eitaa logo
پلاک ۲۵
364 دنبال‌کننده
10.1هزار عکس
2.9هزار ویدیو
23 فایل
﷽ . لَشــکَرِ عَمَلیاتی ۲۵ کَـربَلا یـٰادآوَرِ عَـزمِ غُرورآفَـرینِ فَـهمیده­ هـٰایِ مَکتَب وَاَنـدیشہ حُسِیــن(ع) اَسٺ ...
مشاهده در ایتا
دانلود
پلاک ۲۵
@دیدار با مادرشهیدان سید خیرالله و سیدجواد اسدی.وادامه سخنان این مادر عظیم الشان. (قسمت دوم). # مادرشهید سید جواد گفت : اقاسیدجواد ازنوجوانی به جوانی رسیده بود ودرفعالیت های بسیج محله فعال و مسئولیت نیروی انسانی پایگاه مقاومت بسیج روستای امره را بعهده داشت. به مردم، تعزیه خوانی، نوحه سرایی، ورزشی و... بسیارفعال بود. باعشق واردسپاه ودرلشگر ٢۵کربلا مشغول خدمت وپاسداری ازنظام مقدس جمهوری اسلامی گردید. ازداواج کرد وصاحب یک فرزند بنام سیداحمد شد. همیشه درماموریت های لشگر ٢۵کربلا درجنوب شرق وشمالغرب حضوری فعال داشت. به اویاداوری میکردم که اتفاقی برایت نیفته. سیدجواد لبخند میزد و می‌گفت مادرنگران نباش. ولی من مادربودم براساس گفته های آن بانوی بزرگ، فرزندم سیدخیرالله را تقدیم شد وحال همیشه احساس می‌کردم که دومین فرزندم که باید فدایی اهل بیت علیهم السلام شود سیدجواد هست. لذا دغدغه هایی برای سیدجواد داشتم سال ٩۵ه ش بود که آقا سیدجواد به منزل ماامد وگفت مادر، ان شاء الله دارم میرم ماموریت. فکرمیکردم مثل ماموریت های قبلی مرزهای ایران است. گفت میرم برای دفاع از حرم وحریم اهل بیت علیهم السلام، یک عمراینجا توی روستای امره تعزیه خوانی ومداحی میکردم تامدافع حضرت زینب کبری س) باشم. حالا وقتش شده که بروم ازحرمش دفاع کنم. دشمنان اهل بیت علیهم السلام دنبال خراب کردن واهانت به حرم حضرت زینب (س) هستند باید بروم. اقاسیدجواد، تازه پسرت بدنیا آمده وبچه ات مریض احوال هست. مادرم، این چیزها نمیتونه جلوی تکلیف من رابگیره، بایدبروم. با صحبت هایی که میکرد و محکم وعاشقانه میگفت جلودارش نبودم. باهم روبوسی وخداحافظی وحداشدیم. دلم آرام و قرار نداشت سیدجواد فردای آن روز عازم سوریه شد. خیلی نگران بودم. چندباری تماس گرفت وباهم صحبت میکردیم. # آن سخنان حکیمانه بانویی بودم که درداخل زمین کشاورزی وعده هایی ازبنده گرفته بود. اولین شهید راتقدیم کرده بودیم وحال به انتظار دومین شهیدهستم. خبر شهادت پسرم سید جواد، را حدودا پس ازیک ماه بمادادند. دومین وعده الهی آن بانوی بزرگ محقق شد وفرزندم سیدجواد آسمانی شده بود. سیدجواد ومحقق شدن شهادت دوفرزندم، شخصیت آن بزرگ بانویی که باهم عینی وحضورا صحبت می کردم مشخص شده بود. ان بزرگ بانو حضرت زینب کبری س) بودکه وعده های فدائیان خود را از حدودبیست وهشت سال قبل گرفته بود. سید خیرالله درسال ۶٧ه ش سیدحواد درسال ٩۵ه ش به شهادت رسیدند منتظرپیکرش بودیم که اعلام کردند برگشت پیکرشهید فعلامیسر نیست. ، ماهها، سالها چشمانم وگوشم به درب ها وتلفن هاوصداهایی بود تاخبرش بیاید وپیکرش برگردد. بالاخره بعدازچندسال، تیکه هایی ازاستخوان های سیدجواد برگشت. خداروشاکرشدیم که فرزندانمان درراه اسلام ودفاع از کشور، نظام اسلامی، ولایت وامامت بشهادت رسیدند وما افتخارمیکنیم که دراین راه هزینه هاداده ایم. خیلی دلتنگ فرزندانم میشوم برمزار شان باآنها درددل میکنم. خیلی دوست دارم که نوه عزیزم فرزند سید جواد (سیداحمد) را بیشتر وبیشتر ببینم تا آرامش بیشتری یابم. بهترین راه وروش را، راه وروش حضرت زینب کبری س) میدانم. ما دربرابر حضرت زینب کبری س) هیچ وشرمنده هستیم. والسلام ### حدود یکساعتی درکنار مادرشهیدان بودیم آنقدر زیبا، ارام، باوقار،دلنشین صحبت می کرد وماهم درس هاگرفتیم. یاد وخاطره همه شهیدان کربلای خان طومان بویژه آقا سیدجواد اسدی گرامی باد. صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم. سرتیپ دوم پاسدار حمیدرضا رستمیان از فرماندهان جبهه مقاومت
@بیاد حماسه سازان کربلای خان طومان ٩۵ه ش. (قسمت سی ویکم) حضوری حاج قاسم سلیمانی درمنطقه عمومی خانات حلب با حضور فرماندهان مختلف سوری، لبنانی، عراقی، ایرانی، و... درعصر روز هجدم تشکیل گردید. مورد نظر، گزارشی ازخیانت های دشمنان درشکستن تعهد خود درشرایط آتش بس دادند. استفاده دشمنان ازشرایط فوق بیان شد. عملیات های دشمن درمنطقه یک به یک بررسی وتجزیه وتحلیل گردید. قوا وعملیات اصلی دشمنان درجبهه خان طومان جزبجز بررسی شد وتاکتیک ها وچگونگی عملیات دشمن ارزیابی گردید. سرداردلها حاج قاسم سلیمانی، درمورد مسائل جدید درمنطقه تدابیر و تصمیماتی را اتخاذ کردند. # قاسم سلیمانی فرمودند: شرایط پدافندی ما درخان طومان ازاول ناقص بود وما ضربه پذیر بودیم ولی مجبور به حفظ این منطقه شدیم. لشگر عملیاتی ٢۵کربلا وفاطمیون مقاومت سنگینی وارزشمندی دراین منطقه داشتند. # مقاومت این عزیزان نبود ماباید تمامی فتوحات سال‌های 93 و94 راازدست می‌دادیم ولی مقاومت چندین ساعته مانع ازاین کارشد. شهیدان لشگر وفاطمیون درود و سلام الهی راتقدیم می‌ کنیم. و ازحماسه های این عزیزان قدردانی میکنیم. ازآنچه فکرمیکردیم قوی‌تر ودارای توانایی بیشتری شده اند. باید درمقابل آنان مقاومت وایستادگی کنیم. همه فرماندهان و رزمندگان اسلام باید آماده شرایط سخت تر بوده وملاحظات تاکتیکی و تکنیکی را بدرستی انجام دهید. ادامه دارد سرتیپ دوم پاسدار حمیدرضا رستمیان از فرماندهان جبهه مقاومت
پلاک ۲۵
@مدافعان حرم جمهوری اسلامی ایران. بیست و پنجم(ادامه مقاومت درخارج از خان طومان) /صبح روز هفدهم اردیبهشت بود که پس از عقب نشینی از جبهه خان طومان مجبور به ایجاد خط پدافندی درمسیر ارتفاعات (تل) نجم، تل نصروجاده آسفالته خان طومان به روستای الحمره شدیم. عملیاتی دشمنان برای پیشروی وتصرف ارتفاعات منطقه +روستای الحمره+شهرک الخلصه و............ مضاعف شده بود. هنوز نیروی هوایی سوریه وروسیه درخوابهای توافق آتش بس بسرمیبردند. کمبود مهمات ها، پشتیبانی آتش مناسبی نداشتیم وازتوانایی های داخلی یگان که بامحدویت ها همراه بود برای مقابله با دشمنان استفاده می کردیم. نسبی ازباقیمانده نیروهای سالم یگان یک خط دفاعی را درمنطقه باکمک سایر نبروهای احتیاط شکل دادیم. نگرانیمان از دوستان بجا مانده شهیدان : سید رضا طاهر، حسین مشتاقی، محمود رادمهر، سید جواد اسدی، رضا حاجی زاده، مجید سلمانیان، رحیم کابلی، محمد بلباسی، علیرضا بریری، سعید کمالی، حسن رجایی فر، علی عابدینی، علی جمشیدی ودوستان فاطمیون، جیش العسگری سوری، و....درجبهه خان طومان بود. وقایعی که ده شب قبل درعالم رویا بهمان نشان دادند اتفاق افتاد. به لحظه هم کارمیدانی وهم موضوع شهدا، مجروحین و....... را رصد وپیگیری میکردیم. میدانی از خط دفاعی جدید درمسیر روستای الحمره به تل نصر صورت گرفت. سپس به ان سوی جبهه جدید برروی تل نجم آمدیم وتقسیم کاری بین ما وبرادران فوج خلیل انجام گرفت. شهید جواد الله کرم را مسیول عملیات فوج خلیل را درکنار تل نجم دیدم وباهم تبادل نظر وتقسیم کارکردیم. گروهان ادوات و ضدزره یگان ویژه ٢۵کربلا ازموقعیت قبلی به موقعیت مناسب منتقل شدوتبادل آتش ها برای وارد کردن تلفات به دشمنان افزایش یافت. اجرای موثر آتش های ادواتی وتوپخانه، وبا شروع بمباران های نیروی هوایی ارتشهای سوریه و روسیه، تلفات وخسارات سنگینی به دشمنان وارد گردید. هایمان محمود، بهمن شهید شده بودند. نه محمود ونه بهمن راداشتیم مجبورا از افراد مجرب رزمی برای هدایت، اتش ها استفاده می کرديم . آتش ها ازدشمنان تلفات می‌گرفت که قابل وصف نیست. ولی هیچگاه ان نگرانی بجا ماندن دوستانمان برخاک ها، باغات زیتون خان طومان برطرف نمیشد. ادامه دارد. سرتیپ دوم پاسدار حمید رضا رستمیان از فرماندهان جبهه مقاومت