همیشہ از خدا مےخواست
تا گمنــام بماند
خدا هم دعایش را
مستجاب ڪرد
\"ابراهیـم\"سالهاست
کہ گمنام و غریب
در فڪہ مانده
تا خورشیدی باشد
براے عاشقان و راهیان #نور
#شهید_ابراهیم_هادی 🌹 #ای_شهید
رفتند تا وظیفه خود را ادا کنند
خود را فدای #ماندن ما و شما کنند
رفتند و با حمایت قلب پاکشان
#کربلا و حماسه خونین بپا کنند
ما مانده ایم و بار #گناهی که میکشیم
امروز دعا کنیم که #شهیدان دعاکنند 🌹
عاشقی را شرط☝️
تنها ناله و فریاد نیست...
تا کسی از جان شیرین نگذرد،
فـــ💔ـرهاد نیست😔
خدا خودش دستم را
در دست
شهدا گذاشت
و این #رفاقت آغاز شد؛
حالا شهدا
شده اند انیس و مونسِ
تنهایی ها و همدمِ
دلتنگی هایم !
و چه رفیقی بهتر از #شهدا ؟
https://eitaa.com/piyroo
همیشہ از خدا مےخواست
تا گمنــام بماند
خدا هم دعایش را
مستجاب ڪرد
\"ابراهیـم\"سالهاست
کہ گمنام و غریب
در فڪہ مانده
تا خورشیدی باشد
براے عاشقان و راهیان #نور
#شهید_ابراهیم_هادی 🌹 #ای_شهید
رفتند تا وظیفه خود را ادا کنند
خود را فدای #ماندن ما و شما کنند
رفتند و با حمایت قلب پاکشان
#کربلا و حماسه خونین بپا کنند
ما مانده ایم و بار #گناهی که میکشیم
امروز دعا کنیم که #شهیدان دعاکنند 🌹
عاشقی را شرط☝️
تنها ناله و فریاد نیست...
تا کسی از جان شیرین نگذرد،
فـــ💔ـرهاد نیست😔
خدا خودش دستم را
در دست
شهدا گذاشت
و این #رفاقت آغاز شد؛
حالا شهدا
شده اند انیس و مونسِ
تنهایی ها و همدمِ
دلتنگی هایم !
و چه رفیقی بهتر از #شهدا ؟ 🌹 #شهدا_هویت_جاودان_تاریخ https://eitaa.com/piyroo
4_5895354346228420727.mp3
3.51M
🎧 نماهنگ زیبای #انتظار_یار
بیا #نور چشمای دنیا، بیا
بیا ای مسیحای دلهـ❤️ـا، بیا
❤️تقدیم به عاشقان حضرت ولیعصر(عج)❤️
جمعه های دلتنگی😔
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_شهید__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
🌼مرحوم دولابی🌼
در #سیر به سوي خدا هر یک از اشخاص از #نفس خود یک #جاده شخصی دارد که از جنس #نور است و مثل طنابی است که به وسیله آن بالا و پایین می رود.
در این مرحله #راهها به تعداد #نفوس خلایق #متعدد است. ولی وقتی شخص از مرحله نفس عبور کند، به شاهراهی می رسد که همه راه هاي نفس هاي اشخاص به آن منتهی می شود.
#شاهراه همان #صراط_مستقیم است و یکی بیشتر نیست. این شاهراه به مقصد ختم می شود یعنی #توحید.
#امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود: منم #صراط_مستقیم. پس به وادي #توحید جز از طریق شاهراه #ولایت نمی توان رسید.
لذا همه #عارفان تمامی فرق و مذاهب که از نفس عبور کرده اند، گرچه به عللی تقیه کرده و ابراز ننموده باشند، #علی علیه السلام را #ملاقات و قبول کرده اند.
همه کسانی که از بیت نفس خود خارج شده و به شاهراه رسیده اند، با هم یگانه اند و اختلافی ندارند. اختلاف مال کسانی است که هنوز از نفس عبور نکرده اند.
البته کسانی که در شاهراهند، برخی در پایان راهند و به مقصد رسیده اند، برخی در میانه راه و برخی در ابتداي راهند، ولی با هم اختلاف و نزاع ندارند و یکدیگر را نفی نمی کنند.
📔 مصباح الهدی ص ۲۰۴
🔸جهت شادی ارواح مومنین و مومنات، شیعیان و محبین اهلبیت علیهم السلام خصوصا مرحوم دولابی #صلوات
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
#صبح یعنی وسط قصه تردید شما
ڪسےاز در برسد #نور تعارف بڪند
#صبحتان_منور_به_نگاه_شهدا🌷
#یادشهداباصلوات
🍃🌹
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
4⃣3⃣#قسمت_سی_وچهارم
💢این #فریاد، دل💗 ابن سعد را مى لرزاند و ناخودآگاه فریاد مى کشد:
دست بردارید از خیمه 🏕ها.و همه پا پس مى کشند از #خیمه ها و به #حسین مى پردازند.حسین دوست دارد به تو بگوید:خواهرم به خیمه برگرد.
اما #حنجره اش دیگر یارى نمى کند.
و تو #دوست دارى کلام نگفته اش را #اطاعت کنى ، اما زانوهایت تو را راه نمى برد.مى دانستى که کربلایى هست ،
مى دانستى که #عاشورایى خواهد آمد.
آمده بودى و مانده بودى براى همین روز.
🖤اما هرگز گمان نمى کردى که #فاجعه تا بدین حد #عظیم و #شکننده باشد.
مى دانستى که حسین به هر حال در آغوش خون خواهد خفت...
و بر محمل #شهادت سفر خواهد کرد...
اما گمان نمى کردى...
که کشتن پسر پیامبر پس از گذشت چند ده سال از #ظهور او این همه داوطلب داشته باشد....شهادت ندیده نبودى .
مادرت #عصمت کبرى و پدرت على مرتضى و برادرت حسن مجتبى همه هنگام سفر رخت #شهادت پوشیدند.
💢چشمت با #زخم و ضربت و خون ناآشنا نبود. این همه را در #پهلو و بازوى مادر، فرق سر پدر و طشت پیش روى برادر دیده بودى اما هرگز تصور نمى کردى که دامنه #قساوت تا این حد، #گسترده باشد.تصور نمى کردى که بتوان پیکرى به آن قداست را آنقدر تیر باران☄ کرد... که #بلاتشبیه شکل #خارپشت به خود بگیرد.مى دانستى که روزى #سخت_تر از روز اباعبداالله نیست .
🖤این را از #پدرت ، #مادرت و از خود #خدا شنیده بودى... اما گمان مى کردى که روز حسین ممکن است از روز فاطمه و روز على ، کمى سخت تر باشد
یا خیلى سخت تر.... اما در مخیله ات هم
نمى گنجید که ممکن است جنایتى به این #عظمت در #عالم اتفاق بیفتد...
و همچنان آسمان و زمین برپا و برجا بماند. به همین دلیل این سؤ ال از دلت مى گذرد که چرا آسمان🌫 بر زمین نمى آید و چرا کوهها🏔 تکه تکه نمى شوند...
💢مبادا که این سؤ ال و #حیرت ، رنگ نفرین و نفرت به خود بگیرد. زینب!
دنیا به آخر نرسیده است . به ابتداى خود هم بازنگشته است . اگر چه #ملائک یک صدا مویه مى کنند:
اتجعل فیها من یفسد فیها و یسفک الماء. و خدا به مهدى منتقم اشاره مى کند و مى گوید: انى اعلم ما لا تفعلون. ✨
اما این #رجعت به ابتداى عالم نیست .
🖤این بلندترین #نقطه تاریخ است.
حساسترین مقطع آفرینش است . خط استواى خلقت است . حیات در این مقطع از زمان ، دوباره متولد مى شود و تو نه فقط شاهد این #خلق جدید که قابله آنى . پس صبور باش و لب به شکوه و نفرین باز مکن ! صبور باش و و رى مخراش ! صبور باش و #گیسو و کار خلق پریشان مکن.بگذار #شمر با دست و پاى خونین از قتلگاه بیرون بیاید،
سر برادرت را با افتخار بر سر دست بلند کند...
💢و به دست خولى #بسپارد و زیر لب به او بگوید:_✨یک لحظه #نور چهره او و #جمال صورت او آنچنان مرا به خود #مشغول کرد که داشتم از #کشتنش غافل مى شدم . اما به خود آمدم و کار را تمام کردم . این سر! به امیر بگو کهکار، کار من بوده است....
بگذا ر این ندا در آسمان 🌫بپیچد که :
_✨قتل الامام ابن الامام(17)
🖤اما حرف از فرو #ریختن آسمان نزن!
سجاد را ببین که چگونه مشت بر زمین مى کوبد... و هستى را به آرامش دعوت مى کند. #سجاد را ببین که چگونه بر سرکائنات فریاد مى کشد که_✨این منم حجت خدا بر زمین !و با دستهاى لرزانش تلاش مى کند که ستونهاى آفرینش را استوار نگه دارد.#شکیبایى ات را از دست مده زینب ! که آسمان بر ستون صبر تو استوار ایستاده است .
اینک این ملائکه اند که صف به صف پیش روى تو زانو زده اند...
💢و تو را به صبورى دعوت مى کنند.
این تمامى پیامبران خداوندند که به تسلاى دل مجروح تو آمده اند.
جز اینجا و اکنون ، زمین کى تمام پیامبران را یک جا بر روى خویش دیده است.این صف اولیاست ، تمامى اولیاءاالله و این خود محمد (صلى االله علیه و آله و سلم ) است . #این پیامبر خاتم است که در میانه معرکه ایستاده است ، #محاسنش را در دست گرفته است و اشک مثل باران🌨 بهارى 🌸بر روى گونه هایش فرو مى ریزد.
🖤 یا جداه ! یا رسول االله ! یا محمداه ! این حسین توست که...نگاه کن زینب !
این خداست که به #تسلاى تو آمده است.خدا!... ببین که با فرزند پیامبرت چه مى کنند! ببین که بر سر عزیز تو چه مى آورند؟ ببین که نور #چشم على را...
نه . نه ، شکوه نکن زینب ! با خدا شکوه نکن ! از خدا #گلایه نکن .
فقط سرت را بر روى شانه هاى آرام بخش خدا بگذار و هاى هاى گریه کن.
خودت را #فقط_به_خدا بسپار.
#ادامه_دارد...
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
- - ------••~🍃🌸🍃~••------ - -
https://eitaa.com/piyroo
- - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
[مؤمنان واقعے تنهـا ڪسانے هستند ڪھ بھ خدا و رسولش ایمان آوردھ اند، سپس هرگز شڪ و تردیدے بھ خود راھ ندادھ و با اموال و جان هاے خود در راھ خداجھاد کردھ اند، آن ها راستگـویانند♡🌱...]
"سورھ مبارکھ حجرات آیھ ۱۵"
#نور
#ما_ملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
📚#رمان_واقعی_مفهومی_بصیرتی
⛅️#افتاب_در_حجاب
9⃣4⃣#قسمت_چهل_نوهم
💢... #ضجه مى زنند و #آلودگان به این خون را #نفرین و #لعنت مى کنند.
چون هنگامه #شهادت عزیزانت فرا مى رسد، #خداوند بادستهاىخود،#ارواحشان را مى ستاند و #جانهایشان را به بر مى گیرد و #فرشتگان را از #آسمان_هفتم فرو مى فرستد، با #ظرفهایى از جنس یاقوت و زمرد، مملو از #آب_💧حیات ، انباشته از پارچه هاى جنانى و آکنده از عطرهاى رضوانى.
#ملائک ، بدنها را به #آب_حیات ، #غسل مى دهند و #کفن و #حنوطشان را با پارچه ها و عطرهاى بهشتى به انجام مى رسانند و #صف_درصف بر آنان نماز مى گذارند.
🖤آنگاه خداوند متعال ، #قومى را بر مى انگیزد که از دید کفار، ناشناسند و نه در گفتار و نه درنیت و اندیشه و رفتار به این خون ، آلوده نیستند. این قوم به #دفن_بدنهاى_معطر مى پردازند و #پرچمى بر فراز قبر سید الشهدا مى افرازند که نشانه اى براى #اهل_حق است و وسیله اى براى #رستگارى مومنان. و هر روز و شب🌙 #صدهزارفرشته از آسمان🌫 فرود مى آید و آن #مقبره شریف را در بر مى گیرد، بر آن #نماز مى گذارد، خداوند را #تسبیح مى کنند و براى #زائران آن بقعه ، #بخشش مى طلبند.
نام_زائران_امتت را که به خاطر #خدابه
💢خاطر #تو، به زیارت ، مشر اند،
#مى_نویسد و نام #پدرانشان را و #خاندانشان را و #اهالى_شهرشان را و از #نورعرش_خدا بر پیشانى آنها نشانه اى مى گذارند که : '' این #زائر قبر #برترین_شهید و فرزند
#بهترین_انبیاست.
و #درقیامت این #نور در سیماى آنان تابان است. و زیباترین #راهبر و نشان ، آنچنانکه بدان شناخته مى شوند و دیگران #خیره این روشنى مى گردند.''
🖤جبرئیل گفت : (یا رسول االله ! در آن زمان #تو در میان #من و #میکائیل ایستاده اى و #على #پیش_روى ماست و آنقدر #فرشتگان اطرافمان را گرفته اند که در حد و حساب نمى گنجد و هر که در آنجا به این نور، منور است ، خداوند از عذاب و #سختیهاى آن روز در امانش مى دارد. این #حکم_خداست و #پاداش اوست براى کسى که خالصا لوجه الله قبر تو را، یا على تو را، یا حسن و حسین تو را زیارت کند.... از این پس ، #مردمانى خواهند آمد #مغضوب و #ملعون خداوند که تلاش مى کنند این #مقبره و نشانه را #ازمیان_بردارند اما #خداوند راه بر آنان #مى_بندد و #ناکامشان مى گرداند.)
💢پیامبر فرمود: دریافت این خبرها بود که مرا غمگین و گریان کرد.
این فقط #سجاد نیست... که از شنیدن این #حدیث ، جان مى گیرد و #روح_تازه اى در کالبد مجروح وخسته اش دمیده مى شود....
تداعى و نقل این حدیث ،....
حال تو را نیز دگرگون مى کند و #قوتى خارق العاده در تار و پود وجودت مى ریزد. آنچنانکه بتوانى #راه_دشوارکربلا تا #کوفه را در زیر بار شکننده #مصیبت و #مسؤلیت طى کند و خم به ابرونیاورى.
🖤آیا این همان #کوفه اى است که تو در آن ، #تفسیرقرآنى 📖مى گفتى؟!
آیا این همان کوفه اى است که کوچه هایش ، #خاك_پاى تو را مریدانه به چشم مى کشید؟
یا این همان کوفه اى است که #زنانش ، زینب را #برترین بانوى عالم مى شمردند و #مردانش بر #صلابت عقیله بنى هاشم سجود مى بردند؟
نه ، باور نمى توان کرد...
#ادامه_دارد....
#ماملت_شهادتیم
#من_ماسک_میزنم
- - ------••~🍃🌸🍃~••------ - -
https://eitaa.com/piyroo
- - ------••~🌸🍃🌸~••------ - -
🌹تــو بایـد باشی
تا روز هایم پر شود از#نور
پر شود از#عشــق ،
و دقایقم از #شهادت
و با#شهدا بودن لبریز گردد ...
تــو باید باشی
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
تــو بایـد باشی
تا روز هایم پر شود از#نور
پر شود از#عشــق ،
و دقایقم از #شهادت
و با#شهدا بودن لبریز گردد ...
تــو باید باشی
#صبحتون_شهدایی 🌷
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo
✍ « خاطرات_افلاکیان » ـــــــ
یادم هست که ابراهیم یک #همکلاسی_یتیم داشت که وضع مالی خانواده اش خوب نبود؛ ابراهیم بسیار به این دانش آموز #کمک می کرد. یک روز آمد به خانه دیدم که خودکار ندارد؛ مشق بنویسد. مادرم گفت مگر خودکار نداری؟ گفت: آن را به دوستم دادم؛ چون او خودکار نداشت. او هر کاری از دستش بر می آمد برای #دوستانش انجام می داد.
آخرین باری که ابراهیم به مرخصی آمده بود. شب آخر دور هم نشسته بودیم و با هم صحبت می کردیم. آن شب تغییرات عجیبی در چهره ابراهیم احساس کردم؛ چهره اش مانند #نور می درخشید. گفتم ابراهیم امشب چهره ات خیلی نورانی شده. ابراهیم گفت: خواهرم مگر نمی دانی؟ این نشانه #دعوت است. گفتم: چه دعوتی؟ گفت: نشانه رفتن به سوی خداست. صبح همان روز با خواندن #زیارت_عاشورای ابراهیم از خواب بیدار شدم. چون ابراهیم آن روز می خواست به #جبهه برود. ابراهیم به مادرم گفت: مادر مرا #حلال کنید و ناراحت نباشید و واقعه روز عاشورا را به ما یادآور شد. ما برای خداحافظی تا درب حیاط با ایشان رفتیم و ایشان پیشانی مادر را بوسید و خداحافظی کرد و رفت.
✍ #راوی : خواهر شهید
#شهید_ابراهیم_تیموری
#سلام_ودرود_برشهدا_وامام_شهیدان
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد__دلتنگ_شهادت
https://eitaa.com/piyroo