🥀
"سرِّ پروانگی"
همه تغییرات شخصیتی و رشد اخلاقی که به لطف خدا شامل حالم شد از تحصیل در حوزهی علمیه بوجود آمد؛ ورودم به حوزه آغازی بود برای یک تحول عظیم و مسیر زندگیم کلا عوض شد، جدا از همه مُحَسَناتی که حوزه برایم داشت، یک دوست خیلی خوب پیدا کردم که به شدت حال و هوای شهدایی داشت و مرا نیز با شهدا آشنا کرد، هرچه رابطهام با فاطمه بیشتر میشد، اُنسام به شهدا شدت پیدا میکرد. خلاصه که روزهای خوب من با شهدا رقم خورد، با گوشت و پوست و خونم لمس کردم که:
ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا، بل احیا،عندربهم یرزقون(آل عمران:۱۶۹ )
دو تا داداش شهید مشترک برای خودمان انتخاب کرده بودیم به اسم اکبر محمدباقری و ابراهیم صادقی، البته این را بگویم که اکبر از خیلی سال پیش داداش فاطمه بود و ابراهیم و من هم به جمع آنها پیوستیم. خیلی با آنها اُخت شده بودم دیگر حتی کوچکترین چیزها را هم از داداشهایم میخواستم و جواب میگرفتم. مثلا یک روز سر خیابان ایستاده بودم منتظر تاکسی و خیلی هم عجله داشتم، گفتم: اکبر داداش یک ماشین برایم بفرست تا خواهرت معطل نشود عجله دارم. ۵ تا صلوات نثار روحش فرستادم و بلافاصله یک ماشین آمد و مرا تا مقصد رساند و حتی کرایه هم نگرفت.
از این عنایات زیاد از دو تا داداشم دیدهام تا وقتی که نوبت نوشتن سمینار کارشناسی ارشد فاطمه شد و به او قول دادم که در جمعآوری مطالب و تدوین کمکش کنم، موضوعش را یک طورهایی خودِ داداش اکبرم به ما گفت و کارمان را شروع کردیم...
ادامه دارد...
🖋به قلم دوست و خواهر شهدائیام خانم "محمودوند" عزیرم🌹🕊🌹
#رفافتباشهدا_1
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
ادامهی سرِّ پروانگی🥀
وقتی که نوبت نوشتن سمینار کارشناسی ارشد فاطمه شد و به او قول دادم که در جمعآوری مطالب و تدوین کمکش کنم، موضوعش را یک طورهایی خودِ داداش اکبرم به ما گفت و کارمان را شروع کردیم، خیلی مطلب کم بود و شهرها و کتابخونههای زیادی را سر زدیم و بالاخره در حد یک سمینار توانستیم محتوا جمعآوری کنیم. بعد از سمینار چون خیلی برای پیدا کردن مطالب سختی کشیده بودیم تصمیم گرفتیم مطالب را بسط و گسترش بدهیم و از وصیتنامهی شهدا هم کمک بگیریم تا بتوانیم یک کتاب کوچک برای بقیهی دانشجوها و طلابِ اهل علمی که دنبال مطالب علمی از شهید و شهادتاند تدوین کنیم تا سختیهایی که ما کشیدیم را متحمل نشوند و حداقل مطالب یک جا در اختیارشان قرار بگیرد. اسم کتاب ما شد سِرِّ پروانگی و موضوعش مبانی و نقش تربیتی شهادت از دیدگاه آیات و روایات و وصایای شهدا بود. چون من علاقهی بیشتری به نوشتن داشتم و دست و پا شکسته با محیط word آشنا بودم، کارهای تایپ و تدوین را به عهده گرفتم و استارت کار را زدم، اما نوشتن کتاب به آن آسانی که ما فکر میکردیم نبود. هم وصایا خیلی سخت به دستمان رسید و هم ارتباطات محتوایی برایمان سخت بود و سختتر از آن وقتی بود که میخواستم در محیط word، به نوشتهها شکل و شمایل کتاب بدهم، چیزی بلد نبودم؛ با کوشش و خطا پیش میرفتم و در نهایت با توسل به شهدا مشکلم حل میشد، جالب اینکه تا به بنبست بر میخوردم داداشهایم را صدا میزدم و راه باز میشد.
خلاصه کتاب را به مرحلهی چاپ رساندیم و جلد روی کتاب را هم ایده دادیم و برایمان طراحی کردند اما کمی متفاوتتر از آن طرحی بود که در ذهن ما بود!
طراحمان با سلیقهی خودش خیلی اتفاقی عکس داداش اکبر را پشت جلد کتاب حک کرده بود و لبههای جلد هم یک طرف اسم و مشخصات داداش اکبر و طرف دیگر هم اسم و مشخصات داداش ابراهیم بود، ما هم استقبال کردیم و گفتیم حتما خیری بوده است و پذیرفتیم؛ حالا دیگر نوبت این بود که یک انتشارات پیدا کنیم تا کتابمان را چاپ کند، بیخبر از هزینهی نشر و... رفتیم موسسهی راویان فتح و با مسئولشان صحبت کردیم و گفتیم قصدمان چاپ کتاب است تا کمکمان کنند. مسئول موسسه، تا عکس پشت جلد کتاب و لبههای جلد را دیدند گفتند با داداشهای ما همرزم بودهاند و خاطراتی نقل کردند و کلی استقبال کردند و زنگ زدند به یکی از برادرهای داداش اکبر، که تمکن مالی خوبی داشت و دست به خیر بود، توضیحاتی دادند و از ایشان ۵ میلیون تومان پول گرفتند و قول چاپ کتاب را هم با انتشاراتی که خودشان با آن طرف قرارداد بودند به ما دادند. خیلی ذوق کردیم و قرار شد چند روز بعد پیگیر چاپ بشویم، پیگیریها انجام میشد و منتظر ماندیم تا اینکه یک شب فاطمه خواب داداش اکبر را دید و داداش از او بابت کتاب تشکر کرده بود و ده تا ایراد ویرایشی و محتوایی از کتاب گرفته بود و ریز به ریز مشخصشان کرده و گفته بود برطرفشان کنیم، فاطمه هم به محض بیدارشدن تک تک ایرادها را نوشته بود و با من زنگ زد و گف این اشکالات را داداش اکبر گرفته است؛ متن کتاب و آن جلدی که برای نمونه زده بودیم نزد من بود و اصلا جای هیچ شبهه ای وجود نداشت و یقین داشتم داداش اکبر کتاب را خوانده و ویرایشش کردهاست، سریع آنچه که فاطمه پشت تلفن میخواند را یادداشت کردم، سیستمم را روشن کردم و صفحات و متونی که داداش اکبر گفته بود را تطبیق دادم و دیدم دقیقا همان ایراداتی که داداش به کتابمان گرفته، وارد بود؛ شوک گرفته بودم، در تصورم نمیگنحید که داداش اکبر کتاب را خوانده باشد و اینجور مسلط برایمان ویرایشش کرده باشد؛ خودم چند مرتبه کتاب را ویرایش کرده بودم و ویرایش نهایی را هم ویراستار برایمان انجام داده بود، اما کار داداش اکبر یک چیز دیگه بود و خیلی دقیق راهنمائیمان کرده بود.
ایرادات را برطرف کردم اما ناامیدانه به فاطمه گفتم: دیگه فایده نداره و طبق قرار قبل، کتاب باید دیروز کتاب چاپ میشده، به اصرار او به مسئول انتشارات زنگ زدم و در کمال ناباوری متوجه شدم روزی که قرار بود است کتاب ما برود برای چاپ، یکی از اقوام نزدیک ایشان فوت میکنند و ایشان نتوانستهاند کار را برای چاپ به نیروها بسپارند از اینکه کتاب چاپ نشده بود خیلی خوشحال شدم و از ایشان خواستم دست نگهدارند تا نسخهی نهایی را تحویلشان بدهم، بعد دست به کار شدم و در مقدمهی کتاب به عنایت ویژهی داداش اکبرم اشاره کردم و اشکالات را هم برطرف کردم و نسخه نهایی را تحویل دادم و به لطف و عنایت شهدا کتابمان چاپ شد.
اما این پایان قصهی ما با شهدا نیست و رفاقت دو طرفهی ما با داداشهایمان همچنان ادامه دارد و نظر لطفشان بیش از پیش شامل حال ما میشود.
اللهم ارزقنا توفیق شهادت فی سبیلک!
🖋نویسنده: خانم سمیه محمودوند عزیزم خواهری که هبهی امام رضا به حقیر است🌹
#رفاقت_با_شهدا
#مشهد_کهفالشهداء
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
🇵🇸
پاسخ مرضیه رمضانقاسم به این پرسش که چرا خداوند در مقابل جنایات صهیونیستها، علیه فلسطینیان کاری انجام نمیدهد
📝در روزنامهی اصفهان زیبا
#غزه
#فلسطین
#یادداشت
#ظلمستیزی
#روزنامهی_اصفهان_زیبا
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
متن کامل یادداشت در صفحه ۸ 👇👇👇👇👇👇
روزنامه_اصفهان_زیبا؛-۱۴_آبان_۱۴۰۲.pdf
3.99M
📝 روزنامه اصفهان زیبا
📆 ۱۴ آبان ۱۴۰۲
سنت الهی در برخورد با ظالمان
🖋مرضیه رمضانقاسم
#غزه
#فلسطین
#ظلم_ستیزی
#اصفهان_زیبا_صفحه8
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
یا امامِ رئوف
زبان از ابراز عشق قاصر است.
فقط کاسهی چشمان گنجایش حدیث عشق دارند تا در هجران، اشک فراق و در بارگاهتان اشک شوق نازل کنند.
🖋نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#چهارشنبههای_رضوی
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
☕️
بهچایهایحرمزُلزدمدلمگرمست
سلام امروز هوا سردتره بیا یه قدم بریم چایخانهی رضوی تا گرم بشیم.
#هر_روزمان_امامرضائیه
#امام_رضا_خیلی_دوستدارم
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️ ⛔️
⛔️
⛔️
فقط افراد عصبانی بخوانند
🔸۲۱ روش کنترل تضمینی خشم
۱. بشمارید
تا ۱۰ بشمارید. اگر بهشدت عصبانی هستید، شمارش را از ۱۰۰ شروع کنید تا ضربان قلب آهسته شده و خشمتان فروکش کند.
۲. نفس عمیق بکشید
هنگام عصبانیت، سرعت نَفَس کشیدنتان بیشتر میشود. این وضعیت را با تنفس آهسته و عمیق کنترل کنید. برای تنفس عمیق، هوا را از بینی وارد بدن کنید و و از دهان بیرون بفرستید.
۳. قدم بزنید
هرگاه عصبانی شدید پیادهروی، ورزش و دوچرخهسواری میتواند یا چند ضربه به توپ بزنید. این تخلیه انرژی، برای ذهن و بدنتان مفید است.
۴. آرامش دادن به ماهیچههایتان
ماهیچههایتان را ابتدا کمی سفت و سپس آزاد کنید. هنگام سفت و آزاد کردن عضلات، نفس عمیق و آهسته هم بکشید.
۵. برای خشمتان ملودی بسازید
برای خود کلمه یا عبارتی در نظر بگیرید که تکرار آن در مواقع عصبانیت شما را آرام و افکارتان را متمرکز کند.
۶. حرکات کششی انجام دهید
حرکات کششی گردن و شانه، در کنترل بدن و مهار احساسات کمک میکنند.
۷. حواستان را پرت کنید
هنگام عصبانیت بهسرعت وارد اتاقی آرام شوید، چشمهایتان را ببندید و خود را در محیطی خوشمنظره و آرامشبخش تصور کنید.
۸. موسیقی ملایم و "مجاز" بشنوید
اجازه دهید موسیقی، احساسات خشم را از شما دور کند.
۹. سکوت کنید
وقتی از عصبانیت حرارت بدنتان بالا میرود، ممکن است وسوسه شوید و اجازه دهید حرفهایی پر از خشم بزنید. این حرفها معمولا بیشتر از اینکه تأثیرگذار باشند، صدمه میزنند. در اینگونه مواقع مانند زمانی که در کودکی قهر میکردید و لبهایتان به هم میچساندید، لبهایتان را به هم بچسبانید.
۱۰. به خودتان فرصت دهید
دور از دیگران بنشینید. در این لحظه که ساکت هستید، میتوانید اتفاقها را بررسی کنید و در همان حال احساساتتان به حالت خنثی بازگردد.
۱۱. تابلوی «توقف» را مقابلتان تصور کنید
این علامت میتواند هنگام عصبانیت، آرامتان کند. این روش، فورا شما را متوقف میکند و کمک میکند برای لحظهای محل را ترک کنید.
۱۲. در روش معمولتان تغییر ایجاد کنید
بلند شوید و خود را مشغول کاری کنید ولی از روش معمولتان استفاده نکنید بلکه آن را به شیوهای متفاوت انجام دهید تا ذهنتان درگیر آن شود و از خشم دور گردد و کمتر ناراحت شوید.
۱۳. با یک دوست صحبت کنید
در مورد موضوعی که عصبانیتان میکند، بهتنهایی فکر نکنید. برای اینکه بتوانید درست فکر و اقدام کنید با دوستی مورد اعتماد و حامی صحبت کنید. او ممکن است بتواند چشمانداز جدیدی در مقابل شما قرار دهد.
۱۴. بخندید
هیچچیز به غیر از حال خوب نمیتواند زهر حال بد را از بین ببرد. بنابراین هر زمان نسبت به موضوعی عصبانی شدید، کاری بیابید که موجب خندهتان شود. مثلا مطالب طنز بخوانید.
۱۵. قدرشناسی را تمرین کنید
با خود بیندیشید که چه نعمتهای خوبی در زندگیتان دارید و قدردان آنها باشید.
۱۶. تایمرتان را تنظیم کنید
وقتی عصبانی هستید، اولین چیزی که به ذهنتان میآید معمولا چیزی نیست که باید به زبان بیاورید. قبل از هر پاسخ و واکنشی، ۵دقیقه صبر کنید؛ این مهلت به شما کمک میکند که آرامتر شوید و کلمات مناسبی بر زبان برانید.
۱۷. نامه بنویسید
به فردی که شما را عصبانی کرده است،
نامه بنویسید یا ایمیلی آماده کنید.
سپس آن را پاک کنید.
۱۸. فردی که عصبانیتان کرده را ببخشید
مسلما مهارت عاطفی زیادی لازم است تا شهامت بخشیدن کسی را که باعث آزارتان شده، بیابید. اگر نمیتوانید به این حد از مهارت دست یابید، بدون اینکه نمود خارجی داشتهباشید، پیشِ خودتان وانمود کنید که او را بخشیدهاید. این کار کمک میکند که خشمتان را کنترل کنید.
۱۹. تمرین دلسوزی کنید
سعی کنید خود را جای دیگری بگذارید و موقعیت پیشآمده را از نگاه او ببینید. وقتی بتوانید داستان را آنگونه که آن فرد دیده، تصور کنید، ممکن است به درک جدیدی از موقعیت برسید و کمتر عصبانی شوید.
۲۰. عصبانیتتان را بیان کنید
اگر بتوانید به روش درستی احساستان را بیان کنید، خوب است. از یک دوست معتمد بخواهید که به شما در بروز واکنشی آرام کمک کند. عصبانیتهای انفجاری هیچ مشکلی را حل نمیکنند، اما گفتوگوی مناسب و عاقلانه از اضطراب و عصبانیتتان میکاهد و از مشکلات آینده پیشگیری کند.
۲۱. روشی خلاقانه بیابید
خشمتان را به موضوعی مفید تبدیل کنید.
به طور مثال، زمانیکه ناراحت و عصبانی هستید نقاشی کنید، به باغچهتان برسید یا شعر بنویسید.
♾ کلام آخِر:
عصبانیت احساسی کاملا طبیعی است که هر فرد در زندگی خود هرازگاهی آن را تجربه میکند. اما اگر خشمتان به تهاجم یا حالتهای انفجاری تبدیل میشود، باید روشهای جدیدی برای کنترل عصبانیتتان پیدا کنید.
اگر این ۲۱ راهحل ارائهشده کمکی به شما نکرد، بهتر است به رواندرمانگر مراجعه کنید.
#کنترل_خشم
#عصبانیت
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
💞عاشقانههای من و مامانم💞
تکیه کلام مادر جانم:
هر کس عزتش باید دست خودش باشد.
مادر مُودّی به آداب ما عامل به این کلامشان خصوصا در ارتباط با فرزندانشان از جمله بنده.
از همان سالهای نخستین عمر، مهرورزیهای شیرینِ مادر خیلی شرمندهام میکرد و روز به روز احترام حقیر به ایشان افزایش مییافت؛ احترام به مادرم، هنر خاصی لازم ندارد بلکه انعکاس رفتار مادر و احترام متقابل به ایشان است. یادم نمیآید پدر و مادرم بدون خانم و پیشنواز و پسنواز عاطفی مرا مخاطب قرار دادهباشند؛ اما متاسفانه بارها شاهد بودهام برخی والدین اگر کسی به فرزندشان آقا بگوید، پدر کله معلق میزند بین کلام مخاطب و به زعم خودش میخواهد مزهپرانی کند، میگوید آقایش مناَم و از آن بدتر مادرش میگوید آقایش سرِ کار است و...
نمیدانم والدین اینچنینی چه چیز را میخواهند اثبات کنند، در صورتی که هر شوخی جایی و هر جِدّی مکانی دارد.
بماند که خودشان احترام به فرزندانشان نمیگذارند و با پسوند "ی" آنها را مورد خطاب قرار میدهند، خوشبینانهاش این است که این "ی" را یاء ملکیت فرض کنیم. البته فکر نکنید این افکار پوسیده، افسانه شدهاست؛ دیدهام که میگویم.
وقتی آدابِ ادب بجا آورده نشود هوش مصنوعی هم بیاید ارتباطمان ارتقا نمییابد.
آری اینگونه است که هر چه پول بدهی آش میخوری.
برای اینکه در ارتباطات اجتماعی با دیگران و خصوصا با فرزندان احترام دریافت کنیم باید هزینه پرداخت کرد.
یعنی در رعایت احترام به آنها پیشقدم شویم تا سرمایهی عاطفی آنها را شارژ نمائیم، آن هنگام است که شاهد احترام فرزندان خویش خواهیم بود و از لیست والدین همیشه معترض حذف و به لیست والدین همیشه محترم اضافه خواهیم شد.
🖋نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#مادری_از_جنس_نور
#لحظات_شیرین
#مامانگل
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
این گل تقدیم به پدر و مادرای عزیز
👇👇👇👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👱♀اگه من این دوتا شاخهمو رو بپوشونم همهچی درست میشه؟!
#حجاب
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌅
سلام فرمانده
تا روز ظهور ندبه خوانیم همه
سرباز امام انس و جانیم همه
فرقی نکند میان بیداری و خواب
دلدادهی صاحب الزمانیم همه
شاعر: مشهدی زاده
#جمعههای_انتظار
#صوت_ولایی
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
👀
جُمعه حواست به خودت جَمعه؟
جمعهها طوری بخند که از شادی فول شوی و تا جمعهی بعدی چراغ چشمکزنِ تهنشینی شادیات روشن نشود.
مبادا غصهی روزهایِ نیامده را بخوری بلکه چایات را سرخوشانه سر بکش و نوش کن.
با یک نفس عمیق همهی دلهرهها را به دوردستها پرتاب کن.
سعی کن توقعات را از خود پائین آوری و شاکی خصوصی خودت نباشی.
خودت را با هیچکس مقایسه نکن تا در درونت بلبشو ایجاد نشود و آرامشات به تاراج نرود.
🖋نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#خود_مراقبتی
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
هدایت شده از مرضیه رمضانقاسم
سلام احوال شما
الوعده وفا
یادتونِ گفتم میخوام رژیم انگور رو براتون بگم. پس توجه توجه
لاغری و سم زدایی با انگور🍇
- ۵ هفته رژیم انگور بگیریم
- چطوری؟
- عرض می کنم الآن👇
هفته اول:یه وعده غذایی در روز انگور باشه
هفته دوم:دو وعده ی غذایی در روز
هفته سوم:سه وعده غذایی در روز
هفته چهارم:دو وعده غذایی در روز
هفته پنجم:یه وعده عذایی در روز
هفته ششم:دیگه از هر چی انگوره...
نکته:
🌱بعد از انگور آب نمی خوریم
🌱انگورپوست نازک بی دونه باشه
🌱انگور زرد رسیده عسکری اما من که سفارش دادم از افوس و دولت آباد برام آوردند عالی بود شما خود دانید
🌱اگه ازدرخت چیدیم ۲ساعت صبر کنیم بعد نوش جان کنیم
🌱اگه سر درد گرفتیم مصلحش یه قاشق چای خوری پودر زیره یا پودر رازیانه یا پودر کرفس هستش
ببینم چيکار می کنید
#طبیبانه
راستی زنگ بیداری هم اینجاس👇
@ramezan_ghasem110
🐴 🤫 🐴 🤫 🐴 🤫 🐴
🤫
🐴
🧐نادانى مىخواست به الاغى سخن گفتن بیاموزد، گفتار را به الاغ تلقین مىکرد و به خیال خود مىخواست سخن گفتن را به الاغ یاد بدهد.
🥸حکیمى او را دید و به او گفت: «ای احمق! بیهوده کوشش نکن و تا سرزنشگران تو را مورد سرزنش قرار ندادهاند این خیال باطل را از سرت بیرون کن، زیرا الاغ از تو سخن نمىآموزد، ولى تو مىتوانى خاموشى را از الاغ و سایر چارپایان بیاموزى.»
حکیمی گفتش ای نادان چه کوشی؟
در این سودا بترس از لوم ِلائم
نیاموزد بهایم از تو گفتار
تو خاموشی بیاموز از بهایم
هر که تأمل نکند در جواب
بیشتر آید سخنش ناصواب
یا سخن آرای چو مردم به هوش
یا بنشین چون حَیَوانان خموش
📕حکایتهاى گلستان سعدى به قلم روان،
حکایت١٧۶
#قصهی_روز_جمعه
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سلام
بین همهی شلوغیها روتو برگردون سمت حرم آقامون و سلام بده، ببین چطور آبیست بر آتش نارضایتیها.
ای صفای قلب زارم
هر چه دارم از تو دارم
#تا_قیامت_امامرضائیم
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺
لذّت از بودنِ امروز ببر، شاید عُمر
تا همینجاست بدهکارِ تو وُ فردا نیست
✍شیدا
#سواد_بندگی
#شُکر
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆چسبندگی به باتلاق ذهن
خودآگاهی را تمرین کنیم تا زاویهمان با زندگی با کیفیت به حداقل برسد.
مسپار خودت را به سکوتِ شبِ مرداب
حیف است که دریا نشوی، در جریان باش
#مرضیه_رمضانقاسم✒️
#زیان_چسبندگی_به_ذهن
#ذهن_آگاهی
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
سلام علیکم
پیرو این یادداشت
"سنت الهی در برخورد با ظالمان"
دوست بزرگواری پرسیدند👇
سلام. پاسخ شما رو توی روزنامه خوندم با اینکه علمی و عالی بود ولی قانع نشدم.
داستان سوره فیل یک نمونه نقض است
داستان طبس یک نمونه دیگر
فکر میکنم سنت دیگری در مورد فلسطین در جریانه
اطلاعات بنده در این زمینه ناقصه و تخصصی ندارم
دوست دارم واقعا جوابی بگیرم که آرامم کنه
پاسخ حقیر👇
سلام علیکم
بله هنگام نگارش یادداشت داستان طبس و ... در ذهن حقیر بود
برای همین در نوشتهام قید کردم قرار نیست "همیشه" کار با معجزه پیش برود
اما پاسخ اصلی اینکه نوار غزه همانگونه که از اسمش پیداست نوار است و این نوار اسلام با کل استکبار جهانی در ستیز است
اگر امداد الهی نبود قطعا روز اول نابود شده بود
👇پاسخ دوستمون به جواب حقیر
درست
#بازخورد
#غزه
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دل اگر تیره نباشد
همه دنیاست بهشت
ابرها به آسمان دلخوشاند
درختان به زمين و انسانها به مهربانی.
مهربانی، معجزه میکند و دلها را اسیر و رام خود.
پس بی جهت نیست که خداوند ۱۱۴ مرتبه در قرآن با ﷽ باران مهرش را بر ما نازل میکند تا معیت پُر مهرش را احساس کنیم.
🖋نویسنده: مرضیه رمضانقاسم
#سواد_عاطفی
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110
528.8K
🍃🌼🍃
👆تقدیم به خواهر گلم آبجی زهرا خانم گلِ گلاب، جهت تجلیل از آجی آبانی خودم که اگه نبودند دنیام بیآبان بود.
شمام بفرستید واسه خواهرتون
#خواهرم
#تاجِسرم
#متولد_آبان
#تا_ابد_امام_رضائیم
🇵🇸
╰┈➤Ⓜ️@ramezan_ghasem110