مرحوم خوئی دلالت این حدیث را هم نمی پذیرد و می فرماید که گفته فقط حرام و نفرموده نجس ولی مثل مرحوم محقق مستند الشیعه ایشان و نیز صاحب حدائق و صاحب جواهرقائل به این هستند که از این تقسیم اطلاق فهمیده می شود هم حرمت و هم نجاست چون روایات اقسام خمررا بیان کرد و اشاره ای به حکمش نکرد فقط فرمود من خمسة او من ستة او من تسع فقط اقسامش را فرمود اما نفرمود حرام لذا از همین اطلاق فهمیده می شود که هم نجس است و هم حرام است همین مبنا را در بحث میته هم اورده اند
5/ همان دلیل سوم را گفته.
استاداحدی: از باب عدم فصل و از باب روایات 4گانه می توان اثبات نجاست کلیه مسکر را کرد مخصوصا دسته 4که عام است.
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙
⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خارج_فقه_چهار_شنبه_97/12/15
#جلسه_88
#فصل_فی_النجاسة_بررسی_نجاست_خمر _ _
@ostadahadi
یکی از روایاتی که دستور می دهد به اینکه در خانه ای که خمر وجود دارد نماز نخوانید حتی اگرمسکراتی وجود داشت نماز نخوانید چون ملائکه در ان خانه وارد نمی شوند و در لباسی که الوده به خمرو مسکراست نماز نخوانید لباس را بشوئید
موثقۀ عمار عن الصادق ع ولا تصل فی بیت فیه خمرولا مسکرلان الملائکة لا تدخله ولا تصل فی ثوب قداصابه خمراو مسکرحتی تغسله
بسیاری از فقهای عظام از این حدیث نجاست کلیۀ مسکرات را فهمیدند بویژه اینکه دستوربه شستن لباس ملاقی مسکررا امام می دهد حتی تغسله ظاهردرنجاست مسکردارد
مرحوم خوئی: دلالت این حدیث را به معارضه ساقط کرد و می فرماید که موثقۀ ابن بکیر برخلاف این حدیث است مردی از امام صادق ع پرسید که مسکرو نبیذ به لباس اصابت کند چه حکمی دارد؟ فرمود لاباس. اشکالی ندارد. سال رجل اباعبدالله ع و انا عنده سال عن المسکر و النبیذ یصیب الثوب فقال لا باس
استاد: اشکال اقای خوئی وارد نیست چون قبلا ثابت شد که تعارض روایات طهارت خمربا روایات نجاست خمرثابت نشده است وما این تعارض را رد کردیم بسیاری از فقها هم این تعارض را قبلو نکردند دلیل ما صحیحۀ علی بن مهزیاراست که می فرمود نجاست خمرحکم واقعی است وقتی می گوید نجاست خمرحکم واقعی است معنایش این است که روایات طهارت مقاومت معارضه با روایات نجاست را ندارد
یکی از روایاتی که دلالت برنجاست کل مسکردارد صحیحۀ مهزیاراست مرحوم خوئی در دلالت صحیحۀ مهزیار اشکال کرد که این اشکال ازمحقق اردبیلی در مجمع الفائدة والبرهان ذکر شده . در صحیحه نبیذ مسکر تعبیرشده چون اب جو دو قسم اند برخی از نبیذها و اب جوها مسکرند ولی برخی از انها مسکرنیستند ازنظرایندو فقیه نمی توان از این روایت استفاده کرد که کل مسکرنجس است چون روایت فقط اشاره به نبیذ مسکردارد و اشاره به قسم خاصی از مسرکات دارد لذا از او عام به دست نمی اید و نمی توان تعمیم داد
اشکال ما به ایشان این است که حرمت و نجاست، موضوعش مسکراست چنانکه فقها دربارۀ الخمرحرام لانه مسکر فرمودند که معنایش این است که المسکرحرام. اسکار فلسفۀ تحریم است اسکارعلت حرمت است العلة اما معمم واما مخصص. علت یا عام است و یا خاص است دراینجا علت عام است بنابراین اگر گفته شد که النبیذ المسکرحرام یا نجس معنایش این است که المسکرحرام یا نجس. چون تعلیل عام است و حرمت مال مسکراست . نجاست حمل برمسکرمی شود. پس این اشکال وارد نیست لذا هرسه روایت از نظردلالت تام است . سند مقبوله هم که بررسی شد. ایشان هرسه روایت را در دلیل دومش ذکرکرد.
دلیل3/ خمر، فقط نام شراب نیست بلکه نام تمامی مسکرات است ایشان این ادعا را هم از نظرروایات ثابت می کند و هم از نظرلغت البته این دلیل هم مال خودش نیست بلکه قدما هم دارند لکن بیان ایشان خیلی خوب است .
رسول خدا ص فرمودند کل مسکر حرام و کل مسکر خمر .جند روایت دیگرهم هست به همین مضمون .
اما از نظرلغت: الخمرما یُخامرالعقل. خمراین است که عقل را تخمیرو بخار می کند و از بین می برد. این معنا فقط مال خمر نیست بلکه شامل همه مسکرات می شود
اشکال اقای خوئی این است که: اینگونه بیانات حرمت مسکرات را ثابت می کند ولی دلالتی برنجاست مسکرات ندارد وما به دنبال اثبات نجاست کلیۀ مسکرات هستیم نه حرمت.
استاد: این اشکال وارد نیست چون مادر بحث قبلی کبرا را ثابت کردیم که نجاست خمربود که توسط صحیحۀ مهزیار نجاست خمرثابت شد این دسته از روایات که می گویند کل مسکرخمر صغرا را احراز می کنند وقتی صغری احراز شد کبرا بران حمل نمی شود یعنی وقتی ثابت شد هرمسکری خمراست باید حکم به نجاستش کنیم و تردیدی نیست
4/ روایات اقسام متعددۀ خمررا ذکرمیکند مثلا علی بن الحسین ع می فرماید که الخمر من خمسة اشیاء خمراز 5 چیز تشکیل می شود من التمر و النبیذ و الحنطه والشعیرو العسل در تفسیرعیاشی ج 1 ص 106 حدیث 313دارد الخمرمن ستة اشیاء .......و ذرت را هم اضافه میکند یا مرحوم طبرسی در مجمع البیان در ذیل ایه انما الخمر والمیسر ...از پیامبرنقل می کند الخمر من تسع از 9 چیز درست می شود . امام باقر ذیل همین ایه دارد واما المسکرکثیره وقلیله حرام . از مجموع این روایات استفاده کردند که خمرنجس است کلیه مسکرات نجس اند
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙
⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خارج_فقه__شنبه_97/12/18
#جلسه_89
#فصل_فی_النجاسة_بررسی_نجاست_خمر _ _
@ostadahadi
اگرخمرمنجمدشود مثلا یخ بزند از نظرفقها بازهم نجس است پس یخ زدگی عامل طهارت خمرنیست و در حکم استحاله نیست. 4دلیل:
1- صدق به عنوان اسم و صدق به عنوان اولیه یعنی وقتی خمرمنجمد شد اسم خمر و عنوان خمربراو صادق است عرفا به ان خمرگفته می شود مثل بول که یخ بزند از بولیت خارج نمی شود
2- استصحاب بقای نجاست
3- اطلاقات ادلۀ نجاست شامل خمرمنجمد هم می شود
4- تسالم اصحاب و فقهاست مثل مرحوم شیخ در خلاف فرمودند اجماع فقها براین است که خمرمنجمد نجس است
به #نظر_استاد: استصحاب جاری نیست چون شبهه مفهومیه است نظیراینکه د شک دارم که ایا مرتکب صغیره را عادل می گویند یا اینکه عادل باید تارک هم مرتکب صغیره و کبیره باشد؟ لذا دراینجا گفتند اگرعادل مرتکب صغیره شد استصحاب بقای حکم عدالت جاری نیست چون شبهه مفهومیه است شک در سعه و ضیق مستصحب است چون در دایرۀ خود مستصحب شک دارم لذا گفتند استصحاب جاری نیست اینجا هم بحث ما در دائره سعه و ضیق مستصحب است که ایا دائرۀ خمروسیع است و حتی خمرمنجمد را شامل می شود یا نه لذا جای استصحاب نیست .
سوال: ایا مسکری که اصالتا جامد است نجس است ؟ مثل بنگ و تریاک و حشیش و ....مرحوم سید در عروه می فرماید اینها پاک اند ولو اینکه اب شوند ولی مرحوم محقق و علامه در قواعد و ارشاد مفید و دروس شهید قائل به نجاست اند دلیلشان اطلاقات ادلۀ مسکر است یعنی همان ادله ای که می گفت مسکرنجس است شامل مسکر جامد بالاصاله هم می شود
استاد: به نظرما مسکرجامد، خمرتنزیلی است منتها تنزیل دو صورت دارد
1) یابه تناسب حکم و موضوع است مثلا در ادبیات به ان وجه شبه گویند زید کالاسد و وجه شبه را شجاعت می دانند اینجا تناسب حکم و موضوع است دراینجا هم مثلا مسکرمایع به خمرتنزیل می شود چون بین موضوع هردو تناسب است و بین حکم هم باید تناسب باشد اگرخمرحرام و نجس است مایع مسکرهم حرام و نجس است
2) تنزیل به لحاظ عمومیت تعلیل است مثلا می گوئیم که اکرم العالم لانه عالم. دراینجا همۀ احکام تمامی مراتب تنزیلی جاری نیست بلکه بعضی از مراتب تنزیلی جاری است مثلا یکی از مراتب تنزیلی وجوب اکرام است اما ایا شرکت دردرس ایشان هم واجب است؟ این دیگرفهمیده نمی شود نهایتش این است که اکرامش بخاطر عالمیتش هست نه بیشتر.
در بحث ما هم بنگ و تریاک جامدند و تنزیل به خمر می شوند و فقط شامل یک حکم می شود که همان حرمت است همانطوری که خوردن شراب حرام است مصرف بنگ هم حرام است اما اینکه مثل خمرنجس باشد این را نمی رساند و دلیل می خواهد چون تنزیل اینجا به تناسب حکم و موضوع نیست بلکه به عمومیت تعلیل است یعنی به ان لانه مسکراست ما از لانه مسکر فقط حرمت مصرف را می فهمیم نه نجاست را. نجاست را از دلیل دیگر فهمیدیم از صحیحۀ علی بن مهزیار فهمیدیم.
مساله1/ عصیرعنبی: ایا عصیرعنبی بعداز غلیان و قبل از ذهاب 2ثلث نجس است یا پاک است؟
درحرمت عصیرعنبی بعداز غلیان شکی نیست اما در نجاستش دو قول است مشهور بین متاخرین، نجاست است مشهوربین متاخرالمتاخرین طهارت است. میان فقها 3 طبقه است:
1. فقهایی که به عصر ائمه نزدیک اند اینها طبقۀ اول اند.
2. طبقۀ متاخرین: بعد از دورۀ ششم هجری به بعد هستند
3. طبقۀ سوم : متاخر المتاخرین است که مربوط به دوران شهید اول است تا الان ادامه دارد
مرحوم محقق نراقی در مستند الشیعه ج 2 ص 214 می نویسد که از میان طبقۀ اولی یعنی قدما افراد نادری یا اصلا معدودی فتوای به نجاست عصیرداشتند ولی در طبقۀ دوم شهرت برنجاست است و در طبقۀ سوم شهرت برطهارت بود.
مرحوم امام در کتاب الطهاره وقتی این بحث را مطرح می کند می فرماید به نظرما به هیچ وجه شهرت برنجاست یا طهارت قابل تحصیل نیست چون اقوال و دعاوی در زمینۀ طهارت یا نجاست بسیارزیاد است به گونه ای که نمی توان از هردو طرف به شهرت رسید لذا نمی توانم ادعای شهرت یا اجماع برنجاست را قبول کنم چون با تراکم اراء و نظرات شهرت تشکیل نمی شود
#استاد: به نظرما این بیان امام اشکال دارد چون شهرت درفتوا گرچه به طهارت عصیرعنبی بعداز غلیان است ولی همان کس که فتوا به طهارت می دهد می گوید حکم به نجاست احوط است حتی سید در متن عروه نوشت و هو الاحوط بعد نوشت و ان کان الاقوی طهارته. معمولا احتیاط در جایی است که نمی خواهند با شهرت فتوائی مخالفت کنند لابد شهرت فتوائی با نجاست عصیر است ولی ادله مناسب با طهارت است به اعتبارادله اقوی برطهارتش هست و به اعتبار شهرت حکم به احتیاط می دهند
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
خارج اصول...برائت جلسه92.mp3
8.54M
خارج اصول برائت...جلسه92...شنبه 18 اسفند
خارج فقه نجاست...مسکر جلسه89.mp3
5.25M
خارج فقه...نجاست مسکر...جلسه89...شنبه18 اسفند
بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
🌺ثواب بیست و شش روز روزه ماه رجب🌺
پیامبر صلوات الله علیه و آله و سلم فرمودند;
هر كه بيست و شش روز از ماه رجب را روزه بدارد، خداوند براى او در سايه عرش خويش صد كاخ از مرواريد و ياقوت بنا نهد كه بر چكاد و فراز هر كاخى خيمه اى سرخ از حرير بهشتى است كه او در آنها با فراخ روزى، سكنى گزيند در حالى كه مردمان در حسابرسى به سر مى برند؛ به آن حضرت عرض شد اى پيامبر خدا! اگر كسى به سبب ناتوانى يا بيمارى و يا زنى به آن سبب كه پاك نباشد، از روزه ماه رجب باز ماند چه كند تا به آنچه كه بازگو نمودى دست يابد؟ آن حضرت صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: براى هر روز قرص نانى صدقه بدهد. سوگند به آن كس كه جانم به دست اوست، به راستى كه اگر هر روز اين صدقه را پرداخت كند، به آنچه كه باز گفتم و فزونتر از آن دست يابد و بى گمان، اگر همه آفريدگان از آسمانيان و زمينيان گرد هم آيند تا پاداش اين كار را اندازه گيرند، به يك دهم از فضيلتها و درجههايى كه در بهشت از آن ايشان مىگردد نمى رسند. عرض شد: اى پيامبر خدا، اگر كسى توان پرداخت اين صدقه را نداشت چه كند تا به آنچه كه بازگو نمودى دست يابد؟ آن حضرت صلّى اللَّه عليه و آله فرمود: با اين ذكر در هر روز صد بار خدا را تسبيح گويد تا سى روز به پايان رسد: «سبحان الإله الجليل، سبحان من لا ينبغي التّسبيح الّا له، سبحان الاعزّ الاكرم، سبحان من لبس العزّ و هو له اهل».
You:
بسم الله الرحمن الرحیم
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (علیه السلام) قَالَ: إِذَا أَرَادَ اللَّهُ بِعَبْدٍ خَيْراً فَقَّهَهُ فِي الدِّينِ.(کافی/ج1)
طرح در مسیر اجتهاد
به فرموده قرآن، تفقه در دین بر طلاب لازم است. فقیه شدن در دین خیری است که از خداوند بر برخی از انسانهای باهمت و مخلص ارزانی شده است. فقاهت هدفی است که با برنامه ریزی درسی منظم و حضور اساتید محترم میتوان به این هدف دست پیدا کرد.
جمعی از شاگردان حضرت آیت الله احدی(دامت برکاته) این افتخار را دارند زیر نظر استاد طرح دوره پنج ساله اجتهاد را با عنوان «در مسیر اجتهاد» اجرا کنند.
این دوره به خواست خداوند از تابستان شروع خواهد شد. در این نوشتار کلیات برنامه برای دوستان بیان میشود:
دوستان در این دوره در رشته فقه و اصول به فقاهت خواهند رسید. ادبیات عرب، رجال، درایه در حد نیاز اجتهاد را فراخواهند گرفت. مطالعه و مباحثه یک دوره تفسیر قرآن و یکی از منابع حدیثی را به پایان خواهند برد. همچنین در طول دوره عزیزان حداقل حافظ 10جزء قرآن خواهند شد. دوره تعریب نیز برگزار خواهد شد.
ضوابط کلی دوره
1-دوستان موظف هستند در این مجموعه 9 ساعت از شبانه روز خود را صرف درس و بحث کنند.
2- این 9 ساعت شامل حضور در کلاس، مطالعه، مباحثه، گوش دادن سی دی، کارگروه ها و...میباشد.
3- لزوم حضور در کلاس خارج فقه و اصول استاد.
4 - مطالعه و مباحثه منابع ارائه شده.(شامل کتب، سی دی، دروس استاد و...)
5- لزوم پایبندی به قوانین گروه و حضور مرتب در برنامه ها.
6- لزوم شرکت در امتحانات شفاهی حوزه و پایان نامه و...(در این دوره پایان نامه نویسی و...تعلیم داده خواهد شد).
منابع کلی مطالعات و تحقیقات دوره: تفسیر( مجمع البیان، کتاب تفسیر تنعیم استاد، المیزان). فقه(جواهر، مستمسک، مکاسب و..). اصول(کفایه، رسائل، مصباح الاصول و...).
لازم به ذکر است تعطیلات این گروهها فقط در ایام تبلیغی خواهد بود. جزئیات برنامه ها، قوانین و منابع تحقیقاتی به افراد ثبت نام کننده قبل از شروع دوره اعلام خواهد شد. ثبت نام تا 22 اسفند. فیضیه ساعت 8 خارج اصول استاد. مدرس حائری.
سعید دینی
📗📙📕📗📙📕📗📙📕📗📙
⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴
@ostadahadi
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
🍃🌾🌷🍃
🌾🌷🍃
🌷🍃
#خارج_اصول_دو_شنبه_97/12/20
#جلسه_93
#برائت_
#بیانات_علما__
@ostadahadi
#محقق_اصفهانی راه درستی را پیمودند در اصول فقه بدنبال واسطه در تنجیز و تعذیر هستیم. لکن اشکال ما بر ایشان این است که چرا بحث از برائت را استطرادی وارد اصول کردید در حالیکه در حدیث رفع نسبت به مرفوع نظرات متفاوتی هست:
1- یک نظر این است که مرفوع، جعل عدم تکلیف (اباحه) است یعنی وقتی برای صبی تکلیف جعل نشده یعنی تمام کارهای که برای بزرگها قانونی است برای بچه هیچ قانونی نیست و قانونا برایش مباح است تمام کارها مثل اب خوردن است که برایش مباح است.
2- معنای دیگرحدیث رفع این است که مرفوع جمیع الاثاراست به معنای عدم تکلیف نیست بلکه به معنای رفع اثارتکالیف است اثرتکلیف، ثواب و عقاب است بچه اگر نمازبخواند ثواب نمی برد و اگرنماز را ترک کند عقاب ندارد.
3- یکی دیگراز معانی حدیث رفع این است که احتیاط بربچه و امثال ان برداشته شده است مرفوع، دراینجا وجوب احتیاط است براساس این دو معنای اخیر برائت باید وارد اصول شود و یک مسالۀ اصولیه شود چون رفع جمیع اثار یا رفع وجوب احتیاط به معنای این است که احکام شرعیه از واجبات و محرمات برکسانی که مصداق حدیث رفع اند منجزیت ندارد جلو منجزیت ادلۀ احتیاط را حدیث رفع می گیرد پس مجعول در احکام و تکالیف، وجوب عمل به این احکام و تکالیف است که حدیث رفع مجعول را برمی دارد یعنی این تکالیف و احکام بربرخی ها منجَزنیست و وجوب ندارد و ماهم در اصول می خواهیم واسطۀ درتنجیزوتعذیر را پیدا کنیم پس اصل برائت داخل در مسالۀ اصولی می شود.
اما #اشکالی که برتعریف مرحوم اخوند دربارۀ علم اصول فقه داریم این است که چرا ایشان درتعریف اصول فقه دو دسته از مسائل اصول را تقریرفرمودند:
1) یک دسته قواعد ممهده برای استنباط احکام شرعیه و
2) دستۀ دوم ینتهی الیه المجتهد؟ یعنی مسائلی که واسطه در طریق استنباط حکم شرعی قرار نمی گیرد ولی مجتهد براثربی دلیلی ناچاراست که به برخی از قواعد فتوا دهد مثل استصحاب و برائت و...
#اشکال_استاد این است که قسمتی از احکام شرعیه ربطی به مجتهد ندارد بلکه مربوط به مقِلد است مثل مسالۀ دماء ثلاثه اگرخون حیض قطع شد ایا نزدیکی با زن قبل از غسل جایزاست یا نه؟ برخی استصحاب بقای حیض جاری کردند و فتوای به عدم جواز دادند این استصحاب را مجتهد جاری می کند و مقلدین عمل می کنند در حالی که استصحاب حرمت وطئ حائض از احکام مجتهد نیست لذا مصداق اوللتی یتنهی الیه المجتهد نخواهد شد چون منتهی الیه مجتهد استصحاب نبود یا مثل خمس و زکات وحدود و دیات که منتهی الیه عمل مجتهد نیست طبق تعریف شما باید این قواعد از بحث اصول خارج شود فقط مباحث اصول مربوط به مسائلی شود که یا مخصوص مجتهد است مثل تعرض خبرین یا مشترک بین مجتهد و مقلد است مثل استطاعت حج.
فقها اینجا دو دسته اند:
أ. یک دسته قائل به نیابت و وکالت اند یعنی مجتهد بنیابت از مقلد استصحاب را جاری میکند مثل استصحاب حرمت وطی حائض قبل از غسل.
ب. دوم که #مختار_استاد است اینکه نه وکالت و نه نیابت بلکه مجتهد در مقام فتوا بعنوان اینکه خودش یک دلیل معتبر و طریق معتبر برای بدست آوردن وظیفه عملیه است صرفا کار ایشان طریقیت است لذا خبر زراره درباره نماز جمعه کاشف از واقع است همچنین مقلِد باید مقلَدین و مراجع را بعنوان ی دلیل و طریق معتبر بشناسد در واقع از باب رجوع جاهل به عالم امضا به حجیت فتوا شد .
چرا فتوا حجت است چون آیه «فاسئلوا اهل الذکر إن کنتم لا تعلمون» امضای سیره عقلا ست بر رجوع جاهل به عالم. لذا ما اشکال بر مرحوم آخوند را وارد میدانیم، اما تعریف اصول طبق نظر استاد « الحجة علی الفقه» است و مسائل اصولی آن چیزی است که الحجة علی الفقه است.
🌷🍃
🌾🌷🍂
🍃🌾🌷🍃
🌹🍃🌾🌷🍃🍀🍃
📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖
@ostadahadi
🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴