eitaa logo
رصد فرهنگی
56 دنبال‌کننده
29 عکس
6 ویدیو
0 فایل
📡 به کانال #رصد_فرهنگی بپیوندید 👇👇👇 eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d ارتباط با ما @fata120
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 « » در جامعه ایرانی چه چیز را هدف قرار می دهد؟ / قسمت اول ✅ حسین معصومی‌همدانی، بهمن ماه ۱۳۹۶ درباره «مارش رادتسکی» سخنانی داشته و آن را یادآور «محلۀ کشتارگاه» فروغ فرخزاد دانسته است. ✅ معصومی همدانی گفت: وقتی مارش رادتسکی را می‌خواندم بی‌اختیار یاد مصرع‌های فروغ فرخزاد افتادم، البته فروغ فرخزاد از محلۀ کشتارگاه در جنوب تهران حرف می‌زند، همان جا که حالا فرهنگسرای بهمن است، و وقایع رمان یوزف روت در امپراتوری اتریش ـ هنگری می‌گذرد. ✅ حسین ادیب و محقق کشورمان و از داوران جایزه ابوالحسن نجفی در اختتامیه مراسم این متن را قرائت کرد. ✅ از هم اکنون به همت مترجم این کتاب آقای همتی تبریک می‌گویم و انتخاب داوران را می‌ستایم و گمان می‌کنم که اگر آقای نجفی هم در میان ما بود در این تبریک و ستایش شریک می‌شد. 👈(جالب است در به این رمان جایزه داده شده است‼️) ✅آنچه می‌خواهم بگویم، و به دلیل حساسیت موضوع متأسفانه ناچارم برخلاف میل خودم از رو بخوانم، تأملاتی است دربارۀ این رمان. بیان محتوای یک رمان به زبان مفاهیم، به تعبیری که ناظم حکمت دربارۀ ترجمۀ شعر حافظ کرده، مثل کشتن بلبل است برای خوردن گوشت آن، مگر این که مقدمه‌ای باشد برای خواندن اصل اثر. 👈(آیا منظورشان برای در اختیار داشتن و برقراری مورد نظر غرب وحشی است‼️ در ادامه متوجه موضوع خواهیم شد) ✅ معصومی می گوید: وقتی مارش رادتسکی را می‌خواندم بی‌اختیار این مصرع‌های فروغ فروخزاد به یادم می‌آمد: و مردم محلۀ کشتارگاه که خاک باغچه‌هاشان هم خونی است و آب حوض‌هاشان هم خونی است و تخت کفش‌هاشان هم خونی است چرا کاری نمی‌کنند؟ چرا کاری نمی‌کنند؟ البته فروغ فرخزاد از محلۀ کشتارگاه در جنوب تهران حرف می‌زند، همان جا که حالا فرهنگسرای بهمن است، و وقایع رمان یوزف روت در امپراتوری اتریش ـ هنگری می‌گذرد، در امپراتوریی که این رمان داستان زوالش را حکایت می‌کند و هرچند بیشتر این رمان در محیط پادگان می‌گذرد، یعنی در جایی که مردم برای کشتن و کشته‌شدن تربیت می‌شوند، اما در آن کمتر حرفی از خون و خونریزی به میان می‌آید. نظامیان این داستان، و شخص کارل یوزف فون تروتا که قهرمان اصلی آن است، فقط یکی دو بار دست به اسلحه می‌برند. یک بار در یک دوئل، بار دیگر برای فرونشاندن یک اعتصاب و بار آخر در اواخر رمان، در آغاز جنگ اول جهانی. در بقیۀ رمان در واقع کاری نمی‌کنند بلکه دارند خودشان را برای جنگ آماده می‌کنند و همه می‌دانند که این جنگ سرانجام درمی‌گیرد و روزی که دربگیرد به شکست اتریش تمام می‌شود. 👈(رمان به دنبال القاء این موضوع است که ما دائم برای جنگ با و آماده می شویم و همه می دانیم که در صورت آغاز جنگ، شکست خواهیم خورد، خُب، چرا کاری نمی کنند؟ نمی کنند‼️) ✅ این رمان داستان زندگی سه نسل از یک خانواده است. پدر بزرگ، سروان تروتا، در جنگ سولفرینو، در 1859، جان فرانتس یوزف امپراتور اتریش را نجات می‌دهد و به پاداش آن قهرمان سولفرینو نامیده می‌شود و لقب اشرافی می‌گیرد؛ پدر به موهبت این موقعیت اجتماعی جدید، بخشدار یکی از بخش‌های این امپراتوری می‌شود و تا مرگ در همین سمت می‌ماند؛ و پسر از همان ابتدا به مدرسۀ نظام می‌رود و افسر سواره نظام و سپس افسر پیاده‌نظام می‌شود و سرانجام در نخستین روزهای جنگ جهانی اول کشته می‌شود. 👈(روایت داستان ناخودآگاه تطبیق ذهنی ایجاد می کند که برخی با و همراه بودند و به نان و نوایی رسیدند، اما نسل بعدی سرانجام مطلوبی نخواهد داشت‼️) 📡 به کانال بپیوندید 👇👇👇 eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d ارتباط با ما @rasadef
🔴 بررسی فیلم مصادره از منظر تماشاگران ✅ « » و است. برشی تاریخی از دهه ۵۰ تاکنون است که زندگی یک ساواکی بی دست و پا را با بازی رضا عطاران به تصویر می کشد که درگیر و فرار از کشور می‌شود. این نخستین حضور به عنوان در است. می توان گفت که وی به عنوان اولین فیلم توانسته است به خوبی بدرخشد. ✅ این فیلم حاوی پیام های متعددی برای مخاطبین متفاوت است. ✅ فیلم به مخاطبین از کشور می گوید: «حتی اگر بودید و مرتکب جرمی نشدید می توانید به کشور برگشته و حتی اموال شده را بازپس بگیرید.» ✅ به کسانی که می خواهند کنند می گوید: «حتی اگر عرق خور و قمار باز باشید هم، فرهنگ و غرب را برنخواهید تابید و با پدیده های بسیار عجیب و نامأنوسی چون دو پدری مواجه خواهید بود.» ✅ این فیلم از ایرانیان خارج نشین خواسته که وارد بازی سیاسی در تجمعات یا شبکه‌های ماهواره‌ای نشوند و بی جهت برای خودشان مشکل سیاسی درست نکنند. ✅ فیلم مصادره حتی را بی نصیب نکرده و برای او و افرادی مانند او پیام داده است که بالاخره دستگیر و به کشور بازگردانده خواهید شد. ✅ این فیلم در اکران نوروزی مورد استقبال تماشاگران واقع شده است. 📡 به کانال بپیوندید 👇👇👇 eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d ارتباط با ما @rasadef
🔴 « » در جامعه ایرانی چه چیز را هدف قرار می دهد؟ / قسمت دوم ✅ گسترۀ زمانی این رمان شصت و پنج سال است، از نبرد سولفرینو در 1859تا شروع جنگ جهانی اول در 1914 و پهنۀ جغرافیایی آن از شهرکی در اوکراین تا وین، مرکز امپراتوری و مرزهای آن را باروسیه در بر می‌گیرد. اما مارش رادتسکی، به رغم نظر برخی از منتقدان که در مقدمۀ مترجم به آن اشاره شده، نیست. به این دلیل ساده که وقایع آن حول هیچ رویداد مهم یا شخصیت بزرگ تاریخی شکل نمی‌گیرد. البته فرانتس یوزف اول، امپراتور اتریش، در چند صحنه ظاهر می‌شود و آغاز و انجام رمان هم دو رویداد مهم تاریخی است: و کشته شدن در سارایه‌وو. اما نبرد سولفرینو وقایع این رمان را در دل تاریخ قرار نمی‌دهد، بلکه سبب می‌شود که پدر بزرگ از دل یک صحنۀ بزرگ تاریخی بیرون بیاید نه برای آن که شاهد یا کنش‌گر صحنه‌های تاریخی دیگر باشد، بلکه برای آن که در حاشیۀ تاریخ زندگی کند. فرانتس یوزف اول هم جزو شخصیت‌های رمان نیست، جزو اسباب صحنۀ آن است. توصیف‌هایی که در رمان از او می‌شود و شبیه توصیف طبیعتی است که رمان از آن سرشار است، طبیعتی که گاه دلنشین و ملایم و گاه خشن و سخت است، اما در همه حال کند و بر یک روال است و جز یک بار، در صحنۀ جشن پایان رمان، هیچ چیز تازه‌ای در آن رخ نمی‌دهد. امپراتور هم مثل قهرمان‌های رمان هیچ کار تازه‌ای نمی‌کند. او هم منتظر جنگی است که می‌داند رخ می‌دهد و می‌داند که رخ دادنش به شکست امپراتوری می‌انجامد. 👈(رهبری هم می داند که اگر با به جنگیم محکوم به شکستیم‼️) ✅ پیام مارش رادتسکی چیست؟ می گوید: «از اثری چنین چندلایه و پیچیده نمی‌توان توقع پیامی صریح داشت... همۀ ما ماجرای دیالکتیک خدایگان و بندۀ هگل را می‌دانیم. بنا به تعبیر رایج از این نظر هگل، بنده در بندگی خدایگان و از راه بندگی او به آزادی می‌رسد. اگر این تعبیر از سخن هگل درست باشد، باید گفت که مارش رادتسکی در مجموع پیامی ضد هگلی دارد. آدم‌های این داستان بندگی می‌کنند اما به آزادی نمی‌رسند. از این نظر مثل قهرمان رمان بازماندۀ روزند که عمری را به بندگی می‌گذراند اما حتی در روابط شخصی خود هم طعم آزادی را نمی‌چشد. آنچه در صحنۀ جشن در مارش رادتسکی رخ می‌دهد طلیعۀ آزادی نیست، آغاز آشوب و جنگ است و آثار این آشوب تا روزگار ما باقی مانده است. می‌توان گفت که تاریخ دو سه قرن اخیر در سایۀ تعبیری از سخن هگل بوده است. هر از گاه صداهایی از ما می‌خواهند که به بندگی حزب، پیشوا، فلان مرام یا مسلک، سیر ناگزیر تاریخ، پیشرفت تکنولوژی، دست پنهان بازار آزاد، و بت‌های دیگر تن دردهیم تا روزی به آزادی برسیم. اگر مارش رادتسکی پیامی داشته باشد آن پیام این است که سرانجام بندگی آزادی نیست، شورش بندگان است و شورش بندگان غالبا مقدمۀ بندگی دیگری است. راه آزادی از می‌گذرد. ✅ به عبارتی با ملاحظاتی مدعی است این رمان معتقد است با ، و هدایت های داهیانه به خوشبختی و سعادتمندی نمی رسند بلکه با غربی و کنار گذاشتن نقش خدا در هدایت بشر است که می توان خوشبخت بود‼️ ✅ با پیام در اجازه نشر گرفته و حتی آن را ، می گیرد و به خواندن آن تشویق می شوند‼️ ✅ این کتاب هم خوبی است برای شناسایی رگه های در و برنامه ریزی برای حفظ ، برنامه ریزی برای تولید های متعدد و جذاب در راستای نیل به اهداف مقدس و‌ خشکاندن رگه های نفوذی، ان شاالله 📡 به کانال بپیوندید 👇👇👇 eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d ارتباط با ما @rasadef
🔴 بررسی کتاب روشنفکران و انقلاب اکتبر / قسمت اول این چالشی اواخر سال ۹۶ در داخل کشور منتشر شده است. نویسنده کتاب خِرَد کُشی می نویسد: «در اکتبر ۱۹۱۷ اولین نظام تمامیت خواه عصر جدید از سر بر آورد، چند سال پیش از ۱۹۱۷ تنی چند از متفکران و روشنفکران روسی... وقوع چنین رخدادی را پیش بینی کرده و همواره درباره پیامدهای فاجعه بار تلاشهای آرمان پرستانه هشدارداده بودند... انقلاب روسیه مانند همه انقلابها، اقتدار نخبگان نظام پیشین وروشنفکران منتقد و معترض، و نیز الگوی سلسله مراتب اجتماعی دیرین را به چالش طلبید وباطرد و ترک آنهاموفق شد مخالفان خود را از میدان به در کند. سرزمین روسیه بسیار پیش تر از رخداد انقلاب اکتبر ۱۹۱۷سرچشمه الهام روشنفکران و بویژه نویسندگان و شاعران اروپایی و عرصه فرا افکنی امیدها و آرزوها و آرمانهای آنان به شمار می رفت.» 👈 به نظر می رسد نویسنده به دنبال زدن پنبه و به صورت کلی است ... 👈 این کتاب ظرف دوماه به دو چاپ رسیده و استقبال گسترده ای از آن شده است ... 👈 ناشر این کتاب، نشر نی از ناشران قوی کشور، است ... ✅ ادامه دارد.... به کانال بپیوندید👇👇👇 t.me/joinchat/AAAAAETU6NAV5B8f9Xejeg ارتباط با ما @rfarhang
🔴 بررسی کتاب روشنفکران و انقلاب اکتبر/قسمت دوم نویسنده می نویسد: «در اوایل ومراحل اولیه شکل گیری شوروی ، یکی از ویژگیهای جریانها وجناح های گوناگون بود.» 👈 خواننده با این ادبیات، ناگاه فرازهای این کتاب را با انقلاب اسلامی ایران مقایسه و تطبیق می دهد که انقلابیون در ابتدا بودند، یعنی بعدها دیگر از آرمان گرایی عدول کردند‼️ وی اضافه می کند: «... رهبران از سویی روسی را به و از کشور محکوم میکردند و از دیگر سو، سعی در جلب غربی و اصرار در دیدار آنان از شوروی داشتند.» 👈 البته در انقلاب اسلامی روشنفکران در کشور ماندند و سال به سال گستاخ تر به انقلاب تاختند‼️ آنهایی که ایران را در هنگام وقوع انقلاب ترک کردند بر خلاف این روایت، وابستگان و شرکای جنایت های رژیم طاغوت بودند. نویسنده اضافه می کند: «افکار عمومی کشورهای اروپایی و امریکای شمالی، روسیه شوروی را نظامی ، و میدانست که در اساس تفاوتی با حکومت تزارهای روس ندارد.» 👈 به نظر قصد از ارائه این مطلب، نشان دادن و تلقین این مطلب است که بعد از انقلاب شاهد روی کار آمدن یک نظام دیگر مانند رژیم سفاک شاه هستیم، غافل از اینکه اساساً نظام جمهوری اسلامی و ، استبدادی نیست، ^چرا که ولایت فقیه نقطه مقابل استبداد و شاخص حرکت در مسیر حق و عدالت بر اساس ریل فقه و شریعت الهی است. نویسنده ادامه می دهد: «گردانندگان نشریه روسیه جدید تلاش می کردند، تا با نفی چنین برداشت و تصوری ... تصویری آرمانی از روسیه به دست دهند.... برای این منظور به شخصیت هایی نامدار و دارای محبوبیت و اعتبار نیاز داشتند.» 👈 این تأویل در قبال انقلاب اسلامی نمی تواند صحیح باشد، زیرا چهره های شاخص انقلاب از قرار داشتن در مدار توحید که هسته اصلی است آبرو گرفته اند و انقلاب به تعبیر حضرت (ره) تنها وام دار وحدت کلمه، حول محور توحید است. ادامه می دهد که: «اندره ژید نویسنده فرانسوی اعلام میکرد: من میخواهم عشقم به روسیه را در جهان فریادکنم. جولیان هالیسکی زیست شناس و نویسنده بریتانیایی با شیفتگی میگوید: برای ما بازگو می کنند که استالین شب ها گهگاه به ایستگاه تحویل بار در راه آهن مسکو می رود و خود آستین بالا می زند...‌ فراموش نکنیم هیچ یک از اینان نه کمونیست بودند و نه در احزاب کمونیست عضویت داشتند اما درست زمانی که استالین رقبای خود را یک به یک سر به نیست و نابود میکرد ....و اندری ژدانف دبیر امور فرهنگی حزب کمونیست نویسندگان و هنرمندان را مزدور و سرسپردگان غرب میخواند و کمر به نابودی آثار آنان بسته بودشماری چشمگیر از شخصیت های نامدار و روشنفکران آلمانی و فرانسوی .... بلکه روسیه شوروی را بزرگترین امید بشریت می خواندند» 👈 اگرفرضا یا احتمالا نویسنده به دنبال تطبیق دو انقلاب و تعابیر برجسته بزرگان جهان در مقابل هر دو رهبر و کشتیبان از طریق این متون است، باید یادآور شد که رهبران نظام اسلامی اصولاً در فضای نبودند که بخواهند حریفان را از عرصه رقابت سرنگون کنند، امثال آیت الله را عملکرد ناشیانه اش از قطار انقلاب پیاده کرده است، نه برنامه ریزی رهبران، ما در انقلاب خود مفتخریم که رهبرمان به مسئولیت و امت اسلامی را پذیرفته است و ولی فقیه بر خلاف سودای زیاده خواهی و شاهانه و حکمرانی استبدادی، کاملا ساده زیست و هم سطح جامعه زندگی کرده و بر اساس احکام و نه بر مبنای خواسته های نفسانی و حکومت داری می کند تا امت اسلام را به ساحل و برساند. 👈 ذاتاً با قابل قیاس نیست، که شاید،احتمالاً با دست های پشت پرده این نشر در داخل کشور بجای یاری رساندن به جوانان به دنبال دامن زدن به آنان هستند‼️ ادامه دارد.... به کانال بپیوندید👇👇👇 t.me/joinchat/AAAAAETU6NAV5B8f9Xejeg ارتباط با ما @rfarhang
🔴 بررسی ، روشنفکران و انقلاب اکتبر/قسمت سوم نویسنده در ادامه چنین می نویسد: «حال پرسش این است که به راستی این گمراهی ها را چگونه می توان توضیح داد‌‌؟ نمیتوان به سادگی درک کرد که چرا اینان( سرشناس آلمانی، فرانسوی و....) به رغم وحشت آفرینی های حکومت ، قلبشان همچنان برای و نظام برآمده از آن می تپید؟ توجیه شان این بود که اگر قرار است جامعه ای از نو بنیاد نهاده شود بدون قربانی امکان پذیر نیست» 👈 ولی اگر منظور از انتقال این بند این باشد که خواننده اعدام های ابتدای انقلاب را به خواهد معادل سازی این جنایات کند، دستان پشت پرده نشر این کتاب سخت در اشتباه هستند، تمامی اعدام های ابتدای انقلاب از طریق دادگاه صورت گرفته و امام خمینی(ره) نیز هیچ یک از حرکات مسلحانه خودسرانه دوران انقلاب را تأیید نکرده است. در ادامه کتاب آمده است: «اما این راهم می دانیم که با آغاز جنگ جهانی اول و نبردهای هولناک سنگر به سنگر و انبوه کشته شدگان و... رویای رومانتیک این روشنفکران به کابوسهای هولناک تبدیل شد درست مانند زمانی که نشئگی و شور انقلابی به آخر میرسد و ویرانی های ناشی از آن پیش چشم طرفداران انقلاب ظاهر می شود مگر نه آن که انقلاب گونه ای از جنگ ،جنگ داخلی است؟ جنگ و انقلاب حداقل یک نقطه اشتراک دارند: هردو نابودی دشمن و آینده بهتری را نوید می دهند..... با وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷در روسیه بسیاری از روشنفکران در کنار زادگاه موروثی خود ، یافتن وطنی انتخابی را نیز در دستور کار خود قراردادند» 👈 اهداف نشر نمایان تر می شو،د دو در پس دو ولی باز تأویل مورد نظر این دست های پنهان را تأیید نمی کنیم، جنگ ما، دفاعی مقدس از آرمان های انقلابی و الهی بود که برای نابودیش تمام جهان کفر صف شده بودند، جنگ برای ایران نعمتی بود که عیار مرد را از نامرد مشخص، نااهلان را از قطار انقلاب پیاده، دشمنان را از این نظام الهی ناامید و جهان را امیدوار کرد. مترجم ترجمه یو کند: «ناگزیر به این نتیجه خواهیم رسید که نه تنها رسالتی جهانی برای خود قائل بودند .... بلکه جهانی را بنیاد نهادند که به ظن آنها دیگر در آن هیچ و هیچ نشانه ای از انسانها نمی توانست وجود داشته باشد.» 👈 آیا منظورشان از طرح همان ها هستند؟ چرا که آرمان های آن ها را مطرح می کند، رسالت جهانی شدن و و رفع فاصله طبقاتی‼️ نویسنده آورده: «در متن این نوع آثار(آثار روشنفکران غربی پس از سفرهایشان به شوروی) بازی با مفاهیم و و در تضاد باهم قراردارد آنچه خوب و خودی است نه در وطن موروثی که در وطن انتخابی روی می دهد‼️» 👈 این تأویل به خواننده تحمیل می شود که کسانی که ایرانی نیستند در این نظام شدند ولی کسانی که هم وطن هستند شدند غافل از اینکه جهانی ما دفاع از است و اینکه این داعیه موجب گسترش جمهوری اسلامی و از نظام شده است که میوه شیرین آن و آرامش امت است که اگر نبود این دید باز هم اکنون از آیفون تصویری منزلمان به لهجه داشتی می شنیدم که: «چیطوری‼️ ایرانی‼️» به کانال بپیوندید👇👇👇 t.me/joinchat/AAAAAETU6NAV5B8f9Xejeg ارتباط با ما @rfarhang
🔴 بررسی کتاب روشنفکران و انقلاب اکتبر / قسمت اول این چالشی اواخر سال ۹۶ در داخل کشور منتشر شده است. نویسنده کتاب خِرَد کُشی می نویسد: «در اکتبر ۱۹۱۷ اولین نظام تمامیت خواه عصر جدید از سر بر آورد، چند سال پیش از ۱۹۱۷ تنی چند از متفکران و روشنفکران روسی... وقوع چنین رخدادی را پیش بینی کرده و همواره درباره پیامدهای فاجعه بار تلاشهای آرمان پرستانه هشدارداده بودند... انقلاب روسیه مانند همه انقلابها، اقتدار نخبگان نظام پیشین وروشنفکران منتقد و معترض، و نیز الگوی سلسله مراتب اجتماعی دیرین را به چالش طلبید وباطرد و ترک آنهاموفق شد مخالفان خود را از میدان به در کند. سرزمین روسیه بسیار پیش تر از رخداد انقلاب اکتبر ۱۹۱۷سرچشمه الهام روشنفکران و بویژه نویسندگان و شاعران اروپایی و عرصه فرا افکنی امیدها و آرزوها و آرمانهای آنان به شمار می رفت.» 👈 به نظر می رسد نویسنده به دنبال زدن پنبه و به صورت کلی است ... 👈 این کتاب ظرف دوماه به دو چاپ رسیده و استقبال گسترده ای از آن شده است ... 👈 ناشر این کتاب، نشر نی از ناشران قوی کشور، است ... ✅ ادامه دارد.... ارتباط با ما @rasadef
🔴 بررسی کتاب روشنفکران و انقلاب اکتبر/قسمت دوم نویسنده می نویسد: «در اوایل ومراحل اولیه شکل گیری شوروی ، یکی از ویژگیهای جریانها وجناح های گوناگون بود.» 👈 خواننده با این ادبیات، ناگاه فرازهای این کتاب را با انقلاب اسلامی ایران مقایسه و تطبیق می دهد که انقلابیون در ابتدا بودند، یعنی بعدها دیگر از آرمان گرایی عدول کردند‼️ وی اضافه می کند: «... رهبران از سویی روسی را به و از کشور محکوم میکردند و از دیگر سو، سعی در جلب غربی و اصرار در دیدار آنان از شوروی داشتند.» 👈 البته در انقلاب اسلامی روشنفکران در کشور ماندند و سال به سال گستاخ تر به انقلاب تاختند‼️ آنهایی که ایران را در هنگام وقوع انقلاب ترک کردند بر خلاف این روایت، وابستگان و شرکای جنایت های رژیم طاغوت بودند. نویسنده اضافه می کند: «افکار عمومی کشورهای اروپایی و امریکای شمالی، روسیه شوروی را نظامی ، و میدانست که در اساس تفاوتی با حکومت تزارهای روس ندارد.» 👈 به نظر قصد از ارائه این مطلب، نشان دادن و تلقین این مطلب است که بعد از انقلاب شاهد روی کار آمدن یک نظام دیگر مانند رژیم سفاک شاه هستیم، غافل از اینکه اساساً نظام جمهوری اسلامی و ، استبدادی نیست، ^چرا که ولایت فقیه نقطه مقابل استبداد و شاخص حرکت در مسیر حق و عدالت بر اساس ریل فقه و شریعت الهی است. نویسنده ادامه می دهد: «گردانندگان نشریه روسیه جدید تلاش می کردند، تا با نفی چنین برداشت و تصوری ... تصویری آرمانی از روسیه به دست دهند.... برای این منظور به شخصیت هایی نامدار و دارای محبوبیت و اعتبار نیاز داشتند.» 👈 این تأویل در قبال انقلاب اسلامی نمی تواند صحیح باشد، زیرا چهره های شاخص انقلاب از قرار داشتن در مدار توحید که هسته اصلی است آبرو گرفته اند و انقلاب به تعبیر حضرت (ره) تنها وام دار وحدت کلمه، حول محور توحید است. ادامه می دهد که: «اندره ژید نویسنده فرانسوی اعلام میکرد: من میخواهم عشقم به روسیه را در جهان فریادکنم. جولیان هالیسکی زیست شناس و نویسنده بریتانیایی با شیفتگی میگوید: برای ما بازگو می کنند که استالین شب ها گهگاه به ایستگاه تحویل بار در راه آهن مسکو می رود و خود آستین بالا می زند...‌ فراموش نکنیم هیچ یک از اینان نه کمونیست بودند و نه در احزاب کمونیست عضویت داشتند اما درست زمانی که استالین رقبای خود را یک به یک سر به نیست و نابود میکرد ....و اندری ژدانف دبیر امور فرهنگی حزب کمونیست نویسندگان و هنرمندان را مزدور و سرسپردگان غرب میخواند و کمر به نابودی آثار آنان بسته بودشماری چشمگیر از شخصیت های نامدار و روشنفکران آلمانی و فرانسوی .... بلکه روسیه شوروی را بزرگترین امید بشریت می خواندند» 👈 اگرفرضا یا احتمالا نویسنده به دنبال تطبیق دو انقلاب و تعابیر برجسته بزرگان جهان در مقابل هر دو رهبر و کشتیبان از طریق این متون است، باید یادآور شد که رهبران نظام اسلامی اصولاً در فضای نبودند که بخواهند حریفان را از عرصه رقابت سرنگون کنند، امثال آیت الله را عملکرد ناشیانه اش از قطار انقلاب پیاده کرده است، نه برنامه ریزی رهبران، ما در انقلاب خود مفتخریم که رهبرمان به مسئولیت و امت اسلامی را پذیرفته است و ولی فقیه بر خلاف سودای زیاده خواهی و شاهانه و حکمرانی استبدادی، کاملا ساده زیست و هم سطح جامعه زندگی کرده و بر اساس احکام و نه بر مبنای خواسته های نفسانی و حکومت داری می کند تا امت اسلام را به ساحل و برساند. 👈 ذاتاً با قابل قیاس نیست، که شاید،احتمالاً با دست های پشت پرده این نشر در داخل کشور بجای یاری رساندن به جوانان به دنبال دامن زدن به آنان هستند‼️ ادامه دارد.... ارتباط با ما @rasadef
🔴 بررسی ، روشنفکران و انقلاب اکتبر/قسمت سوم نویسنده در ادامه چنین می نویسد: «حال پرسش این است که به راستی این گمراهی ها را چگونه می توان توضیح داد‌‌؟ نمیتوان به سادگی درک کرد که چرا اینان( سرشناس آلمانی، فرانسوی و....) به رغم وحشت آفرینی های حکومت ، قلبشان همچنان برای و نظام برآمده از آن می تپید؟ توجیه شان این بود که اگر قرار است جامعه ای از نو بنیاد نهاده شود بدون قربانی امکان پذیر نیست» 👈 ولی اگر منظور از انتقال این بند این باشد که خواننده اعدام های ابتدای انقلاب را به خواهد معادل سازی این جنایات کند، دستان پشت پرده نشر این کتاب سخت در اشتباه هستند، تمامی اعدام های ابتدای انقلاب از طریق دادگاه صورت گرفته و امام خمینی(ره) نیز هیچ یک از حرکات مسلحانه خودسرانه دوران انقلاب را تأیید نکرده است. در ادامه کتاب آمده است: «اما این راهم می دانیم که با آغاز جنگ جهانی اول و نبردهای هولناک سنگر به سنگر و انبوه کشته شدگان و... رویای رومانتیک این روشنفکران به کابوسهای هولناک تبدیل شد درست مانند زمانی که نشئگی و شور انقلابی به آخر میرسد و ویرانی های ناشی از آن پیش چشم طرفداران انقلاب ظاهر می شود مگر نه آن که انقلاب گونه ای از جنگ ،جنگ داخلی است؟ جنگ و انقلاب حداقل یک نقطه اشتراک دارند: هردو نابودی دشمن و آینده بهتری را نوید می دهند..... با وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷در روسیه بسیاری از روشنفکران در کنار زادگاه موروثی خود ، یافتن وطنی انتخابی را نیز در دستور کار خود قراردادند» 👈 اهداف نشر نمایان تر می شو،د دو در پس دو ولی باز تأویل مورد نظر این دست های پنهان را تأیید نمی کنیم، جنگ ما، دفاعی مقدس از آرمان های انقلابی و الهی بود که برای نابودیش تمام جهان کفر صف شده بودند، جنگ برای ایران نعمتی بود که عیار مرد را از نامرد مشخص، نااهلان را از قطار انقلاب پیاده، دشمنان را از این نظام الهی ناامید و جهان را امیدوار کرد. مترجم ترجمه یو کند: «ناگزیر به این نتیجه خواهیم رسید که نه تنها رسالتی جهانی برای خود قائل بودند .... بلکه جهانی را بنیاد نهادند که به ظن آنها دیگر در آن هیچ و هیچ نشانه ای از انسانها نمی توانست وجود داشته باشد.» 👈 آیا منظورشان از طرح همان ها هستند؟ چرا که آرمان های آن ها را مطرح می کند، رسالت جهانی شدن و و رفع فاصله طبقاتی‼️ نویسنده آورده: «در متن این نوع آثار(آثار روشنفکران غربی پس از سفرهایشان به شوروی) بازی با مفاهیم و و در تضاد باهم قراردارد آنچه خوب و خودی است نه در وطن موروثی که در وطن انتخابی روی می دهد‼️» 👈 این تأویل به خواننده تحمیل می شود که کسانی که ایرانی نیستند در این نظام شدند ولی کسانی که هم وطن هستند شدند غافل از اینکه جهانی ما دفاع از است و اینکه این داعیه موجب گسترش جمهوری اسلامی و از نظام شده است که میوه شیرین آن و آرامش امت است که اگر نبود این دید باز هم اکنون از آیفون تصویری منزلمان به لهجه داشتی می شنیدم که: «چیطوری‼️ ایرانی‼️» ارتباط با ما @rasadef
🔴 کتاب #۱۹۶۸سالی_که_جهان_را_تکان_داد/ قسمت دوم نویسنده در ادامه به انقلاب مردم پرداخته و می نویسد: « از رهبری حزب بودند. ما نمی توانستیم مردم را دهیم به همین دلیل را تغییر دادیم الکساندر دوبچک۱۹۶۸» 👈 این بند می تواند نوعی باشد که به نرمی به مخاطب القاء می کند، در شرایطی که و های بخش عمده ای از ، با وجود فریادهای هشدار دهنده درخصوص و و سپس ، شده است، دیگر باید باورها و بازگرداندن مجدد جامعه به ریل را رها کرده و نسبت به اقدام کرد‼️ کتاب ادامه می دهد: «در پنجم ژانویه ۱۹۶۸ به عنوان حزب چک انتخاب شد دوبچک در خاطراتش نوشته است: من در آشیانه یک زوج رویا پرداز اسلواکی هستی یافتم که به شیکاگو مهاجرت کرده بودند از جمله کشورهایی بود که از طریق را پذیرفته بود متاسفانه همان گونه که درغالب دموکراسی ها انتخاب می افتد در این کشور نیز به مردم گفتند. مردم چکسلواکی توسط یک شبکه درهم تنیده شده از عوامل و همسایگان خبرچین که خودرا در قبال انجام می دادند، شنود می شدند و تحت نظر بودند....» 👈 اینگونه القاء می‌شود که وعده های مانند ما تحقق پیدا نکرد چون گفته‌اند، در اینجا خواننده با این قیاس، به راحتی حجم های و را فراموش کرده و تنها جامعه را فرض کرده و نسبت به آنان عناد پیدا می کند‼️ نویسنده ادامه می دهد: «در اوائل دهه ۱۹۶۹ به عضویت کولدر درآمد که وظیفه اش بر بدرفتاری های حکومت در دهه ۱۹۵۰بود..... روز اول ماه مه ۱۹۶۵.... بر سر آلن گینز برگ شاعر و بیتنیک......تاج گل گذاشتند... پس از چند روز تعقیب او در خیابانهای تاریک و آذین بسته مرکز شهر وی را از کشور کردند یا آنچنان که در شعری گفته است: و من از پراگ بیرون شدم با طیاره ای که ماموران چکسلواکی با لباس رسمی در آن بودند و من سلطان ماه مه ام، نیروی سکس جوانی ومن سلطان مه ام ، مبتکر سخن وری و پیکار گر عشق....... درماه نوامبر۱۹۶۷ گروه کوچکی از پراگ تصمیم گرفتند تا کاری را انجام دهند که شنیده بودند در حال انجام آن هستندآنها دست به تظاهرات زدند.... مطبوعات خیلی عادی گزارش دادند اوباش گران به پلیس حمله کردند...‌. فردی غیر مستبد بود و حضور خجالتی اش در انظار عمومی وسبک سخن گفتن آرام او تاییدکننده این واقعیت بود. خانواده اندوهگین میتوانست ببیند که وی در چه موقعیتی قراردارد او ناچار بود سرشار از انرژی را متقاعد کند که است به شخصیتهای وفادار به سنتهای قدیمی در و دولت ....نشان دهد که قابل است و به مسکو ثابت کند که در این شرایط غیر قابل کنترل، همه امور را در کنترل خود دارد..... روز۲۷ ژانویه یک دکه روزنامه فروشی در مرکز تاریخی شهر برپا شد که در آن روزنامه های گوشه و کنار جهان از کشورهای سوسیالیستی گرفته تا سرمایه داری فروخته می شد....» 👈 نکته دیگر این و جان کلامش این است که اگر را نمی توانید عوض کنید، می توانید بوده و با فشار بر آن ها، تفکراتشان را عوض کنید‼️ 👈 این کتاب در ادامه با همین که احتمالاً اغلب مخاطبین دریافت خواهند کرد، های دیگری را می‌کند. 👈 جا دارد حوزه نسبت به تولید کتاب های مناسب در از و پاسخ دهی به این اتهامات واهی اقدامات شایسته ای انجام دهند🙏 ارتباط با ما @rasadef
🔴 رصد / قسمت اول 👈 یک گام به جلو، دوگام به عقب یا اساساً چندگام به عقب در ‼️ ✅ بیان انتقادات با لحنی تند یا ..... رمان تالیف رضا امیرخانی جدیدترین اثر این نویسنده است که طی چند ماه ۹ مرتبه به چاپ با تیراژ ۳۰۰۰نسخه رسیده است‼️ در حالیکه درحال حاضر معمولاً حداکثر تیراژ کتاب بطور متوسط ۵۰۰ نسخه است. 👈 رمان توسط نشر افق و در حدود ۲۰۰ صفحه به چاپ رسیده است. ✅ قسمت اول در بخش اول با انتقادات تندی نسبت به معماری فعلی شهر تهران و ساخت ساختمان های بلند مرتبه و... آن آغاز می شود: «رفته بودیم همدان همگتانه را ببینیم،از همان اردوهایی که هیچ وقت نفهمیدیم به چه کارمان می آید؟ -با این نمادهای رومی-شده است برشی از معادن سنگ! معدن سنگ عمودی شده ی بی ریختی است منطقه یک تهران..... تهران امروز را با تعداد می شناسند تودنیا بعد از بیشترین تاور تو است این تاور امروز توزمین همسایه است فردا تو خانه ما.... سالها پیش دیواری نبود بین خانه ما و هم سایه..... تا قبل از ظهر می نشستیم زیر درخت هم سایه و بعد از ظهرها هم سایه ها می نشستند زیر درخت ما صبح سایه می افتاد توخانه ما و بعداز ظهرها سایه می افتاد تو خانه ما..... من ومادر دو صندلی تا شو ارج داشتیم که باز می کردیم و می نشستین زیر درخت بید مجنون. پدر صبح زود می رفت برای کوه نوردی. نمی شد پدر را دید سر صبحانه ما پدر آینه ی کوچک آرایش مادر را برداشته بود... هر روز آنقدر زل می زدیم به مسیر کلک چال تا عاقبت انعکاس نور تند آینه بابا را پیدا می کردیم وقتی مادر مریض شد و رفت همان‌ آینه، یادگار مادر بود برای پدر یکبار که با هم رفتیم کلکچال ... [پدر گفت] :می بینی لیا هرچه نگاه کردم چیزی ندیدم جز یک ساختمان شیشه ای بدقواره -که سرکاشانک ساخته بودند و حالا در سال دوم معماری می دانستم که زیرش د‌و طبقه تجاری است و طبقه بالا هم اداری ...پدر گفت پشت آن ساختمان بید مجنون ما است.... قبل ترها نور میخورد وسط قلب مادر من و باقی اش فتوسنتز می شد و از موهای آویزان بید مجنون... یک قطره نور حرام نمی شد...» 👈 نویسنده به به تهران نقد وارد کرده اما نویسنده واژه های و را بکار برده است‼️ ✅ نویسنده ادامه می دهد: «چند ماه پیش در حضور معاونت محترم منطقه یک راه کلکچال برای رسیدن به با سیمان فرش شد اولین کاری که معاونت محترم انجام داد این بود که به دو کارگر کنترات داد که سنگ را با پتک بشکنند که مسیر را باز تر کنند که مردم به شهدا برسند و شهدا از انقلاب بودند و انقلاب انفجار نور بود و وسط آن انفجار نور ، آینه سویی نداشت‼️» 👈 در حال آشکار شدن است، این پازل را بعد از بکارگیری واژه های و واژگان و تکمیل می کند. دلسوزی می کند یا جسارت‼️ که مأموریت شهرداری جاده صاف کنی چابلوسانه زائر ویژه است، کلکچال که نور سبز پرژکتور برفراز قبور آن تاثیری بیشتر از آینه پدر دارد‼️ آینه در کلکچال فرستنده است یا سخنان ‼️ ✅ نویسنده ادامه می دهد: «سنگها قصه دارند، مثل سنگهای قبرستان قدیم کاشانک تو آجودانیه که حالا مردم روش خانه ساخته اند به علا که اعتراض میکنم میگوید: توبهشت زهرا مردم بالاسرقبر مرده هاشان چهار ساعت گاز با گاز پیک نیک آش رشته درست نمیکنند؟ حالا اینجا علاوه بر آش رشته حمام هم می روند شب ها با هم میخوابند زنده گی هم میکنند...» 👈 آیا نویسنده فراموش کردن استقرار نظام روی خون شهدا را یاد آور می شود یا ...‼️ ادامه دارد...... 👇👇👇 📡 به کانال بپیوندید 👇👇👇 eitaa.com/joinchat/1802240000C83cefa672d ارتباط با ما @rasadef