eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.4هزار دنبال‌کننده
556 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
ميان غربت دستان مکه سر بر کرد مُحمّد عربى، مکه را منوّر کرد پس از گذشت چهل سال آن امين خدا شروع امر رسالت به حکم داور کرد به گوش هوش چو کس، آيه‌اى از او بشنيد خداى را به تمام وجود باور کرد يتيم مکه گر از مال، بهره‌مند نبود خدا محمد را با خديجه همسر کرد عفاف و پاکى آن بى‌نظير مادر دهر دل رسول خداوند را مسخّر کرد شگفت واقعه‌اى بود اين نکو پيوند خداى عشق مه و مهر را برابر کرد خديجه‌اى که در او نور فاطمه تابيد همو که آمدنش خاک را معطّر کرد بدان که آمدن فاطمه عنايت بود که بر تمام جهان کردگار اکبر کرد خدا به پاس گذشتى که در ره دين داشت خديجه را به زنان قريش سرور کرد چه رنج‌ها که به جانش خريد بهر خدا چه خدمتى که به دين آن بلند اختر کرد تمام هستى خود را به پاى احمد ريخت خدا براى خديجه چنين مقدّر کرد اگر که مهر محمّد نبود در دل او چگونه آن همه اندوه و درد را سر کرد به سوى حق شد و سر در نقاب خاک کشيد دل رسول خدا را بسى مکدّر کرد همان عبا که پيمبر در آن تهجّد داشت خديجه موقع لبّيک دوست در بر کرد درود و رحمت خاصان، «خروش»، بر او باد! که هر چه داشت فدا در ره پيمبر کرد @raziolhossein
به یُمنِ مالِ خدیجه،به ضربِ تیغ علیست اگـــر کــه دینِ خداوند داده است نتیجــه پیمبــری که کلامش تمامْ وحیِ الهی است بنازم این عظمت،گفت «اَینَ مِثلُ خدیجه» @raziolhossein
نامش برای حلقه‌ی خاتم نگین است آن شیرزن که بانی بنیان دین است نازل شده «کوثر» میان رحل دستش دامان او «ام‌ابیها» آفرین است «طوبی» میان چادر او ریشه دارد «ریحانه»‌اش عرش برینی در زمین است زن‌های مکه در خور شأنش نبودند وقتی که تنها با ملائک همنشین است «السّابقون السّابقون» یعنی کسی که در بین زن‌های مسلمان اولین است آنکه برای یاری دست پیمبر مثل علی دست خدا در آستین است او کیست؟ غیر از حضرت بانو «خدیجه» تنها زنی که نامش «اُمُّ‌الْمُؤمِنین» است @raziolhossein
ای بر دو جهان داده خدا سروریت را ای همسر و هم سنگر و همراز پیمبر ای میوه ی دامان تو انسیه ی حورا فخر تو همین بس شده داماد تو حیدر محتاج عطای تو همه عالم و آدم ای باب مراد همه،ای قبله ی حاجات فرمود پیمبر که خداوند تعالی هر روز کند بر همگان با تو مباهات (جبریل رسانده ز خداوند سلامت الحق که بود بر تو سزاوار خدیجه) اسلام اگر در همه جا پای گرفته اموال تو و تیغ علی داده نتیجه از طعنه ی زن های قریشی چه کشیدی گفتند که «دل سیر شده» از زر و سیمی رد کرده خدیجه همه اشراف عرب را قلبش شده مشتاق و هواخواه یتیمی رسم است که از دختر هر قوم نمایند اقوام پسر بهر پسر خاستگاری این عشق بنازم که تو گفتی به پیمبر جز آرزوی وصل به سر هیچ نداری هر چند که پیشانیت از سنگ شکسته در راه پیمبر به جز از خیر ندیدی میداد گواهی به همه چادر خاکیت؛ همراه محمد چقدر زجر کشیدی بانو چه نیازی ست به زن های قریشی آنها که دل از چشمه ی توحید بریدند خالی شده دور و بر تو لیک‌ غمی نیست! وقتی به بَرَت مریم و آسیه رسیدند حالا که رسیده اجَلَت دل نگرانی از آنچه قرار است بیاید سر زهرا بر دست نبی بوسه زدی این دم آخر با گریه سپردی به پیمبر گل خود را ای وای نبودی وسط آتش نمرود زهراى تو گرديد گرفتار خدیجه آنقدْر به پهلوى درِ خانه لگد زد آیینه شکست از نوك مسمار خدیجه ای كاش كسی بود و در آن همهمه ميگفت: حوریه توانایی آزار ندارد! (بر حاشیه ی برگ شقایق بنویسید گل تاب فشار در و دیوار ندارد) ......... جای کفنت، پیرُهَن شوهر خود را با شرم طلب کرده ای از نور دو عینت حرف از کفن و پیرُهَن آمد به میانه؛ دل رفت کنار تن عریان حسینت بانو به لباس پسرت رحم نکردند با نیزه کشیدند بُرون پیرُهَنَش را پیش نظر زینب غمدیده به گودال بردند به زیر سم مرکب بدنش را یا رب به دل فاطمه آن لحظه‌ که افتاد چشمش به سر غرق به خون بر سر نی ها یا رب به دل سوخته ی عمه ی سادات تعجیل نما در فرج مهدی زهرا @raziolhossein
با مدد از حی ذوالجلال خدیجه وصف کنم قدری از کمال خدیجه مات شده عالم از خصال خدیجه چشم فلک خیره بر جمال خدیجه صل علی محمد و آل خدیجه کیست خدیجه همان که رب ودودش کرده احترام و فرستاده درودش پای نبی مانده با تمام وجودش بعد وفات اینچنین رسول ستودش نیست زنی در وفا مثال خدیجه نام خدیجه همیشه نام بزرگی است اوست که دارنده مرام بزرگی است ما و گدایی او کلام بزرگی است مادر زهرا شدن مقام بزرگی است این شده تا به ابد مدال خدیجه در همه جا محرم اسرار نبی بود مرغ دلش بسکه گرفتار نبی بود از سر اخلاص خواستگار نبی بود تا که نفس داشت پی کار نبی بود امر نبی بود و امتثال خدیجه تا که خدیجه است گل سرسبدی نیست تا که خدیجه است حمیراء عددی نیست مادر ما غیر خدیجه احدی نیست ای که به پیغمبر ما طعنه زدی ، نیست قد تو در حد خط و خال خدیجه داغ دلش بود داغ غربت اسلام ثروت او شد سبب عزت اسلام بلکه بدهکار اوست امت اسلام راست نگردیده است رایت اسلام مگر به تیغ علی و مال خدیجه گر چه از این خلق کم آزار ندیده وقت احتیاج مددکار ندیده لطمه دگر از در و دیوار ندیده پهلوی او تیزی مسمار ندیده محنت زهرا کجا ملال خدیجه کاش که پامال خزان باغ نمیشد حق اسیر کینه و نفاق نمیشد در پس در ماه در محاق نمیشد کاش که آن روز میخ داغ نمیشد سوخت در و زد به جنان ناله خدیجه سوخت فرشته ، ملک از زمزمه افتاد در دل آل رسول واهمه افتاد آن که به عرش خداست قائمه افتاد گفت بیا فضه دگر فاطمه افتاد در دل خون ،  کوکب اقبال خدیجه @raziolhossein
رودی که خود را فداکرد درراه دریا خدیجه ست مستغرق در صفات یاسین و طاها خدیجه ست هربار رفته به معراج محبوب خاص خداوند از حق تعالی شنیده محبوبه ی ما خدیجه ست گر تو اباالمومنینی او مادر مومنین است پس یا مُحمّد یقیناً کفو تو تنها خدیجه ست هر نعمتی‌در بهشت‌است‌جزوثمرهای‌طوبی‌ست زهراکه‌شأنش‌اَجلّ‌است‌دراصل‌طوبی‌خديجه ست حوّا و هاجر گواهند از هر لحاظی بسنجیم خاتون‌محشر‌که‌زهراست‌خاتون‌دنیا‌خدیجه ست او ریشه ی لیله القدر او برتر از اَلفِ شَهر است در آن مقامی که اُمِّ اُمِّ أبیها خدیجه ست در عشق نسبت به مولا میزان اگر بوده زهرا در وادی حب احمد معیار و مبنا خدیجه ست آن زن که مال حلالش مانند شمشیر حیدر عمری نگه داشته ست دین را سر پا خدیجه ست وقتی که در حقِّ حیدر او مادری کرده باشد یعنی‌حقیقت‌همین‌است‌یعنی‌که‌حق‌با‌خدیجه‌ست در شهر مکه یتیمی غمگین بی مادری نیست تاریخ وقتی نوشته اُمّ الیتامي خدیجه ست در روزمحشر که مردم راه گریزی ندارند تا دست مارا بگیرند فریاد ما یا خدیجه ست برعکس نام حمیرا که شد سزاوار آتش اسمی‌که‌با نور حک‌شددرعرش‌اعلاخديجه ست ای عایشه ای خبیثه آتش بگیر از حسادت ورد زبان پیمبر هر وقت و هرجا خدیجه ست تبیلغ های سقیفه شکر خدا بی نتیجه ست تا دین ما حُبّ‌ِزهراست‌دلهای‌ماباخدیجه ست @raziolhossein
ما تا خُدا خُداست فدايِ خديجه ايم مشغولِ ذكر و مدح و ثنايِ خديجه ايم عُمري ست سر به راهِ ولايِ خديجه ايم (شُکر خدا که تحت لوایِ خدیجه ایم) (بعد از هـزار سال گدایِ خدیجه ایم) وقتي عِناد وَرزيِ دشمن مُبرهن است مارا هدف مشخّص و تكليف،روشن است تا حفظ اعتقاد كنم ، شعر ، جوشن است (مِهرش نتیجه ی دهه ي اوّل من است) (ما یک دهه تمام برای خدیجه ایم) در آسمان حائر او گريه مي كنيم با گريه هاي زائر او گريه مي كنيم در بيت هاي شاعر او گريه مي كنيم (ده شب فقط به خاطر او گریه می کنیم) (ما پیشواز روز عزای خدیجه ایم) هرگز نبين كه اهل ريا ، پا پي چه اَند دنبال خط و ربط چه كس يا پي چه اَند امروز در هواي چه ، فردا پي چه اند (اصلاً به ما چه مردم دنیا پیِ چه اَند؟) (ماها که در پی نوه های خدیجه ایم) جُز او كسي كه بانوي دار الرّسول نيست غير از خديجه هيچ كس أمّ بتول نيست نورش ستاره اي ست كه اهل اُفول نيست (بی مهر او عبادت عالم قبول نیست) (ما با خدیجه،عبد خدای خدیجه ایم) خاك رهش نباشم اگر ، خاك بر سرم با آن كسي كه نيست فقيرش نمي پرم من خار چشم دشمن زهرا و حيدرم (مهر خدیجه را به سر شانه می برم) (شکر خدا که مادر زهراست، مادرم) تضمینی از غزل استادعلی اکبر لطیفیان @raziolhossein1
🏴السلامُ‌علیکِ یاخدیجة‌الکبری🏴 خون گریه می کنند ملائک گمان کنم زهرا به خانه روضه مادر گرفته است @raziolhossein
جبرئيل آمده چون هست به اين در محتاج اين ملك بود به اين بيت مكرر محتاج هر كه آمد به گدائي در اين خانه نشست تا قيامت نشود بر در ديگر محتاج مريم و آسيه و هاجر و حوا هستند به دعاي سحر حضرت مادر محتاج اعتبارش كه به اموال فراوانش نيست قصه اين است كه بوده است به او زر محتاج با همه شوكت و اجلال فراوانش بود به غباري ز سر كوي پيمبر محتاج آنچه خوبان همه دارند به او داد خدا كوثر از او و بهشت است به كوثر محتاج تكيه دارند به مادر همه ي دخترها مادر اين مرتبه بوده است به دختر محتاج چه نيازي به پسر داشت پس از فاطمه اش شرح اين مصرع من هست به منبر محتاج قبل از اكملت و لكم دم زده از حب علي شرط ايمان بشر هست به حيدر محتاج شد مزين تن پاكش به عباي نبوي هست دلدار به ره توشه ي دلبر محتاج شد غزل مرثيه تا نام عبا را بردم پشت در شد به عبا ياس پيمبر محتاج شرح يك لحظه ي اربأ اربا شد اينكه به عبا شد تن ناز علي اكبر محتاج تا پریشان نشود بیشتر از پیش رباب باز هم شد به عبا حنجر اصغر محتاج... @raziolhossein
مومنون آیه های قرآنند گاه مقداد و گاه سلمانند چه عرب چه عجم مسلمانند همه فرزندهای بارانند یا نوه یا نتیجه اند همه بچه های خدیجه اند همه سایه اش مستدام بر سر ماست خانه اش قبله گاه دیگر ماست نامش آرامش پیمبر ماست مادر فاطمه است، مادر ماست مادرم! ای امام مادرها بفدایت تمام مادرها گرمی آشیان پیغمبر همسر مهربان پیغمبر یاد تو در روان پیغمبر نام تو بر زبان پیغمبر خاطرات تو گرمی شب اوست یاد تو آه حسرت لب اوست زن، ولی مردتر ز هر مردی جگر کفر را درآوردی قد علم کرده پیش هر دردی تو بر اسلام مادری کردی نه فقط ام مومنین هستی ام اسلام، ام دین هستی به تو جبریل احترام کند پیش پایت نبی قیام کند به تو باید خدا، سلام کند و تو را صاحب مقام کند باید اینگونه منجلی بشوی مادر همسر علی بشوی با نبی گرچه همنشین بودی قبل از اسلام بی قرین بودی بین زنها تو بهترین بودی در زمین آسمان نشین بودی اشک تو ای خدیجه غرا ریخته گریه ملائک را مثل ابر بهار گریه مکن انقدر گریه دار گریه مکن از بد روزگار گریه مکن مادر بیقرار! گریه مکن در سرت فکر کیست می دانم گریه ات مال چیست می دانم در عذار گلت چه می بینی که چنین بی قرار و غمگینی نگران هجوم گلچینی یا که رنجور دست سنگینی آه از دست... آه از آن آزار آه از آن کوچه... آه از آن دیوار @raziolhossein
بوی جدایی آید از بستر خدیجه شد بسته کم کم امشب چشم تر خدیجه از پا فتاده است و دست از جهان بشوید راز مگوی خود را با دخترش بگوید گرچه دلش پر ازخون چون لاله‌های صحراست تا لحظه‌های آخر چشمش به سوی زهراست ای دخترم بیا و بنشین تو در کنارم ای روی تو بهارم من جز تو کس ندارم در سینه تو ای کاش اندوه و غم نباشد مانند عمر گلها عمر تو کم نباشد @raziolhossein
دنیا به شما چه بی وفاشد آخر پاداش شما چه طعنه ها شد آخر سهم کفن شما بهشتی...اما... سهم "نوه ی" تو بوریا شد آخر @raziolhossein