eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.6هزار دنبال‌کننده
9.4هزار عکس
4.6هزار ویدیو
68 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
🤔 ❔خداوند در سوره مریم آیه ۸۳ می گوید که ما شیاطین را به سوی کفار می فرستیم تا آنان را کنند ❗️آیا این نوعی بی عدالتی نیست ❕چرا خدا در عوض کفار آنها را گمراه می کند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آيا نديدى كه ما شياطين را به سوى كافران فرستاديم تا آنها را شديدا كنند » ( مریم 83) ❕در این که مراد از ارسال شیاطین به سوی کافران چیست ، دو احتمال است و در هر دو صورت ، اشکالی به خداوند وارد نمی شود . 1⃣مراد از فرستادن شيطان‏ها از سوى خدا، رها كردن آنها باشد؛ مثلًا كسى كه سگ خود را نبندد و مانعش نشود مى‏ گويند خود را فرستاد. 📚تفسیر نور ، ج5 ص308 👌خداوند شیطان را پس از عصیان و مخالفتش مهلت و ادامه حیات داد چنان که قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 ❕امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ 👌اين خطاب به پيامبر گرامى اسلام است. يعنى آيا نديدى كه ما ايشان را به شيطان‏ها ، تا آنها را وسوسه كنند و به گمراهى فرا خوانند و هيچ حايلى ميان ايشان و شيطان‏ها قرار نداديم؟ شيطان‏ها آنها را از راه طاعت به راه معصيت مى‏ كشانند. اينكه مى‏ گويد شيطان‏ها را ارسال مى‏ داريم، تعبير مجازى است یعنی شیاطین را رها کرده ایم . 📚ترجمه مجمع البیان ج15 ص206 ❕البته روشن است که تسلط بر انسانها يك تسلط اجبارى و ناآگاه نيست، بلكه اين انسان است كه به شياطين اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى‏ دهد، بند بندگى آنها را بر گردن مى ‏نهد و اطاعتشان را مى‏ شود، همانگونه كه قرآن در آيه 100 سوره نحل مى‏گويد: إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ:" تسلط شيطان تنها بر كسانى است كه ولايت او را پذيرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته ‏اند» 📚تفسیر نمونه ج13 ص132 2⃣احتمال دوم آن است که ارسال به سوی کفار ، اعم از کفار اعتقادی و عملی ، مستقیم فعل خداوند باشد و روشن است که این اقدام برای و بیشتر کفار به خاطر تن ندادن به دستورات خداوند است . ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ « اگر در آيه شريفه ارسال شيطانها را به خدا نسبت داده، از آنجايى كه از باب مجازات است هيچ ندارد، چون مشركين به حق كفر ورزيدند، و خدا هم از در مجازات شيطانها را فرستاد تا كفر و گمراهيشان را زيادتر كنند، شاهد اين معنا هم جمله" عَلَى الْكافِرِينَ" است، زيرا اگر از باب نبود، و فرستادن شيطانها به منظور گمراهى ابتدايى آنها بود، مى ‏فرمود" عليهم" نه اينكه به جاى ضمير اسم ظاهر" كافرين" را بياورد » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج14 ص149 ❕در تفسير نیز آمده است ؛ « آيه‏ ى «أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ» درباره ‏ى كسانى نازل شده كه خمس و زكات خود را نمى ‏پردازند، خداوند بر اينان سلطان يا را مى‏ فرستد تا آن مقدار از مالى كه از بابت خمس و زكات پرداخت نكرده ‏اند، در غير راه خداوند مصرف نمايند » 📚تفسیر قمی ج2 ص53 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مشکل ما این است که بی خدایان میگویند قرآن که گفته دریای شیرین و تلخ ما در دنیا دریای نداریم بنده هم که تحقیقات کردم به این نتیجه رسیدم که دریای شیرین نداریم پس چگونه قرآن سخن از مجاورت دو دریای شیرین و تلخ به میان می آورد که با هم مخلوط نمی شوند ❗️زئوس نیز در کلیپ های خیلی روی این مانور می دهد ❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «و او كسى است كه دو ( مرج ) را در كنار هم قرار داد يكى گوارا و شيرين و ديگرى شور و تلخ و در ميان آنها برزخى قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گويى هر يك به ديگرى مى‏ گويد) دور باش و نزديك نيا » ( فرقان 53) 👌و نیز می فرماید ؛ « دو مختلف ( مرج ) را در كنار هم قرار داد، در حالى كه با هم تماس دارند. اما در ميان آن دو برزخى است كه يكى بر ديگرى غلبه نمى ‏كند» ( الرحمان 20_21) 👌 به آب زياد گفته مى‏ شود، خواه دريا که معمولا آب شوری دارد باشد يا رودخانه‏ که آب دارد . ( البَحْرُ: الماءُ الكثيرُ، مِلْحاً كان أَو عَذْبا) 📚لسان العرب ج4 ص 41 حجاب نامرئى که در آیات از آن سخن به میان آمده است ، همان" تفاوت درجه غلظت آب شور و شيرين" و به اصطلاح تفاوت" وزن مخصوص" آنها است كه سبب مى‏ شود تا مدت مديدى به هم نياميزند. ❕گرچه جمعى از براى پيدا كردن چنين دو دريايى در روى كره زمين به زحمت افتاده ‏اند كه در كجا درياى آب شيرين در كنار آب شور قرار گرفته و مخلوط نمى‏ شود، ولى اين مشكل نيز براى ما حل شده است، زيرا مى ‏دانيم تمام ‏هاى عظيم آب شيرين كه به درياها مى‏ ريزند در كنار ساحل، دريايى از آب شيرين تشكيل مى‏ دهند و آبهاى شور را به عقب مى ‏رانند و تا مدت زيادى اين وضع ادامه دارد، و به خاطر تفاوت درجه غلظت آنها از آميخته شدن با يكديگر ابا دارند . ❕ جالب اينكه بر اثر جزر و مد آب درياها كه در روز دو مرتبه بر اثر جاذبه ماه صورت مى‏ گيرد سطح آب دريا به مقدار زيادى بالا و پائين مى‏ رود، اين آبهاى شيرين كه دريايى را تشكيل داده ‏اند در مصب همان رودخانه ‏ها و نقاط اطراف آن در خشكى پيش مى ‏روند و انسانها از زمانهاى قديم از اين موضوع استفاده كرده، نهرهاى زيادى در اين گونه دريا كنده ‏اند و زمينهاى فراوانى را زير كشت درختان برده‏ اند كه وسيله آبيارى آنها همين آب شيرين است كه به وسيله جزر و مد بر مناطق وسيع گسترش مى ‏يابد. ❕در مسافرت با هواپيما در كه اين رودخانه ‏ها به دريا مى ‏ريزند منظره درياهاى آب شيرين و شور كه در كنار هم قرار دارند و از هم جدا هستند به خوبى از بالا نمايان است، و هنگامى كه كناره اين آبها به يكديگر مخلوط شوند آبهاى شيرين تازه جاى آنها را مى‏ گيرند، به طورى كه اين دو درياى جدا از هم دائما جلب توجه مى‏ كند. 🔰از جمله مصادیق بارز این موضوع پدیده است . در سراسر اقيانوسهاى جهان رودهاى عظيمى در حركت است كه يكى از نيرومندترين آنها" گلف استريم" نام دارد. ❕اين رود عظيم از سواحل آمريكاى حركت مى ‏كند و سراسر اقيانوس اطلس را مى ‏پيمايد و به سواحل اروپاى شمالى مى‏ رسد. اين آبها كه از مناطق نزديك به خط استوا حركت مى‏ كنند گرم هستند، و حتى رنگ آنها گاه با رنگ آبهاى مجاور متفاوت است، و عجب اينكه عرض همين رود عظيم دريايى (گلف استريم) در حدود 150 كيلومتر، و عمق آن چند صد متر مى‏ باشد .سرعت آن در بعضى از مناطق به قدرى است كه در يك روز 160 كيلومتر راه را طى مى ‏كند.گلف استريم يكى از اين رودهاست، و در آبهاى پنج قاره جهان نظير اين جريان دريايى است. ❕اين رودهاى عظيم دريايى با آبهاى اطراف خود كمتر آميخته مى‏ شوند و هزاران كيلومتر راه را به همان مى ‏پيمايند و مصداق" مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ" را به وجود مى ‏آورند. 📚دائرة المعارف" فرهنگنامه" جلد 12 صفحه 1228 و نشريه" بندر و دريا شماره 4 صفحه 100 و منابع ديگر. ❕بر گرفته از تفسیر ج15 ص 120 و ج 23 ص 123 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
نظام تقديم 99.mp3
7.38M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه بیست و ششم 🔔 @Aminikhaah_Media
🚩 طلبه مجاهد سیدعلی زنجانی شهید شد 🔹 طلبه مجاهد سیدعلی زنجانی در اثر حملات‌ موشکی در دفاع از حریم اهل‌بیت (ع) سوریه آسمانی شد. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔فلسفه وجوب #نفقه زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از #نفقه بهره مند شود ❕ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔فلسفه وجوب زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند » ( نساء 34) ❕خانواده يك واحد كوچك است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى‏ دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا مى ‏كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود . 👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد با توجه به مسئوليتها و مشورت‏هاى لازم است. ❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى ‏شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. 💠و اين به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛ 1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار بيشترى بهره‏ مند است . 2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از خانواده خود دفاع نمايد. ❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه‏ هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین سرپرستى او می کند . 📚تفسیر نمونه ج3 ص 370 ❕به دیگر ؛ 👌در اسلام سه نوع وجود دارد: 1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف خود نظیر حیوانات خود بكند. 2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است. 3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن مى كند. 👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست. ❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد. 👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم است و هم الزام حقوقى دارد. ❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛ 1⃣ اسلام نخواسته به زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است. مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند. ❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى‏ كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى‏ دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى ‏كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند. ❕ادامه 👇👇👇
❕ادامه 👇👇👇 2⃣مهم تر آنكه تربيت فرزندان بيشتر بر عهده زنان است و چنانچه قرار باشد زن و شوهر هر دو باشند معمولاً در اين امر خلل وارد مى شود و نسل آينده صدمه خواهد ديد. بى پروا بايد گفت مادرانى كه به خاطر اشتغال، تربيت فرزند را به مهد كودك ها واگذار مى كنند، از پيامدهاى سوء آن در امان نخواهند بود. هيچ كس و هيچ نهادى جاى آغوش گرم مادر و مراقبت ها و هدايت ها و تربيت او را نخواهد گرفت، حتى پدران دلسوز نيز خصلت هاى روحى از جمله عواطف مادرى، صبورى و احساسات لطيف آنها را ندارند . 3⃣به علاوه اينكه زن و مرد از لحاظ نيروى كار و فعاليت هاى خشن توليدى و اقتصادى، مشابه و آفريده نشده اند. بنابراين وجوب نفقه زن بر عهده مرد براى استحكام خانواده و تأمين آسايش بيشتر آن است. ❕اگر بناى بيگانگى باشد و مرد در مقابل زن قد علم كند و به او بگويد ذره‏ اى از درآمد خودم را خرج تو نمى‏ كنم، هرگز زن نيست خود را به پاى مرد برساند. 4⃣گذشته از اينها و از همه بالاتر اينكه احتياج زن به پول و ثروت از احتياج مرد افزونتر است. تجمل و زينت جزء زندگى زن و از احتياجات اصلى زن است. آنچه يك زن در زندگى معمولى خود خرج تجمل و زينت و خودآرايى مى‏كند برابر است با مخارج چندين مرد. به تجمل به نوبت خود ميل به تنوع و تفنن را در زن به وجود آورده است. براى يك مرد يك دست لباس تا وقتى قابل پوشيدن است كه كهنه و مندرس نشده است، اما براى يك زن چطور؟ براى يك زن تا وقتى قابل پوشيدن است كه جلوه تازه ‏اى به شمار رود. اى بسا كه يك دست لباس يا يكى از زينت آلات براى زن ارزش بيش از يك بار پوشيدن را نداشته باشد. توانايى كار و كوشش زن براى تحصيل ثروت از مرد كمتر است، اما ثروت زن به مراتب از مرد افزونتر است. 5⃣بعلاوه زن باقى ماندن زن، يعنى باقى ماندن جمال و نشاط و غرور در زن، مستلزم آسايش بيشتر و تلاش كمتر و فراغ خاطر زيادترى است. اگر زن مجبور باشد مانند مرد دائماً در تلاش و و در حال دويدن و پول درآوردن باشد، غرورش در هم مى‏ شكند، چينها و گره‏هايى كه گرفتاريهاى مالى به چهره و ابروى مرد انداخته است در چهره و ابروى او پيدا خواهد شد. مكرر شنيده شده است زنان غربى كه بيچاره ‏ها در كارگاهها و كارخانه ‏ها و اداره ‏ها اجباراً در تلاش معاشند، آرزوى زندگى زن شرقى را دارند. بديهى است زنى كه آسايش خاطر ندارد، نخواهد يافت كه به خود برسد و مايه سرور و بهجت مرد نيز واقع شود. ❕لذا نه تنها مصلحت زن، بلكه مصلحت مرد و كانون خانوادگى نيز در اين است كه زن از تلاشهاى اجبارى خردكننده معاش معاف باشد. مرد هم مى‏ خواهد كانون خانوادگى براى او كانون آسايش و رفع خستگى و فراموشخانه گرفتاريهاى بيرونى باشد. زنى قادر است كانون خانوادگى را محل آسايش و فراموشخانه گرفتاريها قرار دهد كه خود به اندازه خسته و كوفته كار بيرون نباشد. واى به حال مردى كه خسته و كوفته پا به خانه بگذارد و با همسرى خسته ‏تر و كوفته ‏تر از خود روبرو شود. لهذا آسايش و سلامت و نشاط و فراغ خاطر زن براى مرد نيز ارزش فراوان دارد. ❕زن از جنبه مالى و مادى نيازمند به مرد آفريده شده است و مرد از جنبه روحى. زن بدون اتكاء به مرد نمى‏ تواند نيازهاى فراوان مادى خود را- كه چندين برابر مرد است- رفع كند. از اين رو اسلام قانونى زن (فقط همسر قانونى او را) نقطه اتكاء او معين كرده است. 👌زن اگر بخواهد آن‏طور كه دلش مى‏ خواهد با تجمل زندگى كند، اگر به همسر قانونى خود متكى نباشد به مردان ديگر خواهد شد. اين همان وضعى است كه مع الاسف نمونه‏ هاى زيادى پيدا كرده و رو به افزايش است. ❕فلسفه تبليغ عليه نفقه‏ هم به این بازگشت می کند که مردان اين نكته را دريافته‏ اند و يكى از علل تبليغ عليه نفقه زن بر شوهر همين است كه احتياج فراوان زن به پول اگر از شوهر بريده شود زن به آسانى به دامن خواهد افتاد. 📚مجموعه آثار شهید مطهری ج19 ص 222 👌البته همان خدایی که پرداخت هزینه های زن را بر واجب کرده است ، بر زن هم واجب کرده است که در برابر شوهر باید تمکین داشته باشد و اگر به این نکته توجه نکند حق را ندارد . 📚وسائل الشیعه ج21 ص 517 باب 6 ❕این نه به خاطر آن است که فلسفه نفقه تنها تمکین است ، بلکه به خاطر افزایش توجه زن به اهمیت تمکین است تا مبادا مردان به خاطر کوتاهی زنان در این مساله به انحراف کشیده شده و کانون خانواده و جامعه از هم شود . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔این که گفته میشود از جمله معجزات قرآن پرده برداشتن از مراحل جنین است چقدر واقعیه ❗️برخی نزدیکان #ملحدم می گویند که دقیقا نظرات قرآن بر خلاف علم روز جنین شناسی است ❕ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔این که گفته میشود از جمله معجزات قرآن پرده برداشتن از مراحل جنین است چقدر واقعیه ❗️برخی نزدیکان می گویند که دقیقا نظرات قرآن بر خلاف علم روز جنین شناسی است ❕❕ 💠💠 👌در قرآن مجيد در لابه ‏لاى آيات مربوط به نشانه ‏هاى توحيد و همچنين دلايل معاد اشارات بسيار پر معنايى به مسأله آفرينش انسان از نطفه و سپس تطورات جنين آمده است، كه بعضى از آنها را مى ‏توان در زمره معجزات علمى قرآن شمرد. از جمله در آيه دوم سوره انسان مى‏خوانيم:« إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنسَانَ مِنْ نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعاً بَصِيراً: «ما انسان را از نطفه به هم آميخته اى‏ آفريديم، و او را مى آزماييم؛ (بدين جهت) او را شنوا و بينا قرار داديم». ❕امْشاج جمع بوده و به معناى شئ مخلوط است؛ در اين‏كه اين نطفه از چه چيز مخلوط است مفسران احتمالات گوناگونى داده ‏اند، گاه آن را اشاره به تركيب نطفه انسان (از اسپرم و اوول) دانسته ‏اند و گاه اشاره به تركيبى از استعدادهاى مختلف (از نظر جسمانى و روحانى، زشت و زيبا، باهوش و كم هوش و ...) ذكر كرده ‏اند؛ و گاه اشاره به تركيب نطفه انسان از مواد مختلفى از فلزات و شبيه فلزات دانسته‏ اند. 👌ولى با پيشرفت علم و گسترش دانشمندان، امروز اين معنا اثبات شده است كه اين قطرات ناچيز منى (كه تعبير ديگرش نطفه است از آب های متعددى كه غدد مختلف بدن ترشح مى‏ كنند تركيب شده است؛ و ترشحات پنج غده منى را درست مى‏ كنند؛ و آنها عبارتند از: دو غده به نام بيضه كه در كيسه‏ هاى تخمى كه نزديك غده پروستات قرار دارند، و ديگرى خود غده پروستات است، و همچنين غده ‏هاى كوپر و ليتره كه در كنار مجارى ادرار قرار دارند. 📚اقتباس از كتاب «مقايسه ‏اى ميان تورات و انجيل و قرآن و علم» نوشته دكتر بوكاى، ترجمه مهندس ذبيح الله دبير صفحه 271. 👌اين آب‏هاى پنج‏گانه با دقيق و حساب شده ‏اى به هم مى ‏آميزند و ماده حيات آفرين نطفه را تشكيل مى ‏دهند. ❕دانشمند فرانسوى، فوق الذکر ، معتقد است تعبير به اشماج كه در قرآن وارد شده؛ اشاره به همين نكته دقيق دارد كه هنگام نزول آيات قرآن از چشم جهانيان و دانشمندان آن عصر، پوشيده و پنهان بوده است. 👌از سوى ديگر در آيه 20 تا 23 سوره مرسلات مى‏ فرمايد: أَلَمْ نَخْلُقْكُمْ مِّنْ مَّاءٍ مَهِينٍ- فَجَعَلْنَاهُ فِى قَرَارٍ مَّكِينٍ- إِلَى قَدَرٍ مَّعْلُومٍ- فَقَدَرْنَا فَنِعْمَ الْقَادِرُونَ: «آيا شما را از آبى پست و ناچيز نيافريديم،- سپس آن را در قرارگاهى مطمئن و آماده (رحم) قرار داديم،- تا مدّتى معيّن؟!- ما توانايى بر اين كار داشتيم، پس ما چه تواناى خوبى هستيم (و امر معاد براى ما آسان است)». 👌دانشمندان جنين‏ شناسى، امروزه با و مشاهدات دقيقى كه از طريق فيلمبردارى‏هاى زنده از تحولات جنين به عمل آمده به اين نكته رسيده ‏اند كه تركيب اسپرم با اوول در بيرون رحم و دهليزهاى منتهى به آن صورت مى ‏گيرد؛ و بعد نطفه منعقد شده به سوى قرارگاه اصلى كه رحم است پيش مى ‏رود و بر ديواره آن مى ‏چسبد. 💠در آيه فوق نيز به وضوح اين معنا ديده مى‏ شود؛ نخست از آفرينش انسان سخن مى ‏گويد؛ سپس از قرار گرفتن او در قرارگاه رحم- توجه داشته باشيد كه واژه ثُمَّ در لغت عرب معمولًا براى عطف همراه با ترتيب و فاصله زمانى به كار مى ‏رود- و به اين ترتيب چيزى كه از چشم همه دانشمندان در آن عصر و قرن‏هاى بعد مستور بوده به وضوح در قرآن آمده است. ❕تعبير به «قرارٍ مكينٍ» (جايگاه امن و امان) نيز تعبير بسيار پر معنايى است، كه مسلماً ابعادش در آن زمان ناشناخته بوده و امروزه با پيشرفت علم و دانش ما مى‏ دانيم كه چه نكات مهمى در رحم به كار گرفته شده است كه آن را به صورت مطمئن‏ترين جايگاه براى جنين در آورده است. 👌گذشته از پرده‏ هاى سه گانه‏اى كه از هر سو جنين را احاطه كرده (پوست شكم مادر، ساختمان رحم، كيسه مخصوصى كه جنين درون آن قرار دارد) هر جنينى در ميان كيسه ‏اى كه اطراف داخل آن را آب لزجى فرا گرفته شناور است؛ و تقريباً در يك حالت بى وزنى، بدون اتكاء بر چيزى در آنجا قرار دارد؛ و بسيارى از ضربه هايى كه از اطراف بر بدن مادر وارد مى‏شود براى او قابل تحمّل است؛ چرا كه در واقع ضربه‏ ها بر كيسه آب وارد مى ‏شود، نه مستقيماً بر خود جنين و به تعبير ديگر كيسه و محتواى آن را مى‏ توان يك دستگاه ضد ضربه ناميد كه مانند فنرهاى نرم اتومبيل ضربه ‏هاى سنگين موجها و دست اندازهاى جاده را خنثى مى‏ كند و از اين گذشته نمى ‏گذارد اعضاى بدن جنين روى هم فشار بياورد زيرا اين فشار براى آن جسم لطيف، مسلماً زيان آور است. 💠ادامه 👇👇👇
🔰ادامه 👇👇👇 ❕به علاوه سرما و گرماى خارج به آسانى به منتقل نمى ‏شود؛ زيرا ناچار است از آن كيسه مملو از آب بگذرد و طبعاً تعديل مى ‏شود و به جنين مى ‏رسد، و گرنه ممكن بود با يك حمام گرفتن مادر با آب سرد يا گرم، وضع جنين به كلى مختل شود. 👌با توجه به اين امور است كه «قَرارٍ مَكينٍ» (جايگاه مطمئن و آرام) بر ما كاملًا آشكار مى ‏گردد. نه تنها جنين جايگاه امن و مناسبى در رحم دارد؛ بلكه اين امنيت و ايمنى در مراحل تولد نيز ادامه دارد. به گفته بعضى از مفسران آن ماده سيال مخصوصى كه جنين در آن شناور است، به هنگام تولد، سبب توسعه دهانه رحم و ضد عفونى كردن مجراى عبور جنين مى‏شود تا به راحتى و در نهايت امنيت از مجرايى كه معمولًا آلوده به انواع ميكرب‏ها است بگذرد و سالم‏ به دنيا آيد. 📚تفسیر پیام قرآن ج8 ص 182 ❕اين نكته نيز شايان اهميت است، كه قرآن مجيد هنگامى كه سلسله مراحل تكاملى جنين را در آيه 12 و 13 و 14 سوره مؤمنون بازگو مى ‏كند، اين‏چنين مى ‏فرمايد ؛ « وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسانَ مِنْ سُلالَةٍ مِنْ طِينٍ ثُمَّ جَعَلْناهُ نُطْفَةً فِي قَرارٍ مَكِين‏ ثُمَّ خَلَقْنَا النُّطْفَةَ عَلَقَةً فَخَلَقْنَا الْعَلَقَةَ مُضْغَةً فَخَلَقْنَا الْمُضْغَةَ عِظَاماً فَكَسَوْنَا الْعِظَامَ لَحْماً ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقاً آخَرَ فَتَبَارَكَ اللَّهُ أَحْسَنُ الْخَالِقِينَ: «ما انسان را از عصاره ‏اى از گل آفريديم.سپس آن را نطفه ‏اى در قرارگاه مطمئن (رحم) قرار داديم. سپس نطفه را به صورت علقه (خون بسته)، و علقه را به صورت مضغه (چيزى شبيه گوشت جويده شده)، و مضغه را به صورت استخوان‏هايى درآورديم؛ و بر استخوان‏ها گوشت پوشانديم؛ سپس آن را آفرينش تازه اى بخشيديم؛ پس و پر بركت است خدايى كه بهترين آفرينندگان است!» 👌«عَلَقَة» از مادّه «عَلَق» (بر وزن شفق) در اصل به معنى علاقه و ارتباط به چيزى است؛ و لذا «عَلَقْ» به معنى خون بسته و زالو نيز آمده است؛ و «علقه» كه يكى از مراحل تكوّن جنين در مادر است از اين رو علقه ناميده شده كه شبيه قطعه خون منعقد شده است. 📚مفردات راغب 👌«مُضْغَة» از مادّه «مَضْغ» به معنى جويدن غذا است؛ و به معنى قطعه‏ اى از گوشت است به اندازه‏ اى كه انسان يكبار مى‏ جود، به شرط اينكه هنوز پخته نشده باشد. اطلاق اين واژه بر يكى از مراحل جنين كه بعد از حالت «علقه» است به خاطر شباهتى است كه با چنين دارد. در اين هنگام جنين به صورت قطعه گوشت سرخ رنگى درمى‏ آيد كه در آن رگ‏هاى فراوان سبز رنگى است‏. 👌نخست به آفرينش انسان از عصاره گِل، و سپس از نطفه ‏اى كه در قرارگاه مطمئن رحم جاى مى‏ گيرد اشاره مى‏ كند؛ و بعد از ذكر اين دو مرحله، به ذكر پنج مرحله ديگر كه مجموعاً هفت مرحله را تشكيل مى‏ دهد؛ مى ‏پردازد: 1- مرحله «علقه» كه نطفه تبديل به بسته‏ اى مى‏ شود كه عروق فراوان در آن وجود دارد.2- مرحله «مضغه» كه اين خون لخته شده به شكل قطعه گوشتى در مى‏ آيد.3- مرحله «عظام» كه سلّول‏هاى گوشتى همگى تبديل به سلّول‏هاى استخوانى مى‏ شود.4- مرحله پوشش استخوان‏ها با گوشت فرا مى ‏رسد كه عضلات سرتاسر استخوان‏ها را فرا مى‏ گيرد .5- در اينجا لحن قرآن عوض مى‏شود و خبر از تحوّل و آفرينش مهم و جديدى درباره جنين مى‏ دهد؛ و به صورت يك تعبير سر بسته و اسرارآميز مى‏ گويد: «سپس آفرينش تازه ‏اى به آن داديم» ❕جالب اين است كه علم جنين‏ شناسى، امروز ثابت كرده كه وقتى جنين مرحله علقه و مضغه را پشت سر گذاشت، تمام ‏هاى آن تبديل به سلول‏هاى استخوانى مى ‏شود؛ و بعد از آن تدريجاً عضلات و گوشت روى آن را مى ‏پوشاند اين معنا با فيلمبردارى‏هاى دقيق و پر هزينه‏ اى كه از تمام مراحل جنين به عمل آمده، نيز به اثبات رسيده است- و اين دقيقاً همان چيزى است كه در آيه فوق آمده كه مى‏ فرمايد: «مضغه را به صورت استخوانهايى درآورديم؛ و بر استخوانها گوشت پوشانديم» و اين يكى از معجزات علمى قرآن مجيد است؛ چرا كه در آن روز چيزى به نام علم تشريح جنين وجود نداشت؛ مخصوصاً در محيط جزيره عربستان كه از ساده ‏ترين مسائل علمى نيز خبرى نبود. 👌 👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
👌 👇👇👇 ❕مرحله آخری که قرآن به آن می کند همان مرحله‏ اى است كه جنين وارد مرحله حيات انسانى مى ‏شود، حس و حركت پيدا مى‏ كند، و به جنبش در مى‏ آ يد كه در روايات اسلامى از آن تعبير به مرحله" نفخ روح" (دميدن روح در كالبد) شده است. 👌اينجا است كه انسان با يك جهش بزرگ زندگى و گياهى را پشت سر گذاشته و گام به جهان حيوانات و از آن برتر به جهان انسانها مى‏ گذارد،درست است كه جنين از همان لحظه اول موجودى است زنده، ولى تا مدّتى در شكم مادر هيچ حسّ و حركتى ندارد؛ و در حقيقت بيشتر شبيه به يك گياه است تا حيوان يا انسان ولى بعد از گذشتن چند ماه روح انسانى در او زنده مى‏شود، و به همين دليل در روايات آمده است كه جنين قبل از آنكه به اين مرحله برسد هرگز ديه كامل ندارد. اما وقتى به اين مرحله رسيد ديه آن ديه كامل يك انسان خواهد بود. 📚تفسیر ج14 ص201 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🔍 #دعا_گرافی 💠 هم‌نشینی ادعیه و تصاویر 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁