🔴 نگاهی به کتاب پیدایش ناسیونالیسم ایرانی نژاد و سیاست بی جاسازی، نشر مرکز، چاپ۹۶/قسمت سوم
نویسنده #کتاب دین ستیزی خود را در ادامه باز از زبان دیگران روایت می کند. روایتی نقادانه و توأم با تأیید مطالب دین ستیزانه که👈 هدف غائی آن که پشت کردن مردم از نظام دینی جمهوری اسلامی است در آن مستتر است.
نویسنده #ناسیونالیسم_ایرانی در ادامه و به قصد تکمیل #نفوذ_فرهنگی می نویسد:
«محمد رضاشاه پهلوی و ناسیونالستهای بی جاساز
استوانه کوروش را اولین منشور حقوق بشر نامیدند.
انتقال استوانه در سال ۲۰۱۰مصداق دیگری از ناسیونالیسم بی جاساز و جابه جایی تاریخی به دنبال اورد
احمدی نژاد با جسارتی که در جمهوری اسلامی تقریبا سابقه نداشت کوشید تلفیقی از مولفه های ایرانی و اسلامی هویت ایرانی، که از آغاز پیدایش ناسیونالیسم بی جاساز با هم ناساز شمرده شده اند پدید آورد 👈(نویسنده حتی به ایرانی بودن هم حمله می کند، طوری مطلب را بیان کرده که کسی بجز ایرانیان و آن هم از زمان رضا شاه به بعد و بعد او هم در زمان احمدی نژاد فقط منشور کوروش بهذعنوان افتخار ایرانیان تلقی شده، گویی قبل آن یا در سایر ملل چنین اعتقادی وجود ندارد‼️)
قبل از دوره قاجار تصور کاملا متفاوتی از ایرانپیشا اسلامی وجود داشت،
سرجان ملکم در تاریخ ایران مینویسد:
حس خواری برای گذشته پیش از اسلام در تاریخ نگاری سنتی ایران جایی نداشت، 👈 (یعنی حس خواری مربوط به دوره اسلامی شدن ایران است‼️)
در عهد قاجار حتی روستاییان و چادرنشینان بی سواد قصه های شاهنامه را می دانستند
نخستین نشانه گفتمانی که ورود اسلام به ایران را یک گسیختگی تلقی میکند نه درمنابع ایرانی بلکه در آثار نویسندگان اروپایی بی تخصصی مانند منتسکیو یا هردر به چشم میخورد. او برهمان نکاتی تاکید دارد که در روح القوانین دارد.
پادشاهی ایران را درگذشته دین گبرها رونق بخشید، آثار نامطلوب استبداد را اصلاح کرد ولی همان شاهنشاهی را امروز ه دین اسلام بر باد داده است 👈(نویسنده دائم با نقل قول می گوید اسلام مشکل شما است و اینکه من این را نمی گویم، همه می گویند‼️)
او درجای دیگر تاکید میکند
اسلام دین شمشیراست و قهرا ترویج ومنتشر شده است
هرچند ملکم نظر برخی همکاران ایرانشناس خود را منتقل می کرد، خود چندان گرایشی به گذشته پیش از اسلام ایران نداشت و فتوحات اسلامی را پایان دوران شکوهمند و آغاز دوره اسف انگیز نمی شمرد او پیوستگی رادر استبداد می دید 👈(نویسنده صراحتاً به تمدن اسلامی و ایرانی به صورت توأم حمله می کند‼️)
تاکید بیش از حد نویسنگان اروپایی بر دستاوردهای پیش از اسلام ایران دارای همه نشانه های نفرتی عمومی از اسلام است که هیچ نسبتی با علم و واقعیت های تاریخی ندارد، و تنها از تعصب فرهنگی آب می خورد. 👈(نویسنده صراحتاً عنوان می کند تمدن ایرانی تخیلی و برای جلوگیری از رویش تمدن اسلامی داستان سرایی شده است‼️)
🔴 نکته بسیار مهم این است که نویسنده کتاب #ناسیونالیسم_بی_جاساز قطعاً به دنبال هویت زدایی در جمهوری اسلامی ایران است، وقتی کسی تاریخ ۷۰۰۰ ساله ایران، تاریخ هخامنشیان و قبل و بعدش را تخیلی بداند‼️ وقتی اسلام را مایه فلاکت و بدبختی ایرانیان بداند، در صورت تأثیر این افکار بر مخاطبین و پذیرش این هجویات، دیگر #استحاله_فرهنگی رخ داده و نویسنده این #کتاب به عنوان یک #افسر_اطلاعاتی حوزه #نفوذ_فرهنگی به تکلیف خود عمل کرده است. #نشر_مرکز و همچنین مجوز دهنده این #دشنه_فرهنگی در وزارت ارشاد اسلامی‼️ کار خود را برای #براندازی جمهوری اسلامی ایران به خوبی در این پازل از بازی #جنگ_اطلاعاتی #نظام_سلطه انجام داده اند‼️
✅ ادامه دارد... 👇👇👇 📡 به کانال #رصد_فرهنگی بپیوندید 👇👇👇
eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d
🔴 نگاهی به کتاب پیدایش ناسیونالیسم ایرانی نژاد و سیاست بی جاسازی، نشر مرکز، چاپ۹۶/قسمت چهارم
نویسنده #کتاب در ادامه هویت زدایی از ملت ایران روایت می کند:
«بدین سان حتی ادوارد براون، ایران شناس نامدارکمبریچ کسی که کتاب تاریخ ادبیات ایران او معیاری برای ایران شناسی اروپایی ها است می نویسد: در سده هفتم پیروان جنگجوی پیامبر عرب به ایران ریختند و با حملات بی امان شان یک پادشاهی باستانی و یک دین گرامی را برانداختند"توصیف واقعه با اغراق و طمطراق و البته بدون اتکا به منابع تاریخی موثق(درواقع این قطعه حتی یک ارجاع ندارد)همانندی چشمگیری با خوانش ناسیونالیستی از تاریخ ایران می یابد
براون چند فصل بعد بی هیچ ابهامی علت نفرتش از اسلام را میگوید:
"اگر عرب ها به ایران هجوم نیاورده و قتل و زور نگفته بودند فکر می کنید آیا دین جدید جای زردشت را میگرفت؟ از نظر ما سند محکم حقانیت دین مسیح(ع) این است که در برابرشمشیر، بدون توسل به شمشیر، آهسته وپیوسته پیشروی کرد و حال آنکه اسلام –ترویج بخش بیشتر به زور اسلحه بود تا به نیروی استدلال. من با دین شما همدلم، و مایلم بیشتر آنرا بشناسم،..."
خوانش براون از تاریخ اسلام و مسیحیت معیوب است.. بعیداست بتوانیم ادعا کنیم مسیحیت بدون توسل به شمشیر و تنها با مهر و محبت ترویج شد.. یکی از موارد کتابسوزان که به اوایل تاریخ مسیحیت نسبت داده می شود آتشی بودکه به کتابخانه اسکندریه زدند اما این اتفاق پس از فتوحات اسلامی در ایران اتفاق نیفتاد
درقرون اولیه اسلامی، فرزانگان بسیاری منشاء آثار بسیاری در علوم از جمله طب و ریاضی شدند
... نکته چشمگیر دیگر در انتقال دیدگاه اروپایی در مورد تاریخ ایران به خود ایران این است که آرایی که تاچنددهه پیش منفور ایرانیان بودند کم کم جایگاهی برای خود ولو در محفلی کوچک بدست اوردند..
گرایش ذاتی ناسیونالیسم بی جاساز به گذشته پیشا اسلامی در برابر دوره به همان اندازه پرماجرای پس از اسلام پیشینه ای در روایت های ایرانی نهادینه نداشت گزاره ای در منابع اروپایی و برگرفته از فرضیات و تعصباتی در تتبع اروپایی معاصرش بود
خیال پردازیها و گزافه گوییهای شگف اور درباره دستاوردهای ایران باستان در نوشته های اخوندزاده و کرمانی برای تبدیل ان روزگار به عصری طلایی است که ایینه تمام نمای ذات ایرانی است
...اخوندزاده و کرمانی روایت تاریخ زده ای ساختند که هم با پشت گرمی به ستایش دانشمندان اروپایی از گذشته پیشا اسلامی ایران اعتباری داشت هم با شباهتش به تواریخ ملوک عجم..مهمتر از همه به خواننده دلخوشی می داد که ایران کشور پرافتخاری است و ایرانیان ملتی بلند پایه اند »
🔴 👈 همانطور که مشاهده می فرمایید نویسنده ایرانیان را دلخوش به گذشته خود دانسته، نویسنده قصد دارد در راستای #نفوذ_فرهنگی گذشته باستانی و اسلامی ایرانیان را توأماً وهم و ساخته و پرداخته اذهان برشمارد تا مخاطب را به سوی هدف محرمانه کتاب #ناسیونالیسم_بی_جاساز که با توجه به فرو کردن #دشنه_فرهنگی در دل تاریخ تمدن، جمهوریت و اسلامیت ایران یعنی #براندازی نظام سوق دهد.
✅ ادامه دارد... 👇👇👇
📡 به کانال #رصد_فرهنگی بپیوندید 👇👇👇
eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d
🔴 #کتاب #رمان « #مارش_رادتسکی » در جامعه ایرانی چه چیز را هدف قرار می دهد؟ / قسمت اول
✅ حسین معصومیهمدانی، بهمن ماه ۱۳۹۶ درباره «مارش رادتسکی» سخنانی داشته و آن را یادآور «محلۀ کشتارگاه» فروغ فرخزاد دانسته است.
✅ معصومی همدانی گفت: وقتی مارش رادتسکی را میخواندم بیاختیار یاد مصرعهای فروغ فرخزاد افتادم، البته فروغ فرخزاد از محلۀ کشتارگاه در جنوب تهران حرف میزند، همان جا که حالا فرهنگسرای بهمن است، و وقایع رمان یوزف روت در امپراتوری اتریش ـ هنگری میگذرد.
✅ حسین #معصومیهمدانی ادیب و محقق کشورمان و از داوران جایزه ابوالحسن نجفی در اختتامیه مراسم این متن را قرائت کرد.
✅ از هم اکنون به همت مترجم این کتاب آقای همتی تبریک میگویم و انتخاب داوران را میستایم و گمان میکنم که اگر آقای نجفی هم در میان ما بود در این تبریک و ستایش شریک میشد. 👈(جالب است در #جمهوری_اسلامی_ایران به این رمان جایزه داده شده است‼️)
✅آنچه میخواهم بگویم، و به دلیل حساسیت موضوع متأسفانه ناچارم برخلاف میل خودم از رو بخوانم، تأملاتی است دربارۀ این رمان. بیان محتوای یک رمان به زبان مفاهیم، به تعبیری که ناظم حکمت دربارۀ ترجمۀ شعر حافظ کرده، مثل کشتن بلبل است برای خوردن گوشت آن، مگر این که مقدمهای باشد برای خواندن اصل اثر. 👈(آیا منظورشان #براندازی #جمهوری_اسلامی برای در اختیار داشتن #ایران و برقراری #آزادی مورد نظر غرب وحشی است‼️ در ادامه متوجه موضوع خواهیم شد)
✅ معصومی می گوید: وقتی مارش رادتسکی را میخواندم بیاختیار این مصرعهای فروغ فروخزاد به یادم میآمد:
و مردم محلۀ کشتارگاه
که خاک باغچههاشان هم خونی است
و آب حوضهاشان هم خونی است
و تخت کفشهاشان هم خونی است
چرا کاری نمیکنند؟
چرا کاری نمیکنند؟
البته فروغ فرخزاد از محلۀ کشتارگاه در جنوب تهران حرف میزند، همان جا که حالا فرهنگسرای بهمن است، و وقایع رمان یوزف روت در امپراتوری اتریش ـ هنگری میگذرد، در امپراتوریی که این رمان داستان زوالش را حکایت میکند و هرچند بیشتر این رمان در محیط پادگان میگذرد، یعنی در جایی که مردم برای کشتن و کشتهشدن تربیت میشوند، اما در آن کمتر حرفی از خون و خونریزی به میان میآید. نظامیان این داستان، و شخص کارل یوزف فون تروتا که قهرمان اصلی آن است، فقط یکی دو بار دست به اسلحه میبرند. یک بار در یک دوئل، بار دیگر برای فرونشاندن یک اعتصاب و بار آخر در اواخر رمان، در آغاز جنگ اول جهانی. در بقیۀ رمان در واقع کاری نمیکنند بلکه دارند خودشان را برای جنگ آماده میکنند و همه میدانند که این جنگ سرانجام درمیگیرد و روزی که دربگیرد به شکست اتریش تمام میشود. 👈(رمان به دنبال القاء این موضوع است که ما دائم برای جنگ با #امریکا و #صهیونیست آماده می شویم و همه می دانیم که در صورت آغاز جنگ، شکست خواهیم خورد، خُب، چرا #مردم کاری نمی کنند؟ #براندازی نمی کنند‼️)
✅ این رمان داستان زندگی سه نسل از یک خانواده است. پدر بزرگ، سروان تروتا، در جنگ سولفرینو، در 1859، جان فرانتس یوزف امپراتور اتریش را نجات میدهد و به پاداش آن قهرمان سولفرینو نامیده میشود و لقب اشرافی میگیرد؛ پدر به موهبت این موقعیت اجتماعی جدید، بخشدار یکی از بخشهای این امپراتوری میشود و تا مرگ در همین سمت میماند؛ و پسر از همان ابتدا به مدرسۀ نظام میرود و افسر سواره نظام و سپس افسر پیادهنظام میشود و سرانجام در نخستین روزهای جنگ جهانی اول کشته میشود. 👈(روایت داستان ناخودآگاه تطبیق ذهنی ایجاد می کند که برخی با #انقلاب و #جنگ همراه بودند و به نان و نوایی رسیدند، اما نسل بعدی سرانجام مطلوبی نخواهد داشت‼️)
📡 به کانال #رصد_فرهنگی بپیوندید 👇👇👇
eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d
ارتباط با ما
@rasadef
🔴 #کتاب #رمان « #مارش_رادتسکی » در جامعه ایرانی چه چیز را هدف قرار می دهد؟ / قسمت دوم
✅ گسترۀ زمانی این رمان شصت و پنج سال است، از نبرد سولفرینو در 1859تا شروع جنگ جهانی اول در 1914 و پهنۀ جغرافیایی آن از شهرکی در اوکراین تا وین، مرکز امپراتوری و مرزهای آن را باروسیه در بر میگیرد. اما مارش رادتسکی، به رغم نظر برخی از منتقدان که در مقدمۀ مترجم به آن اشاره شده، #رمان #تاریخی نیست. به این دلیل ساده که وقایع آن حول هیچ رویداد مهم یا شخصیت بزرگ تاریخی شکل نمیگیرد. البته فرانتس یوزف اول، امپراتور اتریش، در چند صحنه ظاهر میشود و آغاز و انجام رمان هم دو رویداد مهم تاریخی است: #نبرد_سولفرینو و کشته شدن #فرانتس_فردیناند #ولیعهد_اتریش در سارایهوو. اما نبرد سولفرینو وقایع این رمان را در دل تاریخ قرار نمیدهد، بلکه سبب میشود که پدر بزرگ از دل یک صحنۀ بزرگ تاریخی بیرون بیاید نه برای آن که شاهد یا کنشگر صحنههای تاریخی دیگر باشد، بلکه برای آن که در حاشیۀ تاریخ زندگی کند. فرانتس یوزف اول هم جزو شخصیتهای رمان نیست، جزو اسباب صحنۀ آن است. توصیفهایی که در رمان از او میشود و شبیه توصیف طبیعتی است که رمان از آن سرشار است، طبیعتی که گاه دلنشین و ملایم و گاه خشن و سخت است، اما در همه حال کند و بر یک روال است و جز یک بار، در صحنۀ جشن پایان رمان، هیچ چیز تازهای در آن رخ نمیدهد. امپراتور هم مثل قهرمانهای رمان هیچ کار تازهای نمیکند. او هم منتظر جنگی است که میداند رخ میدهد و میداند که رخ دادنش به شکست امپراتوری میانجامد. 👈(رهبری هم می داند که اگر با #امریکا به جنگیم محکوم به شکستیم‼️)
✅ پیام مارش رادتسکی چیست؟ #معصومی می گوید: «از اثری چنین چندلایه و پیچیده نمیتوان توقع پیامی صریح داشت... همۀ ما ماجرای دیالکتیک خدایگان و بندۀ هگل را میدانیم. بنا به تعبیر رایج از این نظر هگل، بنده در بندگی خدایگان و از راه بندگی او به آزادی میرسد. اگر این تعبیر از سخن هگل درست باشد، باید گفت که مارش رادتسکی در مجموع پیامی ضد هگلی دارد. آدمهای این داستان بندگی میکنند اما به آزادی نمیرسند. از این نظر مثل قهرمان رمان بازماندۀ روزند که عمری را به بندگی میگذراند اما حتی در روابط شخصی خود هم طعم آزادی را نمیچشد. آنچه در صحنۀ جشن در مارش رادتسکی رخ میدهد طلیعۀ آزادی نیست، آغاز آشوب و جنگ است و آثار این آشوب تا روزگار ما باقی مانده است. میتوان گفت که تاریخ دو سه قرن اخیر در سایۀ تعبیری از سخن هگل بوده است. هر از گاه صداهایی از ما میخواهند که به بندگی حزب، پیشوا، فلان مرام یا مسلک، سیر ناگزیر تاریخ، پیشرفت تکنولوژی، دست پنهان بازار آزاد، و بتهای دیگر تن دردهیم تا روزی به آزادی برسیم. اگر مارش رادتسکی پیامی داشته باشد آن پیام این است که سرانجام بندگی آزادی نیست، شورش بندگان است و شورش بندگان غالبا مقدمۀ بندگی دیگری است. راه آزادی از #آزادی میگذرد.
✅ به عبارتی #معصومی با ملاحظاتی مدعی است این رمان معتقد است #مردم با #بندگی_خدا، #حکومت_دینی و #اطاعت هدایت های داهیانه #رهبری به خوشبختی و سعادتمندی نمی رسند بلکه با #لیبرالیسم غربی و کنار گذاشتن نقش خدا در هدایت بشر است که می توان خوشبخت بود‼️
✅ #رمان #مارش_رادتسکی با پیام #براندازی #نظام در #جمهوری_اسلامی_ایران اجازه نشر گرفته و حتی آن را #اول_کردند ، #جایزه می گیرد و #مردم به خواندن آن تشویق می شوند‼️
✅ این کتاب هم #سرنخ خوبی است برای شناسایی رگه های #نفوذ_فرهنگی در #جمهوری_اسلامی_ایران و برنامه ریزی برای حفظ #انقلاب ، برنامه ریزی برای تولید #رمان های متعدد و جذاب در راستای نیل به اهداف #نظام مقدس #جمهوری_اسلامی_ایران و خشکاندن رگه های نفوذی، ان شاالله
📡 به کانال #رصد_فرهنگی بپیوندید 👇👇👇
eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d
ارتباط با ما
@rasadef
🔴 بررسی #کتاب #خرد_کشی ، روشنفکران و انقلاب اکتبر/قسمت سوم
نویسنده در ادامه چنین می نویسد:
«حال پرسش این است که به راستی این گمراهی ها را چگونه می توان توضیح داد؟
نمیتوان به سادگی درک کرد که چرا اینان( #روشنفکران سرشناس آلمانی، فرانسوی و....) به رغم وحشت آفرینی های حکومت #استالین، قلبشان همچنان برای #انقلاب و نظام برآمده از آن می تپید؟
توجیه شان این بود که اگر قرار است جامعه ای از نو بنیاد نهاده شود بدون قربانی امکان پذیر نیست»
👈 ولی اگر منظور از انتقال این بند این باشد که خواننده اعدام های ابتدای انقلاب را به خواهد معادل سازی این جنایات کند، دستان پشت پرده نشر این کتاب سخت در اشتباه هستند، تمامی اعدام های ابتدای انقلاب از طریق دادگاه صورت گرفته و امام خمینی(ره) نیز هیچ یک از حرکات مسلحانه خودسرانه دوران انقلاب را تأیید نکرده است.
در ادامه کتاب آمده است: «اما این راهم می دانیم که با آغاز جنگ جهانی اول و نبردهای هولناک سنگر به سنگر و انبوه کشته شدگان و... رویای رومانتیک این روشنفکران به کابوسهای هولناک تبدیل شد درست مانند زمانی که نشئگی و شور انقلابی به آخر میرسد و ویرانی های ناشی از آن پیش چشم طرفداران انقلاب ظاهر می شود
مگر نه آن که انقلاب گونه ای از جنگ ،جنگ داخلی است؟
جنگ و انقلاب حداقل یک نقطه اشتراک دارند: هردو نابودی دشمن و آینده بهتری را نوید می دهند.....
با وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷در روسیه بسیاری از روشنفکران در کنار زادگاه موروثی خود ، یافتن وطنی انتخابی را نیز در دستور کار خود قراردادند»
👈 اهداف نشر #کتاب نمایان تر می شو،د دو #جنگ در پس دو #انقلاب ولی باز تأویل مورد نظر این دست های پنهان را تأیید نمی کنیم، جنگ ما، دفاعی مقدس از آرمان های انقلابی و الهی بود که برای نابودیش تمام جهان کفر صف شده بودند، جنگ برای ایران نعمتی بود که عیار مرد را از نامرد مشخص، نااهلان را از قطار انقلاب پیاده، دشمنان را از #براندازی این نظام الهی ناامید و #مستضعفان جهان را امیدوار کرد.
مترجم ترجمه یو کند: «ناگزیر به این نتیجه خواهیم رسید که #بلشویکها نه تنها رسالتی جهانی برای خود قائل بودند .... بلکه جهانی را بنیاد نهادند که به ظن آنها دیگر در آن هیچ #تفاوت_طبقاتی و هیچ نشانه ای از #استثمار انسانها نمی توانست وجود داشته باشد.»
👈 آیا منظورشان از طرح #بلشویک همان #حزب_اللهی ها هستند؟ چرا که آرمان های آن ها را مطرح می کند، رسالت جهانی شدن و#صدور_انقلاب و رفع فاصله طبقاتی‼️
نویسنده آورده: «در متن این نوع آثار(آثار روشنفکران غربی پس از سفرهایشان به شوروی) بازی با مفاهیم #خودی و #غیرخودی و #بیگانه در تضاد باهم قراردارد
آنچه خوب و خودی است نه در وطن موروثی که در وطن انتخابی روی می دهد‼️»
👈 این تأویل به خواننده تحمیل می شود که کسانی که ایرانی نیستند در این نظام شدند #خودی ولی کسانی که هم وطن هستند شدند #بیگانه غافل از اینکه #آرمان #انقلاب جهانی ما دفاع از #مستضعفان است و اینکه این داعیه موجب گسترش #عمق_راهبردی جمهوری اسلامی و #دفاع_از_دوردست از نظام شده است که میوه شیرین آن #امنیت و آرامش امت است که اگر نبود این دید باز هم اکنون از آیفون تصویری منزلمان به لهجه داشتی می شنیدم که: «چیطوری‼️ ایرانی‼️»
به کانال #رصد_فرهنگی بپیوندید👇👇👇
t.me/joinchat/AAAAAETU6NAV5B8f9Xejeg
ارتباط با ما
@rfarhang
🔴 بررسی #کتاب #خرد_کشی ، روشنفکران و انقلاب اکتبر/قسمت سوم
نویسنده در ادامه چنین می نویسد:
«حال پرسش این است که به راستی این گمراهی ها را چگونه می توان توضیح داد؟
نمیتوان به سادگی درک کرد که چرا اینان( #روشنفکران سرشناس آلمانی، فرانسوی و....) به رغم وحشت آفرینی های حکومت #استالین، قلبشان همچنان برای #انقلاب و نظام برآمده از آن می تپید؟
توجیه شان این بود که اگر قرار است جامعه ای از نو بنیاد نهاده شود بدون قربانی امکان پذیر نیست»
👈 ولی اگر منظور از انتقال این بند این باشد که خواننده اعدام های ابتدای انقلاب را به خواهد معادل سازی این جنایات کند، دستان پشت پرده نشر این کتاب سخت در اشتباه هستند، تمامی اعدام های ابتدای انقلاب از طریق دادگاه صورت گرفته و امام خمینی(ره) نیز هیچ یک از حرکات مسلحانه خودسرانه دوران انقلاب را تأیید نکرده است.
در ادامه کتاب آمده است: «اما این راهم می دانیم که با آغاز جنگ جهانی اول و نبردهای هولناک سنگر به سنگر و انبوه کشته شدگان و... رویای رومانتیک این روشنفکران به کابوسهای هولناک تبدیل شد درست مانند زمانی که نشئگی و شور انقلابی به آخر میرسد و ویرانی های ناشی از آن پیش چشم طرفداران انقلاب ظاهر می شود
مگر نه آن که انقلاب گونه ای از جنگ ،جنگ داخلی است؟
جنگ و انقلاب حداقل یک نقطه اشتراک دارند: هردو نابودی دشمن و آینده بهتری را نوید می دهند.....
با وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷در روسیه بسیاری از روشنفکران در کنار زادگاه موروثی خود ، یافتن وطنی انتخابی را نیز در دستور کار خود قراردادند»
👈 اهداف نشر #کتاب نمایان تر می شو،د دو #جنگ در پس دو #انقلاب ولی باز تأویل مورد نظر این دست های پنهان را تأیید نمی کنیم، جنگ ما، دفاعی مقدس از آرمان های انقلابی و الهی بود که برای نابودیش تمام جهان کفر صف شده بودند، جنگ برای ایران نعمتی بود که عیار مرد را از نامرد مشخص، نااهلان را از قطار انقلاب پیاده، دشمنان را از #براندازی این نظام الهی ناامید و #مستضعفان جهان را امیدوار کرد.
مترجم ترجمه یو کند: «ناگزیر به این نتیجه خواهیم رسید که #بلشویکها نه تنها رسالتی جهانی برای خود قائل بودند .... بلکه جهانی را بنیاد نهادند که به ظن آنها دیگر در آن هیچ #تفاوت_طبقاتی و هیچ نشانه ای از #استثمار انسانها نمی توانست وجود داشته باشد.»
👈 آیا منظورشان از طرح #بلشویک همان #حزب_اللهی ها هستند؟ چرا که آرمان های آن ها را مطرح می کند، رسالت جهانی شدن و#صدور_انقلاب و رفع فاصله طبقاتی‼️
نویسنده آورده: «در متن این نوع آثار(آثار روشنفکران غربی پس از سفرهایشان به شوروی) بازی با مفاهیم #خودی و #غیرخودی و #بیگانه در تضاد باهم قراردارد
آنچه خوب و خودی است نه در وطن موروثی که در وطن انتخابی روی می دهد‼️»
👈 این تأویل به خواننده تحمیل می شود که کسانی که ایرانی نیستند در این نظام شدند #خودی ولی کسانی که هم وطن هستند شدند #بیگانه غافل از اینکه #آرمان #انقلاب جهانی ما دفاع از #مستضعفان است و اینکه این داعیه موجب گسترش #عمق_راهبردی جمهوری اسلامی و #دفاع_از_دوردست از نظام شده است که میوه شیرین آن #امنیت و آرامش امت است که اگر نبود این دید باز هم اکنون از آیفون تصویری منزلمان به لهجه داشتی می شنیدم که: «چیطوری‼️ ایرانی‼️»
ارتباط با ما
@rasadef