eitaa logo
پرسمان اعتقادی
42.4هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
4.1هزار ویدیو
66 فایل
🔹تبلیغ ⬅️ کانون تبلیغاتی قاصدک @ghaasedak
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 👇👇👇 👌پاسخ دیگر آن است که از آیات و روایات استفاده می شود که هر مکلفی موظف است در هنگام صبح و ظهر و عصر و مغرب و عشاء شرعی ، نمازهای پنج گانه یومیه خود را بخواند و برای روزه از صبح تا مغرب شرعی امساک داشته باشد . 📚وسائل الشیعه ج 4 ص 107 ابواب المواقیت _ سوره بقره آیه 187 ❕و در رابطه با روزه در گذشته مفصلا ادله را آورده ایم که اگر روزه گرفتن مستلزم و سختی طاقت فرسا باشد ، باید افطار کرد و روزه واجب نیست ؛ ❕حال گفتنی است که بر اساس ادله فوق هر مکلفی باید برای انجام عبادات شرعی ، افق همان منطقه خود را ملاک قرار دهد ، هر چند مثلا روز و شب آن شش ماه به طول انجامد ، وقتی که انسان به چنین منطقه ای وارد شود و مثلا هنگام نماز ظهر و عصر باشد ، نماز ظهر و عصر را می خواند ، اگر تا شش ماه شب نشود ، نماز مغرب وعشاء و صبحی بر او واجب نیست اگر چه این وضعیت چند ماه طول بکشد ، وقتی شب شد نماز مغرب و عشاء را می خواند ، و تا زمانی که شب نرفته است نماز دیگری بر او واجب نیست . ❕در رابطه با روزه هم چون روزه گیری در چنین مناطقی همراه با مشقت و سختی است ، گرفتن واجب نیست و باید پس از برطرف شدن عذر ، روزهایی که روزه گرفته نشده است ، قضا شود . 👌مقام معظم رهبری فتوا می دهد ؛ « مكلف در چنین مناطقی بايد در مورد اوقات نمازهاى يوميه و روزه همان افق محل خود را رعايت كند ولى اگر روزه گرفتن بر اثر طولانى بودن روز غير مقدور يا حرجى باشد، اداى آن ساقط و قضاى آن بعدا واجب است‏ » 📚ترجمه اجوبه الاستفتاآت س 357 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔در یک آیه قرآن هست که میگوید کسانی که وارد بهشت میشوند جاودنند مگر اینکه خدا بخواهد کسی را از بیرون کند . از طرفی قرآن میگوید بهشتی ها در بهشت جاودنند آیا میان این دو مطلب تنافی نیست ❗️❗️ 💠💠 👌در این شکی نیست که بهشت برای بهشتیان ابدی و دوزخ نیز برای معاندین و ملحدان ابدی می باشد و از آن نیست ‌. ❕البته توجه به این نکته لازم است که خلود که در آیات قرآن آمده است در اصل لغت به معنى بقاى و هم به معنى ابديت آمده است، بنا بر اين كلمه خلود به تنهايى دليل بر ابديت نيست، زيرا هر نوع بقاء طولانى را شامل مى ‏شود. 👌ولى در بسيارى از آيات قرآن با ذكر شده است كه از آن به وضوح مفهوم ابديت فهميده مى‏ شود، مثلا در آيات 100 توبه 11 طلاق و 9 تغابن در مورد بهشتيان تعبير به «خالِدِينَ فِيها أَبَداً »مى ‏كند، كه اين تعبير مفهومش ابديت بهشت براى اين گروه‏ها است، و در آيات ديگرى مانند 169 نساء و 23 جن در باره گروهى از دوزخيان همين تعبير « خالِدِينَ فِيها أَبَداً » ديده مى‏ شود كه دليل بر جاودانگى عذاب آنها است. ❕تعبيرات ديگرى مانند « ماكثين فيها ابدا » در آيه 3 كهف « لا يَبْغُونَ عَنْها حِوَلًا» (كهف- 108) و مانند اينها نشان مى‏ دهد كه بطور گروهى از بهشتيان و دوزخيان جاودانه در نعمت يا در عذاب خواهند ماند. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 239 ❕حال آنچه مورد قرار گرفته است این آیه است که می فرماید ؛ « وَ أَمَّا الَّذِينَ سُعِدُوا فَفِي الْجَنَّةِ خالِدِينَ فِيها ما دامَتِ السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ إِلاَّ ما شاءَ رَبُّكَ عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ » « اما آنها كه سعادتمند شدند در بهشت جاودانه خواهند بود، ما دام كه آسمانها و زمين بر پاست مگر آنچه پروردگارت بخواهد، بخششى است قطع نشدنى » ( هود 108) ❔پرسش اینجاست که ظاهر استثناى جمله «الَّا مَاشَا رَبُّكَ؛ مگر اين كه خداى تو بخواهد» مى ‏رساند كه ممكن است روزى بخواهد كه آنان را از اين مركز نعمت بيرون كند، در صورتى كه باقى آيات گواه بر اين است كه هرگز آنها از بهشت خارج نخواهند شد، با اين وضع معناى اين آيه چيست؟ 👌برای پاسخ است که درست است كه خداوند جهان به افراد سعادتمند در بسيارى از آيات، بهشت‏ دائم وعده كرده است و از اين وعده هرگز تخلّف نخواهد فرمود و خود او مى‏ فرمايد «وَعْدَ اللَّهِ لا يُخْلِفُ اللَّهُ وَعْدَهُ؛ اين وعده‏ ای است كه خدا كرده و خداوند هرگز از وعده‏ اش تخلّف نمى‏ كند!».( روم 6) ولى ممكن است افرادى تصوّر كنند كه با اين وعده قطعى ديگر زمام كار از دست خدا بيرون مى ‏رود و او حتّى توانايى نخواهد داشت كه آنان را از بهشت خارج سازد و نعمت را از آنها سلب كند و به اصطلاح علمى و كلامى، اين قضاى حتمى قدرت خدا را محدود نموده و از توانايى او خواهد كاست . 🔹لذا خداوند با جمله «الَّا مَاشَا رَبُّك» اين حقيقت را تأكيد مى ‏كند كه با وجود اين كه خدا بهشت دائم را وعده نموده و او هرگز از وعده خود تخلّف نخواهد كرد، مع‏ الوصف اين مطلب، از قدرت او چيزى كم نمى‏ كند و باز اختيار تمام موجودات به دست قدرت اوست ، هرچه بخواهد مى‏ تواند انجام بدهد و قدرت او نسبت به تمام اشيا محفوظ و است. 👌عين اين جمله «الَّا مَاشَا رَبُّكَ» در آيه بعد كه درباره دوزخيان است و به آنها وعده عذاب دائمى داده، نيز وارد شده است و علّت آن همان است كه در آيه پيش ذكر گرديد. ❕از قراين روشنى كه تفسير فوق را تأييد مى‏ كند جمله «عَطَاً غَيْرَ مَجْذُوذٍ» كه در آخر آيه آمده است مى ‏باشد. اين جمله مى‏ گويد اين عطيّه ثابت و پايدار و مستمرّ است و هرگز جدا شدنى نيست. 👌این سخن در نیز مورد اشاره قرار گرفته است ؛ 📚تفسیر العیاشی ج 2 ص 160 ❕در تفسیر نیز چنین آمده است ؛ « هدف از بيان اين استثناء اين است كه تصور نشود خلود و مجازات افراد بى ‏ايمان و پاداش مؤمنان راستين چنان است كه بدون خواست و مشيت الهى باشد و قدرت و توانايى و اراده او را محدود كند و صورت جبر و الزام به خود بگيرد، بلكه در عين جاودانى بودن اين دو، قدرت و اراده او بر همه چيز است هر چند به مقتضاى حكمتش پاداش و عذاب را بر اين دو گروه جاودانه مى‏ دارد. ❕شاهد اين سخن آنكه در جمله دوم در باره سعادتمندان بعد از ذكر اين استثناء مى ‏فرمايد « عَطاءً غَيْرَ مَجْذُوذٍ » « اين عطا و است كه هرگز از آنها قطع نمى ‏شود.» و اين نشان مى ‏دهد كه جمله استثنائيه فقط براى بيان قدرت بوده است. 📚تفسیر نمونه ج 9 ص 247 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
نظام تقديم 98.mp3
9.15M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه بیست و پنجم 🔔 @Aminikhaah_Media
🤔 ❔در مورد آیاتی در قرآن شبهه داشتم . خداوند در آیاتی می گوید که نامه عمل گناهکاران به دست آنها داده می شود و در آیات دیگری می گوید به پشت داده می شود ❕بالاخره به دست چپ می دهند یا پشت سر ، آیا این نوعی تناقض نیست ❗️❗️ 💠💠 👌در آن روز نامه ‏هايى كه بيانگر اعمال ماست، به دست ما داده مى ‏شود، نامه اعمال نيكوكاران به دست ، و بدكاران به دست چپشان، مؤمنان صالح از مشاهده نامه اعمال خود خوشحال و مسرور مى ‏شوند، و بدكاران شديداً نگران و ناراحت، همان گونه كه قرآن مجيد مى ‏فرمايد: «فَامّا مَنْ أوتِىَ كِتابَهُ بِيَمينِهِ فَيَقُولُ هاؤُمُ اقْرَؤُا كِتابِيَهُ* انّى ظَنَنْتُ انّى مُلاقٍ حِسابِيَه* فَهُوَ فى عيشَةٍ راضِيَةٍ* ... وَ امّا مَنْ اوتِىَ كِتابَهُ بِشِمالِهِ فَيَقُولُ يا لَيْتَنى لَمْ اوتَ كِتابِيَه؛« امّا آن كس كه نامه اعمالش را به دست راستش داده‏اند (از شادى) صدا مى‏زند كه (اى اهل محشر!) نامه اعمال مرا بگيريد و بخوانيد! من يقين داشتم كه به حساب اعمالم مى‏ رسم! و او در يك زندگى رضايتبخش خواهد بود-/ ولى كسى كه نامه اعمالش را به دست داده‏ اند مى‏ گويد: اى كاش نامه اعمالم را به من نمى‏ دادند» ( الحاقه 19_25) ❕و می فرماید ؛ «اما كسى كه نامه عملش به دست راستش داده شده به زودى و به آسانى به حسابش رسيدگى مى‏ شود، و خوشحال به سوى خانواده ‏اش باز مى ‏گردد، و اما كسى كه نامه عملش را به پشت داده ‏اند به زودى فريادش بلند مى‏ شود كه كه ‏اى واى بر من كه هلاك شدم ، و در شعله‏ هاى سوزان آتش دوزخ وارد مى‏ شود» « فَامّا مَنْ اوتِىَ كِتابَه بِيَمينِهِ فَسَوْفَ يُحاسَبُ حِسَاباً يَسيراً وَ يَنْقَلِبُ الى اهْلِهِ مَسْرُوراً وَ امّا مَنْ اوتِىَ كِتابَهُ وَرَاءَ ظَهْرِهِ فَسَوفَ يَدْعُو ثُبُوراً وَ يَصْلَى سَعيرا »( انشقاق 10_12) 👌در آيات قبل سخن از بودن نامه اعمال بدكاران به دست چپ آنها بود، و در اين آيات می گوید نامه عمل آنها به سر به آنها داده می شود ، میان این دو مطلب تناقض و اختلافی نیست ، خداوند جهت تحقیر مجرمان و گنهکاران ، نامه اعمال آنها را از سر آنها به دست آنها می دهد ، اما نامه اعمال نیکوکاران با احترام و از مقابل به دست راست آنها داده می شود . 👌 برخی از مفسران نیز می گویند این به خاطر آن است كه دست چپ آنها به پشت سرشان شده و همان گونه كه آنها «كتاب خدا» را در دنيا پشت سر انداختند، در آنجا نامه اعمالشان پشت سرشان قرار مى ‏گيرد ، بنابراین نامه اعمال آنها پشت سر آنها و به دست داده میشود . 📚پیام قرآن ج 6 ص 76 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔ما می گوییم در برزخ یا بهشت برزخی داریم یا حهنم برزخی ❕مومنین کامل وارد بهشت برزخی و کافران وارد دوزخ می شوند ❗️تکلیف شیعیان گنهکار چه می شود ❕آنها وارد بهشت می شوند یا دوزخ ❕یا اصلا برزخ را تجربه نمی کنند ❕❕ 💠💠 👌ما معتقديم در ميان اين جهان و سراى آخرت، جهان سوّمى به نام «برزخ» است كه ارواح همه انسان‏ها پس از مرگ تا روز قيامت در آن قرار مى ‏گيرند. ❕قرآن می فرماید ؛ 🔰«وَ مِنْ وَرائِهِمْ بَرْزَخ الى يَوْمِ يُبْعَثُونَ؛ و پشت سر آنها (پس از مرگ) برزخى است تا روز قيامت». ( مومنون 100) 👌البته از جزئيات آن جهان نيز زيادى نداريم و نمى‏ توانيم داشته باشيم، اين قدر مى‏ دانيم كه ارواح نيكان و صالحانى كه در درجات بالا قرار دارند مانند ارواح شهدا در آن جهان، متنعّم به نعمت‏هاى هستند: «وَ لا تَحْسَبَنَّ الَّذينَ قُتِلُوا فى سَبيلِ اللَّهِ امْواتاً بَلْ احْياء عِنْدَ ربِّهِمْ يُرْزَقُونَ؛ هرگز گمان مبر كسانى كه در راه خدا كشته شدند مردگانند، بلكه آنها زنده ‏اند و در پيشگاه پروردگارشان متنعّم اند». ( آل عمران 169) 👌و نيز ارواح ظالمان و طاغوت‏ها و حاميان آنها در آن جهان معذّبند، همان گونه كه قرآن درباره فرعون و آل‏ فرعون مى‏ گويد: « عذاب آنها (در برزخ) آتش (دوزخ) است كه هر صبح و شام بر آن عرضه مى‏ شوند، و روزى كه قيامت برپا شود (مى ‏فرمايد) آل فرعون را داخل ‏ترين عذاب‏ها كنيد!». ( مومن 46) ❕امام صادق علیه السلام فرمود ؛ « مومنین در برزخ در حجره ‏هايى از بهشت قرار دارند، از غذاهاى بهشتى مى‏ خورند، و از نوشيدني هايش مى ‏نوشند، و مى ‏گويند پروردگارا، هر چه زودتر قيامت را بر پا كن و به ‏ هايى كه به ما داده ‏اى وفا فرما ، ارواح کفار نیز در آتش جهنم هستند و آتش بر آنها عرضه می شود و می گویند خدایا قیامت را برپا مکن و آنچه در مورد عذاب به ما وعده داده ای اجرا مکن و آخرین ما را به اولین ما ملحق مکن » 📚 الکافی ج 3 ص 244 _ بحار الانوار ج 6 ص 270 ❔حال سوال در مورد دو باقی مانده از انسانها می باشد ‌که سرنوشت آنها چه می شود ؛ 1⃣مستضعفین 2⃣ مومنین گنهکار که بدون توبه از دنیا رفته اند . ❕دسته اول یعنی مستضعفین را درک نمی کند و برزخ برای آنها همانند یک خواب می گذرد و از آنجایی که عناد و دشمنی با خداوند نداشتند ، به تعبیر روایت در عالم برزخ رائحه ای از بهشت به آنها می رسد ، اما برزخ را کاملا درک نمی کنند . 📚بحار الانوار ج 69 ص 158 👌اما مومنین گنهکار که بدون از دنیا رفته اند ، نخست وارد دوزخ برزخی می شوند تا گناهانشان با عذاب شدن بریزد و پس از آن وارد بهشت برزخی می شوند . ❕ امام علیه السلام فرمود : « بنده مومن زمانی که گناهانش زیاد شود و کاری نکند تا آن ها بخشیده شود ،خداوند او را مبتلا به حزن و اندوه در دنیا می کند تا کفاره گناهانش باشد اگر چنین نشود خداوند او را گرفتار بیماری در جسمش می کند تا کفاره گناهانش باشد اگر چنین نشد خداوند جان دادنش را بر او سخت می گیرد تا کفاره گناهانش باشد و اگر چنین نشد در قبر و گرفتار می شود تا زمانی که خداوند را ملاقات می کند گناهی بر او نباشد » 📚امالی صدوق ص 294 👌عمرو بن یزید می گوید ؛ « از امام صادق علیه السلام سوال کردم که شما می گویید تمام شیعیان ما در بهشت هستند ، در حالی که برخی از آنها گناهان کبیره اند ❕ 🔹امام علیه السلام پاسخ داد ؛ « آری تمام شیعیان به شفاعت پیامبر و وصی پیامبر وارد بهشت می شوند اما من از شما می ترسم » 📚الکافی ج 3 ص 242 ❕از این روایت شریف نیز استفاده می شود که مومنین گناهکار در برزخ برای پاک شدن گرفتار هستند ، طبیعتا اگر به اندازه گناهان عذاب شوند و کاملا از گناهان پاک شوند ،دیگر دلیلی بر ماندن آنها در جهنم برزخی نیست و وارد بهشت می شوند . 💠ادامه پاسخ 👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
💠ادامه 👇 🔰آنچه گفته شد به وضوح از روایات استفاده می شود و به دست می آید با این وجود برخی از معتقدند که مومنین گنهکار برزخ را درک نمی کنند و همانند مستضعفین برزخ برای آنها شبیه خواب می گذرد و چیزی نمی فهمند تا روز قیامت مورد حساب و واقع شوند ، لذا چنین می گویند ؛ « گروه سوّمى كه گناهان كمترى دارند نه جزء مومنین کاملند و نه ظالمین کامل ، و مشمول هيچ كدام از عذاب و كيفر ، گويى در جهان برزخ در حالتى شبيه به خواب فرو مى ‏روند و در رستاخيز بيدار مى ‏شوند » 📚اعتقاد ما ، ص 71 ❕شیخ نیز درباره حال برزخی مومنین گنهکار می گوید ؛ « ممکن است برزخ را درک کنند و ممکن است برزخ آنها شبیه خواب باشد و چیزی را درک نکنند ، درک برزخ برای عذاب شدن است تا در قیامت خداوند را پاکیزه ملاقات کنند و همچنین است که اصلا در برزخ مورد حساب قرار نگیرند تا قیامت ...» 📚اوائل المقالات ص 76 👌اما بر آن است که مومنین گنهکار برزخ را درک کرده و برای تطهیر عذاب می شوند و پس از تطهیر در صورتی که هنوز قیامت برپا نشده باشد ، وارد بهشت برزخی می شوند ، بر این نظریه علاوه بر ادله مذکور ، ادله دیگری نیز است که جهت پرهیز از اطناب به همین مقدار می کنیم . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 فرار کنید به سوی خدا... 🎤آیت الله #فاطمی_نیا #سخنران 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔شاگردانم زیاد سوال می کنند که ما در به دنیا آمدن هیچ اختیاری نداشتیم و جبرا به دنیا آمدیم ، من نمی خواستم به بیایم چرا خدا من را جبرا به دنیا آورد و مورد امر و نهی قرار داد ❗️آیا معاذ الله این ظلم خداوند به ما محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌 در صورتی که بگوییم انسان بدون اختيار خويش پا به عرصه هستى گذاشته است اما در مقابل، از نعمتى بى نظير برخوردار گشته و آن عبارت است از «هستى»، «وجود» و آثار آن. در مقابل «عدم»، «» و «ندارى» نقمت و زيانى بى نظير است. ❕خداوند لطف بزرگى فرموده كه ما را از عرصه نيستى به هستى درآورده است و ما بايد شكرگزار چنين ‏اى باشيم و لو آن كه اختيار و اراده ما در آن، هيچ نقشى نداشته باشد. 👌 البته اگر خوب دقت كنيم ترجيح «زندگى» بر مرگ و «بود» بر نبود در نهاد و فطرت هر انسانى نهفته است و همگان در جهت ادامه حیات خودشان تلاش میکنند و با عواملی که حیات آنها را به می اندازد مبارزه می کنند ، همه این ها گواه بر آن است که حیات و وجود فطری بشر است و خداوند چیزی به انسان بخشیده است که مورد رغبت همه انسانها است ، البته اگر در ميان انسانها كسى مخالف اين نظر باشد به جهت برخى مشكلات پيش آمده است كه بايد سعى كند از جلو راه خود بر دارد . نه اينكه بخاطر مشكلات به اصل حيات و زندگى بدبين و باشد. 🔰البته معتقد است که بشر به اختیار خودشان پا به عرصه وجود گذاشته است و چنین نبوده است که افراد انسان در به دنیا آمدن اختیاری از خود نداشته باشند . ❕این مطلب است که خداوند در سوره اعراف به آن اشاره کرده و می فرماید ؛ « وَ إِذْ أَخَذَ رَبُّكَ مِنْ بَنِي آدَمَ مِنْ ظُهُورِهِمْ ذُرِّيَّتَهُمْ وَ أَشْهَدَهُمْ عَلى‏ أَنْفُسِهِمْ أَ لَسْتُ بِرَبِّكُمْ قالُوا بَلى‏ شَهِدْنا أَنْ تَقُولُوا يَوْمَ الْقِيامَةِ إِنَّا كُنَّا عَنْ هذا غافِلِينَ » 🔸« به خاطر بياور زمانى را كه پروردگارت از پشت و صلب فرزندان آدم، ذريه آنها را برگرفت و آنها را گواه بر خويشتن ساخت (و فرمود:) آيا من پروردگار شما نيستم؟! گفتند آرى، گواهى مى‏ دهيم (چرا چنين كرد؟) براى اينكه در روز رستاخيز نگوئيد ما از اين بوديم (و از پيمان فطرى توحيد و خداشناسى بى‏ خبر).» 🔰اعراف 172 👌از روایات متعددی استفاده می شود هنگامى كه آدم آفريده شد فرزندان آينده او تا آخرين فرد از پشت او به صورت ذراتى بيرون آمدند و طبق بعضى از روايات اين ذرات از گل آدم بيرون آمدند، آنها داراى عقل و شعور كافى براى شنيدن سخن و گفتن بودند، در اين هنگام از طرف خداوند به آنها خطاب شد « أَ لَسْتُ بِرَبِّكُم » آيا پروردگار شما نيستم ، همگى در پاسخ گفتند:" بَلى‏ شَهِدْنا" آرى بر اين حقيقت گواهيم. 👌سپس همه اين ذرات به صلب آدم یا به گل آدم باز گشتند و به همين جهت اين عالم را عالم ذر و اين پيمان را پيمان مى‏ نامند. 📚بحار الانوار ج 5 ص 225 باب 10 ❕روشن است که اقرار به ربوبیت الهی در زندگی فرد فرد انسان ها ، منوط به پذیرفتن اصل حیات و است ، ذریه آدم با اقرار به ربوبیت الهی درواقع اعلام رضایت به حیات و به زندگی دنیا آمدن کردند و خداوند پس از این رضایت و اقرار به ربوبیت الهی ، آنها را به حیات دنیا آورد ، اگر چه پس از این پیمان برخی از انسانها به این عهد و عمل نکردند و ربوبیت خداوند را انکار و حتی نسبت به اصل حیات خود اعتراض کردند . 🔹بنابراین بر خلاف آنچه برخی می کنند ،خلقت اجباری در کار نبوده است و خداوند افراد انسان را پس از رضایت خودشان ، زندگی و حیات و وجود داده است ، و پس از آن ، حب به حیات و زندگی و توحید ربوبی خداوند با فطرت انسانها آمیخته گشته و به صورت یک پیمان فطری در آمده است و خداوند نسبت به فراموشی این دو اصل فطری تذکر داده است . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیا حقیقت دارد که اگر زنی عطر بزند و بیرون برود محسوب می شود ❗️ 💠💠 👌آنچه شایسته همسران مومنه است آن است که در منزل برای شوهرشان خود را زینت و کرده و بوی ناخوش و چیزهایی که سبب تنفر شوهر می شود را از خود دور کنند ، چنان که همین وظیفه عینا برای شوهر هم ثابت است ، تا خدایی ناکرده عدم توجه به این نکته موجبات انحرافات جنسی هیچ یک از زوجین را نکند ، لذا در روایات اهل بیت صریحا به این نکته پرداخته و دستور داده شده است ؛ 📚وسائل الشیعه ج 20 ص 246 باب 141 ❕اما از سوی دیگر دستور داده شده است که زنان مومنه در هنگام خروج از منزل و حضور در اجتماع ، عفت و حجاب خود را حفظ کند و در برابر نامحرمان از استعمال بوی خوش و اجتناب کند تا سلامت اخلاقی جامعه و خانواده احیانا مورد آسیب قرار نگیرد . 🔹امام علیه السلام فرمود ؛ « هر زنی که برای غیر شوهر خود را معطر کند ، خداوند نمازی از او را قبول نمی کند تا ( از این معصیت ) و بوی خوش ، غسل ( توبه ) کند » 📚الکافی ج 5 ص 507 _ الفقیه ج 3 ص 439 ❕پیامبر گرامی فرمود ؛ « هر زنی که خود را خوشبو و معطر کند و از منزل خارج شود ، پیوسته ملائکه است تا به منزل باز می گردد » 📚عقاب الاعمال ص 308 ❕در نقل دیگر آمده است ؛ « پیامبر نهی کرد که زن برای غیر همسر خود را زینت ( و معطر ) کند که اگر چنین کند ، برای خداوند حق است که او را وارد کند » 📚الفقیه ج 4 ص 6 ❕بنابراین اصل عمل معطر کردن برای غیر همسر ، امری ناپسند است و باید ترک شود ، با این وجود در از پیامبر گرامی آمده است ؛ « هر زنی که خود را معطر کند و از میان جماعتی ( نامحرم ) بگذرد تا بوی خودش را به مشام آنها برساند ، چنین زنی زنا کار است » 👌مستند اصلی این نقل کتب و روایات اهل است مانند ؛ 📚مسند احمد ج 4 ص 414_ سنن دارمی ،ج 2 ص 279_ سنن نسائی ج 8 ص 153 _ المستدرک ج 2 ص 396 و ... 💠و اگر در برخی کتب مانند نهج الفصاحه ( ص 188) میزان الحکمه ( ج 2 ص 1167) این نقل آمده است بدون سند بوده به گونه ای که منبع اصلی آن همان نقل اهلسنت محسوب می شود. 👌بنابراین با توجه به این که این نقل در روایات معتبر شیعه نیامده است و مویدی هم در ما ندارد ، زیاد قابل اعتماد نیست ، اگر چه اصل عمل معطر کردن در برابر نامحرمان ، زشت و ناپسند است . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔آیه ای در قرآن است که می گوید درخت زقوم که غذای جهنمیان است شبیه سرهای شیاطین است ❗️این مثال یعنی چی ❕چند تا از ما سر رو دیدن که درخت زقوم به سر اونها تشبیه شده ❕❕ 💠💠 👌قرآن با اشاره به اینکه غذای جهنمیان ، خوراکی ناگوار درخت است می فرماید ؛ « درخت زقّوم طعام گنهكار است كه همانند فلز گداخته در شكم‏ها مى‏ جوشد، جوششى همچون آب سوزان (انَّ شَجَرَةَ الزَّقُّومِ طَعامُ الأثِيمِ- كَالمُهْلِ يَغْلِي فِي البُطُونِ- كَغَلْي الحَمِيم).» ( دخان 43_46) 👌و می فرماید ؛ «آيا آن (نعمت‏هاى جاويدان بهشت) براى پذيرايى بهتر است يا درخت (نفرت‏ انگيز) «زقوم» ... آن درختى است كه از قعر جهنّم مى‏ رويد، شكوفه ‏هايش همچون سرهاى شياطين است- آنها (مجرمان) از آن مى‏ خوردند و خود را پر مى‏ كنند» (اذلِكَ خَيْرٌ نَزُلًا امْ شَجَرَةُ الزَّقُّومِ ... انَّها شَجَرَةُ تَخْرُجُ فِي اصْلِ الجَحِيم- طَلْعُها كَانَّهُ رُؤُسُ الشَّياطينِ- فَانَّهُم لاكِلُونَ مِنْها فَمالِئُونَ مِنْها البُطُونَ). ( صافات 62_66) ❕زقوم به گفته اهل لغت اسم گياهى است بسیار تلخ و بد بو و بد ‏ ؛ 📚مجمع البحرین ماده زقم ❔حال سوال اینجاست كه مگر مردم كله ‏هاى شياطين را ديده بودند كه قرآن شكوفه ‏هاى زقوم را به آن تشبيه مى‏ كند؟ 👌آنچه به نظر مى ‏رسد اين است كه اين تشبيه براى بيان نهايت زشتى و چهره تنفرآميز آن است، زيرا انسان از چيزى كه متنفر باشد در ذهن خود براى آن قيافه ‏اى زشت و وحشتناك ترسيم مى ‏كند، و به هر چه علاقه‏ مند است براى آن قيافه‏اى زيبا و دوست داشتنى. ❕لذا در عكسهايى كه مردم براى فرشتگان مى ‏كشند زيباترين چهره‏ ها را ترسيم مى ‏كنند و به عكس براى شياطين و ديوان بدترين چهره‏ ها را، در حالى كه نه فرشته را ديده‏ اند و نه ديو را. 🔹در تعبيرات روزمره بسيار ديده مى ‏شود كه مى‏ گويند فلان كس مانند عفريت است، يا قيافه ديو دارد! اينها همه تشبيهاتى است بر اساس انعكاسات ذهنى انسانها از مفاهيم مختلف، تشبيهاتى است لطيف و گويا. 📚تفسیر نمونه ج 19 ص 72 🔹به دیگر ؛ ❕تشبيه شكوفه ‏هاى اين درخت به سرهاى «شياطين» با اينكه هيچكدام از مخاطبين اين آيات، نه شيطان را ديده بود، و نه كلّه شياطين را، شايد از اين نظر باشد كه هر چيز زشت و وحشتناكى را به «شيطان» تشبيه مى ‏كنند، همان‏گونه كه هر موجود زيبايى را به «فرشته» تشبيه مى‏ نمايند با اينكه هيچ‏كس «فرشته» را نيز نديده است، زنان مصر درباره قيافه يوسف گفتند: « درست مانند فرشته»! (انَّ هذا الّا مَلَكٌ كَرِيْمٌ) (يوسف- 31). 👌و در استعمالات روز مره مى‏ گوييم فلان شخص قيافه «ديو» دارد، با اينكه كسى ديو را نديده، بلكه اصولًا ديو يك موجود موهوم است. ❗️اينها همه تشبيهاتى است كه براساس ذهنيتى كه ما از مفهوم كلمه «فرشته» و «شيطان» داريم آمده است، و عموماً تشبيهاتى است رسا و گويا و زيبا. 👌به اين ترتيب «زقوم» نه تنها ناگوار و بد طعم و بدبو است، بلكه از نظر ظاهر نيز بسيار بد منظر است، به خلاف از گياهان سمّى دنيا كه ظاهر زيبايى دارند. 📚پیام قرآن ج 6 ص 329 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
عاشقانی که مدام از فرجت میگفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری..! ...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔍 #آیه_گرافی 💠 هم نشینی آیات قرآن و تصاویر 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
💠 ألَمْ يَعْلَم بِأَنَّ اللَّـهَ يَرَىٰ ﴿١٤﴾‌‌ علق روزی به حکیمی گفتند؛ کتابی در زمینه اخلاق معرفے کنید، فرمود، لازم نیست یک کتاب باشد، یک ڪلمه کافیست کہ بدانی؛ 💠 خدا می‌بیند ‌ 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓برخی در سند دعای ماه رجب « یا من ارجوه لکل خیر...» اشکال می کنند و می گویند سند معتبری ندارد و می گویند متن دعا با اصول و عقاید مکتب؛ در تعارض است ؛مثلا به فراز ذیل توجه فرمایید : "آمنُ سَخَطَه عِندَ کُلِّ شَر" ای خدایی که از خشم تو در هر شری در امان هستیم . این فراز چه می گوید ؟ 👈 اگر منظور از شَرّ ، در این جا گناه و بدی و عصیان است؛ که این حرف کفر و باطل است؛ زیرا خشم خدا بر گناهکاران است . آیا زناکار عند الزنا ؛ شارب الخمر عند شرب الخمر ؛ سارق عند السرقه و. . . از خشم خدا در هنگام گناه در امان هستند ؟ نعوذبالله. اگر منظور از شر ، امور عادی مثل بیماری و ... است ، باز هم حرف باطلی است .اگر کسی مریض شود ؛ مثلا پایش بشکند و . . . خدا بر او خشم می گیرد؟ اهل البیت علیهم السلام و ... هم دچار این گونه بلیات می شدند .❓ 💠پاسخ💠 👌شکی نیست که دعای مذکور در منابع معتبر ما آمده است . ❗️محمّدِ بن ذکوان نقل میکند: «به محضر امام صادق رسیدم و به حضرت عرض کردم ماه رجب فرا رسیده است، دعایی به من یاد بدهید که خداوند به واسطه آن به من خیر و برکت بدهد؛ حضرت فرمود: این دعا را بنویس و هر روز ماه رجب، صبح و شب و بعد از هر نماز آن را بخوان؛ «یَا مَنْ أَرْجُوهُ لکل خَیْرٍ وَ آمَنُ سَخَطَهُ عِنْدَ کُلِّ شَرٍّ یَا مَنْ یُعْطِی الْکَثِیرَ بِالْقَلِیلِ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ سَأَلَهُ یَا مَنْ یُعْطِی مَنْ لَمْ یَسْأَلْهُ وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْهُ تَحَنُّناً مِنْهُ وَ رَحْمَةً أَعْطِنِی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ خَیْرِ الدُّنْیَا وَ جَمِیعَ خَیْرِ الْآخِرَةِ وَ اصْرِفْ عَنِّی بِمَسْأَلَتِی إِیَّاکَ جَمِیعَ شَرِّ الدُّنْیَا وَ شَرِّ الْآخِرَةِ فَإِنَّهُ غَیْرُ مَنْقُوصٍ مَا أَعْطَیْتَ وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِکَ یَا کَرِیمُ» 🔶ابن ذکوان می گوید: «امام که به اینجای دعا رسید با دست چپ خویش محاسن خویش را گرفت و انگشت سبّابه دست را ست را به راست و چپ حرکت می داد و می فرمود: «یَا ذَا الْجَلَالِ وَ الْإِکْرَامِ یَا ذَا النَّعْمَاءِ وَ الْجُودِ یَا ذَا الْمَنِّ وَ الطَّوْلِ حَرِّمْ شَیْبَتِی عَلَى النَّارِ.» 📚الاقبال ، سید بن طاووس ج2 ص644 📚بحار الانوار ج95 ص390 📚زاد المعاد ص16 🔶حال توجه به نکاتی لازم است؛ 1⃣در روایت دیگری همین دعا از امام صادق برای اجابت حوائج دنیوی و اخروی انسان در تمام زمان ها نقل شده است . 📚الکافی ج2 ص584 2⃣گرفتن محاسن با دست چپ و تکان دادن انگشت سبابه دست راست نشانی از پناه خواستن و نوعی تضرع و زاری به شمار می رود که در عرف آن زمان مرسوم بوده است . 3⃣مراد از کلمه « آمن » در جمله « آمن سخطه عند کل شر» ایمنی جستن است نه ایمن بودن به این معنا که خدایا از هر شری از خشمت ایمنی می جویم ( با توبه و استغفار کردن) زیرا یکی از معانی ماده « امن» همین ایمنی جستن می باشد. 📚معجم الوسیط ، ماده امن 🔷ایت الله مکارم نیز این فراز دعا را به « ایمنی جستن از خشم خداوند» ترجمه می کند. 📚مفاتیح نوین ص633 4⃣اگر در سند دعای مذکور نیز خدشه ای باشد به حسب اخبار « من بلغ »و این که در مستحبات و سنن سند معتبر شرط نمی باشد می توان خدشه و اشکال را بر طرف کرد . 📚وسائل الشیعه ج1 ص80 باب18 ❗️اگر چه ما در گذشته ثابت کرده ایم که تمام روایات مذکور در کتب معتبر حدیثی ما مورد استناد و قابل قبول است جز آن موارد قلیلی که خلاف قرآن و سنت و عقل قطعی می باشد زیرا روایات ما محفوف به قرائن متعدده بر صحت می باشد که ضعف سند را جبران می کند و دعای مذکور نیز از این قاعده خارج نیست . 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❓این روزها برای اعتکاف ماه رجب ثبت نام صورت می گیرد .یکی می گفت تو اسلام تنها اعتکاف در ماه رمضان آمده و در ماه های دیگر مشروعیتش ثابت نیست و خداوند ثواب نمی دهد❕❕ 💠پاسخ💠 🔶اعتکاف در اصل به معنای محبوس ماندن و مدتی طولانی در کنار چیزی بودن است و در اصطلاح شرع به معنای توقف در مساجد برای عبادت می باشد که حد اقل آن سه روز است و شرط آن روزه داشتن و ترک بعضی دیگر از لذائذ است . 📚تفسیر نمونه ج1 ص653 🔶فلسفه و حکمت اعتکاف را می توان در ایجاد زمینه مناسب برای اندیشه و تفکر و فراهم آمدن زمینه توبه و بازگشت و فرصت نیایش و تلاوت قرآن و خواندن نماز بیان کرد. ❕اعتکاف یک برنامه خود سازی مهم است که انسان را در مدت چند روز به کلی از مظاهر مادی جدا می سازد و در یک عالم روحانی و معنوی غرق می کند و او را به نگریستن مجدد به برنامه های اخلاقی و توبه از گناه و محاسبه و مراقبه وا می دارد و در مجموع یک تولد ثانویه محسوب می شود. 📚استفتاءات جدید ، ج2 ص157 💠استحباب اعتکاف در ماه مبارک رمضان امری ثابت است . 🔶امام صادق علیه السلام فرمود: « رسول خدا ده روز آخر ماه رمضان را در مسجد معتکف می شد» 📚الکافی ج2 ص184 🔷پیامبر گرامی فرمود: « اعتکاف ده روز آخر رمضان برابری می کند با دو حج و عمره » 📚الفقیه ج2 ص188 🔷امام صادق فرمود: « تنها اعتکاف در ده روز آخر رمضان ثواب کامل و تمام را دارد»« لا اعتکاف الا فی العشر الاواخر من شهر رمضان» 📚تهذیب الاحکام ج4 ص291 🔶اما از برخی روایات دیگر نیز استفاده می شود اعتکاف اختصاص به ماه رمضان ندارد و در تمام ماه های حرام از جمله رجب استحباب دارد. ❕امام صادق علیه السلام فرمود: « هر کس حاجت برادر مومن خود را بر آورده کند ...خداوند به او پاداش دو ماه روزه داری در ماه های حرام و دو ماه اعتکاف در ماه های حرام را می دهد ...» 📚الکافی ج2 ص195 🔷علامه مجلسی می نویسد: « از این حدیث استحباب اعتکاف در ماه های حرام استفاده می شود و این که انجام اعتکاف اختصاص به ماه رمضان ندارد» 📚بحار الانوار ج71 ص328 ❕از سوی دیگر روزه روزهای 13 و 14 و 15 در هر ماه که به عنوان ایام البیض شناخته می شود استحباب دارد. 📚وسائل الشیعه ج10 ص436 باب12 ❗️و روزه داری در ماه رجب نیز بسیار ارزش و ثواب دارد و سبب آمرزش تمام گناهان می شود . 📚بحار الانوار ج94 ص26 باب55 🗯از آنجایی که شرط اعتکاف سه روز روزه داری است و روزه روزهای ایام البیض در هر ماه خصوصا در ماه رجب استحباب بالخصوص دارد و انجام اعتکاف نیز در ماه های حرام خصوصا ماه رجب توصیه شده است لذا می بینیم امروزه اعتکاف در ماه رجب روزهای 13 و 14 و15 آن مرسوم شده است. ❕اگر چه افضل و بهتر از دست ندادن اعتکاف در ده روز آخر ماه رمضان است. 📝پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🗯ادامه پاسخ 👇👇👇 ♻️از سوی دیگر صاحبان کتب اربعه شیعه بر صحت روایاتشان شهادت داده اند. 🗯شیخ صدوق می گوید :«من روایاتی را در کتاب «من لا یحضره الفقیه »نقل می کنم که مطابق آنها فتوا میدهم» 📚من لا یحضره الفقیه ج1 ص52 🗯شیخ کلینی می گوید: «غرض من از نوشتن کتاب کافی نقل روایات و آثار صحیح ونقل سنن اهل بیت بوده که بر پایه آن عمل میشود و به وسیله آن فرائض خداوند و سنن پیامبر اقامه میشود» 📚الکافی ج1 ص4 🗯شیخ طوسی می گوید: «هر خبری که در دو کتاب تهذیب و استبصار نقل کردم یا متواتر بوده و یا مقرون به قرینه بر صحتش بوده و یا اجماع بر صحتش بوده است» 📚وسائل الشیعه ج30 ص197 ❗️«بی شک تصریح این بزرگان بر اعتبار کتبشان برای ما شکی باقی نمی گذارد که روایات انان صحیح است .زیرا قول این بزرگان از سخن علمای رجال در مورد صحت روایات اگر اعتبارش بیشتر نباشد کمتر نیست .این بزرگان تصریح کرده اند که روایاتشان صحیح هستند. اگر چه ممکن است برخی از راویانی که از آن نقل می کنند ضعیف باشند اما چون قرینه بر صحت روایت بوده است روایت را به عنوان روایت صحیح لحاظ کرده اند» 📚وسائل الشیعه ج30 ص191 👌بله اگر روایتی در یکی از کتب معتبر باشد که خلاف عقل و سنت قطعی باشد بی شک آن روایت مورد قبول نمی باشد اما اگر چنین نباشد حکم به صحت جمیع روایاتی که در کتب معتبر ما آمد ه است می کنیم زیرا مبنای صحیح در صحت روایات اعتماد به روایت موثوق الصدوری می باشد. ❗️با این توضیح روشن می شود که بررسی سندی و رجالی در احادیث جایگاه خاصی ندارد زیرا بیشتر روایات مقرون به صحت هستند و این سخن که با بررسی سندی بسیاری از روایات ضعیف محسوب میشوند نزد علما و بزرگان امامیه جایگاهی ندارد. ♻️پرسمان اعتقادی 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔خداوند در سوره مریم آیه ۸۳ می گوید که ما شیاطین را به سوی کفار می فرستیم تا آنان را #گمراه کنند آیا این نوعی بی عدالتی نیست ❕چرا خدا در عوض #هدایت کفار آنها را گمراه می کند ❕ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔خداوند در سوره مریم آیه ۸۳ می گوید که ما شیاطین را به سوی کفار می فرستیم تا آنان را کنند ❗️آیا این نوعی بی عدالتی نیست ❕چرا خدا در عوض کفار آنها را گمراه می کند ❕❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ « آيا نديدى كه ما شياطين را به سوى كافران فرستاديم تا آنها را شديدا كنند » ( مریم 83) ❕در این که مراد از ارسال شیاطین به سوی کافران چیست ، دو احتمال است و در هر دو صورت ، اشکالی به خداوند وارد نمی شود . 1⃣مراد از فرستادن شيطان‏ها از سوى خدا، رها كردن آنها باشد؛ مثلًا كسى كه سگ خود را نبندد و مانعش نشود مى‏ گويند خود را فرستاد. 📚تفسیر نور ، ج5 ص308 👌خداوند شیطان را پس از عصیان و مخالفتش مهلت و ادامه حیات داد چنان که قرآن سخن را چنین نقل می کند ؛ « گفت پرودگارا مرا تا روز مهلت بده ( و زنده بگذار ) .( خداوند ) فرمود تو از یافتگانی ( اما نه تا روز رستاخیز بلکه ) تا روز وقت » 🔶 36 تا 38 ❕امام علیه السلام فرمود : « ابلیس خداوند را در آسمان چهارم هزار سال عبادت کرد و خداوند به خاطر همین عباداتش او را تا زمان « وقت معلوم » داد » 📚 ج2 ص241 ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ 👌اين خطاب به پيامبر گرامى اسلام است. يعنى آيا نديدى كه ما ايشان را به شيطان‏ها ، تا آنها را وسوسه كنند و به گمراهى فرا خوانند و هيچ حايلى ميان ايشان و شيطان‏ها قرار نداديم؟ شيطان‏ها آنها را از راه طاعت به راه معصيت مى‏ كشانند. اينكه مى‏ گويد شيطان‏ها را ارسال مى‏ داريم، تعبير مجازى است یعنی شیاطین را رها کرده ایم . 📚ترجمه مجمع البیان ج15 ص206 ❕البته روشن است که تسلط بر انسانها يك تسلط اجبارى و ناآگاه نيست، بلكه اين انسان است كه به شياطين اجازه ورود به درون قلب و جان خود مى‏ دهد، بند بندگى آنها را بر گردن مى ‏نهد و اطاعتشان را مى‏ شود، همانگونه كه قرآن در آيه 100 سوره نحل مى‏گويد: إِنَّما سُلْطانُهُ عَلَى الَّذِينَ يَتَوَلَّوْنَهُ وَ الَّذِينَ هُمْ بِهِ مُشْرِكُونَ:" تسلط شيطان تنها بر كسانى است كه ولايت او را پذيرا گشته، و او را بت و معبود خود ساخته ‏اند» 📚تفسیر نمونه ج13 ص132 2⃣احتمال دوم آن است که ارسال به سوی کفار ، اعم از کفار اعتقادی و عملی ، مستقیم فعل خداوند باشد و روشن است که این اقدام برای و بیشتر کفار به خاطر تن ندادن به دستورات خداوند است . ❕در تفسیر چنین آمده است ؛ « اگر در آيه شريفه ارسال شيطانها را به خدا نسبت داده، از آنجايى كه از باب مجازات است هيچ ندارد، چون مشركين به حق كفر ورزيدند، و خدا هم از در مجازات شيطانها را فرستاد تا كفر و گمراهيشان را زيادتر كنند، شاهد اين معنا هم جمله" عَلَى الْكافِرِينَ" است، زيرا اگر از باب نبود، و فرستادن شيطانها به منظور گمراهى ابتدايى آنها بود، مى ‏فرمود" عليهم" نه اينكه به جاى ضمير اسم ظاهر" كافرين" را بياورد » 📚ترجمه تفسیر المیزان ج14 ص149 ❕در تفسير نیز آمده است ؛ « آيه‏ ى «أَرْسَلْنَا الشَّياطِينَ» درباره ‏ى كسانى نازل شده كه خمس و زكات خود را نمى ‏پردازند، خداوند بر اينان سلطان يا را مى‏ فرستد تا آن مقدار از مالى كه از بابت خمس و زكات پرداخت نكرده ‏اند، در غير راه خداوند مصرف نمايند » 📚تفسیر قمی ج2 ص53 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔مشکل ما این است که بی خدایان میگویند قرآن که گفته دریای شیرین و تلخ ما در دنیا دریای نداریم بنده هم که تحقیقات کردم به این نتیجه رسیدم که دریای شیرین نداریم پس چگونه قرآن سخن از مجاورت دو دریای شیرین و تلخ به میان می آورد که با هم مخلوط نمی شوند ❗️زئوس نیز در کلیپ های خیلی روی این مانور می دهد ❕ 💠💠 👌خداوند می فرماید ؛ «و او كسى است كه دو ( مرج ) را در كنار هم قرار داد يكى گوارا و شيرين و ديگرى شور و تلخ و در ميان آنها برزخى قرار داد تا با هم مخلوط نشوند (گويى هر يك به ديگرى مى‏ گويد) دور باش و نزديك نيا » ( فرقان 53) 👌و نیز می فرماید ؛ « دو مختلف ( مرج ) را در كنار هم قرار داد، در حالى كه با هم تماس دارند. اما در ميان آن دو برزخى است كه يكى بر ديگرى غلبه نمى ‏كند» ( الرحمان 20_21) 👌 به آب زياد گفته مى‏ شود، خواه دريا که معمولا آب شوری دارد باشد يا رودخانه‏ که آب دارد . ( البَحْرُ: الماءُ الكثيرُ، مِلْحاً كان أَو عَذْبا) 📚لسان العرب ج4 ص 41 حجاب نامرئى که در آیات از آن سخن به میان آمده است ، همان" تفاوت درجه غلظت آب شور و شيرين" و به اصطلاح تفاوت" وزن مخصوص" آنها است كه سبب مى‏ شود تا مدت مديدى به هم نياميزند. ❕گرچه جمعى از براى پيدا كردن چنين دو دريايى در روى كره زمين به زحمت افتاده ‏اند كه در كجا درياى آب شيرين در كنار آب شور قرار گرفته و مخلوط نمى‏ شود، ولى اين مشكل نيز براى ما حل شده است، زيرا مى ‏دانيم تمام ‏هاى عظيم آب شيرين كه به درياها مى‏ ريزند در كنار ساحل، دريايى از آب شيرين تشكيل مى‏ دهند و آبهاى شور را به عقب مى ‏رانند و تا مدت زيادى اين وضع ادامه دارد، و به خاطر تفاوت درجه غلظت آنها از آميخته شدن با يكديگر ابا دارند . ❕ جالب اينكه بر اثر جزر و مد آب درياها كه در روز دو مرتبه بر اثر جاذبه ماه صورت مى‏ گيرد سطح آب دريا به مقدار زيادى بالا و پائين مى‏ رود، اين آبهاى شيرين كه دريايى را تشكيل داده ‏اند در مصب همان رودخانه ‏ها و نقاط اطراف آن در خشكى پيش مى ‏روند و انسانها از زمانهاى قديم از اين موضوع استفاده كرده، نهرهاى زيادى در اين گونه دريا كنده ‏اند و زمينهاى فراوانى را زير كشت درختان برده‏ اند كه وسيله آبيارى آنها همين آب شيرين است كه به وسيله جزر و مد بر مناطق وسيع گسترش مى ‏يابد. ❕در مسافرت با هواپيما در كه اين رودخانه ‏ها به دريا مى ‏ريزند منظره درياهاى آب شيرين و شور كه در كنار هم قرار دارند و از هم جدا هستند به خوبى از بالا نمايان است، و هنگامى كه كناره اين آبها به يكديگر مخلوط شوند آبهاى شيرين تازه جاى آنها را مى‏ گيرند، به طورى كه اين دو درياى جدا از هم دائما جلب توجه مى‏ كند. 🔰از جمله مصادیق بارز این موضوع پدیده است . در سراسر اقيانوسهاى جهان رودهاى عظيمى در حركت است كه يكى از نيرومندترين آنها" گلف استريم" نام دارد. ❕اين رود عظيم از سواحل آمريكاى حركت مى ‏كند و سراسر اقيانوس اطلس را مى ‏پيمايد و به سواحل اروپاى شمالى مى‏ رسد. اين آبها كه از مناطق نزديك به خط استوا حركت مى‏ كنند گرم هستند، و حتى رنگ آنها گاه با رنگ آبهاى مجاور متفاوت است، و عجب اينكه عرض همين رود عظيم دريايى (گلف استريم) در حدود 150 كيلومتر، و عمق آن چند صد متر مى‏ باشد .سرعت آن در بعضى از مناطق به قدرى است كه در يك روز 160 كيلومتر راه را طى مى ‏كند.گلف استريم يكى از اين رودهاست، و در آبهاى پنج قاره جهان نظير اين جريان دريايى است. ❕اين رودهاى عظيم دريايى با آبهاى اطراف خود كمتر آميخته مى‏ شوند و هزاران كيلومتر راه را به همان مى ‏پيمايند و مصداق" مَرَجَ الْبَحْرَيْنِ يَلْتَقِيانِ بَيْنَهُما بَرْزَخٌ لا يَبْغِيانِ" را به وجود مى ‏آورند. 📚دائرة المعارف" فرهنگنامه" جلد 12 صفحه 1228 و نشريه" بندر و دريا شماره 4 صفحه 100 و منابع ديگر. ❕بر گرفته از تفسیر ج15 ص 120 و ج 23 ص 123 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
نظام تقديم 99.mp3
7.38M
🔈 #شرح_و_بررسی_کتاب_آن_سوی_مرگ 🔇 جلسه بیست و ششم 🔔 @Aminikhaah_Media
🚩 طلبه مجاهد سیدعلی زنجانی شهید شد 🔹 طلبه مجاهد سیدعلی زنجانی در اثر حملات‌ موشکی در دفاع از حریم اهل‌بیت (ع) سوریه آسمانی شد. 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔پرسش ❔فلسفه وجوب #نفقه زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از #نفقه بهره مند شود ❕ 💠پاسخ👇👇👇 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁
🤔 ❔فلسفه وجوب زنان در چیست ❗️آیا قانون نفقه نوعی توهین به زنان نمی باشد که در قبال خدمت جنسی و غیر جنسی به مرد ، باید از بهره مند شود ❕آیا این توهین به زنان محسوب نمی شود ❕❕ 💠💠 👌در مورد فلسفه وجوب نفقه باید توجه داشت که می فرماید ؛ « الرِّجالُ قَوَّامُونَ عَلَى النِّساءِ بِما فَضَّلَ اللَّهُ بَعْضَهُمْ عَلى‏ بَعْضٍ وَ بِما أَنْفَقُوا مِنْ أَمْوالِهِمْ » « مردان سرپرست و خدمتگزار زنانند بخاطر برتريهايى كه (از نظر نظام اجتماع) خداوند براى بعضى نسبت به بعضى ديگر قرار داده است و به خاطر انفاقهايى كه از اموالشان (در مورد زنان) مى‏ كنند » ( نساء 34) ❕خانواده يك واحد كوچك است و همانند يك اجتماع بزرگ بايد رهبر و سرپرست واحدى داشته باشد، زيرا رهبرى و سرپرستى‏ دستجمعى كه زن و مرد مشتركا آن را به عهده بگيرند مفهومى ندارد در نتيجه مرد يا زن يكى بايد" رئيس" خانواده و ديگرى" معاون" و تحت نظارت او باشد، قرآن در اينجا مى ‏كند كه مقام سرپرستى بايد به مرد داده شود . 👌اشتباه نشود منظور از اين تعبير استبداد و اجحاف و تعدى نيست بلكه منظور رهبرى واحد با توجه به مسئوليتها و مشورت‏هاى لازم است. ❕اين مسئله در دنياى امروز بيش از هر زمان روشن است كه اگر هيئتى (حتى يك هيئت دو نفرى) مامور انجام كارى شود حتما بايد يكى از آن دو،" رئيس" و ديگرى" معاون يا عضو" باشد و گر نه هرج و مرج در كار آنها پيدا مى ‏شود- سرپرستى مرد در خانواده نيز از همين قبيل است. 💠و اين به خاطر وجود خصوصياتى در مرد است ؛ 1⃣ مانند ترجيح قدرت تفكر او بر نيروى عاطفه و احساساتبه عكس زن كه از نيروى سرشار بيشترى بهره‏ مند است . 2⃣ديگرى داشتن بنيه و نيروى جسمى بيشتر كه با اولى بتواند بينديشد و نقشه طرح كند و با دومى بتواند از خانواده خود دفاع نمايد. ❕ تعهد مرد در برابر زن و فرزندان نسبت به پرداختن هزينه‏ هاى زندگى،و نفقه آنها و پرداخت مهر و تامين زندگى آبرومندانه همسر و فرزند، همه باز گشت به همین سرپرستى او می کند . 📚تفسیر نمونه ج3 ص 370 ❕به دیگر ؛ 👌در اسلام سه نوع وجود دارد: 1⃣نفقه اى كه مالك بايد صرف خود نظیر حیوانات خود بكند. 2⃣نفقه اى است كه انسان بايد صرف فرزندان خود در حالى كه صغير يا فقيرند و يا صرف پدر و مادر خود كه فقيرند و يا خويشاوندان خود (اگر كسى را ندارند و فقيرند) بنمايد. ملاك اين نوع نفقه حقوقى است كه طبيعتاً فرزندان بر به وجودآورندگان خود پيدا مى كنند و حقوقى است كه پدر و مادر به حكم شركت در ايجاد فرزند و به حكم زحماتى كه در دوره كودكى فرزند خود متحمّل شده اند بر پيدا مى كنند. شرط اين نوع نفقه، ناتوان بودن شخص واجب النفقه است. 3⃣نفقه اى است كه مرد در مورد زن مى كند. 👌ملاك اين نوع از نفقه، مالكيت به مفهوم نوع اول و حق طبيعى به مفهوم نوع دوم نيست. حتى عاجز بودن و ناتوان بودن و فقير بودن زن نيز شرط نيست. ❕تفاوت ديگر نفقه زن با دو نوع قبل اين است كه در نوع اول و دوم اگر شخص از زير بار شانه خالى كند و نفقه ندهد، گناهكار است اما تخلّف وظيفه به صورت يك دَين قابل مطالبه و استيفا در نمى آيد يعنى جنبه حقوقى ندارد. ولى در خصوص نفقه زن، اگر از زير بار وظيفه شانه خالى كند، زن حق دارد به صورت يك امر حقوقى اقامه دعوا كند و در صورت اثبات، مرد را محكوم كرده و از مرد بگيرد. 👌تفاوت سوم اين است كه اگر بين نفقه زن و باقى موارد تعارض پيش آيد، نفقه زن مقدّم مى شود چون هم است و هم الزام حقوقى دارد. ❕از نظر اسلام تأمين بودجه كانون خانوادگى، و مخارج زن به عهده مرد است. اگرچه زن چند برابر شوهر نيز ثروت و دارايى داشته باشد به خاطر دلائل زیر ؛ 1⃣ اسلام نخواسته به زن و عليه مرد يا به نفع مرد و عليه زن قانون وضع كند. بلكه در اسلام قوانين با واقع بينى و دورانديشى وضع شده است. مسئوليت و رنج و زحمات طاقت فرساى توليد نسل از لحاظ طبيعت به عهده زن گذاشته شده است. اين زن است كه بايد عادت و رنج ماهانه را تحمل كند، سنگينى دوره باردارى، زايمان و عوارض آن را تحمل نمايد، كودك را شير بدهد و پرستارى كند. ❕اينها همه از نيروى بدنى و عضلانى زن مى‏ كاهد، توانايى او را در كار و كسب كاهش مى‏ دهد. اينهاست كه اگر بنا بشود قانون، زن و مرد را از لحاظ تأمين بودجه زندگى در وضع مشابهى قرار دهد و به زن بر نخيزد، زن وضع رقت بارى پيدا خواهد كرد. و همينها سبب شده كه در جاندارانى كه به صورت جفت زندگى مى ‏كنند، جنس نر همواره به حمايت جنس ماده برخيزد، او را در مدت گرفتارى توليد نسل در خوراك و آذوقه كمك كند. ❕ادامه 👇👇👇
❕ادامه 👇👇👇 2⃣مهم تر آنكه تربيت فرزندان بيشتر بر عهده زنان است و چنانچه قرار باشد زن و شوهر هر دو باشند معمولاً در اين امر خلل وارد مى شود و نسل آينده صدمه خواهد ديد. بى پروا بايد گفت مادرانى كه به خاطر اشتغال، تربيت فرزند را به مهد كودك ها واگذار مى كنند، از پيامدهاى سوء آن در امان نخواهند بود. هيچ كس و هيچ نهادى جاى آغوش گرم مادر و مراقبت ها و هدايت ها و تربيت او را نخواهد گرفت، حتى پدران دلسوز نيز خصلت هاى روحى از جمله عواطف مادرى، صبورى و احساسات لطيف آنها را ندارند . 3⃣به علاوه اينكه زن و مرد از لحاظ نيروى كار و فعاليت هاى خشن توليدى و اقتصادى، مشابه و آفريده نشده اند. بنابراين وجوب نفقه زن بر عهده مرد براى استحكام خانواده و تأمين آسايش بيشتر آن است. ❕اگر بناى بيگانگى باشد و مرد در مقابل زن قد علم كند و به او بگويد ذره‏ اى از درآمد خودم را خرج تو نمى‏ كنم، هرگز زن نيست خود را به پاى مرد برساند. 4⃣گذشته از اينها و از همه بالاتر اينكه احتياج زن به پول و ثروت از احتياج مرد افزونتر است. تجمل و زينت جزء زندگى زن و از احتياجات اصلى زن است. آنچه يك زن در زندگى معمولى خود خرج تجمل و زينت و خودآرايى مى‏كند برابر است با مخارج چندين مرد. به تجمل به نوبت خود ميل به تنوع و تفنن را در زن به وجود آورده است. براى يك مرد يك دست لباس تا وقتى قابل پوشيدن است كه كهنه و مندرس نشده است، اما براى يك زن چطور؟ براى يك زن تا وقتى قابل پوشيدن است كه جلوه تازه ‏اى به شمار رود. اى بسا كه يك دست لباس يا يكى از زينت آلات براى زن ارزش بيش از يك بار پوشيدن را نداشته باشد. توانايى كار و كوشش زن براى تحصيل ثروت از مرد كمتر است، اما ثروت زن به مراتب از مرد افزونتر است. 5⃣بعلاوه زن باقى ماندن زن، يعنى باقى ماندن جمال و نشاط و غرور در زن، مستلزم آسايش بيشتر و تلاش كمتر و فراغ خاطر زيادترى است. اگر زن مجبور باشد مانند مرد دائماً در تلاش و و در حال دويدن و پول درآوردن باشد، غرورش در هم مى‏ شكند، چينها و گره‏هايى كه گرفتاريهاى مالى به چهره و ابروى مرد انداخته است در چهره و ابروى او پيدا خواهد شد. مكرر شنيده شده است زنان غربى كه بيچاره ‏ها در كارگاهها و كارخانه ‏ها و اداره ‏ها اجباراً در تلاش معاشند، آرزوى زندگى زن شرقى را دارند. بديهى است زنى كه آسايش خاطر ندارد، نخواهد يافت كه به خود برسد و مايه سرور و بهجت مرد نيز واقع شود. ❕لذا نه تنها مصلحت زن، بلكه مصلحت مرد و كانون خانوادگى نيز در اين است كه زن از تلاشهاى اجبارى خردكننده معاش معاف باشد. مرد هم مى‏ خواهد كانون خانوادگى براى او كانون آسايش و رفع خستگى و فراموشخانه گرفتاريهاى بيرونى باشد. زنى قادر است كانون خانوادگى را محل آسايش و فراموشخانه گرفتاريها قرار دهد كه خود به اندازه خسته و كوفته كار بيرون نباشد. واى به حال مردى كه خسته و كوفته پا به خانه بگذارد و با همسرى خسته ‏تر و كوفته ‏تر از خود روبرو شود. لهذا آسايش و سلامت و نشاط و فراغ خاطر زن براى مرد نيز ارزش فراوان دارد. ❕زن از جنبه مالى و مادى نيازمند به مرد آفريده شده است و مرد از جنبه روحى. زن بدون اتكاء به مرد نمى‏ تواند نيازهاى فراوان مادى خود را- كه چندين برابر مرد است- رفع كند. از اين رو اسلام قانونى زن (فقط همسر قانونى او را) نقطه اتكاء او معين كرده است. 👌زن اگر بخواهد آن‏طور كه دلش مى‏ خواهد با تجمل زندگى كند، اگر به همسر قانونى خود متكى نباشد به مردان ديگر خواهد شد. اين همان وضعى است كه مع الاسف نمونه‏ هاى زيادى پيدا كرده و رو به افزايش است. ❕فلسفه تبليغ عليه نفقه‏ هم به این بازگشت می کند که مردان اين نكته را دريافته‏ اند و يكى از علل تبليغ عليه نفقه زن بر شوهر همين است كه احتياج فراوان زن به پول اگر از شوهر بريده شود زن به آسانى به دامن خواهد افتاد. 📚مجموعه آثار شهید مطهری ج19 ص 222 👌البته همان خدایی که پرداخت هزینه های زن را بر واجب کرده است ، بر زن هم واجب کرده است که در برابر شوهر باید تمکین داشته باشد و اگر به این نکته توجه نکند حق را ندارد . 📚وسائل الشیعه ج21 ص 517 باب 6 ❕این نه به خاطر آن است که فلسفه نفقه تنها تمکین است ، بلکه به خاطر افزایش توجه زن به اهمیت تمکین است تا مبادا مردان به خاطر کوتاهی زنان در این مساله به انحراف کشیده شده و کانون خانواده و جامعه از هم شود . 🍁🌳 @p_eteghadi 🌳🍁