eitaa logo
رنگارنگ 🌸
1.4هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6هزار ویدیو
7 فایل
کانال متفاوت و مورد سلیقه همه قشرها مختلف.. داستان های کوتاه و بلند.. از حضرت ادم تا خاتم الانبیا.. حدیث و پیامهای آموزنده و کلیپ های کوتاه و بلند.. کپی برداری آزاد..
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔶️اثر نمازشب و شب زنده داری 🔸️مولای متقیان امام علی علیه السلام: 🌸کسی که یک ششم شب را به عبادت بپردازد؛ نامش در زمره بازگشتگان به سوی خدا ثبت شود و گناهان قبل و بعد او بخشیده خواهد شد. (توفیق تقوا پیدا می‌کند.) @ranggarang
🌴خاطرات کربلا🌾 کاروان عشق، در راه است... از پیشگویی ها در مورد اتفاقات،شروع میکنیم تا به اتفاقات افتاده بر سر اهل بیت حسین بن علی (ع) و یارانش برسیم... با ما همراه باشید هر شب در کانال 👇👇👇 @ranggarang
🌴خاطرات کربلا🌴 📍قسمت سوم (مسلم در کوفه) ☘وارد شدن مسلم به كوفه و بيعت كوفيان با او 📘تاريخ الطبرى - به نقل از ابو مخنف - : مسلم آمد تا وارد كوفه شد و در خانه مختار بن ابى عُبَيد - كه امروز خانه مسلم بن مُسَيَّب ناميده مى‏ شود - فرود آمد. شيعيان به رفت و آمد با مسلم پرداختند. چون گروهى از كوفيان در آن جا اجتماع كردند. مسلم نامه حسين عليه السلام را برايشان خواند و آنان به شدّت گريستند. آن گاه عابس بن ابى شَبيبِ شاكرى برخاست و حمد خدا كرد و او را سپاس گزارد و گفت: امّا بعد، من از طرف مردم سخن نمى ‏گويم و نمى ‏دانم در درون آنها چه مى ‏گذرد و تو را در باره آنان نمى‏ فريبم. به خدا سوگند از آنچه خودم را بر آن آماده كرده‏ام، سخن مى‏گويم به خدا سوگند هر گاه مرا فرا بخوانيد، شما را اجابت مى ‏كنم و به همراه شما با دشمنانتان مى‏ جنگم و با شمشيرم از شما دفاع مى ‏كنم تا خدا را ملاقات كنم و از اين كار چيزى جز رضاى خدا نمى‏ خواهم. سپس حبيب بن مُظاهر فَقعَسى برخاست و گفت: خدا تو را رحمت كند ! با جملاتى كوتاه آنچه در دل داشتى گفتى. سپس گفت: سوگند به خدايى كه جز او خدايى نيست، من نيز مانند عابس هستم. سپس حَنَفى مانند همين سخنان را بر زبان راند. حَجّاج بن على گفت : به محمّد بن بِشْر گفتم: تو هم سخنى دارى؟ گفت: دوست دارم خداوند اصحابم را با پيروزى عزيز گرداند ؛ ولى دوست ندارم كشته شوم و خوش نمى ‏دارم كه دروغ بگويم. شيعيان به نزد مسلم، رفت و آمد داشتند. تا اين كه محلّ اقامت او لو رفت و خبر به نُعمان بن بشير رسيد. 📚تاريخ الطبرى : ج ۵ ص ۳۵۵ 📗الإرشاد : مسلم بن عقيل آمد تا وارد كوفه شد و در منزل مختار بن ابى عُبَيد سُكنا گزيد و آن خانه‏ اى بود كه امروز به خانه سَلَم بن مُسَيَّب معروف است. شيعيان به رفت و آمد نزد او رو آوردند. هر گاه گروهى از شيعيان نزد او اجتماع مى ‏كردند. نامه حسين بن على عليه السلام را برايشان مى ‏خواند و آنان مى ‏گريستند. مردم با او بيعت كردند و اين بيعت، ادامه يافت تا [شمار بيعت كنندگان‏] به هجده هزار نفر رسيد. آن گاه مسلم - كه خدا رحمتش كند - براى حسين عليه السلام نامه نوشت و به ايشان خبر داد كه هجده هزار نفر بيعت كرده ‏اند و از او خواست به كوفه بيايد. رفت و آمد شيعيان به نزد مسلم ادامه داشت تا اين كه محلّ اقامتش لو رفت و خبر به نعمان بن بشير رسيد. او والى كوفه از جانب معاويه بود و يزيد هم او را ابقا كرده بود. 📚الإرشاد : ج ۲ ص ۴۱ روضة الواعظين : ص ۱۹۱ 📕الكامل فى التاريخ : مسلم حركت كرد تا به كوفه رسيد و در خانه مختار فرود آمد و برخى جايى ديگر را گفته‏ اند. شيعيان رفت و آمد با او را آغاز كردند و هر گاه گروهى از شيعيان نزد مسلم جمع مى ‏شدند. او نامه حسين عليه السلام را مى ‏خواند و آنان مى ‏گريستند و به مسلم وعده نبرد و يارى مى‏ دادند. 📚الكامل فى التاريخ : ج ۲ ص ۵۳۵ 📓تاريخ اليعقوبى : چون مسلم وارد كوفه شد، مردم در نزد او گرد آمدند و با او بيعت كردند و عهد و پيمان بستند و وى را از يارى دادن، پيروى و وفادارى مطمئن ساختند. 📚تاريخ اليعقوبى : ج ۲ ص ۲۴ ادامه دارد.. @ranggarang
خداوندا همه ما را تو یاری کن.. پناهمان باش و در حقمان تو کاری کن.. الهی هر چه خیر هست نصیب ‌همه ‌عزیزان کن خدایا بر لبشان لبخند جاری کن🤲 🌟 @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍃بہ نام او ڪه... 🌼رحمان و رحیم است 🍃بہ احسان عادت 🌼وخُلقِ ڪریم است @ranggarang
🌹از همین فاصله‌ی‌ دور، سلامم بپذیر... که خراب تو شدم؛ خانه‌ات آباد "حسین" @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
باید که دسـت از گنـــــه بــرداریم مایی که ادعـــــای یــــــاری داریم از خوب و بد امور ما معلوم است ســرباز امام عصـــر یا ســرباریم؟ @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💠 غیبت و حلالیت طلبیدن 💬اگر گوینده یا شنونده غیبت باشیم، باید از غیبت شونده حلالیت بطلبيم؟ 🔹 آيات عظام: امام، تبريزي، صافي، فاضل و سیستانی: لازم نيست. 👌 تبصره: آية الله سيستاني: اگر غیبت دارای توهین باشد بنابر احتیاط، لازم است حلالیت بگیرد با دو شرط 1. حلالیت جبران هتک حرمت و توهین را کند 2. حلالیت طلبیدن مفسده نداشته باشد. 🔹 آيات عظام: خامنه‌اي، مكارم، نوري، بهجت و وحید:‌ اگر امكان ندارد (مثلا آدرس غیبت شونده را ندارد یا وفات کرده) یا مفسده دارد (باعث ايجاد اختلاف، ناراحتي و تيرگي روابط، مي‌شود یا غیبت شونده نامحرم باشد) لازم نيست ولی در صورتیکه امكان دارد و مفسده ندارد بايد از غيبت شونده حلاليّت بطلبد. 👌 تبصره: 🔸 آية الله وحيد: بنا براحتياط واجب حلالیت بگیرد. 🔹 آیت الله مکارم: گوینده باید حلالیت بگیرد ولی شنونده مستحب است حلالیت بگیرد. 📚 امام، استفتائات ج2 ص620 س16 و21 و ج3 ص588 س58 و59؛ خامنه‌اي، رساله آموزشي ج2 درس 19؛ صافي، رساله م2826؛ تبريزي، رساله م2824 و استفتائات ج1 س1004 و 1006؛ فاضل،‌ استفتائات ج1 س982؛ نوري، استفتائات ج2 س530؛ بهجت، جامع المسائل ج2 ص471 و استفتائات ج4 س6475 و 6478؛ سيستاني، رساله ج1 م 2271؛ وحيد، رساله م 2078؛ مكارم، احكام ويژه م11 و انوار الفقاهه، كتاب تجارت ص292 و جامع المسائل، طلب حلالیت شنونده غیبت. @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
الـسلامُ‌عـلَیـــڪ‌یاابٰـاصٰالِـحَ‌الــمَھـــــدے: تاثیر فرد بی نماز در خانه !! @ranggarang
دنیای عجیبی شده ... نه ما فکر میکردیم دخترامون رو لخت تو خیابون ببینیم و نه غربی‌ها فکر میکردن نماز خوندن جووناشون رو کف خیابون ببینن.. @ranggarang
🔴مواظب کوچکترین حرف ها و اعمال خود باشیم!! ♻️طلبه ای از دنیا رفت.چون او را در خواب دیدند، پرسیدند: حالت چطور است؟ ☑️او گفت : مواظب اعمال و گفته های خود باشید ، زیرا؛ 💥حساب و کتاب خدابسیار دقیق است. 🌨روزی که باران می بارید من گفتم: به به عجب باران به موقعی ! 🌑هنوز سر آن یک جمله گرفتارم و به من می گویند: مگر ما باران بی موقع هم داشته ایم...؟! 📗منبع:آداب الطلاب آیه الله مجتهدی تهرانی ص129 @ranggarang
این جمله بو علی سینا را باید با طلا نوشت، که میفرمایند : 1⃣ هر چیزی کمش دارو است 2⃣ متوسطش غذا است 3⃣ زیادش سم است محبت کردن! 1 _ هیچ وقت با کسی بیشتر از جنبه اش شوخی نکن... حرمتها شکسته میشود. 2 _ هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش خوبی نکن... تبدیل به وظیفه میشود. 3 _ هیچ وقت به کسی بیشتر از جنبه اش عشق نورز... بی ارزش میشی. ✍ : از ذهن تا دهن فقط یک نقطه فاصله است... پس تا ذهنت را باز نکردی ، دهانت را باز نکن @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📛شیطان یک دزد است 👌و هیچ دزدی خانه خالی را سرقت نمی کند ♨️پس اگر شیطان زیاد مزاحمتان می شود ⚠️بدانید در قلبتان گنجینه ای است ✅که ارزش دزدی را دارد 👈پس از آن نگهداری کنید 👌 و آن گنجینه ایمان است @ranggarang
🌷از حضرت رسول (ص) نقل شده که حضرت فرمود: خداوند به ملائکه امر فرمود: 🔶وقتی بنده ام قصد انجام کار نیکی را کرد، آن عمل را در نامه ی اعمالش بنویسید و اگر آن را انجام داد، ده برابر حسنه برایش بنویسید ‼️و وقتی بنده ام قصد گناهی را نمود، مـادامـی که انجـام نـداد، ننویسید ... ⚠️اگــر انجـــام داد، فقــط یـک گنـاه بـرایش بنـویسیـد و اگـــر منصـــرف شــد، ثـــواب بـــرایـش بنـــویسیـــد 📚:حــدیث قــدسی @ranggarang
گویند! درعصر سليمان نبى،پرنده اى براى نوشيدن اب بسمت بركه اى پرواز كرد،اما چند كودك را بر سر بركه ديد،پس آنقدر انتظار كشيد تا كودكان از ان بركه متفرق شدند. همينكه قصد فرود بسوى بركه را كرد، اينبار مردى را با محاسن بلند و آراسته ديد كه براى نوشيدن آب به ان بركه مراجعه نمود . پرنده با خود انديشيد كه اين مردى باوقار و نيكوست و از سوى او ازارى بمن متصور نيست. پس نزديك شد ولی ان مرد سنگى بسويش پرتاب كرد و چشم پرنده معيوب و نابينا شد. شكايت نزد سليمان برد. پیامبر ان مرد را احضار، کرد محاكمه و به قصاص محكوم نمود ودستور به كور كردن چشم داد. ان پرنده به حكم صادره اعتراض كرد و گفت؛"چشم اين مرد هيچ آزارى بمن نرساند،بلكه ريش او بود كه مرا فريب داد! و گمان بردم كه ازسوى او ايمنم پس به عدالت نزديكتراست اگر محاسنش را بتراشيد تا ديگران مثل من فريب ريش او را نخورند @ranggarang
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃☀️سلام دوستان عزیز 🍃☀️روزتون بخیر و شادی 🍃☀️دل و جانتون در آرامشی بی بدیل 🍃☀️لحظاتتون بهترین @ranggarang
کوتاه قرآنی قسمت اول 👈 داستان حضرت محمد (ص) 💠 دوران جوانی وازدواج حضرت محمد چند سالی که از این سفر گذشت و حضرت دوران جوانی عمر خود را می گذراند از نظر خلق و خو سرآمد همه مردم بود و به خاطر اشتهار به امانت داری و راستگویی به محمد امین معروف شد. وی از فحش و ناسزا و سایر زذایل اخلاقی پرهیز می کرد و برای همین خدیجه که یک از سرمایه داران قریش بود او را اجیر خود کرد تا برایش تجارت کند و مزدش را دریافت دارد. محمد نیز پذیرفت و با کاروانی عازم شام شد و در تجارت سود زیادی به دست آورد و همین امر و نیز تعریف کردن غلامان خدیجه از وی نزد خدیجه باعث محبوبیت بیشتر وی گردید و وقتی که از خبر رسالت وی در آینده آگاه شد قصد ازدواج با او را گرفت. لذا شخصی را نزد او فرستاد و تمایلش برای ازدواج را به او اعلام نمود. حضرت نیز با عموی خود مشورت نمود و در نهایت از او خواستگاری کرد. پس از قبول کردن خدیجه حضرت چهار صد دینار و یا به قولی دیگر بیست شتر جوان را مهریه او قرار داد و در نهایت خطبه عقد توسط ابوطالب خوانده شد. ادامه دارد ۰۰ @ranggarang