برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_دوم (5)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_بقره
#تفسیر
#تسنیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2
▫ درباره آيات پايانى سوره بقره نيز به گنج عرشى تعبير شده است:
اعطيت لك ولامتك كنزا من كنوز عرشى: فاتحه الكتاب و خاتمه سوره البقره. (31)
◽ خطوط كلى معارف سوره (32)
✅ 1- نبوت عامه، تحريف كتب آسمانى پيشين، تحدى، اعجاز و عظمت قرآن كريم.
✅ 2- تاريخ پيامبران بزرگ الهى، مانند حضرت ابراهيم و حضرت موسى (عليهما السلام).
✅ 3- خلافت الهى انسان و خضوع فرشتگان در برابر انسان كامل.
✅ 4- اوصاف پرهيزكاران منافقان و كافران به ويژه يهود و كارشكنى هاى آنان در برابر اسلام.
✅ 5- ارزش و جايگاه شهيد و شهادت.
✅ 6- احكام عبادى ؛ مانند نماز (و تحويل قبله)، روزه (و ماه مبارك رمضان).
✅ 7- احكام خانواده ؛ مانند رضاع، طلاق، وصيت و ارث.
✅ 8- احكام اقتصادى، مانند انقاق، تجارت، دين، ربا و تنظيم اسناد مالى.
✅ 9- احكام اجتماعى ؛ مانند جهاد و دفاع، نفى اكراه در دين و...
✅ 10- احكام كيفرى ؛ مانند قصاص.
✅ 11- احكام خوراكيها؛ مانند تحريم گوشتهاى حرام و شراب.
قرطبى از ابن العربى نقل مى كند:
از بعضى مشايخ خود شنيدم كه مى گفت: در سوره بقره هزار امر، هزار نهى، هزار حكم و هزار خبر وجود دارد. (33)
📝پی نوشت:
31- همان ، ص 263
32- تشخيص خطوط كلى معارف هر سوره و دريافت پيام و هدف آن در گرو پيمودن راههاى زير است :
الف .تعيين مكى يا مدنى بودن سوره و بررسى فضاى نزول آن .
ب . بررسى صدور و ذيل سوره ، چون ذيل سوره از باب رد العجز الى الصدر به منزله جمع بندى مضامين سوره است .
ج : انسجام و پيوستگى مطالب و آيات سوره .
د: تكرار برخى مطالب در مضامين سوره .
هه : بررسى غرر آيات (آيات برجسته ) سوره كه به منزله واسطه العقد آن سوره است ؛ مانند آيات (شهد الله ...) (سوره آل عمران ، آيه 18) و (قل اللهم مالك الملك ...) (سوره آل عمران ، آيات 26 - 27). كه در سوره آل عمران برجستگى خاصى دارد و نشانه آن است كه خط اصلى اين سوره تبيين توحيد حق به ويژه توحيد افعال اوست .
و: بررسى شان نزول برخى از آيات و فضاى نزول مجموع سوره .
ز: رهنمود احاديث معتبر كه در آگاهى دادن به سير اصلى معارف سوره وارده شده است .
33- الجامع لاحكام القرآن ، ج 1، ص 148
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانسنگ #تفسیر_تسنیم_جلد_دوم (6)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_تخصصی
#سوره_بقره
#تفسیر
#تسنیم
#آیت_الله_جوادی_آملی
🔅🔅🔅
تفسیر سوره بقره –تسنیم ج2
📈 هدف سوره
بقره
گرچه آيات اين سوره به تدريج نازل شده و مشتمل بر موضوعات گوناگون است، ولى از آنجا كه هر سوره به منزله فصلى از فصول قرآن كريم و در نتيجه داراى هدف و پيام واحد است، اين سوره نيز داراى غرض واحد و جامعى خواهد بود.
▫ هدف واحدى كه مى توان از مباحث متنوع اين سوره انتزاع كرد اين است كه مقتضاى بندگى خداى سبحان، ايمان به همه پيامبران و همه كتابهاى آسمانى است و بر اين اساس، كافران و منافقان را بر اثر نداشتن ايمان مذمت مى كند و اهل كتاب را به خاطر بدعتهايشان، از جمله تفرقه در دين خدا و فرق گذاشتن بين پيامبران، ملامت مى كند و احكامى را كه ايمان به آنها مقتضاى اسلام بيان مى كند.
▫انسجام و هماهنگى صدر و ذيل سوره بقره شاهد اين مدعاست، در اولين آيات آن سخن از ايمان پرهيزكاران به غيب و كتابهاى آسمانى و كفر و انكار كافران و منافقان نسبت به اين حقايق است و در پايان سوره نيز سخن از ايمان رسول و مومنان به وحى ، فرشتگان و رسولان الهى و عدم تفريق بين مرسلين است.
📈 فضيلت فراگيرى و تلاوت
در فضيلت فراگيرى و تلاوت اين سوره احاديثى در جوامع روايى آمده است كه به برخى از آنها اشاره مى شود:
✅ 1- پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) به ابى بن كعب فرمودند: پاداش قرائت سوره بقره درود و رحمت الهى و اجراى همسان اجرا يك سال مرزبانى در راه خداست.
▫اى ابى !مسلمانان را به فراگيرى اين سوره فراخوان كه در فراگيريش بركت و در رها ساختن آن حسرت است . من قراها فصلوات الله عليه و رحمه و اعطى من الاجر كالمرابط فى سبيل الله سنه... يا ابى مر المسلمين ان يتعلموا سوره البقره، فان تعلمها بركه و تركها حسره . (34)
✅ 2- امام صادق (عليه السلام) فرمودند: سوره بقره و آل عمران در روز قيامت مانند دو قطعه ابر بر سر قارى خود سايه مى افكند: من قرا البقره و آل عمران جاء تا يوم القيامه تظلانه على راسه مثل الغامتين...(35)
✅ 3- پيامبر اكرم (صلى الله عليه وآله) فرمودند: هر كس يك روز، سوره بقره را در خانه خود قرائت كند، سه روز آن خانه از گزند اهريمن مصون است و همچنين اگر يك شب آن را در خانه خود تلاوت كند، سه شب آن خانه از آسيب شيطان محفوظ است و شيطان به آن جا در نمى آيد: من قراها فى بيته نهارا لم يدخل بيته شيطان ثلاثه ايام و من قراها فى بيته ليلا لم يدخله شيطن ثلاث ليال (36)
📝پی نوشت:
34- مجمع البيان ، ج 1، ص 111
35- بحار، ج 89، ص 265
36- مجمع البيان ، ج 1، ص 111
🔅 تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
مائده 11.mp3
12.98M
#استاد_رنجبر
#تفسیر_صوتی
#تفسیر_عمومی
#سوره_مائده
#جلسه 11
🔅🔅🔅
🔹با بیانی جذاب، شنیدنی و زیبا و آسان وساده و کاربردی
▪️با هشتگ #استاد_رنجبر در کانال تمام فایل هااز سوره #حمد تا سوره #مائده را می توانید گوش کنید.
☑️ ثواب انتشار و استفاده از این فایل هدیه به پیشگاه مطهر امام هادی علیه السلام...التماس دعا
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
12- noore koda.mp3
1.15M
شمیم_ولایت
#آيت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📌 نور خدا
▫ امیرمؤمنین (سَلامُ الله عَلَیه) در نهج البلاغه درباره صدیقه کبریٰ، حجت بالغه الهی، صاحب عصمت کلیه الهی (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیها) فرمود وجود مبارک زهرا (سَلامُ الله عَلَیها) به مقامی رسیده است که خاموش کردن این چراغ مقدور افراد عادی نبود. همه تلاش و کوشش کردند، یعنی امت صدر اسلام تلاش و کوشش کرد تا مقام والای آن حضرت را نادیده انگارد. در هنگام دفن بیبی (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیها) رو به قبر پیغمبر (صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّم) فرمود «بِتَضَافُرِ أُمَّتِكَ عَلَی هَضْمِهَا»؛[1] یعنی شکستن مقام والای زهرا (سَلامُ الله عَلَیها) کار همگان بود؛ یعنی سقیفه و مردم، خلیفه و مردم، دست نشانده ها، همه این منافقین، همه افراد ضعیف الایمان، همه «مُرجفون» و همه گسسته های از قرآن و عترت (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ أجمعین) تلاش و کوشش کردند که زهرا (سَلامُ الله عَلَیها) را حذف کنند ولی نتوانستند.
▫ چرا زهرا (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیها)، این «ریحانة النبی» فراموش شدنی نیست؟ برای اینکه این به نور الهی وابسته است. نور الهی نوری است که زمین را روشن می کند، زمان را روشن می کند، سپهر را روشن می کند؛ لذا حضرت فرمود آنها تلاش کردند که صدیقه کبریٰ (صَلَوَاتُ اللَّهِ وَ سَلامُهُ عَلَیها) را خاموش کنند ولی موفق نشدند، نور خدا خاموش شدنی نیست!
[1]. نهج البلاغة (للصبحی صالح)، خطبه202.
تفسیر و قرآن پژوهی
🆔 @rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_بروج
#سوره_بروج
🔅🔅🔅
📌نگاشت14:نکته های تفسیری آیه4 سوره بروج
✅ قُتِلَ أَصْحَابُ الْأُخْدُودِ
🔹 «قُتِلَ»: هلاک باد. مرگ بر. نفرین بر
🔹 «الأُخْدُودِ»: گودال مستطیلی شکلی در زمین؛ مفرد است و جمع آن أَخادید است. نماد همه کورههای آدمسوزی و شکنجهگاهها و سیاهچالهای تاریخ است. «
🔹 أَصْحَابُ الأُخْدُودِ»: شکنجهگران کافر و بیرحمیبودند که در سرزمین یمن، گودال ژرف و درازی را کندند و در آن آتش زیادی را برافروختند و از مؤمنان مسیحی خواستند که دست از ایمان خود بردارند. هنگامی که با مقاومت آنان روبرو شدند، ایشان را بدان گودال هولناک انداختند و در کنار آن ایستادند و از سوختن و بریان شدن مؤمنان شادی کردند و لذّت بردند.
🔹 «قُتِلَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ»: این جمله میتواند خبریّه و جواب قسم باشد، بدین معنی: صاحبان گودال شکنجه، به عذاب خدا و کیفر اعمال خود گرفتار شدند و نابود گشتند. یا این که دعائی بوده و معنی آن در بالا گذشت. در این صورت رهنمود به جواب قسم محذوف است و تقدیر چنین است: أُقْسِمُ بِهذِهِ الأُمُورِ، إِنَّ الَّذِینَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنینَ وَالْمُؤْمِناتِ، مُعَذِّبُونَ وَ مَلْعُونُونَ، کَمَا لُعِنَ أَصْحَابُ الأُخْدُودِ.
✅ ۱ - گروهى از جباران، براى تعذیب مؤمنان، در زمین حفره عمیقى ایجاد کردند. (أصحب الأُخدود)
🔹 «اخدود»; یعنى، شکاف طولانى و عمیقى که در زمین ایجاد شود. اصل و ریشه آن «خدّ» است; یعنى، مقدارى از صورت که طرف راست و چپ بینى قرار گرفته است (مفردات راغب).
🔹 «أصحاب الاُخدود»; یعنى، کسانى که حفره را ایجاد کردند. این احتمال که مراد، مؤمنان معذّب در «اخدود» باشد، با ضمیرهایى که در آیات بعد آمده، ناسازگار است.
✅ ۲ - ایجادکنندگان کوره آدم سوزى (اصحاب اخدود)، مورد نفرین خداوند و مشمول شدیدترین توبیخ هاى او (قتل أصحب الأُخدود)
🔹 فعل «قتل»، براى نفرین به کار رفته است. مفاد نفرین هاى خداوند توبیخ و تهدید است; زیرا معناى حقیقى نفرین درباره خداوند تصور ندارد.
✅ ۳ - کشته شدن و نابودى، سزاوارترین فرجام براى اصحاب اخدود (قتل أصحب الأُخدود)
🔹 روایات در این اختلاف دارند که قصه «اصحاب اخدود» در یمن اتفاق افتاده، یا حبشه و یا جاى دیگر؟ و این که درباره مسیحیان بوده، یا غیر آنان؟ چنانچه این قضیه مکرر انجام گرفته باشد، مى توان گفت: آیه شریفه، ناظر به موردى خاص نبوده; بلکه نظرى عام به تمام آنها دارد.
⏪ التماس دعا ...ثواب انتشار و استفاده این سوره هدیه به پیشگاه مقدس امام هادی علیه السلام🌹
تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
📈 عظمت غدير
▫️ داستان غدير و تاريخ غدير، از عظمت غدير و ضرورت ولايت و ريشه اى بودن اين مسأله خبر مى دهد.
▫️ رسول در آن هنگام و در زير آن آفتاب سوزان، آن همه جمعيت را براى چه نگه مى دارد و چه پيامى براى آنها دارد؟
▫️ بايد اين پيام اساسى ترين پيام او باشد و بزرگترين ستون دين او،چون او براى هيچ يك از پايه هاى دين خود، اين گونه دعوت نكرد و اين گونه مردم را گرد نياورد.
◀️ بايد اين مسأله را تحليل كرد
و توضيح داد كه :
۱. ولايت چيست؟
۲. چه زيربناها و پايه هايى دارد؟
۳. و چه ضرورتى؟
۴. هدف اين ولايت و رهبرى چيست؟
۵. رسول براى اين ولايت و رهبرى چه گام هايى برداشته؟
باشد در اين تحليل، عمق پيام رسول، كه شيعه را بپاداشت و تاريخ او را به خون كشيد، لمس شود و احساس شود تا آنها كه در راهند، بيشتر بتازند و آنها كه سنگ راهند، به خود آيند،
📝 #استاد_علی_صفایی_حائری
📚 کتاب غدیر، صفحه ۹
تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_بروج
#سوره_بروج
🔅🔅🔅
📌نگاشت15:نکته های تفسیری آیه5و6 سوره بروج
✅ النَّارِ ذَاتِ الْوَقُودِ
🔹 «النَّارِ»: بدل اشتمال (الأُخْدُود) است.
🔹 «ذَاتِ الْوَقُودِ»: دارای هیمه و افروزینه.
🔹 «الْوَقُودِ»: افروزینه و هیمه آتش
✅ ۱ - حفره اصحاب اخدود، یکپارچه آتش برافروخته و داراى سوخت فراوان و کافى بود. (النار ذات الوقود)
🔹 «النار»، بدل از «الاُخدود» است. بدل قرار گرفتن آتش براى مکان آن، مبالغه است و از شدت آتش حکایت دارد; گویى که آن حفره چیزى جز آتش نبود. «وقود» به معناى مواد سوختنى (هیزم و غیر آن) است و به شعله نیز اطلاق مى شود(مفردات راغب). توصیف آتش به «ذات الوقود»، گویاى فراهم بودن سوخت کافى و سلطه آتش بر تمام آن است; به گونه اى که گویا آتش مالک آن مى باشد.
🔅🔅🔅
✅ إِذْ هُمْ عَلَيْهَا قُعُودٌ
🔹 «قُعُودٌ»: جمع قاعِد، نشستگان.
✅ ۱ - اصحاب اخدود، اطراف حفره آتش گرد آمده، به تماشاى سوختن مؤمنان نشستند. (إذ هم علیها قعود) ضمیر «علیها»، به آتش برمى گردد و مراد مشرف بودن بر آتش است.
✅ ۲ - اصحاب اخدود، از سوختن مؤمنان هیچ اضطرابى در خود احساس نکرده، خاطرى آرام داشتند. (إذ هم علیها قعود) نشستن هنگام تماشاى سوختن مؤمنان، نشانگر آن است که براى تماشاگران، این حادثه اهمیت چندانى نداشت و آنان را برآشفته نمى ساخت.
✅ ۳ - اصحاب اخدود، به دلیل حضور بى رحمانه خود در مراسم سوزاندن مؤمنان و نشستن و نظاره کردن آن، گرفتار نفرین خداوند و سزاوار قتل و نابودى شدند. (قتل أصحب الأُخدود ... إذ هم علیها قعود) کلمه «إذ»، ظرف براى «قتل» و بیانگر نقش آن لحظه در استحقاق نفرین است.
⏪ التماس دعا ...ثواب انتشار و استفاده این سوره هدیه به پیشگاه مقدس امام هادی علیه السلام🌹
تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_بروج
#سوره_بروج
🔅🔅🔅
📌نگاشت16:نکته های تفسیری آیه7 سوره بروج
✅ وَ هُمْ عَلَى مَا يَفْعَلُونَ بِالْمُؤْمِنِينَ شُهُودٌ
🔹 «یَفْعَلُونَ»: استعمال فعل مضارع، دلیل بر این است که کوره گودال آدمسوزی مدّتی استمرار داشته و یک حادثه زودگذر نبوده است.
🔹 «شُهُودٌ»: جمع شاهِد، گواهان. مشاهدهکنندگان. حاضران.
✅ ۱ - اصحاب اخدود، هنگام سوزانده شدن مؤمنان، حاضر و ناظر بوده و آن را مشاهده مى کردند. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود)
🔹 «شهادة»، در اصل به معناى خبر دادن از چیزى است که شخص آن را مشاهده کرده و نزد آن حاضر بوده است (نهایه ابن اثیر); و چون جمله «و هم على...» حالیه و مربوط به زمان حضور کنار خندق آتش است; مراد تحمل شهادت و دریافت خبر است، نه اداى آن.
✅ ۲ - اصرار و مداومت اصحاب اخدود، بر مقابله با مؤمنان و آزار دادن و سوزاندن آنان (یفعلون) فعل مضارع، هرگاه درباره کارهاى گذشته به کار رود، استمرار را مى رساند.
✅ ۳ - در دیدگاه اصحاب اخدود، ایمان مردم، جرمى سنگین و موجب کیفر سوزاندن بود. (ما یفعلون بالمؤمنین)
✅ ۴ - اصحاب اخدود، مردمى سنگدل و بى عاطفه بودند. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) حضور اصحاب اخدود در مراسم آدم سوزى براى شهود و نظاره آن صحنه، گویاى قساوت قلب و بى رحمى آنان است.
✅ ۵ - کارى که با رضایت یا دستور کسى انجام شود، کار شخص او به شمار مى آید. (و هم على ما یفعلون ... شهود) اصحاب اخدود، با آن که نشسته و نظاره مى کردند (هم ... قعود ... شهود); ولى تعبیر «یفعلون» کار را به خود آنان نسبت داده است. این استناد بیانگر برداشت یاد شده است.
✅ ۶ - نظاره گران شکنجه مؤمنان، در صورت رضایت به آن خود نیز شکنجه گر آنان قلمداد مى شوند. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) استناد «یفعلون» به شاهدان صحنه، گویاى آن است که ناظران - هر چند دستور دهنده نباشند - شریک جرم شمرده مى شوند.
✅ ۷ - اصحاب اخدود، هنگام سوزاندن مؤمنان، آزارها و شکنجه هاى دیگرى نیز بر آنان وارد مى ساختند. (على ما یفعلون بالمؤمنین) تعبیر «ما یفعلون» - که مفهومى وسیع تر از سوزاندن مؤمنان دارد - نشانگر برداشت یاد شده است.
✅ ۸ - نظاره گر بودن اصحاب اخدود بر جنایت هاى خویش درباره مؤمنان، جایى براى انکار آن در قیامت باقى نمى گذارد. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) منظور از تحمل شهادت - که آیه شریفه بر آن دلالت دارد - ممکن است این باشد که آزار دهندگان، از انکار آن در قیامت ناتوان خواهند بود; زیرا خود گواه کردار خویش بوده اند.
✅ ۹ - اصحاب اخدود در قیامت، بر کردار خویش شهادت خواهند داد. (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) آیات «و الیوم الموعود» و «و شاهد و مشهود» در آغاز سوره، مى تواند قرینه بر نکته یاد شده باشد.
✅ ۱۰ - اصحاب اخدود، در ماجراى سوزندان مؤمنان، مراقب و گواه کار یکدیگر بودند.* (و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود) شاهد بودن اصحاب «اخدود» ممکن است به این منظور باشد که هر یک، بر انجام صحیح مأموریت دیگرى نظارت داشته و نزد حاکمان به آن گواهى دهد.
✅ ۱۱ - حضور بى رحمانه اصحاب اخدود براى سوزاندن و تماشاى سوختن مؤمنان، موجب گرفتارى آنان به نفرین خداوند بود. (قتل أصحب الأُخدود ... إذ ... و هم على ما یفعلون بالمؤمنین شهود)
⏪ التماس دعا ...ثواب انتشار و استفاده این سوره هدیه به پیشگاه مقدس امام هادی علیه السلام🌹
تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#غدیر
#عید_غدیر
#عید_ولایت
«سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ(صلّی اللّه عليه و آله) وَ سُئِلَ بِأَيِ لُغَةٍ خَاطَبَكَ رَبُّكَ لَيْلَةَ الْمِعْرَاجِ؟ قَالَ: خَاطَبَنِي بِلُغَةِ عَلِيِّ(عليه السّلام)، فَأَلْهَمَنِي أَنْ قُلْتُ: يَا رَبِّ خَاطَبْتَنِي أَنْتَ أَمْ عَلِيٌّ فَقَالَ يَا محمّد [أحمد]، أَنَا شَيْءٌ لَا كَالْأَشْيَاءِ، لَا أُقَاسُ بِالنَّاسِ وَ لَا أُوصَفُ بِالشُّبُهَاتِ خَلَقْتُكَ مِنْ نُورِي وَ خَلَقْتُ عَلِيّاً مِنْ نُورِكَ فَاطَّلَعْتُ عَلَی سَرَائِرِ قَلْبِكَ فَلَمْ أَجِدْ فِي قَلْبِكَ أَحَبَّ إِلَيْكَ مِنْ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ(عليه السّلام)، فَخَاطَبْتُكَ بِلِسَانِهِ كَيْمَا يَطْمَئِنَّ قَلْبُك».
رياض السالكين في شرح صحيفة سيد الساجدين، ج1، ص32 و 33؛
تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
برداشت از آیات ۲۷۲ ـ ۲۶۷ #سوره_بقره
📌فواید #انفاق
#سالک الی #اللّه باید از اموالی که از راه #حلال به دست آورده #انفاق کند و از مال #حرام و مال مردم بخصوص اگر مردم او را امین اموال خود قرار داده اند بیجا #انفاق نکند.
#سالک الی #اللّه باید بداند که #شیطان به او وعده #فقر و ناتوانی می دهد و او را همیشه به کوتاهی در پیشرفتهای مادی و معنوی سرزنش می کند و به خاطر آن که او را تضعیف نموده، به #فحشاء و منکرات می کشاند ولی خدا به شما وعده کمک داده و لغزشهای شما را می بخشد، به شما تفضل نموده و اگر اهل #تزکیه نفس شوید #حکمت را که همان شناخت حقایق اشیاء است به شما الهام کرده و مرحمت می فرماید که در این صورت به شما خیر کثیری عنایت فرموده است.
#نذرهایی که میکنید ادا نمایید، #صدقه را علنی یا در خفا به #فقراء بدهید. این اعمال برای شما و کمالاتتان بهتر است زیرا گناهان شما را پاک می کند. نفستان را #تزکیه می کند و به #هدایت دیگران بیشتر از آنچه وظیفه تان هست کاری نداشته باشید. زیرا #خدای تعالی خودش عهده دار #هدایت کامل آنها است و #انفاق شما را منظور و به آنچه وعده فرموده #وفا می کند و کوچکترین ظلمی به کسی نمی نماید...
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
💢معنای صحیح اسلام هراسی
#آیت_الله_جوادی_آملی
#علامه_جوادی_آملی
#جوادی_آملی
#اسلام_هراسی
#اسلام
#مسلمانان
#تروریست
#سلاح
#مقاوم
#ستبر
#نیرومند
#توانمند
#دشمن
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
کتاب ادب فناي مقربان جلد2
استاد علامه #جوادی_آملی
🔁 آثار #عقل 13
⏪ 29. بهترين ابزار عبادت: «يا هشام! كان أميرالمؤمنين عليه السلام يقول: ما من شي ءٍ عُبِدالله به أفضل من العقل»[بحار، ج1، ص140.]؛ خداوند با چيزي بهتر از عقل، عبادت نشد.
⏪ 30. عفّت و قناعت: «يُستدلّ علي عقل الرّجل بالتحلّي بالعفّة و القناعة»[ شرح غررالحكم، ج6، ص448.]؛ با آراسته بودن مرد به عفّت و قناعت، استدلال بر عقل آدمي ميتوان كرد. «من عقل عفّ»[ همان، ج5، ص135.]؛ كسي كه عاقل شد، عفيف ميگردد.
⏪ 31. وقار و سعه صدر: «يُستدلّ علي عقل الرّجل بكثرة وقاره و حسن احتماله»[ شرح غررالحكم، ج6، ص453.]؛ با كثرت وقار و سعه صدر (تحمّل نيكو) بر وجود عقل استدلال ميشود.
⏪ 32. وفاي به عهد و پيمان: «لا يوثَق بعهد من لاعقلَ له»[ همان، ص406.]؛ اعتمادي به پيمان شخص بيعقل نيست.
⏪ 33. مدارا به هنگام تعليم و حقپذيري در مقام تعلّم: «ينبغي للعاقل إذا عَلَّمَ أن لا يَعنُف و إذا عُلِّمَ أن لا يأنف»[ همان، ص447.]؛ سزاوار است كه عاقل هنگام آموزش ديگران، درشتي و زورگويي نكند و در مقام آموختن، آن را ننگ و عار نداند.
⏪ 34. حلم: «لا يحلم عن السفيه إلاّ العاقل»[ همان، ص395.]؛ كسي جز عاقل، در برابر سفيه، حلم و خويشتن داري نميكند. «مع العقل يتوفّر الحلم»[ همان، ص121.]؛ با عقل، حلم و بردباري فزوني مييابد. «من أحسن العقل التحلّي بالحلم»[ همان، ص26.]؛ از بهترين [نشانههاي] عقل، آراستگي به حلم است. «الحلم تمام العقل»[ همان، ج1، ص264.]؛ حلم، تمام عقل است.
ادامه دارد...
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
برشی از کتاب گرانقدر سروش هدایت ج 3- برش 223
#آیت_الله_جوادی_آملی
#سروش_هدایت
#اسلام_شناسی
#آموزه_های_اسلامی
#قرآن_شناسی
#آموزه_های_قرآنی
📈 رساله اي به درخواست فرزندي صالح از دوده طاها
بسم اللّه الرحمن الرحيم
....اين رساله كوتاه به پيشنهاد فرزندي صالح از دوده طاها تنظيم مي شود. محور عنصري اين مرقوم، بيان نزديك ترين راه به خداست و عصاره مطالب آن در طي چند وَصْل ارايه خواهد شد.
⏪ پنجم. هر چند هويت مطلق و نامتناهي الهي به هر چيزي از چيز ديگر نزديك تر است و در اثر احاطه قيّومي به تمام اشيا، هيچ فاصله اي با هيچ شي ء ندارد، بنابراين سفر به سوي او توجيه پذير نيست؛ ليكن لازم است به يك نكته فاخر، نهايت عنايت را مبذول داشت و آن اينكه حقيقت نامحدود خداي سبحان، بسيط محض است و بسيطِ محض منزّه از تبعيض و مبرّاي از تفكيك و مقدّس از تحييث و مانند آن است؛ يعني آنچه در گفتار يا نوشتارهاي دارج رايج است كه:
آب دريا را اگر نتوان كشيد
هم به قدر تشنگي بايد چشيد
سخني است اِقناعي؛ نه برهاني، زيرا اين مثال با آن ممثّل تفاوت عميق دارد و هرگز توان تفهيم آن را نخواهد داشت، زيرا اگر دريايي فرض شود بسيط و نامتناهي، چنين اقيانوس يا بحر محيطي، به هيچ وجه قابل بهره برداري نيست؛ يعني همان طوري كه كشيدن آن محال است، چشيدن از آن نيز ممتنع خواهد بود، چون چنين بحر اعظمي؛ نه كرانه دارد و نه سطح و ساحل، زيرا نامحدود را نه كنار است و نه سطح و بر فرض محال كه داراي سطح يا ساحل باشد و با نامتناهي بودن آن منافي نباشد، برگرفتن قطره اي از آن مستحيل است، زيرا بحر بسيط، قطره ظاهر آن عين قطره باطن و نهان آن است و همان طوري كه دسترسي به قطره ژرفاي آن ممتنع است، دستيابي به قطره رويين آن نيز مستحيل خواهد بود، زيرا مقتضاي بساطت محض اين است كه هرگونه تجزيه، تبعيض، تفكيك و تحييث آن محال باشد، پس اگر گفته شود: هر كس حقيقت خداي سبحان را به مقدار هستي خود مي شناسد و اين تعبير را فراتر از اِقناع تلقّي كرده و آن را باور برهاني بداند، بايد به لازم اين گفته كه تبعيض پذيري حقيقتِ بسيط است، توجّه نموده و فوراً از التزام به ملزوم آن صرف نظر كند.
▫ بنابراين، نيل به متنِ هويّتِ سرمدي و حقيقتِ ازلي خدا ميسور نيست و چون صفات ذاتي خداوند عين ذات اوست، چه اينكه همگي در عين اختلاف در مفهوم، مصداقاً و صدقاً عين هم اند، اكتناه به آنها مقدور كسي نيست، بنابراين دو منطقه مزبور، يعني مقام ذات خداوند و كنه اوصاف ذاتي آن حضرت، مورد دستيابي اَحَدي از انبيا و اولياي شامخ نيست؛ چه رسد به ديگران، و تحرير تامّ اين مطلب به عهده فنّ مربوط به آن است.
▫ آنچه مورد معرفت حصولي صاحب نظران و آگاهي حضوري صاحب بصران است، وجه خدا [و] اسماي حسناي الهي، اعم از اسم اعظم و عظيم خواهد بود و اين امور ظهورهاي متفاوت دارند:
▫ برخي عالي اند و بعضي داني. البته همان وجه واحد خداوند، در مرحله اي داراي علوّ است كه ميزبان مقرّبان است: (إنّ المتقين في جنّاتٍ و نهر في مقعد صدقٍ عند مليكٍ مقتدر) [سوره قمر، آيات 54 ـ 55.]و در مرتبه اي داراي دنوّ است كه مهمان دل شكستگان است: «أنا عند المنكسرة قلوبهم» [منية المريد، ص123.]و اصل حاكم بر اين وحدت، قول معصوم(عليهالسلام) است كه «في عُلوّه دانٍ و في دُنوّه عالٍ» [الاقبال بالأعمال، ص628؛ بحار الانوار، ج 88، ص 189.]و اگر جريان سلوك، و عنوان قرب و بعد و مانند آن مطرح است، به لحاظ درجات وجه خدا و مراتب اسماي حسناي اوست.
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
13- tanhaii amir.mp3
786.7K
تنهایی امیر
🔸 یک نامه نورانی از علی بن ابی طالب (سَلامُ الله عَلَیه) در تمام نهج البلاغه آمده است که حضرت دستور دادند، این نامه را در تمام روزهای جمعه، در نماز جمعه بخوانند. در بخش پایانی آن فرمود اینکه من مجبور شدم به سقیفه رأی مثبت بدهم و با دست بسته امضا کنم، برای اینکه دستم تنها و خالی بود.
🔸 فرمود به اینکه اگر عمویم حمزه سید الشهدا و برادرم جعفر طیار با من بودند، من هرگز این بیعت را امضا نمی کردم،[1] ولی من تنها بودم؛ لذا من نمیتوانستم با دست تنها و خالی قیام کنم، ولی اگر حمزه بود، اگر جعفر بود، من آرام نمی نشستم.
[1]. تمام النهج البلاغه، ص292؛ «...لَوْ كَانَ لِی بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ صَلَّی اللَّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ عَمِّی حَمْزَةُ وَ أَخِی جَعْفَرٌ لَمْ أُبَایعْ كَرْها».
#آیت_الله_العظمی_جوادی_آملی
📚 پیام به همایش ریحانة النبی
تاریخ: 1396/12/15
⏪ التماس دعا ...ثواب انتشار و استفاده این فایل هدیه به پیشگاه مقدس امام هادی علیه السلام🌹
تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#پرسش
#انسان
#خلقت
#بهشت
#جهنم
👈🏾توجه: این پست و پست بعدی با هم مرتبط است
🔅🔅🔅
📝 آیا میشود مستند به آیات قرآن کریم و احادیث، اثبات نمود که خداوند متعال انسان را در اصل برای بهشت آفریده و کسی را برای جهنم نیافریده است؟
اگر جبر محض بر زندگی مردم و بالتبع آخرت آنها حاکم بود، دیگر هیچ کس پرسشی نداشت و برای رسیدن به پاسخ تلاشی نمینمود و در نهایت انتخابی نمینمود؛ چرا که "جبر"، یعنی سلب قوهی اختیار و انتخاب.
به فرض که صدها آیه و حدیث دال بر این معنا بخوانید، اما از کجا "اثبات" میشود که چنین است؟!
▪️ همه چیز با عقلی که به نور علم میبیند شناخته میشود و وقتی سخن از "اثبات" به میان میآید، یعنی اقامهی دلایل، براهین و شواهدی که عقل آن را تصدیق نماید. چنان که خداوند متعال در قرآن کریم، در اثبات وجود، الوهیت و ربوبیت خودش نیز دلایل و براهین عقلی اقامه نموده است؛ چرا که خودش "عقل" را ابزار و نیروی شناخت بشر قرار داده است.
▪️ آیا ما به صرف این که در قرآن کریم آمده خداوند خالق عالم هستی است و مثل و همتایی ندارد و بازگشت به سوی اوست، این حقایق را قبول کردهایم یا باید با عقلمان بشناسیم؟ و حال آن که قرآن را کسی قبول دارد که ابتدا خدا و سپس رسول خدا را شناخته باشد و به او ایمان آورده باشد؟
▪️ پس هر "قبول یا ردی"، باید مبتنی بر دلایل عقلی باشد، چنان که خداوند سبحان را نیز با عقلی که به نور علم میبیند میشناسیم و کتاب خلقت و نیز کتاب وحی، سراسر علم است، یعنی نور عقل است.
▪️ بنابراین، در این که اثبات شود خداوند سبحان بندگانش را برای بهشت آفریده و کسی را برای جهنم نیافریده است، ابتدا باید دید که حکم عقل چیست؟!
●- آیا خداوند متعال، منزه و مبرا (سبحان) از کار بیهوده نیست؟!
●- آیا خداوند علیم و حکیم، یک عده را خلق میکند که آنها را به آتش جهنم بسوزاند؟!
●- آیا خیر محض، فعل و کار "شرّ" و "ظلم" دارد؟!
●- آیا به بشر اختیار نداده و جبر را حاکم نموده است؟!
●- آیا اگر به جهنم رفتن جبری باشد، آن جهنم برای اهلش عذابی در مکافات خواهد بود؟! مگر موجودات، از آن چه برای آن خلق شدهاند، عذاب میکشند؟!
●- پس این همه انبیا، رسولان و کتابها و شریعتها را برای چه نازل نموده است و چرا امامان علیهم السلام را هادیان، معلمان و مربیان بشر قرار داده است؟! اگر از ابتدا یک عده برای بهشت و یک عده برای جهنم خلق شده باشند که دیگر "هدایت و هدایت پذیری – دعوت به حق – بشارت و انذار – وعده و وعید و ..."، معنا و مفهومی ندارد!
▪️ اینها تماماً پرسشهایی است که پاسخ آنها، بدون تلاوت هیچ آیه یا خواندن هیچ حدیثی، "اثبات" میکند که خداوند متعال، تمامی مخلوقاتش و از جمله انسان را برای رسیدن به کمال خودشان آفریده است و بدان سو نیز هدایت میکند؛ پس کسی را برای جهنم نیافریده است؛ بلکه این انسان است که پس از روشن شدن راه رشد و گمراهی برای او «لَا إِكْرَاهَ فِي الدِّينِ قَدْ تَبَيَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَيِّ»، یکی را انتخاب میکند و به نتایج و مقصد همان انتخابش میرسد.
تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
👇👇👇
👆👆👆
📌 قرآن مجید:
⏪ الف - همین قدر که در ابتدای خلقت بشر، به فرشتگانش فرمود: «إِنِّي جَاعِلٌ فِي الْأَرْضِ خَلِيفَةً – من در روى زمين، جانشينى [نمايندهاى] قرار خواهم داد / البقره، 30»، گواه بر این است که این موجود (انسان) را برتر و با قابلیتهای بیشتری نسبت به سایر موجودات و حتی فرشتگان آفریده است و او را برای جانشینی (نه جایگزینی) خود در زمین آفریده است، پس جایگاه اخرویش نیز بهشت و در مقام قرب و سلطنت الهی میباشد: «فِي مَقْعَدِ صِدْقٍ عِنْدَ مَلِيكٍ مُقْتَدِرٍ - در جايگاهى حق و پسنديده (جایگاه صدق محض)، نزد پادشاهى توانا / القمر، 55».
⏪ ب – چرا علم تمامی اسماء را به حضرت آدم ابوالبشر آموخت، حتی اسما و علومی که فرشتگان از وجود و نشانههای آنها بیخبر بودند و گفتند: خدایا! تو خودت میدانی که این علوم را به ما یاد نداده بودی؟!
«وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا ثُمَّ عَرَضَهُمْ عَلَى الْمَلَائِكَةِ فَقَالَ أَنْبِئُونِي بِأَسْمَاءِ هَؤُلَاءِ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ * قَالُوا سُبْحَانَكَ لَا عِلْمَ لَنَا إِلَّا مَا عَلَّمْتَنَا إِنَّكَ أَنْتَ الْعَلِيمُ الْحَكِيمُ» (البقره، 31 و 32)
ترجمه: سپس علم اسماء [علم اسرار آفرينش و نشانههای حق] را همگى به آدم آموخت بعد آنها را به فرشتگان عرضه داشت و فرمود: «اگر راست مىگوييد [که قابلیت خلافت دارید]، اسامى اينها را به من خبر دهيد * گفتند: منزّهى تو! ما جز آنچه خود به ما آموختهاى علمى نداريم، همانا تو خود دانا و حكيمى».
⏪ ج – چرا انسان را از نطفه و خون بسته شدهای آفرید، اما به او چنین قابلیتی برای فراگیری علم داد و به او امر کرد که بخواند، و سپس با قلم خَلق و صُنع در کتاب خلقت و با قلم وحی، در کتب آسمانیاش، او را تحت تعلیم خود قرار داد و آن چه نمیدانست را به او آموخت؟ آیا برای بردن به جهنم، یا برای رسیدن به رشد، کمال، قُرب و سعادت ابدی؟!
«خَلَقَ الْإِنْسَانَ مِنْ عَلَقٍ * اقْرَأْ وَرَبُّكَ الْأَكْرَمُ * الَّذِي عَلَّمَ بِالْقَلَمِ * عَلَّمَ الْإِنْسَانَ مَا لَمْ يَعْلَمْ» (العلق، 2 تا 5)
ترجمه: انسان را از علق آفريد * بخوان و پروردگار تو كريمترين است * همان كس كه به وسيله قلم آموخت * آنچه را كه انسان نمىدانست [بتدريج به او] آموخت.
●- در آیهی بعد میفرماید: اما این انسان، به محض آن که خُرده علم، خُرده مال، یا اندک قدرت و شهرتی به دست آورَد، خودش را غنی میبیند [در حالی که هم چنان فقیر و نیازمند است] و همین خود غنیبینی، سبب طغیانش میگردد. پس این طغیان انسان است که سبب به جهنم رفتنش میگردد.
✅ به جهنم بردن نیز دلیل میخواهد:
بدیهی است که انسان عاقل و حکیم نیز کار بیهوده، پوچ و باطلی انجام نمیدهد، چه رسد به خداوند متعال، علیم، حکیم و سبحان! پس نه تنها کسی را برای به جهنم بردن نمیآفریند، بلکه چنان که انسان را با دلیل و حکمت آفرید و فرمود: مقصد نهایی رشد، کمال و خلیفة الله شدن اوست، فرمود: نه کسی الکی و مجانی به بهشت میرود و نه کسی بیدلیل و از روی جبر آفرینشی به جهنم برده میشود.
▪ جهنم، جایگاهی برای اهل کفر، شرک، نفاق، ظلم و فساد است؛ چنان که بهشت، جایگاهی برای اهل ایمان، تقوا و عمل صالح است؛ پس اهل هر کدام، به جایگاهشان برده میشوند.
▪ از اینرو، به غیر از آیات رحمت، مغفرت، عفو، لطف، کرم و جود عمومی، یک پرسش ریشهای برای عقول مطرح نمود مبنی براین که «چرا خدا شما را بی دلیل به جهنم ببرد؟!»
«مَا يَفْعَلُ اللَّهُ بِعَذَابِكُمْ إِنْ شَكَرْتُمْ وَآمَنْتُمْ وَكَانَ اللَّهُ شَاكِرًا عَلِيمًا» (النساء، 147)
ترجمه: خدا را با عذاب شما چه کار (چرا شما را عذاب نماید) اگر شكرگزارى كنيد و ايمان آوريد؟ خدا شكرگزار و آگاه است.
▪ یعنی: به جهنم رسیدن نیز دلایل خودش را دارد، چنان که کسی بیدلیل به بهشت برده نمیشود. تمامی این دلایل و مسببات را میتوان در دو کلمه خلاصه نمود: یکی در بُعد عملی میباشد که عبارت است از "شاکر بودن"؛ یعنی آدمی هم مُنعم را بشناسد و هم نعمت را بشناسد و هم قدرش را بداند و آن را ضایع نکند که سبب میشود رشد یابد – و دیگری در بُعد نظری و اعتقادی است که عبارت است از "ایمان".
▪ خداوند متعال در این آیهی کریمه، عقول سالم را متذکر میشود که مبادا به خداوند متعال، بهتان ظلم و یا کار بیهوده بزنید که این افترایی بس بزرگ است؛ بلکه باید بدانید که او خودش "شاکر" است، شاکری که علیم نیز هست؛ پس برای هر کاری "قدر = اندازه"ای گذاشته و خود قدر ایمان و عمل صالح و شکر بندگانش را میداند و هرگز این رویکرد و تلاش آنها را ضایع و بیثمر نمیگرداند؛ پس هرگز خوب و بد، کافر و مؤمن، متقی و فاسد، عادل و ظالم را مساوی قرار نمیدهد و هر کدام را به مقصد و غایت خودشان میرساند، حال خواه بهشت و مقام قرب خودش باشد، و یا جهنم و مقام سفلی و محل عذاب.
«قُلْ لَا يَسْتَوِي الْخَبِيثُ وَالطَّيِّبُ وَلَوْ أَعْجَبَكَ كَثْرَةُ الْخَبِيثِ فَاتَّقُوا اللَّهَ يَا أُولِي الْأَلْبَابِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ» (المائدة، 100)
ترجمه: بگو: «(هيچ گاه) ناپاك و پاك مساوى نيستند؛ هر چند فزونى ناپاكها، تو را به شگفتى اندازد! از (مخالفت) خدا بپرهيزيد اى صاحبان خرد، شايد رستگار شويد!
«وَمَا يَسْتَوِي الْأَعْمَى وَالْبَصِيرُ وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ وَلَا الْمُسِيءُ قَلِيلًا مَا تَتَذَكَّرُونَ» (عافر، 58)
ترجمه: هرگز نابينا و بينا يكسان نيستند؛ همچنين كسانى كه ايمان آورده، و اعمال صالح انجام دادهاند، با بدكاران يكسان نخواهند بود؛ امّا كمتر متذكّر مىشويد!
▪ این که امیرالمؤمنین، امام علی علیه السلام در دعای کمیل به خداوند متعال عرض میکنند که «به یقین اگر اراده و قسم تو این نبود که مؤمن و فاسق را مساوی قرار ندهی، اصلاً جهنم را خلق نمیکردی» مبتنی بر همین آیات و آیات دیگر میباشد.
تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
ضرورت تحقیق، در بلندای زیارت جامعه
#آیت_الله_جوادی_آملی
#علامه_جوادی_آملی
#جوادی_آملی
#امام_هادی
#امام_علی_النقی_الهادی
#امام_علی_النقی
#زیارت_جامعه
#زیارت_جامعه_کبیره
#جامعه_کبیره
#تحقیق
#محقق
#شیعیان
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
برداشت از آیه ۲۷۳ #سوره_بقره
📌#عفت_نفس
#سالک الی #اللّه باید #عفت نفس داشته باشد و جز به #پروردگارش اعتماد نکند، چشم داشتی به #مال مردم نداشته باشد هر چند #فقیر و مستمند باشد، به اصطلاح تا می تواند صورتش را با سیلی سرخ نگه دارد و از #مردم در امور مالی سؤال نکند، همیشه به پایین تر از خود در #مادیات نگاه کند و معتقد باشد که #خدا او را می بیند و به مشکلاتش رسیدگی می کند...
🔅تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_بروج
#سوره_بروج
🔅🔅🔅
📌نگاشت17:نکته های تفسیری آیه8 سوره بروج
✅ وَ مَا نَقَمُوا مِنْهُمْ إِلاَّ أَنْ يُؤْمِنُوا بِاللَّهِ الْعَزِيزِ الْحَمِيدِ
🔹 «مَا نَقَمُوا»: انتقام نگرفتند. گناه و عیب و رخنه و ایرادی پیدا نکردند. ناخوش نداشتند. «إِلاّ أَن یُؤْمِنُوا ...»:
✅ ۱ - اصحاب اخدود، جز ایمان به خداوند، هیچ یک از ویژگى هاى مؤمنان را ناپسند نمى شمردند. (و ما نقموا منهم إلاّ أن یؤمنوا) فعل «نَقَم»; یعنى، چیزى را به شدت ناپسند شمرد. (لسان العرب)
✅ ۲ - مؤمنان عصر اصحاب اخدود، مردمى شایسته و به دور از عیب و نقص (و ما نقموا منهم إلاّ أن یؤمنوا باللّه) استثناى «إلاّ أن یؤمنوا»، از باب تأکید کردن مدح با جمله اى به ظاهر مذمت است که از وجوه بلاغت در کلام به شمار مى آید. بنابراین مفاد آیه شریفه، این است که مؤمنان، به کلى از عیب و نقص مبرّا بودند.
✅ ۳ - خداوند، «عزیز» (شکست ناپذیر) و «حمید» (ستوده) است. (باللّه العزیز الحمید) «عزّة»، حالتى است که مانع مغلوب شدن است و «عزیز» کسى است که بر دیگران غالب مى شود و خود مغلوب نمى گردد. «حمید» مى تواند به معناى «محمود» (ستوده) و یا «حامد» (ستایش گر) باشد (مفردات راغب). سیاق آیه شریفه، بیانگر معناى اول است.
✅ ۴ - عزّت خداوند (مغلوب نشدن او در برابر هیچ چیز) و پسندیده بودن تمام کارهاى او، دلیل ایمان آوردن کسانى بود که به دست اصحاب «اخدود» سوختند. (و ما نقموا منهم إلاّ أن یؤمنوا باللّه العزیز الحمید)
✅ ۵ - توجّه به عزّت و پسندیده بودن خداوند، زمینه ساز پیدایش ایمان و پرهیز از آزاررسانى به مؤمنان است. (أن یؤمنوا باللّه العزیز الحمید)
✅ ۶ - اصحاب اخدود، در صورت دست کشیدن مؤمنان از ایمان خویش، آنان را نمى سوزاندند. (إلاّ أن یؤمنوا) فعل مضارع همراه با حرف «أن» در «أن یؤمنوا»، براى استقبال بوده و بیانگر آن است که آنچه اصحاب «اخدود» را به مقابله واداشت; باقى ماندن مؤمنان بر ایمان خویش بود. گویا ایمان گذشته آنان، در نظر دشمنان شان موجب عقوبت نبوده است.
✅ ۷ - در دیدگاه اصحاب اخدود، ایمان به خداوند جرمى سنگین و غیر قابل گذشت بود. (و ما نقموا منهم إلاّ أن یؤمنوا باللّه)
✅ ۸ - ایمان، ناخوشایندترین وصف مؤمنان، در دیدگاه دشمن (و ما نقموا منهم إلاّ أن یؤمنوا باللّه)
✅ ۹ - قدرتمندان کافر، به چیزى جز کافر شدن مؤمنان، رضایت نمى دهند. (أصحب الأُخدود ... و ما نقموا منهم إلاّ أن یؤمنوا باللّه)
🔅 تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_بروج
#سوره_بروج
🔅🔅🔅
📌نگاشت18:نکته های تفسیری آیه9 سوره بروج
✅ الَّذِي لَهُ مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ اللَّهُ عَلَى کُلِ شَيْءٍ شَهِيدٌ
🔹 «مُلْکُ»: سلطنت. سرزمین. 🔹 «شَهِیدٌ»: حاضر. گواه
✅ ۱ - حاکمیت و مالکیت بر آسمان ها و زمین، مخصوص خداوند است. (له ملک السموت و الأرض) «مُلک» اسم مصدر و به معناى بر عهده داشتن سلطنت است (مصباح). هر جا کلمه «مُلک» به کار رود، مستلزم «مِلک» (مالکیت) نیز خواهد بود. (مفردات راغب)
✅ ۲ - تعدد آسمان ها، در جهان هستى (السماوات)
✅ ۳ - تنها کسى مى تواند شکست ناپذیر و ستوده کردار باشد که بر تمامى آسمان ها و زمین، سیطره داشته و حکمرانى کند. (العزیز الحمید . الذى له ملک السموت و الأرض) وصف «الذى له ...»، مى تواند توجیه گر دو وصف قبلى باشد. تغییر عبارت - که موصول و صله جایگزین صفت مشبهه شده است - مؤید برداشت بالا است.
✅ ۴ - خداوند، بر همه چیز گواه و از همه چیز آگاه است. (و اللّه على کلّ شىء شهید) «شهادة»، در اصل به معناى خبر دادن از چیزى است که شخص آن را مشاهده کرده و نزد آن حاضر بوده است (نهایه ابن اثیر). گواه بودن خداوند بر همه چیز، مستلزم آگاهى او از آنها است.
✅ ۵ - رفتار اصحاب اخدود با مؤمنان و کردار تمام مجرمان، از خداوند مخفى نبوده و حسابرسى خواهد شد. (و اللّه على کلّ شىء شهید) بیان گواه بودن و آگاهى خداوند، تهدید مجرمان به رسیدگى به کردارشان است.
✅ ۶ - پایدارى مؤمنان در عصر اصحاب اخدود، بر ایمان خویش تا نیل به شهادت، در محضر خداوند بوده و به آن رسیدگى خواهد شد. (و اللّه على کلّ شىء شهید) بیان گواه بودن خداوند، براى مجرمان تهدید و براى مؤمنان وعده به پاداش است.
✅ ۷ - حاکمیت و مالکیت خداوند بر تمام هستى و علم مطلق او، دلیل حقانیت عقیده مؤمنان به او است. (إلاّ أن یؤمنوا باللّه ... الذى له ملک السموت و الأرض و اللّه على کلّ شىء شهید) «سماوات و أرض»، کنایه از تمام هستى است و «الذى ...» وصف دیگرى براى خداوند است و به علت ایمان مؤمنان اشاره دارد. تصریح به کلمه «اللّه» و نیاوردن ضمیر (در آخرین جمله آیه)، هر چند که نشانگر استقلال این جمله از ماقبل و نظر داشتن آن به کار هر دو گروه است - نه خصوص مؤمنان - ولى علت ایمان مؤمنان را نیز کامل مى سازد.
✅ ۸ - اصحاب اخدود، در رفتار خود با مؤمنان، هیچ توجیه و دستاویز قابل قبولى نداشتند. (و ما نقموا منهم إلاّ أن یؤمنوا باللّه ... الذى ... على کلّ شىء شهید) برشمردن اوصاف خاص خداوند در بیان اندیشه مؤمنان، تعریض به اصحاب «اخدود» است که: آیا مى توان ایمان به خدایى با این اوصاف را جرم دانست؟
🔅 تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
#چشمه_حکمت
#آیات_نور
#کانال_قرآنی_رحیق(تفسیر وقرآن پژوهی)
#تفسیر_قرآن
#تفسیر_سطح_متوسط
#تفسیر_سوره_بروج
#سوره_بروج
🔅🔅🔅
📌نگاشت19:نکته های تفسیری آیه10 سوره بروج
✅ إِنَ الَّذِينَ فَتَنُوا الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ ثُمَ لَمْ يَتُوبُوا فَلَهُمْ عَذَابُ جَهَنَّمَ وَ لَهُمْ عَذَابُ الْحَرِيقِ
🔹 «فَتَنُوا»: شکنجه و آزار دادند تا از دین برگردند. عذاب دادند
🔹 «الْحَرِیقِ»: سوزان
✅ ۱ - شکنجه گران و سوزانندگان مردمِ با ایمان، به عذاب جهنم گرفتار خواهند شد. (إنّ الذین فتنوا المؤمنین و المؤمنت ثمّ لم یتوبوا فلهم عذاب جهنّم) «فتن» (مصدر «فتنوا») در اصل به معناى داخل کردن طلا در آتش است; ولى در مورد داخل کردن انسان در آتش نیز استعمال دارد (مفردات راغب). «فتنة» در قرآن، گاهى به معناى تعذیب (شکنجه دادن) آمده است. (بصائر فیروزآبادى)
✅ ۲ - شکنجه گران و سوزانندگان مؤمنان، علاوه بر عذاب جهنم، به عذاب سوزانى سخت تر از آن، گرفتار خواهند شد. (فلهم عذاب جهنّم و لهم عذاب الحریق) جمله «و لهم عذاب الحریق» چنانچه تأکید قبل نباشد، بر وجود عذابى دیگر - علاوه بر عذاب جهنم - دلالت دارد. برخى آن را بر عذاب دوران برزخ و قیامت تطبیق داده اند. وصف حریق بودن، بیانگر شدّت سوزندگى آن است; در حدى که اوصاف دیگر آن را تحت الشعاع قرار مى دهد.
✅ ۳ - وجود عذابِ سوزانى شدیدتر از عذاب جهنم در قیامت (فلهم عذاب جهنّم و لهم عذاب الحریق)
✅ ۴ - جهنم، داراى عذاب هایى متفاوت است. * (فلهم عذاب جهنّم و لهم عذاب الحریق) چنانچه جمله «و لهم عذاب الحریق» تأکید جمله قبل باشد، نظیر ذکر خاص بعد از عام خواهد بود. در این صورت از بین عذاب هاى موجود در جهنم، به شدیدترین آن تصریح نشده است.
✅ ۵ - «حریق» از اوصاف جهنم * (و لهم عذاب الحریق)
✅ ۶ - تناسب گناه و عذاب، در نظام کیفرى خداوند (الذین فتنوا ... فلهم عذاب جهنّم)
✅ ۷ - اصحاب اخدود، حتى زنان مؤمن را نیز در آتش سوزاندند. (فتنوا المؤمنین و المؤمنت)
✅ ۸ - پایدارى برخى از زنان مؤمن تا نیل به شهادت، در عهد اصحاب اخدود (فتنوا المؤمنین و المؤمنت)
✅ ۹ - گناه شکنجه دادن و سوزاندن مرد و زن مؤمن، برابر و عذاب اخروى آن یکسان است. (الذین فتنوا المؤمنین و المؤمنت ... فلهم عذاب جهنّم)
✅ ۱۰ - برخى از مردان و زنان مؤمن در عصر بعثت، به جهت ایمان خود، گرفتار شکنجه کافران شدند. (إنّ الذین فتنوا المؤمنین و المؤمنت) قید «ثمّ لم یتوبوا» - که ترغیب به توبه است - با شأن نزول هایى که درباره ارتباط آیه به مؤمنان صدراسلام نقل شده، سازگارتر است; زیرا در مورد گذشتگان ترغیب به توبه وجهى ندارد; هر چند که اصل موضوع درباره آنان نیز صادق است.
✅ ۱۱ - کافران صدراسلام، مردمى سنگدل بودند که حتى بر زنان مؤمن نیز رحم نکردند. (فتنوا المؤمنین و المؤمنت)
✅ ۱۲ - خداوند، گنه کاران - حتى قاتلان مردم مؤمن - را به توبه دعوت کرده است. (ثمّ لم یتوبوا) بیان اختصاص عذاب به کسانى که توبه نکرده اند، ترغیب به توبه است.
✅ ۱۳ - توبه گنه کاران، حتى شکنجه گران و سوزانندگان مردم با ایمان، پذیرفته مى شود. (ثمّ لم یتوبوا فلهم عذاب جهنّم)
✅ ۱۴ - توبه، مانع عذاب جهنم است. (ثمّ لم یتوبوا فلهم عذاب جهنّم)
✅ ۱۵ - توبه، هر چند با تأخیر باشد، پذیرفته مى شود. (ثمّ لم یتوبوا) حرف «ثمّ» - براى تراخى است - دلالت دارد که توبه با تأخیر نیز مؤثر است.
🔅 تفسیر و قرآن پژوهی
@rahighemakhtoom
سود و زیان.mp3
1.01M
📌 سود و زیان
▫ چون نیمه ماه پربرکت ذی حجّة متعلق به حضرت هادی امام دهم (سلام الله علیه) است، این بیان نورانی را از آن حضرت نقل کنیم، فرمود: «الدُّنْیا سُوقٌ رَبِحَ فِیهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ»؛[1] فرمود: دنیا یک بازاری است یک عده سود می برند, یک عده زیان میکنند. یک عده عمر می دهند در برابر چیزی را می گیرند که با عمرشان با هم آمیخته است. وقتی ذات اقدس الهی اعلام کرد من بیشتر می خرم،[2] با من معامله کنید، سرّش این است که عوض و معوّض هر دو را خدا به انسان بر می گرداند. اگر کسی با دیگری یعنی با شیطان معامله کرد، عوض و معوض هر دو را او می برد. اگر کسی خدایی ناکرده راه باطل را طی کرد، حیثیت و حیات خود را به شیطان داد، یک؛ آنچه را هم که گرفت باید برابر میل شیطنت و شیطان عمل کند، دو؛ یعنی عوض و معوض هر دو را او می برد؛ اما اگر با ذات اقدس الهی معامله کردیم, این طور نیست که جان ما را بگیرد و چیزی به ما بدهد.
▫ اینکه فرمود: ﴿إِنَّ اللّهَ اشْتَرَی مِنَ الْمُؤْمِنِینَ أَنْفُسَهُمْ وَ أَمْوَالَهُم بِأَنَّ لَهُمُ الْجَنَّةَ﴾،[3] به این معنا نیست که جان ما را می گیرد و بهشت به ما می دهد; بهشت را به ما داد ما چه کنیم بی جان!؟ جان با بهشت را، یعنی عوض و معوَّض هر دو را به ما می دهد. بیان نورانی امام دهم ما حضرت هادی (سلام الله علیه) این است: «الدُّنْیا سُوقٌ»؛ دنیا بازار است، «رَبِحَ فِیهَا قَوْمٌ وَ خَسِرَ آخَرُونَ»؛ یک عده در این تجارت سود بردند تا آخرین لحظه حیثیت آنها دستشان است, محصول کارشان هم دستشان است و چیزی را از کف ندادند .
@rahighemakhtoom