eitaa logo
پرتو اشراق
809 دنبال‌کننده
28.2هزار عکس
17.2هزار ویدیو
74 فایل
🔮 کانال جامع با مطالب متنوع 🏮شاید جواب سئوال شما اینجا باشد! 📮ارتباط با مدیر: @omidsafaei 📲 کپی برداری مطالب جهت نشر معارف اهل بیت(ع) موجب خوشحالی است! 🔰 کانال سروش پلاس: 🆔 sapp.ir/partoweshraq
مشاهده در ایتا
دانلود
🌹 مسئولی از جنس مردم 📮 !! 👳🏻 از صحابه ایرانی و مشهور (ص) بود، او انسانی خردمند و طراح اصلی کندن ، در جنگ خندق بود که در اواخر عمر خود نیز استاندار مدائن شد. 👴🏼 روزی مردی از اهل شام که بار کاه با خود حمل می‌کرد، به مدائن رسید، نگاه خسته‌اش را به این طرف و آن طرف چرخاند شاید کسی را بیابد و به او کمک کند، وقتی سلمان را دید، او را نشناخت و گفت: 👈🏻 های! این بار را بردار! 👳🏻 سلمان محمدی(ص) دسته کاه را بلند کرد، بر سر گذاشت و به سمت خانه آن مرد به راه افتاد!! 👥👥 در بین راه، مردم، سلمان را دیدند که بار کاه را بر روی سر گذاشته و برای آن مرد حمل می‌کند!! 🗣 کسی از میان مردم با تعجب و سرزنش به آن مرد گفت: هیچ می‌دانی این فرد که بار تو را بر دوش می‌کشد سلمان است؟! 👴🏼 رنگ از روی مرد پرید، بی‌درنگ رفت تا بار را از سلمان بگیرد و در همان حال شروع به عذرخواهی کرد و گفت: ✋🏻 ای مهربان، به خدا من تو را نشناختم، چرا چنین کاری کردی؟ 👴🏼 و بار را در دست گرفت، اما سلمان بار را از بالای سر پایین نگذاشت و گفت: 👳🏻 تا بار را به خانه‌ات نرسانم، آن را بر زمین نخواهم گذاشت!! 🔅چو نیکی نمایدت گیتی خدای 🔅تو با هر کسی نیز نیکی نمای 📗 منبع: با اقتباس و ویراست از قصص الاخلاق. 🌹 اَلّلهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وَ عَجِّل فَرَجَهُم 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
📖 آیه‌ای که را از کشته شدن نجات داد!! ⛺ در صبح ، شمر، اصرار داشت که پشت خیمه ها بیاید بلکه بتواند دست به جنایتی بزند، ولی نمی دانست که (علیه السّلام) دستور داده اند که خیمه ها را از نزدیک یکدیگر، به شکل منحنی قرار داده و پشت آنها را بکنند و در آن آتش برپا کنند، تا دشمن نتواند حمله کند. 🗣 وقتی شمر با آن وضع مواجه شد، ناراحت شده و شروع به فحاشی کرد. 🏹 یکی از اصحاب عرض کرد: یا اباعبدالله! اجازه دهید او را با یک تیر، از پای درآوریم. 🌷 حضرت فرمودند، نه! 👌او چنین پنداشت که حضرت، شمر را نمی شناسد و به خبث باطنی او متوجه نیست، عرض کرد: من او را می شناسم که چه آدم شقی و پستی است. 🌷 امام فرمود: من هم می شناسم! ⁉ عرض کرد: پس چرا اجازه نمی دهید؟! 🌷 فرمود: من نمی خواهم را شروع کرده باشم، تا آنها دست به جنگ و خونریزی نزنند من دست به جنگ و مبارزه نمی زنم و این اصل قرآنی را محترم می شمارم که خداوند می فرماید: 🔅«اَلشَّهْرُ الْحَرامُ بِالشَّهْرِ الْحَرامِ وَالْحُرُماتُ قِصاصُ فَمَنِ اعْتَدی عَلَیْکُمْ فَاعْتَدُوا عَلَیْهِ بِمِثْلِ مَا اعْتَدی عَلَیْکُمْ وَاعْلَمُوا اَنَّ اللّهَ مَعَ الْمُتَّقینَ»؛ 🔅 در برابر ماه حرام، (اگر دشمنان، احترام آن را شکستند، و در آن با شما جنگیدند، شما نیز حق دارید مقابله به مثل بکنید) و تمام حرام‌ها قابل قصاص است و بطور کلّی هر کس به شما تجاوز کرد، همانند آن بر او تعدّی کنید، و از خدا بپرهیزید و زیاده روی نکنید و بدانید خداوند با پرهیزگاران است. ✍ عبدالکریم پاک نیا، کتاب «جلوه هایی از نور قرآن». 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
⚜️ ! 🤲🏽 نماز می خواندم که صدای الله اکبر عده ای را شنیدم! 👥👥 بعد از نماز به کوچه رفتم و به دنبال جمعیت به راه افتادم. ❓پرسیدم: چه شده؟ این جمعیت کجا می روند؟ ⚔️ یکی گفت: مگر نمی دانی؟! با حدود ده هزار نفر به سمت مدینه در حرکت است! آنان هزاران مرد جنگی، هزار اسب و سیصد شتر دارند و می خواهند را ویران کنند! ⏳درنگ جایز نبود. مردم خود را به (صلی الله علیه و آله) رساندند. گروهی در حال تهیه ساز و برگ جنگ بودند. 👥 همه از یکدیگر می پرسیدند: ❓چگونه و در کجا می جنگیم؟ پیامبر چه تصمیمی خواهد گرفت؟ 🌹پیامبر خدا جلسه ای ترتیب داد و نظر مردم را پرسید. - یا رسول الله! در شهر بمانیم و دفاع کنیم. تعداد ما کمتر از آنها است. - ای رسول خدا! اگر در شهر بمانیم، می گویند ترسیدند و مرد میدان نیستند! 🌹 سلمان! نظر تو چیست؟ - سرور من! در سرزمین ما، هر گاه لشکری قصد تجاوز به شهری را داشت، دور شهر را خندق می کندند و فقط در مناطق خاصی که نداشت، می جنگیدند. فکر می کنم بتوانیم این جا هم از آن روش استفاده کنیم. 👁️ اصحاب با نگاه های پرسشگرانه، اما امیدوار به هم نگاه کردند. او بود و غیر عرب. 💭 من هم فکر نمی کردم پیامبر نظر را قبول کند، ولی دیدم از همه زودتر بیل و کلنگ به دست گرفت. (۱) 📚 پی نوشت: بحار الانوار، ج ۲۰، ص ۲۱۷. 📗 حیات پاکان / ۱ داستان هایی از زندگی ، امیر مؤمنان و حضرت فاطمه (علیهم السلام)، مهدی محدثی‏. 📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق 🔰 به ما بپیوندید... ▶🆔 eitaa.com/partoweshraq ▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🏴 هفت مصیبت بزرگی که بر اسرای آل الله در شام وارد آمد! 🌒 به مناسبت اول ، ورود اسرا به دروازه شام 📚 در آمده، از (علیه السلام) پرسیدند:‌ ❓سخت ترین مصائب شما در سفر کجا بود؟ 🌷 در پاسخ سه بار فرمودند: الشّام، الشّام، الشّام! ▪️امان از شام! 📚 طبق روایت دیگر امام سجاد (علیه السلام) به نعمان بن منذر مدائنی فرمود: ▪️ «در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از آغاز اسیری تا آخر، چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود: ◼️ ۱. ستمگران در شام اطراف ما را به شمشیرهای برهنه و استوار کردن نیزه‌ها احاطه کردند و بر ما حمله می‌نمودند و در میان جمعیت بسیار نگه داشتند و ساز و طبل می‌زدند. ◼️ ۲. سرهای شهداء را در میان هودج های زن‌های ما قرار دادند. سر پدرم و سر عمویم عباس(ع) را در برابر چشم عمه هایم زینب و ام کلثوم (علیهاالسلام) نگه‌ داشتند و سر برادرم علی اکبر و پسر عمویم قاسم (علیهم السلام) را در برابر چشمان خواهرانم سکینه (سلام الله علیها) و فاطمه (سلام الله علیها) می‌آوردند و با سرها بازی می‌کردند و گاهی سرها به زمین می‌افتاد و زیر سم سُتوران قرار می‌گرفت. ◼️ ۳. زن‌های شامی از بالای بام‌ها، آب و آتش بر سر ما می ریختند، آتش به عمامه‌ام افتاد و چون دست‌هایم را به گردنم بسته بودند نتوانستم آن را خاموش کنم. عمامه‌ ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزاند. ◼️ ۴. از طلوع خورشید تا نزدیک غروب در کوچه و بازار با ساز و آواز ما را در برابر تماشای مردم در کوچه و بازار گردش دادند و می‌گفتند: «ای مردم! بکُشید این‌ها را که در اسلام هیچ گونه احترامی ندارند؟!» ◼️ ۵. ما را به یک ریسمان بستند و با این حال ما را در خانه یهود و نصاری عبور دادند و به آن ها می‌گفتند: این‌ها همان افرادی هستند که پدرانشان، پدران شما را (در و و...) کشتند و خانه‌های آن‌ها را ویران کردند. امروز شما انتقام آن‌ها را از این‌ها بگیرید. ◼️ ۶. ما را به بازار برده فروشان بردند و خواستند ما را به جای غلام و کنیز بفروشند ولی خداوند این موضوع را برای آن ها مقدور نساخت. ◼️ ۷. ما را در مکانی جای دادند که سقف نداشت و روزها از گرما و شب‌ها از سرما، آرامش نداشتیم و از تشنگی و گرسنگی و خوف کشته شدن، همواره در وحشت و اضطراب به سر می‌بردیم. 📓 برگرفته از:‌‌ تذكرة الشهداء ملاحبيب كاشاني. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
پرتو اشراق
🌟 شجاعت و رشادت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در کلام حذیفه یمانی 📚 علامه کبیر مقدس اردبیلی (رضوان الله علیه) عالم بزرگ شیعه می‌نویسد: 🌴 ربیعه سعدی به خدمت رفت و گفت: ✋🏻یا اباعبدالله، اگر ما از علی (علیه السلام) چیزی نقل می‌کنیم، اهل بصره می‌گویند شما در باب دوستی افراط می‌کنید. هیچ حدیثی به خاطرت هست که من آن را نقل کنم تا زبان ایشان کوتاه شود؟ 👳🏼‍♂️☝🏻 حذیفه گفت: «به آن خدایی که جان من به دست قدرت اوست که اگر عمل تمام امت محمد (صلی الله علیه و آله) را جمع کنند و در سر ترازویی بگذارند و جنگ على (علیه السلام) را در روز در سر دیگر، البته عمل على (علیه السلام) زیادتی خواهد کرد!» ⁉️ پس ربیعه گفت: این را از ما کی می‌شنوند؟! 👳🏼‍♂️ حذيفه گفت: «چون نشنوند و حال آنکه من و ابوبکر و عمر و جميع اصحاب پیغمبر - در جنگ خندق - حاضر بودیم که عمرو بن عبدود مبارز طلبید و همه لشکر پیغمبر (صلی الله علیه و آله) سرها به زیر افکنده بودیم و قدرت جواب نداشتیم به غیر از علی (علیه السلام) که به برابر او رفت و او را به دوزخ فرستاد... والله که عمل او زیاده است بر عمل اصحاب محمد تا روز قیامت و در غزوه خیبر خود فتح، به دست قلعه گشای آن حضرت واقع شد که مثل مرحب دلاوری را کشت و چنان دری را کند که هفتاد کس حرکتش می‌دادند و در غزوه حنین که مسلمانان به کثرت و بسیاری لشکر قوی دل بودند و چنان شکستی به مسلمانان افتاد که با رسول الله (صلی الله علیه و آله) به غير ۹ کس از بنی هاشم نماندند؛ حضرت امیر جمع کثیری از شجاعان کفار را به قتل آورد که یکی از ایشان «ابوجردل» نام داشت و از سرداران ایشان بود و به غیر این، چهل مبارز دیگر از سرداران آن لشکر را مقتول ساخت به غیر از تابعان ایشان، تا فتح روی نمود حق تعالی این آیه فرستاد: 🔅«ثم أنزل الله سكينته على رسوله و على المؤمنين»؛ 🔅یعنی بعد از آنکه همه گریخته بودند الله تعالی آرام و اطمینان به رسول و مؤمنین فرستاد و مراد از مؤمنان، (علیه السلام) است که به سبب او آن فتح روی نمود». 📚 حدیقة الشیعة، تألیف مقدس اردبیلی، ج ۱، ص ۲۷۱ - ۲۷۲ 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq
🏳 نقش امام علی (ع) در دو جنگ بنی النضیر و بنی قریظه ⚔ جنگ بنى قُرَيظه‌: 🕎 🗿در نبرد (احزاب)، توطئه بزرگ مشركان و يهوديان در هم شكست. در آن نبرد، ، پيمان عدم تعرّض به مسلمانان را شكسته و با مشركان، عليه (صلى الله عليه و آله) همدستى كرده بودند. 🏰 پيامبر خدا، فرداى روز فرار مشركان، عازم در هم شكستن دژ بنى قريظه، آخرين لانه فساد يهوديان در كنار مدينه شد. 🤲🏻 پيامبر خدا، نماز ظهر را خواند و فرمان بسيج داد و فرمود: «نماز عصر را در منطقه بنى قريظه به جا مى‌آوريم». 🌹جلوه شخصيت مولا على عليه السلام در اين حركت نيز چشمگير است، بدين سان كه: 🔅۱. پرچم بلند اسلام در دستان پرتوان على عليه السلام بود. 🔅۲. پيشروان سپاه را على عليه السلام فرماندهى مى‌كرد. 🔅۳. بنى قريظه، آوازه على عليه السلام را شنيده بودند و چون وى را ديدند، فرياد مى‌زدند: «قاتلِ عمرو بن عبدِوُد آمد». ⚜ ابن هشام مى‌گويد: سبب تسليم شدن بنى قريظه به حكميت سعد بن مُعاذ، اين بود كه على عليه السلام فرياد كشيد: ✋🏻 «به خدا سوگند، يا شربتى كه حمزه نوشيد، مى‌نوشم و يا دژ آنان را مى‌گشايم!» 🔅۴. يهوديان، به لحاظ پيوستگى و دوستى ديرينى كه با سعد بن معاذ داشتند، به داورى او كه مى‌پنداشتند به نفع آنان خواهد بود، گردن نهادند و سعد بن معاذ، حكم كرد كه مردان آنها كشته شوند، اموالشان مصادره شود و فرزندانشان اسير گردند. 📚 منبع: دانشنامه امیرالمؤمنین(ع)، ج ۱، ص ۳۰۹ ـ ۳۱۵. 📱ڪـانـال ݐـرٺـو اشـراق 🔰 به ما بپیوندید... 🆔 eitaa.com/partoweshraq 🆔 splus.ir/partoweshraq