eitaa logo
افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد
4.5هزار دنبال‌کننده
34.2هزار عکس
15.9هزار ویدیو
133 فایل
#افسران_جنگ_نرم_خادمین_پیروان_شهدای_بجنورد_دلتنگ_شهادت https://eitaa.com/piyroo جهت ارتباط با خادمین شهدا 🌷 خواهران 👇 @sadate_emam_hasaniam @labike_yasahide @shahid_40 کپی بنر و ریپ کانال ممنوع
مشاهده در ایتا
دانلود
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 با حرص رفتم طرف بابا. -بابا من بچه دوساله نیستم که این اداها رو برام در میارین. بابا برگشت طرفم.: -دقیقا بیشتر از دو سال عقلت نمیرسه. هر وقت بزرگ شدی توقع برخورد بهتری داشته باش. ماکان با اخم های در هم رفته سر به زیر به دیوار تکیه داده بود. بابا لپ تاپم و گذاشت توی دستای ماکان و گفت: -اینارو بذار تو کمد من درشم قفل کن. از حرص داشتم می مردم: -شما که بلدین غیرتی بازی در بیارین یعنی چی یه پسر غریبه را به را اینجاست؟ ماکان عصبی گفت: -آخه شعورتم نمی رسه. باباهم اضافه کرد: -ارشیا هر کسی نیست. من حاضرم تو و اونو توی این خونه تنها بذارم برم اینقدر که بش اعتماد دارم. ماکان همیجور که به زل زده بود گفت: -اصلا این مگه می فهمه. عصبی گفتم: -حق نداری اینقدر به من توهین کنی. بابا برگشت که بره.ماکان یه نگاه بهم انداخت توی چشماش خوشی میدرخشید. سعی کردم آخرین تلاشمو بکنم داد زدم: -ولی اون کار عمدی نبود! بابا با عصبانیت برگشت طرفم.: -این کارت عمدی نبود. کار صبت چی؟ اون گندی که به کت و شلوار ماکان زدی چی؟ چسبوندن کفشای ارشیا به زمین چی؟ پنچر کردن ماشین همه مهمونا هفته پیش؟ آب ریختن تو کفشای مردم. ریختن شکر تو نمک پاش؟ آتیش زدن موهای الهه. کش رفتن شماره کارت من و خالی کردنش که منو تا مرز سکته برد. بازم بگم بلاهایی که سر همه آوردی و از دستت شاکی شدن؟ اونام عمدی بود. بعد چند قدم اومد جلو تر و دستشو گرفت به طناب دارمنو گفت: از همه بدتر این آشغالو با یه حرکت از سقف کندش 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻 🌻 🌟 .انگار یکی محکم کوبید تو سرم. با بهت به طنابی که توی دست بابا مونده بود نگاه کردم. _با...با! -ترنج این آخرین اتمام حجته وای به حالت ازت خطاهایی از این دست سر بزنه دیگه اونوقت منتظر تنبیه های بدتری باش. مامان همینجور با چشمای اشکی ونگران زل زده بود به بابا. ماکان وسایل توی دستش و جابجا کرد و رسید و گذاشت روی میز و گفت: -در ضمن من وقت ندارم برم خشکشوئی خودت برو بگیرش. بعدم هر سه تاشون از در رفتن بیرون. به در بسته زل زده بودم. یه چیزی توی گلوم گیر کرده بود انگار. به جای خالی دستگاه و لپ تاپم خیره شدم. حالا چکار کنم بدون اینترنت و کامپیوتر. برگشتم و نشستم رو تختم. مغزم کلا قفل کرده بود. فقط یه احساس نفرت شدید احساس می کردم. اصلا نمی فهمیدم برای چی بابا این کارو کرد. خوب معلومه مامان خانم فورا اشکش سرایز میشه و بابا آقا هم که جونش در میره واسه سوری جونش ترنج کیلویی چنده. هیچ کس به حق نمیده چرا. روی تختم دراز کشیدم. دست خودم نبود. اشکم سرازیر شد. از همه تون متنفرم. برای شام نرفتم پائین کسی هم سراغم نیامد. خدا رو شکر موبایلم توقیف نشد والا دیونه میشدم. واقعا اگه یه روز این چیزارو به هر دلیلی از دست بدم. باید وقتمو چه جوری پر کنم؟ شب از زور بی کاری زود خوابیدم. حوصله درس خوندنم نداشتم. اینقدر غلط زدم تا خوابم برد. 🌻 🌼🌻 🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻 🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻🌼🌻
●براے گرفتن مرخصے وارد چادر فرماندهے گردان شدم،شهید تورجے زاده طبق معمول به احترام سادات بلند شد و درخواستم را گفتم ؛بے مقدمه گفت نمے شود،با تمام احترامـــے ڪه براے سادات داشت اما در فرماندهے خیلـــے جدے بود؛ڪمے نگاهش ڪردم،با عصبانیت از چادر بیرون آمدم و با ناراحتے گفتم:" شڪایت شما را به مادرم حضرت زهرا(س) مے ڪنم." ● هنوز چند قدمے از چادر دور نشده بودم ڪه دوید دنبال من با پاے برهنه گفت:" این چے بود گفتی؟" به صورتش نگاه ڪردم...خیس اشک بود. بعد ادامه داد:" این برگه ے مرخصے سفید امضا،هر چه قدر دوست دارے بنویس ،اما حرفت را پس بگیر یک سال از آن ماجرا گذشت. چند ساعتے قبل از شهادتش من را دید. پرسید:" راستے آن حرفت را پس گرفتی؟ 📎فرماندهٔ گردان یازهراے لشگر ۱۴ امام حسین(ع) 🌷 ●ولادت : ۱۳۴۳ اصفهان ●شهادت : ۱۳۶۶/۲/۵ بانه ، عملیات ڪربلای۱۰ https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتگری شهدایی قسمت 1011 شرط عجیب شهید تورجی زاده برای پذیرش مسئولیت روایتگری حاج آقای عادل پور - راهیان نور دانشجویی قزوین - موسسه تبلیغی جهادی میقات https://eitaa.com/piyroo
🌷🕊🌷🕊🌷🕊 🔴 کانال ازاین ساعت الی ساعت 8:30 صبح تعطیل میباشد،⛔️ 🤲اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا 🤲التماس دعای فرج 🌷🕊🌷🕊🌷🕊 افسران جنگ نرم خادمین پیروان شهدای بجنورد دلتنگ شهادت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💚 ز‌ِ‌ حَد‌ بگذشت‌مشتاقے‌وصبر ‌اندر‌غمت‌یارا... بہ‌وصل‌خود‌دوایے‌کن‌دل ‌دیوانہ‌ۍمارا... 🦋 صبحت بخیر آقا 🦋 🌸 اللهم_عجل_لولیک_الفرج 🌸 https://eitaa.com/piyroo
اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ، فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم . https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🇮🇷 درهم آمیخته شدن خون شهدای ایرانی و افغانستانی در معراج بصرالحریر 🇦🇫 🕊 شهید هادی کجباف، حسین بادپا، سید جلال الله‌پور و روزبه هلیسایی از جمله مستشاران ایرانی بودند که در کنار رزمندگان افغانستانی لشکر فاطمیون در عملیات بصرالحریر به شهادت رسیدند. شهید سلیم سالاری، از مدافعان حرم افغانستانی و رزمنده دفاع مقدس، شهید ۲۰ ساله سید مصطفی موسوی که پیکرش بهمن سال ۱۳۹۴ به کشور بازگشت، شهید سید مجتبی حسینی از طلاب حوزه علمیه و مهندس رشته کامپیوتر از دانشگاه قم، شهید مهدی جعفری، شهید علیرضا غلامی، شهید سید ضیاء حسینی و جاویدالاثر روحانی شهید محمدمهدی مالامیری از شهدای این عملیات هستند. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
•پرواز از قايق وسط اروند...• 🔻 قایق وسط اروند خاموش شد،همزمان یک منور روشن شد،دیدم سر یک تیربار عراقی چرخید رو قایق ما. علی اکبر فریاد زد روشنش کنید... یکی از بچه ها رفت پشت سکان فریاد زد یا حسین و هندل را کشید. قایق چند متر پرید و روشن شد. تیربار همراه با حرکت ما چرخید و زد تنم گرم شد لباسم خونی بود. اما تیر نخورده بودم. چشمم افتاد به علی اکبر که وسط قایق افتاده بود. صدایش کردم،تکان نخورد. سرش را بلند کردم. تیری به سرش خورده بود. به عباس نظیری گفتم: علی اکبر شهید شد. عباس به سرش میزد. گفت: برید سمت ساحل تا علی اکبر را پیاده کنیم. 🔖 •خاطره اى به ياد شهید علی اکبر فرمانی،فرمانده گروهان،گردان امام مهدی (عج)• 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
🌹شهید_عسگر باقری کارمند مخابرات بود و صاحب یک فرزند دختر. در روزهایی که صدای توپ و تانک خبر از تعرض به حریم وطن می داد، به عنوان بسیجی داوطلب راهی جبهه شد و در بمباران شیمیایی فاو شهید شد😞 قصه کوتاه است و پایانش عاقبت بخیری باقری ها اما غصه اش به بلندای تاریخ بر قلب می نشیند. گوشه ای حسرت، کمی آنطرف تر بغض و به وسعت سرزمین قلب، آرزوی شهادت به روزگارمان دهن کجی می کنند. دسته دسته راهی خاک های جبهه شدند. عاشق و عارف شدند و خدا با نگاهِ خریدار گلچینشان کرد. وقتی چشم به دنیا گشودیم، امنیت و آرامش این روزهایمان را مدیون شهدا شدیم که به قول حاج حسین یکتا خاطرخواه ما بودند قبل از آنکه ما به دنیا بیاییم🌹 شاید زیباترین تعریف عشق این است، شهدا عاشق هایی بودند که خودشان را پیش مرگ معشوق های بی وفایی چون ما کردند. نگرانم برای این روزها که حرمت عشق را شکستیم و خون بهای عاشق ها، گناهانمان است😔 نمک خوردیم و علاوه بر نمکدان، دل هایشان را هم شکستیم و غافل از روزی که باید پاسخگو باشیم😓 ✍نویسنده : طاهره بنائی منتظر 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
⚠️ اولین و مهم‌ترین چیزی که ما را از امام زمان دور می‌کند ؛ گناه💔 است... و مهمترین چیزی که فرج حضرت را جلومی اندازد ترک‌گناه✌️🏻 ماست... واقعاچرامااینقدرگناه‌می‌کنیم؟!💔🚶‍♀ 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
 شهید «علی‌رضا حسینی»: خواهران گرامی! از شما می‌خواهم با حفظ حجاب و رعایت عفاف در پشت جبهه‌ها، جهاد اکبر کنید و با توطئه­‌های شوم کافران ملحد بجنگید. این خواهران مبارز هستند که با حفظ حجاب دین اسلام را زنده و پا بر جا نگه داشته‌­اند و این راه را می­‌توانند مانند حضرت زینب (س) با صلابت ادامه دهند. 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo
میشہ‌عاشق‌شد ! و شــهید شــد ... خدا درطبع‌انسان‌عشق‌رو‌قرار‌داده، اما‌چرا‌خود‌ِخدا نشہ‌معشوقمون!؟ مشکل اصلےما اینہ" فقط‌تو کلماٺ‌عاشق‌خداییم اما‌درعمل‌برعکس‌کاملاً‌برعکس ... عاشق‌هیچ‌وقت‌،عشق‌شو‌فَراموش‌نمیکنہ .. اماما‌جایےکھ‌ بہ‌"خدا"احتیاج‌داریم خودمونو‌میزنیم‌بہ‌عاشقے وسجاده‌پهن‌مے‌کنیم ... ولے‌وقتے‌همون‌احتیاج‌رو"خدا"رفع‌میکنہ فراموشش مے‌کنیم .. شهیدمحسن‌حججے" یہ‌حرف‌دارن: میگن‌سعے‌کن‌جورۍ‌زندگےکن خدا عاشقٺ بشہ خدا عاشقت بشہ ،میخرتت ! خدا خریدار خوبیہ! عشق"خدا"بوی‌آسمون‌میده ها! 🕊 🌷🌷🌷🌷🌷 https://eitaa.com/piyroo