eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
7.6هزار دنبال‌کننده
589 عکس
5 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشید زکعبه سر زده یا ماه است دل درطلب سپیده‌ی دلخواه است عطری که دل از دست ملائک برده است عطر نفس علی ولی الله است @raziolhossein
هستی هر آن‌چه هست از هست علیست عرش است ولی خانه‌ی دربست علیست نعلینش اگر چه وصله دار است ولی رزق همه کائنات در دست علیست @raziolhossein
شعر یعنی ردیف و وزن و خیال شعر یعنی پلی برای وصال شعر یعنی توازنی پر شور قالبی از صفا و صدق و شعور شعر خوب است پر بها باشد مدحت آل مصطفی باشد شعر اگر شعر اهل بیت شود شاعرش دعبل و کمیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود تیر غیب است و اِذْرَمَیْت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت در بیت شاه بیت شود شعر اگر شعر اهل بیت شود بیت آن در بهشت بیت شود شعر اگر بی علی بیان بشود حیف وقتی که صرف آن بشود مادری با وجاهت خورشید زهره ای با نجابت خورشید آمد از کوچه ی عفاف و حیا در حریم قداست خورشید دامن کعبه را گرفته و گفت: شده وقت ولادت خورشید تا درخشید و در میان آمد نام خورشید و صحبت خورشید کعبه لرزید و دست و پا گم کرد از شکوه و جلالت خورشید و قدم زد به خانه ی معبود مادری با صلابت خورشید جبرئیل از بهشت آمد و گفت: خیر مقدم به حضرت خورشید بی خبر بود آسمان حتی چند روزی ز حالت خورشید تا سه روز آفتاب در دل داشت آرزوی زیارت خورشید عاقبت لب گشود کعبه و گفت: ماجرای ولادت خورشید از حرم آمد آفتاب به دست مادر راست قامت خورشید سجده می کرد حق تعالی را دیده می شد عبادت خورشید قبله را سوی کعبه آورده است این سه روزه اقامت خورشید اَفْلَحَ المُؤمِنون قرائت کرد سال ها قبل بعثت خورشید یار و سردار و جان احمد اوست وصی برحق محمد اوست "سرّ مستور" جلوه گر شده است "رِقّ منشور" جلوه گر شده است دُرّ توحید از صدف آمد کاشف سرّ "لوکشف" آمد نور چشم و دل ابوطالب همه ی حاصل ابوطالب زاده ی بی نظیر بنت اسد پسر شیر و شیر بنت اسد اولین قاری کتاب الله باب علم نبی و باب الله مادر دهر اعتراف کند مثل او لَمْ یَلِدْ وَ لَمْ یُولَد هرکس یاعلی مدد خوانده قل هو الله را احد خوانده نام حیدر به سینه حک باشد گفت احمد علی محک باشد با ولای امامتی معصوم راه ازچاه میشود معلوم اسم اعظم دم شبانه ی اوست برخیا ریزه خوار خانه ی اوست آن که معنا کند دلیری را نچشیده است طعم سیری را با نبی سعی در صفا کرده جان خود نذر مصطفی کرده ذوالفقار است ابروی اخمش جان به قربان آن نود زخمش آن زمانیکه حضرت معبود وَ اَلَسْتُ بِرَبِّکُم فرمود همگی یک صدا بلی گفتیم صده و ده بار یاعلی گفتیم آرزویم بُوَد وصال علی نرود از سرم خیال علی کعبه و مروه و صفا و مقام در طواف اند طوف خال علی حق به معراج بُرد احمد را تا نشانش دهد کمال علی اسد الله کارزار علی است شیر بنت اسد حلال علی همدم آفتاب و همسر ماه وه از این بخت و خوش به حال علی بده آقا جواب سائل را که شده بر شما حواله علی فاٰزَ کلبٌ لِحُبِّ کَهفیین کیف اَشْقي لِحُبِّ آل علی یاعلی ای امیر دوران ها ای سرافرازی مسلمان ها در جهان کیست یاعلی جزتو لایق "لٰافَتیٰ" و "مَن کُنتُ" من اسیر تهجدت شده ام عبد ایّاکَ نَعبُد ت شده ام یاعلی من گدای دیرینم من یتیم و اسیر و مسکینم من کجا مدحت امیر نفوس که "علیٌ بِذاتِه مَمسوس" امر شد "قُم" فقط علی برخواست در تکلم فقط علی برخواست سر دست نبی به خمّ غدیر با تبسم فقط علی برخواست از دل ظلمت جهالت ها مثل اَنجُم فقط علی برخواست بار اول فقط علی برخواست بار دوم فقط علی برخواست باز هم گفت مصطفی اما بار سوم فقط علی برخواست مثل شیری که زخمی جنگ است پر تلاطم فقط علی برخواست رجزی راکه عبدِوَد میخواند به تهاجم فقط علی برخواست تا که خوابید گرد و خاک نبَرد آی مردم! فقط علی برخواست دَم شمشیر را به خون می سُفت سُمِّیَت اُمِّ حِیْدَرَه می گفت (برای رعایت وزن کلمه "اُمّی" در مصرع آخر شعر "اُمِّ" به کسر خوانده می شود) @raziolhossein
باور نمی کنم که دلیلش حماقت است بدگویی از علی به خدا از حسادت است حیف از علی که با کَس و ناکَس قیاس شد آخر میان آتش و دریا چه نسبت است؟ این که علی میان اُحُد، مانْد، یک تَـنه این که فرار کرد فلانی روایت است مولای ما فرار نمی کرد وقت جنگ غیر از شجاعت آنچه علی داشت، غیرت است این که یگانه فاتح خیبرشکن علی ست معیارِ زور نیست که، حرف از لیاقت است این که به زورِ آتش و تیغ و طناب هم بیعت نکرده است، همین هم فضیلت است او را که هست تَحتِ کِسای پیامبر دیگر چه حاجتی به ردای خِلافت است؟ جز بین دست های یداللهی علی هرجا که رفته حُکمِ خِلافت، خیانت است از احمد بن حَنبل در مُسند آمدست فَضل علی زیادتر از فَضل امت است ابن ابی الحدید نوشته ست این علی از هر طرف که می‌نگرم دور از آفت است قول بخاری است، به اقرار او علی مُشرف ترین خلق خدا بر قضاوت است بر هر که جز علی بدهند این صفات را کذب است، سرقت است، دروغ است، غارت است فهمیدنِ بزرگی مولایِ ما علی بعضی اگر کتاب بخوانند، راحت است بی عرضه است هر که به دور علی نگشت آری که شرط لازم حج، استطاعت است یک لحظه هم جدا نشده از پیامبر آری خداگواه علی اهل وحدت است آن عده که معاویه باشد امیرشان عریان فرار کردنشان هم مهارت است فرقی بزرگ بین علی و معاویه ست فرقی که در دو واژه ی مرگ و شهادت است آری یزید کیست؟ سیاهی مطلق است اما حسین کیست؟ چراغ هدایت است چیزی که مانده از علی اسلام ناب اوست چیزی که از معاویه مانده ست بدعت است نگذاشت شیعه پا به روی سنت الرسول با این حساب شیعه فقط اهل سنت است حشر مخالفان علی با معاویه تا هست این دعا چه نیازی به لعنت است؟ @raziolhossein
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
جا دارد اگر فلک کنون گریه کند با زخم دل و سوز درون گریه کند تو زینبی و مهدی زهرا شب و روز از بهر اسارت تو خون گریه کند در کرببلا به دردها درمان داد جان داد ولی جان به ره جانان داد بر برگ گل لاله نوشتند به خون از هجر حسین، زینب آخر جان داد @raziolhossein
از غربت زینب  دل من بی تاب است ازغصه ی اوست دیده ام پر آب است امشب    شده ام   اگر   غمین    زینب از   لطف  دعای  حضرت  ارباب است @raziolhossein
ای زینب ای که بی‌تو حقیقت زبان نداشت خون آبرو، محبّت و ایثار، جان نداشت آگاه بود عشق که بی‌تو غریب بود اقرار داشت صبر، که بی‌تو توان نداشت در پهن‌دشت حادثه با وسعت زمان دنیا، سراغ چون تو زنی قهرمان نداشت یک روز بود و این همه داغ، ای امام صبر پیغمبری به سختی تو امتحان نداشت گر پای صبر و همّت تو در میان نبود اسلام جز به گوشهٔ عزلت مکان نداشت... روزی به زیر سایهٔ پیغمبر خدای روزی به جز سر شهدا سایه‌بان نداشت؟ محمل درست در وسط نیزه‌دارها یک ذرّه رحم در دل خود ساربان نداشت زینب اگر نبود، شجاعت یتیم بود زینب اگر نبود، شهامت روان نداشت زینب اگر نبود، وفا سرشکسته بود زینب اگر نبود، تن عشق جان نداشت زینب اگر کمر به اسارت نبسته بود آزادی این چنین شرف جاودان نداشت «میثم» هماره تا که به لب داشت صحبتی حرفی به‌جز مناقب این خاندان نداشت @raziolhossein
كوچه به كوچه پايِ سرت سنگ خورده ام پاي سرت، به جايِ سرت سنگ خورده ام يحــيايِ سر بريده ، شبيــه سرِ علي آخـــر شكست كـوفه سر از دخترِ علي آنان كه بي ملاحظه بر پيــكرت زدنــد با كعب نيزه بر بدن خواهــرت زدنـــد شرمنده از توأم كه به سينه نمي زنم بستـند هر دو دسـت مَـرا دورِ گَـــردنم دورم نشانده ام ، حرمي دل شكسته را اين بچّه هاي گوشه ي زندان نشسته را زندان كــوفه بعد تو دارُ العَـزاي ماست شلاّق ، قوت غالب اين روزهاي ماست از گريه هام ، كوفه تلاطم گرفته است زينب براي تو شب هفتم گرفته است اي تشنه لب ، برايِ تو آتش گرفته ام در مجلس عزايِ تو آتش گرفته ام پُر كرده كوفه را دَمِ واويـلتـاي من گفــتم رباب روضه بخواند به جاي من تشديد كرده درد مرا ، حال انزواش از فرط گريه جوهره رفته ست از صداش جاي صدايِ او همگي ضجّه مي زنيم از ماجـــرايِ او همگي ضجّه مي زنيم يك جمله گفت و خواهرت از شرم آب شد با روضه اش دل همه ي ما كباب شد گفت از وداع هاي تو ، من سوختم حسين بيش از همه براي تو ، من سوختم حسين اندوه تشــنه رفتن تو قاتل من است داغِ گُـــرسنه رفتن تو قاتل من است @raziolhossein
من در حرمت اشاره ها را دیدم مرگ همه ی ستاره ها را دیدم از اسب همینکه بر زمین افتادی وا کردن گوشواره ها را دیدم @raziolhossein
کوکب دردانه عصمت نگین اش زینب است آیه ایاک نعبد ، نستعین اش زینب است رتبه ممسوسة فی ذات در تسخیر اوست جلوه مستغرق رب، دستچین اش زینب است کم ندارد چیزی از مادر بزرگش پس بگو کربلا تا شام ، ام المومنين اش زینب است واقعا زن نیست این ، آموزگار مردهاست انقلاب کربلا مرد آفرین اش زینب است . خیمه های کربلا ام البنات اش زینب است کشته های نینوا ام البنین اش زینب است فاطمه زينب حسن زينب پیمبر زينب است حيدر كرار لحن آتشين اش زينب است مستجير بيرق عباس گرچه شد حسين پرچم صاحب لوا حبل المتين اش زينب است آنكه بين ازدحام چشم هاي خيره سر رو گرفت از دشمنان با آستينش زينب است گرچه در بزم عبيدالله او پايين نشست صبح محشر بانوي بالانشين اش زينب است @raziolhossein