eitaa logo
دروس استاد احدی حفظه الله تعالی
108 دنبال‌کننده
44 عکس
10 ویدیو
136 فایل
این کانال جهت نشر دروس خارج فقه و اصول استاد می باشد. ارتباط با ادمین sd1251356@
مشاهده در ایتا
دانلود
⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛⬛ ✅باسلام خدمت دوستان و فضلا گرامی جلسه درس فردا سه شنبه ۹۷/۹/۲۷ به مناسبت وفات حضرت معصومه سلام الله علیها تعطیل است. ⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫⚫
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /9/26 @ostadahadi مساله17. إذا وجد عظما مجردا و شك في أنه من نجس العين أو من غيره يحكم عليه بالطهارة حتى لو علم أنه من الإنسان و لم يعلم أنه من كافر أو مسلم (ج‌1، ص: 62) دو فرع: 1- اگر کسی استخوانی را پیدا کرد و می داند این استخوان حیوان است ولی نمی داند استخوان حیوان نجس العین است یا نه؟ 2- می داند استخوان انسان است ولی نمی داند متعلق به مسلمان است یا کافر؟ در هردو فرع حکم به طهارت شده است به دلیل قاعده طهارت. : اصل طهارت در اینجا معارض دارد معارضش یک اصل موضوعی است به نام استصحاب عدم اسلام در جایی که شک کنیم آیا این استخوان انسان مال مسلمان است یا نه؟ استصحاب عدم اسلام یک اصل موضوعی است که براصل حکمی حاکم است با وجود اصل موضوعی نوبت به اصل حکمی نمی رسد پس قاعده طهارت جاری نیست . این اشکال به فرع دوم وارد است. از این اشکال جواب داده شده به اینکه: استصحاب عدم اسلام دراینجا جاری نیست چون با استصحاب عدم کفر معارضه می کند و بر اثر تعارض هردو اصل تساقط می کنند قاعده طهارت بلا معارض باقی می ماند از ایشان می پرسیم چرا استصحاب عدم کفر جاری می کنی جواب می دهد بخاطر حدیث فطرت« کل مولود یولد علی الفطره» پس هر بچه ای فطرةً موحد است و کافر نیست در اینجا که شک می کنیم که استخوان مسلمان است یا کافراستصحاب عدم کفر جاری می کنیم . : ما این جواب را نمی پذیریم چون تقابل بین کفر و اسلام تقابل عدم و ملکه است یعنی هرکافری شانیت مسلمان شدن را دارد لذا کفر وجودی نیست بلکه اسلام وجودی است چون اسلام یعنی مسلمان شدن که یک امری حادث است و هر امر حادث مسبوق به عدم است استصحاب عدم اسلام به این اعتبار جاری است ولی استصحاب عدم کفر جاری نیست چون کفر وجودی نیست مسبوق به عدم نیست حالت سابقه کفر عدم نیست فقط در حد شانیت است لذا فقها فرموده اند عدم الاسلام مساوی با کفر است و کفر برابر با عدم الاسلام است بنابراین قاعده طهارت در فرع دوم معارض دارد معارضش استصحاب عدم اسلام است به نظر ما باید احتیاط کنیم چون شک دارد این استخوان از مسلمان است یا کافر بخاطر استصحاب عدم اسلام احتیاط می کند . مساله18: مسألة الجلد المطروح إن لم يعلم أنه من الحيوان الذي له نفسأو من غيره كالسمك مثلا محكوم بالطهاره اگر جایی پوست حیوانی یافت شد که نمی دانیم از حیوان جهنده است یا نه محکوم به طهارت است دراینجا سه اصل داریم: 1. قاعده طهارت 2. استصحاب عدم تذکیه 3. استصحاب عدم ازلی یعنی این پوست از حیوانی است که ازلا خون جهنده نداشت استصحاب عدم کون الحیوان مما له نفس سائله جاری می شود . اصل سوم طهارت این جلد است نتیجه اصل دوم نجاست این جلد است و نتیجه اصل اول هم که طهارت این جلد است. : استصحاب عدم ازلی را بسیاری از فقها جاری نمی دانند چون دلیل بر حجیتش ندارند. اما استصحاب عدم تذکیه جاری نیست چون شک دارم این جلد از حیوانی است که نفس سائله دارد یا نه؟ اگر این اصل جاری شود احراز می کند برای ما که این جلد از حیوانی است که تذکیه نشده است نتیجه اش حرمت اکل این حیوان می شود نه نجاست این حیوان چون بسیاری از حیواناتی که تذکیه نشده اند اگر بمیرند اطلاق میته بر انها نمی کنند و قبلا بحث شد که حرمت ملازمه با نجاست ندارد ممکن است که اکل حرام باشد اما نجس نباشد پس بازهم قاعده طهارت بلا معارض باقی می ماند. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷
فرارسیدن وفات کریمه اهل بیت حضرت فاطمه معصومه(س)بر عموم شیعیان تسلیت باد.
⚫️ شاخصه ‌های وجودی حضرت معصومه‌ سلام الله علیها ◽️ حضرت معصومه‌ علیها‌السلام از مقام و جایگاه بالایی از جمله در عرصه علمی بهره‌مند بودند، در عصر امام کاظم‌ علیه‌السلام  جمعى از شیعیان وارد مدینه شدند تا خدمت آن حضرت رسیده و سؤالاتشان را از او بپرسند. آن‌ها وقتی متوجه شدند که حضرت در سفر است، به ناچار سؤالات را تحویل خانواده حضرت دادند تا در فرصتى دیگر پاسخ آن را بگیرند. آن‌ها به هنگام بازگشت به وطن، براى خداحافظى به خانه حضرت رفتند، در این زمان حضرت فاطمه معصومه‌ علیها‌السلام سؤالات را به همراه جواب‌هایش به آن‌ها داد و آن‌ها شادمان به سمت وطن حرکت کردند. اتفاقاً در مسیر بازگشت امام کاظم‌ علیه‌السلام  را ملاقات کرده، و داستان را براى آن حضرت بازگو نمودند. امام نوشته را گرفتند و پس از مطالعه وقتی دیدند که پاسخ هاى حضرت معصومه‌ علیها‌السلام همگى صحیح است، سه بار فرمود: «فِداها ابوها»؛ پدرش به فدایش باد. ◽️ مقام والای آن حضرت در عالم کشف و شهود نه‌تنها به‌خاطر فرزندی حضرت موسی‌بن جعفر‌ علیه‌السلام  و خواهری امام هشتم‌ علیه‌السلام  است، بلکه به‌واسطه مقام معرفتی خود ایشان نیز می‌باشد.مرحوم محدث قمى مى‌فرماید: یکى از بزرگان قم به‌نام سعد خدمت على‌بن موسى‌الرضا‌ علیه‌السلام  رسید، حضرت به ایشان فرمود: «یا سعد عندکم لنا قبرٌ، قلت: جعلت فداک قبر فاطمة بنت موسى؟ قال: نعم من زارها عارفاً بحقّها فله الجنّة...»؛ یعنی ای سعد! قبرى از ما در بلاد شما است. عرض کردم: فدایت شوم قبر فاطمه دختر موسى‌بن جعفر‌علیه‌السلام ؟ حضرت فرمود: آرى، هر کس او را با معرفت زیارت کند بهشت برین جایگاهش خواهد بود. کلمه «عارفاً بحقها» که در روایات متعدد در مورد، فاطمه معصومه‌ علیها‌السلام آمده بدین معنى است که بدانیم پدر و برادر و اجداد حضرت معصومه‌ علیها‌السلام واجب‌الاطاعة هستند و باید به تمام برنامه‌ها و دستورات آن‌ها عامل باشیم که نتیجه آن جنت است. ◽️ روایت دیگری را نویسنده کتاب کامل‌الزیارت به نقل از پدر و برادر بزرگوارش مطابق روایتى از امام جواد‌ علیه‌السلام  چنین نقل مىکند: «مَنْ زارَ عَمَّتى بِقُمْ فَلَهُ الْجَنَّةُ»؛ هر کس (مرقد) عمه ام (حضرت فاطمه معصومه‌ علیها‌السلام) را در قم زیارت کند، بهشت از آن اوست». ◽️ رسول اکرم‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم  می‌فرمایند که پاره تن من در قم مدفون می‌شود و هر کس به زیارت او بیاید بهشت بر او واجب خواهد شد، عبارت پاره تن من تنها یک بار دیگر در مورد فاطمه زهرا‌ علیها‌السلام بیان شده است. بنابراین کلمه پاره تن از سوی پیامبر گرامی اسلام فقط در ارتباط با حضرت زهرا‌ علیها‌السلام و حضرت معصومه‌ علیها‌السلام از لسان مبارک پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم  خارج شده است و قطعاً کسی که پاره تن پیامبر‌ صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌و‌سلم  را در این سرزمین زیارت کند بهشت بر او واجب می‌شود... حضرت آیه الله مکارم شیرازی 🔰 @ofogh_howzah 
خارج اصول خبر واحد جلسه46.mp3
7.88M
خارج اصول جلسه 46 چهارشنبه. حجیت واحد آیه
سعید دینی 📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙📗📙 @ostadahadi 🍏🍏🍏🍏🍎🍎🍎🍎🍎 /9/97 @ostadahadi ایۀ ذکر: «فاسألوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون» نحل/43 و انبیاء/7 یکی از ایاتی که برای حجیت خبر واحد استدلال کرده اند آیه ذکر است دربارۀ دلالت این آیه دو نظریه است: 1- آیه دلالت بر حجیت خبر واحد و حتی فتوا هم دارد و اساسا تخصص را در حرفه را حجت می داند در ص 276و بسیاری از و همین را برگزیده اند 2- منکر دلالت ایۀ ذکر بر حجیت خبرند مثل به این آیه منوط به است: امراول؛ ذکریک مفهوم عامی دارد و شامل قران و علمای هر رشته می شود در هر حرفه ای عده ای متخصص اند متخصصان هر رشته ای را اهل ذکر می گویند امردوم؛ مورد سوال اعم از اصول و فروع است فسالوا از معاد از نبوت از احکام شرعیه و .... امرسوم؛ تلازم بین وجوب سوال و وجوب قبول است چون اگر جواب حجیت نداشته باشد سوال لغو است پس امر به سوال دلیل بر حجیت جواب است تا لغویت لازم نیاید نتیجه حجیت جواب این است که اِخبار مخبر حجت شود به لحاظ اینکه ملاک در سوال نیست بلکه ملاک در جواب است جواب را یک نفر می فرماید. مرحوم شیخ امر اول را نقد کرده است ما گفتیم مراد از اهل ذکر متخصصین جمیع رشته ها هستند ایشان می گوید روایات کثیره ای وارد شده که مراد از اهل ذکر را اهل بیت معرفی کرده اند مثل اینکه امام باقر فرمود نحن مسؤلون در این صورت ایۀ شریفه مربوط به علم است و ربطی به خبر واحد ظنی ندارد چون جوابی که ائمه عهم به سائل بدهند جواب از حکم الله واقعی است واِخبار ائمه عهم مفید علم است لذا بر کسی که از امام معصوم جوابی می شنود واجب است قبول کند چون انها خبر از واقع دارند و علمی حرف می زند به این اشکال: روایات در مقام تفسیر اهل ذکر نیستند بلکه در مقام جری و تطبیق اهل ذکرند مصداق اتم و بارز اهل ذکر ائمه عهم اند نظیر تطبیق آیه والسماء رفعها و وضع المیزان که به امام علی ع تطبیق شده چون میزان کل ما یوزن به حق والباطل است این معنا بر امیرالمؤمنین ع منطبق است : ما قبول می کنیم که اهل ذکر کلیه متخصصین را شامل می شود ولی راوی متخصص نیست کار راوی روایتگری است و بحث ما در حجیت خبراست یعنی خبری که روات نقل می کنند مثل زراره که اینها متخصص نیستند در حالی که بحث ما روی تخصص است. : اولا: همانطوری که اخوند فرمود بسیاری از روات ما متخصص هستند نظیر زراره و محمدبن مسلم و ..مجتهد بودند لذا امام صادق ع فرمودند فانهم حجتی علیکم ثانیا: آیه دلیل بر حجیت جواب است ان جوابی که داده می شود حجت است چون معقول نیست که سوال واجب باشد اما جواب حجت نباشد هروقت علم به جواب حاصل شد می پذیریم و هروقت علم به جواب ندارید نپذیرید و تفحص کنید مثلا می بینید راوی این خبر ضعیف است یا دلالت حدیث مجمل است نپذیرید. اشکال_سوم: از : اشکال روائی است. ان روایتی که در جلسه مامون اتفاق افتاد که در ان جلسه برخی اهل ذکر را دانشمندان یهود و نصارا گرفتند امام رضا ع فرمودند سبحان الله مگر چنین چیزی ممکن است اگر ما به علمای یهود و نصارا مراجعه کنیم مسلما ما را به مذهب خود دعوت می کنند سپس فرمود اهل ذکر ما هستیم نورالثقلین ج 3 ص 57. از برخورد امام با برخی از علمای محفل به دست می اید که این آیه ربطی به حجیت خبر راوی ندارد بلکه مردم ان زمان را ارجاع به ائمه عهم می دهد انها متخصص واقعی اند باید در تفسیر و در نیازمندی ها به ائمه عهم مراجعه شود. : سائل در مجلس مامون آیه فسالوا اهل الذکر را منحصر به علمای اهل کتاب در هر زمان و هر عصری کرد امام با ایشان برخورد کرد که مرجع دین ما، ائمه عهم اند و شما نباید آیه را به نفع اهل کتاب تفسیر کنید اتفاقا در برخی ایات قران خداوند مشرکان را هم به اهل کتاب مراجعه می دهد و از اهل کتاب بپرسید که ایا در تورات و انجیل ایا نامی از پیامبر خاتم ص امده یا نه معنایش این نیست که در هر زمان و هر عصری مردم را به اهل کتاب مراجعه دهیم پس امام رضا ع در مقام تفسیر اهل ذکر نبود بلکه در مقام رد بر کسانی بود که از این آیه استفاده می کردند که در هر عصر و زمانی به باید مردم را به علمای یهود و نصارا ارجاع داد امام می خواهد این را رد کند : این آیه دلالت بر حجیت خبر می کند . آیه نبا و نفر و همین آیه را نیز بر حجیت خبر پذیرفتیم. 🍃 🌹🍏🍃🌾🌷 🍃🍀🌾🌷➖➖🌷 🔴🍏🍏🍏🍏🍎🍃🌾🍏 📚📖📚📖📚📖📚📖📚📖 @ostadahadi 🔴➖➖➖➖➖➖➖➖🔴📕📕📕⚫️🔴🔵⚫️🔴🔵🔴🌷🍃 🔵⚫️🔴🔵🔴➖➖➖➖🔴🍃🌷