eitaa logo
شعر مذهبی رضیع الحسین
9.9هزار دنبال‌کننده
758 عکس
7 ویدیو
2 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
آسمان نیلی پوش مکه در آه و خروش شد چراغ عمر یار طاها خاموش دیدن اشک به چشمان پیمبر سخت است دختری گریه کند از غم مادر سخت است تسلیت یا زهرا س..... خانه غرق محن است دختری سینه زن است گریه کن شهر حجاز بانویت بی کفن است همه ی هستی خود داده به راه داور عاقبت شد کفنش پیرهن پیغمبر تسلیت یا زهرا س شیر حق نوحه سرا مصطفی صاحب عزا نرود تا به ابد این غم از خاطره ها باغبان گریه کند در غم پژمردن گل لاله بر سر زند از دیدن جان دادن گل تسلیت یا زهرا س...... @raziolhossein
دلها شکسته دیده ها دریا آمد عزای مادر زهرا مکه گرید با پیغمبر امشب فاطمه گشته بی مادر امشب یا رسول الله آجرک الله زهرا نشسته با دلی مضطر امشب کنار بستر مادر دیده گریان در لحظات آخر می زند بوسه بر روی مادر یارسول الله آجرک الله هنگام رفتن گوید ای اسما تنها نماند دخترم زهرا خون دل از چشم تر ببارد بهر زهرایش دلشوره دارد یارسول الله آجرک الله رفت و نبیند ماه نیلی را بر روی زهرا جای سیلی را جای او در پشت در خدایا میرسد فضه بر داد زهرا یارسول الله آجرک الله بهر خدیجه مادر زهرا آمد کفن از جنت الاعلا کربلا مانده بر خاک صحرا بی کفن جسم فرزند زهرا ای حسین جانم مظلوم حسین جان @raziolhossein
ركاب آفرينش را درخشنده نگين هستي چه بايد گفت وقتي با پيمبر همنشين هستي سري از مريم و آسيه و حوا و هاجر هم از اهل آسمان هائي كه مهمان زمين هستي وجود اطهرت لبريز شد از عشق پيغمبر پناه بي بديل رحمه و للعالمين هستي از آن سو همسر احمد از اين سو مادر زهرا عجب هم كفو آن هستي عجب معشوق اين هستي تو بيعت با علي را بر خودت دانسته اي واجب يقينأ كه مسلمان اميرالمومنين هستي همه دارائي ات را ريختي در پاي پيغمبر يكي از دو ستون اصلي ياري دين هستي به تو نازل شده قرآن خلاصه در سه تا آيه مقام از اين فراتر كه تو كوثرآفرين هستي به القاب تو ام المفسدين چشم طمع دارد حسادت ميكند بر تو كه ام المومنين هستي @raziolhossein
کنار من ، صدف دیده پر گهر نکنید به پیش چشم یتیمان ، پدر پدر نکنید توان دیدن اشک یتیم در من نیست نثار خرمن جان علی ، شرر نکنید اگر چه قاتل من کرده سخت بی ‌مهری به چشم خشم ، به مهمان من نظر نکنید اگر چه بال و پرکودکان کوفه شکست شما چو مرغ ، سر خود به زیر پر نکنید از آن خرابه که شب ‌ها گذرگه من بود بدون سفره ی خرما و نان گذر نکنید به پیرمرد جذامی سلام من ببرید ولی ز مرگ من او را شما خبر نکنید @raziolhossein
شبي هم اين دل ما انتخاب خواهد شد براي خلوت اُنست خطاب خواهد شد مكش زخيمه دلها عمود مِهرت را كه آسمان به سرما خراب خواهد شد كسي كه مهر علي در قنوت او جاري است دعاي نيمه شبش مستجاب خواهد شد ميان مردم صاحب نظر اگر برود غلام در گهت عاليجناب خواهد شد كوير را نفس قنبرت كند دريا سراب نام تو نشنيده آب خواهد شد به قدر فهم كمم هم اگر كه بنويسم فضايل تو هزاران كتاب خواهد شد چه ديده بود پيمبر كه گفت در اين ماه محاسن تو به خونت خضاب خواهد شد جواب خلقت خلقي و از بد دنياست كه زخم فرق سر تو جواب خواهد شد امام اول دنيا پس از شهادت تو امام كشتن اين قوم باب خواهد شد يكي به سوده الماس پاره پاره جگر یکی ز فرط عطش دل كباب خواهد شد پس از تو كار به جايي رسد در اين دنيا كه صيد حرمله طفل رباب خواهد شد @raziolhossein
من کویرم لب من تشنه ی باران علی ست این لب تشنه ی پر شور، غزلخوان علی ست این که گسترده تر از وسعت آفاق شده است به یقین سفره ی گسترده ی دامان علی ست منّت نان و نمک نیست سر سفره ی او پس خوشا آن که در این دنیا مهمان علی ست آتش اشکی اگر در غزلم شعله ور است بی گمان قطره ای از درد فراوان علی ست لحظه ای پرتو حسنش ز تجلی دم زد که جهان، آینه در آینه حیران علی ست کعبه یکبار دهان را به سخن وا کرده است تا بدانیم کلید در این خانه علی ست از دم صبح ازل نام علی را می خواند دل که تا شام ابد دست به دامان علی ست @raziolhossein
می روی با فرق خونین پیش بازوی کبود شهر بی زهرا که مولا! قابل ماندن نبود با وضو آمد به قصد لیله الفرقت، علی! ابن ملجم در شب احیاء چه قرآنی گشود مسجد کوفه کجا، پشت در کوچه کجا ضربت کاری که خوردی، یا علی! آن ضربه بود دور محرابت نمی‌بیند ملائک را مگر؟ با چه رویی دارد این شمشیر می‌آید فرود کینه‌ای از ذوالفقارت داشت گویی در دلش تا چنین فرق تو را وا کرد شمشیرِ حسود رسم شد شق القمر کردن میان کوفیان از همین شمشیر درس آموخت عاشورا، عمود در وداعت با حسین اشک تو جاری می‌شود دیده‌ای گویا از اینجا خیمه‌ها را بین دود بین فرزندانی اما این حسینت را غریب می‌کشندش با لبان تشنه در بین دو رود با یتیمان آمدم پشت سرای زینبت شیر آوردم پدر جان! دیر آوردم، چه سود؟ @raziolhossein
اگرچه زخم به فرقش سه روز منزل داشت علی جراحت سر را همیشه در دل داشت نه پنج سال خلافت، که پیش از آن هم نیز دلی به سینه چنان مرغ نیم بسمل داشت دمی که آینهٔ آب چاه را می‌دید هزار حنجره فریاد در مقابل داشت بلند دست کریمش ز دیده پنهان بود چو بوته‌ای که در آغوش خاک حاصل داشت به نخل عاطفه اش دست هیچ کس نرسید به ذره چون دل خورشید، مِهر کامل داشت اگر شبانه به اطعام سائلان می‌رفت -به جان فاطمه- شرم از نگاه سائل داشت پس از شهادت زهرا، علی ز عمق وجود همیشه در دل خود انتظار قاتل داشت @raziolhossein
شب بود و اشک بود و علی بود و چاه بود فریاد بی‌صدا، غم دل بود و آه بود دیگر پس از شهادت زهرا به چشم او صبح سفید هم‌چو دل شب سیاه بود دانی چرا جبین علی را شکافتند؟ زیرا به چشم کوفه عدالت گناه بود خونش نصیب دامن محراب کوفه شد آن رهبری که کعبه بر او زادگاه بود یک عمر از رعیت خود هم ستم کشید اشک شبش به غربت روزش گواه بود دستش برای مردم دنیا نمک نداشت عدلش به چشم بی‌نگهان اشتباه بود هم‌صحبتی نداشت که در نیمه‌های شب حرفش به چاه بود و نگاهش به ماه بود مولا پس از شهادت زهرا غریب شد زهرا نه یار او که بر او یک سپاه بود وقتی که از محاسن او می‌چکید خون عباس را به صورت بابا نگاه بود «میثم!» هزار حیف که پوشیده شد ز خون رویی که بهر گمشدگان شمع راه بود @raziolhossein
این چشم ها به راه تو بیدارمانده است چشم انتظارت ازدم افطارمانده است برخیز و کوله بارمحبت به دوش گیر سرهای بی نوازش بسیارمانده است با توچه کرده ضربه آن تیغ زهردار مانندفاطمه تنت ازکارمانده است آنقدر زخم ضربه دشمن عمیق هست زینب برای بستن آن زار مانده است آرام ترنفس بکش آرام تربگو چندین نفس به لحظه دیدارمانده است ازآن زمان که شاخه یاست شکسته شد چشمت هنوزبر در و دیوار مانده است سی سال رفته است ولی جای آن طناب بر روی دست و گردنت انگارمانده است می دانی ای شکسته سرآل هاشمی تاریخ زنده درپی تکرارمانده است ازبغض دشمنان به تو یک ضربه سهم توست باقی آن برای علمدارمانده است @raziolhossein