♡براے#خدا #ناز_کنــ🌱 !
حاج حسیݩ یڪتا:
#شهدا برا خدا ناز میکردݩ!
#گناه نمےڪردن⛔️
ۅلےعۅضش برا خدا ناز مۍڪردݩ،
❤️ـخدا هم نازشۅنۅمیخرید...🦋
#حاج_احمد_کریمی
#تیر خۅرد،
رسیدݩ بالاسرشـ،
گفٺ :
مݩ دلم نمےخواد #شهید بشم!
گفتݩ یعنۍ چے؟ 😳
نمیخواۍ شهید بشے؟
برا خدا دارۍ #ناز میکنے؟
🕊گفټ آره،
مݩ نمۍخۅام اینجورے شهید بشم.
مݩ مےخۅام مثل #اربابم #امام_حسین #ارباً_اربا بشمـ💔
حاج احمد حرڪټ ڪرد سمت #آمبولانس، #بیسیمچی هم حرڪټ ڪرد،
#علی_آزاد_پناه هم حرڪٺ ڪرد،
سه تایےباهم...
یهـ دفعه یهـ #خمپاره اۅمد خۅرد ۅسطشۅݩ؛
دیدݩ حاج احمد ارباً اربا شده.
😔😔
همهۍ حاج احمد شد یهـ #گۅنے #پلاستیڪ
دۅسټ دارےبراخدانازڪنۍ، خدا همـ بخرتټ؟!
#بسم_الله... ❥❁
#آمادهـ_ام...😔✋🏻
ــــــــــــــــــــــــــــــ
🏴
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🍄🍀💥🍂🌾
🍀💥🍂🌾
💥🍂🌾
🍂🌾
🌾
🔰و این اعتقاداتش بود که آن را از جبهه های جنوب به کوههای کردستان در زمستان سرد سال 60 کشید.
❤️ارتباط #قلبی اش با #امام زمان (عج) خیلی قوی بود و می گفت 👣یکقدم به طرفشان #برداری 👣👣صدقدم به طرفت برمی دارند.
⚜عبدالحمید در یکی از سخنرانیهایش تعریف می کند: « دریکی از #عملیاتهاي کردستان بچه ها در يك جاي دره مانندي #محاصره شده بودند؛ یک تعداد شهید و تعدادی هم زنده مانده بودند. 3 روز در محاصره بودند.
♻️اصلاً نمی توانستند حرکت کنند با هر حرکتی به رگبار بسته می شدند؛ #خارها را از زمین در می آورند و توی دهانشان می گذاشتند تا زنده بمانند.
💠در همین حین یکی از بچه ها می نشیند ویک مشت خاک را برمي دارد و آن را دست به دست مي كند (از این دست به آن دست و از آن دست به این دست) و می گوید #آقاامامزمان(عج) قربونت بروم مگر #نگفتی اگر یاریم کنید، #یاریتان می کنم، مگر خدا نگفته ان تنصرالله ینصرکم ..... و با یک حال معنوی خوبی با امام زمان(عج) #رابطه برقرار می کند.
😳همه تعجب می کنند چی شد این نشست #صدای تیر نیامد، اول پیش خودشان #فکر می کنند حتماً دشمن گذاشته اینها احساس #خستگی کنند، حرکت کنند و همه را به #رگبار ببندد یا زنده بگیردشان.
👌این آقا اول #سینه خیز می رود بعد بلند می شود و به بچه ها می گويد اگر من را #زدند که خوب #عراقیها هستن ولی اگر #نزدند شما هم بیاید. و از این صخره به آن صخره می رود و بعد می بیند قرار نیست #تیری شلیک بشود، می آید بالا – این #دره دو تا #دهنه داشت، تانکهای عراقی به شکل #اریب ایستاده بودند و لوله های تانکشان را به طرف داخل کوه تا آنجایی که می شد آوردند پایین- #شهیدعبدالحمید در سخنرانیش این جوری می گوید وقتی سر #تانک را باز کردیم دیدیم #آدمهای داخل تانک #مردند ولی #خفه نشدند، #تیر و ترکش هم #نخوردند ولی گویی با خط کش، یک خطی، از وسط آنها را به #دونصف کرده و آنجا #سجده می کنه و #قلبش محکمتر می شه»
🤲 بعد ها ما متوجه شدیم خودش بوده ولی در سخنرانیش گفته بود یکی از بچه ها.
آخرین باری که به جبهه رفت و مادر می خواست از زیر قرآن #ردش کند، گفت: مادر دستت را روی قرآن بگذار و قسم بخور که آن چیزی را که من می خواهم برايم انجام مي دهي - و #مادر چون دل رحم و مهربان است ، قسم می خورد که هر چی بخواهد براش انجام بدهد.
بعد که مادر قسم می خورد عبدالحمید می گوید مادر خواهش می کنم به #وصیت من عمل کنید و من را #شبانه به خاک بسپارید.
😔مادر هم می گوید #خدانکند که تو #شهید بشوی، بعدشم مگر اعدامی هستی (آن وقتها اعدامیها را شب خاک می کردند)
📣می گوید مادر من #خجالت می کشم وقتی حضرت زهرا (س) را شبانه خاک کردند من روز خاک بشم.
#20 و 21 فرودین ماه بود که به جبهه رفت و در #13اردیبهشت در مرحله دوم عملیات #بیت المقدس آن طوری که خودش دوست داشت « #باتنیتبدار، لبی #تشنه و #ترکشی که توی #حلقومش خورده بود» #شهید شد.
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
❄️
💫❄️
🌈💫❄️
💦🌈💫❄️
💐💦🌈💫❄️
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
نحوه شهادت
مدافع حرم شهید مصطفی صدر زاده
🔰چون تیر تو سینه اش خورده بود و شُش سوراخ شده بود💔 و با نفس کشیدنش، #خون بالا میاورد....و چند دقیقه بیشتر....😔
🔸درگیری💥 بسیار سخت بود و با توجه به فشار سنگین دشمن، هر لحظه ممکن بود دستور #عقب_نشینی صادر بشه، لذا گمان اینکه نکنه پیکرش🌷 جا بمونه، خیلی اذیتم میکرد.
🔹همه دنبال کار خودشون بودن و چون #فرمانده رو از دست داده بودیم، روحیه ی همه تضعیف شده بود، پیکر مطهرش⚰ رو با زحمت رو دوشم گذاشتم و اصلا حواسم به دور و اطرافم نبود که مدام به سمتمون #تیر اندازی میشه.
🔸حدود 200 متر به سختی و زحمت😓 حرکت کردم و هر چند قدم می ایستادم و نفس تازه میکردم و باهاش #دردو_دل میکردم
🔹چون روی سینه اش فشار بود، از دهانش خون❣ میومد و لباس و صورتم از خون #پاکش رنگین شده بود "اون لباسم رو یادگار دارم"
👈راوی: ابوعلی دوست وهمرزم شهید
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#شهید_مدافع_حرم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
♡✧❥꧁♥️꧂❥✧♡
6#دی ماه #آخرین روزی بود که #حاجی اهواز بود. بعد از #5 سال #خدمت مخلصانه در سال #93 به دلایلی از #حراست شهرداری #اهواز جدا شده در شرکت ساب به عنوان #جانشین شرکت #مشغول به #خدمت بودند و این #آخرین مسئولیت ایشان بود.
19# بهمن ماه به همراه چند نفر از #همرزمانش برای #پاکسازی و #عملیات به #تپههای الطاموره اطراف #شهر الزهراء رفتند. به گفتۀ #همرزمانش با #شجاعت شگفتآوری #پیشروی میکرد.
در حالی که #منطقه توسط تکفیریها به شدت مورد #هجوم بود. و سرانجام #صبح روز #19 #بهمن ماه #حاجی با #تیر مستقیم تکفیریها به آرزوی خود و فیض عظیم #شهادت رسید.
#پیکر #حاجی #چهار #شبانهروز بر روی #تپه باقی ماند😔روز #23 بهمن #همرزمان #حاجی توانستند طی #عملیاتی #پیکر مطهر #حاجی را برگردانند.😭
سرانجام#شهید علی محمد قربانی هم درتاریخ ۱۳۹۴/۱۱/۲۳# با #تیر مستقیم تکفیری ها به آرزوی خود که همانا#شهادت در راه#خدا🤍
بود رسید.
#مزار#شهید : شهر اندیمشک.
#شهید_علی_محمد_قربانی🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo