eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.2هزار دنبال‌کننده
528 عکس
4 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
این چشم ها جز از غم او تر نمی شود جایی به باصفایی این در نمیشود در روز حشر هم همه دنبال روضه ایم محشر بدون روضه که محشر نمی شود تا عمر هست گریه بر او کن که هیچ چیز با گریه بر حسین برابر نمی شود باید علی و فاطمه بر ما نظر کنند هرکس در این حسینیه نوکر نمی شود قربان کشته به یم خون کشیده ای که خونبهاش جز خود داور نمی شود در جایگاه عاطفه بر ساحت پدر دریا حریف گریه دختر نمیشود بابایی است دختر و بی دست مهر او رفع ملال از دل مضطر نمی شود .............. ای میهمان نشد که پذیرایی ات کنم ویرانه است و بیت محقر ، نمی شود میخواستم به پای سرت پا شوم ولی با زخمهای آبله آخر نمی شود بر من که روی دوش اباالفضل بوده ام این خشت های داغ که بستر نمی شود سیلی زجر خوبی اش این بود ، کس چو من در قافله شبیه به مادر نمی شود نیزه ،  تنور ، طشت طلا ، چوب خیزران از این دگر دهان تو بهتر نمی شود @raziolhossein
ای نام تو در عرش طلاکوب بیا ای دل شده از فراقت آشوب بیا در حق شما گر چه همه بد کردیم ای خوبتر از خوبتر از خوب بیا @raziolhossein
پس از تو دخترت همدم ندارد به شانه غیر بار غم ندارد اگر چه در برم باباست اما غم بی مادری مرهم ندارد پس از تو با غریبی خو بگیرم به خانه دست بر پهلو بگیرم چنان نامحرمم سیلی زند که دگر از شوهرم هم رو بگیرم کنارم ناله بهرت میزد اسماء شرار غم ز جانش خیزد اسماء برو مادر که وقت غسل من آب به جایت بر تنم میریزد اسماء پس از تو سهم من آزار گردد گلت پرپر ز نیش خار گردد برو تا که نبینی سینه ام را که زخم از تیزی مسمار گردد همیشه در کنارم بودی ای کاش به وقت اظطرارم بودی ای کاش دمی که پشت در با ضربه پا زمین افتاد بارم بودی ای کاش @raziolhossein
با مدد از حی ذوالجلال خدیجه وصف کنم قدری از کمال خدیجه مات شده عالم از خصال خدیجه چشم فلک خیره بر جمال خدیجه صل علی محمد و آل خدیجه کیست خدیجه همان که رب ودودش کرده احترام و فرستاده درودش پای نبی مانده با تمام وجودش بعد وفات اینچنین رسول ستودش نیست زنی در وفا مثال خدیجه نام خدیجه همیشه نام بزرگی است اوست که دارنده مرام بزرگی است ما و گدایی او کلام بزرگی است مادر زهرا شدن مقام بزرگی است این شده تا به ابد مدال خدیجه در همه جا محرم اسرار نبی بود مرغ دلش بسکه گرفتار نبی بود از سر اخلاص خواستگار نبی بود تا که نفس داشت پی کار نبی بود امر نبی بود و امتثال خدیجه تا که خدیجه است گل سرسبدی نیست تا که خدیجه است حمیراء عددی نیست مادر ما غیر خدیجه احدی نیست ای که به پیغمبر ما طعنه زدی ، نیست قد تو در حد خط و خال خدیجه داغ دلش بود داغ غربت اسلام ثروت او شد سبب عزت اسلام بلکه بدهکار اوست امت اسلام راست نگردیده است رایت اسلام مگر به تیغ علی و مال خدیجه گر چه از این خلق کم آزار ندیده وقت احتیاج مددکار ندیده لطمه دگر از در و دیوار ندیده پهلوی او تیزی مسمار ندیده محنت زهرا کجا ملال خدیجه کاش که پامال خزان باغ نمیشد حق اسیر کینه و نفاق نمیشد در پس در ماه در محاق نمیشد کاش که آن روز میخ داغ نمیشد سوخت در و زد به جنان ناله خدیجه سوخت فرشته ، ملک از زمزمه افتاد در دل آل رسول واهمه افتاد آن که به عرش خداست قائمه افتاد گفت بیا فضه دگر فاطمه افتاد در دل خون ،  کوکب اقبال خدیجه @raziolhossein
نوحه افلاکیان ، وای علی کشته شد ذکر سماواتیان ، وای علی کشته شد کوفه شده کربلا ، پیر و جوان در نوا دادرس بی کسان ، وای علی کشته شد فاطمه خونین جگر ، جن و ملک نوحه گر یگانه مرد جهان ، وای علی کشته شد حسین گریه کنان ، زینب مویه کنان حسن به آه و فغان ، وای علی کشته شد علی امام الهدی ، علی ولی خدا میر همه مومنان ، وای علی کشته شد علی است خید الامیر ، علی سراج المنیر امام انس ، و جان ، وای علی کشته شد قلب پیمبر شکست ، رکن هدایت گسست قسیم نار و جنان ، وای علی کشته شد گر به دلی غصه دار ، رفت از این روزگار غربت او شد عیان ، وای علی کشته شد دلش پر از درد بود ، غصه یک مرد بود غصه یک پهلوان ، وای علی کشته شد آن یل خیبر شکن ، بسته به دستش رسن میان کوچه روان ، وای علی کشته شد اهل مدینه بدند ، فاطمه اش را زدند کوچه و نامحرمان ، وای علی کشته شد @raziolhossein
من بقعه لاله های خشک و زردم سوزد دل آسمان زآه سردم امروز اگر چهار قبرم خاکی است بر چادر فاطمه تأسی کردم @raziolhossein
روزی رسد که درد دو عالم دوا شود شهر نبی تجلی عشق و صفا شود صحن چهار امام بقیع چون شلوغی شب های جمعه حرم کربلا شود @raziolhossein
خواهی که کنی عرض ادب اشک بریز بر شاه شهید تشنه لب اشک بریز بر صاحب عصر کن تأسی ، ای چشم بر کشته اشک صبح و شب اشک بریز @raziolhossein
ارادت دارم از طفلی به نام حضرت صادق تعالی الله از قدر و مقام حضرت صادق الا ای شیعه های با مرام حضرت صادق به گوش جان بگیرید این کلام حضرت صادق که عالم تا ابد مدیون شاه عالمین باشد و کل الخیر در یک جمله فی باب الحسین باشد در این دنیای ظلمانی عجب ماه شبی دارم میان این همه مذهب چه والا مذهبی دارم کرام الکاتبین را شکر ، به چه مکتبی دارم ز عشاق امام صادقم ، چه منصبی دارم الهی بر در این آستان ، نوکر بخوانندم مرا در روز محشر شیعه جعفر بخوانندم یقینم کامل است و اعتقادم این چنین باشد که او مانند جدش مرتضی حق الیقین باشد به قول حضرتش این از نشان مؤمنین باشد که از زوار قبر جد من در اربعین باشد عزیز فاطمه ، از خرمنت توشه بده ما را برات اربعین و طوف شش گوشه بده ما را من از افتادن آن پیر زن در کوچه می دانم از این مجمل حدیثی را مفصل ، ناب ، می خوانم رسانده بر همه شیخ الأ ئمه ، نور چشمانم که با بغض از عدوی حضرت زهرا مسلمانم خدا با صورت اندازد مرا در شعله نارم اگر از دشمنی با خصم مولا دست بردارم مدینه بار اول ، ظلم بر خیر النساء کردند میان کوچه ها حق ذوی القربی ادا کردند ز کینه سینه را با ضرب مسمار آشنا کردند پس در غنچه نشکفته از شاخه جدا کردند از آنجا خصم ، آتش بر دل و جان خلائق زد شرر بر خانه و کاشانه قرآن ناطق زد میان شعله فرزند خلیل الله را بردند دل شب مردم گمراه ، نور ماه را بردند پیاده از پی مرکب تمام راه را بردند چسان گویم چگونه آن ملک درگاه را بردند چه سنگین بود مهر غربتی که بر جبین می خورد میان کوچه مثل مادرش زهرا زمین می خورد اگر چه پیش چشم عترتش بر او جسارت شد اگر چه خانه اش محصور آن ظلم و شرارت شد اسیر کینه رجس و پلیدی ها ، طهارت شد کجا کاشانه شیخ الائمه قتل و غارت شد بمیرم کربلا پیراهن از گودال می بردند ز پای دختر دردانه ای خلخال می بردند @raziolhossein
کسی که عرش و فرش و چرخ ، بوده تحت فرمانش چه شد که نیمه شب بردند با حال پریشانش همان بیتی که روز و شب ، ملک در رفت و آمد بود بدون اذن وارد گشت خصم نامسلمانش مقامش را نفهمیدند آنهایی که از خانه به دست بسته می بردند ، مانند اسیرانش عدویش بی ادب ، دنبال مرکب ، جان به لب ، خسته یکی دو تا نبود ای وای ، غمهای فراوانش کسی که بود فرزند خلیل الله ، یاالله چه مظلومانه از غم سوخت در آتش گلستانش در آتش ، روی لبهایش ، دم یافاطمه بود و دوباره زنده می شد داغ مادر پیش چشمانش چو می رفتند اطفالش ، میان شعله ها هر سو تداعی شد برایش کربلا و خیمه سوزانش به یاد دختری که با دو دست کوچکش می زد به روی شعله ها بلکه ، شود خاموش دامانش سر و پای برهنه شد روان در کوچه ها ، اما نزد بوسه به پای او لب خار مغیلانش چنان از داغ جدش اشک می بارید از چشمش مدینه کربلایی بود ، از ذکر حسین جانش به هرجا می شنید آوای طفل شیر خواری را به یاد حنجر اصغر بهم می ریخت سامانش اگر بردند او را ، کاخ حمراء در بر منصور نزد با چوب دیگر میزبان بر لعل مهمانش فدای آن سری که بود در طشت و یزید دون به لب می می زد و هی می زد او را پیش طفلانش @raziolhossein
ای جان کلام یا اباعبدالله وی حسن ختام یا اباعبدالله حالا که مرا تا حرمت راهی نیست از دور سلام یا اباعبدالله @raziolhossein
در روضه حریف گریه ات بحر نشد غمخوار تو جز غصه در این دهر نشد این زهر اگر چه حنجرت را سوزاند لب تشنه دگر گلوی تو نحر نشد @raziolhossein
دلم از ازل آشنای حسین است سرم تا ابد خاک پای حسین است من و شکر این موهبت ، کی توانم وجودم پر از غصه های حسین است خنک کی شود تا ابد این حرارت دل شیعه ماتم سرای حسین است رضا شد قضای خدا را عجب نیست رضای الهی رضای حسین است پدر گفت از اول به گوشم که باشم گدای کسی که گدای حسین است محب شه کربلا هر که باشد یقین دوستدارش خدای حسین است بهشتی که حق وعده داده به خوبان قسم می خورم کربلای حسین است الهی که لال از جهان پر نگیرد زبانی که گرم ثنای حسین است "مرا کیست یاری نماید" ، هنوزم به گوش فلک این ندای حسین است بود عاشق واقعیش کسی که روی ناقه ها در قفای حسین است شب جمعه شد باز مرغ دل من هوایی ایوان طلای حسین است @raziolhossein
بر دیده ز اشک ، نور عینی بفرست از دور نسیم کاظمینی بفرست از راه رسید ماه جدت آقا بر سینه ما شور حسینی بفرست .... در مشهد و قم همیشه دل یاد شماست این حنجره وقف آه و فریاد شماست سوگند به دردانه تو معصومه ما هر چه که داریم از اولاد شماست ..... سر در قدم تو ، نیست بهتر از این زیر علم تو ، نیست بهتر از این با اذن رضا اگر نصیبم گردد یک شب حرم تو ، نیست بهتر از این ...... اینجا همه بر شما ارادت دارند بر خادمی درگهت عادت دارند در کشور ما اغلب سادات آقا ار نسل شما مهر سیادت دارند .... @raziolhossein
چنان کوهیم اما کوه هم از غصه ات آب است چنان آهیم آهی که میان سینه بی تاب است پس از عباس ما تشنه نماندیم ای حسین من حرم از ناسزا و طعنه و آزار سیراب است به اشک خواهرت زنهای کوفه خوب خندیدند گمانم میهمان آزاری اینجا جزء آداب است من و طفلان همه غمخوار یکدیگر شدیم اما چه سازد مادری که کودکش بر نیزه ها خواب است خلاصه هر چه با ما شد خودت از روی نی دیدی گذر کردم ز شهری که علی کشتن در آن باب است @raziolhossein
کسی گل را میان خَس ندیده زنی اینقدر دلواپَس ندیده شدم راهی شام و کوفه عباس منی که سایه ام را کَس ندیده @raziolhossein
ای حامی ولایت ، ای محسن عزیزم رفتی و من ز داغت، اشک از بصر بریزم هنگام ضربه در ، بودی کنار مادر گشتیم هر دو باهم ، فدای راه حیدر هر شب به یاد داغت ، در پشت درب خانه بنشینم و بگریم ، ای طفل نازدانه طفل نخورده شیرم ، مادر شود فدایت با جان خود نمودی ، از شیر حق حمایت مظلومی علی از ، داغ غمت عیان است مانند قبر مادر ، قبر تو هم نهان است وقتی که جسم پاکت ، بر سینه ام سپر شد گفتم به فضه بیا ، فاطمه بی پسر شد تو اولین فدای ، راه ولایت استی تو اولین شهید ، پیش ولادت استی با که بگویم این را ، با محسنم چها شد شش ماهه کودکم از ، ضرب لگد فدا شد هم جان و پیکرم سوخت ، هم ماه و اخترم سوخت هم بین دود و آتش ، غنچه پرپرم سوخت @raziolhossein
شب ولادت تو دیده پر ستاره کنم هوای سامره کردم بگو چه چاره کنم @raziolhossein
از گریه چون ابر بهارانم رضاجان ماتم زده از داغ هجرانم رضاجان آرامش قلب پریشانم رضاجان از دوریت پیوسته می خوانم رضاجان جانم رضا جانم رضا جانم رضاجان با کوله باری از غم و آه آمدم من با محرمان خویش همراه آمدم من گفتی بیا و این همه راه آمدم من گرچه برای دیدن شاه آمدم من رویت نبینم،خوب می دانم رضاجان سخت است نور دیده تر را نبینی دل داده باشی روی دلبر را نبینی بالا سر خود سایه سر را نبینی خواهر شوی اما برادر را نبینی ای روی تو خورشید تابانم رضاجان در راه بودم راه من را سد نمودند چها که با ذریه احمد نمودند از دستشان هر آنچه که آمد نمودند خصم علی بودند با من بد نمودند از دست دادم جمله یارانم رضاجان الحمدلله اهل قم اهل ولایند اینها خدایی مردمانی با خدایند در بی کسی با ناله هایت هم نوایند بیمار اگر گردی به درد تو دوایند چه خوب در این شهر مهمانم رضاجان اینجا اگر گریه کنی منعی ندارد همسایه بر همسایه عزت می گذارد هر قدر هم چشمت زغصه خون ببارد جای گلایه ، دایه رأفت بیارد با یاد زهرا دیده گریانم رضاجان شد روضه من بین بستر ، وای مادر ناله زنم این شام آخر ، وای مادر ای وای از آن ضربت در ، وای مادر افتاد پیش چشم دختر ، وای مادر من تا ابد زین غصه نالانم رضاجان زینب تمام صحنه ها را دید ، ای وای مادر ، میان شعله ها ، را دید ، ای وای فرق علی شیر خدا را دید ، ای وای هم تشت هم دشت بلا را دید ، ای وای صبر جمیلش کرده حیرانم رضاجان اینها همه یک سو ، عزای شام یک سو گریه میان خنده های شام یک سو رقصیدن رقاصه های شام یک سو بد چشمی نامردهای شام یک سو من بی قرار شام ویرانم رضاجان گویم به صد شور و نوا ، بیچاره زینب بر درد و غصه مبتلا ، همواره زینب از دست داده هست خود یکباره زینب در کوچه ها و شهرها آواره زینب سر گشته غمهای جانانم رضا جان @raziolhossein
دل را ز غم علی مشوش میکرد نفرین به همان که برد آتش میکرد دانی چه به فاطمه گذشت این ایام از شدت گریه دائما غش میکرد @raziolhossein
روزی که مدینه هتک حرمت کردند در کرببلا ظلم و جسارت کردند زینب به دل شکسته میگفت ، حسین والله تو را دوشنبه غارت کردند «بِأَبِی مَنْ أَضْحَى عَسْکَرُهُ فِی یَوْمِ الْإِثْنَیْنِ نَهْباً»؛ سید بن طاوس، اللهوف فی قتلی الطفوف، ص 133 @raziolhossein
پروانه شدی شمع شدی پای علی هم سوختی هم آب شدی وای علی ویرانه شده بعد تو خانه حالا قبر تو شده بهشت زهرای علی @raziolhossein
اگر چه زیر پرچم گریه کردم به هر روضه دمادم گریه کردم حلالم کن حلالم یابن زهرا برای مادرت کم گریه کردم @raziolhossein
اگر چه جز غم دلبر ندارد اگر چه جز دو چشم تر ندارد به زیر لب نوایش این چنین است حسین بن علی مادر ندارد @raziolhossein
مثال کوه ایثار و وفا داشت از اول انس با آل عبا داشت وجودش بس که سرشار از ادب بود ز نام فاطمه شرم و حیا داشت با آه دل شکسته می گفت حسین محزون و غریب و خسته می گفت حسین می گفت بشیر از عمود آهن بغضی به دلش نشسته می گفت حسین @raziolhossein