🔸مسائل فلسفی اسلامی تا آنجا که نگارنده از نظر سیر تاریخی آنها را مطالعه کرده است چهار دستهاند:
🔻مسائلی که تقریباً به همان صورت اولی که ترجمه شده باقی مانده و چهره و قیافه اولیه خود را حفظ کرده، تصرف و تغییر و تکمیلی در آنها صورت نگرفته است.
🔻مسائلی که فلاسفه اسلامی آنها را تکمیل کردهاند، اما تکمیل به این صورت بوده که پآیههای آنها را محکمتر و آنها را مستدلتر کردهاند به اینکه شکل برهان مسئله را تغییر دادهاند و یا براهین دیگری اضافه نمودهاند.
🔻تکثیر براهین در فلسفه، بر خلاف ریاضیات، ارزش فراوان دارد. در ریاضیات، مثلاً هندسه، تکثیر برهان نوعی تفنن فکری محسوب میشود، مثل کاری که گفته میشود خواجه نصیر الدین طوسی و دیگران در شرح تحریر اقلیدس کردهاند که یک مسئله را از راههای مختلف اثبات کردهاند.
🔻بساطت و سادگی مفاهیم ریاضی طوری است که اذهان با یک برهان قانع میگردند. اما فلسفه چنین نیست. راههای فلسفی از قبیل گردنههای صعب العبور است؛ برای بعضی اذهان عبور از برخی راهها سادهتر است تا راههای دیگر. از این رو تکثیر براهین در فلسفه ارزش بسیار دارد.
🔻مسائلی که گرچه نام و عنوان آنها همان است که در قدیم بوده است اما محتوا به کلی تغییر کرده و چیز دیگر شده است؛ آنچه با آن نام در دوره اسلامی اثبات و تأیید میشود غیر آن چیزی است که در قدیم به این نام خوانده میشده است.
🔻مسائلی که حتی نام و عنوانش تازه و بی سابقه است و در دورههای قبل از اسلام به هیچ شکل مطرح نبوده است و منحصراً در جهان اسلام طرح شده است.
#کتاب📚
#نگاه_اجمالی_به_سیر_فلسفه_در_اسلام
#شهید_مطهری
🆔@philosophymazaheb ایتا
🆔@philosophy_mazaheb تلگرام
🆔@philosophymazaheb اینستاگرام
📚میاندیشم پس هستم📚
🔸میاندیشم، پس هستم یا فکر میکنم، پس هستم (به لاتین: Cogito ergo sum) جملهٔ معروف رنه دکارت، فیلسوف فرانسوی، است. این جمله که ابتدا در رساله گفتار در روش و سپس در اصول فلسفه آمدهاست، اولین اصل دکارت است که با تکیه بر آن فرضیه مابعدالطبیعه (متافیزیک) خود را در کتاب تأملات در فلسفه اولی بنیان نهاد و «اعتمادبهنفس» را به عنوان اصالت در علم فلسفه گنجاند. محتوای این جمله از نوع استنتاج منطقی نیست، بلکه نوعی شهود عقلی است.
📌ترجمه و تلفظ
🔻تلفظ اصلی، «کوگیتو ارگو سوم» است، ولی در فارسی بیشتر از گویش فرانسوی کوژیتو … استفاده میشود. ترجمه «من فکر میکنم، پس کسی هستم» امانتدارانه نیست بلکه با اضافه کردن «کسی» معنی را به نوعی باز کرده، در صورتی که «هستی = بودن» و «کسی بودن = شخصیت» تفاوت بسیاری با یکدیگر دارند. دکارت در آثار اولیه خود میگوید: «ego cogito, ergo sum» که همان من میاندیشم پس هستم است ولی بعدها «من» از جمله حذف شدهاست.
📌نقد و بررسی
🔻ابن سینا معتقد است هرگز نمی توان با فعل خود، نفس خود را ثابت کرد. زیرا نفس، یا بدیهی است که حق هم همین است، یا نظری است که آنگاه به هیچ وجه اثبات شدنی نیست. اگر هستی خود ما مجهول باشد، هیچ راهی برای اثبات آن نیست. هستی ما یا بدیهی است یا نظری اثبات ناپذیر.
🔻اگر هستی ما بدیهی باشد، جمله «من هستم» نیازی به استدلال ندارد؛ اما چنانچه هویت و وجود من مجهول و مشکوک باشد، چگونه می توان آن را اثبات کرد؟ اگر کسی بگوید «چون شک می کنم، می اندیشم و چون می اندیشم، هستم»، با اندیشه خود که اثر خود اوست، می خواهد خود را اثبات کند، در حالی که این راه به مقصد نمی رسد، چون این اندیشه، یا مطلق است یا مضاف؛ در صورت اطلاق، اندیشنده مطلق را ثابت می کند؛ بدین معنی که در جهان اگر اندیشه ای هست، اندیشنده ای هم هست؛ اگر فکری هست، متفکری هم هست؛ اگر علمی هست، عالمی هم هست.
🔻اگر این اندیشه مضاف باشد و بگوید «اندیشه من»، پس قبلا خود را ثابت کرده است، چون می گوید «من می اندیشم، پس هستم». این «میم» نشانه آن است که قبلا خودش را یافته است، چون این «میم» به خود او برمی گردد، پس اندیشه مطلق، اندیشنده مطلق را ثابت می کند و اندیشه مضاف، مبتنی بر اثبات مضاف الیه (میم یا من) قبل از استدلال بر اوست.
🆔@philosophymazaheb ایتا
🆔@philosophy_mazaheb تلگرام
🆔@philosophymazaheb اینستاگرام
🔹فلسفه هنر شاخهای از فلسفه است که به بررسی ماهیت، اهداف و کارکردهای هنر میپردازد. این حوزه به پرسشهایی مانند «هنر چیست؟»، «هدف هنر چیست؟» و «چه چیزی یک اثر را هنری میسازد؟» پاسخ میدهد.
🔹فلسفه هنر شامل مفاهیمی چون زیباییشناسی، بازنمایی، بیان و فرم است.
نظریههای اصلی آن عبارتند از:
1. تقلید (میمسیس): این نظریه که توسط افلاطون و ارسطو مطرح شد، هنر را بازنمایی یا تقلید از واقعیت میداند. هنر در این دیدگاه، نسخهای از جهان بیرونی است که تلاش میکند زیبایی یا حقیقت را به تصویر بکشد.
2. بیانگرایی (اکسپرسیونیسم): این نظریه هنر را وسیلهای برای بیان احساسات، عواطف یا ایدههای درونی هنرمند میداند. آثار هنری بازتابی از زندگی درونی و تجربههای ذهنی خالق اثر هستند.
3. فرمالیسم: این دیدگاه ارزش اثر هنری را در فرم، ساختار و ویژگیهای بصری آن میبیند. فرمالیستها معتقدند که معنا و ارزش هنر در خود اثر نهفته است، نه در عوامل خارجی مانند زندگی هنرمند یا زمینه تاریخی.
4. نظریه تلفیقی: برخی نظریهپردازان تلاش کردهاند تقلید و بیان را با هم ترکیب کنند، به طوری که هنر هم بازنمایی واقعیت باشد و هم بیان احساسات.
🔹فیلسوفانی چون افلاطون، کانت، هگل و شوپنهاور دیدگاههای متفاوتی درباره هنر ارائه دادهاند.
🔹در دوران معاصر، رویکردهایی مانند پدیدارشناسی و هرمنوتیک نیز در تحلیل هنر به کار گرفته شدهاند. فلسفه هنر به طور کلی تلاش میکند تا رابطه میان هنر، انسان و جهان را روشن سازد.
🆔@philosophymazaheb ایتا
🆔@philosophy_mazaheb تلگرام
🆔@philosophymazaheb اینستاگرام
🔹ماتریالیسم در دوره اسلامی
🔻کلمه «دهر» یعنی روزگار، به مناسبت همین آیه و همین کلمه که در این آیه آمده است، در دوره اسلامی افرادی را که منکر خدا بودند، «دهری» میگفتند. در دوره اسلامی به افرادی برخورد میکنیم که دهری و مادّی بودهاند، خصوصاً در دوران عبّاسیان که فرهنگها و روشهای مختلف فلسفی وارد جهان اسلام شد. به واسطه آزادی فکری که در آن دوره برای افکار علمی و فلسفی و دینی (البتّه تا حدودی که با سیاست عبّاسیین تضاد نداشت) وجود داشت، رسماً عدّهای به عنوان مادّی مسلک و منکر خدا شناخته میشدند. این عدّه با مسلمانان و سایر پیروان ادیان و معتقدین به خدا مباحثه و مجادله میکردند و دلایل خود را بازگو مینمودند و به دلایل اهل توحید ایراد میگرفتند و بالاخره میگفتند و میشنیدند و آزادانه عقاید خود را ابراز میداشتند. تاریخچه اینها در متن کتب اسلامی ثبت شده است.
🔻افرادی در زمان امام صادق (علیه السّلام) در مسجد پیغمبر (ص) جلسه میکردند و از این نوع سخنان میگفتند. کتاب توحید مفضّل زاییده یکی از این جریانهاست.
🔻یکی از اصحاب امام صادق (ع) به نام مفضّل بن عمر میگوید: در مسجد پیغمبر نماز خواندم و سپس در اندیشه فرو رفتم و درباره پیغمبر (صلّی اللّه علیه و آله) و عظمت آن حضرت فکر میکردم. در همان حال عبد الکریم بن ابی العوجاء- که به اصطلاح آن وقت زندیق بوده است- آمد و به فاصله دورتری نشست. سپس یکی دیگر از هم مسلکان وی آمد. دو نفری شروع کردند به کفرگفتن؛ یعنی خدا را انکار کردند و پیغمبر را فقط به عنوان یک مفکر و نابغه بزرگ- نه به عنوان فرستاده خدا و مبعوث از جانب او و به عنوان کسی که از مبدئی غیبی وحی تلقّی میکرده است- یاد کردند.
🔻میگفتند او نابغهای بود که افکارش را به صورت وحی عرضه داشت تا بتواند در مردم نفوذ کند، و الّا نه خدایی هست و نه وحیی و نه قیامتی.
🔻مفضّل از شنیدن سخنان آنها سخت ناراحت شد و به آنها ناسزا گفت. سپس به محضر امام صادق (علیه السّلام) آمد و جریان را به عرض رسانید. حضرت او را دلداری داد و فرمود من تو را مجهّز میکنم به سخنانی که بتوانی با آنان مواجه شوی و سخنانشان را جواب گویی. سپس امام صادق (علیه السّلام) در چند جلسه طولانی تعلیماتی به مفضّل داد؛ مفضّل نوشت و به این ترتیب کتاب توحید مفضّل به وجود آمد.
#کتاب📚
#عللمادیگری
#شهید_مطهری
🆔@philosophymazaheb ایتا
🆔@philosophy_mazaheb تلگرام
🆔@philosophymazaheb اینستاگرام
🧠عقل گرایی🧠
🔸️راسیونالیسم یا عقلگرایی یا خِرَدگرایی یا مکتب اصالت عقل (به انگلیسی: Rationalism)، یکی از گرایش های اصلی در معرفتشناسی در مقابل تجربهگرایی است. این دیدگاه به معنی تکیه بر اصول عقلی بهعنوانِ تنها منبعِ معتبرِ شناخت است، این دیدگاه بیان میدارد معیار حقیقت حسی نیست بلکه عقلی و قیاسی میباشد.
🔸️اندیشمندانی چون باروخ اسپینوزا، و گوتفرید لایبنیتس کوشیدند تا حقایقِ اصلیِ هستی را از راه برهان و استدلال عقلی اثبات کنند.
🔸️در یک بحث عمده فلسفی در دوران روشنگری، عقلگرایی با تجربهگرایی مخالف بود. از یک سو، عقلگرایان تأکید کردند که دانش اساساً فطری است و عقل، یعنی قوه درونی ذهن انسان، میتواند مستقیماً حقایق منطقی را درک یا استخراج کند. از سوی دیگر، تجربهگرایان تأکید کردند که دانش اساساً فطری نیست و بهتر است با مشاهده دقیق دنیای فیزیکی خارج از ذهن، یعنی از طریق تجربیات حسی، به دست آید. عقلگرایان معتقد بودند که اصول خاصی در منطق، ریاضیات، اخلاق و متافیزیک وجود دارد که اساساً آنقدر درست است که انکار آنها باعث می شود که فرد دچار تناقض شود. عقلگرایان آنقدر به عقل اطمینان داشتند که اثبات تجربی و شواهد فیزیکی برای احراز حقایق خاص غیرضروری تلقی میشد.
📌خردگرایی و پستمدرنیسم
🔸️در دهههای اخیر واژهٔ خردگرایی در ارتباط با مدرنیسم که نظامی اجتماعی مبتنی بر عقل و علم است به کار میرود. متفکران پستمدرن معتقدند که کاربرد بیاندازهٔ خردگرایی موجب زندگی روانی دشواری برای بشر گردیدهاست. البته این نگرش انتقادی شباهتی با انتقادات برخی اسلامگرایان از خردگرایی مدرن ندارد. متفکران پستمدرن در انتقاد خود این منظور را ندارند که چیزی به جز عقل (مثلاً معنویت یا وحیِ دینی) میتواند اعتبار معرفتی داشته باشد.
🆔@philosophymazaheb ایتا
🆔@philosophy_mazaheb تلگرام
🆔@philosophymazaheb اینستاگرام
🔻شیخ ابوالحسن خرقانی بسطامی، از جوانمردان و صوفیان سده چهارم و پنجم هجری، و از مرشدان طریقت و طالبان حقیقت بوده است.
🔻در کتبی که ترجمه حال او و حکایت اقوال او در انها امده است گفته اند که شیخ خربنده بود و چنانکه از قول خود او نقل کرده اند «از راه خربندگی، به خداشناسی راه یافته است». باز گفته اند که امّی بوده. با این همه در جزو حکایت های راجع به او از قول خودش نقل کرده اند که خواندن قران را تمام کرده بود.
🔻میگویند: «شیخ ابوسعید ابو الخیر قصد زیارت وی کرد. و با او وی را محاوراتِ لطیف بود از هر فن... و از حَسَن مودب شنیدم که خادم ابو سعید بود که: چون شیخ به حضرت وی رسید نیز هیچ سخن نگفت. من وِرا گفتم: ایها الشیخ، چرا چنین خاموش گشتی؟ گفت: از یک بحر یک عبارت کننده بس».
🔻او سرانجام در روز دهم محرم سال ۴۲۵ هجری قمری در سن ۷۳ ساگی و در روستای خرقان از دنیا میرود. آرامگاه او در شهرستان شاهرود استان سمنان قرار دارد. ساختمان امروزی آرامگاه ابوالحسن خرقانی فضایی سرسبز دارد و اضافه کردن کتابخانه فضای عارفانه آرامگاه را دو چندان کرده است.
*خربنده: یعنی کسی که خر کرایه میداد، نگهبان خر.
🔹منبع: مباني عرفان و احوال عارفان، علي اصغر حلبي، چاپ دوم
🆔@philosophymazaheb ایتا
🆔@philosophy_mazaheb تلگرام
🆔@philosophymazaheb اینستاگرام
🔹مکتب ارسطو و ابن سینا
🔻یک مکتب در این مسائل تکیهاش تنها بر استدلال است و غیر از استدلال، برای هیچ چیزی ارزش قائل نیست؛ میگوید خدا را از راه برهان و استدلال باید شناخت و بس. راهش منحصر به همین است، راه دیگری وجود ندارد. مکتب مشّائی ارسطویی و همچنین مکتب کلامی اسلامی تقریباً چنین مکتبی است. در این مکتب تکیه فقط و فقط روی استدلال و برهان است.
🔻ارسطو خودش وجود خدا را با برهانی که نام آن را «برهان محرّک اول» گذاشتهاند ثابت میکند. او یک راه مخصوصی طی کرده است؛ میگوید آنچه در طبیعت هست متحرک است و هر متحرکی محرک لازم دارد و خود آن محرک اگر از سنخ طبیعت باشد باز متحرک است و نیاز به محرکی دارد و باز آن محرک اگر از سنخ طبیعت باشد متحرک است و محرکی لازم دارد و چون یک شیء که حرکت میکند نمیشود در آنِ واحد محرکی داشته باشد که آن هم متحرک باشد و آن محرک هم محرکی متحرک داشته باشد و آن محرک هم باز محرکی متحرک داشته باشد الی غیر النهایه، پس تمام حرکات عالم منتهی میشود به محرکی که غیر متحرک است. خدا در فکر ارسطو به صورت محرک اول تجلی میکند؛ او خدا را به عنوان «محرک اول» میشناسد. خدا را از راه برهان میشناسد، برهانش هم برهان محرک اول است.
🔻بوعلی سینا هم ـ که مکتبش همان مکتب مشّائی است ـ تکیهاش در مسائل روی برهان است و یک برهان مخصوص به خود اقامه کرده است که از برهان ارسطو قویتر و محکمتر است که ما اسمش را «برهان سینوی» گذاشتهایم. او از راه وجوب و امکان و امثال اینها وارد شده است، و بعضی دیگر از راههای دیگر که مختلف است.
🔻این یک مکتب است. در این مکتب تکیه روی برهان و استدلال است و بس، به غیر استدلال اعتنایی ندارد.
#کتاب📚
#خدا_در_زندگی_انسان
#شهید_مطهری
🆔@philosophymazaheb ایتا
🆔@philosophy_mazaheb تلگرام
🆔@philosophymazaheb اینستاگرام
کانال رسمی انجمن علمی فلسفه و عرفان اسلامی
🧠عقل گرایی🧠 🔸️راسیونالیسم یا عقلگرایی یا خِرَدگرایی یا مکتب اصالت عقل (به انگلیسی: Rationalism)،
🧠خردگرایی دکارت🧠
🔹دکارت در کتاب مشهورِ خویش با نام گفتار در روش (و با زیرعنوان: «درست به کار بردن عقل، و جستجویِ حقیقت در علوم») توضیح میدهد که چگونه در بزرگسالی در تمام تعالیم رسمی و سنتی، اعم از دین و علم تردید کرد و به دنبال آن رفت که بنیاد محکمی برای آن همه آموزههایی که همه بدیهی میانگاشتند بیابد. وقتی برای یک فرض، بنیاد مطمئنی نمییابیم، میتوانیم یک مرحله عقبتر رفته و در چیزهایی تردید کنیم که آن فرض بر آنها مبتنی است؛ یعنی فرضهای مرحلهٔ قبل آن. اگر این کار را ادامه دهیم به جایی میرسیم که این شک پدید میآید: «اصلاً آیا من وجود دارم؟» دکارت به همین مرحله رسید. او تلاش کرد وجود خویش را اثبات کند. جملهٔ معروف «میاندیشم پس هستم» همین تلاش را بیان میکند. استدلال دقیق دکارت به این ترتیب است: شک دارم که وجود دارم یا نه.
🔹اما در یک چیز شکی ندارم و آن وجود شک است. شک هست پس اندیشه هست. اندیشه هست پس وجود اندیشمندی هست. اندیشهای که به وجود و حقیقت اشیا و مفاهیم میپردازد باید وجود داشته باشد.
🔹بدون وجود نفس (به انگلیسی: self) من نمیتوان در مورد من اندیشید. بعدها این انتقاد مطرح شد که این استدلال هنوز اثبات نمیکند که وجود از آنِ من است. هرچند این انتقاد نیز وارد نیست زیرا به محض تصور چیزی وجود آن محقق شدهاست، خواه آن بر اساس یقین، و یا بر پایهٔ شک باشد. این مطلب را دکارت اینگونه توجیه کرد که زمانی که عقل ما وجود چیزی را به وضوح و آشکارا پذیرفت آن چیز ضرورتاً موجودیت مییابد. زیرا وجود کامل یا خداوند نمی خواهد ما را بفریبد. دکارت ادعا کرد که خداوند تضمین نموده هر چیزی را که ما با عقل خود به آن میرسیم، در واقعیت مابه ازا داشته باشد.
🆔@philosophymazaheb ایتا
🆔@philosophy_mazaheb تلگرام
🆔@philosophymazaheb اینستاگرام
🔰انجمن علمی فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی برگزار می کند:
🔹️آموزش زبان یونانی کلاسیک
🖋مدرس: دکتر امیر حسین ساکت
- عضو هیئت علمی گروه فلسفه دانشگاه شهید بهشتی
- متخصص حوزه فلسفه یونان باستان و قرونوسطی
- مدرّس تخصصی زبانهای باستانی یونانی و لاتین
📚معرفی دوره:
در این دوره ، آموزش از سطحی آغاز میگردد که کسانی که هیچ ذهنیّتی نسبت به این زبان ندارند، قادر خواهند بود ابتدائیات آن را بیاموزند.
🗓 تاریخ: شنبه ها
🕙 ساعت : 17:۰۰ تا ۱9:۰۰
🔸مدت دوره: ۱۲ جلسه
📌محل برگزاری: دانشگاه مذاهب اسلامی
♦️شروع دوره از تاریخ: 20/ 11/ ۱۴۰۳
📍هزینه ی دوره ی آموزشی: ۸۰۰/۰۰۰ تومان
⭕️درصورت شرکت داشتن در تمامی ۱۲ جلسه، نصف مبلغ دوره، عودت داده می شود.
🔺دانشجویان برای ثبت نام به آیدی زیر در ایتا مراجعه فرمایند:
@adminphilosophy
✅ انجمن علمی فلسفه و عرفان اسلامی دانشگاه بین المللی مذاهب اسلامی
🆔️ @philosophymazaheb
🆔https://t.me/philosophy_mazaheb
🔹مونادهای لایبنیتس: واحدهای بنیادین هستی
💠گوتفرید ویلهلم لایبنیتس، فیلسوف آلمانی قرن هفدهم، نظریهای بدیع درباره هستی ارائه داد که در آن، جهان از واحدهای بنیادی و سادهای به نام موناد تشکیل شده است. این مفهوم، یکی از اصلیترین مفاهیم در فلسفه لایبنیتس و منحصربهفردترین آنهاست.
💠موناد چیست؟
⚜️تعریف: موناد (Monad) در زبان یونانی به معنای واحد یا یکتا است. لایبنیتس از این واژه برای توصیف جوهرهای ساده و غیرقابل تقسیم استفاده کرد که جهان را تشکیل میدهند.
🔻ویژگیها:
▫️ بسیط و غیرقابل تقسیم: مونادها فاقد اجزای کوچکتر هستند و نمیتوان آنها را به بخشهای سادهتر تجزیه کرد.
▫️ فعال و دارای درک: هر موناد یک مرکز نیرو و فعالیت است و درونیات خاص خود را دارد. آنها جهان را از طریق درک درونی خود تجربه میکنند.
▫️ بدون پنجره: مونادها هیچ پنجرهای ندارند که از طریق آن بتوان چیزی به آنها وارد یا از آنها خارج شود. به عبارت دیگر، آنها به طور مستقیم با یکدیگر تعامل ندارند.
▫️ پیشبرنده و هماهنگ: هر موناد حاوی تاریخچه کامل جهان است و به طور هماهنگ با سایر مونادها عمل میکند.
▫️ تفاوت با اتم: اگرچه ممکن است مونادها را با اتمها مقایسه کنیم، اما تفاوتهای اساسی بین آنها وجود دارد. اتمها در فیزیک کلاسیک به عنوان کوچکترین واحدهای ماده در نظر گرفته میشدند، در حالی که مونادها موجوداتی فعال و دارای درک درونی هستند.
💠 جهان از دیدگاه لایبنیتس
▫️ هارمونی پیشبرنده: لایبنیتس معتقد بود که جهان یک هارمونی پیشبرنده است که در آن همه چیز از قبل تعیین شده و به بهترین شکل ممکن است. هر موناد، تصویری کامل از کل جهان را در خود دارد و با سایر مونادها به طور هماهنگ عمل میکند.
▫️ اصل بهترینها: لایبنیتس اصل بهترینها را مطرح کرد که بر اساس آن، خدا بهترین جهان ممکن را آفریده است. هر جهان ممکن دیگری، نقصها و کمبودهایی داشته است.
▫️ مونادولوژی: لایبنیتس کتابی به نام "مونادولوژی" نوشت که در آن نظریه خود را درباره مونادها و جهان به طور کامل شرح داده است.
💠 اهمیت مونادها در فلسفه لایبنیتس
▫️ حل مشکل تعامل ذهن و بدن: لایبنیتس با استفاده از مفهوم موناد، سعی کرد مشکل تعامل ذهن و بدن را که دکارت با آن مواجه بود، حل کند. او معتقد بود که ذهن و بدن دو جنبه از یک موناد هستند.
▫️ تفسیر یکپارچه از طبیعت: نظریه مونادها، یک تفسیر یکپارچه از طبیعت ارائه میدهد و پدیدههای مختلف را به هم مرتبط میکند.
▫️ تأثیر بر فلسفه و علم: نظریه مونادها تأثیر قابل توجهی بر فلسفه و علم داشته است و بسیاری از فیلسوفان و دانشمندان بعدی از آن الهام گرفتهاند.
💠 انتقادات از نظریه مونادها
▫️ ابهام: مفهوم موناد بسیار انتزاعی است و برخی از مفاهیم آن مانند "درک درونی" و "هارمونی پیشبرنده" به راحتی قابل فهم نیستند.
▫️ عدم قابل آزمایش: نظریه مونادها به دلیل ماهیت انتزاعی خود، به سختی قابل آزمایش تجربی است.
▫️ تعیینگرایی: برخی منتقدان معتقدند که نظریه مونادها به نوعی تعیینگرایی منجر میشود و آزادی اراده را زیر سوال میبرد.
🆔@philosophymazaheb ایتا
🆔@philosophy_mazaheb تلگرام
🆔@philosophymazaheb اینستاگرام
💠 دورۀ آمــــــــوزشـی و مـســــــــابـقـۀ علـــــــــمی
🔹 حـکـــمـــت اشـــــــــــــراق 🔹
📚 با محوریت کتاب «حکمت اشراق» استــــــــاد
🔸 علـــــــی امیــــــــــنـینـژاد 🔸
💯 شرکت برای طلاب و دانشجـــویان علاقهمند
- اعــم از خواهـــــران و بــــرادران - آزاد است.
⏳ مهلت ثــبتنــــــام: تا ۱۷ بهمنمـــــــاه ۱۴۰۳ تمدید شد
📆 زمـــــــان شروع دوره: ۲۰ بهمنمــــــــاه ۱۴۰۳
📆 زمـــــــان برگـــزاری مسابقه: تیـرمــــــــاه ۱۴۰۴
📜 دفـــــترچـــــهراهنمــــــای آزمـــــــون
📎 لیـــــنک ثبتنام دوره و مســـــابقه
🏷 کانـــال مســابقات حکمت اسلامی
⁉️ گـــــروه پرسشوپاسخ با مسئولین
📲 ارتباط با ما:
🆔 @mosabeghat403
🆔 @safeerimam
💢 مؤسسهٔ آموزشی پژوهشی نفحات.
https://eitaa.com/nafahat_eri