رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🍃🍃 📖ماجرای زنی که بچه اش را فروخت پارت 3 آن روز بدون فرزندم به خانه برگشتم اما تا همین
🍃🍃🍃🍃🌸🍃
📖ماجرای زنی که بچه اش را فروخت
پارت 4
اما حتی تصورش را هم نمیکردم که بعد از رفتاری که داشتم آنها از آنجا نروند. نزدیک غروب بود که همسرم خشمگین و عصبی وارد خانه شد. آنقدر سرخ شده بود که جرأت نمیکردم نگاهش کنم. زن و مرد جوان جلو در منتظر بودند.
آنچه نباید میشد اتفاق افتاده بود. رازی که سالها برای پنهان ماندنش تلاش کرده بودم فاش شد و من حرفی برای گفتن نداشتم. همسرم نمیتوانست این اتفاق را باور کند و مدام میگفت: «حتماً تو به من خیانت کردی وگرنه بچه من پیش این زن و شوهر چه میکند.»
من هر چه سعی میکردم موضوع را توضیح بدهم بدتر میشد. تا اینکه نتیجه آزمایشها این اتهام را از من برداشت. عمل پیوند انجام شد و پسر کوچولویم از مرگ نجات یافت. اما همسرم پس از ترخیص شدن از بیمارستان دیگر با من حرف نزد. او فقط یک بار پسرمان را دیده بود اما برای اینکه آرامشش را به هم نزند، هیچ حرفی به او نزده بود.
روز بعد «سعید» به دادگاه رفت و درخواست طلاق داد. او به قاضی گفت: «من دیگر به این زن اعتماد ندارم. معلوم نیست در این سالها، زمانی که من در شهری دیگر دنبال کار بودم او چه چیزهایی را از من پنهان کرده است.» همسرم حتی بعد از جدایی پسر اولم را هم پیش خودش برد و میگفت: «تو ثابت کردی که نمیتوانی مادر خوبی باشی.»
به خاطر یک تصمیم اشتباه و پیشبینی غلط همه زندگیام را باختم
پایان🥀
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸**
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
من از خدامه
بمونی کنارم ❤️
🍃🍃🌸🍃
🍃🍃🌸🍃
#پیشنهاد_اعضا ❤️
سلام فاطمه خانم خوب هستید راجب دوست عزیزی که سنگ کلیه دارن اگه دم کرده موی ذرت امتحان کردن و نتیجه نگرفتن چند قطره اب لیموی تازه رو تو یه لیوان اب بریزن شبها بخورن که صبح با فشار مثانه شون خالی میشه و عفونت کلیه کم میشه اب زیاد استفاده کنن و اگه می تونن هر شب با غذا سیر بخورن که عالیه ویه راهکار دیگه سنگدان مرغ بخرن یه لایه زرد داخلش داره اونو خشک کنن بعد پودرش کنن بخورن اگه مزاجشون نمیبره تو دوغ یا ماست بریزن اینو مادربزرگم به ما یاد داده امیدوارم براشون گره گشا باشه
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
10.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🍃🍃🌸🍃
#ارسالی_اعضا ❤️
⚠️ وقتی داری برای #ظهور دعا میکنی،
حواست به این مسئله هم باشه!
👈 مبادا بدون آمادگی دعا کنیم...
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
🌸🌱🌸
#پاسخ_اعضا ...❤️
باسلام برا اون خانومی ک میگف گال گرفتن سعی کنن جایی نرن تاچن وقت چون مسریه این بیماری پماد پرمترین و صابون گوگرد جوابه حتما روبالشتی وهمه چی رو مث لباس ایناروجدابشورن بادمای بالا،واتو کشی انجام بدن حتما،اگ این کارراومرتب انجام انشاا..ک نتیجه میده
•🌸🌱•
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
♥️ @Roza113 ♥️
💞🍃 @daregooshihayema 💞
🌸🌱🌸
#برای_سنگ_کلیه...
سلام برای سنگ کلیه همسر من تا یه هفته هر روز خربزه رو با پوشتش به مخلوط کن میزدیم صبح و ظهر و شب میخورد سنگ کلیه اش آب شد رفت از اون سال به بعد هر سال خربزه میخره میخوره
یکی هم یک راننده بود میگفت یه آقای جنوبی دیده بود این آقا درد کلیه دارن از سنگ کلیه براش جوشونده برگ انجیر رو از برگ هایی که نه اول و نه آخر باشن از برگ های میانه در اومده باشن درست میکنن از سه لیوان آبش یه لیوانش میمونه جوشونده رو میخورن
سومین راهکارم داروی تبریزیان هست اگه گوگلم بزنه میاره برای سنگ کلیه جامع امام رضا علیه السلام پودرش میکنه و از سنگ کلیه خلاصی پیدا میکنن ان شاء الله🤲🤲🤲
•
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸
🔅 #پندانه
✍ دینت را از جای درست فرابگیر
🔹اسلام باید از سرچشمهاش آموخته شود، که اگر از سرچشمهاش فراگرفته نشود مانند آن است که شما در دل طبیعت نشستهاید و کتری آب خود را برای خوردن چای، از نهری پُر میکنید که در بالادستها کسی در آن ظرف میشوید و دیگری در آن نهر استحمام میکند.
🔸پس اگر طعم این چای بد بود، خطا از خود شماست که نتوانستهاید از چشمهاش کتری را پر کنید. مشکل از چشمه نبوده است.
🍃🍃🍃🍃🌸🌸🍃🍃
لینک کانال،👇👇
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
خواهریا خواندن آیه الکرسی رو فراموش نکنید👌
🌸 آیه الکرسی 🌸
بسم الله الرحمن الرحیم
🍃اللّهُ لاَ إِلَهَ إِلاَّ هُوَ الْحَیُّ الْقَیُّومُ لاَ تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَلاَ نَوْمٌ لَّهُ مَا فِی السَّمَاوَاتِ وَمَا فِی الأَرْضِ من ذَا الَّذِی یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاَّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ مَا بَیْنَ أَیْدِیهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَلاَ یُحِیطُونَ بِشَیْءٍ
منْ عِلْمِهِ إِلاَّ بِمَا شَاء وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضَ وَلاَ یَؤُودُهُ حِفْظُهُمَا وَهُوَ الْعَلِیُّ الْعَظِیمُ🍃
🍃لاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَیُؤْمِن بِاللّهِ فقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقَىَ لاَ انفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ🍃
🍃اللّهُ وَلِیُّ الَّذِینَ آمَنُواْ یُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّوُرِ وَالَّذِینَ کَفَرُوا
أوْلِیَآؤُهُمُ الطَّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُم مِّنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُوْلَئِکَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِیهَا خَالِدُونَ🍃
❤️الّلهُمَّ صَلِّ عَلے مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد وَعَجِّل فَرَجَهُم❤️
⚜️ صلوات خاصه امام رضا (ع)⚜️
🌺 اَللّٰهُمَّ صَلِّ عَلیٰ عَلِیِّ بْنِ مُوسَی الرِّضَا الْمُرتَضَی ، اَلْاِمامِ التَّقِیِّ النَّقِیِّ ، وَ حُجَّتِکَ عَلیٰ مَنْ فَوْقَ الْاَرضِ وَ مَنْ تَحتَ الثَّریٰ ، اَلصِّدّیٖق الشَّهیدِ ، صَلوٰةً کَثیٖرَةً تٰآمَّةً ، زٰاکِیَةً مُتَوٰاصِلَةً ، مُتَوٰاتِرَةً مُتَرٰادِفَةً ، کَأَفْضَلِ مٰا صَلَّیْتَ عَلیٰ اَحَدٍ مِنْ اَوْلِیٰائِکَ. 🌺
❤️❤️
رنج کشیده ها(اولین آشنایی)💔💘
🍃🍃🍃🌸🍃 #داستان_زندگی_واقعی #ایلای کاغذ رو باز کردم فقط دو جمله نوشته شده بود ❌فهمیدم ماجرا
🍃🍃🍃🌸🍃
#داستان_زندگی_واقعی
#ایلای
اکثرا یا خواب بودم یا نیمه خواب
گاهی با نئشه گی مواد مختلفی که میخوردم هوشیاریم از دست میدادم و اونا اجازه میدادن تو خونه کمی قدم بزنم
از اون روز دیگه روی حیاط و باغ رو هم ندیده بودم و همیشه اتاقم بودم
لاغر بی جون و ضعیف
حتی نمیتونستم از پس کارای شخصی و ساده خودم بربیام
ولی با این کار تصمیم گرفتم این روزا کمی هوشیار تر باشم
شاید نتونم به زندگی سابقم با محمدم برگردم ولی میتونم آزاد باشم ازین زندان رها میشم
آدما تو حالت عادی وقتی حرفی میزنن تصمیمی میگیرن یه ساعت بعدش یه روز بعدش سست میشن تنبلی میکنن سختشون میشه ناامید میشن
وای به حال روزی که معتادم باشی و تصمیمی بگیری
قرصمو که میاوردن قایمش میکردم دور از چشمشون
مثلا میگفتم بهتره مصرفم بیاد پایین
شاید آصف بیاد دنبالم منو از اینجا ببره
ولی همچین که نمیگم یه ساعت نیم ساعت فقط نیم ساعت از وقت مصرفم میگذشت چنان مضطرب میشدم که مثل دیوونه ها سرمو به تخت میکوبیدم و
و وقتی میدیدم تحمل ندارم با ولع تمام قرص میبلعیدم
تمام سعیمو کردم که هوشیارتر از روزای بعد باشم
در اتاق باز کردم و مثل پیر زنا با قد خمیده از ترده های چوبی پله ها گرفتم و آروم آروم و لرزون لرزون پایین رفتم
اول از همه سمیه متوجهم شد و با تعجب نگاهم کرد آخه من حق نداشتم بدون اجازه بیرون بیام
بالافاصله فرزانه با اون چشای یخی و بی حسش نگام کرد
تو همین حین مهران با دو تا زن به قول مامانم سانتال مانتال بیرون اومد
دخترا قح قح میخندیدن و همش مثل گربه ها خودشون چسبوندن به مهران
مهران با دیدنم تعجب کرد ولی قبل اون فرزانه با عصبانیت گفت
_برو اتاقت واسه چی اومدی بیرون
نگاهی با مهران نامرد که خیلی وقت بود ندیده بودمش کردم و اون گفت
__بزار کمی بگرده بعدش قرصاشو بده بخوره
به ساسان زنگ زدم میاد میبرتش
فرزانه چشمی گفت که مهران با همون زنا که دهنشون کج و کوله میکردن و منو طوری نگاه میکردن که انگار جوزامی یا دیوانه دیدن
پایین اومد و وقتی کنارم رسید نگاهی کرد و گفت.....
سمیه بهم نگاه میکرد و انگار با چشماش بهم میخواست حرفی بزنه
حواسم به سمیه بود که زیر پام خالی رفت و و۵ پله موندو رو افتادم و قل خورد رو پاگرد
سمیه پاتند کرد که بیاد کمکم کنه ولی فرزانه دادی زد که ستون خونه لرزید
سمیه همونجا موند و فرزانه اومد کنارم از موهام گرفت کشید و گفت
___معتاد به درد نخور
واسه چی میای بیرون بوی گندت حالمو بهم میزنه
🍀کپی برداری از داستان ایل آی پیگرد قانونی و الهی دارد❌
🍃🍃🌸
#تجربه
#مشاوره
#همسرداری
آیدی من و لینک کانالمون👇🏻
https://eitaa.com/joinchat/2729115697C7f86bef90c
@Fatemee113 🍃🌸