✳️ جستارهای قرآنی رحیق
📈 زن مظهر اسم"الباطن" خداوند ▪ اگر مورد پسندتان بود لطفا در اختیار دیگران هم قرار دهید. 🔅تفسیر و ق
#حکمت_حجاب_از_رهگذر_عرفان
#مواظب_حقیقت_خود_باشید
📌یکی از حکمتهای مهم حجاب و پوشش زنان از منظر عرفان نظری اسلامی
◾️در نگاه عرفان اسلامی، #عالَم، نسخه باز شده #انسان بوده و انسان، نسخه کوچک شده عالَم میباشد.
یعنی اگر عالَم و جهان آفرینش را #جمع کنیم و به صورت شکلی خاص در آوریم به شکل انسان در میآید و اگر انسان را #باز کنیم و به صورت تفصیلی، نگاهش کنیم به شکل عالَم و جهان آفرینش خواهد بود.
به قول شبستری در گلشن راز:
جهان انسان شد و انسان جهانی
از این پاکیزه تر نبوَد بیانی
▫️به تعبیر سادهتر رابطهای #حقیقی بین انسان و جهان آفرینش وجود دارد؛ انسان، مجموع حقایق عالم را یکجا در اختیار دارد و اگر به خود و تواناییهایش معرفت پیدا کند میفهمد عالَم و جهان بزرگی است.
به همین جهت در روایات اسلامی به #معرفت_نفس و شناخت آن، بسیار اهمیت داده شده است .
◾️کل نظام آفرینش، #اسماء_خداوند می باشد، حق، اوست و دیگر موجودات، حق نما هستند، ظاهر اوست و دیگر مخلوقات، مظاهر اویند، وجود حقیقی اوست و موجودات دیگر، همه در ذات و #صفات و #افعال وابسته به او هستند.
خداوند متعال در قرآن کریم می فرماید: هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ وَ هُوَ بِکُلِّ شَیْءٍ عَلیم (اوّل و آخر و پیدا و پنهان اوست و او به هر چیز داناست.)
◾️وقتی اسماء الهی که در عالم ظهور میکنند، هر یک مظاهر و نشانه هایی دارند لذا اسم شریف « #الظاهر » که ظهور می کند یکی از نشانه ها و مظاهرش در عالم ماده و طبیعت، جنس #مرد می شود و اسم شریف « #الباطن » که ظهور می کند یکی از نشانه ها و مظاهرش در عالم ماده و طبیعت، جنس #زن می شود.
به همین جهت، مردها بیشتر با اسم «الظاهر» (پیدای) خداوند در ارتباطند و زنها با اسم «الباطن» (پنهان) او مرتبطند و به تعبیر دیگر، اسم «الظاهر» در مردها بیشتر تجلی کرده و اسم الباطن در زنها بیشتر جلوه کرده است و به تعبیر ساده تر، مردها نشانه اسم «الظاهر» خداوند هستند و زنها نشانه، آیت و مظهر اسم شریف «الباطن» خداوند میباشند،یعنی اسم شریف «الظاهر» در مردها و اسم شریف «الباطن» در زنها بیشتر غلبه دارد.
◻️چون اسم الباطن خداوند، #مستور و پوشیده است، #حقیقت_وجودی_زن نیز باید از دیگران و اغیار، پوشیده باشد و چون #بدن_دنیوی_زن، جلوه ای از حقیقت وجودی زن است، آن هم باید مستور باشد تا ارتباطش را با حقیقت وجودی خود حفظ کند لذا در آموزه های دین و قرآن کریم، ستر و پوشش تشریع شده و به آن سفارش و تاکید شده است.
بنابراین ستر و پوشش (حجاب) به این جهت است که مظهر اسم باطن خداوند (یعنی زن) از افراد نالایق و نامحرم پوشیده باشد.
◼️در اینجا معلوم میشود که هر کس و هر نگاهی، شایستگی ندارد که #حقیقت اسم «الباطن» و #مظهرش (زن) را نظاره کند، بلکه برای شهود و دیدن آن مظهر، لیاقت و محرمیت لازم است.
مدعی خواست که آید به تماشاگه راز
دست غیب آمد و بر سینه نامحرم زد
◾️این پوشش و حجاب ـ در حقیقت ـ احترام ویژه به #زن است و او را با #حقیقتش بیشتر مرتبط می کند. در واقع، اسلام میگوید شما مطابق اسم «الباطن» خداوند، پیاده شده اید،حقیقت شما چنین است پس مواظب حقیقت خود باشید.
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۶۰ ـ ۵۸ #سوره_نحل
#رسومات_جاهلانه
افرادی که #تزکیه نفس نکرده اند و تحت تأثیر رسومات #جاهلانه قرار گرفته اند، به قدری #بدبخت می شوند که اگر به آنها #بشارت فوق العاده خوبی داده شود و بر خلاف #رسومات معمولی باشد #ناراحت می شوند و حاضرند دست از زن و فرزند #عزیزشان بردارند و آنها را زنده زیر خاک کنند. این مثل بدی است که برای آنها زده می شود؛ ولی تمام صفات #الهی آن قدر #نیکو است که باید همه #مردم متّصف به آن #صفات باشند و از آن راه راست پیروی کنند.
🔅تفسير و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#یک_نکته_از_این_معنی
#علوم_قرآنی
#تفاسیر
📌معرفي إجمالي #تفاسیر قرن پانزدهم هجري(۴)
🔰المیزان فی تفسیر القرآن🔰
اثـر عـلامـه سـیـد محمد حسین طباطبائی (1321 - 1402 ق) فرزند سید محمد طباطبائی، از اعاظم حکما و مفسران امامیه.
🔹تفسیر مورد بحث در #بیست_مجلد به زبان عربی شامل تمامی قرآن کریم است. تـرجمه فارسی آن نخستین بار در چهل مجلد توسط افاضل اساتید و محققین حوزه علمیه قم به عـمل آمده سپس استاد محمدباقر #موسوی_همدانی کل این اثر را به فارسی #ترجمه کرده است که کرارا در 40 جلد به طبع رسیده است. مؤلف در این تفسیر اساس کار خویش را بر #قاعده (القرآن یفسر بعضه بعضا) قرار داده است. و نیز در مقدمه خود تصریح می کند:
🔹 در این تفسیر به منظور اینکه به #طریقه اهل بیت (ع) تفسیر کرده باشیم تنها در جهات زیر بحث می کنیم :
🔹1) معارفی که مربوط است به اسماء خدای سبحان و #صفات او از حیات و #علم و قدرت و سمع و بصر و یکتایی و امثال آن.
🔹 2) مـعارف مربوط به #افعال خدایتعالی چون خلق و امر و اراده و مشیت و هدایت و اضلال و قضاء و قدر و جبر و #تفویض و رضا و غضب و امثال آن.
🔹 3) معارفی که مربوط است به واسطه هایی که بین باری تعالی و انسان هستند مانند حجابها و #لوح و قلم و #عرش و کرسی و بیت العمور و آسمان و زمین و #ملائکه و #شیطانها و #جن و غیر ذلک. 4) معارفی که مربوط است به خود انسان در زندگی قبل از دنیا.
🔹5) معارفی که مربوط است به #انسان در #دنیا.
چـون تـاریخ پیدایش نوع او و خودشناسیش و شناسایی اصول اجتماعی و مساله نبوت و رسالت و وحـی و الـهـام و کـتـاب و دیـن و شریعت که از این باب است مقامات انبیاء که از داستانهای آنان استفاده می شود.
همان داستانهایی که قرآن کریم از آن حضرات حکایت کرده است.
🔹 6) معارف مربوط به انسان در عوالم بعد از دنیا به معنی عالم #برزخ و #معاد.
🔹 7) مـعـارف مـربـوط به اخلاق نیک و بد انسان که مقامات اولیاء در #صراط بندگی یعنی اسلام و ایمان و احسان و اخبات و اخلاص و غیر ذلک مربوط به این معارف است. و امـا آیـاتـی که مربوط است به #احکام دینی در این تفسیر پیرامون آنها بحث نشده چون که بحث پیرامون آنها مربوط به کتاب #فقه است نه تفسیر.
🔹سـپـس در هر چند آیه بعد از تمام شدن بحثها و بیانات تفسیری بحث هایی متفرق از روایات قرار داده ایـم و در آن به آن مقدار که برایمان امکان داشت از #روایات منقوله از رسول خدا (ص) و ائمه اهل بیت (ع) هم از طرق #عامه و هم #خاصه نموده ایم.
🔹 #مـؤلـف نخست چند آیه از قرآن کریم را آورده سپس به طور مزجی قسمت قسمت از آیه را مجدد یـاد مـی کـنـد و بـه تـفسیر آن می پردازد و نیز اول تحت عنوان بیان بحثهایی #فلسفی، اجتماعی، تـاریخی، علمی و #اخلاقی پیش می آورد سپس با بحث #روائی و نقل روایات سخنان خویش را پایان می بخشد. تـفـسیر المیزان از مهمترین و جامعترین تفسیرهای شیعه در عصر جدید و به طور مطلق یکی از چند تفسیر عمده و اساسی در #قرن اخیر است و امروزه #مشهورترین تفسیر نزد #امامیه است. مؤلف از تالیف این تفسیر گرانقدر در 1392 ق فراغت یافت.
🔹 مـجـلـد اول در 1375 ق و مـجـلـد بیستم آن در 1392 ق در تهران توسط دارالکتب الاسلامیه و همزمان در بیروت توسط موسسه اعلمی طبع گردید و پس از آن در بیروت و تهران تجدید طبع گردیده است. ترجمه های #فارسی نیز بارها تجدید طبع یافته است.
📚مـنـابـع : تـفسیر #المیزان، 1 - 20؛ تفسیر و تفاسیر جدید، 115؛ مؤلفین کتب چاپی فارسی و عربی، 2/863.
📎مدرسه تفسير و علوم قرآنی
@rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۲۲ – ۱۵ #سوره_نمل
📌 قضیه حضرت #سلیمان علیه السلام
#سالک الی #اللّه باید از قضیه حضرت سلیمان علیه السلام مسائل زیر را استفاده کرده و عمل کند:
☑ ۱ – اگر از جانب پروردگار به خاطر #تزکیه نفسش به او #علم و حکمتی داده شد حمد و شکر خدا را بکند و از این نعمت #قدردانی نماید.
☑ ۲ – سالک الی اللّه اگر #بندگی خدا را بکند و دوران تزکیه نفس را بگذراند و متصف به #صفات الهی بشود #قدرت پروردگار پشتوانه او خواهد بود و #جن و انس و حتّی #پرندگان در خدمت او قرار خواهند گرفت.
☑ ۳ – باید #قدرت الهی را آن قدر بی #نهایت بداند که اگر خدا بخواهد او ارتباط #جانداران را با یکدیگر می فهمد و سخنان آنها را درک می کند.
☑ ۴ – باید در مقابل تمام این نعمتها #شاکر باشد و از خدای تعالی بخواهد که کارهایش مرضی پروردگار باشد و جزء بندگان #صالح خدا واقع شود.
☑ ۵ – باید بکوشد که در تمام امور خودش و #کارمندان و #خدمتگذارانش منظم باشند و با #قاطعیت با آنها برخورد کند.
☑ ۶ – اگر یکی از #کارمندان و خدمتگذاران عذر موجّهی در بی نظمی اش داشته از او بپذیرد و او را مورد #مؤاخذه قرار ندهد.
🌴🌴🌴
قدر #وقت ار نشناسد دل و کاری نکند
بس #خجالت که از این حاصل ایام برد
🔅 تفسير و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش #پرسمان #آموزه #معارف #قرآنی
#رؤوف #اسما #صفات #رحمت #لطیف
🔰تفاوت میان واژه های لطیف ، رئوف و رحیم (از صفات خداوند) (1)
🔘پیش از بیان به تفاوت صفات یاد شده ، نخست آنها را از نظر لغت بررسی می کنیم :
⏪الف ) لطیف : از ماده «لطف » است و برای آن چند معنا بیان کرده اند که به برخی اشاره می کنیم :
☑️ ۱ـ دقیق ، ظریف و ریز در مقابل ضخیم ، انبوه و پُر پُشت ۱
☑️۲ . رفق ، مدارا ، مهربانی و نرمی; در قرآن آمده است : «الله لطیف بعباده .» (شوری ، ۱۹)
☑️۳ . هدیه و تحفه ای که برای ایجاد محبت و دوستی به کسی می دهند .
۲
☑️ ۴ . توفیق خدایی ، موفقیتی که خدا برای انجام دادن کار خیر دهد; نگه داری و حفاظت خدا از بنده .۳ عده ای ، لطف را در عمل و فعل (انجام دادن کار) ، همان نیکی ، مهربانی و رفاقت و در علم ، آن را علم به دقایق و ظرافت های اموری ریز و یا اموری که از نظرها مخفی است ، دانسته اند .۴
🔘لطیف که صفت مشبهه یا صیغه مبالغه است ، به معنای کسی که دقیق و ریزبین و عالم به دقایق امور عالم است ، یا مهربان و رفیق و یا هدیه دهنده و.. . می باشد . با توجه به معانی یاد شده ، می توان نتیجه گرفت که به طور کلی ، لطف ، یک معنای اصلی دارد و آن «دقت و ریزبینی ، همراه با نرمی و مهربانی» است ـ که در مقابلش درشتی و خشونت است ـ و سایر معانی ـ که در آنها به کار رفته ـ لازمه یا اثر آن است ; برای نمونه ، لازمه یا آثار معنای یاد شده ، نیکی ، مهربانی ، رأفت ، هدیه دادن و توجه به جزئیات و امور ریز و.. . است .
🔘این دقت و ریزبینیِ همراه با نرمی و مهربانی ، مراتبی دارد ، و چون لطیف از اسمای حسنای خداوند است ، مرتبه کامل آن در ذات مقدس حق محقق است ; پس خداوند لطیف است ; یعنی در او خشونت و درشتی یافت نمی شود و در نهایت دقت و مهربانی است .
لازمه این حقیقت ، احاطه کامل به دقایق و آگاهی تمام از جزئیات است ; از این رو می بینیم از هفت موردی که این وصف در قرآن تکرار شده (انعام ، ۱۰۳ ـ یوسف ، ۱۰۰ ـ حج ، ۶۳ ـ لقمان ، ۱۶ ـ شوری ، ۱۹ ـ ملک ، ۱۴ ـ احزاب ، ۳۴)
🔘پنج مورد آن در کنار صفت «خبیر» آمده است ; چرا که خبیر نیز به معنای «آگاه از امور است » و هر دو وصف ، به مقام علم خداوند اشعار دارد .۵
🔘اگر به کلمات نورانی پیشوایان معصوم (علیهم السلام ) نظر بیفکنیم ، به معنای یاد شده ما را راهنمایی خواهد کرد .
🔘در روایتی ، ذیل تفسیر آیه «و هو اللطیف الخبیر» (انعام ، ۱۰۳) از امام رضا(ع ) آمده است که : «بدین جهت به خداوند لطیف گویند ، که موجوداتی لطیف آفریده و از اشیای لطیف آگاه است . آیا گیاهان لطیف و غیر لطیف و موجودات لطیف و حیوانات و حشرات ریز و آنچه از آنها هم ریزتر و کوچکتر است را نمی بینی ؟ موجوداتی که به سبب کوچکی ، به چشم نمی آیند; موجوداتی که (به خاطر کوچکی) مذکر و مؤنث و نوزاد تازه و قدیم آنها را نمی توان دید از همه اینها به لطیف بودن آفریدگارشان پی می بریم .. . »۶
🌷🌷🌷
📚منابع متن:
۱. اقرب الموارد، علامه شرتونی، ج ۵، ص ۵۸، دارالاسوه ـ مصباح المنیر، علامه فیومی ص ۵۵۳، دارالهجرة.
۲. مفردات، راغب، ص ۷۴۰، دارالقلم دمشق ـ لسان العرب، ابن منظور، ج ۱۲، ص ۲۸۳، داراحیاء التراث العربی.
۳. لسان العرب، همان.
۴. نهایة، ابن اثیر، ج ۴، ص ۲۵۱، اسماعیلیان.
۵. ر.ک: المیزان، علامه طباطبایی، ج ۷، ص ۳۰۲، مؤسسة الاعلمی ـ تفسیر نمونه، آیهاللّه مکارم و دیگران، ج ۵، ص ۷ ـ ۳۸۶، دارالکتب الاسلامیه ـ التحقیق فی کلمات القرآن، حسن مصطفوی، ج ۱۰، ص ۵ ـ ۱۹۳، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ـ تفسیر غریب القرآن الکریم، طریحی، ص ۴۰۴، دارالاضواء بیروت ـ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، خرمشاهی، ج ۲، ص ۱۹۳۳، نشر دوستان، ـ نگرش وحی بر خداشناسی، سید مرتضی حسینی، ج ۲، ص ۶ ـ ۳۳۱، انتشارات فرهنگ قرآن.
۶. ر.ک: اصول کافی، کلینی، ج ۱، ص ۱ ـ ۱۷۰، دارالتعارف للمطبوعات.
🌷🌷🌷
🔅تفسير و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش #پرسمان #آموزه #معارف #قرآنی
#رؤوف #اسما #صفات #رحمت #لطیف
🔰تفاوت میان واژه های لطیف ، رئوف و رحیم (از صفات خداوند) (2)
🔘پیش از بیان به تفاوت صفات یاد شده ، نخست آنها را از نظر لغت بررسی می کنیم :
⏪ب ) رئوف : ریشه از ریشه «رأفت » به معنای رحمت و مهربانی بیشتر و شدیدتر است . عده ای آن را به معنای «رحمت مطلق » گرفته اند . در هر صورت ، تفاوت هایی با «رحمت » دارد که در جای خود بیان خواهیم کرد . رئوف بر وزن «فَعُول » یا فَعُل (مانند خَدُوم و عَصُد) ، از اسمای حسنای الهی بوده و در قرآن ۱۱ بار تکرار شده و در بیشتر موارد ، همراه صفت «رحیم » آمده است . (بقره ، ۱۴۳ و ۲۰۷; آل عمران ، ۳۰; توبه ، ۱۱۷ و ۱۲۸; نحل ، ۷ و ۴۷; حج ، ۶۵; نور ، ۲۰; حدید ، ۹; حشر ، ۱۰) البته رأفت خداوند به معنای تأثر و رقت قلب در آدمی نیست ; بلکه رأفت خدا ، نعمت های اوست که برای عموم اختصاص داده است .۷
ج ) رحیم : از ریشه «رحمت » به معنای مهربانی و رقت قلب است ; البته چون لازمه عطوفت و مهربانی ، تأثر و انفعال قلبی است ، برای این ویژگی خداوند نیاز به یک تحلیل داریم ; زیرا خداوند به صفات مادی و نفسانی که مخصوص جسم مادی است وصف نمی شود; از این روست که در نهج البلاغه می خوانیم : «رحیم لایوصف بالرّقة» (خطبه ۱۷۷) لذا رحمت خداوند را به معنای عطا ، نعمت و فیض گرفته اند .
⏺از آنچه گذشت ، به خوبی تفاوت های ذیل را درباره صفات یاد شده می توان به دست آورد:
⏮الف ) معنای لطف ، ریزبینی و دقت ، همراه با مهربانی است و لازمه لطیف بودن ، مهربانی و رأفت است ; بنابراین ، صفت های رئوف و رحیم لازم و ملزوم لطیف است .
⏮ب ) رأفت به معنای رحمت و مهربانی است ; ولی در عین حال تفاوت هایی میان این دو وجود دارد که عبارتند از:
☑️۱ . رأفت ، مبالغه در رحمت ، یعنی مهربانی شدید است
☑️۲ . رأفت برای افراد گرفتار و مبتلی به مشکل به کار می رود; ولی رحمت اعم از آن است ; «و لاتأخذکم بهما رأفة فی دین الله»; (نور ، ۲) در ]کار[ دین خدا نسبت به آن دو ]زن و مرد زناکار [دلسوزی نکنید .»
☑️۳ . رأفت مربوط به مقام ذات خداوند سبحان است ; ولی رحمت مربوط به مقام فعل بوده ، ظهور و تجلی رأفت است ; بنابراین نسبت بین رحمت و رأفت ، عموم و خصوص مطلق است . رحمت ، معنایی گسترده دارد و رأفت رحمتی ویژه است .۸
▫️ذکر این نکته ضروری است که چنان چه این صفات برای انسان به کار رود ، چنین تفاوت هایی دارد; اما اگر برای خداوند به کار می رود ، تفاوتی میان آنها احساس نمی شود . توضیح این که از سویی این صفات ، همگی صفات فعل است و صفات فعل باید به گونه ای به صفات ذات باز گردد; برای نمونه ، لطف ، از صفات فعل خداوند است ; ولی با توجه به آنچه گفته شد ، سرانجام به علم خداوند باز می گردد که صفت ذات است ; صفت رحمت به قدرت خدا برمی گردد و.. . از سوی دیگر ، گرچه صفات ـ ذات همان گونه که اشاره شد ـ در مفهوم با یکدیگر و در نهایت با ذات متغایر است ، اما از نظر مصداق و تجلی و ظهور و در حقیقتشان همگی عین هم و بالاخره عین ذات است ; از این رو درباره خداوند تفاوتی با یکدیگر ندارد .
▫️ممکن است در مورد انسان بگوییم : فلانی عالم است ، ولی قادر نیست ; چنان که ممکن است نه عالم باشد و نه قادر; ولی درباره ذات حق هیچ یک از این موارد ممکن نیست ; یعنی محال است واجب الوجود (الله) عالم نباشد; چنان که محال است کس دیگری جز او ، عالم حقیقی و نامتناهی باشد . در مورد قدرت نیز محال است قادر مطلق ، عالِم نباشد و بر عکس .
🔘حاصل کلام اینکه ، صفات یاد شده عین ذات است ; پس دوگانگی در آنها راه ندارد و این همان مفهوم توحید صفاتی است که شمه ای از آن در خطبه اول نهج البلاغه آمده است . به بیان دیگر ، در مورد انسان ها می توان شخصی را بدون هیچ صفتی (علم و قدرت و حیات و.. .) در نظر گرفت ; ولی درباره خداوند وقتی می گوییم صفاتش با ذاتش متحد است ، یعنی صفاتش عین ذات اوست . بنابراین ، ذات مقدس خدا عین علم ، عین قدرت ، عین حیات و.. . است و این گونه نیست که ذات او برای خود مقامی داشته باشد و این صفات بر آن عارض شود .۹
👇🏾👇🏾👇🏾
#پرسش #پرسمان #قرآنی
#صفات #خدا #مذکر #ادبیات #عرف
🌱🌱🌱
📌چرا بیشتر صفاتی که در قرآن کریم، یا در احادیث و دعاها، از خداوند یاد می شود مذکر است؟
📋پاسخ این پرسش را ضمن چند نکته می آوریم:
1️⃣ خداوند تبارک و تعالی از جنس ماده و مادیات نیست، و مثل ما جسم نیست، که مذکر و مونث داشته باشد، خداوند مجرد است و در آن مرحله، مسئله ی مذکر و مونث مطرح نیست. بنابراین اگر الفاظ مذکر یا مونث، به کار برده می شود فقط جنبه ی ادبیاتی دارد نه جنبه ی واقع نمایی، یعنی مثل آن نیست که ما برای خانم ها الفاظ مونث به کار می بریم و برای آقایان الفاظ مذکر- بویژه در ادبیات عرب، که این قاعده خیلی رایج است- بلکه فقط اینجا جنبه ی ادبیاتی دارد.
2️⃣نکته دوم اینکه بالاخره ما می خواهیم خدا را یاد کنیم و یا خداوند خودش را معرفی کند و برای این کار یا باید صیغه مذکر به کار رود یا مونث؛ لذا اگر صیغه ی مونث هم به کار می رفت همین سوال مطرح بود که چرا مونث بکار رفته است؛ در حقیقت این عرفِ ادبیات عرب است که اینطور شکل گرفته است. و دلیل خاص عقلی یا نقلی ندارد.
3️⃣نکته سوم اینکه با توجه به مطالب بالا صحیح نیست که اگر صفات خدا مذکر به کار رفته، بگوییم: پس خدا از جنس مردان است و مردان احساس برتری کنند، یا بالعکس.
زیرا این روش به کار بردن الفاظ باصطلاح یک عادت و عُرف است یعنی یک قاعده ی ادبی است نه یک قاعده ی واقع نما که نشانگر واقعیت های خارجی باشد. و به عبارت دیگر کاربرد این الفاظ به معنای ارزشی نیست بلکه کاربرد این الفاظ صرف کاربرد ادبی و عرفی است.
📚پرسش و پاسخ های قرآنی ویژه جوانان، ج 1، ص: 154
🌱🌱🌱
🔅مدرسه مجازی تفسير و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom