eitaa logo
پرتو اشراق
784 دنبال‌کننده
25.9هزار عکس
14.3هزار ویدیو
58 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🔺 آمریکا بدون لاریجانی و روحانی هیچ غلطی نمی تواند بکند...!!! 🌐 @partoweshraq
✌ مرحبا بر بصیرت و دوراندیشی رهبر انصارالله یمن؛ 🔺برخلاف خیلی از کسانی که مدعیِ بلد بودن زبان دنیا و باسوادی هستند، خوب می‌داند با آمریکا که عامل اصلی جنایات در یمن است چطور برخورد کند!! 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 🔺امیر عباس فخرآور مزدور سرویس جاسوسی آمریکا در مصاحبه با شبکه سعودی و تجزیه طلب کلمه، از طرح ترور توسط آمریکا خبر داد. 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 فرازی از #زیارت_امام_رضا(ع) ▪ خدايا درود فرست بر على بن موسى الرضا، آن پسنديده پيشگاهت و بنده و ولىّ دينت، قيام كننده به دادگرى و دعوت كننده به سوى دين تو، و دين پدران راستگويش. 🌐 @partoweshraq
(علیه السلام) تنبیه می کند!! 👤 دربان خلیفه هشتم (صلی الله علیه وآله) حضرت امام رضا (علیه السلام) شرفیاب شد و عرض کرد: ✋🏻چند تنی آمده و اجازه شرفیابی می خواهند، خود را شیعه علی (علیه السلام) معرفی می کنند! 🌹 امام فرمود: بگو بروند، کار دارم! ☀ روز دوم آمدند و همان گونه با دربان سخن گفتند، جواب هم همان بود! 👣 روز سوم آمدند و چنان گفتند و چنین شنیدند... تا دو ماه بر این منوال گذشت، آنان هر روز می آمدند و سخن خود را تکرار می کردند، ولی جواب همان بود! 👥👥 وقتی که از سعادت زیارت آن حضرت ناامید شدند، به دربان گفتند: خدمت امام عرض کن، ما شیعیان پدرت علی بن ابی طالب هستیم و بر اثر این که شما ما را به حضور نطلبیده اید مورد سرزنش دشمن قرار گرفته ایم؛ اگر این بار برگردیم و موفق به زیارتت نشویم، آن قدر شرمنده شده ایم که از شهر و دیار خود می‌گریزیم، چون طاقت شنیدن سرزنش های تلخ دشمنان را نداریم. 🌹امام هشتم اجازه داد. 👥👥 آن ها شرفیاب شدند. سلام کردند. 🌹امام جواب سلامشان را نداد و اجازه نشستن هم عنایت نفرمود! 👣 همان طور که ایستاده بودند عرض کردند: ⁉ یا بن رسول الله! این همه بی لطفی و اجازه شرفیابی ندادن از چیست؟! آیا برای ما دیگر چیزی می ماند؟! 🌹 امام فرمود: 🔅«ما اصابکم من مصیبة فبما کسبت ایدیکم؛ 🔅هرچه به شما رسیده، از دست خودتان بوده است». 🔅من در این کار از خدا و رسول (صلی الله علیه وآله) و اجداد طاهرینم پیروی کردم، آن ها بر شما خشمگین هستند!! 👥👥 عرض کردند: چرا یا بن‌ رسول الله؟ 🌹امام فرمود: چون به دروغ ادعا کردید که علی بن ابی طالب هستید، وای بر شما! شیعه علی، است و ، است و و ، کسانی که نافرمانی علی (علیه السلام) را نکردند و بر خلاف نواهی او قدمی بر نداشتند! شما می گویید: ⚠ ما شیعه علی (علیه السلام) هستیم، ولی بیش تر رفتارتان با رفتار علی (علیه السلام) مخالف است، دراطاعت از اوامر او کوتاهی می کنید، در ادای حقوق برادرانتان، سستی نشان می دهید، جایی که بایستی کنید نمی کنید و جایی که نباید بکنید می کنید. اگر شما می گفتید: ما دوستان علی هستیم و دوستدار دوستان او و دشمن دشمنان او، ادعای شما را ناپسند نمی شمردم، ولی این مقام عالی را که ادعا کردید، اگر کردار شما بر راستی گفتار شما گواه نباشد، هلاک خواهید شد، مگر آن که رحمت پروردگار شامل حالتان بشود. 👥👥 گفتند: یابن رسول الله! ما از این گفته استغفار می نماییم و توبه می کنیم، همان طوریکه حضرتت که بر همه ما پیشوا هستید، به ما تعلیم فرمودید. ✋🏻ما می گوییم: ما دوستان شما هستیم و دوستدار دوستان شما و دشمن دشمنان شما. 🌹خلیفه هشتم، حضرت امام رضا (علیه السلام) فرمود: 🔅آفرین بر شما ای برادران من و اهل دوستی من، بالا بیایید، بالا بیایید. 👣امام آن ها را آن قدر بالا برد تا به خود بچسبانید، سپس به دربان رو کرد و پرسید: ❓چند بار این ها را بر گردانیدی؟ 👥👥 عرض کردند شصت بار! 🌹امام فرمود: اکنون از طرف من، شصت بار پی در پی، نزدشان می روی و سلام مرا می رسانی و از وضع آنها و عیالاتشان استفسار می کنی و به آنها کمک می کنی و مورد عطا قرارشان می دهی، چون گناه خود را با توبه و استغفار شستند و اکنون شایسته احترامند، زیرا که ما را دوست دارند. 📚 بحارالأنوار، ج ۶۵، ص ١۵٨. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
4_5974050800064792003.mp3
9.74M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🌹 مهربانی (ع) 🎙حجت‌ الاسلام 🌐 @partoweshraq 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕑 💠🌹💠 🎬 🏴 زیارت (علیه‌ السلام)، اَفضل از حج 🌷 به مناسبت حضرت ثامن‌ الحجج (علیه‌ السلام) ❓سؤال: آقا، مشهد می‌روم. ☑ جواب: [لبخندی می‌زنند و سری تکان می‌دهند] شاید افضل از حج باشد. ❓سؤال: نماز «واعَدنا» سورۀ توحید هم دارد؟ ☑ جواب: بهتر است [توحید هم خوانده شود]. ❓سؤال: یک چیزی گم کرده‌ام، خیلی برایم مهم است. ☑ جواب: «اَصْبَحْتُ فِی اَمانِ الله، اَمْسَیْتُ فِی جَوارِ الله» [را] تکرار کنید. 🌐 @partoweshraq
🕓 💠🚻💠 🔺با ماده مخدری معروف به « » آشنا شوید و مراقب باشید، مخصوصاً دختران جوان! ⚠جنس آن شبیه کاغذ خشک کن یا پارچه است و اثرات توهم زایی و تخریب آن ٢٠ تا ٨٠ برابر است. 🌐 @partoweshraq
💐 به آخرین پنجشنبه ماه صفر رسیدیم؛ به یاد همه مسافران بهشتی آنان که روزی عزیز دل کسی بودند و امروز عکسی هستند در قاب خاطره‌ای در ذهن و حسرتی بر دل شادی روح رفتگان، فاتحه و صلوات: 🌹 الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم 🌐 @partoweshraq
پرتو اشراق
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار #جان_شیعه_اهل_سنت؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت سیصد و ششم 👌🏻هر چند نتوانسته بودم مادر شوم، اما به همان هشت ماهی که کودکی را در جانم پرورش داده و طعم تلخ مرگ فرزندم را چشیده بودم، بیش از همه دلم برای مادر حضرت علی اصغر (علیه‌السلام) آتش گرفته بود که می‌دانستم پَر پَر زدن پاره تن یک مادر چه داغی به دلش می‌گذارد و خوش به سعادت حضرت رباب (علیها‌السلام) که این مصیبت سخت و سنگین را در راه خدا صبورانه تحمل کرده بود و شاید همین احساس همدردی‌ام با این بانوی بزرگوار بود که دلم را به دنیایی دیگر بُرد و آهسته مجیدم را صدا زدم: ❓مجید! اگه من خدا رو به حق حضرت علی‌اصغر (علیه‌السلام) قسم بدم، دوباره به من بچه میده؟ یعنی میشه من دوباره مادر بشم؟ ✋🏻که باور کرده بودم خدا بندگان عزیزی دارد که به حرمت ایشان، گره از کار ما می‌گشاید و حالا چشم امیدم به دستان کوچک حضرت علی‌اصغر (علیه‌السلام) بود تا به شفاعت کریمانه‌اش، دامن مرا بار دیگر به قدم‌های کودکی سبز کند! 👁 در برابر لحن معصومانه و تمنای عاجزانه‌ام، نگاهش لرزید و با لحنی لبریز ایمان پاسخ داد: - «ان‌شاءالله...» و من دیگر جرأت نکردم قدمی فراتر بروم که شاید هنوز هم نمی‌توانستم همچون شیعیان، در میدان شفاعت اولیای الهی جانانه یکه تازی کنم که تنها آرزویش از دلم گذشت و دیگر چیزی به زبان نیاوردم. 📲 چیزی به اذان ظهر نمانده و مشغول تهیه نهار بودم که موبایل مجید به صدا در آمد. 🏻از پاسخ سلام و احوالپرسی‌اش فهمیدم عبدالله است و همچنانکه پیاز را در روغن تفت می‌دادم، گوش می‌کشیدم تا ببینم با مجید چه کاری دارد، ولی صدای مجید هر لحظه آهسته‌تر می‌شد و دیگر نمی‌فهمیدم چه می‌گوید که با دلواپسی غذا را رها کرده و از آشپزخانه بیرون آمدم. 🚪مجید کلافه دور اتاق می‌چرخید و با کلماتی کوتاه، پاسخ صحبت‌های طولانی عبدالله را می‌داد که بلاخره خداحافظی کرد و من بلافاصله پرسیدم: ❓چی شده؟ 🏻به سمتم که چرخید، رنگ از صورتش پریده بود و لب‌هایش جرأت تکان خوردن نداشت. 💓 قلبم سخت به تپش افتاد و با صدایی بلند، اوج اضطرابم را نشانش دادم: ❓چی شده مجید؟ چرا حرف نمی‌زنی؟ 🚪🛋 موبایلش را روی مبل انداخت و می‌خواست خونسردی‌اش را حفظ کند که با لحنی گرفته تکرار کرد: 🏻چیزی نشده... 🛋 در برابر نگاه وحشت‌زده‌ام روی مبل نشست و با صدایی که از شدت ناراحتی خَش افتاده بود، آغاز کرد: 🏻عبدالله بود، گفت یکی از بچه‌های نیرو انتظامی که از زمان سربازی باهاش رفیق بوده، یه خبری از ابراهیم بهش داده... 💔 و تا نام ابراهیم را شنیدم، بند دلم پاره شد و پیش از آنکه چیزی بپرسم، خودش خبر داد: - ابراهیم رو موقع ورود به ایران تو مرز ترکیه گرفتن، مثل اینکه می‌خواسته قاچاقی وارد کشور بشه، الانم بازداشته. عبدالله زنگ زده بود که خبر بده داره میره اونجا، ببینه چه شده. 🚪🛋 دیگر نتوانستم سرِ پا بایستم که روی مبل نشستم و با صدایی که از ترس به لکنت افتاده بود، پرسیدم: ⁉ ابراهیم که رفته بود قطر، ترکیه چی کار می‌کرده؟! 🏻و مجید هم از چیزی خبر نداشت که نفس بلندی کشید و پاسخ داد: - نمی‌دونم. عبدالله هم گیج بود، تازه برای امشب بلیط گرفته بود که بره اونجا ببینه چه خبره... 🏻و هنوز حرفش به آخر نرسیده، با دستپاچگی سؤال کردم: ⁉ حالا چی میشه؟ زندانی‌اش می‌کنن؟! 🏻از روی تأسف سری تکان داد و گفت: - نمی‌دونم الهه جان! بلاخره می‌خواسته غیر قانونی وارد کشور بشه. 👁 و می‌دید رنگ از صورتم پریده و دستانم آشکارا می‌لرزد که مستقیم نگاهم کرد و با حالتی مردانه نهیب زد: ❓آروم باش الهه! چرا انقدر هول کردی؟ چیزی نشده! خدا رو شکر که بلاخره یه خبری ازش شد. حداقل الان می‌دونیم زنده اس و تو کشور خودمونه! 🏻 زبانم بند آمده و نمی‌توانستم چیزی بگویم که از آنچه می‌ترسیدم به سر برادرم آمد؛ به طمع پول و به فریب پدر راهی قطر شد و زندگی‌اش را چه ساده تباه کرد و باز دل نگران لعیا و برادرزاده عزیزم بودم که با پریشانی پرسیدم: ❓لعیا هم خبر داره؟ 🏻و مجید با ناراحتی پاسخ داد: - نه! عبدالله هم خیلی تأکید کرد که لعیا چیزی نفهمه تا تکلیف ابراهیم مشخص شه!! 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
پرتو اشراق
🕠 📚 #داستان_دنباله_دار #جان_شیعه_اهل_سنت؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗
🕠 📚 ؛ 💚 ☪ عاشقانه ای برای مسلمانان ✒ نویسنده: فاطمه ولی‌نژاد 🔗 قسمت سیصد و هفتم 🚪گوشه اتاق روی زمین چمباته زده و سرم را به دیوار گذاشته بودم که دیگر کاری جز این از دستم بر نمی‌آمد. ‼نه می‌توانستم عزاداری کنم که داشتن چنین پدری مایه شرمم بود، نه می‌توانستم روی غلیان غمم سرپوش بگذارم که به هر حال پدرم را از دست داده و حالا حقیقتاً یتیم شده بودم!! 🏻مات و مبهوت اخبار هولناکی که از میان دو لب خشک و سفید عبدالله شنیده بودم، از صبح لب به چیزی نزده و حتی قطره اشکی هم نریخته و تنها به نقطه‌ای نامعلوم خیره شده بودم. 🇮🇶✊🏻🇸🇾 در روزگاری که مردم عراق و سوریه برای دفاع از کشورشان در برابر خون‌آشام‌های تکفیری قیام کرده و حتی مسلمانانی از ایران و لبنان و افغانستان به حمایت از مقدسات اسلامی رهسپار مناطق جنگ با داعش و دیگر گروه‌های تروریستی شده بودند، پدر من به هوای هوس عشقی شیطانی و برادرم به طمع روزی صد دلار، عازم سوریه شده و به بهانه مزدوری برای این حیوانات درنده، دنیا و آخرت خودشان را تباه کرده بودند!!! 🔥 هر چند نه ابراهیم به دستمزد آدمکشی‌اش رسیده و نه پدر بهره‌ای از این عشوه‌گری‌های نوریه بُرده بود؛ ابراهیم اعتراف کرده بود که نوریه سر به فرمان کثیف جهاد نکاح سپرده و همچنانکه در عقد پدر بوده، خودش را در اختیار دیگر تروریست‌ها قرار می‌داده و وقتی پدر پیرم از اینهمه تن‌فروشی‌اش به ستوه آمده و اعتراض می‌کند، به جرم مخالفت با فتوای مفتی‌های تکفیری، کشته شده و اگر غلط نکنم یکسر به جهنم رفته است!!! 🚚 ابراهیم هم که با چشم خودش شاهد اینهمه جنایات وحشتناک بوده، از اردوگاه تکفیری‌ها می‌گریزد و شاید خدا به لعیا و دختر خردسالش رحم کرده بوده که جانش را نگرفته بودند که خودش اعتراف کرده هر کس قصد خروج از گروه را می‌کرده، اعدام می‌شده و معجزه‌ای می‌شود که برادر من خودش را به ترکیه رسانده و از آنجا قصد بازگشت به وطن را داشته که در مرز بازداشت می‌شود. 💔 لعیا هم به گمانم دیگر تمایلی به ادامه زندگی با ابراهیم نداشت که وقتی فهمید شوهرش چه کرده، دیگر حرفی نزد و لابد رفت تا تقاضای طلاقش را بدهد. 👨🏻 بیچاره عبدالله به چه حالی از این خونه بیرون رفت که حتی توان دلداری دادن به من هم برایش نمانده بود و رفت تا شاید در خلوتی مردانه، اینهمه درد و مصیبت را فریاد بزند. 🏻حالا من مانده بودم و جان پدرم که چه ساده از دستش رفت و زندگی برادرم که چه راحت فنا شد و اینها همه غیر از سرمایه زندگی و یک عمر قناعت ورزی‌های مادرم بود که به چنگ برادران نوریه به تاراج رفت؛ ابراهیم خبر داده بود نوریه تمام پول حاصل از فروش نخلستان‌ها و خانه قدیمی‌مان را برای قتل عام مسلمانان بی‌گناه سوریه، در جیب تروریست‌ها ریخته و خرج ریختن خون مُشتی زن و بچه بی‌دفاع کرده است. 💓 دلم می‌سوخت که پدرم با همه کج خلقی‌ها و خودسری‌هایش، یک مسلمان مقید بود و در هم بستری با زنی شیطان صفت، نه فقط سرمایه سال‌ها زحمت که به همه داشته‌هایش چوب حراج زد و با ننگ مسلمان کُشی از این دنیا رفت! 💓 جگرم آتش می‌گرفت که ابراهیم با همه نیش و کنایه‌های زبان تلخ و دل پُر حرص و طمعش، مرد زندگی بود و در هم کاسه شدن با مزدوران دشمنان اسلام، زندگی و همسر و دخترش را از دست داد و هنوز هم نمی‌دانستم چه سرنوشتی انتظارش را می‌کشد که تازه باید مکافات جنایت‌هایش را پس می‌داد. 🚨🔰 لینک برای دوستانی که تازه وارد کانال شدند: 🔗 eitaa.com/partoweshraq/8 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 برای خواندن داستان های دنباله دار، به ما بپیوندید... ▶🆔: @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕕 💠🌷💠 🎬 💔 خبر شهادتش را دو هفته پیش به رفیقش داده بود! 🌷 شهید : ▪به من در شب جدم رسول الله مژده بهشت را داده اند...! 🎙همسر شهید 🌐 @partoweshraq
e31123132428abbfbb70a1790f40d09a970999f2.mp3
7.66M
🎧 | زیبا و دلنشین 🎼 زدم آقا باز به شما رو، دلم رو کردم آب و جارو... 🎤 کربلایی 🌷 تقديم به روح پرفتوح جانباز شهید نیروی انتظامی 💚 ، شب زیارتی ارباب بی کفن 🌐 @partoweshraq
🌹امیرالمؤمنین(ع) می‌فرمایند: ▪پارهٔ وجود من در سرزمین توس دفن می‌شود و کسی که او را از هر کجا «عارفاً بحقه» زیارت کند، یعنی او را امام بداند و به امامت او اعتقاد داشته باشد، بدنش بر آتش جهنم حرام می‌شود. 🌐 @partoweshraq
💚 🌹 «مادرت» خواست اگر مُزدِ عزا را بدهید 🌙 « » است به ما «کرب و بلا» را بدهید 🌙 پیرُهن هایِ عزا دستِ تو باشد خوب است... 🌹 به اماناتِ حرم، مشکیِ ما را بدهید 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌺 حلول ماه بر تمامی عاشقان ائمه طاهرین (ع) مبارک باد. 🌐 @partoweshraq
🗓 📚⏳ 🌌 در شب اول ، ۱۳ سال پس از بعثت چه اتفاقی افتاد؟ 🕝🕖🕜 ...در چنین شبی، (صلی الله علیه و آله) از شر کفار از مکه به مدینه نمودند. 🌌 در آن شب آقا و مولایمان (علیه السلام) جان نثاری فرموده به جای رسول گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) در بستر ایشان خوابیدند... (۱) 📖 به این مناسبت آیهء ۲۰۷ سورهء بقره در شأن علی بن ابی طالب (علیهماالسلام) نازل شد (۲): 🔅«وَ مِنَ النّاسِ مَن يَشري نَفسَهُ ابتِغاءَ مَرضاتِ الله والله رئؤفٌ بِالعِبادِ»: 🔅از مردم کسی هست که جان خویش را در راه رضایت خداوند می فروشد و خدا بر بندگان مهربان است. ⚜ غزالی از علمای اهل تسنن در کتابش (۳) آورده: 🔅در شبی که امیرالمؤمنین به جای پیامبر خوابید، به و خطاب رسید که من بین شما دو نفر برادری قرار دادم و عمر یکی از شما را بیش از دیگری قرار دادم، کدامیک از شما می کند که از آنِ دیگری باشد؟ ⏳هر دو عمر طولانی را برگزیدند! 🌍 خطاب آمد: به زمین نگاه کنید و ببینید که چگونه علے حیات خود را به برادرش پیامبر ایثار نموده و به جای او خوابیده و جان خود را فدای جان او نموده است؛ به زمین بروید و او را از دشمنان حفظ کنید. ⚜⚜ آنان آمدند و جبرئیل بالای سر امیرالمؤمنین و میکائیل سمت پاهای آن حضرت نشست و ندا کرد: 🔅تبریک بر چون تویی ای علی بن ابیطالب، خداوند در جمع ملائکه به تو مباهات فرمود. (۴) 📖 اینجا بود که آیهء شریفه نازل شد. 👌🏻لازم به ذکر است پیامبر (صلی الله علیه و آله)، ۱۳ سال پس از به مدینه فرمودند و خود ایشان دستور « » را وضع نمودند؛ و در زمان عمَر، حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام آن را به تفصیل بیان نموده و تقویم هجری قمری اسلامی، از هجرت رسول خدا (صلی الله علیه و آله) قرار داده شد و نسبت وضع تاریخ قمری به دیگران اشتباه است. (۵) 1⃣ بحارالأنوار، ۱۱۵/۱۹. 2⃣ مستدرک حاکم، ۴/۳؛ اسدالغابه ۲۵/۴؛ تاریخ دمشق ۶۷/۴۲؛ ج آخر المطالب ۲۱۷/۱؛ ینابیع الموده ۲۷۳/۱؛ تفسیر کبیر ۲۰۴/۵؛ شواهد التنزيل ۱۲۳/۱ ؛ شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید ۲۶۲/۱۳؛ الصحیح من السيرة ۳۳/۴ ؛... (همه از مدارک اهل تسنن). 3⃣ احیاء العلوم، کتاب هفتم، در بحث ایثار نفس. 4⃣ شواهد التنزيل ۱۲۳/۱؛ جواهر المطالب ۲۱۷/۱؛ کفایة الطالب ص۲۳۹؛ ینابیع الموده ۲۷۴/۱؛ تذکرة الخواص ص ۴۰؛ اسدالغابة ۲۴/۴؛ تاریخ یعقوبی ۳۸/۲؛ و ...(همه از مدارک اهل تسنن) 5⃣ بحارالانوار، ۳۵۰/۵۵؛ تاریخ طبری ۱۱۰/۲. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
🌹 سیمای درخشان ولی را #صلوات 🌹 آن چهره پاک منجلی را صلوات 🌹 گنجینه علم و حلم و ایمان و شرف 🌹 مرات خدانما علی را صلوات 💚 الَّلهُمَّ صلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و آلِ مُحَمَّد و عجِّل فَرَجَهُم 🌐 @partoweshraq #شعر
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🔥 توطئه شورای بعد از (صلے الله‌ علیه‌ و آله) 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
4_5972033230587561305.mp3
5.2M
🕥 💠📢💠 ؛ رسـانـہ شیعـہ 🎧 | 🔥 توطئه شورای بعد از (صلے الله‌ علیه‌ و آله) 🎙حجت الاسلام 🌐 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا