🏴 حزن سرمدی
.
▪️ حادثهی عاشورا تنها حادثهی جهان است که بنیبشر و انبیاء و اولیاء از پیش و پس وقوع آن در صحرای کربلا، با آن گریستهاند. شکی نیست که موضوع روضه و مصیبتخوانی، ملک طلق سیدالشهداست. اصلا سنت است که حتی اگر برای موسیبنجعفر یا امام عسکری هم کسی روضه خواند، باید گریزی به کربلا بزند. سنتی که شاید ریشه در همان روایت معروف داشته باشد که: "یابنشبیب ان کنت باکیا لشیء فابک للحسین." (امالی صدوق، ص۱۳۰)
▪️ حالا تاریخ یک صحنهای از غربت و تنهایی سراغ دارد که روضهی آن را حسین خوانده است. یعنی در میان اوراق عالم، حادثهای چنان غمبار مدفون است که حسین-این موضوع ازلیابدی تمام گریستنهای پربها- خودش روایتش کرده و روضهاش را خوانده.
اصل ماجرا، روایت تقریبا بلندی است که به زعم پر از قصور و تقصیرم چند بزنگاه اساسی دارد و آنها را برایتان ترجمه میکنم. به امید آنکه تقریر روضهخوانی ابیعبدالله را تلقی به روضهخوانی ما کنند.
▪️ حضرت فرمود:
《پدرم صورت قبر را برهم زد تا اثری از مدفن هویدا نباشد. خاک دستها را که تکاند، دلتنگی تازه رخ عیان کرد. اشک بر گونههایش سرازیر شد. غمبار، مصیبتزده و دردآلود رو به سوی مرقد جدمان رسول خدا زبان به گلایه گشود که:
یا رسولالله!
زهرا را از من ربودند.
دلتنگیام همیشگی شد.》(امالی مفید، ص۲۸۱)
▪️ گریه کردهها میدانند، گاهی اشکها جان ندارند، چنان کمرمق که انگار باید با فشار پلک پمپاژ شوند. باید هولشان بدهیم. بعد آرام آرام، نمناکی از گوشههای چشم راهی پیدا میکند و به گونه نرسیده میخشکد. اشکهای سرد، اشکهای بیحرارت. اما گاهی اشک داغِ بیمحاباست. سوز دارد و شتاب. مذاب و غلتان است و نشانهی عمق جراحت قلب. بیپلک زدن میریزد. آنقدر سریع و پرمایه که داغیش سرد نشده به گونهها میرسند. من از روایت، برای علی چنین اشکی میفهمم.
▪️ بعد حالا علی در این وضعیت گلایهها دارد. عبارات یک حال و حالتی دارند -نمیدانم چقدر درست، چقدر غلط- اما حال و حالتها چسبیدهاند به پهنای ذهنم. حس میکنم علی شرمآگین، گلایه میکند. امانتی رسول خدا را آورده ولی امانتی شکسته. بعید است تاریخ چنین صحنهای را باز تجربه کرده باشد. صحنهی شکوائیه بردن با حالتی سربهزیر؟! مطالبه کنندهای در مقام پاسخ!! مسئولی در جایگاه سوال!! اوضاع غریبی است. باید از خدا بخواهیم یکبار حسین منبری برپا کند و خودش پریشانحالیِ علیِ بعدِ فاطمه را بازروایی کند. از بیان نحیف ما ساخته نیست.
.
#تقویم_تاریخی
#فاطمیه
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🏴 @qasas_school
سالِ پنجتومانی
🔹 جنگ جهانی دوم که در گرفت، ایران درعین اعلام بیطرفی، شد میدان تاخت و تاز قوای بیگانه. یکی از مهمترین پیامدهای جنگافروزی ابرقدرتها، قحطی در ایران بود. انگلیسیها در رفسنجان، حوالی قنات عباسآباد اردو زده بودند و به گواه تاریخ اصلیترین نقش را در ایجاد قحطی ایفا کردند.
🇬🇧🇬🇧
🔸 این سالِ قحطی که سختی زمستان را چندبرابر میکرد، به سال پنج تومانی معروف شد و هنوز بسیاری از قدیمیترها این اصطلاح را به خاطر دارند. اما چرا «سال پنج تومانی»؟
🇬🇧🇬🇧
#قصه_زمستان
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
🔹 در خاطرات دکتر ریاضی آمده: «بعد از شهریور ١٣٢٠ قحطی معروف به «سال پنج تومانی» شروع شد. وجه تسمیه آن این بود که قوای انگلیسی رفسنجان را اشغال و اعلام کردند که ما هر من گندم را پنج تومان میخریم. هر من غلات دیگر را نیز پنج تومان میخریم.
🇬🇧🇬🇧
🔸 این مبلغ پول زیادی بود و سبب شد که مردم هر چه از گندم و حبوبات در خانه و انبار داشتند، به نماینده کنسولگری انگلیس بفروشند و نوعی قحطی که 50 درصد آن طبیعی و 50 درصد مصنوعی بود، ایجاد شد. این حبوبات را با شترهایی که در کنترات داشتند، از رفسنجان حمل و این طور شایع میکردند که در کرمان قحطی شده و اینها را به آنجا میبریم.
🇬🇧🇬🇧
🔹 در کرمان نیز همین را میگفتند. آن طوری که منقول است تمام اینها را در محلی در کبوترخان تخلیه میکردند و آتش میزدند. چندین بار شایعه کردند که از انگلستان و هندوستان گندم وارد خواهد شد، امّا هر بار که ماشینها میآمدند، سرباز میآوردند و حتی یک دانه گندم نیز نبود.»
🇬🇧🇬🇧
#قصه_زمستان
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
🔸 در خاطرات محمد جدیدی همچون خاطرات دکتر ریاضی از آتش زدن گندمها توسط انگلیسیها صحبت به میان آمده است. حاج محمد شریفی نیز در خاطراتش از آتش زدن گندمها توسط انگلیسیها و کشتن حیواناتی که در اختیار داشتند، سخن به میان میآورد.
🇬🇧🇬🇧
🔹مرحوم علی باقرینسب یکی از معمرین رفسنجان مشاهدات خود را در روستای خالقآباد رفسنجان چنین بیان میکند: «با چشمان خود دیدم که انگلیسیها از فقر مردم استفاده میکردند. چند کیسه آرد را پهن میکردند و چند تا ده شاهی یا یک ریالی در آنها میریختند و دستهای تعدادی از مردم را میبستند و با چشمان بسته، هر کس پولها را پیدا میکرد، به او میدادند و بعد نگاه میکردند و میخندیدند.»
🇬🇧🇬🇧
#قصه_زمستان
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
قحطی بزرگ.pdf
1.29M
سرمای زمستان همواره در تاریخ گره خورده با قحطیهای سخت برای مردمان جهان بوده است. اما برههای در تاریخ ایران وجود دارد که قحطی طبیعی به علاوه قحطی تحمیلی، بزرگترین جنایت بشری و عظیمترین نسلکشی را به همراه داشته است. در این کتاب (فایل پیدیاف) ماجرای قحطی بزرگ را بخوانید.
#معرفی_کتاب
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
🔺در مقدمه این کتاب آمده:
«پژوهش حاضر به جنبهی سرنوشتساز جنگ در ایران، خصوصا قحطی بزرگ 1917-1919 میپردازد. برای ایران این دوره سرنوشتسازترین مرحله جنگ بود. در این برهه انگلیسیها کشور را اشغال کردند؛ و درست در همین زمان بود که ایران به بزرگترین فاجعه تاریخ خود یعنی قحطی 1917-1919 دچار شد.
حدود 8 تا 10 میلیون نفر- حدود نیمی از جمعیت کشور در آن زمان - در این قحطی تلف شدند.
🔺 ایران هنگامی بزرگترین فاجعه را تحمل میکرد که در اشغال نظامی انگیس بود. انگلیسیها جز چند اقدام جزئی تسکینی و بیاثر، نه تنها برای کاستن از شدت قحطی کاری انجام ندادند، بلکه با خرید گسترده غله و مواد غذایی در ایران، وارد نکردن غذا از هند و بین النهرین، ممانعت از ورود غذا از ایالات متحده و اتخاذ سیاستهای مالی – از جمله نپرداختن درآمدهای نفت به ایران - قحطی را شدت بخشیدند. در نتیجه تعداد بیشتری از مردم ایران با سیاستهای انگلیسیها از بین رفتند. این اقدام را میتوان با اطمینان مصداق عینی جنایت علیه بشریت تلقی کرد. ایران بزرگترین قربانی جنگ جهانی اول بوده و از بدترین نسلکشی های دوره معاصر لطمه دیده است. بدون درک آنچه که در 1917-1919 بر سر ایران آمده، نمیتوان تاریخ معاصر ایران را دریافت.»
#هولوکاست_واقعی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
🔹 نهم دی ماه ۱۲۹۰ شمسی، روسها هفت نفر از مشروطهخواهان را در روز عاشورا به دار آویختند. یکی از آن هفتتن، مردی بود به نام ثقهالاسلام میرزا علی تبریزی، مجتهد و عالم بزرگ تبریز. آن هم فقط به این دلیل که دروغ روسها را امضا نکرد.
🔸 شاید اگر ما بودیم با توجیه دروغ مصلحتی، جان خود را نجات میدادیم ولی صحنه تاریخ را دگرگون میکردیم. اما ثقهالاسلام چنان مقاومتی کرد که حتی یکی مثل احمد کسروی درباره او مینویسد: «ثقه الاسلام تبریزی کسی بود که آبروی ایران و اسلام گشته و چوبۀ دار را خرید، ولی یک امضا به دشمنان و اشغالگران در جهت تأیید این موضوع که مجاهدین آغازگر جنگ بودند، نداد.» کریم میمنتنژاد میگوید: «میرزا علی حتی مُهر خود را شکسته بود تا امکان امضا کردن را از خود سلب کند.»
🔺 گویا از دیرباز نهم دی، روز بصیرت بوده...
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
🔹 به گفته کسروی «میرزاعلی، بر خلاف همگان و به رغم هشدار برخی اشخاص، از جمله نماینده دولت عثمانی که پیغام داده بود روسها قصد کشتن او را دارند، حاضر به مخفیشدن و پناهندگی نشد. او خود، از همان آغاز مبارزه با روسها، در نوشتهای به مشکوةالملک، این حکم را پیشبینی کرده بود: منصور دار عشقم و دانم که عاقبت/ بر پای دار میکشد این پایداریم.»
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
🔸 اما از همه این مطالب عجیبتر مواجهه هیئتیهایی است که شجاعت قمه زدن بر فرق سر خود را داشتند اما دلیری مقابله با دشمن را نه...
🔹 در تاریخ آمده:
«در روز اعدام ثقه الاسلام، مشروطهخواهان تبریز، هرچه به مردم التماس کردند که بیایید امروز مقابل کنسولخانۀ روس برای امام حسین(ع) عزاداری کنیم تا روسها بترسند و روحانی فاضل و مجاهد شهر را اعدام نکنند، افاقه نکرد. یکی از مشروطهخواهان نزد سردستۀ مهمترین هیئت قمهزنی تبریز رفت و گفت: روسها بیشتر از ۲۰۰ تفنگچی در تبریز ندارند. شما چندهزار نفرید. قمه هم دارید. نگذارید امروز این عالم جلیلالقدر را بکشند. سردستۀ قمهزنان گفت: «آقا جان اولارین تفنگی وار، آدامی اولدُرَللَر؛ آنها تفنگ دارند و آدم را میکشند.»
🔸 و گویا از دیرباز، هیئتهایی بودهاند که قمهزن داشتهاند اما مجاهدِ دشمنستیز نه..
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school
مدرسه تاریخاندیشی قصص
🔸 اما از همه این مطالب عجیبتر مواجهه هیئتیهایی است که شجاعت قمه زدن بر فرق سر خود را داشتند اما دل
📚 منابع:
📌 کسروی، احمد، تاریخ هیجده ساله آذربایجان، ج۱، ص۳۰۵ و ص ۵۸۳.
📌 رحیمزاده ضمیری، اسداللّه، یادداشتهای میرزا اسدالله ضمیری ملازم خاص ثقةالاسلام شهید، ج۱، ص۷۱ـ۷۲.
📌 مصطفی دلشاد تهرانی، مدرسۀ حسینی، ص۱۷.
🆔 @qasas_school
📅 دهم دی ماه 1356 شمسی
📌 جیمی کارتر رئیس جمهور آمریکا به ایران آمد و در یک مجلس بزم طی یک سخنرانی گفت: «ایران جزیره ثبات است» چون مردم ایران عشق وافری به شاه کشورشان دارند!!
📌 درست ۹ روز بعد این جزیره ثبات با فریادهای مردم قم در ۱۹ دی ماه علیه حکومت شاه، برای آمریکاییها لرزید. رهبر انقلاب از این حادثه پلی به تحلیلهای اشتباه آمریکاییها و آمریکاپرستان میزند که خواندن آن اهمیت دارد.
#تقویم_تاریخی
🏫 مدرسه تاریخاندیشی قصص
🆔 @qasas_school