سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_اصول_یکشنبه_97/10/9
#جلسه_52
#حجیت_خبر_واحد_استدلال_به_اجماع
@ostadahadi
#سومین_دلیل_بر_حجیت_خبر_واحد_اجماع است. شیخ در رسائل 6وجه برای اجماع نقل می کند و آخوند 3 مورد را بیان می کند:
1)اجماع محصل یا قولی: از زمان ما تا زمان شیخ طوسی در اقوال علما تتبع کردیم و اتفاق فقها بر حجیت خبر واحد را یافتیم.
2)اجماعات منقوله است مثلا شیخ طوسی در خلاف نقل اجماع بر حجیت خبر واحد کرد و همچنین در کتاب عده الاصول نقل اجماع بر حجیت خبر واحد کرد یا مثلا محقق حلی و کرکی یا سید صدرو...همگی نقل اجماع کرده اند
#سه_اشکال براین اجماع وارد شده دو اشکال بر مقتضی است یعنی این اجماع مقتضی اثبات حجیت خبرواحد را ندارد ویک اشکال هم اشاره به وجود مانع دارد اما آن دو اشکال مربوط به #مرحوم_خوئی است ایشان در مصباح الاصول می فرماید که:
#اولا: اجماع، لازمه اش دور است چون حجیت اجماع متوقف بر حجیت خبر واحد است بلحاظ اینکه اجماع منقول نقل واحد است پس خودش هم خبر واحد است از آن طرف اثبات حجیت خبر واحد متوقف بر حجیت اجماع منقول است وهذا دورپس اجماع مقتضی ندارد نمی تواند حجیت خبر را اثبات کند.
#استاد_احدی: این اشکال در صورتی است که اجماع منقول به نقل واحد باشد در حالی که مرحوم شیخ انصاری در 4صفحۀ رسائل در کلمات قدما و متأخرین تتبع کرد و نام تتبعش را اجماع منقول نگذاشت بلکه نامش را اجماعات منقوله گذاشت به نوعی نقل اجماع نقل به تواتر شد لذا دور لازم نمی اید علاوه براین اجماعات دو قسم اند برخی از اجماعات مجرد از قرینه اند و برخی دیگر محفوف به قرینه قطعیه اند .اجماعات منقوله در این بحث از قبیل قسم دوم است یعنی محفوف به قرینه قطعیه اند یکی از قرائن قطعیه وجود علم رجال است و ما می دانیم که رجال عریض و طویل است و مباحث زیادی دارد تأسیس علم رجال از صدر غیبت کبری تا کنون دلیل براین است که فقها روی نقل، بسیار اهمیت می دهند هر نقلی را قبول نمی کنند بلکه به دنبال نقل معتبر و یقین اورند
#اشکال_دوم_خوئی: بین اجماع منقول و حجیت خبر ملازمه نیست چون حجیت خبر عن حس است واجماع منقول خبر عن حدس است لذا اجماع منقول نمی تواند حجیت خبر را اثبات کند چون ناقل، از روی حدس می گوید اجماع منقول برحجیت خبر است حسی در کار نبود چون کنار مجمعین نشسته نبود و دهن به دهن نشده بود اما خبرواحد دهن به دهن است زراره نزد امام صادق نشسته و حرف او را نقل می کند یا محمد بن مسلم نزد امام باقر نشسته و شنیده و بعد نقل می کند
#جواب_استاد_احدی: اجماع منقول دو قسم است تارة نقل مسبَب است یعنی ناقل رأی معصوم را حکایت می کند این نقل حدسی است و اخری نقل سبب می کند یعنی اقوال علما را نقل می کند این نقل عن حس است پس اجماع منقول به اعتبار نقل سبب نقل عن حس می شود لذا ملازمه با خبر عن حس دارد.
#اشکال_سوم؛ از شیخ انصاری: این اجماع مانع دارد مانعش اجماع منقول سید مرتضی بر عدم حجیت خبر واحد است . ایشان می فرماید اجماع بر عدم حجیت خبرواحد است دو دسته اجماع تعارض و تساقط می کنند لذا دیگر اجماعی نداریم .
#شیخ_انصاری وجوهی را برای حل اشکال بیان فرمودند. احسن الوجوه این است که بگوئیم:
منظور #سید از عدم حجیت، این است که خبر واحد برای ما علم به حکم شرعی نمی اورد و منظور از علم، وثوق و اطمینان است یعنی موثوق به در خبرواحد وجود ندارد حکمی که بتوان به آن حکم وثوق پیدا کرد از خبر واحد به دست نمی اید به چه دلیل به دلیل اجماع فقها. ما (شیخ انصاری) به سید می گوئیم اجماع شیخ مفید و طوسی برای ما وثوق می اورد لذا اجماع سید توان معارضه با اجماع شیخ طوسی را ندارد علاوه براینکه تعارض در جایی است که موضوع واحد باشد در حالی که اینجا موضوع متعدد شد موضوع اجماع سید انجائی است که خبر مجرد از قرینه باشد ولی موضوع اجماع شیخ آن جائی است که محفوف به قرینه باشد لذا با هم تعارض ندارند در تعارض وحدت موضوع شرط است لکن اینجا دو بحث مستقل اند.
🍃
🌹🍏🍃🌾🌷
🍃🍀🌾🌷➖➖🌷
🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃
🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
سعید دینی
📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙
@ostadahadi
🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎
#خارج_فقه_سه_شنبه_97/10/11
#جلسه_52
#فصل_فی_النجاسة_نجاست_دم
@ostadahadi
تا اینجا ثابت شد که اصل در دم طهارت است و دم سائله به دلیل اجماع و ضرورت مذهب و روایات معتبر نجس است اما الان بحث ما این است که ایا دم قلیل نجس است یا نه؟ ممکن است با دو روایت استدلال بر طهارت دم قلیل کنند مثلا سرسوزن خونی است حالا می توانیم بگوئیم این خون پاک است یا نقطه خونی بر لباس افتاده می توانیم بگوئیم پاک است؟ ممکن است با این دو روایت بتوانند :
1-(صحیحه علی بن جعفرعن أخیه(علیه السلام) وَ سَأَلْتُهُ عَنْ رَجُلٍ رَعَفَ فَامْتَخَطَ فَطَارَ بَعْضُ ذَلِكَ الدَّمِ قَطْراً قَطْراً ( في التهذيب و الكافي: قطعا صغارا. بدل قطرا قطرا ) صِغَاراً فَأَصَابَ إِنَاءَهُ هَلْ يَصْلُحُ الْوُضُوءُ مِنْهُ؟ قَالَ إِنْ لَمْ يَكُنْ شَيْءٌ يَسْتَبِينُ فِي الْمَاءِ فَلَا بَأْسَ وَ إِنْ كَانَ شَيْئاً بَيِّناً فَلَا يُتَوَضَّأُ مِنْه. (الكافي 3: 74/ 16، و التهذيب 1: 412/ 1299، و الاستبصار 1: 23/ 57، و الوسائل: الحديث 1 من الباب 8 من أبواب الماء المطلق.) از امام موسی (علیه السلام) پرسیدم مردی خون دماغ شد و با آب بینی مخلوط شد انگاه خشک شد طوری که قطعه های ریزی تبدیل شد و یک قطعه ریز آن به کاسه آب اصابت کرد ایا از این آب می توان وضو گرفت؟ فقال (علیه السلام) : ان لم یکن شیئا یستبین فی الماء فلا باس وان کان شیئا بیّنا فلا تتوضا منه اگر قطعۀ کوچک خون در آب پیدا نباشد اشکالی ندارد و وضو بگیر اما اگر پیدا باشد از این آب وضو نگیر.
2-عن معاویة ابن حکیم عن ابن المغیره عن المثنى بن عبد السلام عن الصادق (ع): «إني حككت جلدي فخرج منه دم. فقال (ع):إذا اجتمع قدر حمصة فاغسله و إلا فلا» (الوسائل باب: 20 من أبواب النجاسات حديث: 5). مثنی به امام صادق (علیه السلام) گفت پوستم را خاراندم و خون بیرون امد امام فرمود آن اجتمع قدر ...فاغسله و الا فلا» اگر به اندازه نخود بود انرا بشوی و اگر کمترازیک نخود بود نیازی به شستن ندارد
هردو حدیث تقریبا دلالتشان این است که خون قلیل نجس نیست چون یکی را می گوید بشوی و یکی را می گوید لازم نیست بشویی
#اشکال
اما حدیث اول: به دو صورت دلالت حدیث ربطی به بحث نجاست ندارد :
1)صورت اول؛ امام موسی (علیه السلام) درمقام بیان انفعال آب قلیل است و در مقام بیان طهارت دم قلیل نیست چون قبلا در باب انفعال بحث شد که ایا قطره خونی در آب قلیل بریزد آب قلیل منفعل می شود یا نه؟ امام (علیه السلام) به آن بحث اشاره دارد.
2)صورت دوم؛ منظور امام از یستبین و عدم استبانه این است که شما نمی دانید که خون داخل آب افتاده یا به تن کاسه خورده و چون نمی دانیم که خون داخل کاسه افتاده یا به پشت کاسه اصابت کرده اصل طهارت جاری است. پس دلالت خدیث ربطی به طهارت یا نجاست ذره خون ندارد
ان قلت: اگر علم اجمالی داریم که یا کاسه نجس است یا آب درون کاسه شبهه محصوره است و احتیاط واجب است در حالی که در صحیحه حکم به لا باس کرد با وجود اینکه علم اجمالی منجز تکلیف است حکم به عدم باس خلاف علم اجمالی است.
قلت: منظورامام از لا باس این است که آب قلیل به مثل دمی که قابل حس و دیدن نیست منفعل نمی شود چون قلیل از دیدگاه فقها این است که مانقص عن الکرفهو قلیل هر ابی که از حد کر کمتر باشد ولو یک کاسه آن آب قلیل است لذا اگر در چنین ابی سرسوزنی خون بیفتد هرگز آب را منفعل نمی کند شاهدش این است که شیخ طوسی در مبسوط ج 1 ص 7 فرمود فانه معفو عنه لانه لا یمکن التحرز منه لذا دو بحث است تاره بحث می شود که ایا سر سوزنی خون نجس است یا نه؟ واخری بحث می شود که ایا این سرسوزن خون آب قلیل کمتر از کر را نجس می کند یا نه؟ این دوتا بحث است . صحیحه ربطی به بحث اول ندارد و مربوط به بحث دوم است
اما روایت دوم
اولا این روایت معارض دارد روایت ابی یعفور قال قلت لابی عبدالل (علیه السلام) به امام صادق (علیه السلام) عرض کردم الرجل یکون فی ثوبه نُقط الدم لا یعلم به در لباس مرد نقطه ای خون بود و نشانه گذاری نکرده بود اتفاقا پیدایش کرد منتهی بازهم فراموش کرد و نماز خواند ثم یعلم فینسی آن یغسله فیصلی ثم یذکر بعد ما صلی بعد از نماز یادش امد که لباسش نجس بوده ایعیده صلاته ایا نمازش را اعاده کند فقال (علیه السلام) یغسله ولا یعید صلاته لباسش را بشوید اما نمازش را نمی خواهد اعاده کند چون این خون در نماز کمتر از درهم و معفو است . پس نجاستش بحثی نیست