اشکالی ندارد چون با عمل به خبر ثقه رفع ید از یقین سابق نشد بلکه رفع ید از ظن شد به اعتبار اینکه لا تنقض حدیث ظنی است
واما #وجه_چهارم: اصول لفظیه عبارتند از اصالة العموم اصالة الاطلاق و اصالة الحقیقه منشا اعتبارش سیرۀ عقلاست از ان طرف منشأ اعتبار خبر ثقه هم سیرۀ عقلاست لذا اصالة العموم با خبر ثقه تعارض کرد مرجح شرعی نداریم چون مرجح شرعی مال تعارض خبرین است در کار عقلا تعبد نیست قهرا تقدیم خبر ثقه بر اصول لفظیه بخاطر ان است که اصل لفظی موضوع ندارد نه اینکه عمل به بنای عقلا عامل سقوط اصول لفظیه شود پس از نظر شیخ اجماع هفتم قبول است. امام و بقیه هم قبول کرند.
(کسی به پیامبر گفت تا نزد شماییم خیلی حالمان خوب است ولی تا بیرون رفتیم یادمان می رود و بی حال می شویم حضرت فرمود« استعن بیمینک» از دستت کمک بگیر. یعنی شما نزد ما می ایید ولی از دست خودتان کمک نمی گیرید یعنی نمی نویسید و بعدا یادتان می رود لذا حالتان از بین می رود).
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
خارج اصول خبر واحد جلسه54.mp3
7.17M
خارج اصول ادله حجیت خبر واحد. اجماع. سه شنبه جلسه54
خارج فقه نجاسات جلسه52.mp3
6.27M
خارج فقه خون قلیل. سه شنبه جلسه52
یا صحیحه محمد بن مسلم عن احدهما اما باقر یا امام صادق فی الرجل ....مردی در نماز بینی اش را لمس می کند می بیند دستش خونی شده ایا نماز را رها کند اینصرفه ؟ امام فرمود ان کان یابسا فلیبق به ولا باس اگر خشک است آن را بیندازد و اشکالی ندارد یعنی اگر تر است اشکال دارد پس روایت مثنی با این دو روایت متعارض شد و حکم به شستن نداد اما این دو روایت حکم به نجاست داد
ثانیا نفی شستن در روایت مثنی نشده است فقط اعاده نماز را لازم ندانسته است بخاطر اینکه فقها کمتر از یک درهم را در نماز مانع نمی دانند از مجموع این بحث روشن شد که متن عروه درست است و نیازی به حاشیه ندارد.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_فقه_سه_شنبه_97/10/11
#جلسه_52
#فصل_فی_النجاسة_نجاست_دم
@ostadahadi
تا اینجا ثابت شد که اصل در دم طهارت است و دم سائله به دلیل اجماع و ضرورت مذهب و روایات معتبر نجس است اما الان بحث ما این است که ایا دم قلیل نجس است یا نه؟ ممکن است با دو روایت استدلال بر طهارت دم قلیل کنند مثلا سرسوزن خونی است حالا می توانیم بگوئیم این خون پاک است یا نقطه خونی بر لباس افتاده می توانیم بگوئیم پاک است؟ ممکن است با این دو روایت بتوانند :
1-(صحیحه علی بن جعفرعن أخیه(علیه السلام) وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ رَعَفَ فَامْتَخَطَ فَطَارَ بَعْضُ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْراً قَطْراً ( في التهذيب و الكافي: قطعا صغارا. بدل قطرا قطرا ) صِغَاراً فَأَصَابَ إِنَاءَهُ هَلْ يَصْلُحُ الْوُضُوءُ مِنْهُ؟ قَالَ إِنْ لَمْ يَكُنْ شَيْءٌ يَسْتَبِينُ فِي الْمَاءِ فَلَا بَأْسَ وَ إِنْ كَانَ شَيْئاً بَيِّناً فَلَا يُتَوَضَّأُ مِنْه. (الكافي 3: 74/ 16، و التهذيب 1: 412/ 1299، و الاستبصار 1: 23/ 57، و الوسائل: الحديث 1 من الباب 8 من أبواب الماء المطلق.) از امام موسی (علیه السلام) پرسیدم مردی خون دماغ شد و با آب بینی مخلوط شد انگاه خشک شد طوری که قطعه های ریزی تبدیل شد و یک قطعه ریز آن به کاسه آب اصابت کرد ایا از این آب می توان وضو گرفت؟ فقال (علیه السلام) : ان لم یکن شیئا یستبین فی الماء فلا باس وان کان شیئا بیّنا فلا تتوضا منه اگر قطعۀ کوچک خون در آب پیدا نباشد اشکالی ندارد و وضو بگیر اما اگر پیدا باشد از این آب وضو نگیر.
2-عن معاویة ابن حکیم عن ابن المغیره عن المثنى بن عبد السلام عن الصادق (ع): «إني حككت جلدي فخرج منه دم. فقال (ع):إذا اجتمع قدر حمصة فاغسله و إلا فلا» (الوسائل باب: 20 من أبواب النجاسات حديث: 5). مثنی به امام صادق (علیه السلام) گفت پوستم را خاراندم و خون بیرون امد امام فرمود آن اجتمع قدر ...فاغسله و الا فلا» اگر به اندازه نخود بود انرا بشوی و اگر کمترازیک نخود بود نیازی به شستن ندارد
هردو حدیث تقریبا دلالتشان این است که خون قلیل نجس نیست چون یکی را می گوید بشوی و یکی را می گوید لازم نیست بشویی
#اشکال
اما حدیث اول: به دو صورت دلالت حدیث ربطی به بحث نجاست ندارد :
1)صورت اول؛ امام موسی (علیه السلام) درمقام بیان انفعال آب قلیل است و در مقام بیان طهارت دم قلیل نیست چون قبلا در باب انفعال بحث شد که ایا قطره خونی در آب قلیل بریزد آب قلیل منفعل می شود یا نه؟ امام (علیه السلام) به آن بحث اشاره دارد.
2)صورت دوم؛ منظور امام از یستبین و عدم استبانه این است که شما نمی دانید که خون داخل آب افتاده یا به تن کاسه خورده و چون نمی دانیم که خون داخل کاسه افتاده یا به پشت کاسه اصابت کرده اصل طهارت جاری است. پس دلالت خدیث ربطی به طهارت یا نجاست ذره خون ندارد
ان قلت: اگر علم اجمالی داریم که یا کاسه نجس است یا آب درون کاسه شبهه محصوره است و احتیاط واجب است در حالی که در صحیحه حکم به لا باس کرد با وجود اینکه علم اجمالی منجز تکلیف است حکم به عدم باس خلاف علم اجمالی است.
قلت: منظورامام از لا باس این است که آب قلیل به مثل دمی که قابل حس و دیدن نیست منفعل نمی شود چون قلیل از دیدگاه فقها این است که مانقص عن الکرفهو قلیل هر ابی که از حد کر کمتر باشد ولو یک کاسه آن آب قلیل است لذا اگر در چنین ابی سرسوزنی خون بیفتد هرگز آب را منفعل نمی کند شاهدش این است که شیخ طوسی در مبسوط ج 1 ص 7 فرمود فانه معفو عنه لانه لا یمکن التحرز منه لذا دو بحث است تاره بحث می شود که ایا سر سوزنی خون نجس است یا نه؟ واخری بحث می شود که ایا این سرسوزن خون آب قلیل کمتر از کر را نجس می کند یا نه؟ این دوتا بحث است . صحیحه ربطی به بحث اول ندارد و مربوط به بحث دوم است
اما روایت دوم
اولا این روایت معارض دارد روایت ابی یعفور قال قلت لابی عبدالل (علیه السلام) به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم الرجل یکون فی ثوبه نُقط الدم لا یعلم به در لباس مرد نقطه ای خون بود و نشانه گذاری نکرده بود اتفاقا پیدایش کرد منتهی بازهم فراموش کرد و نماز خواند ثم یعلم فینسی آن یغسله فیصلی ثم یذکر بعد ما صلی بعد از نماز یادش امد که لباسش نجس بوده ایعیده صلاته ایا نمازش را اعاده کند فقال (علیه السلام) یغسله ولا یعید صلاته لباسش را بشوید اما نمازش را نمی خواهد اعاده کند چون این خون در نماز کمتر از درهم و معفو است . پس نجاستش بحثی نیست
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
#متن_فقه_دوشنبه_97/10/10 #جلسه_51_فصل_فی_النجاسة_نجاست_دم @ostadahadi
سلام خدمت فضلا بدلیل اشکال تایپی متن فقه جلسه 51 مجددا بارگذاری شده است لطفا دقت بفرمایید